نگاهي به وضعيت جنگ در جمهوري چچن
داستان ۱۰ ساله يك نزاع فراموش شده
اكنون به نظر مي رسد كه چچن از مباحث اصلي خبري جهان حذف شده است حتي اگر جامعه بين الملل هم نسبت به اوضاع اين جمهوري حساسيت از خود نشان بدهد ديگر خبرنگاري نيست كه حاضر باشد خطر زير پاگذاشتن محدوديت هاي دولتي و احتمال ربوده شدن را به جان بخرد
|
|
ترجمه: نيره محمودي
گاهي اوقات توجه به برخي از رخدادهاي جاري در نقاط مختلف جهان باعث مي شود كه از ساير جنايت ها در نقطه اي ديگر غافل شويم. جمهوري چچن يكي از اين نقاط فراموش شده است كه اكنون در هياهوي جنگ عراق و فلسطين پس از مرگ عرفات گم شده است. نيروهاي روسيه براي عقيم گذاشتن مبارزات جدايي خواهانه جمهوري چچن از شمال قفقاز ۱۰ سال پيش به اين جمهوري يورش بردند. مقاومت جنگجويان چچن در برابر اين يورش تا حدي غيرمنتظره بود كه اكنون پس از گذشت يك دهه از آغاز اين جنگ، جدايي طلبان چچن به يكي از معضلات لاينحل در سياست خارجي و دغدغه هاي دفاعي روسيه تبديل شده اند. جنگجويان چچن به تلافي خشونت هايي كه از سوي روس ها در سرزمين مادريشان شاهد هستند، دامنه مقاومت را گسترش داده و خط مقدم جبهه خود عليه دولت روسيه را تا قلب اين كشور پيش برده اند. روس ها اكنون علاوه بر اين كه شاهد تلفات سنگين نيروهاي خود در جنگ هاي چريكي چچن هستند، هر روز را از هراس يك انفجار توسط يكي از بمبگذاران انتحاري چچني به فردا مي رسانند. اگر چه اين حملات به بهانه اي براي سركوب هرچه بيشتر جنگجويان در قفقاز شمالي تبديل شده است اما مسكو نمي تواند از آماج انتقاد و سرزنش گروه هاي حقوق بشر و جامعه جهاني عليه خشونت در چچن در امان باشد. اكنون به نظر مي رسد كه مبارزات جدايي طلبانه و آزاديخواهانه در اين سرزمين به مثابه استخواني در گلوي دولت پوتين است كه اين دولت نه قادر به بلعيدنش است و نه اين كه ياراي بيرون آوردن آن را دارد. آنچه در زير مي خوانيد گزارش «جيمز راجرز» يكي از خبرنگاران بي بي سي از اوضاع چچن است. او اين جمهوري را سرزميني توصيف مي كند كه از يادها فراموش شده است و خبرنگاران قادر نيستند به دليل محدوديت هايي كه روس ها در اين جمهوري ايجاد كرده اند جهانيان را از وضعيتي كه چچن ها با آن مواجه هستند، باخبر سازند.
عكاس آمريكايي گفت: «اوضاع اين جا از بيروت هم بدتر است.» او روي پاشنه در ايستاده و در حالي كه دوربين هاي عكاسي روي گردنش سنگيني مي كردند، به آسمان چشم دوخته بود. ما هر آن منتظر بوديم كه جت هاي روسي بمباران اين منطقه را آغاز كنند. اين اتفاق بالاخره افتاد. من و همكارم از بي بي سي براي يافتن سرپناهي از جا پريديم. صداي انفجار چنان بلند و نزديك بود كه دو روز بعد به زحمت مي توانستم چيزي بشنوم. چند جنگجوي چچني در فاصله اندك از ما مستقر شده بودند. دو تن از آنها اكنون ديگر زنده نيستند. آن روز يكي از روزهاي ژانويه سال ۱۹۹۵ بود و جنگ اول چچن تازه يك ماه بود كه آغاز شده بود. «پاول گراچف» وزيردفاع وقت روسيه گفته بود كه مي تواند طي چند ساعت گروزني مركز جمهوري چچن را با يك هنگ از نيروهاي روسي به تصرف درآورد. اكنون ۱۰ سال از آن زمان گذشته است و ماهيت اين جنگ دچار تغيير و تحول شده است. در حالي كه اين نزاع مي توانست از طرق گوناگون به پايان برسد، هنوز شاهد ادامه آن هستيم. كرملين و ژنرال هاي روسي بارها در اين مورد كه مرحله نظامي عمليات در چچن به پايان رسيده است ابراز اطمينان كرد ه اند، اما اين پايان هنوز خود را نمايان نكرده است.
هيچ كس نمي داند كه دقيقاً چند نفر طي اين ۱۰ سال كشته شده اند. گروزني كه زماني شهري سرزنده و در حال رشد بود اكنون به طور كل ويران شده و هيچ كس نمي داند چه تعداد جنازه هنوز زيرآوار ساختمان ها مدفون باقي مانده اند. خبرنگاراني كه جنگ در چچن را پوشش داده و بيشتر در مناطق جنگي حضور داشته اند اغلب چچن را بدترين نقطه بر روي زمين توصيف كرده اند. اين جنگي است كه هرگز تهيه گزارش از آن آسان نبوده است. در جنگ اول چچن شما تقريباً مي توانستيد هرجا كه مي خواستيد برويد اما از زماني كه جنگ دوم چچن در اوايل پاييز سال ۱۹۹۹ پس از سلسله بمبگذاري هايي در ساختمان هاي مسكو آغاز شد، جمهوري چچن به بي قانون ترين مكان بر روي زمين كه آدم ربايي اصلي ترين تهديد در آن محسوب مي شود، تبديل شد. در حالي كه نزاع چچن ادامه دارد، حكومت فدرال روسيه هر روز محدوديت هاي سختگيرانه تري را عليه فعاليت گزارشگران وضع مي كند. اكنون به نظر مي رسد كه چچن از مباحث اصلي خبري جهان حذف شده است. حتي اگر جامعه بين الملل هم نسبت به اوضاع اين جمهوري حساسيت از خود نشان بدهد، ديگر خبرنگاري نيست كه حاضر باشد خطر زير پاگذاشتن اين محدوديت ها و احتمال ربوده شدن را به جان بخرد.
در سپتامبر سال ۲۰۰۰ انتفاضه دوم عليه رژيم اسرائيل در فلسطين آغاز شد. در سپتامبر ۲۰۰۱ هم حمله عليه واشنگتن و نيويورك، آمريكا را به آغاز جنگ عليه تروريسم ترغيب كرد. اين دو حادثه اكنون به اصلي ترين موضوع براي پوشش دادن به اخبار جهان تبديل شده است. در حالي كه به نظر مي رسد چچن در خارج از مرزهاي ويران شده اش به فراموشي سپرده شده است. اما نزاعي كه در درون چچن جريان داشت بالاخره توانسته بود خود را به خارج از مرزهاي اين جمهوري گسترش دهد. اين اتفاق سال ها پيش به وقوع پيوست و در تابستان سال ۱۹۹۵ با تسخير بيمارستان «باديونفسكي» توسط جنگجويان چچني براي اولين بار خود را بروز داد. اما بارديگر ساكنان مسكو از نزديك شاهد طنين فرياد جنگجويان فراموش شده چچن بودند. جنگجويان به يكي از سالن هاي تئاتر اين شهر يورش برده و تعدادي از افرادي را كه در آن جا بودند به گروگان گرفتند، اما اين حادثه گروگانگيري پس از يورش نيروهاي روسي با مرگ جنگجويان و تعداد ۱۲۰ تن از گروگان ها خاتمه يافت. اما اين خاتمه همه چيز نبود. جنگ چچن بار ديگر در ماه سپتامبر گذشته با حمله جنگجويان به يك مدرسه در منطقه بسلان روسيه چهره خود را نماياند. اكنون اين سؤال مطرح است كه چرا كسي نمي تواند به اين جنگ خاتمه دهد؟
برخي از ناظران امور روسيه و چچن معتقدند كه نيروهاي فدرال قادر به انجام چنين كاري نيستند. برخي نيز بر اين عقيده اند كه منافع عده اي از بازيگران اقتضا مي كند كه اين نزاع ادامه داشته باشد. اما در ميان جنگجويان چچني نيز اوضاع تعريفي ندارد. در ميان آنان شكاف ايجاد شده و فقدان يك مسير مشخص مشهود است. هيچ كس نه پاول گراچف و نه آن عكاس آمريكايي كه گروزني را با بيروت مقايسه مي كرد، فكر نمي كردند كه ۱۰ سال بگذرد و هنوز بر سر چگونگي پايان دادن به نزاع چچن بحث و جدل باشد. شهروندان چچني و سربازان روسي نيز اميدوار بودند كه اين نزاع سال ها پيش به پايان برسد. اما اينطور نشد. اكنون دو سؤال اساسي كه روس ها هميشه در مورد بحران چچن مي كنند هنوز بر سر زبان آنان بدون جواب باقي مانده است. يكي اين كه چه كسي بايد براي به وجود آمدن چنين وضعيتي ملامت شود؟ دوم اين كه چكار بايد انجام داد؟ سؤال دوم در حال حاضر بيش از هر زماني در گذشته برجسته تر شده است.
|