شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۳۱
از بين رفته اند، از دست مي روند
آوازهاي يك قوم دلاور
029178.jpg
آواز لري هميشه با سرنا بوده. خواننده صدايش را با آن تنظيم مي كرده. ولي اين نوار هايي كه به دست مردم مي دهند، آواز بختياري نيست. من اينها را به كي بگويم؟
عكسCHN:
از اهالي يكي از بخش هاي شهرستان مسجد سليمان است. 60 سال دارد اما جوانتر به نظر مي رسد و اين معجزه هوايي است كه از آن تنفس مي كند، بي دود و بي سياهي.
غلام شاه قنبري، خواننده آواز  هاي بختياري است. آواز هاي بختياري را به قول خودش از كوه و كمر هاي استان هاي چهار محال و بختياري و لرستان جمع كرده و ياد گرفته. خودش مي گويد هزاران نغمه بختياري از حفظ است: اما هزاران نغمه از بين رفته، هنوز هم خيلي آواز ها هست كه هيچ كدام از بختياري ها آن را نشنيده اند. حتي يك نفر هم در قوم ما نيست كه برود اين آواز ها را جمع كند. من كه ديگر پير شده ام، نمي توانم اين كار را بكنم. حالا بايد به فكر خانواده ام باشم. پسرم غذا مي خواهد، كاغذ و دفتر مي خواهد هر چه هم بگويم موسيقي مهم است، نمي فهمد. ديگر جوان ترها بايد بيفتند دنبال اين آواز ها كه آنها را جمع كنند. قدمت آوازهاي او چند صد ساله است: اين آوازهاي خيلي قديمي شايد از 500 ، 600 سال پيش مانده، بعضي ها هم مثل دي بلال خيلي قديمي ترند. حيف كه هيچكس نيست اينها را ياد بگيرد.
وقتي مي پرسم از فرزندانت يا جوان هايي كه مي شناسي، هيچ كس نيست كه بخواهد اين موسيقي ها را جمع كند؟ تلخندي تحويلم مي   دهد و مي   گويد: دلتان خوش است! وقتي من با لباس بختياري بيرون مي  روم، جوان ها مي  خندند. پسرم دوست ندارد من لباس محلي بپوشم. اين روز ها همه اتاق نشين شده اند. از كوه و كوهسار و چادر خبري نيست. خيلي ها هم كوچ كردند به شهر ها. پسرم را دو سال فرستادم شهر، وقتي برگشته بود به قول ما بختياري ها، لر فرنگي جوابم را مي داد. نه لري حرف مي زد نه فارسي. حالا جوان ها به جاي اينكه با سرنا موسيقي ما - بختياري - را بخوانند، آواز بختياري را با ارگ مي خوانند. تازه ترانه هاي فارسي را هم قاطي مي كنند و به خورد خلق الله مي دهند. اصلا نمي فهمند چي بر سر اين موسيقي مي آورند. هيچ چيز هم برايشان مهم نيست. هر جاي روستا هاي اين منطقه را نگاه كني يك ساختمان شهري ساختند، يك بقالي هم گذاشتند بغلش. ديگر نه چيزي مي بافند نه چيزي مي سازند. موسيقي اقبالش بلند بوده كه همين قدر هم مانده.
غلام شاه قنبري از 12 سالگي خوانده، خوانده و خوانده تا سال 52 كه گفته اند آقا سياسي مي خواني. برو آب خنك بخور! سال 52 بود كه چند آواز بختياري را ضبط كرديم و فرستاديم بازار، ابوالقاسم خان و شير علي مردم همه در آنها بود همين كه بيرون آمد مرا گرفتند و گفتند تو مخالف رژيمي! دو سالي زندان بودم و يك سال هم تبعيد! آدم ماجراجويي است. بعدها سالها در خانه نشستم، اما الان چند سالي است كه اين به خاطر مسايل هنري دوباره سراغ ما آمدند.
قوم بختياري، از اقوام بزرگ ايران است. مردم اهل شعرند و آواز و بيشتر شعر هايي كه دارند، حماسي و رزمي است. غلام شاه قنبري مي گويد: بختياري ها قوم دلاوري بودند و همه آواز هاي شان درباره جنگ ها و حماسه هاي مردان ايل است. شعر عاشقانه كمتر است. مي گويند آواز خوان هاي بختياري همه شاهنامه را از حفظ مي خواندند. اما حالا ... او در اين چند سال هر  چه از آواز هاي قديم يادش آمده، ضبط كرده براي پسرش كه شايد بعدا آنها را ياد بگيرد: شايد هم بعدا نت آنها را در آوردند و ضبط كردند. پسرم هم اين آواز ها را دوست دارد و كمي ياد گرفته. سه دختر هم دارم كه خيلي خوب مي خوانند. هر چي من ياد مي دهم به دوستان شان ياد مي دهند، اما جوانند خيلي، جدي دنبال نمي كنند. نمي فهمند كه آواز ها چه مي گويند و چقدر ارزش دارند. اين از بچه هاي خودمان، آن هم از شهري ها كه بر مي دارند آواز هاي لري را با موسيقي ديگر به خورد مردم مي دهند. آواز لري هميشه با سرنا بوده. خواننده صدايش را با آن تنظيم مي كرده. ولي اين نوار هايي كه به دست مردم مي دهند، آواز بختياري نيست. من اينها را به كي بگويم؟

... آيدا و تريلوژي دخترا ن
029175.jpg
سايه جهانبان - ديشب فيلم ديشب بابا تو ديدم آيدا را ديدم. اين و آن دو فيلم دختري با كفش هاي كتاني و من ترانه 15 سال دارم را خود صدرعاملي خيلي دوست دارد  تريلوژي سه گانه بنامد.
تكامل كار صدر عاملي روزنامه نگار قديمي حوادث اطلاعات يا اطلاعات هفتگي در من ترانه 15 سال دارم بود. فيلمي كه در بستر زيرين و روي اجتماع حركت هاي منطقي و باور كردني داشت. به عنوان يك زن اين فيلم را بيش از اندازه دوست داشتم و روي فيلم دختري با كفش هاي كتاني مكث نكردم و از كنارش راحت گذشتم. من ترانه... با فضاسازي نور و رنگ، بازي قابل تحسين و فيلمنامه اي استثنايي بيشترين كار صدر عاملي است كه سينما نخوانده، اما تجربه بسيار كرده است. خط سير و ذهنيت صدر عاملي از گل هاي داوودي پيدا بود، او عاشق درام هاي اجتماعي و خانوادگي يا بهتر است بگوييم ملودرام هاي غليظ است و قادر است تو را ته فرو افتادن پيش ببرد، اما ... آيدا اين خاصيت هميشگي فيلم هاي صدر عاملي را ندارد. هر چند كامبوزيا پرتوي و بهرام بدخشاني نيز با او همراه شده اند، پس اشكال كار و كمبودهاي آيدا چيست؟ آيدا موضوع نويي را مطرح مي كند و با حوصله تو را تا سه چهارم فيلم با خود پيش مي برد، اما زمان نتيجه گيري، صدر عاملي متوسل به پرت كردن موضوع به حاشيه مي شود. در حالي كه تمام عوامل اجرايي يك فينال منطقي را در فيلمنامه كاملا مي توان حس كرد. پدر، مادر، پدر بزرگ و ساناز در مسير اصلي مضمون مي توانستند به صدر عاملي و پرتوي كمك كنند تا در نتيجه گيري چندان شتابي پيش نگيرند و آيدا را بلاتكليف در فضاي انتخابي بسيار زيبا آپارتمان نشين رها نكنند.
آيدا جدا از بازي زيبا صوفي كياني و فيلمبرداري درخشان بدخشاني، فاكتورهاي برجسته ديگري نداشت به ويژه موسيقي تكراري كه گاه به فضاي مستند بعضي از سكانس ها لطمه مي زد. آيدا را از تريلوژهاي صدر عاملي خارج كنيد تا ترانه همچنان دوست داشتني باشد. امروز دماي سينما به نقطه جوش مي رسد.

از بيروت تا پياده روي  هاليوود
029181.jpg
سيدحسين غضنفري- كيانو ريوز، ستاره فيلم ماتريكس به لطف مادرش، محلي مناسب در پياده روي مخصوص ستارگان سينما در هاليوود، لس آنجلس كسب كرد. بازيگر 40 ساله  هاليوود دوشنبه گذشته توانست 2 هزار و 277 كاشي ستاره برنزي پياده رو را به نام خود اختصاص دهد. ستارگان ديگري چون ارول فلين و تام هنكس نيز در اين پياده رو بخش هايي را به نام خود ثبت كرده اند.
كيانو ريوز پس از پرده برداري از دو هزار و دويست و هفتاد و هفتمين ستاره برنزي از مادرش تشكر كرد و گفت: زماني كه يك بچه 15 ساله در كانادا بودم، در نمايشي به نام رومئو و ژوليت بازي كردم و از مادرم كه در مراسم شركت كرده بود، پرسيدم كه اشكالي ندارد من يك بازيگر شوم؟ و او جواب داد هرچي كه تو دوست داري. و حالا مي      گويم: مادر متشكرم! او در سپتامبر 1964 در بيروت پايتخت لبنان به دنيا آمد و در نيويورك و تورنتو بزرگ شد و در تيم  هاكي مدرسه، دروازه بان تيم بود و به خاطر قابليت هاي فوق العاده اش در بازي  هاكي، هم تيمي هايش لقب ديوار را به او دادند. پس از چندي او با  هاكي و مدرسه خداحافظي كرد تا به شغل بازيگري بپردازد.
ريوز به جمعيت حاضر گفت:  هاليوود مرا صدا مي كرد، در آن لحظات يك جوان پر از اميد و آرزو بودم. وي فعاليت بازيگريش را در تئاتر تورنتو آغاز كرد و سپس به تلويزيون راه يافت. در 1986 در فيلم خون جوان بازي كرد. در همان سال جايزه منتقدان را به خاطر فعاليتش در فيلم لبه رودخانه از آن خود كرد. در سال 1989 براي اولين بار توانست با بازي در فيلم ماجراي فوق العاده ستاره يك فيلم شود.
ريوز در فيلم سرعت محصول 1994 كه در نقش مامور پليس جك تراوان ظاهر شده بود، توانست خود را به عنوان بازيگر فيلم هاي اكشن مطرح كند و البته در سال 1999 و با حضور در فيلم ماتريكس توانست بهترين اثر دوران زندگيش را خلق كند و با ماتريكس 2 و 3 خود را تبديل به يك ستاره جهاني كرد. جديدترين فيلم كيانو ريوز كانستنتاين نام دارد و در 18فوريه در آمريكا به نمايش درمي آيد.

كوتاه تر از گزارش
همسر كلينتون غش كرد
موضوع سخنراني او مسايل امنيتي و سياسي بود، اما هيلاري كلينتون، همسر رئيس جمهوري سابق آمريكا ناگهان در وسط سخنراني از شكم درد ويروسي اش شكايت كرد و به ناگاه نقش بر زمين شد . هيلاري 57 ساله كه چندي پيش اعلام كرده بود قصددارد چندجلد كتاب براي كودكان منتشر كند،  هم اكنون سلامتي خود را بازيافته، اما اين بيماري موضوع امنيتي جديد حوزه سياست آمريكا محسوب مي شود. كمتر سابقه داشته است كه يك سياستمدار وسط سخنراني غش كند.
رازمارلون فاش شد
ازدوشنبه هفته پيش كتاب جديدي وارد قفسه هاي كتابفروشي هاي فرانسه شد كه بازار فروش كتاب را داغ تر از هميشه كرده است. موضوع اين كتاب، خاطرات همسر سابق مارلون براندو است كه پرده از راز خودكشي دخترشان، چي ين و مشكلات خصوصي زندگي اين هنرپيشه، بر مي دارد. كتاب مارلون، عشق من، مايه عذاب من نوشته تاريتا تريپايا اهل   تاهيتي و همسر سابق براندو به بيان جزئيات زندگي مارلون مي پردازد، رابطه 43 ساله بين او و همسرش از زماني شروع شد كه در اواخر۱۹۶۰ مارلون براي بازي در فيلم شورش در باونتي وارد تاهيتي شد. در اين كتاب تريپايا علاقه مارلون به عشق را به زيبايي روي كاغذ آورده است.
هوندا در كارواش سوخت
بوني پيرسون پس از آنكه هونداي جديدش را براي كريسمس دريافت كرد، تصميم گرفت قبل از آنكه پز آن را به دوستانش بدهد، دستي به سر و رويش بكشد و آن را به كارواش برد تا به خيال خودش ماشينش برق بيفتد. بوني پولش را داخل دستگاه كارواش اتوماتيك انداخت، اما كارواش براي تعميرات قرار بود بسته باشد و به همين خاطر بخاري كه در داخل آن بود با ماشين برخورد كرد و نفت از داخل آن جاري شد و هونداي رويايي بوني پيرسون در آتش سوخت. خوشبختانه بوني و دخترش كه در زمان حادثه در داخل ماشين بودند. جان سالم به در بردند. رئيس ماموران آتش نشاني گفت، هيچ كس احتمال نمي دهد كه در كارواش هم آتش سوزي رخ نمي دهد.

دكه
بحران در نپال 
029172.jpg
روزنامه انگليسي زبان عربي نيوز، چاپ عربستان در تاريخ 2 فوريه مهمترين عنوان صفحه اول خود را به اقدام پادشاه نپال در بركناري دولت اين كشور اختصاص داده است. در نپال وضعيت بحراني است و گفته مي شود حتي خطوط ارتباطي اين كشور قطع شده است. در كويت پارلمان اين كشور به نيروهاي امنيتي قدرت بيشتري براي جست و جوي منازل مظنونان به اقدامات تروريستي داده است.
كاهش تنش در آچه
029169.jpg
يو.اس.اي.تودي در تاريخ 2 فوريه سخنان رئيس جمهور موقت عراق را كه از نيروهاي آمريكايي خواسته است تا همچنان در عراق باقي بمانند به چاپ رسانده است. در بخش ديگر اين روزنامه درباره اقدامات احتمالي كلينتون براي كمك به زلزله زدگان آچه و همچنين كاهش تنش در آن منطقه اخبار كوتاهي نوشته شده است. دموكرات هاي آمريكا در صدد هستند تا پولي كه دولت آمريكا به خانواده سربازان كشته در عراق مي دهد، افزايش دهد.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |