شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۳
مهار خشم و پرخاشگري
009984.jpg
خشم يكي از پيچيده ترين هيجان هاي انساني است و واكنش طبيعي به ناكامي و بدرفتاري محسوب مي شود. همه ما در طول زندگي خود مواقعي با برخي موقعيت ها مواجه شده ايم كه خشم ما را برانگيخته است. مشكلي كه در خشم وجود دارد اين است كه گرچه خشم قسمتي از زندگي ما را تشكيل مي دهد، اما مي تواند ما را از رسيدن به اهدافمان بازدارد. به همين دليل هيجان خشم افراد را دچار تضاد مي كند. از يك طرف خشم پاسخ طبيعي انسان مي باشد و از طرف ديگر مي تواند منجر به اختلال در روابط بين فردي ما و به هم ريختگي ساختار دروني و روانشناختي ما شود و همچنين مانع دستيابي به اهدافمان مي شود. با اين حال مي توان گفت «به خشم آمدن سهل و آسان است ولي به موقع خشمگين شدن و در جاي مناسب به خشم آمدن سخت است.»
تعريف خشم
ارائه تعريفي براي خشم، كار دشواري است، زيرا هنگامي كه افراد خشمگين مي شوند، از نظر دليلي كه به خاطر آن عصباني مي شوند و چگونگي پاسخي كه به خشم مي دهند، بسيار متفاوتند. (راسل و فهر، ۱۹۹۰) با اين حال در اينجا به چند تعريف از خشم و پرخاشگري اشاره مي كنيم:«به طور كلي پرخاشگري، رفتارهاي تهاجمي و خصمانه و واكنشي نسبت به ناكامي و سركوبي اميال است كه زاييده تعامل پيچيده بين وضعيت محيطي و تغييرات بيوشيميايي و عوامل فرهنگي و پاسخ هاي آموخته شده است و به صورت ضرب و جرح و آزار و اذيت و تخريب و صدمه رساني به ديگران بروز مي كند. مي توان پرخاشگري را واكنشي دفاعي دانست كه هدف آن رفع مانع و حذف عامل تهديد است.»«پرخاشگري رفتاري است به منظور آسيب رساندن يا معدوم ساختن كسي يا چيزي. پرخاشگري اغلب به صورت خشونت و عمل تخريبي، عليه افراد يا اموال، جلوه گر مي شود. تكانش هاي پرخاشگرانه گاه به صورت عملي (تخريب و آسيب رساندن به خود و ديگران) و گاه به صورت كلامي صورت مي گيرد.»
علائم و نشانه هاي خشم و پرخاشگري
علائم و نشانه هاي خشم و پرخاشگري همانند تعريف آن متعدد و متنوع است. توجه به پيشينه رفتار و موقعيت زماني و مكاني شخص بايد دقيقاً  مطالعه شود. علائم پرخاشگري را مي توان به دو دسته الف- پرخاشگري نسبت به خود ب- پرخاشگري نسبت به ديگران طبقه بندي كرد. پرخاشگري به خود به صورت احساس خستگي و فرسودگي، دروغگويي، نگاههاي تند و خشن، به هم فشردن دندانها، پيدايش چين و چروك در صورت، بالا رفتن ضربان قلب، افزايش فشار خون، اختلال در دستگاه گوارش، كاهش دقت، گريه، گوشه گيري، خودخوري، تكانش در رفتار و حالات دفاعي بروز مي كند. پرخاشگري نسبت به ديگران به صورت ايجاد مزاحمت براي اطرافيان، سرزنش ديگران، به هم ريختگي نظم، دزدي، تخريب، ضرب و جرح، استهزاء ديگران، جنگ و ستيز و درگيري، فحاشي، ناديده گرفتن ديگران، تجاوز، شكستن اشياء ،سلطه جويي و زمينه سازي براي ايجاد درگيري مشاهده مي شود.
علل خشم و پرخاشگري
علل پرخاشگري را مي توان از ديدگاههاي غريزي، زيستي و محيطي بررسي كرد:
علل غريزي:
لورنز، كردارشناس معروف، معتقد است كه غريزه پرخاشگري در تمام حيوانات و از جمله انسان به طور ارثي وجود دارد و يك ويژگي طبيعي است.فرويد، پرخاشگري را حالتي غريزي و ذاتي مي داند و اعتقاد دارد كه كودك از بدو تولد كم و بيش براي بروز رفتارهاي پرخاشگرانه آمادگي دارد.
علل زيست شناختي:
هورمون هاي مختلف و مواد شيميايي مغز با پرخاشگري ارتباط دارند. ميزان بالاتر هورمون تستوسترون در جنس نر نسبت به ماده كه جنس نر معمولاً  پرخاشگرتر از ماده است يكي از دلايل نقش هورمون ها است. پايين بودن سطح گلوكز خون عامل ديگر مرتبط با پرخاشگري است.
علل محيطي و يادگيري :
نظريه پردازان يادگيري اجتماعي پرخاشگري را رفتاري مي  دانند كه در نتيجه پاداش و تنبيه و نيز از طريق تقليد از الگوها آموخته مي شود. ديدن صحنه هاي خشونت آميز و پرخاشگرانه توسط افراد از تلويزيون با نشان دادن رفتارهاي پرخاشگرانه آن افراد همبستگي مثبت وجود داشته مخصوصاً  زماني كه رفتار پرخاشگرانه همراه با تقويت مثبت و همراه با بدست آوردن اهداف مورد نظر بوده باشد.
ارزيابي خشم
قبل از ارائه راههاي رويارويي با خشم بهتر است كه احساس خشم خود را با سئوال هاي زير مورد ارزيابي قرار دهيد. ميزان موافقت و مخالفت خود را به جمله هاي زير مشخص كنيد.
۱- معمولاً  بيشتر از اكثر مردم خشمگين مي شوم.
۲- خشمگين كردن من كار آساني است.
۳- از اين كه به اين اندازه احساس خشم به من دست مي دهد، متعجبم.
۴- اگر چيزي مانع اجراي برنامه هايم شود خشمگين مي شوم.
۵- وقتي معطلم كنند، عصباني مي شوم.
۶- وقتي مردم بي انصافي مي كنند خشمگين مي شوم.
۷- وقتي مردم دوروبرم هستند مرا ناراحت مي كنند. عصبانيتم فروكش كند
۸- وقتي عصباني مي شوم، ساعت ها طول مي كشد.
۹- وقتي مجبورم با افراد بي صلاحيت كار كنم خشمگين مي شوم.
كاملاً  موافقم،موافقم،مخالفم،كاملاً مخالفم
جمله هاي ۱ و ۲ و ۳ «ميزان تحريك خشم» را مي سنجند. ميزان تحريك خشم به شدت، دوام و فراواني خشم شما بستگي دارد. جمله هاي ۴ و ۵ و۶ «دامنه» عواملي را مي سنجد كه شما را خشمگين مي كند. جمله هاي ۷ و ۸ و ۹ گرايش شما را به داشتن چهره اي  خصمانه مي سنجند.
نگاهي به پاسخ هاي مقابله اي دانشجويان به خشم
دانشجويان دانشگاهي كه در يك بررسي شركت كردند گزارش دادند كه پاسخ هاي زير به آنان كمك كرد تا در هنگام خشم احساس بهتري داشته باشند (م.ب. هرسين، ۱۹۹۲):
* ورزش كردن
* خود را سرگرم مسأله اي كردن
* سعي در فكر كردن به چيزي ديگر
دانشجويان اشاره كردند كه اگر در هنگام خشم كارهاي زير را انجام مي دادند، احساس بدتري پيدا مي كردند:
* دزديدن يا برداشتن چيزي از فردي كه او را خشمگين ساخته بود.
* فكر كردن درباره موضوعي كه او را خشمگين ساخته بود.
* صدمه جسماني وارد كردن به كسي كه او را خشمگين ساخته بود.
مراحل مواجهه با خشم
هنگامي كه خشمگين هستيد تنها اين مراحل را بگذرانيد: اول اين كه خشم خود را بپذيريد با خود بگوييد «الان من خشمگين هستم» دوم اين كه «تصميم بگيريد كه چه كاري بايد در مورد خشم خود بگيريد كه به نفعتان باشد» ممكن است پرخاش كنيد يا شايد پاسخي منفعل يا بدون جرأت بدهيد سوم اين كه بعد از پايان يافتن ماجرا به هر شكلي كه انجام گرفت خود را آرام نگهداريد و سعي در فراموش كردن آن داشته باشيد.
راهبردهاي مهار خشم
* درست واكنش نشان دهيد. اين خشم در وجود شماست نه ديگران، درست است كه اين خشم بدون وقت قبلي و دريافت دعوتنامه به سراغتان آمده اما ديگران كه گناهي ندارند. به آنها بگوييد «كمي عصبانيم» يا «شما مرا عصباني كرديد» اين يك بيان هيجاني و احساسي است و خيلي بهتر از برخوردهاي غيرمنطقي است.
* منطقي باشيد. قسمت بزرگي از خشم و ناراحتي به خاطر اين است كه نمي خواهيم كوتاه بياييم. اين «بايدها و نبايدها» هستند كه ما را خشمگين مي سازند.
* ارزيابي خشم، اگر نمي توانيد جلوي خشم خود را بگيريد. بهترين كار دانستن ميزان آن است. آن را به حد بهنجار پشت خطوط قرمزتان منتقل كنيد، مثلاً  از يك مقياس ۱۰ نمره اي براي ارزيابي ميزان خشمتان استفاده نماييد.
* تأثيرات جسماني. در هنگام خشم به آنچه براي بدنتان رخ مي دهد، توجه داشته باشيد. هر چه به نمره ۱۰ از نظر ميزان خشم نزديكتر باشيد، تظاهرات بدني شما شديدتر و مخربتر خواهد بود.
خشمگين شدن چيز بدي نيست. جالب است بدانيد كه برخي اوقات خشم به عنوان يك هيجان لازم است، فقط بايد زمان و مكان مناسب را انتخاب نماييد.
*بچه بازي در آوريد. اگر به هيچ روشي نتوانسته ايد خشمتان را تخليه و يا مهار نماييد، مي توانيد يواشكي بچه بازي درآوريد!  به چيزي لگد بزنيد، مشت پرتاب كنيد، فرياد بزنيد و كارهايي از اين قبيل، فقط به خود يا چيزي آسيب وارد نكنيد.
* فراموش كنيد. حالا ديگر آنچه نمي بايست، روي داده است، پس اين قيافه را به خود نگيريد، كينه اي بودن چيز خوبي نيست.
باورهاي منجر به خشم
* بايد بهترين باشم. بعضي  وقت ها ما توقع داريم همه دوستمان داشته باشند و هنگامي كه ديگران اين گونه رفتار نمي كنند، از كوره در مي رويم در حالي كه ديگران هيچ وظيفه اي در قبال دوست داشتن ما ندارند.
* كنترل همه چيز بايد در دست من باشد. هميشه ما توانايي مقابله و چارجويي براي مشكلات و رويدادها را نداريم و اين امر ما را عصبي مي كند، بايد بپذيريم كه حل و فصل همه امور هيچ گاه از عهده يك نفر ساخته نيست.
* بايد از ديگران دفاع كنيم. بهتر است نقش سازمان يونسكو را براي ديگران بازي نكنيد، كاسه داغ تر از آش شدن يكي از علل خشمگين شدن ماست، چرا كه اغلب به ما چنين اجازه اي نمي دهند.
* من نبايد خشمگين شوم. از عصباني شدن مي ترسيد؟ چرا مگر مي شود كه كسي به يك هيجان بنيادي پاسخ ندهد و آن را سركوب كند. شما كه كوه يخ نيستيد.
* آخر اين كه: خشمگين و عصباني شدن مشكل نيست نابجا و بي موقع خشمگين شدن مشكل است پس بجا و بموقع و به طور مناسب خشم خود را نشان دهيد.
منابع دردفتر روزنامه موجود است.
علي اسماعيلي

افزايش كيفيت زندگي با كنترل خشم
كيفيت زندگي شما به مقدار اراده شما در كنترل خشم خود و ديگران بستگي دارد.
شايد زندگي با تمام عظمتش فقط يك رودخانه باشد و ما انسانهايي باشيم كه در قايقي كوچك نشسته ايم و با جريان رودخانه زندگي به پيش مي رويم.
يكي از درسهايي كه رودخانه زندگي به ما مي آموزد اين است كه چگونه با افراد خشن برخورد كنيم. افراد خشن در زندگي همانند خميدگي هاي خشن و پرتلاطم رودخانه هستند كه براي گذر از اين مناطق بايد از توانايي ها و مهارت هاي خاصي استفاده كنيم. مسلماً همه ما انسانها در زندگي به افراد خشن و غيرقابل تحملي برخورد مي كنيم كه نه قادر به ترك آنها هستيم و نه راهي براي كنار آمدن با آنها وجود دارد. گاهي اوقات ارتباط ما با اين افراد موقتي است. اين افراد تأثيري بر روي زندگي ما ندارند. مثلاً هنگامي كه پشت چراغ قرمز منتظر هستيد راننده اي را مي بينيد كه مكرراً بوق مي زند تا چراغ راهنمايي زودتر سبز شود. ولي گاهي اوقات يكي از اين افراد خشن در درون خانواده يا محل كار شماست و شما نمي توانيد او را ناديده بگيريد. چه كسي مي تواند مسئوليت خود را در برابر فرزندش ، همسرش يا رئيسش ناديده بگيرد؟
براي برقراري ارتباطي سالم با اينگونه افراد كه جايگاه حساسي در زندگي و نهايتاً پيشرفت كاري شما دارند بايد صبور باشيد و از روشهاي متعددي استفاده كنيد تا نهايتاً يكي از آن روشها مؤثر واقع شود. فرانسوي ها ضرب المثلي دارند كه مي گويد هر پايي كفش نمره خودش را مي خواهد. شايد اينكه شما بايد اين همه صبور باشيد به نظر شما بي عدالتي باشد، اما نتيجه اي كه از اين كار به دست مي آوريد ارزش تحمل كردن را دارد. تغييرات پايدار با گذشت زمان به نتيجه مي رسند همانطور كه فصل بهار با شكوفه هاي فراموش نشدني اش بعد از سرماي سخت زمستان مي آيد. بايد قادر باشيد هر واقعه اي را قبل از وقوع پيش بيني كنيد، هيچ رفتاري نبايد شما را غافلگير كند. اگر از عصبانيت خودتان درست استفاده نكنيد مي تواند به مخرب ترين پاسخ روحي شما تبديل شود. عصبانيت سبب تيرگي شعورتان مي شود و وقتي نتوانيد شرايط را به درستي تجزيه و تحليل كنيد نمي توانيد شرايط و محيط اطراف را تحت كنترل خود درآوريد و بهانه اي به حريف (طرف مقابلتان ) خود مي دهيد. اگر ياد بگيريم بر رفتار خود مسلط شويم، چگونه عصباني بشويم و چطور با افراد عصباني برخورد كنيم مي توانيم كنترل رفتار ديگران را به دست بگيريم.
عادل باشيد هميشه ديگران مقصر نيستند
*هر انساني در درجه مختلفي جوش مي آورد. پس اولين مرحله اين است كه شما بدانيد ميزان عصبانيت طرف مقابل تان تا چه حدي است و چه چيزي باعث عصبانيتش شده است. آگاهي دقيق از ميزان عصبانيت و همدردي كردن بهترين روش براي كنترل انسان عصباني است.
*هنگام صحبت كردن با اين اشخاص لبخند بزنيد و نفس عميق بكشيد. سعي كنيد براي چند بار و با فاصله هاي منظم در حين صحبت چنان نفس عميق بكشيد كه او متوجه شود. اين يك تفكر تاكتيكي است كه ناخودآگاه سبب مي شود او به آرامش خود بازگردد. بدون آنكه شما هيچ درگيري كلامي و فيزيكي با يكديگر داشته باشيد.
*رفتار طرف مقابل تان را پيش بيني كنيد و بدانيد حرفهايي كه شما به او مي زنيد ممكن است چه تأثيري بر روي او داشته باشد. مواظب عكس العمل هاي اندامي خود باشيد. موقع صحبت كردن از دستان خود با حالت تهديد آميزي استفاده نكنيد. دستتان را در پشت خود قرار دهيد و به او بفهمانيد كه قصد در گيري نداريد. حركت دست، سر و حالات چهره در انتخاب عكس العمل هاي طرف مقابل تأثير به سزايي دارد.
*فراموش نكنيد كه هيچ انساني نمي تواند در تمام شرايط كاملاً منطقي عمل كند. پس با علاقه به حرفهاي شخص عصباني گوش كنيد زيرا وقتي كه متوجه شود شما با علاقه به حرفهاي او  گوش مي كنيد از ميزان عصبانيت و فشار عصبي او كاسته مي شود. ممكن است شما جاي اين شخص بوديد. دوست داشتيد ديگران چه رفتاري با شما داشته باشند؟
*سعي كنيد هنگام صحبت كردن با افراد عصباني از آنها سؤالاتي بپرسيد كه حتماً مي دانيد جواب آنها به سؤالات شما بله است. اين تكنيكي است كه سخنرانان حرفه اي دنيا از آن براي شروع سخنراني هاي خود استفاده مي كنند. چون آنها مي دانند وقتي در ابتداي صحبت از شما چند بله بشنوند، سيستم عصبي بدن شما به بله گفتن عادت مي كند و آنها مي توانند با همين تكنيك كوچك موفقيت بزرگي را در كار خود به دست آوردند.
*اما گاهي اوقات برخورد با افراد خشن مشكل تر از ساير موارد است. گاهي اوقات شخص عصباني مورد نظر از آن دسته از افرادي است كه قيل و قال راه مي اندزد. بهترين روش براي مقابله با اينگونه افراد اين است كه سكوت كنيد و مرتباً تكرار كنيد كه وقتي عربده مي كشي نمي توانم با تو صحبت كنم.
*به شخص عصباني در مورد عواقب اين كار هشدار بدهيد. به او يادآوري كنيد كه خشن بودن شانس آنها را در داشتن دوستان و حاميان خوب از بين مي برد. آنها بايد كاملاً متوجه باشند كه عصبانيت آنها در محيط كاري، منزل، روابط شخصي و دوستانه براي آنها مشكلات زيادي به همراه خود مي آورد.
*مسلماً هر انساني از بي نزاكتي ديگران ناراحت مي شود، اما با اين وجود شما سعي كنيد كه يك ارتباط عاطفي و دوستانه با اين اشخاص برقرار كنيد. با اين شخص در فعاليت هاي روزمره و نيكوكارانه شركت كنيد. احساس صميمت  باعث مي شود از مقدار عصبانيت آن شخص كاسته شود. بعد از مدتي محبت و دلبستگي باز جوانه مي زند و شما دوباره بهترين دوستان يكديگر مي شويد و هر چه زمان مي گذرد عهد و پيمان شما استوارتر مي شود. بعد از آن معاشرت با اين شخص نه تنها موجب ناراحتي شما نمي شود بلكه لذت بخش نيز خواهد بود.
حرف آخر:
بيشتر انسانها در زندگي در جستجوي كمال، آرامش و ارزشهاي اخلاقي هستند، اما فقط تعداد محدودي به آنچه مي خواهند مي رسند. گاهي اوقات انسانها به خاطر عدم دسترسي به اهداف خود دچار ياس و نااميدي مي شوند، نهايتاً عصباني شده و عكس العمل هاي غيرمنطقي از خود نشان مي دهند. نكته مهم اين است كه عصباني شدن مهارت ما را در زندگي بيشتر نمي كند. نيمي از مهارت ما انسانها در زندگي منوط به كارهايي است كه نبايد انجام دهيم. اگر مي خواهيم كه در روابط اجتماعي پيشرفت كنيم بايد دائماً رفتار خود را زير نظر داشته باشيم و صبور باشيم. صبر مانع از بروز عكس العمل هاي نامناسب ما در برابر ديگران مي شود. زندگي سراسر تلاش است و ابداً بازي نيست .فراموش نكنيم كه كوچكترين بي توجهي و بي فكري جبران ناپذير خواهد بود. هر انساني در درجه متفاوتي جوش مي آورد. خشم بخش جدايي ناپذيري از وجود ماست و مي توان به آن به چشم يك نعمت الهي نگاه كرد. اگر درست از اين نيروي خدادادي استفاده كنيم نسبت به عصباني شدن احساس بهتري پيدا خواهيم كرد.
«احترام به سلامت رواني ديگران، احترام به سلامت رواني خود است.»
محمد صادق اميني

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
سينما
فرهنگ
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |