دوشنبه ۲۱ دي ۱۳۸۳
فرهنگ
Front Page

گفت وگو با خانم دكتر نصرت صفي نيا محقق و پژوهشگر
هزار سال آغاز سخن با نام خدا
008811.jpg
علي اصغر محمدي
اشاره؛
فرهنگ و ادب فارسي با سابقه بيش از هزار ساله اش، پشتوانه فرهنگي بس كهن تري را پيش روي ما مي گذارد.
انديشه انسان ها در زمان ها و شرايط اجتماعي بسيار متفاوت، در پرده هاي طنين سخنان اين سخنوران، گاه روشن و گاه به رمز و استعاره آورده شده است و اشارت ها چنان ظريف و لطيف بيان مي شود كه خواننده را شگفت زده مي كند.برخي از سخنوران پارسي، چنان بر توسن انديشه  هاي باريك مي تازند كه هنوز پس از قرن ها، در صف مقدم جا دارند و كس را ياراي پيشي گرفتن از آنها نبوده است.
اما ژرفاي اقيانوس بيكران ادب فارسي هنوز بسيار ناشناخته باقي مانده است. حتي آثار شاه نشينان ادب فارسي فقط از ابعادي محدود مورد مطالعه قرار گرفته و بسياري از انديشه هاي خلاق و بارور، هنوز مورد بررسي همه جانبه و دقيق قرار نگرفته است. گنجينه اي كه اين انديشمندان براي ما فراهم آورده و هر يك بر آن گوهري افزوده است، ميراثي است كه از دستبرد زمانه بركنار مانده است، هرچند كه خود، طوفان ها ديده و آسيب ها از سر گذرانده است.اما اين گنج آن چنان عظيم است كه هر كس پس از مرارت ها و سختي ها بتواند در آن را بگشايد، از آن همه خيره مي شود و مبهوت بر آن مي نگرد. در واقع دست يازيدن به ژرفاي آن بيرون از توان انديشه نگرنده است و اين مهم را بنيادها بايد.مطالعه تطبيقي در ادب فارسي يكي از جنبه  هايي است كه بسيار كم مورد توجه قرار گرفته است و هر چند بررسي هاي جالبي به صورت پراكنده انجام شده، اما هنوز پهنه گسترده اي از اين قلمرو دست نخورده باقي مانده است.كتاب «هزار سال آغاز سخن در شعر فارسي با نام و حمد خداوند» مطالعه اي تطبيقي در ادب فارسي است كه به كوشش خانم دكتر نصرت صفي نيا نائيني به سرانجام رسيده است. وي فارغ التحصيل روانشناسي تربيتي از دانشگاه گرونوبل فرانسه و دكتراي فرهنگ ايران پس از اسلام است و سالها كرسي استادي دانشگاه هاي شهيد بهشتي،تهران و چندين دانشگاه را به عهده داشت ؛با وي گفت وگويي انجام داده ايم كه در پي مي خوانيد:
* كتاب «هزار سال آغاز سخن در شعر فارسي با نام و حمد خداوند» را در چندين بخش آورده ايد، دليل اين امر چيست؟
- دوره هاي مختلف تاريخ ادبي هر كدام ويژگي  خاصي دارد. مثلاً در دوره ساماني غزنوي، سبك شعر و مضامين ماننده سده هفتم نبوده است. سخن فردوسي، فرخي و منوچهري به شيوه اي است و سخن سعدي و مولوي به شيوه اي ديگر. سبك شعر و بيان انديشه تغيير كرده است و من با تقسيم بندي دوره ها برابر با تقسيم بندي شادروان دكتر صفا در تاريخ ادبيات ايران پيش رفته ام. به طور خلاصه وضع ادبي هر دوره را هم آورده ام تا خوانندگان همان جا در جريان رويدادهاي تاريخي و اجتماعي كه ادبيات از آن متأثر است قرار بگيرند.
* آيا سخن همه شاعران با نام خدا آغاز شده است؟
- ديوان بسياري از شاعران با مناجات به درگاه خداوند و ستايش او آغاز مي شود، ولي نه حتماً با بيتي يا قطعه اي با نام خداوند. رودكي، فرخي، منوچهري، باباطاهر، مسعود سعد، خيام، انوري، جمال الدين اصفهاني،  خاقاني، عراقي، عبيدزاكاني، صائب، هاتف اصفهاني، وصال و ده  ها شاعر بنام، شعري كه مستقيماً با نام خداوند شروع شود، ندارند. هر چند بسياري از آنها عارفان پرآوازه اي هستند كه بيشتر اشعارشان در پرده هاي مختلف راز و نياز با خداست؛ مانند حافظ و مولوي...
در ميان شاعران معاصر هم كم بوده اند كه با نام خداوند شعري داشته باشند، مثلاً در ديوان پروين اعتصامي، اقبال لاهوري و صادق سرمد، شعري در اين مبحث پيدا نكردم. در زمان ما شايد بيش از همه، استاد حسن زاده آملي اشعاري با نام خدا داشته باشد كه البته آنها هم نظيره گويي از نظامي و پيروان او است. در ميان نوپردازان هم شعري از اين گونه نيافتم.من در اين مدت، ديوان بيش از هزار شاعر را جست وجو كرده ام و اشعار ۱۹۸ شاعر را را در اين كتاب آورده ام كه در واقع طرف مولوي را هم گرفته ام و مناجاتي را آورده ام كه با نام خداوند شروع نمي شود و اين مورد را مي توان به نوعي تعصب نسبت داد كه نتوانستم از آن بگذرم. البته به جز تك بيت ها از شاعران مختلف در شبه قاره كه حدود ۱۳۰۰ بيت است.
008814.jpg
* انگيزه شما براي گردآوري اشعار آغاز سخن با نام خدا چه بوده است؟
- خب، عشق من به ادب فارسي و به ويژه شعر كه تمام زندگي ام است و چون سال ها كار تطبيقي كرده ام، علاقه مند بودم كه اشعار شاعران را از نظر موضوعي مقايسه كنم. اين كه كدام شاعر، نخست انديشه اي را به شعر درآورده و بعد چه شاعران ديگري پس از او آن را تقليد يا اقتباس كرده اند، چگونه آن را تغيير داده اند، واژه ها را پس و پيش كرده اند، يا حتي همان واژه ها را به مراتب زيباتر به كار برده اند، يا اين كه انديشه را دگرگون كرده اند و به نوعي ديگر آن را در آورده اند و يا نوآوري هايي به هر شكل داشته اند. از ده سال پيش، ضمن مطالعه ديوان ها، حدود يك صد موضوع را يادداشت كرده ام كه بسياري از آن، اشعار هم يادداشت و گردآوري شده است، اما براي تدوين نهايي بيشتر خوش داشتم كه با «آغاز سخن با نام خدا» سخن را آغاز كنم.
* در اين پژوهش از چه منابعي استفاده كرده ايد؟
- يكي از اصلي ترين منابع مراجعه من براي دوره هاي ادبي و زندگي نامه ها، تاريخ ادبيات ايران تأليف شادروان دكتر ذبيح الله صفا بوده است. همين طور از دوره ۱۴ جلدي «فهرست مشترك نسخه هاي خطي فارسي پاكستان» كه توسط استاد بزرگوار و عالي قدر احمد منزوي از كتاب هاي موجود در شبه قاره هند فراهم آمده، سود برده ام. اما به جز آنها تقريباً به بيش از ده ها تذكره و فرهنگ موجود هم مراجعه و مي توان گفت تمامي ديوان هاي شاعراني را كه در دسترسم بوده است، مرور كرده ام. هرچند مطمئناً دفترهايي از چشم من دور مانده است.براي اين كار حدود سه سال از صبح تا شب را در كتابخانه ها در جست وجوي ديوان هاي ناياب گذرانده ام و گاه خيلي هم دچار اشكال شده ام.چرا كه در واقع به جز كتاب هاي مرجع و ديوان هاي بسياري كه در خانه خودم دارم، چندين سال كارم رفتن به كتابخانه ها و مرور ديوان هاي مختلف و گردآوري اشعار بوده است. با اين حال در اقيانوس بي كران ادب فارسي، مطمئناً بسياري از اشعار هم از دسترس من به دور مانده، يا متوجه آنها نشده ام و بسيار خوشحال مي شوم اگر پژوهشگران و ادب دوستان كاستي هاي كار مرا يادآور شوند.
* به سامان رسيدن اين پژوهش چه قدر زمان برده است؟
- كار بررسي و مطالعه ديوان  ها و تدوين آغاز سخن، حدود ده سال طول كشيد. البته بيشتر اين ديوان ها را در كودكي و جواني خوانده بودم، ولي با اين هدف خاص دوباره آنها را خواندم.
* در اين پژوهش شماري از شاعران يهودي را هم نام برده ايد، آيا شمار آنها زياد بوده است؟
- نه چندان، ولي همان طور كه گفتم نگرش من، آغاز سخن در شعر فارسي با نام خداوند است، بدون مرزبندي حكومتي، نژادي، مذهبي و غيره.بنابراين قطعه هايي را كه از شاعران يهودي فارسي زبان پيدا كرده ام را آورده ام مانند: شاهين شيرازي، امين الدين، عمراني، يهود ابن  داويد، بابايي بن لطف و راغب و شهاب يزدي.
* از نظر خودتان زيباترين اشعار اين مبحث را چه شاعراني گفته اند؟ اگر ممكن است برخي از آنها را نقل كنيد.
- البته اشعار بسيار زيادي هست كه به راستي زيباست كه نمي توان همه آنها را نقل كرد. اما شايد هنوز پس از هزار سال، فردوسي كه آغازگر راه بوده، پخته ترين بيت راسروده است:
به نام خداوند جان و خرد
كزين برتر انديشه برنگذرد
از نظر استحكام شعري، واژه ها، انديشه و ايجاز واقعاً نظير ندارد. اما در اين ميان بيت قوامي رازي هم نوع ديگري از زيبايي هست:
بس مبارك بود چو فرّ هماي
اول كارها به نام خداي
با اين حال مي توانم بگويم كه در اين مبحث تاكنون هيچ شاعري به فراواني، زيبايي،  رواني، تنوع و توانايي نظامي نزديك نشده. نه تنها بيانش تقليد گذشتگان نيست، بلكه پس از او بسياري از شاعران به تقليد از وي افتخار مي كرده اند. يك بار مي گويد:
بسم الله الرحمن الرحيم
هست كليد در گنج حكيم
و بار ديگر مي سرايد:
اي نام تو بهترين سرآغاز
بي نام تو نامه كي كنم باز
و در جاي ديگر مي آورد:
به نام آن كه هستي نام از او يافت
فلك جنبش، زمين آرام از او يافت
و يا:
خرد هر كجا گنجي آرد پديد
زنام خدا سازد آن را كليد
البته فريد الدين عطار هم سرآغازهاي زيادي دارد مانند:
به نام آن كه گنج جسم و جان ساخت
طلسم گنج جان، هر دو جهان ساخت
**
به نام كردگار فرد بي چون
كه ما را از عدم آورد بيرون
**
به نام آن كه جان را نور دين داد
خرد را در خدا داني يقين داد
و يا:
سرنامه به نام پادشاهي
كه بي نامش به مويي نيست راهي
ولي با وجود آن كه عطار در مبحثي ديگر از سرآمدان است در اين جا هنر او در برابر نظامي فروتر مي نشيند.
سعدي هم براي سرآغاز اين بيت زيبا را دارد:
به نام خدايي كه جان آفريد
سخن گفتن اندر زبان آفريد
اما:اول دفتر به نام ايزد دانا
صانع و پروردگار حي و توانا
يك شعر متوسط است.
اما اين بيت شيخ محمود شبستري هم به دل مي نشيند:
به آن كه جان را فكرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
امير خسرو دهلوي هم پايش را جاي پاي نظامي مي گذارد و در اين موضوع اشعار زيادي دارد كه در نوع خود جالب است، اما به هرحال مقلد است و ويژگي هاي شعر نظامي را ندارد. هر چند زيباست، مثلاً:
به نام آن كه تن را نور جان داد
خرد را سوي دانايي عنان داد
يا:
به نام آن كه جان را زندگي داد
طبيعت را به جان پايندگي داد
و باز:
به نام آن كه نام از او نشان يافت
زبان آموخت حرف و نطق جان يافت
و جامي هم همين طور بيشتر مقلد است.اما برخي شاعران پا را از تقليد فراتر گذاشته اند، هرچند زياد هم در اين مورد شعري سروده اند. مثلاً شمس الدين محمد عصار مي گويد:
به نام پادشاه عالم عشق
كه نامش هست نقش خاتم عشق
يا وحشي بافقي كه فرهاد و شيرين را اين طور آغاز مي كند:
به نام چاشني بخش زبان ها
حلاوت بخش معني در بيان ها
و در ناظر و منظور به اين شكل:
زهي نام تو سر ديوان هستي
ترا بر جمله هستي پيش دستي
فياض لاهيجي هم شيوه اي نو دارد:
بيا ساقي اسباب مي ساز كن
سرخم به نام خدا بازكن
و همين طور ابوالحسن فراهاني:
به نام آن كه در دنياي فاني
دهد از عشق عمر جاوداني
و يا دهقان ساماني:
آرم آغاز در اين نامه زنو نام خدا را
آن كه آشفته زگيسوي بتان خاطر ما را
و يا نظام وفا شاعر زمانه ما:
به نام دوست گشاييم دفتر دل را
به فر عشق فروزان كنيم محفل را
زاشك چشم و زخون جگر به هر فصلي
خوش آب و رنگ توان داشت غنچه دل را
اما شايد يكي از جالب ترين سرآغاز در قطعه اي از شادروان بقايي نائيني است كه با نام خدا، شكوائيه اي را به نظم درآمده است:
به نام آن كه عالم را به پا كرد
يكي را خان يكي را ميرزا كرد
گروهي را ذليل و باربر كرد
در اين قسمت شتر را مثل خر كرد
زحكمت خاك بر فرق گدا ريخت
به جيب اغنيا پول طلا ريخت
دبنگي بي هنر را كرد مالك
به راهش برزگر را ساخت هالك
به ملك او يكي از پرخوري مرد
يكي با كندن جان، نان جو خورد
جهان را موقع تسهيم و تقسيط
مركب كرد از افراط و تفريط
* به اين ترتيب اشعار بسيار متنوعي در اين كتاب گردآوري شده، آيا از كشورهاي فارسي زبان ديگر هم شاعراني بوده اند كه چنين اشعاري سروده باشند و شما در اين كتاب آثار آنها را آورده باشيد؟
- به صورت بخشي جداگانه خير، اما از «فهرست مشترك» پژوهشگر بزرگوار بلند پايه استاد احمد منزوي براي تك بيت هاي سرآغاز كه از كتابخانه هاي شبه قاره هند نقل شده، استفاده كرده ام كه بسياري از آنها شاعران هند و پاكستان و تاجيكستان هستند. اصولاً نگرش من شعر فارسي بوده است در پهنه اي بي كران و بدون مرز بندي ها...
* آيا پيش از جنابعالي،افراد ديگري چنين مبحثي را مورد پژوهش قرار گرفته است؟
- شايد به صورت موضوعي و مختصر، منظورم اين است كه مي توان مثلاً اشعاري را در موضوع مادر در يك كتاب گردآورد. معمولاً در اين موارد زيباترين اشعار گلچين مي شود و گردآورنده لزومي نمي بيند كه شعري را از قلم نيندازد. چون هدف سير تاريخي و مقايسه كار نبوده است. اما در اين دفتر من سير تاريخي را در نظر داشته ام و كوشيده ام شعري را از قلم نيندازم. مي گويم كوشيده ام، چون ترديدي ندارم كه هنوز قطعه هاي بسياري از چشم من به دور مانده است. اما در هر حال من گلچين نكرده ام. زيبا و نازيبا، محكم و سست و گاهي حتي تكرار يك بيت را عيناً در ديوان دو شاعر آورده ام و خود مي پندارم كه در اين قلمرو، اين دفتر نخستين كار تطبيقي جامع باشد كه نزديك پنج هزار بيت اشعار آغاز سخن با نام خدا را به ترتيب زماني پيش روي خواننده مي گذارد.
* از اين مجموعه تطبيقي، چه موضوعات ديگري را در حال حاضر فراهم كرده ايد؟
- همان طور كه گفتم حدود يكصد موضوع را فيش برداري كرده ام ولي دفتري كه كار حروفچيني آن انجام شده و تقريباً آماده چاپ است با عنوان «نگاره هاي طبيعت در شعر فارسي» به وصف مناظر بهار، تابستان، پاييز و زمستان مي پردازد كه البته باز هم كوشيده ام شعري را از قلم بيندازم و يك بررسي تطبيقي را ارايه كنم.در اين جا نمودار مي شود كه كدام مناظر و نگاره ها بيشتر مورد توجه شاعران بوده است، چگونه توصيف شده و در مسير زمان چگونه از نظر ابداع و تركيب و بيان اوج گرفته يا سير نزولي داشته است؛ اشعار، توانايي هر شاعر را در اين مبحث كاملاً مشخص مي كند. دفتر ديگر كه تدوين شده و آماده حروفچيني است، «خردگرايي در شاهنامه فردوسي» است كه به راستي شاهنامه، خردنامه است و تمامي سخن آن خرد است كه خود دفتري است و پس از آن خردگرايي را در شعر ديگر شاعران بررسي كردم كه در حال تدوين است.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |