يكشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۶۴
پايان روزهاي آبي، پاكيزه و خلوت
آن تهران را دوست نداشتيم!
031482.jpg
مردم تهران دلبسته همين شرايطند؛ دلبسته ترافيك، شلوغي، برخوردهاي غير منتظره، موقعيت هاي باورنكردني و هيجان و عجله اي كه در نوروز جاي خود را به آرامشي رخوتناك داده بود
۱تماشاي البرز از يك خيابان شمالي جنوبي به سادگي قدم زدن در شلوغ ترين پياده روهاي شهر بود كه حالا  خالي از رهگذران هر روز، ما را به سوي خود دعوت مي كرد...
اين تصوير ابدي تهران در نوروز است. تهران كلا نشهر غول آساي مهاجران كه در اين تعطيلا ت طولا ني بدون تحمل سنگيني وزن اشغالگران )! زندگي مي كند؛ مهاجراني كه آمارها نشان مي دهند شهر تهران بر اساس نقل مكان آنها است. آدم هايي از اطراف طي مدتي كوتاه گرد هم آمده و پوست شهر را تركانده اند. تهران نوروز، نشانه اي از حقيقت شهر آدم هاي بي شمار است؛ زماني كه اين تجمع عظيم انساني در سراسر كشور پراكنده و آسمان آبي مي شود.
به نظر مي رسد نوروز تنها شانس تهران براي تجربه روزهاي تميز و خلوت و براي ساكنان فرصتي يگانه براي لذت بردن از مواهب موقت شهروندي در شهري است كه باوركردني نيست همان شهر شلوغ و آشفته شب عيد باشد.
۲لذت بزرگي بود. مي شد مسافت يك ساعت و نيمه هرروزه را با سرعت هرچه تمام تر طي كرد. انگار كه مي شد از زمان جلو زد، از لحظات و از دقايق، انتظار بي معنا بود. حتي اين امكان وجود داشت كه شلوغ ترين چراغ قرمز شهر را دزدكي رد كرد، از بس كه از سمت »سبز ماشيني نبود كه بيايد. تهران عيد، تهراني بود با جاده هاي كافي، بدون ذره اي نگراني از بابت كابوس رانندگي گلبولي در اتوبان ها، همين اتوبان هست كه محال است كمتر از 14 ساعت شبانه روز ترافيك را روي سينه خود تحمل كند، در تمام عيد از سبكي و سرعت اتومبيل هايي كه كيلومترشان به زير 60 نمي رسيد لذت برد و لا بد از ته قلب آسفالتش آرزو كرد، كاش هميشه همين طور بود.
۳كاش هميشه همين طور بود. اين شاه بيت مكالمات سرخوشانه شب چره هاي عيدانه تهران بود، تهران عيد بدون آنها كه در تمام نقاط قابل سكونت و در بسياري از نقاط غير قابل سكونت خانه ساخته اند.
۴توسعه تهران به دوران پس ازجنگ جهاني دوم برمي گردد. طبق آمار ظرف 45 سال، بعد از سال 1320، جمعيت 8/6 برابر و مساحت 12 برابر شده است. اين سير كه در ابتداي سال 84 هم‘نان به رشد صعودي خود ادامه مي دهد، فقط در يك بازه دو هفته اي متوقف مي شود؛ زماني كه ساكنان، ناخواسته و به جهت تفريح شهر را به مقصدي، داخل يا خارجي، ترك مي كنند. اين وجه تعطيلا ت نوروزي آنقدر قابل ستايش است كه مي شود براي آن غزلي گفت!
۵قطعا هرگز به اين موضوع فكر نكرده بوديد كه يكي از خواص مهم تعطيلا ت، اجراي بي سروصداي تمركززدايي است در حالي كه تهران مقر اداره سراسري كشور است و ساختمان وزارتخانه ها، سازمان ها، ادارات و ... كارمندان آنها درتهران قراردارند، فقط در نوروز است كه دليلي براي تمركز مشكل ساز نهادهاي دولتي در پايتخت وجود ندارد. وزرا، وكلا ، مديران، كارمندان و حتي دون پايگان با خاطره يك سال كاري به محل تولد خود برگشته و اطرافيان را در جريان تجارب خود قرار مي دهند. در عين حال نوروز فرصتي براي لمس مشكلا ت ولينعمتان كه همان مردم باشند)! نيز هست!
۶بيمارستان ها در اين دو هفته روزهاي چندان پرمخاطره اي را پشت سر نگذاشتند. در دلا يل اينكه چرا نرخ بيماري يا زاد و ولد در نوروز به حداقل مي رسد، چيز يادي گفته نشده، اما لا بد مردم به دليل اينكه فرصت كافي براي تفريح دارند، ديگر به بيماري فكر نمي كنند! ضمن اينكه درصد كثيري از بيمار جماعت رفته اند و اگر به مشكلي بربخورند، ناز طبيب را در همان محل سفر طلب مي كنند. بنابراين پزشكاني كه در تعطيلا ت شيفت هستند، فشار كاري كمتري را تحمل مي كنند. اگر كاهش نرخ بيماري نيز يكي از محسنات عيد باشد، بايد براي عمو نوروز بوسه اي بفرستيم.
۷سازمان هاي خدماتي با وجود آنكه مجبور به فعاليت هستند، دغدغه روزهاي عادي را ندارند، گرچه ممكن است به دليل سنت قديميخوردندر ديد و بازديدهاي نوروزي، ميزان توليد زباله به نسبت جمعيت بالا تر از حد معمول باشد، اما حتي رفتگران فرصتي بيشتر براي استراحت و گيراندن سيگار در سايه سار يك درخت دارند؛ مثل همه ما.
۸پاتريك مك مانوس، طبيعت شناس طنزپرداز آمريكايي بحث مبسوطي دربار ه انسان و روانشناسي تعطيلا ت دارد كه گرچه آميخته با طنز اما حاوي لحظات برجسته اي است كه برمي گردد به ميل دروني انسان به آرامش و سير در خويش و بازگشت به اصل و اين چيزها، اما آنچه موردنظر ماست اهميتي است كه او براي تعطيلا ت در بهبود محيط زيست شهرها، به ويژه شهرهاي پرجمعيت و آلوده، قائل است. او مي نويسد نقل به مضمون:) انگار گرايش عميق جنس آدميزاد به بيكاري و ولنگاري باعث مي شود وقتي تعطيل است برخورد بهتري هم با محيط اطراف خود داشته باشد. گويا اجبار به حضور در اداره و كارگاه و فروشگاه و خلا صه محل كار كه براي گذران معاش و پر كردن بي هنر پيچ پيچ اش واجب است و از آن گريزي ندارد وامي داردش كه به فكر نوعي انتقام گيري بيفتد و همين است كه مظلوم ترين و دم دست ترين چيزها را براي تلا في درآوردن و دق دل خالي كردن انتخاب مي كند كه همانا محيط زيست است. از كجا مي گويم؟ آمار را نگاه كنيد. در ايام تعطيلا ت كريسمس ميزان آلودگي در شهرهاي آمريكا به كمتر از نصف مي رسد!
البته مك مانوس به موضوعات ديگري هم اشاره مي كند كه نشان مي دهد اين كاهش آلودگي صرفا به خاطر فرار مردم از شهرهاي بزرگ نيست و اساسا تعطيلا ت با نوعي آرامش رواني عمومي همراه است كه تاثير قابل توجهي در كمتر آلوده كردن محيط توسط انسان ها دارد.
از اين منظر، تعطيلا ت نوروز را بايد تميزترين نوع تعطيلا ت در جهان دانست، چراكه همه عوامل براي شادمان ساختن و آرامش روحي انسان در آغاز فصل بهار دست به دست هم مي دهند. آمارش را نداريم، كسي هم تا به حال به فكر اين نيفتاده تا در تعطيلا ت نوروز وضع آلودگي هواي شهرها را مطالعه كند، اما به طرز محسوسي مي بينيم كه در اين ايام شهرهاي بزرگي مثل تهران واقعا نفس مي كشند. آخر آدم هاي نونوار اتوكشيده كه با خانواده به ديد و بازديد مي روند نمي توانند محيط را آلوده كنند؛ اصلا  آلوده سازي محيط از هر نوع: هوا، سروصدا، بوق زدن و ...) در ايام نوروز كه انسان ايراني خود را با كيان كورش و داريوش همبر و همكنار مي بيند، دون شان است و افت دارد. بگذريم كه بعضي از همشهريان ما آلودگي را با خود به جاهاي ديگر مي برند كه اسباب تاسف است، اما هرچه و به هر دليل تهران در ايام نوروز پاك ترين روزهاي سال را مي گذراند.
۹گرچه در روزهاي آخر سال براي يك     sms ساده و يك مكالمه چند ثانيه اي با تلفن همراه به در بسته خورديد اما در روزهاي ابتداي نوروز بره كشان موبايل دارها بود؛ آنها كه تهران ماندند و از مناطق شلوغ مثل شمال كشور دور بودند.
حداقل حسن روزهاي خلوت تلفن همراه در نوروز نشنيدن بوق هاي ممتد اشغالي و پيغام هايي مثل مشترك مورد نظر... بود. حالا  باز بگوييد عيد خوب نيست!
۱۰مي خواستيم به اينجا برسيم كه چرا مردم، اكثرا نمي مانند تا تهراني را كه از اين طرف مي شود آن طرفش را ديد، خوب تماشا كنند و چرا در همين شهر آرام نمي گيرند تا از موهبت تهراني كه دو هفته در سال رنگ عوض مي كند، بهره ببرند؟ همين امروز، 14 فروردين كه سوت آغاز رسمي بازگشت دوباره تهران به زندگي عادي است، مي شود به اين سوال پاسخ درستي داد. درحالي كه مردم مشغول ديده بوسي اند و شهر به شرايط طبيعي برمي گردد، شلوغ و پرازدحام ... اگر به البرز هم نگاه كنيد لا بد تيرگي ناشي از دود ماشين هاي غايب در تعطيلا ت به چشمتان مي آيد كه آرام آرام البرز دست يافتني را از ما دور مي كنند. هزار نكته باريك تر از مو همين جاست. مردم تهران دلبسته همين شرايطند؛ دلبسته ترافيك، شلوغي، برخوردهاي غير منتظره، موقعيت هاي باورنكردني و هيجان و عجله اي كه در نوروز جاي خود را به آرامشي رخوتناك داده بود. اگر رويش را نداريد، ما به جاي شما فرياد مي زنيم:ما تهران عيد را دوست نداريم!؛ چه اگر دوست داشتيم، ممكن بود شرايط عيد را هميشگي كرد يا حداقل گامي به سوي آن برداشت... اينطور نيست؟
چيزي به پايان آبي هواي تهران نمانده. مردم از سفر برگشته اند تا كلانشهر غول آسا به زندگي عادي برگردد.
عكس :ساتيار

ستون ما و شما
اين تهران من نيست!
اين يك تهران ديگر است، شهري كه در هيچ مقطعي از سال به جز ايام تعطيلي نوروز نمي توان سراغي از آن گرفت، شهري كه شباهتي به يك ابرشهر بي دروپيكر و مهارنشدني ندارد. تهران ايام عيد ثابت كرد كه ظرفيتش در همين حد است و تحمل اين جمعيت و ترافيك متورم را ندارد. احتمالا  همه ما از فضاي تهران در ظرف دو هفته گذشته شوكه شده ايم و به آن عادت نداريم. از امروز دوباره همان تهران هميشگي را مي بينيم كه با عادات شهروندانش سازگاري بيشتري دارد؛ همان تهراني كه مردم دوباره براي فرار از آن به دنبال يك تعطيلي چندروزه ديگر در آينده اي نزديك يا دور خواهند گشت.
در شهر
گوگل همين پنج روز و شش باشد

ايراني ها كه دست از سر گوگل برنمي دارند، آخرين توقع آنها از پرطرفدارترين موتور جست وجوي اينترنت اين بود كه شب عيدي لوگوي خود را تغيير بدهد. گوگل قبلا  در مناسبت هاي مختلفي از جمله كريسمس، روز ولنتاين، روز هالووين، روز شكرگزاري و ... به ابتكارات و تغييرات جالب در لوگو دست زده بود و انتظار كاربران ايراني اينترنت نمي توانست چندان نابجا باشد.
ببخشيد!
نمي خواستيم اول سال را با اين تصاوير هولناك آغاز كنيم. به هر حال، ببخشيد، پيش آمد.
خبرسازان
طلا ق سيگار

اين نوع طلا ق حس خوبي به آدم مي دهد. جدايي از همنشين بدي مثل سيگار مثل يك تولد دوباره است؛ با اين تفاوت كه اين جدايي برخلا ف رعايت 3 ماه و 10 روز، عدهاي حدودا 2 ماهه دارد. از تجربيات يك سيگاري حرفه اي با 22 سال سابقه كار استفاده كنيد و براي هميشه اين عروس هزارداماد را طلا ق بدهيد.
دخل و خرج
خرج و برج و جيب تهي مغز

مسكن، حمل و نقل شهري، حمل و نقل بين شهري، گوشت قرمز، ميوه، تلفن همراه، بنزين، تلويزيون، لوازم صوتي و تصويري و هزار قلم جنس ديگر. شما چطور پيش بيني مي كنيد؟ حتما آثار گراني هاي سال نو را از مدتي قبل به تدريج حس كرده ايد. شمااز امروز نيمه دوم اولين ماه سال جديد را در حالي آغاز مي كنيد كه جيبتان علا قه اي به همراهي شما تا سر برج ندارد. بايد به هر حال هرجوري شده با اين جيب تهي مغز كنار بياييد.
تهرانشهر
چهارشنبه سوري و سرگي بوبكا

آخر اين چه مراسم باستاني است كه در آن توپ و تانك مي تركانند؟ آخر چه لذتي در پشت توليد اين همه سروصداي اعصاب خردكن و البته خطرناك وجود دارد كه به ريسكش مي ارزد؟ اگر لذتي هم هست، از آن دسته لذت هاست كه در كوتاه مدت و درازمدت احساس بدي به آدم مي دهد. به عكس صفحه تهرانشهر نگاه كنيد. فكر مي كنيد هيچ سرگي بوبكايي وجود داشته باشد كه بتواند از روي اين درخت آتش گرفته بپرد و بگويد: زردي من از تو، سرخي تو از من؟

ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
محيط زيست
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  محيط زيست  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |