يكشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۳
گزارشي از همايش علمي- كاربردي توسعه محله اي تهران
احياي هويت محله اي
010860.jpg
عباس اسدي
همايش علمي- كاربردي توسعه محله اي با اين هدف پا گرفت تا چالش ها و نارسايي هاي از ميان رفتن روح و روان محله اي را آسيب شناسي و آفت زدايي كند، همشهري محله به عنوان يك پروژه فرهنگي- اجتماعي، آموزشي و اطلاع رساني به ميدان آمده است تا هويت هاي از دست رفته محلات را بازيابد. استعدادها، توانمندي ها و خلاقيت هاي گم شده را بازشناسد و در راه هويت بخشي به محله ها هزينه كند. همشهري محله به عنوان تريبون سخنگو با مردم و شهروندان اگر از ساختار منطقه اي و جغرافيايي خارج شده و به هويت محله اي، با تكيه بر خرده فرهنگ ها و سنت هاي رايج در هر محله رو كند به طور قطع مي تواند ابزار مناسبي براي دستيابي به هويت هاي از كف رفته و باز توليد روابط و ارتباطات عاطفي و اخلاقي ميان شهروندان و در نهايت يار و مددكار مديريت شهري شود. همايش علمي- كاربردي توسعه محله اي و چشم انداز توسعه پايدار شهروندان اكنون در تهران آغاز به كاركرده است تا هويت و فرهنگ محله اي را بازشناسد، مديريت توسعه محله اي را شناسايي كند، مديريت شهري را براساس ايجاد و توسعه نهادهاي محله اي همكار باشد و ظرفيت هاي اقتصادي محله ها را وارد كارزار كند و در نهايت الگوي توسعه فضاي محلي در ساختار شهري را در اختيار برنامه ريزان شهري قرار دهد. مطلبي را كه مي خوانيد به اين همايش پرداخته و ضرورت هاي آن را براي كاركردي ساختن اين مقوله يادآور شده است.
توسعه محله اي چيست؟ اين مفهوم از كجا زاده شده است؟ نگرش  همايش به كاركرد جوان ها و نقش آفريني آنها در چه حدي است؟ پرسش هايي است كه دكتر قانعي راد رئيس شوراي علمي همايش به آنها پاسخ گفته است،وي مي گويد: توسعه محله اي يك مفهوم جديد است. هرچند ما مفهوم «محله» يا مفاهيم مشابه آن را در طول تاريخ زياد داشته ايم، ولي خود «توسعه محله اي»  كه ما براي ترجمه لغت «community» به كار مي بريم مفهوم جديدي است. برخي معتقدند براي ترجمه صحيح تر اين لغت «توسعه اجتماعات محله اي» مناسب تر است، چرا كه محله يك چهارچوب فضايي را تشكيل مي دهد و بيشتر به يك مكان ارجاع دارد، در حالي كه ما در مفهوم توسعه محله اي به توسعه يك مكان به تنهايي نظر نداريم. آنچه هدف ماست توسعه دادن اجتماعي است كه در بطن اين محله زندگي مي كند. وي مي افزايد:ما هميشه در جامعه امروز با مفاهيمي روبه رو هستيم، مثل توسعه اقتصادي، به معناي افزايش توليد ناخالص داخلي يا درآمد سرانه يا مفاهيم ديگري چون توسعه سازمان هاي دولتي يا بهبود سازمان هاي دولتي و...عمدتاً مي بينيد در صد سال اخير تأكيد و محور توسعه زيرساخت هاي اقتصادي و اجتماعي و... بوده است. ما وقتي از «توسعه انساني»  حرف مي زنيم (مفهومي كه سازمان ملل متحد خيلي آن را به كار مي برد و روي آن تأكيد دارد) با توسعه انساني به عنوان يك فرد و با ملاك هايي مثل تحصيلات، بهداشت فردي يا درآمد سرانه و... روبه رو هستيم كه كاملاً جنبه فردگرايانه دارد. درست است كه در نهايت اين افراد مختلف، اجتماعي را تشكيل مي دهند، اما در هيچ كدام از اين مفاهيم به خود اجتماع پرداخته نشده است.
در حقيقت انسان در تنهايي خودش در آن الگوي توسعه مدنظر است. به نظر مي رسد حالا ما به نقطه اي رسيده ايم كه تصميم داريم انسان را از تنهايي و انزوايي كه روز به روز هم گسترش پيدا كرده بيرون بكشيم. چون به يك بحران در جامعه رسيده ايم كه ريشه اش را در همان انزواي انسان ها مي بينيم؛ مثل بحران خشونت، بزه و دور شدن از اخلاق.
دكتر قانعي راد درباره كاركرد اجتماع مي گويد: نمي گوييم انسان به عنوان فرد اهميت ندارد، چرا كه انسان به عنوان فرد داراي حق است ولي آنچه از آن غفلت شده اين است كه اجتماعات هم براي خودشان صاحب حقوق و توانايي هستند، كه اتفاقاً اين توانايي از توانايي بازار يا دولت براي پيشبرد جامعه و توسعه يافتن كمتر نيست. ما در مفهوم توسعه اجتماع محله اي چيزي را كه مي خواهيم توسعه بدهيم خود آن اجتماع محله اي است.
ما در جامعه شناسي هم با دو نوع اجتماع كه روبه روي هم قرار دارند، طرف هستيم. فرض بر اين بود كه «community» متعلق به جامعه پيش مدرن است. جايي كه عواطف حاكميت دارد و خويشاوندي حاكم است، يا پيوندهاي ميان گروه هاي همسايگي يا مثلاً يك روستا. اينها واحدهاي ماقبل مدرن تلقي مي شد كه پيوندهاي خوني و پيوندهاي مبتني بر مكان هاي جغرافيايي خاص در آنها غلبه داشت. در مقابل، گروهي از آدمها كه به شيوه عقلاني اعتقاد داشتند آمدند و هدفي را براي خودشان تعيين كردند و براساس آن سازمان هايي را تشكيل دادند. اينجا بود كه مفهوم «اجتماع» كم كم فراموش شد.
در عرض سال هاي طولاني، براساس اين الگو سازمان هاي عقلاني تشكيل شد ولي كم كم متوجه شدند به تعبير «ماكس وبر»  اين سازمان هاي عقلاني تبديل شده به «قفس هاي آهني»  كه انسان ها را در درون خودش زنداني كرده است. اينكه اين سازمان هاي عقلاني در خدمت نيازهاي انسان قرار بگيرند و در خدمت تحقق سعادت انسان باشند در حقيقت تبديل به زنداني مي شوند كه انسان ها در آن احساس خفگي مي كنند و از طرف ديگر آن «community» چيزي نيست كه بشود از ميان ببريم. شايد بتوان آن را محدود كرد يا به گوشه اي راند، ولي نمي شود انكارش كرد. مثلاً خانواده يا ساختارهاي محله اي و خويشاوندي، طي اين سال ها در پشت مفاهيم جديد تضعيف شد، ولي هميشه وجود داشتند و از قضا در همان دوران هم كاركردهايي داشتند.چون انسان صرفاً ابزاري براي كار و توليد نيست يا مهره اي درون يك سازمان، بلكه آدمي نياز به معاشرت و ارتباط دارد و اين ارتباط حدود زيادي از زندگي او را تشكيل مي دهد و ما آمديم او را از بستر اجتماع به بهانه خوشبختي و سعادت بيرون كشيديم و او دچار انزوا و تنهايي شد و تصور شد به انسان خدمت شده خدمتي كه خودش در آن نقشي ندارد. يعني خودش نيست كه تعيين مي كند به چه چيز نياز دارد و چطور بايد به آنها برسد و چه برنامه  هايي براي رسيدن به آنها بايد طراحي شود، بلكه ما نيازها را به شيوه بوروكراتيك تشخيص مي داديم كه حتي ممكن بود اين نيازها از طريق يك پژوهش علمي و ميداني به دست آمده باشد. اما ما خودمان تحقيق مي كرديم و برنامه مي ريختيم و اجرا مي شد. نهايتاً انسان احترام يك ارباب رجوع را در اين نظام اجتماعي خواهد داشت. ارباب رجوعي كه سازمان ها بايد به آنها خدمت كنند.
010836.jpg
دكتر قانعي راد درباره تأثيرات اجتماعي توسعه محله اي بر آسيب هاي اجتماعي مي گويد: بستر واقعي رخداد بزه ها و جرايم و آسيب ها و انحرافات يا در درون خانواده است، يا محله ها و مدارس. در سطوح فردي كه انسان ها زندگي مي كنند مناسبت ها و فرهنگ هايي وجود دارد كه گاه منجر به رفتارهايي مي شود كه ما مي گوييم بزه. بحث اصلي اين است كه چرا اين بزه رخ داده است؟ از نظر جامعه شناسي يكي از اصلي ترين ريشه هاي جرايم اجتماعي در فقدان همبستگي است. يعني آدم ها موقعي دچار انحرافات اجتماعي مي شوند كه در يك گروه اجتماعي همبسته نباشد. البته بماند كه گاهي گروههاي مجرم هم مي توانند گروه همبسته ايجاد كنند كه بحث جدايي است. ولي تا وقتي نوجوان يا جوان يكپارچگي خانوادگي دارد و در محله و جمع همسايگان مشاركت فعال دارد، عليه آنها كاري نمي كند و سعي مي كند با آن بستر فرهنگي، خانوادگي و ... ارتباطش را حفظ كند. پس مشكلاتي كه الان در جامعه داريم - و جدي است _ ريشه اش در انسجام وگسستگي اين همبستگي است. اينكه جوان ها چرا دچار رفتارهاي آسيب گونه يا آسيب زا شده اند بايد در همين قطع ارتباط جست وجو شود. حال چه قطع ارتباط با كشور و سرزمينشان، چه با پدر و مادرشان كه لاجرم اقتدار تربيت آنها را از جامعه و خانواده سلب مي كند.پس با نگاه جامعه شناختي مي توانيم اين رويكرد را داشته باشيم كه با تقويت روابط اجتماعي مي توانيم ميزان سازگاري نسل جوان با فرهنگ جامعه را افزايش دهيم.
وي درباره رويكرد همايش به كاركرد جوانان و نقش پذيري آنها مي گويد: در اكثر برنامه ريزي ها بايد جوان ها را مخاطب قرار دهيم و هدف بهبود وضعيت آنها باشد.
البته گاهي مي گويند بهتر است براي فرهنگ سازي يكسري الگوهاي مشخص را تعيين كنيم و آنها را به جوان ها معرفي كنيم و آموزش بدهيم، اما نگاه ديگر اين است كه بياييم اجتماعات را تقويت كنيم، آنها خودشان مي دانند كه چطور جوان ها را تربيت كنند. يعني بياييم بستري را كه بچه ها در آن بزرگ مي شوند غني كنيم.
البته براي مبارزه و شناسايي انحرافات اجتماعي، خود اجتماعات محله اي برنامه ريزي كنند و اگر جرمي رخ داد در شناسايي، نظارت و رسيدگي به آن نقش داشته باشند. حالا ممكن است اين انحرافات طلاق يا اعتياد باشد، يا حتي اختلافات آدم ها در همسايگي با هم. ما بياييم ريشه اينها را در بستر مناسبات ملموس آدم ها پيدا كنيم و در زندگي معمولي شان به آنها نقش بدهيم تا خود آنها مسائل را تشخيص داده و برايش برنامه ريزي كنند.
دكتر قانعي راد درباره حد اختيارات شوراي محلي مي گويد: در فرهنگ ما به طور تاريخي نوعي وابستگي مردم به دولت همواره وجود داشته. درست است در كشوري مثل ايران كه دولت با منابع ملي، مثل نفت، پيوند دارد بايد خدماتي نيز به مردم بدهد،  ولي اين ايده كه ما بايد خدمت پذير باشيم و دولت خدمت رسان، ما را وابسته مي كند. باعث مي شود ما توانايي هايمان را نشناسيم و خودمان را باور نكنيم و منتظر باشيم همواره نيرويي بيرون از ما به ما كمك برساند.
ريشه اين تفكر در استبداد تاريخي كشورمان است. دولت هاي مهاجمي مثل مغول و... كه آمدند و منابع ملي ما را در دست گرفتند، طبيعي بود مردم منتظر باشند كمي از آن امكانات را دريافت كنند، پس حالا كه بحث اين است كه همه چيز گروه هاي مختلف مردم هستند و بايد خودشان براي خودشان برنامه ريزي كنند، اين وابستگي تاريخي مانع است و بايد با آگاهي از اين وضعيت بيرون آمد. وي همچنين مي گويد: جامعه شناسان گفته اند Community مربوط به جامعه سنتي است. چون به گونه اي آن را تعريف كرده اند كه به فرد اهميتي نمي دهد، تنوع نمي پذيرد و به نوعي اقتدارگرا است و عقلانيت را از بين مي برد، پس ميِ آيند عقلانيت را انتخاب مي كنند. ما معتقديم ميان اين دو مفهوم مي توان پل زد و رفتن به سمت Community به معناي ناديده گرفتن عقلانيت نيست. يعني رفتن به سمت پيوندهاي اجتماعي و همبستگي اجتماعي به معناي ناديده گرفتن حقوق فردي نيست. اين تقسيم بندي ها كه ما در ذهنمان كرده ايم بايد مورد ترديد قرار بگيرد. پس اگر ما بخواهيم از Community مفهوم سنتي را ارائه دهيم با مقتضيات جامعه امروز سنخيتي نخواهد داشت و بعد به شكست مي رسد. ما مي خواهيم از امكاناتي كه مغفول مانده استفاده كنيم بدون آنكه آن بعد ديگر را ناديده بگيريم.
همان طور كه لازمه آدم ها گاه تأمل در نفس و خلوت عارفانه است، كارگروهي كردن و با هم بودن هم نياز ديگري از زندگي بشري است. اين دو بعد را بايد با هم ببينيم و بستر واقعي كه مي تواند فرهنگ مدني و آموزش مدني را گسترش بدهد در همين بستر مناسبات اجتماعي ايجاد مي شود. حالا بايد تعريف كرد اين بستر ملموس كجاست، كه خود بحث مفصل ديگري را مي طلبد.
سرمايه هاي اجتماعي
دكتر زكريا يازرلو رئيس مركز مطالعات و تحقيقات اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران درباره دستيابي به سرمايه هاي اجتماعي از طريق توسعه محله اي تهران مي گويد:امروزه در دانش و كنش نظام مند و كارآمد، مديريت شهري معطوف به حضور شهروندان شريف در فرآيند تصميم سازي، تصميم گيري، طراحي و اجراي برنامه هاي كارآمد و اثربخش اصلي اجتناب ناپذير است و اعتماد، همبستگي و مشاركت را كه از شاخص هاي سنجش پذير سرمايه  اجتماعي است، براي پيش برد طرح هاي شهري ممكن مي سازد. استيفاي حقوق، انجام تكاليف و وظايف و ايفاي نقش شهروندي، توسعه مهارت هاي زندگي اجتماعي و شهروندي همراه با تنظيم تعاملات منطقي نيازمند به اراده اي است كه با توسعه سرمايه اجتماعي، امكان وقوع مي يابد.
دستيابي به رويكردهاي نوين، متضمن «خود مديريتي شهروندان» در امور متنوع مديريت شهري، امور كالبدي،  فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، حمل و نقل، ايمني و امنيت و تلاش براي زيست مطلوب، سالم و توأم با محيطي دلپذير و سرشار از آسايش و آرامش براي زندگي شهري است كه با حضور سازمان يافته و فعال شهروندان شريف در فرآيندهاي مديريت شهري امكان مي يابد.
وي همچنين مي افزايد: بدون ترديد، فاخرترين كاركردها و نمادهاي فرهنگي _ هنري در جامعه اسلامي آن بخشي تلقي مي شوند كه آفرينندگان آن شهروندان هستند و به واسطه آن هويت فرهنگي خويش را مي نمايانند. حفظ و فزوني غناي هويت فرهنگي نه تنها مشاركت بلكه حضور پيوسته و نظام مند شهروندان عزيز را در طراحي و توليد فرآورده هاي فرهنگي لازم مي سازد.
