تناقض در تامين هزينه هاي بهداشت و درمان
ارتباط منطقي 90 و 45 درصد
ناكافي بودن اعتبارات به اضافه عدم توزيع صحيح امكانات ، لطمات جبران ناپذيري به كيفيت ارايه خدمات بهداشتي كشور وارد كرده است
|
|
لاله ميراسكندري
۹۰ درصد هزينه هاي بهداشتي و درماني در كشورهاي توسعه يافته توسط دولت ها تامين مي شود.54 درصد هزينه هاي بهداشتي و درماني در ايران توسط خود مردم پرداخت شده و تنها 45 درصد اين هزينه ها توسط دولت پرداخت مي شود!
نتيجه: بي عدالتي در بحث سلامت به شدت در كشور رواج دارد.
اين سه عبارت كه يكي از زبان رئيس سازمان نظام پزشكي و ديگري از قول معاون پشتيباني وزارت بهداشت آمده و سومي اعتراف رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي است، ديگر جايي براي آمدن هيچ مقدمه اي باقي نمي گذارد.
با اين اوضاع خيلي طبيعي است كه نه براي پزشكان دل و دماغ كار كردن باقي مي ماند و نه حتي مردم بيچاره هوس مريض شدن يا در صورت ابتلا درمان به سرشان مي زند.
البته منظور از پزشكان قشر محدودي از پزشكان متخصص و باتجربه نيست بلكه مقصود پزشكان عمومي تازه فارغ التحصيل است كه بعد از گذشتن از هفت خان رستم تحصيل و گذراندن طرح، تازه با توجه به پايين بودن تعرفه ها و بالا بودن هزينه ها از خير تاسيس مطب به كل مي گذرند. ناكافي بودن اعتبارات بخش بهداشت و درمان كشور، تمام اقشار مختلف از پزشك گرفته تا بيمار را تحت تاثير و فشار قرار داده است. تعرفه ويزيت پزشك عمومي در حال حاضر يكهزار و 200 تومان است كه با توجه به هزينه هاي بالا و تعداد متوسط 10 بيمار در روز، يك پزشك عمومي تنها 6 هزار تومان در روز درآمد خواهد داشت. با اين اوضاع شما هم اگر حتي 30 سال درس خوانده بوديد، باز هم عطايش را به لقايش مي بخشيديد و از خير احداث مطب مي گذشتيد.
در حالي كه در كشورهاي اروپايي با وجود بالاتر بودن هزينه سرانه بهداشتي، 10 تا 13 درصد درآمد ناخالص ملي به بهداشت و درمان تعلق مي گيرد ولي در كشور ما كه اتفاقا كشوري فقير هم نيست، تنها 7/5 درصد به بهداشت و درمان تعلق دارد. اين وضعيت و تعرفه هاي غيرواقعي و ناسالم سبب يك اقتصاد درمان ناسالم و بيمار شده و هيچ چاره اي جز حل اين وضعيت نيست.
متاسفانه ناكافي بودن اعتبارات بخش بهداشت و درمان تنها معضل سيستم بهداشتي درماني كشور نيست، بلكه در توزيع امكانات و تجهيزات بيمارستاني و درماني و نحوه ارايه خدمات بهداشتي هم اشكال اساسي وجود دارد. در حال حاضر در برخي نقاط كشور به ازاي هر 6 هزار نفر يا بعضا به ازاي هر 113 هزار نفر جمعيت يك واحد بهداشتي درماني وجود دارد و در حالي كه در بعضي نقاط كشور براي هر 390 نفر يك تخت بيمارستاني وجود دارد، در يك استان ديگر براي هر هزار نفر يك تخت وجود دارد.
دكترمحمدرضا ظفرقندي رئيس سازمان نظام پزشكي كشور، اشتغال پزشكان، اصلاح ساختار مديريت و اقتصاد درمان را سه محور عمده در يك ارتباط تنگاتنگ مي داند كه همگي بايد هم راستا بررسي شوند.
به نظر مي رسد كليد حل تمامي اين معضلات در سرانه درماني باشد كه چاره اي جز افزايش يافتن ندارد.
با اين اوضاع خيلي طبيعي است كه نه براي پزشكان دل و دماغ كار كردن باقي مي ماند و نه حتي مردم بيچاره هوس مريض شدن يا در صورت ابتلا درمان به سرشان مي زند
هر روز طرح جديدي براي سامان دادن به اين اوضاع ارايه مي شود ولي معلوم نيست به چه دليل اكثرا يا آن طور كه بايد و شايد پاسخگو نيست يا اينكه حتي خود مشكلي مي شوند اضافه بر ساير مشكلات. به عنوان مثال محمدجعفر قائم پناه، معاون پشتيباني وزارت بهداشت معتقد است كه طرح خودگرداني بيمارستان ها كه يكي از همين طرح هاست، تاكنون براي مردم و مسوولان مشكلات زيادي ايجاد كرده و بازنگري در آن بسيار ضروري است. هم اكنون 60 درصد بودجه بهداشتي و درماني كشور را بيمارستان ها هزينه مي كنند و ناكافي بودن اعتبارات بخش بهداشت و درمان، بالا بودن سقف خانوار در هزينه هاي درمان و عدم دسترسي كامل به خدمات درماني باعث شده كه انجام تلاش هاي زيادي براي حفاظت از بيمار در برابر هزينه هاي مالي، اصلاح ساختار مديريتي بيمارستان ها و رعايت شان و جايگاه بيمار ضروري شود.
تعامل وزارت بهداشت و مجلس شوراي اسلامي براي رفع مشكلات بخش بهداشت و درمان كشور بسيار مهم است، البته به شرطي كه اختلاف سليقه ها مانع رسيدن به يك نتيجه مناسب و موثر نشود.
دكتر اميدوار رضايي رئيس بخش كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي مي گويد: براي رفع مشكلات بهداشتي، درماني مردم بايد برنامه ها و اهداف را روي چشم انداز 20 ساله قانون برنامه ريزي كنيم.
وي معتقد است در دولت نيز به لحاظ آئين نامه ها كه بايد به تاييد هيات وزيران برسد از برنامه مصوب عقب هستيم. رضايي هم خواستار تعامل بيشتر روساي دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور با نمايندگان مجلس و كميسيون بهداشت و درمان مجلس است.
اگر قرار باشد اين تعامل و هم فكري حتي گوشه اي از معضلات بهداشت و درمان كشور را چه از جنبه كادر پزشكي و پيراپزشكي و چه از جنبه مشكلات بيماران حل كند، جاي اميدواري است، حتي اگر قرار باشد 20 سال طول بكشد.
|