يكشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۳
ورزش
Front Page

فرزند چزاره
009561.jpg
گفت وگو با مالديني
مريم دري منش
بالاخره روزي خواهد آمد كه ديگر ميلان مدافع بي همتاي خود را در اختيار نداشته باشد، اما به سختي مي توان ديدن چنين روزي را تصور كرد.
پائولو مالديني متولد ۲۶ آگوست سال ۱۹۶۸ در ميلان، براي اولين بار در ژانويه ۱۹۸۵ با لباس روسونري در مقابل اودينزه به ميدان رفت و با بيش از ۵۰۰ بازي با اين پيراهن، در سال هاي ۱۹۸۸-۱۹۹۲-۱۹۹۳-۱۹۹۴-۱۹۹۶-۱۹۹۹ و ۲۰۰۴ قهرمان سري A ، در سال ۲۰۰۳ قهرمان جام حذفي و در سالهاي ۱۹۹۲-۱۹۹۳ و ۲۰۰۴ قهرمان سوپر جام ايتاليا شد. وي با ميلان در سالهاي ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ قهرمان باشگاه هاي اروپا و در سالهاي ۱۹۹۴ و ۲۰۰۳ فاتح ليگ قهرمانان اروپا شد و در همه اين چهار سال برنده سوپر جام اروپا نيز شد. به علاوه وي توانست به همراه ميلان در سال هاي ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ جام باشگاههاي جهان را نيز از آن خود كند.
مالديني با ۵۰۱ بازي براي ميلان، ركورد جياني ريورا را شكسته و بيشترين تعداد بازي را نيز در سطح تورنمنت هاي اروپايي دارد.
وي همچنين پس از ۱۲۶ بازي ملي به دوران فعاليت خود در صحنه هاي بين المللي به عنوان ركورددار بازي هاي ملي در ايتاليا پايان داد. دوراني كه از سال ۱۹۸۸ و از حضور در بازي مقابل يوگسلاوي كه به تساوي ۱ بر ۱ انجاميد شروع و پس از جام جهاني ۲۰۰۲ كره- ژاپن به اتمام رسيد. نقطه اوج كار او در لباس آتزوري فينال جام جهاني ۱۹۹۴ و ديدار پاياني يورو ۲۰۰۰ بود. گرچه در هر دوي اين مسابقات با شكست مواجه شد. در زير گفت وگوي وي را با مجله آلماني كيكر مي خوانيم.
* بيست سال پيش شما پسر چزاره بوديد. حالا پائولو مالديني هستيد.
- من هنوز هم پسر چزاره هستم.
* و موفق تر از او.
- مسلماً براي من روز بزرگي است. بيست سال زماني طولاني است. بيست سال در همان باشگاه، در همان شهر، در شهر خودم، جايي كه متولد شده ام. من با ميلان به همه چيز رسيده ام و آنچه كه در اينجا انجام داده ام باعث غرورم مي شود. همه چيز در اينجا برايم خاطره انگيز است.
* همه اينها چگونه شروع شد؟
- در ده سالگي يك تست تمريني انجام دادم. مربي نوجوانان آ.ث. ميلان پرسيد، در چه پستي بازي مي كني؟، هيچ اطلاعي نداشتم چون قبلاً در هيچ باشگاهي بازي نكرده بودم. بنابراين خودش مرا در جناح راست قرار داد.
* و سپس در سري A به عنوان مدافع راست حضور يافتيد.
- در اودينه هوا خيلي سرد و تاريك بود. برف زيادي روي زمين نشسته بود. وقتي وارد زمين شدم، حس كردم وارد دنياي بزرگان شده ام، حسي كه هيچ گاه آن را فراموش نمي كنم. آن روز ۱۶ سال داشتم و واقعاً يك بچه بودم. اولين توپ را به زيبايي تصاحب كرده و توانستم به دروازه بان پاس بدهم. وقتي او توپ را در آغوش گرفت، فقط خدا را شكر كردم.
* مربي آن زمان تيم، ليد هولم پس از بازي چه گفت؟
009564.jpg
- او مرا در آغوش گرفت و گفت، هميشه بايد به اين فكر كني كه اين فقط يك بازي است. اين جمله هنوز هم كمك بزرگي براي من است.
* طوري صحبت مي كنيد كه انگار همه چيز همين ديروز اتفاق افتاده است.
- چون لحظه بزرگي بود. غير از آن خيلي از خاطراتم محو شده است. اغلب از من مي پرسند كه اولين بازي ام مقابل يووه چگونه بود. آن وقت بايد اعتراف كنم كه يادم نمي آيد.
* به هر حال پدر شما، چزاره اسطوره ميلان بود. اوايل كارتان حسادت ها زياد نبود؟
- اتفاقاً در ابتداي كارم خيلي ها مي گفتند كه فقط چون پسر مالديني هستم، بازي مي كنم. به همين جهت سه بار به قدري سخت كار كردم كه از اين زخم زبانها دور شوم و در امان بمانم.
* آيا داشتن پدري در دنياي فوتبال يك مزيت است و يا يك عيب و نكته منفي؟
- البته مزيت هايي دارد.
* چزاره در تيم ملي هم مربي شما بود.
- دوران سختي بود. تيم ملي را در مطبوعات تا حد يك جمع فاميلي تنزل داده بودند. بخصوص در جام جهاني ۱۹۹۸ در فرانسه. در آن هفته ها، مادرم ده سال پيرتر شد، او آن موقع با ما به فرانسه آمده بود. به علاوه بازيكنان علاقه زيادي دارند كه در رختكن در مورد مربي شوخي كنند، اما هر زمان كه من وارد آنجا مي شدم، بحث را عوض مي كردند.
* با ايتاليا به هيچ عنواني دست نيافته ايد. برعكس در ميلان. كدام يك از اين عنوانها زيباتر بود؟
- اولين قهرماني در جام قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۳ در اولدترافورد به عنوان كاپيتان تيم، درست چهل سال قبل از آن پدرم با ميلان در ويمبلي جام قهرماني را به دست آورد. وقتي جام را روي سرم گذاشتم، لحظات شادي و خوشبختي وصف ناپذيري را تجربه كردم.
* بدترين شكست كدام بود؟
- شكست يك بر صفر در فينال جام قهرمانان اروپا در سال ۱۹۹۳ در مقابل فولر و مارسي. قبل از آن در ده بازي با تنها يك گل خورده پيروز شده و به فينال راه يافته بوديم. آن وقت به عنوان بازنده از زمين خارج شديم. خيلي دلم مي خواهد اين خاطره را از ذهنم پاك كنم.
* شما بازيكنان بزرگ زيادي را ديده ايد. كداميك از آنها مهمترين همبازيهايتان بوده اند.
009558.jpg
- باره سي. او چيزهاي زيادي به من آموخت. قبل از همه، احترام گذاشتن به همه حريفان. اما زياد با همديگر صحبت نكرده ايم. هيچ كدام از ما دو نفر زياد خوش صحبت نيستيم.
* قوي ترين بازيكن حريف چه كسي بود؟
- مارادونا. او كارهايي انجام مي داد كه مرا ديوانه مي كرد. غيرقابل پيش بيني بود. رفتارش يك الگو بود. هر لحظه ضربه اي به پايش اصابت مي كرد، اما هيچ گاه بيخودي آه و ناله نمي كرد. برعكس مهاجمان فعلي كه با يك ضربه مادرشان را صدا مي زنند.
* شما نيز از آن دسته بازيكناني هستيد كه زياد بحث و جدل نمي كنيد.
- من اصولاً فرد بسيار آرامي هستم و اين خصوصيتم در زمين بازي نيز انعكاس پيدا مي كند. به ندرت دچار هيجانات احساسي مي شوم.
* تا كنون در ميدان گريه كرده ايد؟
- بله، وقتي بچه بودم، هرگاه مي باختيم گريه مي كردم. الان هم شكست مثل آن زمانها به شدت خشمگينم مي كند. فقط ديگر اشك هايم سرازير نمي شوند.
* آيا انتقادات مطبوعات هم خشمگينتان مي كند؟
- تقريباً هيچ وقت روزنامه هاي ورزشي را نمي خوانم.
* چرا نمي خوانيد؟
- چون آن وقت خيلي عصباني مي شوم. اين طور اوقاتم دور از اضطراب و توأم با آرامش سپري مي شود. در مورد تلويزيون هم همين طور. بازي ها را با كمال ميل نگاه مي كنم. اما بحث هاي فوتبالي كه در ايتاليا زياد هم وجود دارد، بخشي از فوتبال ايتاليا است كه هميشه مرا آزار
مي دهد و هميشه در اين گونه مواقع فوراً تلويزيون را خاموش مي كنم.
* اما پائولو مالديني هميشه تحسين و تمجيد مطبوعات را با خود دارد.
- من علاقه اي به تعريف و تمجيد هاي شاعرانه ندارم. اينها احساس ناگواري در من ايجاد مي كند. من بيشتر ترجيح مي دهم در آرامش و به دور از هيجان باشم.
* فوتبال از زندگي شخصي تان جدا شده است؟
- وقتي در زمين فوتبال ميلان هستم، فقط به فوتبال فكر مي كنم. بعد از آن همه چيز تمام مي شود و ديگر به آن فكر نمي كنم. من همسر، دو پسر، فاميل و دوستاني دارم. فوتبال در خانه يك موضوع كاملاً فرعي است.
* در كنار آن اوقات زيادي را هم صرف تمرين در زمين تمرين ميلانلو مي كنيد.
- ميلانلو خانه دوم من شده است. بخصوص اتاقي كه در آنجا دارم. گرچه آن اتاق به دليل آنكه قديمي ترين اتاق آنجاست، كوچكترين و زشت ترين اتاق آنجا نيز مي باشد.
* آيا هميشه هوادار ميلان بوده ايد؟
- در ابتدا يك هوادار دو آتشه و تيفوسي يوونتوس بودم. اما آن موقع خيلي، خيلي، خيلي جوان بودم. وقتي به ميلان آمدم اين برداشت اشتباهم گذشته بود.
* و در خارج از ايتاليا؟
- پيراهن سفيد و سبز و مشكي مونشن گلادباخ دهه هفتاد واقعاً مسحورم مي كرد.
* آيا هيچ گاه در اين بيست سال به انتقال به تيمي ديگر فكر نكرده ايد؟
- به اندازه كافي از تيم هاي بزرگ ايتاليايي و خارجي پيشنهاد داشتم. اما هيچ وقت به طور جدي به رفتن فكر نمي كردم. اينجا هر چه كه نياز دارم وجود دارد. پيشرفت، موفقيت، لذت و خانه ام. هيچ گاه نمي توانم از ميلان بروم.
* دوست داريد به عنوان مربي در ميلان كار كنيد؟
- هرگز. پدرم مربي بود و من ديده ام كه اين شغل با چه رنج و اضطراب و سختي هايي پيوسته است. براي من، بازيكن فوتبال بودن پس از بيست سال باز هم تازگي دارد. به عنوان مربي دوباره بايد خودم را نشان دهم، مورد بحث و انتقاد و تحت فشار قرار بگيرم. نه، اصلاً نمي توانم.
* بنابراين پس از پايان دوران بازيگري چه كار مي خواهيد بكنيد؟
- به شكل واقعي به اين موضوع فكر نكرده ام. اما دير يا زود بايد در مورد آن فكر كنم. تاكنون لذت زيادي از كارم برده ام. در هر تمرين و در هر بازي. اما اميدوارم هيچ گاه اين قدر احمق نشوم كه نتوانم بفهمم روزي اين زمان به سر خواهد رسيد و بايد بروم. من از فوتبال چيزهاي زيادي به دست آوردم، من تلاش نمودم تا هميشه بهترين و شايد فداكارترين بازيكن ميدان باشم، اما زماني كه احساس مي كنم بايد بروم، كمي غبار بر فضاي زندگيم مي نشيند.

نگاه
پدران و پسران فوتبال
009567.jpg

نوابغ بزرگ جهان را كدام دسته از انسانها تشكيل مي دهند.
از سقراط، انيشتين تا چاپلين وهيچكاك و از لئونيداس تا مارادونا. آيا مسائل ژنتيك در اين موارد خاص تأثير داشته است؟ آيا به صرف آنكه انيشتين يك نابغه تاريخي بوده است، فرزند او نيز بايد يك نابغه شود. پس فرزند هيچكاك بايد بزرگترين كارگردان جهان مي شد؟ فرزندان فردوسي و حافظ هم شاعر نشدند و هرگز پسر تختي، قهرمان جهان نشد و فرزند پله نتوانست بازيكن بزرگي در فوتبال شود. پس پي ببريم كه مسأله ژن در فوتبال و ورزش لااقل مصداق كاملي ندارد. در تاريخ فوتبال جهان پدران نامداري بودند كه فرزندان آنها توانستند تا حدودي راه پدر را ادامه دهند كه تعدادشان از انگشتان دست هم تجاوز نمي كند. ساندرو مازولا در تيم ملي ايتاليا جاي پدر را گرفت و محبوبيت او از پدر نيز فراتر رفت.
نايجل كلاف فرزند برايان. يوردي فرزند يوهان كرايف، دانكن فرگوسن پسر آلگس فرگوسن، رويي آگاس فرزند خوآن آگاس پرتغالي، جيمي رونپ فرزند هري و در سطوح پايين تر كه در سطح ملي چندان مطرح نشدند. از اين ميان شايد، پائولو مالديني تنها فرزند خلفي باشد كه چون پدرش چزاره و شايد فراتر از او در جهان فوتبال مطرح شد، او امروزه به ركوردهايي دست يافته كه چزاره هرگز به آن نرسيد.
مالديني محبوب ايتاليايي ها و جهان است، بازيكن ۳۷ ساله ميلان هنوز براي باشگاهش يك ستون جوان است با معيارهاي امروزي كه پس از ۲۰ سال بازي در تيم ملي فوتبال ايتاليا و باشگاه ميلان، همچنان چون يكي از ستونهاي جوان ميلاني ها باقي بماند. در ميان دروازه بانان مي توان چنين ركوردهايي را به ثبت رساند، اما در ميدان بازي، در دفاع و در حساسترين نقطه و رهبري تيم تداوم و استمرار در فوتبال كاري بس دشوار و گاه نشدني است.
خوزه آلتافيني آرژانتيني در فوتبال ايتاليا تا چهل سالگي دوام آورد و چون يك شير پير غران كرد و رفت و امروز پائولو مي خواهد در بين تمام پسران و بزرگان فوتبال ايتاليا يك استثنا باشد. چه رويايي كه به حقيقت پيوست و چزاره ملي پوش افتخار پسر را شاهد است. جالب آنكه زماني كه چزاره سرمربي تيم ملي ايتاليا شد، پسر بازوبند كاپيتاني بر بازو داشت، اين خانواده مالديني را در تيم ملي شكل دادند. پائولو هنوز محبوب جوانان ايتاليا و جهان است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   علم  |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |