جهانگير كوثري
ورزش ايران يك سال ديگر را پشت سر گذاشت، سالي كه كارنامه ورزش با مهم ترين رويداد جهاني يعني بازيهاي المپيك سنجيده شد. بازيهاي المپيك آتن و نتايجي كه ورزشكاران ايراني از خود برجا گذاشتند باعث شد كه ديدگاه مسئولان سازمان تربيت بدني تغيير كند و آنها به دنبال طرحي نو در ورزش براي المپيك هاي آينده باشند. در فوتبال با همه فراز و فرودها در يك قدمي صعود به جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان قرار گرفتيم و رشد خوب در ورزشهاي گروهي چون بسكتبال، واليبال و حتي هندبال داشتيم، اما با همه اين اوصاف ورزش ايران نيازمند برنامه ريزي قوي تر و نگاه جدي تر براي رسيدن به قافله در حال شتاب ورزش جهان است.
سال ۱۳۸۳براي ورزش به عنوان يك پديده نهادينه شده چون سال هاي قبل پرنوسان بود. محسن مهرعليزاده، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني تلاش كرد تا در هر دو زمينه تعميم و توسعه و ورزش قهرماني به دستاوردهاي تازه اي برسد، اما از آنجا كه روند رشد ورزش به مسايل اجتماعي بستگي مستقيم دارد، كمتر از سي درصد از برنامه هايش به مرحله عمل رسيد. طرح بزرگ و دهان پركن ،طرح جامع ورزش پس از تلاش چندين ساله به بار ننشست و در نهايت به تصويب نرسيد. طرحي كه ابعاد گسترده اي داشت و با اين امكانات و بودجه و موقعيت سياسي جامعه امكان اجراي آن وجود نداشت. طرح جامع ورزش به يك همسان سازي ارگانيك نياز دارد و به نوعي براي جامعه متمركز ،و امكان اجرايش در شرايط فعلي وجود ندارد. مهرعليزاده آمد و چون دوره هاي ديگر رئيس سازمان تربيت بدني را به سمت كميته المپيك سوق داد و مترصد ماند تا در انتخابات اين ارگان حساس ورزشي و بين المللي را نيز از مصطفي هاشمي طبا بگيرد. هاشمي طبا كه در انتخابات رياست جمهوري تعداد راي هايش به سي هزار برگه هم نرسيده بود، دوران متزلزلي را پشت سر گذاشت تا سال ۱۳۸۳ با انتخاب دكتر قراخانلو از اين پست نيز كنار برود. تغييرات انتخاباتي به بركناري هاشمي طبا ختم نشد، بهرام افشار زاده يكي از بهترين مديران ورزش نيز نتوانست به اندازه علي كفاشيان راي بياورد و به ناچار با حركت مهرعليزاده كيش شد.
اما دسترنج و رهاورد ما از المپيك آتن حاصل تلاش هر دو گروه بود. هاشمي طبا سعي نمود با كسب موفقيت در المپيك آتن در مسند ريا ست كميته ملي المپيك بماند، اما در آتن نيز دو مدال طلا- دو نقره و دو برنز بدست آورديم. يعني رضازاده و هادي ساعي مدال طلا گرفتند، اما عليرضا دبير اميد اول كشتي ما حذف شد. حيدري، رضايي، جوكار به اتفاق يوسف كرمي مدال نقره و برنز آوردند.
در رشته فوتبال پس از شكست از اردن توانستيم، بر قطر و اردن فائق آييم و به دور دوم مسابقات جام جهاني ۲۰۰۶ راه پيدا كنيم و در اولين بازي مرحله دوم نيز در منامه با بحرين مساوي كنيم. روز پنجم فروردين ماه سال ۸۴ با ژاپن در تهران بازي مي كنيم و روز دهم فروردين با كره شمالي در پيونگ يانگ.
مسابقات ليگ برتر با حوادث ريز و درشت پيش رفت. پاس و سپاهان در جام قهرماني باشگاه هاي آسيا به ميدان رفتند. پيروزي پاس بر الريان قطر قابل باور بود، اما سپاهان در عربستان با الشباب مساوي كرد. پرسپوليس و استقلال نيز در سال ۸۳ دوبار به ميدان رفتند كه در بازي رفت نتيجه مساوي بدون گل بدست آمد و در بازي برگشت استقلال سه بر دو از پرسپوليس برد.
سال ۸۳ سال بسكتبال بود. قهرماني در هندوستان و رفتن به جمع تيم هاي بزرگ آسيا و جذب نيروهاي مستعد براي كسب قهرماني بزرگسالان در آسيا.
واليبال نيز راه خود را رفت و موفقيت اين رشته در سطح آسيا و جهان براي ما قابل بحث شد.
تكواندو نيز رشته موفقي بود. از موقعيت تكواندو همين بس كه با دو شركت كننده در المپيك آتن يك مدال طلا و يك برنز به دست آورديم.
رشته كشتي پرتلاطم بود. پس از آتن نقدهاي مختلفي نوشته شد. عده اي كشتي را موفق و تعدادي نيز نتايج آن را ضعيف ارزيابي كردند. منصور برزگر پس از بحث هاي بسيار رفت و محمدعلي صنعتكاران آمد تا شايد نظم بر اين رشته حاكم شود. با تمام تفسيرهايي كه بر كشتي رفت، اين رشته مدال هاي خود را آورد و مي آورد.
دووميداني در سال ۸۳ به حد نصاب هاي خوبي رسيد و پس از استعداديابي، نيروهاي جوان توانستند در سطح آسيا به مدال دست يابند. احسان حدادي ، عباس صميمي و احسان مهاجر شجاعي ما را به اين رشته اميدوار كردند.
در ژيمناستيك، شنا، بدمينتون، تنيس، تنيس روي ميز نيز حركت هاي مثبتي آغاز شد.
در رشته هاي رزمي چون كاراته، جودو، ووشو نيز برق مدال ها زياد بود.
بوكس همچنان در پيله بي توجهي ماند، اما ناطق نوري از پا ننشست و آن را زنده نگاه داشت.
دوچرخه سواري و كوهنوردي هم داستان هاي خود را داشتند و كوهنوردي مرد شماره يك خود را از دست داد، محمد اوراز.
واليبال ساحلي و اسكواش هم فعال شدند، اما هندبال يك جهش بزرگ انجام داد و توانست روي سكوهاي آسيايي بايستد. اين حركت را بايد مديون مديريت هندبال عليرضا رحيمي باشيم.
ديگر رشته ها مانند اسكي، گلف، تيراندازي و... هنوز نتوانسته اند پوسته انزوا را بشكنند.
در مجموع ورزش در سال ۸۳ چون سال هاي قبل مدال هاي رنگين داشت، شكست و پيروزي هم داشت، اما وزنه برداري چيز ديگري بود. جنجال، مدال، طلا، المپيك، دوپينگ و عزل و نصب هم در اين رشته زياد بود، اما رضازاده، همان حسين رضازاده بود. براي ورزش در سال ۱۳۸۳ نمي توان كارنامه مردودي داد، اما نمي توان مهر آفرين هم روي كارنامه آن زد.
مصطفي هاشمي طبا رفت تا دانش آموخته ها و دكترهاي ورزش پست هاي حساس را بگيرند، به انتظار نتايج كار آنها در سال ۱۳۸۴ هستيم. بهار را به استقبال مي رويم با آرزوهاي بزرگ در ورزش.