دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۳
فرهنگ
Front Page

نفيس ترين قرآن چاپي ايران «مصحف ايران»
هزار سال عاشقي
010914.jpg
عكس: عطاءالله طاهركناره
محمد ياسر زفرقندي
هزار سال عاشقي، چيز كمي نيست، هزار سال دلبري، هزار سال دل سپردن به كلامي ازلي و ابدي، هزار سال دل بردن كلمة الله...
آري هزار سال يعني از قرن چهارم تا چهاردهم هنرمندان جان سوخته و فراخوانده ايراني كه با خط، تذهيب، نگارگري، قاب بندي و تجليد مي خواسته اند تنها خادمان كوچكي در آستانه قرآن شمرده شوند و از ديرباز تا به حال در گوشه و كنار موزه هاي مختلف در خاموشي نشسته بودند، يكباره در مصحفي واحد دوباره جان گرفته اند، آسمان هم يادش مي آيد كه گفته بودند« انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»
ترك و فارس، كرد و خراساني، لر و بلوچ، شافعي و شيعه، حنفي و حنبلي همه بوده اند همه، از قرن چهارم تا قرن چهاردهم عاشقانه دست به دست هم داده اند تا امروز در «مصحف ايران» ما جاودانگي كلمة الله را در قرن ها هنر ايراني به تماشا بنشينيم، قرن ها سرسپردگي جان هاي هنرمند ايراني در آستان جانان، مصحف ايران پيوند زمين و آسمان است و اما چگونه اين پيوند در تابلويي ملكوتي كه اكنون پيش روي ماست امكان دارد حديث مفصلي دارد كه از نظرتان خواهدگذشت.

«نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت...»
از مجموعه بسياري از آيات قرآني و تفاسير صحيح آن اينچنين برمي آيد كه پيامبر اسلام با خواندن و نوشتن آشنايي نداشته اند و هيچ سابقه اي در خواندن و نوشتن نيز از ايشان در دست نيست. اما اين وضعيت به طور كلي نيز بر آن روزگار شبه جزيره عربستان حاكم بوده و به ناگزير پيامبر(ص) در هنگام نزول قرآن غير از حفظ خود و حفاظي كه از صحابه بوده اند از معدود كساني از مسلمين كه توانايي خواندن و نوشتن داشته اند نيز براي نگارش قرآن استفاده كرده تا به اين ترتيب در صيانت و حفظ كلمات الهي نهايت توجه و دقت شود. در تاريخ قرآن و علوم قرآني اسامي كتاب وحي آمده است كه موفق ترين آنان علي(ع) و زيدبن ثابت به خاطر ملازمت بيشتر در همراهي رسول خدا، معرفي شده اند. ضمن اين كه حضرت علي(ع) و زيد از حافظان قرآن نيز بودند. به هر صورت بعد از وفات حضرت محمد(ص) و گسترش اسلام در سرزمين هاي مختلف و به تبع لزوم نشر و گسترش مفاهيم و فرهنگ قرآن به عنوان اساسي ترين دستورات و لب لباب اسلام _ همانطور كه پيامبر در حديث ثقلين به آن اشاره كرده بود _ لازم بود تا قرآن به صورت مكتوب گسترش پيدا كند، همچنين باز در همان زمان حضرت علي(ع) و به فرمان ايشان است كه ابواسود دوئلي به اعراب گذاري و نقطه گذاري همه آيات قرآن پرداخت تا آيات همچنان در نگارش ها و قرائت هاي مختلف حتي در ميان غير اعراب نيز از تحريف و صدمه صيانت شود.
از طرفي اين نگارش در زمان خود پيامبر نيز با ذوق و سليقه كاتبان همراه مي شد تا جايي كه شهيد ثاني در منية المريد و علامه مجلسي در بحارالانوار رواياتي را آورده اند كه در آنجا در شيوه نگارش برخي از حروف و كلمات قرآن دستورات و راهنمايي هاي آميخته با ذوق و سليقه اي از خود نشان مي دادند: اين كه ليقه را در دوات قرار ده، قلم را كج نگاه دار، باء را بلند بنويس، سين را از هم پراكنده ساز، ميم را كور و درون پرننويس، رحمن را كشيده بنويس و...
دكتر سيدمحمدباقر حجتي در كتاب ارزشمند تاريخ قرآن خود دو دسته روايت را مي آورد كه در زمان رسول خدا نويسندگان وحي قرآن را به خط نسخ و يا خط كوفي مي نگاشته اند.
به تدريج طبق دلايلي كه در سطور گذشته نقل شد، لزوم نگارش قرآن در ديگر سرزمين هاي اسلامي نيز احساس شد و اين نگارش بسته به ذوق و فرهنگ نگارندگان قرآن به نوع هاي مختلفي انجام مي شد و البته در ايران باتوجه به ذوق و شور هنرمندانه ايرانيان كه تمدن باشكوه ايراني را نيز به مدد همين ذوق هنرمندانه -كه اكنون پاري از آن در موزه هاي جهان و ايران به تماشا گذاشته شده- پايه گذاري كرده اند، اين نگارش وارد مرحله تازه اي شد.
شايد همان طور كه قرائت و لفظ قرآن باعث به وجود آمدن علوم بلاغي شد و به نوعي روش هاي زيباشناختي كلام را به وجود آورد و همچنين تأثير آن بر ذوق شعري پارسي و عربي، بايد گفت نگارش قرآن نيز پايه به وجود آمدن هنرهاي تزئيني و همچنين اهميت فوق العاده نسبت به هنر خوشنويسي شد و اينچنين از همان قرون اوليه اسلام تابه حال در اكثر سرزمين هاي اسلامي به ويژه در ايران هنرهايي مانند تذهيب، تجليد، نگارگري و قاب بندي و حاشيه سازي و در رأس همه اينها هنر خطاطي به طرز مينويي رحمت انگيز گسترش پيدا كرده است.
استاد مرحوم سيد محمدباقر نجفي يكي از كساني بود كه با آگاهي از اين پيشينه بي بديل و ارزش بي نظير كتابت قرآن در طي بيست و پنج سال پژوهش به گردآوري و تنظيم مجموعه اي عالي از انواع اين هنرها و كتابت قرآن از قرن چهارم تا قرن چهاردهم پرداخت و حاصل آن اكنون در مصحفي به نام «مصحف ايران» چاپ و منتشر شده است.
درواقع مصحف ايران مجموعه اي بديع از صد و هشتاد نسخه خطي قرآن مجيد است كه طي هزار سال توسط هنرمندان و خطاطان ايراني كتابت شده است. از لحاظ ترتيب آيات، مجموعه يك قرآن كامل است و ترتيب انتخاب نسخ به گونه اي است كه ابتداي مصحف به خط كاتبان قرن چهارم است و انتهاي آن به كتابت خطاطان معاصر، از نكات قابل توجه در گردآوري اين مجموعه اين است كه چون به طور معمول در تمام نسخ قرآني موجود، تذهيب، نگارگري و حاشيه بندي «سوره فاتحه الكتاب» به طور ويژه و متفاوت با بقيه صفحات صورت مي گيرد، در تنظيم اين مصحف شريف، فاتحه الكتاب تمامي نسخ مورد استفاده ،آمده است، به اين صورت كه هرجا بخش مربوط به يك نسخه تمام مي شود و ادامه سوره و يا آيه از نسخه بعدي مي آيد، در ابتداي آن فاتحه الكتاب و در بعضي مواقع آيات ابتدايي سوره بقره هم آمده است. يعني به تعداد كاتبان و نسخ مورد استفاده، فاتحه الكتاب آمده است، كه جداي از ساير ويژگي هاي ممتاز اثر،اين ويژگي خودش به تنهايي آن را تبديل به يك دايرة المعارف و موزه قرآني كرده است.
نسخه هاي مورد استفاده _ بيش از صد و هشتاد نسخه خطي _ به اعتبار (ديني _ هنري) متعلق به فرهيختگان فرهنگي و نام آوران هنرمند گذشته ايران است و به اعتبار (تملك و وقف) در اختيار متوليان و حاكمان و پادشاهان ايران زمين كه در طي هزار سال گذشته مي زيسته اند بوده و امروزه هم در موزه و يا كتابخانه هاي ملي و مذهبي كشور نگه داري مي شود.
مصحف ايران متعلق به ايران ديروز و امروز است چراكه كاتبان، نقاشان و تذهيب كاران اين نسخه هاي خطي قرآن از هر مذهب و مرامي و در مناطق مختلف ديار فارس هستند كه همگي از استادان بنام اين هنرها به شمار مي رفتند.
010917.jpg
مصحف ايران مجموعه اي بديع از صد و هشتاد نسخه خطي قرآن مجيد است كه طي هزار سال توسط هنرمندان و خطاطان ايراني كتابت شده است. از لحاظ ترتيب آيات، مجموعه يك قرآن كامل است و ترتيب انتخاب نسخ به گونه اي است كه ابتداي مصحف به خط كاتبان قرن چهارم است و انتهاي آن به كتابت خطاطان معاصر
در تدوين اين مجموعه تلاش شده تا سبك هاي مختلف هنري در زمينه هاي تذهيب، خط، جلد و نيز سير تحولات و تغييرات آن نمايش داده شود و سعي شده تا نمونه هايي از كتابت قرآن در ميان صفحاتي نشان داده شود كه غالب آنها با گل ها، پرندگان و نقش هاي هندسي زرين تزئين شده است، بدين جهت مي توان اين مجموعه را به عنوان نمايشي جامع از هنر صفحه پردازي مسلمانان به فرهنگ شناسان عالم اسلام و علاقمندان به شناخت آثار هنري ملت ها معرفي كرد.
در آغاز هر نسخه خطي انتخاب شده ضمن شرحي كوتاه به دو زبان فارسي و عربي ويژگي هاي تاريخي، نام سوره و شماره آيات مكتوب نگاشته شده؛ آنگاه چند نمونه از سرلوح ها، صفحات تذهيب شده و حتي جلد معرفي گرديده است تا پژوهندگان ضمن آن كه بتوانند به ترتيب سوره ها و آيات قرآن را بخوانند، همزمان از لحاظ تاريخي و هنري نيز با هريك از نسخه هاي خطي آشنا شوند آن هم به گونه اي كه هم ضوابط قرآني و ترتيب آن رعايت شود و هم جنبه هاي تاريخي و هنري اوراق نسخ ديگر وارد حريم يكديگر نگردد.
درباره رسم الخط، املاء، اعراب و علايم ضبط نيز بايد گفت: باتوجه به اين كه تمامي نشانه هاي مشخص كننده كلمات مانند نقطه گذاري ، اعراب و علائم ضبط همچنان كه گفتيم پس از قرن اول و از قرون دوم تا پنجم هجري ابداع و رواج عمومي يافته است، لذا در اين مجموعه در سير تاريخي تحول ضبط كلمات و تحولات خط، همه نشانه هاي آيات كتابت شده حفظ گرديده و فقط در مواردي كه تنها به اعتبار نحوي با قرائت صحيح ارتباط مستقيم داشته مورد اصلاح قرار گرفته است. همچنين درمورد نگارش عناوين هر سوره علامت فاصله و جدايي آيات و تقسيم قرآن به جزوها، حزب ها و ربع ها با آن كه توسط مسلمانان ابداع و مستند به اسناد سنت و قرآن نمي باشد ولي تا زمان ما در مصاحف چاپي مرسوم است و يا از همين سياق سنت هاي متروك مانند مشخص كردن عشر(ع) در پايان هر ده آيه يا خمس(خ) در پايان هر پنج آيه و يا نوشتن روايتي درباره خواص آيات در آغاز هر سوره، در تنظيم مصحف ايران حفظ شده تا محققان قرآن و تاريخ هنر نگارش هاي ايراني نيز بتوانند شواهد مورد نياز خود را در اين مجموعه بيابند.
از سوي ديگر چون در تمامي نسخه هاي خطي قديمي قرآن آيات شماره گذاري نگرديده و نيز رسم نبوده است تا در روي اوراق خطي شماره صفحه مشخص كنند با ضرورت حفظ اصالت تاريخي صفحات، در فواصل هر نسخه خطي نام سوره و شمارش آيات مشخص شده تا خوانندگان هم در تلاوت و هم در مراجعه با مشكلي روبه رو نشوند. همچنين به منظور شناخت تفصيلي نسخه هاي خطي قرآن براساس ترتيب سوره ها و آيات كه با سير تاريخي هزارساله هماهنگ شده، شرح هاي لازم تنظيم و ويژگي هاي هريك را به همراه ساير اطلاعات مورد نياز محققان شامل: شماره نسخه و محل نگهداري نسخه اصلي، تعداد اوراق و اندازه نسخه اصلي، نام كاتب و تاريخ كتابت آن در مجلدي جداگانه نگارش و ضميمه مصحف ايران گرديده است.
مصحف ايران علاوه بر ارزش باطني و قرآني آن مي تواند به عنوان مجموعه اي تاريخي و هنري از كتابت آيات الهي مورد توجه قرار گرفته و در زمينه هنر ايراني و فرهنگي اسلامي نيز به عنوان يك مرجع مهم هنري _ فرهنگي مورد استفاده قرار گيرد و هم به عنوان مجموعه ارزشمندي از نسخه هاي خطي آيات قرآني كه هيچگاه تجديد چاپ نخواهد شد ،توجه علاقمندان و مجموعه داران آثار هنري را به خود جلب نمايد.
انتشار مصحف ايران هفت سال به طول انجاميده است و علي رغم اين كه هنوز از تولد اين مجموعه نفيس و بي بديل چند سالي نگذشته است اما سرگذشت بس مخاطره آميزي پيدا كرده.
اين كه اين مجموعه در دو جلد گالينكور و طلاكوب در ۱۶۰۰ صفحه به صورت گلاسه تمام رنگي و زرين توسط موسسه انتشاراتي (Manuska) واقع در كلن آلمان انتشار يافته است. اما متأسفانه علي رغم تيراژ محدود اثر به علت هزينه بالاي آن و دلايل ديگر كه ذكر آن در اين مجال ميسر نيست، دچار اختلاف مالي شده تا جايي كه مؤسسه آلماني به خاطر وصول طلب خود درپي آن بود تا مجموعه را ضبط و توقيف كند كه به كوشش و خريد نهاد رياست جمهوري و مؤسسه مطبوعاتي همشهري اين مسئله تاحدي برطرف شد .گرچه مشكل مالي و هزينه هاي انجام شده فعلابا وام از بانك هاي اروپايي پرداخت شده است وكسي نمي داند تا رسيدن سررسيد وام چه خواهد شد. قابل ذكر آن كه به سبب نفاست و ارزشمندي كار بسياري از شيوخ عرب نيز باتوجه به قوانين چاپ محدود آن كه ديگر هيچ گاه تجديد چاپ نخواهد شد، حاضر به خريد كل تيراژ آن نيز شدند اما به شرط اين كه نام ايران هميشه سرافراز از اين مصحف برداشته شود كه خوشبختانه متوليان چاپ مصحف ايران زيربار اين شرط نرفته و دست و پنجه نرم كردن با مشكلات مالي آن را به پذيرفتن شرط واهي شيوخ عرب ترجيح دادند و اين چنين «مصحف ايران» چون قله افتخاري در ميان آثار منتشر شده سال هاي جاري بي بديل و بي نظير مي نماياند بادا كه گره مالي نشر آن نيز برطرف شود و چنين باد.

نگاه امروز
طرحي آسماني

نيايش جمشيدي
اگر تعريفي مؤمنانه از هنر داشته باشيم آنگونه كه انسان در هبوط خود به دنبال يافتن آن يگانه گمشده خود سري به هر سو از جمله هنر مي زند، بايد گفت؛ هنر همان دميدن روح تعهد در انسانهاست. روح تعهدي كه نجواي جنون مند هر انسان جست وجوگري مي تواند باشد و بدون شك يكي از معرَف هايي كه اين معرِِف مي تواند در حد اعلاي خود بدان تمثيل كند، هنر كتابت قرآن است كه از مجموعه هنرهاي تزئيني و هنر خوشنويسي به وجود آمده است.
اين هنر به وجود آمده تا نقش ها و رنگ هاي زميني را طرحي آسماني ببندد و براي اين كه كلمات آسماني را براي زميني ها هجي كند. جالب اين كه در طي چند قرن همان گونه كه در هنرهاي مادي ديگر _ مادي در تناسب با روحانيت هنر كتابت قرآن وگرنه هنر خود فراخواندگي از جانب لاهوت است _ در بستري جامعه شناختي مي توان سير و تحول دروني و بيروني انسانها را در خلال آثار هنري ديد؛ در اين هنر نيز كه قدسيت آسمان را به مخاطبان قدسي باور زمين ارتباط مي دهد، مي شود نگاه عاشقانه و تفكر روحاني هنرمندان معنويت گراي ايراني را نظاره كرد.
وقتي به قرآن هايي كه از پس دست هنرمندان ايراني حتي پس از چندصد سال مي نگريم؛ همه چيز انگار ما را به حضور دعوت مي كند: رنگ هاي گرم در بهتي مينويشان و رنگ هاي سرد در تباتب حيرت انگيزشان، چشم نواز و آرامش بخش، بالا و بلندي ها ،كوتاهي و كشيدگي ها، پراكندگي و انسجام ها، سياهي مركب و سفيدي كاغذ، قاب بندي ها، گل و بته ها، مرغ ها و نگاره ها، گوشواره ها و قرينه سازي ها همه و همه انگار خود عشق است، خود تعهد به جست وجو، به يافتن، به گم شدن...
* * *
و حالا وظيفه ما! در پاسداشت اين يادگاران تعهد هنري مردمان اين سرزمين چه مي تواند باشد، آيا صرف اينكه اين جاودانه هاي فرهنگي در موزه ها و اتاق هاي شيشه اي هميشه خاموش نگاهداري شود وظيفه  ما به انجام رسيده است؟
آيا نبايد همچنان كه هر تمدن و فرهنگي دستاوردهاي هنري گذشتگان خود را چراغي فرا راه حركت به سوي آينده مي داند، ما نيز شبيه آنان براي هر چه بيشتر شناساندن اين پتانسيل عظيم فرهنگي و هنري چه براي حركت به سوي آينده و چه براي ايستادني راسخ در زمان حاضر، از اين همه شكوه ذوق و هنر معنوي ايراني استفاده كنيم.

گستره
كتاب هدايت بشري

علي اصغر محمدي
قرآن، معجزه جاودان الهي و سند حقانيت دين حنيف و رسالت پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله) است، كه از پيش و پس آن، گذري بر باطل نيست؛ «لايأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه» و آن رشته گسست ناپذير الهي و پرتو روشنگر جوامع انساني است؛ «فانه الحبل و المتين و النور المبين» و داروي شفابخشي است كه دردهاي درمان ناپذير را شفا مي بخشد؛ «فان فيه شفاءً من اكبر الداء» و ره گم كردگان طريق را به سلامت دلالت مي كند؛ «و هو الدليل يدل علي خير سبيل» و آن كتابي است كه شگفتي هايش غيرقابل شمارش و اسرار و غرائبش، ناپيداست؛ «لاتخصي عجائبه و لا تبلي غرائبه» و اخگرهاي هدايت از آن پرفروغ و منارهاي حكمت از آن سربلند است؛ «فيه مصابيح الهدي و منار الحكمه» .
قرآن، قانون آسماني است كه زمينيان را در پناه خويش گرفته است و ذخيره بي پايان و زوال ناپذير الهي است كه تا منتهاي ابديت، تشنگان خود را سيراب و حاضران مائده آسماني اش را پذيراست. همان گونه كه قرآن، خود بر تدبر و انديشه در آيات تأكيد مي ورزد، روايت هاي اسلامي نيز براي دستيابي به تمامت خير و كمال بهره وري از آيات الهي، قرائت همراه با تدبر و تدبر به عمل مخلصانه را توصيه مي كنند.
نهج البلاغه را كه بي ترديد يكي از پرجاذبه ترين كتابهاي تاريخ بشر است، سيد رضي (۴۰۶-۳۵۹ ه . ق) در سال ۴۰۰ هجري يعني شش سال قبل از وفاتش تأليف كرده است.
سيدرضي با دانش وسيع و نيروي سنجش ادبي فوق العاده خويش و با استفاده از كتابخانه شخصي خود و كتابخانه بزرگ برادرش سيدمرتضي و كتابخانه شاپوربن  اردشير، وزير شيعي بهاءالدوله ديلمي كه داراي ده هزار جلد كتاب نفيس و بعضاً  منحصر به فرد بوده و با استفاده از مآخذ ديگري كه در اختيار داشته، خطبه ها و نامه ها و كلمات قصار آن حضرت امير مؤمنان(ع) را برگزيده و آن را نهج البلاغه، يعني روش زيباي سخن گفتن، نام نهاده است.
عواملي كه افزون بر مقام معنوي اميرمؤمنان علي بن  ابي طالب عليه السلام و صدق نيت سيد رضي- اعلي الله مقامه الشريف- باعث شده تا اين كتاب پرشكوه و با عظمت، بعد از قرآن كريم بيشترين جاذبه را در بين مسلمانان و به ويژه شيعيان داشته باشد، متعدد و از ديرباز موضوع بحث و بررسي محققان بوده است. شايد از مهمترين عواملي كه اين كتاب را مقبول همه عالمان و انديشمندان غيرمسلمان و غيرشيعي نيز گردانيده، واقع گرايي و شناخت درست و دقيق علي(ع) از نيازهاي روحي، جسمي، فردي و اجتماعي انسان است. حقيقت آن است كه امام علي(ع) در خطبه ها، نامه ها و كلمات قصار خود دردها و نيازهاي بشر را بيان فرموده و به شيوه هاي عالمانه و حكيمانه دواي هر يك را جداگانه تجويز نموده و مرهم هاي مناسب بر زخم هاي جوامع بشري نهاده است و در چهارده قرن پيش سخن از نيازهايي گفته كه جامعه امروزي به عنوان دستاوردهاي فرهنگ و تمدن به آنها مي  بالد و مي نازد و هنوز تا تحقق آنها راهي دراز در پيش دارد.
براي انس و الفت بيشتر با قرآن كريم و نهج البلاغه، برداشتن گام هايي چند لازم و ضروري است. يكي از اين گام ها فرهنگنامه هاي موضوعي است كه مي تواند براي عموم جنبه كاربردي داشته باشد و خوانندگان بتوانند با مراجعه به اين فرهنگ ها نظر كلي قرآن كريم را درباره موضوع مخصوصي ببينند. طبقه بندي آيات مي تواند جاذبه هاي خاصي فراهم كند تا افراد با انگيزه بيشتري آيات قرآن را به صورت موضوعي حفظ كنند.
فرهنگنامه هاي موضوعي قرآن كريم و نهج البلاغه، آيات قرآني و كلمات حضرت علي(ع) را به صورت كاربردي تر و منظم تر در اختيار خوانندگان مي گذارد كه جنبه استفاده عمومي دارد و قابل بهره برداري براي پژوهشگران در حوزه هاي علوم قرآني نيز هست.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سينما  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |