پنجشنبه ۲۴ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۱۱
در شهر
Front Page

هتل تعميرگاه
قهوه، گريس با اينترنت 
027525.jpg
شباهتي به تعميرگاه ندارد؛ آب ميوه، قهوه، اينترنت همه چيز مشتري را سرگرم مي كند تا ماشين كارش تمام شود . البته بايد تا آخر ماند و صورت حساب را هم ديد. عكس : گلناز بهشتي 
عليرضا كيواني نژاد
در يك اتاق نشسته ايد و مشغول نوشيدن قهوه هستيد. ايميل خود را چك كرده و اگر نياز باشد نامه  اداري را نيز با دستگاه فكس، ارسال مي كنيد. اينجا اما لابي يك هتل نيست يا گوشه اي از يك سالن بيليارد. اينجا اتاق انتظار يك تعميرگاه است كه مي گويند در تهران، دومي ندارد؛ تعميرگاهي كه هفته اي 200 خودرو را رويت يا بهتر است بگوييم ويزيت مي كند.
وارد تعميرگاه كه شديم، مردي شيك پوش و مسن، مثل باديگاردهايي كه در فيلم هاي هاليوودي مي بينيد، شانه به شانه ما شروع كرد به حركت كردن. نمي دانستيم چه سمتي دارد و تا آخرش هم متوجه نشديم، اما مي گفت: اگر دوست داريد من هم مي توانم اطلاعاتي درباره اين تعميرگاه به شما بدهم. اينجا هيچ شباهتي به ساير تعميرگاه هاي تهران ندارد. چه از لحاظ نظم و انضباط و چه به لحاظ دستگاه هايي كه از آن استفاده مي شود. در تعميرگاه مثل در قلعه اي است كه توسط نگهبان ها محافظت مي شود. ماشين ها يكي يكي پشت سر هم وارد مي شوند و نگهبان همه را از زير تيغ نگاهش مي گذراند. انگار در نگاهش از آن دستگا ه هايي نصب شده كه مي توانند درون اشيا را ببينند و اصولا شما آنها را در جايي مثل فرودگاه مي بينيد.
محوطه تعميرگاه به هيچ عنوان چيزي ندارد كه به شما بگويد اينجا دل و روده ماشين ها را مي ريزند بيرون و دوباره جمعشان مي كنند. در و ديوار تميز تعميرگاهم با روغن و گريس بيگانه هستند، نويد يك تعميرگاه مدرن و مجهز را مي دهند كه نه وقت شما را ضايع مي كند و نه وقت خودش را. وقتي ماشين خود را براي تعمير به اين مركز مي آوريد، شما را راهنمايي مي كنند كه در اتاق مبله پشت سالن تعميرات به انتظار بنشينيد. اتاق آنقدر شيك و تميز است كه باور نمي كنيد در يك تعميرگاه، چنين جايي را براي انتظار يك مشتري در نظر گرفته باشند. به قول عكاس روزنامه كه مي گويد: عكس خودت را مي تواني در سراميك هاي كف اتاق ببيني. اتاق انتظار، مشرف است به سالن تعمير. چند دقيقه اي را كه بايد منتظر به پايان رسيدن تعمير ماشين باشيد، مي توانيد سرتان را در اين اتاق گرم كنيد. مثلا اگر دوست داريد ايميل خود را چك كنيد، اينترنت مهياست. اگر هم خواستيد مطالعه اي گذرا بر مطبوعات داشته باشيد، روي محفظه اي چوبي نه تنها روزنامه كه مجلات ديگري هم وجود دارد و با خيالي راحت به مطالعه بپردازيد. روي مبل هايي چرمي و راحت كه وقتي روي آن مي نشينيد دوست نداريد حالا حالاها بلند شويد.
دستگاه فكس، آبميوه و قهوه رايگان، فيلم  هاي آموزشي و ... از ديگر امكانات اتاق انتظار است.مهندس اميرحسين يزداني، مجري طرح تعميرگاه درباره اين طراحي مي گويد: طراحي اين تعميرگاه را از روي فيلم هايي كه در اختيار داشتيم، الگوبرداري كرديم. در واقع كشورهاي بزرگ و صاحب  صنعت خودرو از چنين تجهيزاتي استفاده مي كنند. دستگاه هايي كه در اين تعميرگاه وجود دارد در نوع خود بهترين است و يكي از دستگاه ها در ايران نظير ندارد. با دست به خودروي سمند نقره اي اشاره مي كند كه روي دستگاه مذكور مشغول تست كمك فنر و ترمز است. اينجا، چال سرويس نمي بينيد؛ همان چالي كه بايد موقع تعويض روغن روي آن قرار بگيريد. گوشتان را اما تيز مي كنيد كه صداي صافكاري و نقاشي را بشنويد، ولي از آن صداها هم خبري نيست. يزداني مي گويد: اين كار سروصداي زيادي توليد مي كند و بهتر ديديم فعلا صافكاري و نقاشي نداشته باشيم.
چند دقيقه بعد، يزداني ما را مي برد به سالن تعمير. تميزي و نظم باز هم حرف اول و آخر را مي زند. وقتي مي خواستيم وارد سالن شويم، يزداني رمز عبور را وارد دستگاهي كوچك مي كند كه كنار در ورودي است. مثل همان دستگاه هايي كه در سيستم هاي امنيتي مكان هاي اطلاعاتي نصب مي كنند. طبقه پايين يا بهتر است بگوييم 2 طبقه پايين، رستوران و حمام است؛ حمام براي تعميركاراني كه كارشان تمام شده و مي خواهند بروند. حالا تعميركار، ماشين شما را تعمير كرده و نقص فني آن برطرف شده، اما باز هم چند دقيقه طول مي كشد كه ماشينتان را ببريد، چون ماشين را مي  فرستند كارواش تا داخل و خارج آن شسته شود. اين شست وشو خرجي براي شما ندارد. رايگان است، ولي اگر هوس كرديد ماشينتان را ببريد به اين تعميرگاه، حتما بايد تماس گرفته و وقت قبلي بگيريد؛ مثل مطب دكتر. در آينده اي نه چندان دور، گرفتن وقت با شيوه تلفني صورت مي گيرد. فقط كافي است تماس بگيريد، نوع ماشين خود را بگوييد و بعد از آنكه صداي تلفن راهنما شماره  ديگري را اعلام كرد، شما هم شماره خودروي خود را اعلام مي كنيد و بلافاصله به شما گفته مي شود كه چه روزي نوبت رسيدگي به نقص فني ماشين شماست. يادتان باشد تمام اين كارها بدون حضور منشي يا متصدي پاسخگويي به تلفن انجام مي شود و شما تنها با يك نوار ضبط شده كار مي كنيد. اينطوري حتي نيازي نيست كه مراجعه حضوري داشته باشيد. اما قرار شده به زودي اين تعميرگاه قسمت صافكاري و نقاشي هم داشته باشد، البته 2 طبقه زير زمين. در ضمن اگر قصد خريد اتومبيل صفر كيلومتر را هم داريد، در اين تعميرگاه سليقه شما تا حدودي برآورده مي شود.
اشاره: شهروندي كه خدماتي متفاوت و مطلوب به ديگر شهروندان ارايه مي دهد در هر حال شايسته تقدير است اگرچه در وهله اول به قصد انتفاع خدماتش راارايه كرده باشد. اين گزارش بدين منظور تهيه شده است و در جهت رفع هرگونه شبهه، همچنان كه ملا حظه كرديد از هر گونه اشاره به نشاني اين تعميرگاه خودداري شده است.

حياط بزرگه خراب شد
مي  دانيم كه چرا بايد حياط بزرگه خراب شود! اما هيچكس نمي داند آدم هاي حياط بزرگه بعد از اينجا كجا بايد بخوابند! شايد هم قبلا آدرس هتل كارتن را گرفته اند
سعيده امين 
در حياط بزرگه توي محله عودلاجان باز شد. چند تا كله كلنگ سرك كشيدند داخل. با آن نوك هاي تيز مثل چند تا داركوب افتادند به جان ديوارهاي كاهگلي خانه. ديوارهاي خشتي آرام آرام فرو ريختند و آدم هايي كه روزگاري در آن زندگي مي كردند خزيدند توكارتن. زياد دور نرفتند در همان كوچه پس كوچه هاي تنگ چهارراه سيروس.
حياط بزرگ تو محله عودلاجان خيلي معروف بود. هر چي معتاد و مفنگي و بنگي توي محله بود مي خزيد توي يكي از لانه هاي حاشيه حياط بزرگه. مي گفتند حياط بزرگه چون نزديك به 2 هزار متر زمين بود و 40 تا اتاق.
۱۵۰ نفر آنجا زندگي مي كردند بي دغدغه. زمين حياط بزرگه نه سنگفرش بود و نه موزائيك. خاك بود، خاك بي ارزش كه آنقدر پا خورده بود شده بود مثل كف آسفالت خيابان ها. چند تا درخت نيمه جان افرا آخرين روزهاي زندگي خود را در آن سپري مي كردند. تنها حوض طويل و سيماني اش وسط حياط شبيه آبشخور چهارپايان بود كه هميشه چند تا زن كنار آن يا ظرف و ظروف مي شستند يا كهنه بچه، آن يكي هم كمي آن طرف تر قالي كهنه نخ نما شده اش را كه يادگار سرجهيزيه اش بود، براي هزارمين بار مي شست. دور تا دور اتاق ها كپه اي لباس چرك و سياه را مي بيني كه اگر كمي دقت كني مردان خانه هستند كه روي منقل و بافور چنبره زده اند. تنها دستشويي عمومي حياط بزرگه حريم خود را فقط با يك پرده پاره شده از انظار عمومي حفظ مي كند.
انسيه خانم كنار حوض كهنه هاي كودك 5 ماهه اش را مي شويد، سرش را بلند مي كند و به محمود شوهرش كه به موتور زهوار دررفته اش تكيه داده و زير لب به زمين و زمان ناسزا مي گويد، با ناراحتي خيره مي شود: حالا كي بايد اينجا رو تخليه كنيم؟ و محمود برگه اي را كه مهر دادگستري روي آن خورده، دوباره نگاه مي كند حداكثر تا 48 ساعت ديگر.انسيه خوشبخت ترين زن اين خانه بود چون شوهرش نه عملي بود و نه الكلي. سرش به كار خودش بود و دكه كوچك كليدسازي اش را اداره مي كرد.
غير از آنها 40 خانوار ديگر در حياط بزرگه زندگي مي كردند كه صبح چند روز قبل يك برگه با اين مضمون كه فقط چند روز فرصت دارند تا آنجا را تخليه كنند، دريافت كردند. همه هاج و واج بودند. مش حيدر كه از همه سن دارتر بود با صاحبخانه تماس گرفت، اما او را پيدا نكرد.
مش حيدر مي گويد: اغلب ما اينجا را با 500 هزار تومان رهن كامل كرده ايم. سالهاست كه اينجا زندگي مي كنيم. در اين شهر با اين قيمت جايي براي زندگي نيست. اگر ما را از اينجا بيرون كنند بايد برويم كارتن خوابي.
كلنگ ها با خشونت تمام ديوارهاي حياط بزرگه را مي شكافتند. حتي بولدوزر هم در كار نيست، آخر هيچ بولدوزري از كوچه هاي تنگ عودلاجان نمي گذرد.
ماموران نيروي انتظامي در محلي مستقر شده اند. اهالي خانه يكي يكي اسباب و اثاثيه كهنه، علاءالدين و چند دست رختخواب و يك قالي كهنه و يك ساك لباس را از خانه بيرون مي آورند و كنار كوچه اطراق مي كنند.
يكي از اهالي محل مي گويد: حياط بزرگه سالهاست كه مامن معتادان و ... كهنه كار است. بيشتر آدم هايي كه اينجا زندگي مي كنند يا بيكارند يا هر وقت موادشان تمام مي شود مي روند فعلگي.
مي  دانيم كه چرا بايد حياط بزرگه خراب شود! اما هيچكس نمي داند آدم هاي حياط بزرگه بعد از اينجا كجا بايد بخوابند! شايد هم قبلا آدرس هتل كارتن را گرفته اند.
سراغ روابط عمومي منطقه 13 مي رويم. آنها از ماجراي تخريب خانه هيچ اطلاعي ندارند. دستور از طرف آنها نبوده است. حكم، حكم دادگستري است و شاكي، شاكي خصوصي. شايد، شاكي صاحب ملك حياط بزرگه بوده است، اما هيچكس او را پيدا نمي كند.
مي  رويم سراغ احسان كاشي، يكي از مددكاران اجتماعي. او كه چندي است براي ساماندهي بيماران معتاد به حياط بزرگه آمد و شد دارد مي گويد: هنوز روشن نيست حياط بزرگه از طرف چه كسي يا چه ارگاني تخريب و در حال تخريب است. اگرچه اين پناهگاه معتادان است، اما بايد پرسيد كه وضعيت حدود 150 نفر بعد از اين جريان چه مي شود. وي معتقد است كه اين مكان ها اگرچه از نماهاي زشت و كريه شهري هستند، اما تخريب آنها فقط پاك كردن صورت مساله است، اول بايد فكري براي آدم هاي خونه بزرگه كرد.

تاملي در برگزاري آزمون استخدامي ادواري
به نام جوانان، به كام...؟
027528.jpg
چند سالي است كه سازمان مديريت و برنامه ريزي آزموني را به عنوان استخدامي ادواري برگزار مي كند كه گذراندنش براي تمامي متقاضيان جوياي كار در ادارات و شركت هاي دولتي الزامي است، اما پس از گذشت 2 دوره از برگزاري اين آزمون با 800 هزار شركت كننده تا حالا فقط 40 هزار نفر جذب دستگاه هاي دولتي شده اند.
وقتي چند روز قبل جزئيات ثبت نام سومين آزمون از سوي معاون سازمان سنجش اعلام شد، آه از نهاد بسياري از فارغ التحصيلاني كه در اين آزمون شركت كرده بودند برآمد. چون اغلب اين افراد حتي آنهايي كه در اين آزمون قبول شده بودند، هنوز بيكار هستند. در اينكه سازمان سنجش متولي كاريابي براي جوانان نبوده و به عنوان يك مركز علمي تنها اقدام به برگزاري اين آزمون مي كند، شكي نيست، اما عدم توجه و التزام دستگاه هاي دولتي در استخدام افرادي كه در آزمون نمره قبولي گرفته اند، باعث شده بسياري از شركت كنندگان به اين نتيجه تلخ برسند كه اين آزمون يك مانعي است براي جوانان و منبع درآمدي است براي سازمان سنجش و در نهايت دولت.سميه هاشمي يكي از اين فارغ التحصيلان است. وي در سال 1382 براي اولين بار در اين آزمون شركت كرد به اميد اينكه با توجه به رشته تحصيلي خود - مددكاري -بتواند در يكي از سازمان ها از جمله سازمان بهزيستي يا تامين اجتماعي مشغول به كار شود، اما هنوز خبري نيست. وي مي گويد: اين آزمون فقط محلي براي كسب درآمد براي سازمان سنجش است. شما به ادارات مراجعه كنيد، چند نفر از آناني كه در ادارات دولتي استخدام مي شوند آزمون ادواري را گذرانده اند؟ در عوض چه تعداد از فارغ التحصيلاني كه آزمون را گذرانده اند در ادارات دولتي مشغول به كار هستند؟ هاشمي معتقد است هزاران فارغ التحصيل مقطع كارشناسي ارشد هنوز شغل مناسبي ندارند، اين درحالي است كه جايگاه آنها توسط افراد ديپلمه يا ليسانس اشغال شده است.
مهتاب مطلق نيز اكنون در يكي از ادارات دولتي مشغول به كار است. او سال قبل به استخدام اين شركت درآمده و هرگز هم آزمون استخدام ادواري را نگذرانده است. وي يادآور مي شود: اين آزمون ها فقط صرف ايجاد يك فضاي رواني براي امنيت فكري جوانان بيكار برگزار مي شود و صرفنظر از منبع درآمدي كه براي سازمان سنجش ايجاد مي كند، هزينه هنگفتي را به دولت و جامعه براي هيچ تحميل مي كند.آنچه مسلم است بسياري از فارغ التحصيلان حضور در اين آزمون را وسيله اي براي رسيدن به هدف يعني شغل مناسب نمي دانند. آنها هم كه مي دانند پس از چندي نااميدانه به مشاغل غير از تخصص خود رو مي آورند.
بسيار جالب است كه يك آزمون سراسري استخدام بيشتر از آزمون سراسري دانشگاه ها شرط و شروط داشته باشد. داشتن حداقل ليسانس، كارت پايان خدمت، داشتن مدرك مورد تاييد وزارتخانه هاي علوم، بهداشت و شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي شركت درآزمون الزامي است.
دكتر پوركاظمي معاون سازمان سنجش آموزش كشور با بيان اينكه سومين آزمون استخدامي از مقطع كارداني و بالاتر برگزار مي شود، يادآور شد: دارندگان مدرك ديپلم يا مدرك معادل نمي توانند در اين آزمون شركت كنند. اين شرط موجب مي شود كه بسياري از داوطلبان از شركت در اين آزمون محروم شوند. بسياري از متقاضيان ديپلم و مدرك معادل در آينده نمي توانند در مشاغل دولتي جذب شوند.
همچنين شرط ديگري در پيش است و آن اين است كه برخلاف كنكور هيچ منبعي براي اين آزمون معرفي نمي شود. پوركاظمي مي گويد: آزمون مربوطه به طور كلي مهارت ها، توانايي هاي ذهني و استعداد داوطلبان را ارزيابي مي كند. سوالات مربوط به دانش تخصصي نيز از كتب و منابع درسي طراحي نمي شود لذا تمامي كلاس هاي تست و كتب منتشره در اين باره فاقد اعتبار است.جالب است كه براي رده بندي تخصص افراد براي جذب مشاغل دولتي، آزموني برگزار مي شود كه هيچ منبع درسي در آن وجود ندارد. به اين ترتيب حتي يك ديپلمه نيز مي تواند به سوالات اين آزمون پاسخ بدهد. اين در حالي است كه ديپلمه ها از اين آزمون محروم هستند.

حكايت پاركومترهاي اعتباري
۲۰ ساعت، 3 هزارتومان 
027531.jpg
سعيده عليپور
همين ديروز بود كه براي خريد يك روزنامه  همشهري 7 هزارتومان جريمه شديم. وقتي هم به پاركبان محترم توضيح داديم كه اينجا توقف مجاز است و توقف ما 2يا 3 دقيقه بيشتر طول نكشيده در پاسخ شنيديم كه از اين پس براي خريد يك روزنامه 50 توماني بايد 150 تومان كارت پارك بخريم... شايد با آغاز توزيع سري دوم كارت هاي اعتباري پاركومتر اين مشكل حل شود.
حداقل حسن اين طرح در اين است كه شما بدون نياز به جمع آوري مقدار زيادي پول خرد مي توانيد با خريد يك كارت اعتباري، با خيال راحت ماشينتان را در گوشه خيابان هاي پر ترافيك تهران پارك كنيد.
دكتر محسن جليلوند، مدير روابط عمومي سازمان حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران در گفت وگو با خبرنگار همشهري گفت:پاركومترهاي سطح شهر دوگونه هستند؛ تعدادي از آنها صرفا سكه اي و تعداد ديگري سكه اي - كارتي هستند.
از 7هزار پاركومتر موجود در خيابان هاي تهران 3هزار پاركومتر سكه اي و بقيه آنها علاوه بر قابليت استفاده از سكه، كارتي نيز هستند.
به گفته دكتر جليلوند اين كارت ها را مي توان از كيوسك هاي اطلاع رساني، مطبوعات و ... تهيه كرد. البته روزهاي شنبه و چهارشنبه از ساعت 9 الي 13 روابط عمومي سازمان حمل ونقل و ترافيك شهرداري تهران نيز اين كارت ها را در اختيار متقاضيان قرار مي دهد.
اين كارت ها جهت توقف تا سقف 20ساعت طراحي شده وقيمت آن 30هزار ريال است.
به گفته دكتر جليلوند سيستم كارت اعتباري براي پاركومترها در اكثر كشورها وجود دارد، اما اين سيستم مربوط به 2سال پيش بوده است، در حالي كه در دنيا سيستم هاي جديدي براي مديريت ترافيك ساكن آمده كه در حوزه معاونت ترافيك تهران در حال بررسي است.
مدير روابط عمومي سازمان حمل ونقل و ترافيك تهران مي گويد: استفاده از اين كارت هاي اعتباري درست مثل سكه ها است و بعد از پارك ماشين مي توان از طريق كشيدن اين كارت به دستگاه، زمان درخواست توقف را ثبت كرد تا دستگاه هزينه را از كارت اعتباري كم كند.
در دوره گذشته توزيع اين كارت هاي اعتباري، به دليل استقبال بالاي شهروندان خيلي زود كارت ها تمام شد.
پس تا دير نشده براي خريد كارت هاي اعتباري پاركومتر اقدام كنيد. حداقل سودآوري اش اين است كه مجبور نيستيد 10 تا سكه 10 توماني را به مبلغ 200 تومان از دستفروش كنار خيابان بخريد .

پرمشغله ترين فرودگاه سال 2004
027534.jpg
شيكاگو - فرودگاه بين المللي O,Hare در سال 2004 بيشترين تعداد پرواز را داشته و از ساير رقباي خود به خصوص آتالانتا پيشي گرفته است.
اتحاديه هواپيمايي اعلام كرد: فرودگاه بين المللي O,Hare با 992741 پرواز منطقه اي، يعني نزديك به يك ميليون پرواز در سال 2004، نسبت به سال 2003، 6/6 درصد در تعداد پروازها رشد داشته است.
بنا به گفته سخنگوي سازمان هواپيمايي شيكاگو، آمار نشان مي دهد كه O,Hare روند رو به رشدي را طي كرده و بازار اين فرودگاه بين المللي بيش از پيش پر رونق شده است.
بيش از 40 درصد از 2850 پرواز روزانهO,Hare مربوط به پرواز با هواپيماهاي جت اين فرودگاه است كه نسبت به سال قبل 7 درصد پيشرفت كرده است.
فرودگاه بين المللي هارتزفيلد - جكسون آتالانتا نيز با۹۶۲۴۶۰ پرواز، به عنوان دومين فرودگاه پرمشغله شناخته شد. طبق آخرين آمار به دست آمده از شروع سال 2004 تا ماه اكتبر، فرودگاه هارتزفيلد، ۸‎/۵۶ ميليون مسافر و رقيب اين فرودگاه، يعني فرودگاه Hare و O، 5/63 ميليون مسافر را جا به جا كرده اند. هنوز آماري از تعداد مسافران اين دو فرودگاه تا پايان سال 2004 به دست نرسيده است.
طي سالهاي اخير اين دو فرودگاه رقابت شانه به شانه اي با يكديگر براي كسب عنوان شلوغ ترين فرودگاه جهان داشته اند.
اگر ايالات متحده را ناديده بگيريم، بيشترين ترافيك مسافر با 1/51 ميليون مسافر از آغاز سال 2004 تا ماه سپتامبر، مربوط به فرودگاه هيثرو لندن است.

دوستي پارلماني
027537.jpg
قرار است مجلس هفتم روابطش را با پارلمان هاي ساير كشورها بيشتر كند. در وهله اول گروه هاي دوستي پارلماني ايران و 54 كشور جهان در جلسه مشتركي با حدادعادل رئيس مجلس تصميم گرفتند تا با ورود به عرصه هاي جديد، روابط دوستي ها را عميق تر كنند.
محسن كوهكن با اشاره به اينكه در مجلس هفتم براي اولين بار هماهنگي گروه هاي دوستي پارلماني با ساير تشكل ها و نهادهايي كه در كشورهاي ديگر فعالند،اقدام شده است يادآور شد: به همين منظور تاكنون يك اجلاس مشترك ميان روساي اتاق هاي مشترك بازرگاني ايران با ديگر كشورها و روساي گروه هاي دوستي پارلماني تشكيل شده است. در مرحله دوم نيز هر يك از گروه هاي دوستي پارلماني از اعضاي اتاق هاي مشترك بازرگاني ايران با ديگر كشورها دعوت كرد و قرار است در مورد فعاليت هاي مشترك جلسات خوبي برگزار شود.
قرار است اين جلسات هر 3ماه يكبار برگزار شود.

دوستداران هندي ايران
دوستداران ايراني از مرزهاي ملي هم فراتر رفته و تا سواحل اقيانوس هند رسيده اند.
انجمن دوستداران ايران در حيدرآباد هند فعاليت دوباره خود را پس از يك دهه وقفه در ايالت اندراپرادش هند با حضور جمع زيادي از شخصيت هاي سياسي، فرهنگي و مطبوعاتي هند آغاز كرد.
به گزارش ايرنا، انجمن دوستداران ايران در حيدرآباد هند اوايل دهه 60 خورشيدي تشكيل شد و در اوايل دهه 70 فعاليت هاي اين انجمن كاهش يافت. اين مراسم با نمايش خيلي از پيشرفت هاي ايران و پخش سرود ملي دو كشور پايان يافت. به گفته رئيس مجلس ايالت اندراپرادش، روابط ايران و هند تاريخي است و بايد از توانمندي هاي دو كشور براي استفاده دو ملت سود برد.

حاجي در سمينار لندن
027540.jpg
شايد هيچ وجهي از نظام آموزش و پرورش ما براي بريتانيايي ها جالب نباشد، اما واقعيت اين است كه سمينار جهاني آموزش و پرورش كه درلندن برگزار مي شود، براي وزير آموزش و پرورش ما بايد بسيار جذاب باشد.
مرتضي حاجي وزير آموزش و پرورش براي شركت در سميناري با عنوان افكار جوان در حال تحرك دورنمايي جهاني وارد لندن شد. اين سمينار جهاني قرار است از امروز تا چهارشنبه، بيست و سوم دي ماه به مدت 3روز با شركت وزيران آموزش كشورهاي مختلف برگزار شود و در آن موضوعات گوناگوني از قبيل فن آوري اطلاعات و ارتباطات در تدريس، يادگيري و يادگيري الكترونيك ، تمركز آموزش حرفه اي جامعه و تشريك مساعي مورد بررسي قرار گيرد.

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |
|  محيط زيست  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |