شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۳
زنان در فضاي مجازي
وقتي زني از دلتنگي هايش در جامعه و در خانه اش صحبت مي كند و يا از رفتارهاي شيرين كودكش، تنهايي هاي بزرگش و حتي لحظات عاطفي اش، مي نويسد، اگر چه حريم خصوصي خود را در معرض نظاره قرار مي دهد اما به نوعي نيز عاطفه  خود را در فضاي مجازي با ديگران تقسيم مي كند
009777.jpg
ياسر هدايتي
وقتي با داشتن يك خط تلفن، يك PC و زدن چند كليد مي تواني خود را با امواجي رها در سراسر جهان ببيني، چه در دهكده اي در آفريقا يا آسيا و چه در برجي در قلب نيويورك يا پاريس، وقتي مي تواني بدون اينكه سال ها ممارست در نوشتن داشته باشي، حرف هاي دلت را، نظر و اعتقادات را درمعرض ديد تقريباً همه آنهايي كه در لذت رهايي در فضاي سايبر با تو شريكند، بگذاري، شايد تو هم بخواهي وبلاگي داشته باشي.
در سال ۱۳۸۰ كه هنوز سطح كاربري اينترنت در ايران، آنقدرها هم زياد نبود، اولين بار شخصي به نام س.جريري اقدام به ايجاد وبلاگي كرد، تا بتواند نوشته هاي خود را در معرض ديد افراد بگذارد و بعد اين درخشاني بود كه همزمان با ايجاد وبلاگ (خود بزرگ بيني) و نوشتن مقاله اي در روزنامه حيات نو و معرفي كردن وبلاگر رايگان در اينترنت، گام نخستين اين به اصطلاح نهضت وبلاگ نويسي را در ايران برداشت.حالا اگر بعد از گذشت تنها سه سال، در اواخر سال ۱۳۸۳ بشنوي كه زبان فارسي بعد از زبان انگليسي، پرتغالي و لهستاني مقام چهارم را در ميان ده زبان برتر وبلاگ نويسي در جهان دارد و از سويي ديگر در همايشي ديگر بشنوي كه ايران از نظر تعداد نيز مقام چهارم وبلاگ نويسي را دارد، مطمئناً از اين پيشرفت سريع تعجب خواهي كرد.
وبلاگ محيطي است كه شخص مي تواند بوسيله آن در فضاي مجازي، آزادانه به نوشتن و ارتباط برقراركردن دو سويه با مخاطبان خود بپردازد.فضاي سايبر به شخص اين امكان را مي دهد تا بتواند فارغ از هر گونه محدوديتي اعم از زباني و اعتقادي به نشرو ترويج افكار و نظريات خود بپردازد. با اين تعريف مطمئناً يكي از دلايل استقبال گسترده مردم دنيا به طور عموم و مردم ايران به گونه خاص از وبلاگ نويسي و (وب گردي) كه اصطلاحي براي مخاطب قرار گرفتن اين وب سايت ها است همين موضوع است.
اينكه فضاي سايبر نسبت به ديگر رسانه ها استقبال سريع و خوب تري را پذيرا شده است، به ذات خود اين رسانه ها برمي گردد. تحت هيچ محدوديتي نبودن، عدم دسترسي كامل قشر سنتي جامعه به اين فضا، امكان بازخورد سريع و گاه همزمان مخاطب را داشتن، فضاي مدرني كه گاه حوزه هاي خصوصي افراد را در يك تركيب پارادوكسيكال به حوزه عمومي پيوند مي زند و شماري ديگر از ويژگي هاي منحصر به فرد فضاي سايبر، اين برتري استقبال افراد را نسبت به رسانه هاي ديگر رقم مي زند. در نظر داشته باشيد كشوري در فضاي سايبر از نظر تعداد وبلاگ  مقام چهارمين را دارد كه از نظر كاربري اينترنت و سطح كاربران آن در جهان، جزو ضعيف ترين هاست.اما از ويژگي ديگر فضاي مجازي، برابري افراد است. فضايي كه برخلاف واقع ديگر به هيچ وجه جنسيت در آن مطرح نمي شود و دقيقاً از همين جاست كه اقبال زنان و دختران را در جهان و ايران به اين تنها فضايي كه مي تواند آزادتر از هر جا (البته نه هميشه) ابراز وجود كند،  توجيه نمايد.اولين زن ايراني كه اقدام به وبلاگ نويسي كرد خانم ش. عالم فتحي بود و باز امروز با گذشت تنها سه سال شاهد اين هستيم كه زنان و دختران زيادي در ايران به وبلاگي دل بسته اند، مي نويسند و مي خوانند.
زنان و دختران ايراني كه در فضاي واقعي با محدوديت هاي فراواني در رسانه هاي گفتاري و حتي نوشتاري مواجه اند، با امكان عرض وجودي كه فضاي سايبر در اختيارشان گذاشته و مي گذارد، انگار به فتح باب بزرگي دست يافته اند.فضايي كه ديگر حق نظر از او به دليل زن بودن گرفته نمي شود، به همه افعال و كردارش از ديد جنسيتش نگاه نمي كنند و اعمال خشونت آميز (حداقل به صورت عيني آن) ديگر در حق او اعمال نمي شود.
او آزاد است كه دل نوشته هاي خود را به راحتي با همه در ميان بگذارد و دل نوشته هاي ديگران را نيز بخواند. تجربه هايش را انتقال دهد و از تجربه هاي ديگران استفاده كند. مطمئناً همه اينها براي زن معاصر چه در غرب و چه در ايران هديه اي است، بس دل انگيز.
زنان امروز در فضاي مجازي طبق آخرين آمار حدود ۷۴ميليون سايت را به خود اختصاص داده اند. اگر چه متأسفانه يك سوم از اين تعداد، سايت هاي غيراخلاقي هستند، اما به هر حال قسمت قابل توجهي از اين فضاي مجازي به مسائل مختلف زنان توجه دارند و در ايران نيز حدود چند درصد از سايت ها و وبلاگ ها مربوط و يا مختص به زنان است.
اينكه زنان و دختران در فضاي مجازي به چه كاري مشغولند، خود محتاج آمار و ارقام و تحليل ديگري است.
در پرشين بلاگ كه جزو اولين سايت هاي سامان ده و رايگان فارسي وبلاگ ها در ايران است، گروه هاي مختلفي اعم از هنر، فلسفه، نويسندگي،  عمومي، آموزشي و ... مي بينيم اما با گروهي با عنوان زنان برخورد نمي كنيم. مديران اين سايت با اعتقاد به اينكه اين فضا فارغ از جنسيت هاست، پس به زنان به عنوان يك جنس خاص نمي نگرد، از همين رو گروهي با عنوان زنان در ليست گروه هاي آنان وجود ندارد.
طبق گزارش آماري چند ISP بيشتر كاربران اينترنت در ميان زنان، جوانان هستند. شايد تقسيم بندي زنان و دختران ايراني كاربر اينترنت به سه رده ۱۳ تا ۱۹ سال، تحصيلكردگان و كارمندان و زنان خانه دار، تقسيم بندي قابل قبولي به نظر برسد. چك كردن e-mail و ارتباطات الكترونيكي، كارهاي تحقيقاتي و جستجوهاي اطلاعاتي، نوشتن وبلاگ و وب گردي بر حسب موضوعات مورد علاقه و طراحي صفحات وب را مي توان از مهمترين فعاليت زنان و دختران در فضاي مجازي دانست.
وبلاگ شهر امروز برحسب نياز و توسعه روابط انسان ها در اين دنياي مجازي، شخصيت هايي را كه تريبون هاي مختلفي در رسانه هاي ديگر نوشتاري و گفتاري دارند نيز جذب كرده است.سياستمداران، نويسندگان، شاعران و حتي روزنامه نگاران نيز از مجذوب شده گان اين فضاي مجازي هستند. ظهور اوليه مشتاقان وبلاگ نويسي با انديشه هايي بسيط، ناپختگي در بيان و ادبياتي نامأنوس همراه بود كه با جذب نويسندگان حرفه اي به اين حوزه، سطح ادبيات و انديشگي وبلاگ ها نيز به مراتب بالاتر رفت. وبلاگي كه هر چند نماينده فرديت صاحب آن است اما حرفه اي و غيرحرفه اي در آن، رو سوي جمعيتي دارند كه مخاطبش هستند.
اما در اين ميان مسئله آسيب شناسي وبلاگ نويسي زنان نيز مطرح است.
اولين بار كه رسانه هاي غربي با پديده وبلاگ نويسي زنان ايراني مواجه شدند، بسيار حيرت زده شدند و بعضي تا حدي آن را به گونه اي جلوه دادند كه زن ايراني فضايي پيدا كرده تا از تابوهاي پيش از اينش حرف بزند.
اينكه اين حرف تا چه اندازه درست است و تا چه اندازه به دنبال تحليلي باژگونه است، محتاج مجالي ديگر است. در اينجا به طور اجمال تنها به عامل خشونت مجازي در فضاي اينترنت عليه زنان مي پردازيم. از رايج ترين خشونت هايي كه در فضاي سايبر بر زنان اعمال مي شود، هرزه نگاري است. يعني در فضاي مجازي نيز برخي از مردان، زنان را به عنوان جنس دوم مي انگارند و به دنبال ارتباط هاي جنسي هستند. هك كردن و نوشتن جملات ركيك، فرستادن عكس هاي مستهجن و كامنت گذاري هاي غيراخلاقي و ... از اين دست از اعمال خشونت آميز آن هم از نوع جنسي اش در فضاي مجازي هستند. و اين خود در صحبت هايي كه با وبلاگ نويسان زن مي شود، نمودار است. اينكه وبلاگ نويسان زن حداقل از يك بار اعمال خشونت نسبت به خود خبر مي دهند. خشونتي كه نوعاً نسبت به مردان فضاي مجازي بسيار كمتر اتفاق مي افتد.
زنان و دختران ايراني، در اين فضاي مجازي فرصتي پيدا كرده اند تا از دغدغه ها، آرزوها، اميال و حتي ترس هايشان بنويسند. وجود زنان و دختران و دل نوشته هايشان و گاه نظراتشان دقايق عاطفي خاصي نيز در اين فضاي مجازي به وجود مي آورد.
وقتي زني از دلتنگي هايش در جامعه و در خانه اش صحبت مي كند و يا از رفتارهاي شيرين كودكش، تنهايي هاي بزرگش و حتي لحظات عاطفي اش، مي نويسد، اگر چه حريم خصوصي خود را در معرض نظاره قرار مي دهد اما به نوعي نيز عاطفه  خود را در فضاي مجازي با ديگران تقسيم مي كند. در كنار اين عاطفي نويسي و شرح دلتنگي ها ما با نظرات و انديشه هايي كه گاه در جامعه عيني به دلايل زيادي توان بيان آن نيست، برخورد مي كنيم. وبلاگ هايي كه تريبون هاي فمينيستي و انديشه مدار زنانه هستند، حالا بايد در نظر گرفت، DC شدن زنان را از تنها بانوي مطبخ بودن و روزمره گي بي پايانشان با داشتن يك خط تلفن، يك PC  و زدن چند كليد.

سايه روشن
ارزش كار خانگي زنان
زنان خانه دار با كار طولاني تر ثروت، اوقات فراغت و سهم كمتري در حساب درآمد ملي دارند
009780.jpg
بحث سنجش ارزش كار خانگي و نحوه محاسبه آن به صورت كمي، موضوع جديدي در ادبيات مربوط به زنان نيست؛ بلكه اين تفكر كه توليد خانگي مزاياي اجتماعي قابل توجهي در اقتصاد ملي به ارمغان مي آورد، طي دو دهه گذشته، توجه بسياري از انديشمندان را به خود جلب كرده و در واقع اين انديشه جايگاه و اهميت ويژه اي براي مزاياي ارزش كار خانگي و نيز لزوم گنجاندن توليد خانگي در حساب هاي درآمد ملي را مد نظر قرار داده است.
«هايده قره ياضي» مدير امور پژوهش مركز امور مشاركت زنان در خصوص طرح «محاسبه ارزش كار خانگي زنان» كه دو هزار زن تهراني را مورد بررسي قرار داده است،گفت: بر اساس نتايج اين پژوهش، سهم كار خانگي در توليد ناخالص داخلي سطح تهران در سال ۷۹برابر با ۹/۱۱درصد است كه با در نظر گرفتن ارزش افزوده كار خانگي در توليد ناخالص داخلي، اين ميزان به ۲۷درصد افزايش مي يابد.
مدير امور پژوهش مركز امور مشاركت زنان با اشاره به ساير نتايج اين تحقيق اظهار داشت:با افزايش سن زن خانه دار، تخصص وي در زمينه كارهاي خانه افزايش يافته و در نتيجه براي انجام كارهاي منزل زمان كمتري صرف مي كند؛ لذا سن زن خانه دار با ارزش افزوده كارخانگي وي رابطه معكوس دارد. به گفته وي، همچنين با افزايش سطح تحصيلات زنان خانه دار، براي انجام كارهاي خانه، انضباط لازم به وجود آمده و نياز به كار در منزل كاهش مي يابد؛ بنابراين متغير تحصيلات با ارزش افزوده ارتباط معكوس دارد.
از سوي ديگر افزايش تعداد فرزندان در خانه موجب افزايش كار خانگي شده و متغير تعداد فرزندان نيز با ارزش افزوده ارتباط مستقيم دارد.
به گفته وي مشكلي كه در برآورد و ارزيابي توليد خانگي وجود دارد آن است كه توليد خانگي فعاليتي غيربازاري است و نمي توان مزايا و فوايد آن را از طريق تحقيق يا مشاهده ارزيابي كرد؛ در واقع هر گونه تخميني از سهم توليد خانگي به توليد كالاها و خدمات در اقتصاد را فقط مي توان به طور غيرمستقيم و جانبي محاسبه كرد.
قره ياضي همچنين افزود: در بررسي نمونه هاي آماري اين پژوهش مشخص شد كه زنان خانه دار شهر تهران بيشتر از آن كه در پي ارزش گذاري «مادي - پولي» كار خود باشند - كه البته آن را بسيار بعيد و غيرممكن مي دانند - خواهان معرفي جايگاه واقعي ارزش كار خود در جامعه هستند.
وي تصريح كرد: زنان خانه دار اعتقاد داشتند كه براحتي نمي توان ارزش مادي كار خانگي را تعيين كرد؛ زيرا امور خانه داري داراي ارزش معنوي است.
وي گفت: نمونه هاي تحقيق اعتقاد داشتند كه بيشترين امور خانه داري شامل: آشپزي، نظافت منزل، شست وشوي ظروف و البسه،  اتوكشي و امور آموزش فرزندان است، اما نگهداري و مراقبت از سالخورد گان، آوردن و بردن كودكان به مدرسه و باغباني به عنوان امور خانه داري محسوب نمي شود.
مدير امور پژوهش مركز امور مشاركت زنان به ايسنا گفت: طبق نظريه هاي نوين انگيزشي در بسياري از موارد پاداش هاي معنوي، اثري ماندگارتر از پاداش هاي مادي از خود به جاي مي گذارد كه گزارش هاي معتبر موجود در اين ارتباط نشان مي دهد زنان در مقايسه با مردان ساعات بيشتري را در كارهاي پرداخت نشده (كارهاي غيرخانگي) و ساعات كمتري را در كل براي كارهاي پرداخت شده (كارخانگي) صرف مي كنند. وي افزود: همچنين كل ساعات كار روزانه زنان از كل ساعات كار روزانه مردان طولاني تر است و از اين رو زنان اوقات فراغت كمتري نسبت به مردان دارند.
همچنين اگر زنان ساعات بيشتري را در مجموع كار مي كنند، اما بر حسب دارايي و درآمد شخصي اندازه گيري شده، دسترسي كمتري به پول دارند؛ بنابراين زنان ثروت و كنترل كمتري در فرآيندهاي اقتصادي كه در آنها مشاركت مي كنند، دارند. وي در پايان يادآور شد: عدم ارزش گذاري كار خانگي زنان خانه دار و يا به حساب نياوردن ارزش افزوده آن در حساب هاي ملي تنها در كشور ما رخ نداده است، بلكه نحوه برآورد و روش محاسبه آن موضوع مورد مطالعه انديشمندان و پژوهشگران حوزه مطالعات زنان در تمام جهان است.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |