بچه ها در مسابقه ادبي ترافيك
فرياد مي زنم در گلوي خيابان
نوشته هاي رسيده از گوشه و كنار كشور حكايت از آن داشت كه آلودگي، ترافيك سرسام آور و افزايش رو به رشد خودروها چگونه ذهن بچه ها را به تفكر وا داشته است
زهره مسكني
... كوچولو راز بطلان طلسم سياه را كشف مي كند. او شاد است از اين كه دوباره چهره ماه و خورشيد را در آسمان شهر خندان و زيبا مي بيند. حالا به همت او، مردم شهر دوباره در اوج صلح و صميمت و سلامتي زندگي دوباره اي را آ غاز مي كنند. نمايش به پايان مي رسد و طنين شادي بچه ها سالن را پر مي كند.
اينجا تالار رنگين كمان پارك آموزش ترافيك پونك است. خيلي از تماشاچيان كوچكي كه از صميم قلب هنرپيشگان نمايش طلسم سياه را تشويق مي كنند، با شركت در مسابقه ادبي ترافيك فرصتي پيدا كردند تا كمي عميق تر به فرهنگ عبور و مرور و رعايت قوانين ترافيك فكر كنند. سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران با برگزاري مسابقه ادبي تلاش كرد تا در ادامه سياست هاي ترويج و ارتقاي فرهنگ ترافيك، شهروندان را به رعايت قوانين عبور و مرور ترغيب و بچه ها را در اين مهم شريك كند. كودكان و نوجواناني كه در سه مقطع سني الف، ب و ج، اشعار، داستان ها و مقالات خود را به سازمان ترافيك ارسال كردند در نوشته هاي خود كمال احساس، عشق و علاقه به داشتن شهري منظم و هوايي پاك را بروز دادند و در نهايت در روز هواي پاك گرد هم آمدند تا جوايز خود را دريافت كنند.
كامران حاج نصرالهي، مدير عامل سازمان ترافيك با اشاره به مهندسي ترافيك، نظارت بر اجراي مقررات و آموزش به عنوان سه ركن اصلي ترافيك، چنين حركت هايي را در زمينه بازدهي رعايت مقررات و همكاري شهروندان در برقراري عبور و مروري منظم بسيار موثر مي داند.
او جوايز برندگان مسابقه ادبي ترافيك را اهدا كرد.
محسن جليلوند، معاون آموزش و مدير روابط عمومي سازمان ترافيك هم در مراسم اهداي جوايز حضور داشت و احتمالا برنامه هاي آموزشي را در ذهنش مرور كرد.
پس از اجراي نمايش هاي خياباني در بوستان هاي شهر كه سرتاسر تابستان بچه ها را پر كرده بود، ادامه نمايش ها در پارك آموزش ترافيك نيز به صورت روزانه ادامه پيدا كرد.
آموزش هاي توام با جنگ هاي متنوع و تفريحات آموزنده پارك كه تمرين عبور و مرور در چهارراه ها و خيابان ها را در قالب شهري كوچك با خودروها و دوچرخه هاي ويژه به همراه دارد، عرضه محصولات آموزشي از قبيل كتاب و انواع بازي و بروشور و پازل در سنين مختلف و ... از جمله برنامه هاي آموزشي سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران است.
حالا به اين نتيجه رسيده ايم كه اين همه تلاش مي ارزد به شركت بيش از 250 كودك و نوجوان در مسابقه اي با نام عبور و مرور. نوشته هاي رسيده از گوشه و كنار كشور حكايت از آن داشت كه آلودگي، ترافيك سرسام آور و افزايش رو به رشد خودروها چگونه ذهن بچه ها را به تفكر وا داشته است. وقتيسيد مهدي غفوريان، شاعر 9 ساله برگزيده گروه سني الف رشته شعر مي نويسد: كاش آسمون آبي بود، كاش زمين آفتابي بود مي انديشيم كه چگونه مي توان آسمون آبي را به دنياي پر احساس كودكان هديه كرد.
ياسمن خروشان، 11 ساله نيز در شعر خود مي گويد: صداي بوق و جيغ و داد و فرياد/ همش باشد مخرب هاي اعصاب/ ترافيك و ترافيك، واي چه بد شد/ مسير زندگي بر من چه سد شد.
اما با وجود تمام نفرت و انزجاري كه در نوشته هاي بچه ها از شهر آلوده و شلوغ به چشم مي خورد، رگه هايي از اميد و آرزوهاي رنگي آنهاست كه دلگرممان مي كند بيهوده تلاش نكرده ايم. آنها به آينده اي روشن چشم دوخته اند. سارا حسيني تهراني داستان خود را اينگونه به پايان رسانده است: ... از آن به بعد آنها به خوبي و خوشي زندگي را ادامه دادند و هر ماشيني كه به جمع آنها اضافه شد ماشين گازي گاز سوز بود. اميدوارم شهر ما هم مثل شهر آنها پاكيزه باشد. سارا رتبه دوم گروه سني الف در رشته داستان نويسي را كسب كرده است. نكته حائز اهميت در برخي از آثار اين است كه بچه ها خود را در اين ازدحام و آلودگي بي تقصير مي دانند. الهام جليليان در داستان خود آورده است: ... كودك به درون ترافيك پا گذاشت، تقصيري نداشت كوچك بود... آخرين منظره اي كه ديد يك ماشين ديگر بود...يك ماشين ديگر و آخرين موسيقي كه شنيد صداي بوق ممتد ماشين ها بود.
و روناك حسيني با احساسي مشابه الهام مي نويسد: ... رزها همه معصومند و عاشق. همه ميزبان شاپرك ها. اين دود سياه است كه خانمان برانداز است.
او و تمام بچه هايي كه از لرستان، شيراز، مشهد، اصفهان ... و حتي جزيره خارك در مسابقه ادبي ترافيك شركت كردند، به آسمان آبي و خيابان هايي عاري از ترافيك مي انديشند. آنها هواي پاك مي خواهند و آرامش. اين را قلم ها گفتند و دست هايي كه از قول تهمينه حدادي برگزيده گروه سني ج نوشتند: ... دست ها به من مي چسبند، دست ها مي رقصند و من فرياد مي زنم در گلوي خيابان ها، اينجا چهارراه است، با چند چراغ راهنما.
|