چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۳
ورزش
Front Page

مصاحبه اختصاصي با فريدون زندي
پيراهن ايران
010188.jpg
سيامك قليچ خاني
امروز فريدون زندي يك سمبل است. پس از آن كه سالهاست دولت ايران براي جلوگيري از فرار نخبه ها و بازگرداندن سرمايه هاي ايراني دست به اقدامات وسيعي زد و امكانات قانوني و تسهيلات مالي فراواني به وجود آورد، ورود يك چهره پرطرفدار ورزشي توانست نقطه عطفي در جريان نه چندان موفق جذب ايرانيان خارج از كشور باشد.
شنيديم كه دولت يك بودجه هنگفت را به همين هدف تصويب كرد و يا چندي پيش معاون وزير بازرگاني با هيأتي بلند پايه براي ترغيب ايرانيان مقيم امارات به آن كشور سفر كرد تا آنها به وطن برگردند، اما روشن است كه هيچ كدام از اين اقدامات به اندازه حضور يك ايراني متولد و مقيم آلمان خبرساز و توجه برانگيز نبوده است. حالا همه آنهايي كه براي بازگشت به وطن با ترديد روبه رو بوده اند دانسته اند كه چه آسان مي شود به وطن خدمت كرد. آنهايي كه مي توانند متفكران علمي، سرمايه داران با نفوذ و يا شهروندان ساده اي باشند كه براي آينده خود دچار ترديد هستند. در همين جاست كه حضور فريدون زندي مي تواند مايه تحولات مهمي در آينده باشد. بايد بدانيم كه جذب زندي، جذب يك نفر نيست و اثرات تعامل ما با چنين پديده اي آثار مثبت اجتماعي و فرهنگي بسياري دارد. فريدون براي پيوستن به تيم ملي ايران، نه تنها امتيازي درخواست نكرد بلكه براي انتخابش ارزش بسياري قائل است. اميدواريم كه فريدون زندي اولين و آخرين نمونه بازيكناني نباشد كه مي آيند تا سرباز ايران باشند. با فريدون زندي در شهر منامه بحرين گفت وگوي اختصاصي انجام داده ايم كه مشروح آن را بخوانيد.
* از كجا شروع كنيم، فكر كن من نويسنده كيكر هستم، مي خواهم اولين سئوال درسي براي خودم باشد، سئوال هاي خبرنگار كيكر چگونه شروع مي شود؟
- آنها بدون مقدمه سراغ بازي مي روند و براساس نمره اي كه مي دهند، سئوال خود را آغاز مي كنند؟ البته بعد از بازي هاي بوندس ليگا.
010185.jpg
* خوب، پس اجازه مي دهي كه نمره بدهم، مثل خبرنگار كيكر، فكر مي كنم زندي مقابل بحرين حداكثر ۶ مي گرفت يعني ضعيف، البته اگر مصاحبه در اين نقطه قطع نشود؟
- (با خنده) نه، من بد بودم، قبول هم دارم، اول اين كه اولين بار بود كه در نقش يك بازيكن در جناح چپ  بازي مي  كردم كه خاصيت دفاعي داشت. در تمام تيم هايي كه بازي كردم يا هافبك چپي بودم كه پشت سرم يك دفاع چپ پا كلاسيك بازي مي كرد يا اين كه هافبك نفوذي بودم، ابتدا خيلي گيج بازي مي كردم، جواد- نكونام- وظيفه داشت توپ هاي نخست را از دفاع بگيرد و من هم عرض او تقريباً كارايي ام را از دست مي دادم بعد از بيست دقيقه فكر مي كنم راه افتادم، كمي جلوتر بازي كردم، البته آنها گوش راست فوق العاده اي داشتند و محمد- نصرتي- مجبور بود كه دفاعي تر بازي كند، بعد از ۲۰ دقيقه چطور بودم؟
* به نظرم از ابتداي نيمه دوم تا زماني كه تعويض شدي بهترين زمان بازي شما بود؟
- اين را قبول ندارم، بايد از رختكن يا كنار نيمكت ذخيره ها باشي تا متوجه شوي كه مربي چه مي خواهد، ما پس از ۲۰ دقيقه تغيير روش داديم و در بازي ام تأثيرگذاشت.
* از ديد من دفاعي تر شد؟
- از ديد من منطقي تر و هوشيارانه تر، خوب بازي بسيار فيزيكي بود، انگار همه با احساس خود بازي مي كردند و ما بايد در اين جدال احساسي،  منطقي بازي مي كرديم.
* چرا بازي به سمت مسير احساسي پيش رفت؟
- نمي دانم، من تنها دو روز در كنار تيم ملي بودم، ولي فكر مي كنم، نتيجه چهار سال پيش و شكست مقابل بحرين، بدجوري در روحيه تيم تأثيرگذاشته بود. تماشاگران ايراني وقتي به من مي رسيدند دنبال يك هدف بودند، انتقام؛
* مثل اين كه مصاحبه شكل خود را پيدا كرده است؟
- جالب است.
* بازي در تيم ملي ايران چه تفاوت هايي با بازي در كايزرسلاترن دارد؟
- فضاي تيم ملي با باشگاه بسيار متفاوت است، من تجربه ۳ بازي ملي با تيم المپيك آلمان را دارم. در تيم ملي حداقل سالي ۱۰ الي ۲۰ بار دور هم جمع مي شوي و حداكثر در سال يك ماه كنار هم بازيكنان خود هستي اما فضاي باشگاه متفاوت است. زندگي باشگاهي روزانه شده است.
* منظورم فني است، البته به حالات روحي هم مي رسم؟
- خوب فكر مي كنم جواب من، بعد فني را هم نشان دهد، تيم هاي باشگاهي هماهنگ تر هستند. فكر مي كنيد در حال حاضر تيم ملي اي پيدا شود كه تيمي مثل بارسلونا يا رئال را شكست دهد.
010179.jpg
فريدون در پنج سالگي
* مثال هايت اسپانيايي بود، آيا دوست داري در لاليگا بازي كني؟
- امسال، اولين دوره اي است كه حضور در بوندس ليگا را به عنوان بازيكن ثابت حس مي كنم . دو سال در لوبك در بوندس ليگا(B) و همچنين بازيكن ذخيره در نورنبرگ در سالهاي پيش بود. پس هنوز براي رشد زمان دارم، به خصوص كه از قراردادم با كايزرسلاترن دو سال و نيم ديگري زمان باقي است.
* از لحاظ حسي منظورم بود؟
- چه كسي دوست ندارد در تيم هايي مانند بارسلونا، رئال و والنسيا بازي كند. اما فعلاً  در آلمان راحت ترم.
* اگر ايران به جام جهاني صعود كند، چطور؟ بازي در جام جهاني امتيازات بي شماري دارد؟
- صد در صد، بازي جام جهاني، آن هم در آلمان كه زندگي مي كني، اگر صعود كنيم، ،۲۰۰۶ سال پرش من خواهد بود.
* از فضاي تيم ملي ايران بگو؟
- عالي بود، اين را در حال حاضر نمي گويم. باور نمي كنيد اما كريستين يانكر مهاجم كايزرسلاترن كه زماني با علي دايي هم بازي بود از خصوصيات مثبت ايراني ها برايم گفته بود. ابتدا به دليل تسلط زبان آلماني مهدي [مهدوي كيا] با او اخت شدم، من، مهدي و هاشميان زودتر از ديگر بچه ها به بحرين رسيديم، زماني كه كل تيم رسيدند هم فضاي فوق العاده اي بود. قرار بود من را معرفي كنند اما آنقدر محيط دوستانه بود كه نيازي به معرفي نداشت. بخصوص خداداد، فوتبال خداداد را زماني كه در كلن بازي مي كرد به ياد دارم، حضور خداداد در تيم ملي از لحاظ روحي و فني غنيمت است. البته بايد از محمدرضا فاضلي نيز تشكر كنم او به خوبي فضاي تيم  ملي را براي من تشريح كرد.
* فكر نمي كني تيم ملي ايران كم كم شبيه تيم ملي يوگسلاوي مي شود؟
- از چه جهت؟
* يك زماني به يوگسلاوي مي گفتند برزيل اروپا، تمام بازيكنان اين تيم ستاره بودند و شاغل ليگ هاي معتبر دنيا، اما وقتي در تيم ملي يوگسلاوي جمع مي شدند، يك تيم بي نظم بودند و ناموفق؟
- بالاخره نمي شود از بازيكنان حرفه اي گذشت. حضور در ليگ هاي اروپايي به پيشرفت بازيكنان ايراني كمك مي كند.
010176.jpg
* اما هفت بازيكن در خارج از ايران بازي مي كنند و عدم حضور آنها در تمرينات و غيره؟
- با برنامه ريزي صحيح مي شود. بايد طوري برنامه ريزي كرد كه با تقويم فيفا هماهنگ شد. به عنوان مثال اگر بازي ايران با بوسني در تقويم فيفا گنجانده مي شد و تمام لژيونرها به ايران مي آمدند، تركيب اصلي مقابل بوسني قرار مي گرفت و تيم ملي با آمادگي بيشتري مقابل بحرين بازي مي كرد.
* پس قبول داري، مقابل بحرين ناهماهنگ بوديم؟
- بله، در ابتدا هم به آن اشاره داشتم.
* مي دانم خسته اي و شب هم عازم آلمان اما چند سئوال ديگر هم دارم؟
- بپرس.
* از نظر شما، بهترين بازيكن ميدان ايران و بحرين چه كسي بود؟
- گوش راست بحرين فوق العاده بود. در تيم خودمان نمي دانم، قرار است محمد رضا فاضلي فيلم بازي را به آلمان بفرستد، بعداز اينكه ديدم در مورد ايران اظهارنظر مي كنم.
* هميشه عادت داري فيلم بازي هايت را ببيني؟
- در باشگاه بعد از بازي، به اتفاق مربيان فيلم بازي را مي بينيم، اما خودم هم سعي مي كنم، بازي هاي خودم را مرور كنم.
* چي شد كه تصميم گرفتي در تيم ملي ايران بازي كني، در حالي كه مجوز حضور در تيم ملي آلمان را هم داشتي؟
- وقتي يورگن كلينزمن سرمربي تيم ملي آلمان شد، در يك مصاحبه گفت، تيم ملي آلمان را دگرگون مي كنم و قول داد از نيروهاي جوان استفاده مي كند. حتي يك ليست تهيه كرد به نام، آلمان ۲۰۰۶؛ كه من هم در آن ليست بودم. اما از دو جنبه دوست داشتم در ايران بازي كنم. دليل اول ، خانواده ام بود. آنها بدون آنكه كمترين فشاري به من وارد كنند مايل بودند كه براي تيم ملي ايران بازي كنم. يك حس دروني نيز من را به ايران نزديك مي كرد. دليل دوم هم فكر مي كنم اينكه حرفه اي فكر كردم. احتمال انتخابم براي تيم ملي آلمان در جام جهاني اندك بود. اما با ايران مي توانم در جام جهاني بدرخشم.
* حركت ايران با يك تساوي شروع شد، اگر صعود نكنيم چطور؟
- اميدوارم، تيم ملي ايران به جام جهاني صعود  كند. اتفاقاً امشب- بعد از تساوي مقابل بحرين- بيشتر اميدوار شدم. جو تيم ملي، بازيكنان و تاكتيك پذيري آنها فوق العاده است. تازه من ۲۴ ساله هستم و اطمينان دارم با ايران در دو جام جهاني بازي مي كنم.
010173.jpg
* از جمع نفرات كنوني فكر مي كني، كدام يك مي توانند در بوندس ليگا بازي كنند؟
- همه نفرات، شوخي نمي كنم. تمام اين نفراتي كه ديدم توانايي حضور در اروپا را دارند. فقط بايد خودشان را باور كنند.
* دوست داشتي اولين بازي خودت رابا ايران با پيروزي آغاز مي كردي؟
- در ابتدا خيلي دوست داشتم در بازي ايران و آلمان در ورزشگاه آزادي به ميدان مي رفتم. آن روز بازي ايران را به طور مستقيم ديدم، احساس عجيبي داشتم. تيم ملي ايران خيلي خوب بازي كرد.
* آن بازي تأثيري در انتخاب تو داشت؟
- به هر حال دورنماي تيم ملي فوتبال ايران و آن حسي كه قبلاً توضيح دادم موجب شد تا از صميم قلب راضي باشم كه به تيم ملي ايران بپيوندم. الان هم خيلي راضي هستم.
* چه زماني به تهران خواهيد آمد؟
- در نوروز، خيلي جالب است. بعد از سالها به ايران بيايي، در ورزشگاه آزادي مقابل صد هزار نفر بازي كني و عيد نوروز باشد. از الان لحظه شماري مي كنيم.
* پس ادامه مصاحبه در تهران در عيد نوروز؟
- حتماً.

نگاه امروز

شاخص هاي فريدون زندي
فريدون متفاوت ترين  بازيكن تيم ملي است. از قيافه بگير تا جنس بازي تاكتيك پذيرش، در نوع رشد در فوتبال و زبان متفاوتش، به همين دليل هم براي همه مجهول است و تازه، وقتي در لابي هتل، در محل تمرين تيم ملي و بازي با بحرين هجوم هواداران، عكاسان و خبرنگاران را مي ديدي اين را بهتر حس مي كردي و متوجه مي شدي. در رفت وآمدها هم وقار خاصي دارد، شايد به خاطر تيپ اش است كه اين گونه فكر مي كنيم با آن پالتوي مشكي و بلند و موهاي خوشرنگ.
انتظار از فريدون بسيار بود و اما بازي او چنگي به دل نزد. مي شود دلسرد شد و مي توان به آينده اميدوار بود، به خصوص با آن پاس هاي تكضرب و هوش بالا.
اما تمام تفاوت ها به كنار، انگار صداقت او نيز متفاوت است، از بازيش راضي نيست، من خيلي بهتر از اين هستم، در آينده مي بينيد. جملات خود را اين گونه آغاز مي كند و در ادامه با صراحتي كمياب و لذتبخش مي گويد، مقابل بحرين بازيكن خوب نداشتيم،  همه بد بوديم؛ و اين حرفها يعني اين كه او هنوز با آداب و رسوم اينجا آشنا نيست.
بايد بشود؟ شايد. براي اين كه نابودش نكنند.
او اولين نفر نيست
فريدون زندي اولين بازيكني نيست كه متولد كشور ديگري است. اما براي سرزمين پدري اش به ميدان مي رود. البته از حسين صدقياني شروع شد. استاد صدقياني همان كس كه فوتبال را به ايران آورد در بلژيك زندگي مي كرد و درس مي خواند، هرچند آنروزها كسي براي او دعوتنامه نفرستاد، اما صدقياني براي ايران آمد و تحولات آغازين فوتبال را بنا نهاد. سال ها گذشت، اوايل دهه پنجاه، خبر رسيد كه يك جوان چپ پا در تيم بوخوم آلمان بازي مي كند. آن روزها نه خبر از اينترنت بود نه ماهواره، براي اين كه از بازي هاي بوندس ليگا باخبر شوي بايد صبر مي كردي تا از تلكس ها خبر نتايج بازي ها برسد، ايرانياني كه از آلمان آمدند خبر آوردند در بوندس ليگا B كه آن زمان به صورت نيمه حرفه اي برگزار مي شد يك جوان ايراني الاصل گوش چپ تيم بوخوم است كه شوت هاي وحشتناكي دارد. بعدها برادرانش او را به تهران آوردند، محمدرضا عادلخاني؛ او در تهران ماند، بازيكن تيم ملي و استقلال شد و تيم ملي كشورمان با گل عادلخاني توانست تيم رژيم صهيونيستي را شكست دهد و قهرمان آسيا شود و امروز رسيديم به فريدون زندي. مي شود گشت و ايرانياني را جست كه عاشق مذهب و مملكتشان هستند.
وفريدون متفاوت
فريدون زندي از روز ۲۵ اسفندماه در تهران است، اين بار فريدون آشنايي كافي از تيم ملي كشورمان دارد و از ۲۵ اسفند تا ۵ فروردين زمان خوبي است كه او از لحاظ تاكتيكي نيز در تيم ملي حل شود، همان مشكلي كه در بازي بحرين ديده شد و فريدون به قول خودش بد بود. همين بازي بد از نگاه فريدون - كه البته از نگاه همه اهالي فوتبال بسيار اميدواركننده بود - باعث مي شود مقابل ژاپن زندي هماني باشد كه در بوندس ليگا است ، بازيكني تأثيرگذار، مثبت و تعيين كننده، تيم ملي ايران با سربازاني مانند فريدون، مهدوي كيا، هاشميان، دايي، نكونام و... به جام جهاني صعود مي كند. مطمئن باشيد.

گفت وگو با مرد محبوب اسپانيايي ها
به به تو برزيلي ديپورتيو!
010182.jpg

جهانگير كوثري- خاطرات خوش و افتخارآفرين ديپورتيولاكرونيا هميشه با نام يك برزيلي در هم آميخته است. «به به تو» پسرك خنده روي و موقري كه هميشه براي اين منطقه اسپانيا بازيكن محبوب و مشهور بوده و خواهد بود. گل هاي به ياد ماندني به به تو هنوز در خاطره ها باقي است. او اكنون مأمور استعداديابي و مديربرنامه ريزي بسياري از بازيكنان بزرگ است. ديدگاههاي او در مورد فوتبال امروز، برزيل، اسپانيا، رئال مادريد و تيم قديمي اش ديپورتيو خواندني است. «خوزه روبرتو دواليويرا گاما» يكي از قهرمانان نادري است كه هميشه براي كودكان بي سرپرست و مؤسسه هاي خيريه گام هاي مثبتي برداشته است و اكنون نيز در جهت كمك به زلزله زدگان تسونامي بيشترين تلاش را نموده است او را «به به» مي نامند، چون اكثر برزيلي ها با لقب هاي جاودانه در خاطرات و تاريخ فوتبال برزيل باقي مانده اند.
* ديدگاههاي به به تو در سن چهل سالگي تفاوت كرده است؟
- گمان مي كنم؛ نوسان عجيبي طي يك دهه گذشته با فوتبال بوده است. مثلاً فوتبال در جهان امسال نسبت به سال گذشته دچار كاهش كيفي محسوسي شده است. نسبت به سال هاي نه چندان دور نيز شما ستاره هايي چون مارادونا، پلاتيني و فان باستن را نمي بينيد. اكنون تعداد اين بازيكنان محدود شده است و به راحتي مي توانيد تعداد آنها را بشماريد.
* پس سطح فوتبال در دوره هاي گذشته بالاتر بوده است.
- بله، در حال حاضر بازي هايي كه برگزار مي شوند، گاهي بسيار خشن، زشت و حتي كثيف است. شايد دليل اين امر، اهميت دادن بيشتر به قدرت بدني و بازي فيزيكي است و مهارت هاي فردي و تكنيك كمي رنگ باخته است. در واقع تماشاگران كمتر از بازي لذت مي برند و براي تماشاي صحنه هاي زيبا بيش از اندازه انتظار مي كشند. در حالي كه در فوتبال امروز و با اين امكانات مربيان به بازيكنانشان چنين مي گويند: «هرگز بازيكنان حريف را تنها نگذاريد!» يا «به رقبا اجازه ندهيد بازي كنند.» در آن دوره اي كه بازي مي كرديم، مهاجمي بي قرار بودم و هميشه با مدافعان، جنگي تمام عيار داشتيم، اما هميشه بازي هاي زيبايي را خلق مي كرديم. در اسپانيا بسياري از بازيكنان سعي مي كردند اعصابم را بر هم بريزند و از اين رو از الفاظ خاصي استفاده مي كردند، اما هرگز كنترلم را از دست نمي دادم.
* كدام بازيكن بيش از همه اعصاب شما را تحريك مي كرد و يا به عبارتي ديگر، شما را تحت تأثير قرار مي داد؟
- فرناندو ردوندو!  هرگز نتوانستم وضعيت او را درك كنم، چرا كه بازيكني بسيار باتجربه بود. ردوندو بارها از الفاظ زشت استفاده مي كرد، براي نمونه به مائوروسيلوا مي گفت «ميمون» ! تمام بازيكنان حاضر در لاليگا از وضعيت وي بسيار عصباني و ناراضي بودند. در يكي از ديدارها به من گفت پايت را خواهم شكست، در جوابش گفتم بهتر است دهانت را ببندي و آرام باشي!  با توجه به اين كه در ابتداي راه بود و استعداد بالايي داشت، چنين توصيه اي به وي كردم!  البته همگان ديدند او در ادامه حرفه ورزشي اش، بابت تحريك رقبا، تاوان سنگيني پرداخت و به خاطر شكستگي پايش، مجبور به كنار گذاشتن فوتبال شد.
* بحث را به دپورتيوو لاكرونيا عوض كنيم. چه خاطراتي از اين باشگاه داريد؟
- اتفاقات بسيار خوشايندي را تجربه كردم، لاكرونيا بسيار شگفت انگيز است و آن را خانه خود مي دانم!  همزمان كه به آنجا سفر مي كنم، ميهماني بزرگي برپا مي شود!  دوستان زيادي در اين شهر دارم: مائوروسيلوا، جوكيچ، كلاديو و... دقيقاً  مانند خانواده اي بزرگ هستيم. ويلايي زيبا در خليج ريازور دارم و همزمان كه به گاليسيا مي روم، احساس خوبي پيدا مي كنم. از خشونت كنوني در برزيل بسيار مي ترسم و از اين رو گمان مي كنم فرزندانم در اروپا، شرايط بهتري را تجربه خواهند كرد.
* دپور را در فصل جاري، چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- تركيب كلي تيم بسيار خوب و عالي است، اگر در تيمي با اين بازيكنان هم بازي بودم، در هر فصل، چهل گل به ثمر مي رساندم. والرون، نمونه بسيار خوبي از يك بازيكن كامل است. فصل گذشته، شرايط استثنايي بود، خصوصاً در ليگ قهرمانان، اما نتايج اين فصل، حقيقتاً   غيرقابل انتظار بودند. به طور كلي با شيوه بازي دپور، چندان موافق نيستم و اين رويه را نمي پسندم. دپور خيلي دفاعي بازي مي كند تا گل هاي كمي دريافت كند، اما متأسفانه شمار گل هاي خورده دپور در فصل جاري، بسيار مأيوس كننده بود!
* سوپر دپور گذشته مي تواند دوباره ظهور كند؟
- دپور اواسط دهه نود، انرژي غيرقابل باوري داشت. فقط به حمله فكر مي كرديم و از اين رو همواره بازي هاي تماشايي را به هواداران عرضه مي نموديم، به همين خاطر هم بود كه براي نخستين مرتبه ما را سوپر دپور لقب دادند. جام حذفي و سوپر جام اسپانيا را فتح كرديم، اما هرگز موفق نشديم قهرماني لاليگا را تجربه كنيم.
البته خوشبختانه دپور در ادامه موفق شد به اين مهم نيز نائل آيد، هر چند به زيبايي دوران  ما، بازي نمي كرد كه البته با توجه به حضور بازيكناني مستعد، بسيار عجيب جلوه مي كرد، استعدادهايي كه جالنيما و مائوروسيلوا، سرآمدشان محسوب مي شدند. تيم كنوني دپور از مجموعه زمان من بسيار كاملتر است. هنوز به ياد دارم تنها يازده بازيكن خوب در اختيار مربي بودند، مشكل اصلي به نيمكت ذخيره ها برمي گشت كه فاصله زيادي با نفرات اصلي داشتند. اگر ما اين تركيب را در آن برهه داشتيم به افتخارات زيادي مي رسيديم، آن زمان كه به عضويت دپور در آمدم، باشگاه تنها دو هزار هوادار رسمي داشت.
* جايگاه شما در تاريخ باشگاه دپورتيوو كجاست؟
- خود را يكي از عوامل مهم و مؤثر در پيشرفت باشگاه مي دانم و گمان نمي كنم در اين زمينه، ترديدي وجود داشته باشد. براي ثابت شدن اين ادعا نيز مي توانيد از مردم شهر و هواداران دپور، سئوال كنيد. آخرين ديداري كه براي دپور انجام دادم، مانند آخرين ديدار زندگي ام بود، هرگز آن را از ياد نخواهم برد. مقابل بارسلونا قرار گرفته  بوديم و حريف با دو گل پيش افتاد كه با دو گل من، نهايت بازي به تساوي كشيده شد. پنج دقيقه مانده به پايان بازي، تعويض شدم و هواداران به نحو غيرقابل انتظاري، مرا مورد تشويق قرار دادند. هرگز آن بازي را فراموش نخواهم كرد.
* براي ظهوردوباره سوپر دپور، چه توصيه اي مي توانيد به لندوئيرو نماييد؟
- بازيكنان برزيلي را به ريازور فرا بخواند. مائوروسيلوا، دوناتو و من، عملكرد خوبي داشتيم و راه را براي ورود ديگر بازيكنان برزيلي هموار ساختيم. آنها در دنيا، بهترين محسوب مي شوند و مي توانند تضميني براي موفقيت محسوب شوند. برزيل تنها كشوري در دنياست كه پنج مرتبه جام جهاني را فتح كرده، نمايش ارائه شده از سوي برزيلي ها، بهترين گواه براي اثبات ادعاهايشان است. به زودي با لندوئيرو صحبت خواهم كرد و چند بازيكن بسيار خوب را به وي معرفي خواهم نمود كه قادرند شرايط كل مجموعه را بهبود بخشند.
* دليل ناكامي هاي اخير دپور را چه مي دانيد؟
- لندوئيرو به من گفت، بزرگترين مشكل به خريد بازيكنان جديد برمي گردد كه البته در كل قاره به نوعي معضل بدل شده و دليل اصلي آن، شرايط نابسامان اقتصادي است. اگر تيمي بخواهد بهتر شود بايد خون تازه اي در رگ هايش به جريان در آيد و دپور نيز از اين قاعده مستثني نيست، اما آنها تابستان هيچ مهره جديدي به خدمت نگرفتند.

|   اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   علم  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |