يادبود هفتمين روز درگذشت مهندس علاقه مندان
متعهد به دگرگوني و تغييرات
منصور ملكي
بزرگ بود
و از اهالي امروز بود
و با تمام افق هاي باز نسبت داشت
مهندس جعفر علاقه مندان درگذشت، يعني اگر نه كل، اما بخشي قابل اهميت از فرهنگ و آموزش از جامعه اي كه سخت به فرهنگ و آ موزش نياز دارد،مرد. آن هم بخشي از فرهنگ و آموزش كه در گذر زمان سخت نيازمند به تغيير و تحول بود.
من آن زنده ياد را به جز دو سه باري از نزديك و همكلامي در حد چند جمله اي رد و بدل كردن نديدم، اما حضور او را در كلاس هاي درس، در كتاب هاي درسي و در كل آموزش و پرورش كه گه گاه لنگي مي زد، به عيان مي ديدم.
صاحب اين قلم چهل سال است كه به شوق، گرد و غبار گچ كلاس را تنفس كرده ام و شاهد آمدن و رفتن مسئولاني در وزارت آ موزش و پرورش بوده ام و شاهد تغييراتي در كتاب هاي درسي و برنامه ها و نظام هاي درسي، و به ياد دارم (و بيش از اين در اين باره نوشته بودم) كه مهندس جعفر علاقه مندان پيشنهاد داد كتاب هاي درسي را «چند تاليفي» كنند، و معلمان را در تاليف كتابهاي درسي مشاركت دهند .
اگر از كلام سپهري درباره آن «پريشادخت شعر فارسي» در آ غاز كمك گرفتم، از آن روست كه مهندس «از اهالي امروز بود، و با تمام افق هاي باز نسبت داشت» و بي شك به خاطر علايق و دلبستگي به تغييرات و دگرگوني ها توجه داشت، و شك ندارم كه بسيار در محظور بود و به سياست هاي حاكم و از پيش تعيين شده به اجبار تن مي داد، اما قصورها و كمبودها در حيطه كاريش را به گردن ديگري نمي انداخت. چندين و چند بار كه شلاق قلم به دست گرفتم و غلط ها و ندانم كاري ها و بي سليقگي هاي مؤلفان كتاب هاي درسي را به ضربه اي كوبيدم، او در همان دو سه باري كه ديدمش تحسينم كرد و به همكارانش در دفتر تاليف كتاب هاي درسي سپرد تا به انتقادات و ايرادهايم توجه كنند.
چنان شنودم كه يكي از دلايل استيضاح وزير آموزش و پرورش، تقاضاهايي بود براي عزل مهندس (چرا؟) و چنان شنودم (شفاهي) كه آقاي حداد عادل، رياست محترم مجلس شوراي اسلامي، اين حرف و شايعه ها را تكذيب كرده و به احترام از مهندس ياد كرده است.
حالا ديگر مهندس جعفر علاقه مندان «رفت تا لب هيچ و پشت حوصله نورها دراز كشيد و هيچ فكر نكرد كه ما ميان پريشاني تلفظ درها براي خوردن يك سيب چه قدر تنها مانديم». مهندس رفت، يادش خواهد ماند. ميزش هم مانده است، دعا كنيم كه كسي پشت آن بنشيند كه به انديشه هاي مهندس نزديك باشد، كه آرزومند تغييرات و دگرگونگي هايي در زمينه آموزش و پرورش باشد. همچو او صبور باشد. همچو او صميمي و همچو او مسئول و متعهد.
از خبر درگذشت او يكه خوردم (زود بود، زود بود)، سپس افسرده شدم و سپس خود را در كار معلمي تنها يافتم، بي يار و ياور. آري:
ستاره ها نهفتم در آسمان ابري
دلم گرفته اي دوست هواي گريه با من
|