افزايش تعلق اجتماعي، ايجاد استحكام پيوندهاي اجتماعي و مشاهده پيوسته نظم اجتماعي در همه شئونات مديريت و سكونت شهري صرفاً با اراده و خواست شهروندان شريف ممكن خواهد بود.
همچنين تأمين انبوهي از زيبايي ها در گستره شهر صرفاً با حضور منسجم، منظم و نظام مند شهروندان محترم آشكار مي شود و همايش مأموريت دارد تا با هم انديشي فرهيختگان، نخبگان، كارشناسان و مديران آگاه و متعهد مديريت شهري كه دغدغه خدمت مطلوب و مقبول را دارند به مهندسي اهم مسائل راهبردي دست يازد و براي حل آنها با ابتناي به نتايج تحقيقات ملهم از آموزه هاي ديني و علمي و بهره مندي از تجربه هاي بين المللي مدد گيرد.
دكتر يازرلو درباره تأثير كاركرد شوراي اسلامي شهر تهران در اين خصوص مي گويد: با استقرار شوراي اسلامي شهر، مبتني بر قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، گام مهمي در سپردن كار مردم به دست مردم صورت گرفت. و وجه جمهوريت نظام اسلامي تجلي بيشتري يافت، ولي ضرورت دارد اين اقدام با يك گام ديگر در جهت استقرار شوراهاي محلي تكميل شود.
عنايت داريد شوراي اسلامي شهر و مديران شهري در كلان شهر تهران به دليل تنوع، پيچيدگي، انبوه كاركردهاي نوين شهري، جمعيت انبوه و وسعت جغرافيايي، علي رغم تلاش روزافزون و ارزشمند نمي توانند دامنه فعاليت و كاركردهاي برنامه ريزي، سازماندهي و مديريت خود را به حلقه هاي پايين دست كه محلات را در بر مي گيرد گسترش دهند و به همين خاطر وجود شوراي شهر و توسعه محله اي تكميل يك ظرفيت شهري و مديريتي است كه حلقه خدمت را كامل مي كند.
مدل هاي توسعه محله اي
محله را مي توان تحت عنوان گروهي از مردم تعريف كرد كه نه تنها در يك منطقه زندگي مي كنند، بلكه داراي منافع، علائق و تجارب يكسان نيز هستند و اغلب به مسائل محله اي كه در آن زندگي مي كنند علاقه و توجه نشان مي دهند.
اغلب وقتي افراد براي مدتي در يك خيابان يا محله زندگي مي كنند با يكديگر و با مسائل اطراف خود آشنا مي شوند. كودكان يك محله اغلب به يك مدرسه مي روند و در اغلب موارد با همديگر بزرگ مي شوند و در تجارب مشابهي شريكند. در بعضي موارد بزرگسالان ممكن است با همديگر همكار باشند و اغلب اعضاي يك محله به يك پزشك يا دندانپزشك يا يك بيمارستان مراجعه مي كنند و از خدمات و امكانات عمومي مشتركي استفاده مي كنند.
در ميان يك محله اغلب مسائل و مشكلاتي بروز مي كند كه نيازمند توجه است. براي جهت بيان اين مشكلات و چگونگي حل آنها، پروژه ها و برنامه هايي ارائه نموده كه درباره آنها بحث و مناقشه وجود دارد.
۱- «مدل برنامه ريزي اجتماعي» ۲- «مدل توسعه محلي» و ۳- «مدل كنش اجتماعي- محلي» هر سه مدل بدون توجه به ارائه راه حل هاي ارائه شده از طرف آنها يك هدف مشترك را دنبال مي كنند كه عبارت است از حفظ و بهبود شرايطي كه بر زندگي محلي تأثير مي گذارد.
برنامه ريزي اجتماعي
برنامه ريزي اجتماعي مدلي از توسعه است كه مي توان آن را به عنوان ارائه راه حل و انجام خدمات «براي جامعه» توصيف كرد. اگر سازمانهاي دولتي بر اين باور باشند كه محله امكان حل مشكلات خود را به روشهاي ابداعي و انتخابي ندارد با روش هايي كه از نظر اين سازمانها ضروري به نظر مي رسد براي حل اين مشكلات مداخله مي نمايند.در ابتدا وضعيت محله با استفاده از روش هاي تحقيقي و پژوهشي و آماري ترسيم مي شود تا بتوان از اين طريق عمده ترين مشكلاتي كه جماعت با  آن روبه رو است را مشخص نمود. سپس برنامه اي جهت حل اين مشكلات طراحي و به اجرا گذاشته مي شود.در برنامه ريزي اجتماعي دولت زماني را جهت رسيدن به اهداف برنامه معين مي كند تا در نهايت وضعيت زندگي محله را بهبود بخشد.در اين مدل برنامه ها و طرح ها از طرف سازمانهاي دولتي ابداع مي شود و در اين طرح ها مشكلات محله، راه حل مشكلات و اهداف از ديدگاه سازمانهاي دولتي تعريف مي شود.
مدل توسعه محله اي
هدف توسعه محلي بهبود بخشيدن شرايط زندگي محله به وسيله تشويق اعضاي محله كمك به يكديگر و ارائه راه حل و انجام خدمات «توسط افراد محله» و همكاري با يكديگر است كه در نهايت منجر به بهبود شرايط محله اي است كه اعضا در آن زندگي مي كنند.
«شهروند فعال» نقطه كانوني در ارائه راه حل هاي مبتكرانه براي توسعه محله است،به وجود آوردن كميته ها، سازمانهاي داوطلبانه و خيريه، ايجاد گردهمايي جهت بحث و تصميم گيري درباره مشكلات محله، نيازها و نظرات اعضاي محله و همسايگان، تشكيل شوراهاي محلي مرتبط با يكديگر ؛ اعضاي محله را تشويق به مشاركت در مسائل محله مي كند و آنان را قادر مي سازد كه نقش فعالي در شرايط و عواملي كه زندگي فردي و جسمي آنان را به عنوان افراد يك محله تحت تأثير قرار مي دهد، داشته باشند.
در ابتدا دولت مي تواند مبلغي را جهت كمك به راه اندازي برنامه هاي محله فراهم نمايد، ولي پس از آن فراهم نمودن مبالغ مورد نياز به عهده افراد محله واگذار مي شود كه مي تواند از راههايي نظير جمع آوري اعانه، كمك هاي نيكوكارانه و يا توسط سازمانهاي داوطلب جمع آوري شود. تأكيد اصلي در اين مدل بر خودياري، كمك متقابل، ايجاد همبستگي در ميان اعضاي محله و همسايگان و گسترش ظرفيت محله براي حل مشكلات خود است. در اين مدل اعضاي محله مي توانند خود را به عنوان ارائه كنندگان طرح براي حل مشكلات نشان داده و وجود خود را ابراز دارند. در اين مدل اعضاي محله تشويق مي شوند تا به عنوان تصميم گيرندگان سياست محلي ابراز وجود نموده و مداخلات خود را در طرح ها و برنامه هاي محله افزايش دهند. توسعه محلي به توسعه اجتماعي و اقتصادي توجه دارد.
مدل كنش اجتماعي- محلي
اين مدل معمولاً به مدل كشمكشي معروف است. اين مدل را مي توان به مثابه واكنش محله به كارهايي كه در آن محله انجام مي گيرد، توصيف كرد. تصميمات دولت كه از نظر افراد محله غيرضروري تشخيص داده مي شود، طرح هاي اجباري برخي گروه ها، تأسيسات و تغييراتي كه براي افراد محله ناخوشايند است و بسياري ديگر از عواملي كه بر كنش افراد محله مي تواند تأثيرگذار باشد.
كنش اجتماعي خود را در مبارزه، اعتراض، تحصن، عريضه نويسي بروز مي دهد. هدف كنش اجتماعي ايجاد قدرت است و برنده الزاماً طرفي است كه قدرت بيشتري دارد. كنش اجتماعي عليه كساني صورت مي گيرد كه علاوه بر قدرت از پشتيباني قانون نيز برخوردار مي باشند.

نگاه امروز
بازتوليد مشاركت مردم
در تهران چه گذشت كه هويت هاي محلي اندك اندك رنگ باخت و جاي خود را به انگاره هاي غربت نشيني و بي هويتي داد، تركيب جمعيت محله ها چرا زودتر از هميشه دستخوش تغيير و تحول شد، خاطره ها رنگ باخت و بچه محل ها با يكديگر بيگانه و نامأنوس شدند.تشكل هاي غيردولتي محلي بيش و پيش از آنكه هويت خود را از محله ها بگيرند و از معتمدين و سرشناس هاي محله، گرايش هاي فكري، سطح و اندازه تحصيلات و طبقه اجتماعي را ملاك قرار دادند و پرچم   N.G.O به دست گرفتند.
انجمن هاي شوراياري كه مي توانستند عمق و جهت و مسير حركت حل و رفع مشكلات را بنمايانند و تابلو راهنما باشند به تشكيلات حمايت گر مقطعي مديران تبديل شدند و از هويت و كاركرد اصلي خود دور ماندند، هويت هاي منطقه اي، ناحيه اي و مرزهاي جغرافيايي چرا جايگزين پلاك و شناسنامه محلات شدند، پويايي و شادابي و مشاركت محله اي چرا جاي خود را به عنوان ساختگي خشك و سرد و بي روح داد.
در برنامه ريزي اجتماعي هرچند كه قصد بهبود شرايط زندگي براي محله وجود دارد اما به نظر مي رسد كه به افراد محله اختياراتي داده نمي شود. درواقع به جاي حمايت كردن از برنامه هاي محلي براي محله تصميم گيري مي شود تا حدي كه در اين برنامه ها به افراد محله گفته مي شود چه كاري و چگونه بايد انجام دهند. اين روش وابستگي به دولت را در زمينه هاي گوناگون به وجود مي آورد تا حدي كه در بعضي موارد دولت تصميم مي گيرد كه اين وابستگي را قطع نمايد.
براي موفقيت برنامه هاي تدويني، درگير ساختن حداكثر ممكن افراد محله در اين برنامه ها اهميت اساسي دارد تا اولويتها شناسايي شده و راه حل هاي مؤثر براي حل مشكلات پيش بيني شود. با توجه به اينكه در اكثر برنامه ريزي هاي اجتماعي زمان عامل مهمي براي دستيابي به اهداف برنامه است، متأسفانه هيچ گونه پيش بيني و تداركي براي اين عامل در برنامه هاي بلند مدت صورت نمي گيرد. از طرفي در برنامه ريزي هاي اجتماعي پيش بيني نمي شود كه اگر اهداف برنامه تحقق نيابد، جهت كاهش تأثيرات منفي چه كارهايي بايد انجام داد.
به نظر مي رسد كه مدل توسعه محلي ثمربخش ترين مدل براي همكاري افراد محله با يكديگر و تشويق افراد براي شركت فعال جهت رفع نيازها و خواسته هاي محله است. همكاري افراد يك محله استحكام محله را افزايش مي دهد در صورتي كه در برنامه ريزي اجتماعي كه دولت براي محله كاري را انجام مي دهد اين استحكام رو به ضعف مي رود. مدل توسعه محلي استقلال محله و قابليت مقاومت در برابر مسائل و كنترل عواملي كه بر زندگي افراد محله تأثير مي گذارند را به وجود مي آورد.مدل كنش محلي- اجتماعي اگرچه در بعضي موارد مؤثر است اما غيرقابل كنترل مي باشد و در مجموع مدل ثمربخشي نيست. قدرت گيري محله در اين مدل با هيچ مدل ديگري قابل قياس نيست اما اگر اهداف، رسائل و عوامل در اين مدل مشخص نباشد مدل بسيار متناقضي است.
به نظر مي رسد كه استفاده از هر كدام از اين مدلها در موقعيت خاص بسيار سودمندتر از استفاده از تنها يك مدل  باشد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |