|
|
|
|
|
|
|
فروتني ديگر در باغ هاي كندلوس
سرنخ استعداد بازيگري او 10 سال پيش كشف شد. پشت چشم هاي آبي اين جوان باريك اندام استعداد خاصي نهفته بود. او در زماني ظهور كرد كه نقش جوان اول فيلم هاي سينمايي ايران در سلطه بازيكنان ميانسالي بود كه به مدد دوبله و گريم خودشان را به سن و سال كاراكتر فيلم مي رساندند. محمدرضا فروتن در آن زمان 26 سال سن داشت و از سوي امين تارخ به كيومرث پوراحمد براي بازي در سريال پليسي سرنخ معرفي شد و آنقدر درخشيد كه بعد از آن هميشه يك پاي جوايز جشنواره است. فروتن امسال در بخش مسابقه جشنواره فجر امسال با فيلم باغ هاي كندلوس ساخته ايرج كريمي منتقد باسابقه سينما وارد عرصه رقابت بر سر جايزه سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد خواهد شد. اين سومين فيلم بلند اين كارگردان است. فروتن در باغ هاي كندلوس قرار است تجربه تازه اي را ارايه دهد يا دست كم شايد بتواند موفقيت خود را در زير پوست شهر يا شب يلدا تكرار كند.
كارنامه اين بازيگر بسيار پربار است. او از سال 1373 تاكنون در بيش از 20 فيلم حضور يافته است. دو فيلم رقص رويا و برباد رفته وي هنوز به نمايش در نيامده است. فروتن در 4 فيلم آخر مسعود كيميايي قبل از فيلم حكم يكي از نقش هاي اصلي را به عهده داشت مرسدس، فرياد، اعتراض و سربازهاي جمعه و از اين نظر با بازيگراني مثل بهروز وثوقي، فرامرز قريبيان، فرامرز صديقي، عزت الله انتظامي، فريبرز عرب نيا، داريوش ارجمند، سعيد راد و احمد نجفي برابري مي كند.
در كارنامه وي 2 جايزه مهم به اين شرح به چشم مي خورد: سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول براي فيلمقرمز 1377، جايزه بهترين بازيگر مرد از پنجمين جشن خانه سينما به خاطر شب يلدا 1380.
|
|
|
نماد نازي ها يا هندوها؟
|
|
پارلمان اروپا اين روزها تحت فشار همه جانبه قرار گرفته تا استفاده از نماد صليب شكسته كه مشخصه نازي ها است را ممنوع كند. عموم مردم بر اين باورند كه اين نماد در زمان حكومت هيتلر بر آلمان ابداع شد اما حقيقت جز اين است. علامت معروف نازي ها در فرهنگ هندو اروپايي نماد خوش شانسي بوده و مردم بر اين باور بودند كه استفاده از آن براي آنها خوش شانسي به بار مي آورد. اين علامت هزاران سال است كه در متون ديني هندوها ديده مي شود. نماد علامت صليب شكسته مي تواند جهت عقربه هاي ساعت يا خلاف آن باشد يكي از ويژگي هاي اين علامت اين است كه نوك هاي آن به 4 جهت مختلف كشيده شده است و حالت خاص آن نمايانگر پايداري است. در بعضي موارد اين نماد با نقاطي در بين هر چهار فضاي تشكيل شده در آن همراه است. امروزه اين نماد به طور گسترده در معماري ساختمان هاي جديد و قديمي هندو مشهود است. هنرمندان هندي از اين نماد به طور گسترده در صنايع دستي استفاده مي كنند. از اين نماد همچنين در بوديسم و همچنين ديگر فرهنگ هاي آسيايي، اروپايي و آمريكاي لاتين نيز استفاده مي شود. روديارد كيپلينگ نويسنده بريتانيايي كه تحت تاثير شديد فرهنگ هندوها قرار گرفته بود از اين نشانه روي كتاب هاي خود استفاده مي كرد، اما پس از ظهور نازيسم و جو پيش آمده ديگر امكان استفاده از آن نماد براي او وجود نداشت.
از صليب شكسته همچنين روي لباس پسران پيشاهنگ در بريتانيا استفاده مي شد كه بر اثر اعتراضات به وجود آمده از روي لباس هاي فرم آنان حذف شد.
هر چند كه صليب شكسته پيشتر نمادي بود كه در فرهنگ و متون هندوها استفاده مي شد، اما قسمتي از كف كليساي آمنيس در فرانسه به همين شكل طراحي شده است. صليب شكسته نام شهري در 580 كيلومتري شمال تورنتو نيز هست كه در زمان جنگ جهاني دوم دولت كانادا قصد تغيير نام اين شهر را داشت كه با مخالفت شهروندان آن رو به رو شد. نازي هاي آلمان بر اين باور بودند كه فاتحان هند از سفيد پوستان بودند و همين باعث شد تا به استفاده از اين نماد روي آورند. حزب نازي در سال 1920 رسما به استفاده ازا ين علامت روي آورده و آن را در پرچم حزب به كار برد. هيتلر خود در نوشته اي گفته است كه به كار بردن صليب شكسته در پرچم حزب نازي تصميم شخصي خود وي بوده است. به هر حال هنوز مشخص نيست كه آيا اتحاديه اروپا استفاده از صليب شكسته را ممنوع خواهد كرد يا خير،
اما اين نكته بسيار واضح است كه اين علامت هزاران سال قبل از ظهور نازي ها در مشرق زمين استفاده مي شده است.
|
|
|
ريشه هاي فرهنگ فارسي در آمريكاي لاتين
|
|
نسيم يوسفي حتي در آمريكاي لاتين هم زبان فارسي دست از سر او برنمي دارد. با وجود دوري 50 ساله از ايران، دكتر جهانگير مظهري هر روز به نشانه هايي از زبان فارسي در گوشه و كنار تاريخ كلمبيا و آمريكاي جنوبي برمي خورد. او به دعوت دكتر قنادان براي ايراد سخنراني درباره تاثير تمدن ايراني در قاره آمريكا به ايران آمد، اما دو روز دير رسيد و به هنگام ورود او، دعوت كننده از دنيا رفته بود. مظهري، فارغ التحصيل رشته جامعه شناسي از دانشگاه سوربن فرانسه كه مدتي شاگرد بزرگاني نظير دكتر ژرژ گورويچ و ريمون آرون بود، همسري كلمبيايي دارد. او مدعي است كه فرهنگ آمريكاي لاتين بيش از ساير فرهنگ هاي دنيا از فرهنگ و زبان فارسي تاثير پذيرفته است.
به عقيده وي مقدمه اين تاثيرپذيري از زماني شكل گرفت كه مسلمانان با حمله به ايران اين كشور را فتح كردند: پس از مدتي اين ايرانيان تازه مسلمان بودند كه تعاليم قرآن را به ميان مردم مصر، ليبي، مراكش، تونس و الجزاير بردند و با رسيدن به اسپانيا بيش از 7 قرن در قلب اروپا در حكومت نقش داشتند. تنها چند دهه پس از بازپس گيري حكومت توسط مسيحيان، دريانوردان قاره اروپا پا به قاره جديد آمريكا گذاشتند. ريشه هاي زبان فارسي كه به اسپانيولي راه يافته است، سوغات اين دريانوردان براي بوميان آمريكا بود.
اما اين تمام اشتراكات آمريكاي لاتين با ايران نيست. به اعتقاد دكتر مظهري آمريكاي لاتين دو بار و از دو جهت متفاوت و با فاصله بيش از يكهزار و 500 سال به صورت گاز انبري از تمدن پارسي تاثير پذيرفته است.
با خواندن دلايل او به نشانه اي ديگر مي رسيم مبني بر اينكه فاتحان كه همواره تاريخ را مي نويسند، فراموش كرده اند خيلي نكته ها را يادداشت كنند. اين نكته ها همان هايي است كه برتري جويي تاريخي و فرهنگي تاريخ نويسان را اغنا و ارضا نمي كند.
از سويي با مهاجرت ايرانيان، مردماني كه از بيست و چند ملت مختلف، امپراتوري هخامنشي را تشكيل مي دادند و بعد از انقراض اين سلسله و با عبور از اقيانوس ها و جزاير پلي نزي و ميكرونزي و اندونزي و ... سرانجام با رسيدن به آمريكاي مركزي و سرازير شدن به طرف جنوب و حفر آبراه داريان كه يكهزار و 800 سال بعد كانال پاناما خوانده اند، سكنا گزيده اند. آنجا باريكه سرزميني است كه در گذشته داريان مي گفتند و امروز پاناما مي خوانند و به كوهستان بلند سييرا در كلمبيا مي رسد. در اطراف آن هنوز سلسله جبال داريان و خليج و شهر و رود داريان به چشم مي خورند. شايد جالب است بدانيد آنها توانسته اند ياد داريوش بزرگ را كه براي نخستين بار دو دريا را به يكديگر پيوند داد آفريقا را از آسيا و اروپا با يك راه آبي جدا كرد گرامي دارند. آنان نيز با حفر آبراه داريان درياي كارائيب را به اقيانوس آرام متصل كردند تا تجربه خشايارشاه را نيز به كار بسته باشند كه ناوگانش با رسيدن به كوه آتوس به جاي آنكه آن را مثل پدرش دور بزند، يك سال و اندي به حفر آبراهي از زير كوه همت مي گمارد تا كشتي ها را از زير كوه بگذراند و دچار طوفان درياي زمان پدرش نشود... و از سوي ديگر، با سرازير شدن سپاهيان اسلام به طرف مصر، ليبي، مراكش، تونس و الجزاير شمال و غرب آفريقا و وارد شدن به جنوب اسپانيا تمدن ساساني است كه توسط ايرانيان با زبان قرآن فراگير مي شود و از آنجا حدود 8 قرن بعد به آمريكاي لاتين راه پيدا مي كند.
قوم و تمدن مايا و موئيسكا و چيبچا و سرآمد بقيه آنها تمدن امپراتوري اينكا در پرو اصليتي ايراني دارند و حتي نظام اجتماعي آن يادآور بسياري از جنبه هاي تمدن باستان ايران است. زباني كه در امپراتوري اينكاها شامل پروي بزرگ كه زماني چند كشور همسايه اش را نيز در برداشت جنبه رسمي پيداكرده بود، همان زبان كچواست كه آكنده از واژه ها و قواعد دستوري زبان پارسي قديم است.
در زبان كچوا براي بيان es يا Voui يا Si واژه اي به كار مي برند معادل آري در برابر ينه و مه مكن و مگو. رود و شهر آري، شهر اري ماكاو، آري پورو و آري گوايا در كلمبيا، آري پوآنا و آريما و دهانه آري چوانا در ونزوئلا، آري كمس و آري گوآي در برزيل... هر يك از آنها يادآور شهر آراي مقدونيه و رود و شهر آري در افغانستان است. اينها مهمترين نشانه اي است كه اين تمدن ها به گونه اي در آنجا نفوذ كرده است.
واژه هاي پارسي و پهلوي از راه جنگ و گريزهاي پي درپي با يونانيان و روميان وارد زبان هاي يوناني و لاتيني شد و بعدها به زبان هاي انگليسي، فرانسوي و اسپانيولي راه يافت... با مهاجرت ايرانيان مسلمان نيز به اسپانيا و جنوب اروپا و سرازير شدن آلان ها از شمال اروپا به طرف جنوب بر تعداد كلمات و پيشوندها و پسوندهاي زبان فارسي افزوده شد و بيشتر از همه در زمينه واژگاني كه به شكار، پيكار، گل و گياه مربوط مي شود.
مظهري ادامه مي دهد: چند مثال ساده براي خوانندگاني كه انتظار ندارند همه آنها را در اين چند صفحه رديف كنم مانند تير، برد و بردار سپاهي و سپاه، شكار و كوشك و تيز و تيزآب، تپه، گاو، پرنده، پرتقال، ليمو، گل ياسمن، سرند، هزار اسامي خاص چون داريوش و دارا، گوميز و پي جامه زمان ساسانيان كه امروز پيژامه مي گوييم و خيال مي كنيم از فرنگيان گرفته ايم.
در استان شمال شرقي كلمبيا، سفال هايي وجود دارد كه روي آنها به خط ميخي و به زبان بابلي نوشته شده است. تمام تپه ماهورهاي كشورهاي السالوادور، گواتمالا و هندوراس به پيشوند يا پسوند تپه ختم مي شوند...در نيكاراگوئه نه تنها كوهستان داريان به چشم مي خورد بلكه كوه بابا و رود كابل هم در كنار آن غير قابل چشم پوشي و يادآور افغانستان است و گاه هوماي مقدس كه نخستين بار روي كوه بابا نزديك سپيدكوه روئيده بود...
|
|
|
سرقلم
هواپيماي غول پيكر اي۳۸۰ ايرباس
|
|
شركت ارباس روز سه شنبه طي يك مراسم باشكوه با حضور برخي رهبران اروپايي از هواپيماي غول پيكر 380A پرده برداري كرد. ساخت اين هواپيما گام بلندي در تاريخ صنايع هوانوردي به حساب مي آيد.
بزرگترين هواپيماي مسافربري
اي 380 كه قرار است در سال 2006 فعال شود به عنوان بزرگترين هواپيماي مسافربري جهان، جانشين بوئينگ 747 خواهد شد. نوئل فورگيرد، مدير كل شركت ارباس، در كنار مديران چهار شركت ديگر از كشورهاي بريتانيا، فرانسه، اسپانيا و آلمان كه از اين پروژه حمايت كرده اند در اين مراسم شركت كرد. يك پنجم ايرباس در تصاحب شركت"BAE Systems" از بريتانياست. 80 درصد بقيه را EADS شركت هوانوردي هوايي و فضايي اروپايي كنترل مي كند كه اي 380 مهمترين پروژه آن بوده است. مديران شركت هايي كه تاكنون اي 380 را سفارش داده اند نيز در اين مراسم حاضر شدند. تاكنون 129 فروند از اين هواپيماها فروخته شده است.
يارانه هاي جنجال آفرين
اين مراسم همچنين ارز سياسي چشمگيري به حساب رهبران چهار عدد از قدرتمندرين كشورهاي اروپايي واريز مي كند. توني بلر نخست وزير بريتانيا، ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه، خوزه لوئيس زاپاترو نخست وزير اسپانيا و گرهارد شرودر صدر اعظم آلمان جملگي در اين مراسم شركت كردند.
خوزه مانوئل باروسو، رئيس كميسيون اروپا نيز قرار بود در آن شركت كند. حضور سياستمداران در اين مراسم فقط جنبه تشريفاتي نداشت. اي 380 بدون كمك هاي دولتي احتمالا هرگز ساخته نمي شد. در سال هاي اخير ميلياردها يورو به صورت وام هاي كمكي، با شرايط آسان بازپرداخت، در اختيار ايرباس گذاشته شده است تا به توسعه اين هواپيما كمك شود. اين عمل آمريكا را كه شركت عظيم هواپيماسازي بوئينگ در آن مستقر است خشمگين كرد. آمريكا تا هفته قبل تهديد مي كرد در مورد آنچه يارانه هاي غيرقانوني مي خواند از اتحاديه اروپا به سازمان تجارت جهاني شكايت خواهد برد. اتحاديه اروپا در مقابل ادعا مي كرد كه دولت آمريكا نيز به بوئينگ يارانه غيرقانوني مي پردازد. اما در پايان، دو طرف با انجام مذاكرات دوجانبه موافقت كرده و دست از تهديد يكديگر برداشتند.
گنجايش حمل 840 نفر
اي 380 يك هواپيماي بزرگ و در واقع عظيم الجثه است. اكنون ماه هاست كه سر و صداي زيادي در رسانه ها درباره طول بال هاي آن كه به بلندي يك زمين فوتبال است برپا شده اما كمتر توجه شده است كه طول اين هواپيما به اندازه طول دو نهنگ آبي است، موجودي كه كمتر كسي آن را ديده است، اما به هرحال منظور روشن است. اما مهم ترين نكته در مورد اين هواپيماي غول پيكر اين است كه گنجايش 840 مسافر را دارد. البته آرايش متعارف تر صندلي ها با يك "فرست كلاس" و "بيزينس كلاس" بزرگتر تعداد مسافران را به 555 نفر كاهش خواهد داد.
ايرباس اصرار مي ورزد كه اين ميزان گنجايش براي هميشه بازار پرواز در مسافت هاي طولاني را منقلب خواهد كرد. اما حتي اگر ادعاي ايرباس درست هم باشد هيچ تضميمي وجود ندارد كه اين شركت بتواند 12 ميليارد دلاري را كه در اي 380 سرمايه گذاري كرده است به سود بدل كند. نگراني هاي مالي مشابهي ممكن است در ذهن آن دسته از شركت هاي هواپيمايي كه اي 380 را سفارش داده اند وجود داشته باشد. اين نگراني جدي نيز وجود دارد كه خطوط هواپيمايي به جاي استفاده از آن به عنوان يك هواپيماي متجمل براي فراهم كردن آسايش بيشتر براي مسافران، اي 380 را به يك اتوبوس هوايي براي جابجايي انبوه مسافران صرفه جويي مالي به كار گيرند.
|
|
|
كوتاه تر از گزارش
زني كه صداي روح در مي آورد!
وقتي آدم بيكار باشد و حوصله اش سر برود ممكن است دست به هر كاري بزند! يكي از اين آدم ها خانم 42 ساله اي است كه شب ها اطراف يك قصر قديمي براه مي افتاد و صداي روح در مي آورد. اين خانم لهستاني در اطراف هتل كسلكام شهر مران پس از شكايت صاحب هتل، به دست پليس ايتاليا دستگيرشد. اين خانم كه از قضا همسر يكي از كارگران هتل بوده است، درهاي هتل را به هم مي كوبيد و با راه رفتن روي موزائيك هاي قديمي صداهاي وحشتناك ايجاد مي كرد. البته تمام حركات او در دوربين هاي مداربسته ضبط شد و پس از حضور در دادگاهي در شمال ايتاليا به 4 ماه حبس محكوم شد.
|
|
|
دكه
تدابير، نزديك كاخ سفيد
روزنامه هاي انگليسي روز چهارشنبه 19 ژانويه خبر اول خود را به اذيت و آزار زندانيان در زندان ابوغريب توسط نظاميان اين كشور اختصاص داده اند. روزنامه ديلي ركورد با چاپ يكي از عكس هاي اين اتفاق فجيع مي نويسد: شرم بر پسران ما باد؛ اين اصلي ترين تيتر اين روزنامه است. روزنامه استرالين در شماره روز 20 ژانويه خود مي نويسد: انفجار مهيب در بغداد باعث زخمي شدن تعدادي از سربازان استراليايي شد. به آمريكا مي رويم و نگاهي مي كنيم به روزنامه واشنگتن پست در روز چهارشنبه.
اين روزنامه تيتر نخست خود را در آستانه مراسم آغاز دور دوم رياست جمهوري بوش در واشنگتن به اين موضوع اختصاص داد: تدابير شديد امنيتي در اطراف كاخ سفيد. هواپيماهاي جنگي نيز بر فراز محل تجمع در پروازند و هرگونه حركت مشكوكي را زير نظر دارند. لس آنجلس تايمز هم خبر از تصويب قانون جديدي در خصوص حمايت از جنگ در عراق مي دهد.
|
|
|