توسعه فيزيكي هدف اولش توسعه فرهنگ است.هيچ كس نمي تواند بگويد اگر ما تالاري را در ساري داشته باشيم توسعه بازار سهام دشوارتر مي شود. بالاخره عده اي در روز به اين بازار مراجعه مي كنند و اطلاعات در اين زمينه گسترش مي يابد
محمدعلي توحيد
اين روزها بورس تهران دچار نوسان هايي است. كاهش شاخص ها با تغيير قيمت سهام شركت ها، برخي از دارندگان برگ هاي كاغذي سهام را نگران كرده است. افراد پر سابقه و سهامداران قديمي بر زودگذر بودن اين نوسانات تأكيد مي كنند.
بازار سهام بازار نوسان است و اين نوسانات به جاذبه آن مي افزايد. رقابت در شرايط مساوي براي كساني كه در ميدان هستند پرجاذبه است و سودي نيز عايد فعالان بازار مي كند.براي آشنايي با روند جاري بازار و آينده بورس اوراق بهادار كشور با دكتر حسين عبده تبريزي گفت وگو كرده ايم.
* شرايط جاري در بازار سهام تهران شرايطي پرنوسان است و اين روزها شاهد كاهش شاخص هاي بازار سهام هستيم علت اصلي اين امر را چگونه تحليل مي كنيد؟
- افزايش و كاهش قيمت ها در بازار سهام يك جريان مداوم است، بالا رفتن و پايين آمدن قيمت ها عادي است، گاهي دلايل واقعي دارد و گاهي ندارد. مثلاً بحراني مثل انرژي اتمي رخ مي دهد و بازار نگران مي شود. گاهي نيز تأثيرات رواني باعث اين نوسانات شاخص ها مي شود.
در شرايط فعلي حدود دو سه هفته است كه در بورس حالت منفي حاكم مي باشد، ولي روند آرامي داشته و غيرعادي نيست. اين كه چرا منفي بوده است، دلايل گوناگوني دارد.
يكي از دلايل مربوط به شركت هاي سيماني است، شركت هاي سيماني حدود ۳۰ درصد كل بورس را تشكيل مي دهند كه رقم بزرگي است. در يك سال گذشته قيمت سهام سيمان به طور دائمي منفي خورده است. قيمت هايي كه بازار براي سهام اين شركت ها تعيين كرده با فرض آزادسازي قيمت سيمان بوده است. براي اين كه سيمان تنها مصالح ساختماني است كه هنوز قيمت آن كنترل مي شود. در حالي كه هزينه هاي شركت هاي سيماني بالا رفته قدم ديگري نيز برداشته اند و طرح توسعه اي به اندازه ظرفيت فعلي خود تعريف و اجرا كردند. اميد داشتند كه شركت هاي زير مجموعه خود را بفروشند تا پول براي گشايش اعتبارات اسنادي داشته باشند و اين يك تقاضاي دائمي در بازار ايجاد كرده است.
بنابر اين از يك طرف گرايش به عرضه دائمي سهام شركت هاي سيماني بوده و از يك طرف افزايش قيمت مورد انتظار رخ نداد. در يك سال گذشته قيمت هزينه هاي صنعت سيمان حداقل طبق نرخ تورم معمول ۱۵ درصد بالا رفته است، بنابر اين سودشان نسبت به سال قبل كاهش يافته است و همه در انتظار هستند تا دولت در اين حوزه تصميم بگيرد ولي اين تصميم گيري به تأخير افتاده است. آخرين بار در ستاد تصويب قيمت شركت كرديم. قرار بود كه در اين مورد تصميم گيري شود آن چه كه غم انگيز است اين است كه مصرف كننده قيمت هايي را كه كارخانه ها مي فروشند پرداخت نمي كند. مدير كارخانه هاي سيمان مي گويد هر پاكت سيمان را كه در كارخانه مي فروشيم براي طرح هاي خودمان در شهرهاي ديگر بايد به قيمت هاي بالاتري خريداري كنيم.
مديران شركت هاي ساختمان نيز مي گويند بخش عمده سيمان مصرفي خود را از بازار سياه و به قيمت هاي بالا خريداري مي كنند تا طرح ها متوقف نشود.
بنابر اين شايسته نيست دولت اجازه دهد بازار سياه اين سودها را كسب كند. ما از دولت خواستيم كه هر چه زودتر در اين حوزه عمل كند و امروز هم درخواستمان همين هست، دولت در اين راستا حركت كرده اميدواريم كه عملي شود.
دليل دوم اجراي طرح هاي بزرگ توسط شركت هاي ما در بورس است. كه در بازار اوليه انجام شده است. بخشي مربوط به خصوصي سازي است، بخش عمده ديگر طرح هاي پتروشيمي و گاز و نفت است كه اين طرح ها پول از بازار جذب كرده اند. درست است كه از رفتن پول به بازار اوليه استقبال مي كنيم چون هدف بورس اين است كه پول به دست شركت ها برسد و سرمايه گذاري انجام شود. اما اين يك حد تعادلي دارد و نمي شود اين روند تا بي نهايت ادامه يابد. بايد پول جمع كرد و برد و نه اين كه بر روي بازار موجود فشار وارد كرد. پس همان طور كه نقدينگي در بازار زياد باشد، ايجاد حباب مي شود، وقتي كه نقدينگي كم باشد شرايط عكس ايجاد مي شود.
اين يك دليل ديگري است براي كاهش قيمت و شاخص. شركت هاي بزرگ ما نقدينگي كم دارند چون عمدتاً سرمايه گذاري كرده اند و در بازار اوليه مصرف كرده اند. اين در ذات خودش خوب است ولي در كوتاه مدت بورس را دچار مشكل نقدينگي مي كند.
مسئله سوم تصميم هاي مجلس شوراي اسلامي است. اين تصميم ها اگرچه در ذات خود در كوتاه مدت به طور مستقيم در بورس تأثير منفي ندارند و حتي برخي از تصميم ها مثل كاهش نرخ سود كه در كوتاه مدت بايد به نفع بورس باشند، اما در بلند مدت از سوي بازار به عنوان حركت به سوي اقتصاد كنترلي تلقي مي شود. بورس به هر حال مخالف اقتصاد كنترلي و قيمت گذاري است و اقتصاد مبتني بر بازار و عرضه و تقاضا را مي پسندد. از اين نظر بخشي از گرايش هاي اخير بيانگر اين بوده كه شايد تغييري در سياست ها رخ مي دهد. اعتقاد خود من اين نيست كه مجلس شوراي اسلامي به دنبال تغيير سياست هاي اقتصادي است.ممكن است برخي به طور محدود چنين نظري داشته باشند اما در كل مجلس تا آنجا كه ما صحبت كرديم اين نظر راندارند و اميدوار هستيم كه در تصميم هاي مجلس يك ميزان الحراره و شاخصي مثل بورس در نظر گرفته شود.
دليل ديگري نيز مي توان ذكر كرد و آن در پيش بودن انتخابات رياست جمهوري است. امروز خيلي مهم است كه نامزدهاي رياست جمهوري مشخص شود. يعني اگر نامزدي باشد كه شرايط بازار را تائيد كند بلافاصله بر بورس تأثير مي گذارد و برعكس اگر كسي باشد كه به نوعي اقتصاد كنترلي عقيده داشته باشد، بازار مي تواند تأثير معكوس بپذيرد.مرحله تعيين نامزدها يك مرحله است و انتخاب رئيس جمهوري نيز خود يك مرحله است كه تا خاتمه اين روند بر بازار تأثير مي گذارد. دليل آن نيز اين است كه انتخاب رئيس جمهور در تعيين سياست هاي اقتصادي تأثير ويژه اي دارد. چون ما يك نظام حزبي نداريم كه سياست ها از پيش تعيين شده باشد. بنابراين فرد بسيار مهم است و بازار در مقابل آن عكس العمل نشان مي دهد.
دليل آخر و نگراني نهايي، لايحه اي است كه از سوي دولت ارائه شد و مانند سال گذشته ماليات نقل و انتقال سهام را افزايش داده است.اين حركت هيچ درآمدي براي دولت دربرندارد براي اينكه مي تواند حجم معامله ها را كم كند و يا اگر درآمدي داشته باشد درحد چند ميليارد تومان است كه اين اقدام مي تواند به نگراني در بازار سرمايه منجر شود. اين نشان مي دهد كه شركت هاي بورس ماليات شفافي پرداخت مي كنند. شركت هاي بورس قطعاً معادل ۲۲ درصد كل شركت هاي خصوصي و دولتي كشور ارزش ندارند. اما بديهي است كه ماليات را دقيق پرداخت مي كنند. چون شرايط در بورس شفاف است. افزايش نرخ ماليات كه معادل ۵ تا ۱۰ ميليارد تومان درآمد مالياتي را افزايش مي دهد دردي از درآمدهاي دولت را درمان نمي كند، غير از اينكه بر حجم معاملات تأثير مي گذارد.
* طرفداران افزايش ماليات استدلال مي كنند كه اين ميزان افزايش تأثيري بر حجم معاملات نخواهد گذاشت؟
- يعني آنچه كه به آن مي گويند ماليات بر عايدات سرمايه اي. يعني هر كسي كدي دارد، معاملات سال او را حساب مي كنيم، اگر سود كرده محاسبه مي كنيم و اگر زيان كرده كم مي كنيم. نمي شود كه در سهمي زيان داده باشيد، ماليات هم بدهيد. ماليات عايدات سرمايه اي چند درصد مي خواهند بگيرند. در شرايطي كه سود عايدات بانكي صفر است از بورس ۷ درصد بگيرند. اما به نظر من اين ۷ درصد، ۵ درصد و يا ۶ درصد ماليات از سود بورس مقدارش از ميزان ماليات دريافتي موجود كمتر مي شود.
درست است كه گفته مي شود در بورس سهمي ۳۰ برابر شده است ولي همه سهام آن شركت معامله نشده است، همه سهام آن شركت شناور آزاد نبوده است و غيره.بحث منطقي اين است كه عايدات سرمايه اي را حساب كنيم و ماليات دريافت كنيم. اما اينكه از فروش ماليات دريافت كنيم يعني از ثروت ماليات بگيريم.اگر من يك برگ سهام شركتي را سال گذشته داشته ام امسال هم يك برگ دارم. علي الاصول ثروت من نبايد موضوع ماليات قرار گيرد و هيچ كجاي دنيا نيز قرار نمي گيرد.
در كدام حوزه از اقتصاد ايران ماليات بر ثروت گرفته مي شود كه امروز ما در بورس بخواهيم بگيريم. كم نيستند كشورهايي كه عايدات سرمايه اي آنها از ماليات معاف است. كمتر كشوري هست كه ماليات بر بهره كمتر از ماليات بر عايدات سرمايه اي باشد. چون افراد در شرايطي كه ريسك كمتري مي كنند ماليات بيشتري مي دهند، ممكن است ۴۰ درصد از سود بانكي ماليات بگيرند و ۲۷ درصد از سود بازار سرمايه.هزاران عامل در اين ميان هست ولي ساده بودن محاسبه انگيزه افزايش ماليات در بازار سهام است.
من درخواستم از مجلس شوراي اسلامي اين است كه در اين حوزه مطالعه دقيقي انجام شود تا اجازه داده شود بازار سرمايه رشد كند و كار اصولي صورت گيرد. در شرايطي كه بحث بودجه مطرح است قانون ماليات ها را تغيير نمي دهند. در هيچ كجاي دنيا اين رسم نيست. در ايران اگر بحث ماليات است بايد جداگانه مورد بررسي قرار گيرد.
* دخالت در بازار تا چه حد امكان دارد آيا مي توان اين نوسانات را كنترل كرد؟
- بازار دچار يك روند كوتاه مدت شده است و دچار حالتي عصبي است، بازار سهام در ايران در شرايط باثباتي است و به خودي خود مي تواند اين شرايط را طي كند. مي توان با تشويق برخي شركت هاي بزرگ به طور تصنعي تقاضا را افزايش داد، ولي امروز بازار در حدي است كه راه سخت را طي كند و شرايط خود را به تنهايي بهبود بخشد و خود را تصحيح كند؛
دخالتي در اين بازار نمي كنيم تنها با دادن اطلاعات صحيح بايد كمك كنيم. ما هيچ نمادي را نبايد ببنديم و از يك افت كوچك وحشت كنيم چرا كه بازار خود را پيدا مي كند. البته در شرايط فعلي عده اي ممكن است با جمع كردن سهام و يا برخي با فروش سهام سود و يا زيان كنند. ما نمي توانيم به كسي بگوييم سهام خود را بفروش و يا نفروش اين ريسكي است كه سرمايه گذار مي پذيرد. مدير بازار مي تواند راهنمايي هاي كلي ارائه كند. از اين نظر تنها مي توان گفت كه شرايط اقتصادي ايران امروز بهتر از قبل است و وضع موجود، كوتاه مدت است. توصيه اي كه در اين شرايط مي توان كرد اين است كه سرمايه گذاران در صورتي كه نسبت به سهام خود آگاهي كافي دارند عجله نكنند و در مورد خريد و يا فروش تصميم هاي سريع نگيرند.
* بحث ها در مورد استفاده از اطلاعات محرمانه شركت ها و ناكارآمدي در اطلاع رساني در بورس هنوز ادامه دارد، براي رفع اين مشكل تاكنون چه كرده ايد؟
- در مورد اطلاعات ما امروز وضع خوبي داريم، اكنون هيچ اطلاعاتي در بورس نيست كه از طريق كانالهاي اطلاع رساني در اختيار مردم قرار نگيرد. براي نخستين بار در بورس كشور در حد معيارهاي جهاني ۲۰ نوع اطلاعات از شركت ها عرضه مي شود. از لحظه اي كه شركت در بورس پذيرفته مي شود، گزارش هيأت پذيرش در سايت رسمي بورس ارائه مي شود، صورت هاي مالي، گزارش حسابرسي، بازرسي و افزايش سرمايه مجمع و غيره در پايگاه اطلاع رساني بورس عرضه مي شود. اين اطلاعات عرضه مي شود. البته بايد اطلاعات بيشتري ارائه كرد. ما شرايط را فراهم كرده ايم و در حال كار هستيم. به شركت هاي بزرگ هم اعلام كرده ايم به طور مستقل بايد اطلاعات را منتشر كنند. البته اينها همه كافي نيست. ارائه اطلاعات خام و صورت هاي مالي خام كافي نيست. بايد تحليل گرهايي باشند تا اين اطلاعات را بررسي كنند. هنوز بازار سهام به شايعات واكنش نشان مي دهد و تحليل درستي از شرايط ندارد. چند تا از روزنامه هاي ما اطلاعات را مي خوانند و تحليل مي كنند و تعدادي از سرمايه گذاران و كارگزاران اطلاعات را تحليل مي كنند. ولي هنوز بيشتر به اطلاعات نهاني و شايعات متكي هستيم.اين بايد حل شود، هر ماه در حال برگزاري امتحان هستيم تا تحليلگراني را در بازار جذب كنيم. قصد داريم تا هزار نفر از كساني كه در رشته مالي تحصيل كرده اند را تا سال آينده جذب بازار كنيم. موضوع دوم كيفيت اطلاعات است. اينكه اين اطلاعات صحت دارد و چه كسي بايد اين اطلاعات را تأييد كند. به طور قطع بايد حسابرس و حسابداران معتمد بورس در اين مورد نظر بدهند. به همين دليل از ۱۵تا ۱۶بهمن سميناري داريم كه ۴۰نفر از مديران جامعه و سازمان حسابرسي و غيره حضور دارند تا سازوكاري پيدا كنيم و كيفيت اطلاعات در حال انتشار را افزايش دهيم.
البته اين تلاش ها به اين معني نيست كه همه كارها درست انجام مي شود.ما تلاش زيادي كرديم براي تهيه و ارائه اطلاعات صحيح راه هايي پيدا كنيم و جاي كار هنوز وجود دارد و بايد روي جزئيات كار كرد. اينكه چه شركت هاي حسابداري مي توانند چه شركت هايي را بررسي كنند و اگر گزارش مالي دچار نقص بود بايد چه برخوردي با دست اندركاران صورت گيرد در حال بررسي و تهيه است.
*در سال جاري توسعه فيزيكي تالار بورس در دستور كار بود اين روند چگونه پيش مي رود و چه آثاري دارد، به نظر شما تالارهاي بورس تا كي مي توانند رونق داشته باشند؟
- توسعه فيزيكي هدف اولش توسعه فرهنگ است. هيچ كس نمي تواند بگويد اگر ما تالاري را در ساري داشته باشيم توسعه بازار سهام دشوارتر مي شود. بالاخره عده اي در روز به اين بازار مراجعه مي كنند و اطلاعات در اين زمينه گسترش مي يابد.يكي از نگراني هاي دائمي ما اين است كه مردمي كه با اين زحمت جذب مي كنيم را حفظ كنيم.
در زمينه توسعه تالارهاي بورس موفق بوديم. تا پايان سال چند تالار ديگر ايجاد مي شود و خوب است اين تالارها در شرايط غيررونق بورس شكل مي گيرد، چرا كه مردم بدانند سرمايه گذاري در بورس ريسك هم دارد.
در حال حاضر ضمن اينكه برخي از اين تالارها خيلي موفق بوده اند مثل تالار اصفهان،كه حجم معاملات امروز اين تالار از حجم معاملات كل بورس در سال ۸۰ بالاتر است، اما در حال حاضر تالارها زير ده درصد كل معاملات است. اين يعني اينكه معاملات عمده در تهران انجام مي شود. كارگزاري ها در تهران فعال ترند، هنوز كارگزاري هاي محلي فعال نشده اند و شركت هاي بزرگ محلي معاملات عمده خود را در تهران انجام مي دهند. اگر كارگزاري هاي محلي فعال شوند به سراغ آنان خواهند رفت و كار آنها در محل سامان مي گيرد.
ماليات بر فروش سهام نيم درصدش مي تواند ده درصد سود باشد يعني سهمي را شما هزار تومان خريده باشيد بفروشيد ۹۰۰ تومان باز ماليات مي دهيد. ما به دولت اعلام كرده ايم، آماده ايم كه ماليات بر سود را تعيين كنيم
در حال حاضر تنها در مشهد و تبريز كارگزاري ها فعال شده اند. روند توسعه بسيار موفق بوده است. البته توسعه فيزيكي به معناي اين نيست كه توسعه معاملات الكترونيك را پي نگيريم و در اين زمينه نيز فعاليت شده است. الان نرم افزارهاي كنترلي خوبي وجود دارد و كارگزاري هاي جديد به آن مجهز مي شوند، بورس الكترونيكي است. نرم افزار جديدي را نيز خريداري مي كنيم وظرفيت بالاتري را ارائه خواهيم كرد. ما از سال ۷۶ الكترونيكي بوديم و با كارگزارها ارتباط الكترونيكي داشته ايم. كارگزاران نيز بايد بتوانند از اين طريق با مشتري ها ارتباط داشته باشند كه اين نيز در حال انجام است. كارگزاران متعهد به انجام اين كار هستند. امروز كارها همه الكترونيكي است و مسئله توسعه معاملات از طريق تجارت الكترونيكي نيز در حال پيگيري است. در اين زمينه دو مشكل در ايران وجود دارد:يكي اينكه امكان مبادله پول و پرداخت از اين طريق هنوز توسعه نيافته است.
شبكه پرداخت سراسري نداريم. اميدواريم كه شبكه ملي پرداخت در داخل راه بيافتد اگر چه هنوز در شبكه پرداخت بين المللي اين مشكل وجود دارد. مشكل ديگر اين است كه تجارت الكترونيك در پيشرفته ترين بورس هاي دنيا ۱۴ درصد از معاملات را به خود اختصاص مي دهد.يعني بالاخره معاملات عمده از طريق مذاكره و حضوري انجام مي شود.
بنابراين پيش بيني من اين است كه تالارهاي بورس تا مدت ها كارآيي داشته باشد. براي تهران تا ۵ سال ديگر و براي شهرستان ها تا ۸ سال ديگر كار رونق خواهد داشت. اما تالارهاي كارگزاري و محل دفاتر كارگزاري كارشان را ادامه مي دهند و گسترش مي يابند و سازمان بورس تالارها را جمع مي كند. علاوه بر اين مشكل شبكه ارتباطي نيز وجود دارد، در تهران درحال حاضر ۱۳ كارگزار مشكل خط ارتباطي دارند و اميدواريم اين مشكل حل شود و كارشان را شروع كنند.بنابراين توسعه فيزيكي ادامه مي يابد و در سال جاري تالارهاي اهواز، اروميه، اردبيل، زنجان و كيش در دست افتتاح است.
* حمايت از سرمايه گذاران خرد از جمله نيازها ي بورس تهران است، براي ايجاد يك فضاي قابل قبول براي امنيت سرمايه گذاران خرد چه كرده ايد؟
- براي اينكه نگران شهرستان ها بوديم دستورالعمل را به مديران تالار داديم تا هر چند كه در بورس رايج نيست و براي مسئولان بورس معمول نيست كه اقدام كنند ولي يك مشاور سرمايه گذاري در تالار ايجاد كرديم. اين مشاور توصيه ها و حرف هاي كلي مي زند مثل اينكه، زير سه ميليون تومان اگر داريد وارد بازار سرمايه نشويد؛ اگر نخستين بار است كه قصد خريد سهام داريد مدتي در بازار مطالعه كنيد و بعد اقدام به خريد سهام كنيد؛ به هيچ وجه وسيله كار خود را براي ورود به بازار سهام نفروشيد؛ اگر مسكن نداريد نخست براي مسكن سرمايه گذاري كنيد، اگر شناختي از بازار سهام نداريد هيچ وقت براي خريد سهام وام نگيريد، اگر آشنايي به سهام شركت ها نداريد سبد سهام خريداري كنيد و سهام شركت هاي سرمايه گذاري را بخريد و غيره.
در بازار سهام براي حمايت از سرمايه گذاران خرد، آئين نامه سبد سهام تهيه شده و اين كار از طريق شركت هاي سرمايه گذاري بايد پيش برود. راه حل ديگر اين است كه سرمايه گذاران خرد از سرمايه گذاران كلان جدا شوند. اين روند دو راه حل دارد. اول بازارگرداني است كه در حال شكل گيري است و شرايط بازارگرداني امروز كه سازمان يافته نيست حل مي شود. بازارگرداني امروز به دليل رسمي نبودن با تداخل هايي انجام مي شود. يعني كارگزاري در حال نزديك كردن قيمت يك سهام به نرخ ذاتي است، سهامدار بزرگي وارد مي شود و آن را پائين يا بالا مي برد و روند به درستي انجام نمي شود. به طور آزمايشي اين روند را آغاز كرده ايم و دنبال مي كنيم و بازارگرداني را شكل مي دهيم. راه ديگر سرمايه گذاري غيرمستقيم است. يعني از طريق واسطه هايي سهام خريداري شود و اين امر با توجه به عدم اطلاعات بايد به سوي سبد سهام هدايت شود. ما در اين مورد نيز اقدام كرديم و شركت هاي هلدينگ را از شركت هاي سرمايه گذاري جدا كرديم. امروز سبدهايي كه موجود است فقط ۹ شركت سرمايه گذاري ارائه مي كنند. اميدواريم كه تعداد آنها به ۲۰ شركت برسد.بازار سرمايه تمام منافع و سودي كه دارد براي سهامداران خرد است. خالص سرمايه موجود در بازار سهام را سهامداران خرد تشكيل مي دهند. بانك ها، بيمه ها، تأمين اجتماعي و غيره همه صاحب سرمايه هاي خرد مردم هستند.