سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۵۵ - Mar 8, 2005
قصاص براي قاتل در اصفهان
گروه حوادث: حكم قصاص و ۱۰۰ ضربه تازيانه پسر جواني كه مردي را در اصفهان به قتل رسانده بود از سوي ديوان عالي كشور تأييد شد.
اعلام گزارش
به گزارش خبرنگار ما، ساعت
۳۰/۲۳ را نشان مي داد كه شامگاه ۱۳ اسفند سال ۸۱ صداي زنگ تلفن مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ به صدا درآمد. مردي بسيار وحشتزده از آن سوي خط تلفن به ماموران گفت جواني در خيابان دكتر فاطمي شهر اصفهان در اثر ضربات چاقو به شدت مضروب شده است. بلافاصله ماموران خود را به محل حادثه رساندند. اما در بررسي هاي مقدماتي متوجه شدند كه مضروب توسط يكي از دوستانش به بيمارستان منتقل شده است. ماموران انتظامي به بيمارستان مراجعه كردند و دريافتند فردي به نام محسن.م در اثر شدت جراحات وارده در بيمارستان جان باخته است. به اين ترتيب پرونده قتلي در اين زمينه تشكيل شد و پسر ۱۵ ساله اي به نام جمشيد كه در كنار مقتول بود، تحت بازجويي قرار گرفت.
جمشيد در نخستين بازجويي هاي خود گفت: من شب حادثه به خانه برادرم هادي آمده بودم. وقتي به آن جا رسيدم برادرم هنوز نيامده بود. حدود ساعت ۹ شب بود كه همسر برادرم به نام «اعظم.ك» بدون اين كه به من چيزي بگويد از خانه خارج شد. يك ساعت بعد برادرم آمد و سراغ همسرش را از من گرفت. من هم چيزي نمي دانستم فقط به او گفتم ظاهراً بيرون رفته است.
نيم ساعتي از اين ماجرا نگذشته بود كه برادرم به همراه دوستش محسن (مقتول) بيرون رفتند و با شنيدن فريادهاي همسر برادرم، به داخل كوچه آمدم و با پيكر خونين محسن كه سر كوچه افتاده بود روبه رو شدم. سپس او را به بيمارستان منتقل كرديم. در اين مدت تنها فهميدم كه محسن و برادرم با راكب يك موتورسيكلت درگير شده اند و او محسن را با چاقو زده است.
آغاز تحقيقات
برپايه اين گزارش، كارآگاهان با توجه به اظهارات جمشيد، هادي و اعظم (زوج جوان) را شناسايي كرده و پس از بازداشت به اداره آگاهي اصفهان انتقال دادند و تحت بازجويي قرار دادند.
هادي در نخستين اظهاراتش در حالي كه به شدت وحشتزده بود به افسر پرونده گفت: نمي دانم چه اتفاقي افتاد. زماني كه به خانه آمدم و متوجه غيبت اعظم شدم سراغ دوستم محسن رفتم و از او خواستم تا مرا همراهي كند. هر دو سر كوچه رسيديم مدتي بود كه به اعظم مشكوك شده بودم. او در مواقعي كه مي دانست من مدت طولاني بيرون هستم، به جاي نامعلومي مي رفت. پس از چند دقيقه ناگهان اعظم را ديدم كه ترك موتور يك فرد ناشناس نشسته است. ته كوچه پياده شد همان لحظه من و محسن به طرف راكب موتورسيكلت دويديم و او را به زمين انداختم. او توانست فرار كند اما مجدداً با محسن درگير شد و دوستم را با چند ضربه چاقو به شدت زخمي كرد و از محل متواري شد.
كارآگاهان با توجه به اظهارات هادي، همسرش را كه تنها سرنخ پرونده براي شناسايي عامل جنايت بود تحت بازجويي قرار دادند. اعظم در نخستين بازجويي ها گفت: مدت كوتاهي است كه معتاد به هروئين شده ام. از اين موضوع هيچ يك از اعضاي خانواده ام با خبر نبودند. هميشه براي تهيه مواد به پشت خانه ام كه خرابه اي بود مي رفتم و فردي به نام «محمد.م» برايم تهيه مي كرد. امشب نيز چون حال خوشي نداشتم به مكان مورد نظر رفتم و پس از چند دقيقه محمد. م به همراه يكي از دوستانش به نام محمد.ك به محل آمدند و پس از اين كه اصرار هايم را ديدند مرا از محل دور كردند و به گاوداري اطراف شهر بردند. در قبال بودن با آنها مقداري هروئين دريافت كردم. اما از آن جايي كه اين مقدار جوابگوي من نبود دوباره محمد مرا به خانه يكي ديگر از دوستانش برد و پس از انجام عمل منافي عفت با هر دو آنها راهي خانه ام شدم. در طول مسير محمد. م از موتور پياده شد و به خانه اش رفت و محمد.ك مرا به سر كوچه رساند همان لحظه همسرم را ديدم كه با دوستش محسن در انتظار من است كه اين اتفاق افتاد.
كارآگاهان با توجه به اظهارات زن جوان، اعظم را بازداشت كردند و شناسايي و دستگيري محمد.ك را در دستور كار ويژه خود قرار دادند. آنان توانستند طي يك عمليات ضربتي محمد را دستگير كنند. وي پس از دستگيري بلافاصله به رابطه نامشروع و قتل اعتراف كرد و پس از برگزاري جلسه محاكمه و تقاضاي اولياي دم مبني بر قصاص نفس (اعدام) قاضي اعظمي رئيس شعبه ۱۲۰ دادگاه جنايي اصفهان اين مرد جنايتكار را به اتهام يك فقره قتل عمدي و زناي غير محصنه در تاريخ ۲۶/۶/۸۲ به قصاص نفس (اعدام) و تحمل ۱۰۰ ضربه تازيانه به حد شرعي محكوم كرد.
برپايه اين گزارش، چندي قبل حكم صادره از سوي شعبه ۲۷ ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت و به زودي قابل اجرا است.
پرونده اعظم نيز در شعبه ديگري از دادگاه اصفهان در حال بررسي است.

جنايت در خوي ،دستگيري در شهريار
002025.jpg
گروه حوادث: تلاش هاي پليسي براي يافتن عامل جنايت خوي در محلي واقع در شهريار به نتيجه رسيد و عامل اين جنايت دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، دو ماه قبل پسر جواني به نام علي رضا به اتهام سرقت و فروش اموال مسروقه دستگير شد و بعد از انجام مراحل قانوني روانه زندان شد.طي دوران حبس علي رضا با گذاشتن قرار وثيقه به قصد گرفتن رضايت از شكات زندان را ترك كرد.
اولين شاكي كه انتخاب كرده بود مردي بود ساكن خوي،  علي رضا به همراه يكي از دوستانش به مقابل در منزل شاكي مذكور رفت. در حال گفتگو با شاكي بود كه همسر وي وارد بحث شده و با فحاشي قصد خارج كردن علي رضا را از خانه داشت. بين علي رضا و زن شاكي درگيري ايجاد شد. زن فرياد زنان علي رضا را به سوي در خانه هدايت مي كرد كه خشم برعقل علي رضا حاكم شد و اسلحه اي را كه همراه خود داشت از جيب خارج كرده و با شليك دو گلوله زن شاكي را مجروح كرد.
علي رضا و همراهش در زماني كه شاكي بهت زده به بدن نيمه جان زنش مي نگريست از فرصت استفاده كرده و متواري شدند.زن مجروح به بيمارستان انتقال يافت ولي در نهايت بعد از گذشت دو روز جدال بين مرگ و زندگي جان باخت.
با مرگ زن ،تحقيقات پليسي بر روي اين پرونده ابعاد تازه اي به خود گرفت. بررسي ها ادامه يافت تا اينكه معلوم شد علي رضا در محلي واقع در شهريار مخفي شده است. پرونده اين جنايت به دايره ۱۰ آگاهي مركز ارجاع داده شد. كارآگاهان اين دايره طي يك عمليات پليسي موفق شدند علي رضا را در مخفيگاه خود دستگير كنند.
علي رضا به طور صريح به قتل مقتوله اعتراف كرد. بررسي هاي تكميلي در اين خصوص ادامه خواهد يافت.

دستگيري عاملان جنايت ميدان تره بار
002022.jpg
گروه حوادث: عاملان جنايت ميدان تره بار مركزي تهران با تلاش مأموران دايره ۱۰ آگاهي مركز دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، روز چهاردهم اسفندماه دو جنايت در سالن ۳ حجره شماره پنج ميدان تره بار مركزي به وقوع پيوست. مقتولان عباس و كريم نام داشتند كه با ضربات چاقو به قتل رسيده و عامل يا عاملان اين جنايت پس از عمل ارتكابي متواري شده بودند.
خبر اين جنايت به اطلاع  مأموران دايره ۱۰ آگاهي رسيد. تحقيقات از صحنه جنايت آغاز شد. اجساد به دستور بازپرس كشيك ويژه قتل به پزشكي قانوني انتقال يافت.
بررسي هاي پليسي خيلي زود به نتيجه مناسبي رسيد و عاملان اين جنايت كه مجيد و حمزه نام داشتند شناسايي شده و حال بايد مخفيگاه آنان كشف مي شد.
كارآگاهان اداره آگاهي در مراحل بعدي تحقيق پليسي خود متوجه شدند كه يكي از متهمان فراري اين پرونده در خيابان شهيد اميني فر مخفي شده است. متهم طي يك عمليات پليسي دستگير و به دايره ۱۰ انتقال يافت.
حمزه در جريان بازجويي ها به ارتكاب قتل عباس و كريم اعتراف كرد و در مورد چگونگي وقوع اين حادثه گفت: «مجيد ديگر متهم فراري پرونده در حجره عباس يكي از مقتولان كار مي كرد و چندي پيش به دليل اين كه مرتكب دزدي شده بود از آن حجره اخراج شد . مجيد سپس در حجره كناري محل كار قبلي اش مشغول به كار شد. وي به دليل آشنا بودن به حجره علي پيشنهاد سرقت از آن محل را به من داد. بعد از قبول پيشنهاد مجيد نقشه سرقت را كشيديم. ساعت ۷ صبح روز حادثه من به ميدان تره بار مراجعه كردم عباس و كريم در حال جمع كردن حجره خود بودند كه با ما روبه رو شدند.
عباس شروع به داد و فرياد كرد و اين مسئله موجب شد مجيد بترسد. من با بيلي كه در كنار ديوار بود به سوي عباس حمله كردم. سر و صداي ايجاد شده موجب شد علي كه نگهبان ميدان بود به محل بيايد. مجيد با تهديد چاقو او را آرام كرده و سپس با طناب دستها و پاهايش را بست. درگيري من و عباس ادامه يافت تا اين كه در نهايت من با ضربه محكم بيل او را از پاي درآوردم. سپس به سوي كريم حمله كرده و او را نيز با ضربه بيل كشتم. سپس با مجيد ۵ ميليون تومان وجه نقد داخل صندوق حجره را به همراه مقداري چك دزديده و فرار كرديم.»
مأموران دايره ۱۰ از طريق اعترافات علي كه شاهد ارتكاب به دو قتل بود، هويت جنايتكاران را شناسايي كرده بودند و او بود كه بعد از باز كردن دستها و پاهايش مأموران پليس را در جريان ماوقع قرار داده بود. ولي كشف مخفيگاه متهمان فراري توسط مأموران آگاهي صورت گرفت.
حمزه كه عامل اصلي ارتكاب اين دو قتل بود بار ديگر مورد بازجويي قرار گرفت .وي در ادامه اعترافات خود گفت: «بعد از فرار از صحنه با گرفتن يك خودرو كرايه اي پيكان به طور دربست به شمال كشور رفتيم، دو روز را در شهرهاي شمالي گذرانده و سپس به تهران آمديم. من به محلي كه در آن دستگير شدم رفته و مجيد به سمت شهرستان كرج رفت.»
جستجو براي دستگيري مجيد ادامه يافت تا اين كه مأموران انتظامي شهرستان كرج از طريق اطلاع رساني مخفيگاه مجيد را در منطقه شناسايي كرده و او نيز عصر روز يكشنبه دستگير شد.اموال مسروقه از متهمان كشف و ضبط شده است. بررسي ها همچنان ادامه خواهد يافت.

قصاص براي نوازنده سازهاي بادي
گروه حوادث: نوازنده ۱۷ ساله اي كه در يك مشاجره لفظي در پارك بهجت آباد، پسري را به قتل رسانده بود، از سوي قاضي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به قصاص محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، پسر ۱۷ ساله كه سعيد نام دارد و از نوازنده هاي سازهاي بادي است، متهم است كه در ۲۴ مرداد ماه امسال با ضربات متعدد چاقو، فردي به نام سيروس را در پارك بهجت آباد به قتل رسانده است. وي كه پس از وقوع جنايت توسط پدرش به مأموران انتظامي معرفي شد، بلافاصله به قتل اعتراف كرد.بر پايه اين گزارش، قاضي عزيز محمدي و چهار مستشارش با توجه به اظهارات متهم به قتل و درخواست اولياي دم، سعيد را به اتهام يك فقره قتل عمدي به قصاص نفس (اعدام) محكوم كردند.
حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد تا در صورت تأييد به اجرا درآيد.

عامل جنايت دانشگاه جنگل دستگير شد
گروه حوادث: عامل جنايت دانشگاه جنگل واقع در ۲۰ كيلومتري شهر مسكو كشور روسيه، روز گذشته در كشور محل حادثه دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، حادثه روز چهارم ماه رمضان روي داد، رضا در اتاق خواب خود در خوابگاه دانشگاه در حال استراحت بود كه بهرام به اتاق وي مراجعه كرد. رضا كه از قبل او را مي شناخت از ورودش به اتاق جلوگيري نكرد و بهرام نيز برروي يكي از صندلي هاي آن اتاق نشست .چند دقيقه اي به گفت وگو بين دو جوان گذشت. ولي ناگهان بهرام درخواستي از رضا كرد كه خشم رضا را برانگيخت. بحث و درگيري بين آن دو به وقوع پيوست و صداي دعواي آنان در فضاي خوابگاه پيچيد ولي قبل از آنكه كسي بتواند مانع وقوع يك حادثه تلخ شود ، بهرام رضا را با ضربات چاقو كشت و سپس متواري شد.
خبر مرگ اين پسر جوان به خانواده وي كه در تهران اقامت داشتند رسيد، والدين داغدار وي از زمان اطلاع از اين جنايت، پرونده قتل پسرشان را دنبال مي كردند. او به قصد ادامه تحصيل به روسيه رفته بود و حال جسدش به ايران انتقال مي يافت.
ولي هر چقدر زمان مي گذشت گويي رسيدن به نتيجه دلخواه كه همان دستگيري بهرام بود به عقب مي افتاد اما هفته پيش والدين رضا كه از رسيدگي هاي مأموران پليس كشور روسيه در مورد اين پرونده نااميد شده بودند به دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كردند و از حسيني بازپرس هفتم خواستند تا از پليس اينترپل براي دستگيري بهرام كمك بطلبند.
بر پايه آخرين اخبار رسيده بر روي اين پرونده روز گذشته مخفيگاه بهرام در كشور روسيه شناسايي و متهم طي يك عمليات پليسي دستگير شد.

سرقت براي تأمين هزينه دانشگاه
گروه حوادث: يك پسر جوان كه با اسلحه قلابي مرتكب سرقت از بانك شده بود قبل از نتيجه يافتن نقشه سرقت دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، چهاردهم اسفندماه پسري ۲۱ ساله وارد بانك ملي شعبه خيابان بهار شد. ساختمان بانك شلوغ بود و پسر از فكر اينكه نقشه خود را چگونه اجرا كند مضطرب به نظر مي رسيد. آرام به سوي گيشه صندوق بانك رفت. او كه تابه حال مرتكب هيچ جرمي نشده بود كلاهش را با دستان لرزان از سرش برداشت و يك اسلحه قلابي را كه در دستانش گرفته بود به سوي صندوقدار نشانه رفت.او طلب ۵۰۰ هزار تومان پول كرد. صندوقدار با ديدن اسلحه در دستان پسر ترسيد. پسر نيز مستأصل بود. ناگهان يكي از مأموران انتظامي كه لباسي شخصي بر تن داشت و براي انجام كار شخصي خود به بانك آمده بود، متوجه قلابي بودن اسلحه شد و با اعلام قلابي بودن اسلحه سارق از سوي مرد مذكور نگهبان بانك به سوي پسر ۲۱ ساله كه پيمان نام داشت آمد و اسلحه را از او گرفت.پيمان تحويل مأموران انتظامي شد.
در بررسي هاي بعدي از پيمان معلوم شد كه وي خبرنگار يكي از روزنامه هاي ورزشي كشور بوده و تنها به دليل مشكل مالي كه برايش ايجاد شده بود مرتكب چنين عملي شده است.
پيمان در پاسخ به سئوالات بازپرس پرونده گفت: «دانشجوي مترجمي زبان هستم. براي تهيه شهريه دانشگاه ۵۰۰ هزار تومان پول احتياج داشتم ولي هر چه تلاش كردم پول مورد نيازم تهيه نشد. يك روز قبل از واقعه از خانه خارج شده و به سوي محل كارم مي رفتم كه در بين زباله ها يك اسلحه قلابي را ديدم. ناگهان فكر سرقت براي تهيه پول در ذهنم شكل گرفت. باور كنيد مشكل مالي خيلي به من فشار روحي وارد كرده بود. روز حادثه وقتي وارد بانك شدم با خود تصميم گرفتم با تهديد اسلحه تنها ۵۰۰ هزار تومان از صندوقدار گرفته و فرار كنم كه سرانجام به دستگيري ام انجاميد.»بررسي هاي بيشتر در مورد اين پرونده ادامه خواهد يافت.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |