مسوولان هواپيمايي امارات برخوردهاي مغرورانه اي با آژانس هاي ايراني دارند و تخلف هايي انجام مي دهند كه كاملا غير حرفه اي است
پديده توريسم كه خيلي ها فكر مي كنند ربط چنداني به سياست ندارد، اين روزها يك پديده كاملا سياسي شده كه در پيوند عميقي با قدرت طلبي و حتي تروريسم قرار گرفته است
پروازهاي تهران دبي به رغم آنكه روساي آن ادعا مي كنند خدمات خيلي خوبي در آن ارايه مي شود، عصبانيت اكثر مسافران ايراني را در پايان سفر كوتاه خود در پي دارد. عصبانيت به دليل توزيع بروشورهايي كه عنوان تقلبي و نادرستي را جايگزين خليج فارس كرده اند و اينچنين است كه يك شركت هواپيمايي مي تواند مدعي شود در پي خدمت به مشتريان خود است، ولي با توزيع نقشه هاي جعلي، تلخ ترين خاطره ها را در ذهن مسافران ايراني خود بنشاند.
سياست، توريسم و تروريسم
پديده توريسم كه خيلي ها فكر مي كنند ربط چنداني به سياست ندارد، اين روزها يك پديده كاملا سياسي شده كه در پيوند عميقي با قدرت طلبي و حتي تروريسم قرار گرفته است. براي اثبات اين موضوع هم مي توان به بررسي رابطه برخي كشورها نگاه كرد كه وقتي كمابيش ابري و تيره مي شوند، نور خورشيد را از توريست ها هم مي گيرند.
اتفاق هاي سال گذشته در تركيه، اسپانيا، مراكش و مصر همگي نشان مي دهد كه توريسم را نمي توان جداي از سياست مورد ارزيابي قرار داد و اين حرفه به شدت در حال سياسي شدن است.
البته ماجراهاي سياست و توريسم فقط به دوري كشورها نمي انجامد و گاهي نتايج كاملا برعكس هم دارد. آخرين نمونه اين ماجرا، انفجارهاي طاباي مصر است كه روابط مصر و رژيم ضد حقوق بشري اسرائيل را به شدت به هم نزديك كرد و موجب شد تا روابط اقتصادي دو كشور، از سر گرفته شود.
بايكوت
بعد از حمله آمريكايي ها به عراق، كشورهاي اروپايي موضعي انسان دوستانه تر گرفته و خواهان كنترل جنگ شدند. به ويژه فرانسه كه به شدت با جنگ مخالفت كرد، اما دولت آمريكا تصميم خاصي گرفت. تورهاي بازديد آمريكاييان از فرانسه به دليل رايزني هاي دولت آمريكا با آژانس هاي مسافرتي اين كشور، رهسپار كشورهاي اروپايي شد. در نتيجه دولت فرانسه تحت فشار فعالان صنعت گردشگري خود كه درآمد زيادي را از دست دادند، مجبور شد مواضع خود را راجع به آمريكا در خصوص بحث عراق تعديل كند. تعداد كم توريست هاي آمريكايي كه به فرانسه رفتند، موجب زيان هتل ها، رستوران ها، ايرلاين ها، بازارها، موزه ها و همه درآمدهاي گردشگري فرانسه شدند و از اين طريق، دولت فرانسه را به تغيير مواضع سياسي خود وا داشتند، اما متاسفانه در ماجراهاي توهين آميزي كه از سوي كشور امارات متحده عربي دنبال مي شود، هيچ كس به فكر تحريم نيفتاد؛ آن هم در شرايطي كه ايرانيان قدرت و ثروت لازم براي اين كار را دارند. كاهش سفر به دبي كمترين واكنشي است كه مي توان در مقابل زياده خواهي هاي يك كشور كوچك عربي در جنوب خليج فارس در پيش گرفت، كشوري كه به خاك ما نظر دارد.
حجم مسافر
ماهي 450 تا 500 پرواز به مسير امارات ايران صورت مي گيرد. اين مساله حتي اگر بحث عناوين جعلي براي خليج هميشگي فارس هم وجود نداشت، خود به تنهايي معناي اعزام مسافراني را مي دهد كه به امارات مي روند تا درآمد ساكنان اين كشور كوچك را زياد كنند. شركت هاي هواپيمايي ايران، آژانس هاي مسافرتي و از همه مهمتر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي توانند برنامه ريزي كنند تا بخشي از اين مسافران به مسيرهاي جايگزيني بروند كه مبادله توريسم را در پي داشته باشد نه اعزام يكسويه. به ويژه آنكه در دبي گونه خاصي از توريسم تفريحي نيز رواج دارد كه در فيلم فقر و فحشاي مسعود ده نمكي به تصوير كشيده شد؛ توريسمي كه مي تواند هزينه پزشكي بالايي براي كشور ما در پي داشته باشد.
برخورد با ايرانيان
شركت هواپيمايي امارات، وضعيت كنترل شده اي ندارد. هواپيمايي ملي ايران حدود 7 و حداكثر 10 پرواز هفتگي به امارات دارد و شايد به نظر برسد كه آنها هم همين تعداد توريست به ايران مي فرستند، ولي جالب و تاسف آور است كه بدانيد الان هفته اي 14 پرواز بين دو كشور در اختيار هواپيمايي امارات است كه از ماه مارس اسفند اين رقم به 19 پرواز هفتگي افزايش خواهد يافت.
غفارپور يكي از فعالان صنعت گردشگري ايران در اين خصوص مي گويد: عدم توازن بين هواپيمايي ملي ايران و شركت هوايي امارات، دو مشكل اساسي ايجاد كرده است؛ يكي اينكه بازار شركت هاي هواپيمايي ايراني به خارجي ها واگذار مي شود. از سوي ديگر هم شركت هواپيمايي امارات چون يك بازار نيمه انحصاري را در اختيار گرفته است، سرويس مناسبي ارايه نمي دهد. سرويس مناسب از ديد اين كارشناس بايد با تعداد پروازهاي هفتگي يك شركت تناسب داشته باشد، يعني چيزي كه در حال حاضر وجود ندارد.
اگر صبح زود جلوي شركت امارات برويد ممكن است تصور كنيد به بازار موتورفروش ها در ميدان گمرك مراجعه كرده ايد. تعداد زياد موتورسيكلت هاي پارك شده جلوي اين هواپيمايي، نشاندهنده نمايندگان آژانس هاي ايراني است كه بايد بين 3 تا 5 ساعت در صف بمانند تا بليت هاي هواپيمايي امارات را براي مسافران خود دريافت كنند، اما هواپيمايي امارات كه خيالش از بابت سهم در بازار راحت است، حتي به خودش زحمت افزودن بر تعداد كارمندان و پاسخگويي به آدم هاي زيادي را كه در صف ايستاده اند هم نمي دهد. به هر حال وقتي اكثر پروازها در اختيار آنها باشد، خودشان هم مي توانند هرطور كه صلاح دانستند با مسافران و آژانس هاي ايراني برخورد كنند. از چند آژانس مسافرتي مي پرسيم كه وضعيت قيمت بليت هاي هواپيمايي امارات چگونه است؟ مدير آژانس مهر خاور مي گويد: آنها از نظر قيمت مجبورند خودشان را با بازار تهران وفق دهند، ولي به دليل پروازهاي بالا، شرايط ويژه اي را به آژانس هاي ايراني تحميل مي كنند.
از نظر وي، مسوولان هواپيمايي امارات برخوردهاي مغرورانه اي با آژانس هاي ايراني دارند و تخلف هايي انجام مي دهند كه كاملا غير حرفه اي است. مثلا اجازه كنسل شدن را به مسافران خود نمي دهند. اماراتي ها كوپن اول را از بليت ها جدا مي كنند، در حالي كه طبق مقررات ياتا اتحاديه بين المللي هواپيمايي اگر قيمت هاي مصوبه اين اتحاديه را در نظر بگيرند، بايد حق انصراف براي خريدار محفوظ بماند. بنابراين، اين رفتار هواپيمايي امارات كاملا غيرحرفه اي است.
مشكل ديگري كه هواپيمايي امارات براي آژانس هاي ايراني ايجاد مي كند، به كار بردن تقويم دوگانه است. به اين معنا كه هم در ايام تعطيلات ميلادي بليت ها را گران مي كنند و هم در تعطيلات ايراني كه اين رفتار در هيچ كجاي دنيا مشابه ندارد.
نظارت
مدير يكي از آژانس هاي مسافرتي مدعي است كه نظارت خوبي روي شركت هاي هوايي خارجي صورت نمي گيرد. وي مي گويد: تيم خوبي در هواپيمايي كشوري وجود دارند كه بايد به اين مساله توجه دقيق تري داشته باشند. از نظر اين فعال گردشگري، در خود امارات هيچ شركت هوايي اجازه چنين برخوردي نمي يابد و اجازه ندارد چنين رفتارهايي داشته باشد، اما ما بازار خود را به راحتي در اختيار اماراتي ها قرار داده ايم تا هر كاري كه دلشان مي خواهند بكنند و در آخر هم به جاي تشكر از اين مهرباني ايرانيان، پاسخ ما را با نقشه هاي جعلي بدهند. يعني هم پولمان را به آنها بدهيم و هم ارزش هاي ملي مان را.
رقابت و حمايت
البته نمي توان به سادگي توصيه كرد كه كشورهاي خارجي به خاطر يكي، دو اشتباه نبايد در بازار ملي ما حضور بيابند، چراكه مي توان آنها را مجبور كرد اشتبا ه هاي خود را جبران كنند. به هر حال هر شركت خارجي كه وارد بازار حمل و نقل هوايي ايران مي شود، ترافيك ايران را به حد قابل قبولي خواهد رساند. ما نيازمند افزايش ترافيك هستيم، ولي اگر بخواهيم آسمان آزاد را غير قابل كنترل بدانيم، بعدها دچار مشكل خواهيم شد، چون بعد از مدتي شركت هاي خارجي بازار رقابت را براي شركت هاي ايراني تضعيف خواهند كرد. به همين دليل در كشورهاي اروپايي به رغم حضور تعداد زياد شركت هاي هوايي،دولت امتيازهايي به هواپيمايي ملي خود مي دهد.
تقويت ناوگان ملي، به حركت درآوردن پرچم متحرك ايران در دنياست كه مورد غفلت واقع شده است. اين كار به ويژه در امارات متحده عربي كه در جنوب خليج فارس قرار دارد، اهميتي ويژه دارد.
غفارپور در اين خصوص مي گويد: در اتريش 3 يا 4 شركت هواپيمايي فعال است، ولي امتيازهايي كه به اتريش ايرلاين مي دهند بيش از ديگر شركت هاست. چندي پيش سوئيس اير قصد داشت پروازهاي خود را تعطيل كند، ولي اتحاديه اروپا وارد معركه شد تا جلوي اين موضوع را بگيرد.
البته حمايت از شركت هاي ايراني هم بايد به گونه اي صورت بگيرد كه آنها در يك فضاي رقابتي به كار خود ادامه دهند تا رضايت مشتريان هم كسب شود.
آمارها
هواپيمايي امارات در سال گذشته 735 پرواز به ايران داشته است كه حدود 128 هزار نفر در آن جابه جا شده اند. اين آمار از نظر تعداد از چند شركت اروپايي كه در تهران فعاليت دارند، بيشتر است.
مجموع مسافران بريتيش ايرويز، KLM، تركيش ايرلاين، استوياايرلاين و آليتاليا به حجم پروازهاي امارات نمي رسد. همين مساله نشان مي دهد كه اماراتي ها تا چه حد به بازار ايران محتاجند و مي توان از اين طريق آنها را مجبور به رعايت اصول موردنظر خود كرد.
دست آموزهاي انگليسي ها در امارات
اديب وحدانيمديريت شركت هواپيمايي امارات را در مقايسه با ديگر سازمان هايي كه در دنيا به حمل و نقل مسافر و كالا اشتغال دارند، مي توان سنجيد و ارزيابي كرد و در آخر بدون توجه به امكانات و بودجه اي كه در اختيار اين شركت قرار گرفته آن را قدرتمند و موفق ارزيابي كرد. با توجه به اين موارد، امارات ايرلاينز را بسيج خدمات و ابزارها براي كارآمد نشان دادن مديرهاي اماراتي تلقي كرد، در حالي كه اولا مديرهاي اين سازمان انگليسي اند و درثاني، اين مديرها با توجه به بودجه اي كه در اختيار دارند، هنر چنداني هم نكرده اند. به يك مثال توجه كنيد: در ايران 3 شركت عظيم خودروسازي وجود دارند كه توليداتي را به بازار عرضه مي كنند كه مردم مي خرند، اما ماهي نمي گذرد كه آخر يكي از شب هايش تلفن روزنامه زنگ نخورد تا خريداري، ما را دعوت كند كه از مراسم آتش زدن اتومبيل جديدش كه به تازگي از كارخانه تحويل گرفته، گزارش تهيه كنيم. صنعت خودروسازي ايران با استفاده از نبود رقيب بزرگ و به واسطه وجود امكانات، سرمايه، تسهيلات و به خصوص انحصاري بودن بازار، بدون رقيب جدي به كارهايي مي پردازد كه اگر خوب يا بد از آب در بيايند، خريدار قدرت انتخاب چنداني ندارد. هواپيمايي امارات از انحصار ديگري بهره مي برد: در همه جاي دنيا وقتي پاي تخصيص سرمايه ها پيش مي آيد، بودجه معقولي براي رسيدن به سود قابل توجهي هزينه مي شود و سازمان هاي هواپيمايي نيز از اين ويژگي مستنثي نيستند، چراكه وقتي هزينه كردن ميزان مشخص پول معني مي دهد كه سود بيشتري را نتوان در بازار از هزينه كردن همان ميزان پول به دست آورد. شيخ هاي مدعي اماراتي كه مرتب به دست اندازي هاي بيشتر به خاك ايران و اسم خليج فارس و موارد ديگري دست مي يازند، نه فقط براي به دست آوردن پول و با توجيه هاي معقول اقتصادي، كه براي به دست آوردن تجربه هاي گسترده و مفصل مديريتي روي به تاسيس شركت هاي بزرگي آورده اند كه همه از مديرهاي انگليسي و معاون ها يا قائم مقام هاي اماراتي در سطوح مديريتي بهره ببرند و نتيجه اين كار اقتصادي! را مي توان در امارات ايرلاينز ديد كه گرچه به بيشترين ميزان حمل و نقل مسافر در دنيا شهره است، اما مشخص نيست كه اين بريز و بپاش هاي مديريتي، در دوره اي كه شيخ زادگان كار را به دست بگيرند، ادامه خواهد يافت يا نه؟ چراكه بدون اين هزينه كردن ها احتمالا ديگر هواپيمايي امارات به اندازه امروز موفق نخواهد بود و اگر اين هزينه ها ادامه پيدا كند كه باز هم آفتابه خرج لحيم خواهد شد. معلوم نيست روزي كه ديگر در پاساژها و فروشگاه هاي دبي خريدار نباشد، پول نفت ته بكشد و مديريت به دست شاگردهاي دست آموز مديرهاي انگليسي بيفتد، باز اين شهرت و پول وجود خواهد داشت يا تجربه برخي كشورهاي ديگر تكرار مي شود؟