نينا شاهرخي  -خاويرجي. پيوز داراي مدرك دكتري معماري از مادريد است؛ مدرك فوق ليسانس خود را در طراحي بنا از دانشگاه كلمبيا گرفته، در طول تحصيل خود برنده بورس هاي تحصيلي مختلفي از آكادمي هنرهاي زيبا در رم، سالزبورگ و ...هم بوده است. پيوز از سال 1987 مشغول تدريس در رشته معماري دانشگاه پلي تكنيك مادريد و سوپرير تكنيكال اسكول مادريد و معماري سي.ان.يو است.
ماريا رزا سرورا نيز داراي مدرك دكتري معماري از دانشكده معماري سوپرير تكنيكال اسكول مادريد است. او نيز همانند پيوز در دوران تحصيل خود برنده بورسيه هاي تحصيلي بسياري شده است. از سال 2001 مشغول تدريس درس تركيب معماري در دانشكده معماري الكالا ست ضمن اينكه از سال 1988 تا 2002 نيز استاد معماري سي.اي.يو در مادريد بوده است. وي در سال 2004 به عنوان رئيس دانشكده معماري سوپرير تكنيكال اسكول برگزيده شد.
گروه سرورا و پيوز در سال 1979 پايه گذاري شد؛ پس از تاسيس اين گروه فعاليت هاي اين شركت به خلق بناهاي استثنايي و رمزگونه اختصاص پيدا كرد. اين گروه تاكنون به دليل فعاليت هاي حرفه اي خود برنده جايزه هاي بسياري شده است. پروژه هايي مانند: مسابقه طراحي ساختمان مجلس چين در مادريد اسپانيا، مسابقه طراحي بانك شهري اسپانيا در كاديز، مسابقه طراحي مركز فرهنگي اسلا مي در مادريد، مسابقه طراحي منطقه درماني بين المللي در شانگهاي و فستيوال ملي هنرهاي تصويري در كـاديز. سرورا و پيوز كتاب هاي منتشر شده و سخنراني هاي بسياري را نيز در كارنامه حرفه اي خود به ثبت رسانده اند.
در سال 1993 ماريا رزا سرورا و خاوير پيوز كارگاه آموزشي بين المللي بيونيك و معماري را در كوئنكا (اسپانيا) پايه گذاري كردند كه از آن زمان تا به حال پيشرفت هاي بسياري در زمينه آموزشي و پژوهشي در راستاي آموختن از طبيعت و تاثيرگذاري آن بر تفكرات، هنرها و معماري معاصر كرده است. از سال 1997 اين گروه فعاليت هاي حرفه اي خود را به بسط معماري تجديد و نظريات طراحي شهري كه از شــنـاخـت عميـق منـطـق قـوانيـن مـربـوط بـه انعطاف پذيري، قابليت سازگار شدن و صرفه جويي در انرژي موجود در تمام اجزاي طبيعت ناشي مي شود، اختصاص داده است.
در سال 1985 شركت شروع به اولين تجربه طـراحـي و سـاخـت سازه هاي پيچيده و پويا complex and dynamic كرد. در سال 1992 سرورا و پيوز فعاليت هاي پژوهشي خود را به سازه هاي بيولوژيكي در طبيعت و تاثير آن بر مهندسي سازه هاي مدرن و معماري اختصاص دادند. نتيجه اين تجربيات، كشف يك سازه جديد و مفهومي نوين براي ساخت و ساز بود: بيواستراكچر ... Bio-Structure
ثمره اين پژوهش ها دستيابي به يك مدل جديد و خارق العاده از فضاهاي عمومي بود كه ركورد ارتفاعي را تا 1228 متر افزايش مي داد. پس از ممكن شدن چنين ارتفاعي، بسط و گسترش مدل شهري جديد بـراي كلا نشهرها براساس اهداف پايدار و ارزش هاي انساني قرار گرفت.
ايده جديد و مدل معماري بيونيك گروه سرورا و پيوز تاثير بسياري بر مقامات بين المللي گذاشته است و خط سيري جديد در تجربه هاي نوين ايجاد كرده است. اين ايده با استقبال انجمن هاي آكادميك، حرفه اي و علمي بسياري در اروپا، آمريكا و آسيا بـراي بـروز و نمـايـش نظريات و نمونه هايشان مواجه شده است.
يك مشكل
بايد پذيرفت كه در ماهيت رشد شهري جهان سوم تجانس چنداني وجود ندارد و شايد اين امر با توجه به تـعــداد زيـاد و مـاهيـت متفـاوت كشورهاي درگير موضوع تعجب آوري نباشد، پايتخت ها از تجمعات كوچك جمعيتي با كمتر از 20 هزار نفر در منطقه اقيانوس آرام تا توده جمعيتي 16 ميليون نفري مكزيكوسيتي نوسان دارد، در عين حال نرخ رشد ساليانه آنها حدود 15 درصد با كاهش واقعي جمعيت در كشورهاي جنگ زده اي مانند كامبوج در تغيير بوده است. ريچارد كربي در كتاب خود به نام شـهرنشيني در چين به اين بحث پـرداخته است كه شهرهاي چيني اغلـب بـه طـرزي گستـرده تعـداد چشمگيري از بخش هاي همجوار را ضميمه نواحي اداري خود مي سازند تا كنترل نيازهاي ذخيره حياتي شهري همچون مخازن آب و كارخانه هاي توليد نيروي برق را تامين كند. در نـتيجـه بسياري از شهرهاي چين نـواحـي وسيـع روستـايي را در بر مـي گيـرند كه مردم ساكن در آنها چـندين مايل دور از شهر زندگي مي كنند، در عين حال كه رقم رسمي جمعيت شهر را افزايش مي دهند.
جمعيت جهان در سال 1990 حدود يك ميليارد و 250 ميليون نفر محاسبه شده بود. در سال 2000 اين جـمعيـت بـه 6 ميليـارد نفـر رشـد پيـدا كـرد. خوشبينانه ترين احتمال  براي سال 2050، بالغ بر 12 ميليارد نفر است. در طول 100 سال اخير؛ شهرها، برنامه ريزي و استراتژي هاي شهري خود را براساس مـتمركزسازي هاي با اهميت آسمانخراش ها و گستردگي مناطق مسكوني با جمعيتي متمركز تغيير داده اند. مرسوم شدن اين روند باعث از بين رفتن تصاعدي لا يه هاي نباتي زمين و اتلا ف نامعقول انرژي و تـاراج محيط زيسـت شده بود. 10ميليون نفر نمي توانند در جامعه اي كه براساس قوانين و ارتباطاتي براي 0/01 همان مقدار جمعيت برنامه ريزي شده است، زندگي كنند.
ناتواني مدل هاي شهري
الگوهاي شهري كه در قرن بيستم استفاده مي شدند براي شانگهاي غيرقابل استفاده بودند و قادر به حل مشكلا ت ناشي از جمعيت زياد و رشد سريع آن نبودند. هرچند همان جمعيت نيز نشانه هايي از ناكارآمد بودن مدل هاي سنتي شهري را نشان مي داد. به نظر مي رسد، فلسفه شهري موجود براساس تجزيه نگران كننده يك حقيقت نگاشته شده است: ما بايد شعار كهنه اثرات حداقل محيط پيرامون را با شعار جديد نفوذ هرچه بيشتر محيط پيرامون، جايگزين كنيم...
بيو اكولوژي شهري: مدلسازي واقعي
بيونيك و بيو اكولوژي دو مفهوم سازنده از فلسفه شهري هستند؛ پذيرش بي چون و چراي رشد عمودي شهرها با منطق استفاده عاقلا نه از انرژي، با گسترش بدون مرز و ايجاد شهرهاي كوچكتر وابسته به هسته مركزي (ايجاد شهرهاي اقماري) مواجه شد.
مدل هاي موجود آسمانخراش ها به خاطر محدوديت هاي تكنولوژيك و طبيعت غيرانساني شان بسيار غيرموجه هستند. اين مدل ها نمي توانند پاسخ مناسبي براي بخش عمده گسترش عمودي شهرها باشند. از زمان ساخت بناي امپاير استيت در سال 1931 با ارتفاع 380 مـتـري اش تـا برج هاي امروزه پـتـرونـاس بـا 450متر ارتفاع، تنها توانسته ايم ارتفاع را 70 متر افزايش دهيم.
بعد از فلسفه بيولوژيك با شعار طبيعت، اولين و بهترين ، بيونيك در اواسط قرن بيستم در روسيه به عنوان شاخه اي از علم ساير علوم طبيعي و تـكنيـك هـاي مهندسي متولد شد. بيونيك قصد داشت يك نظام ارتباطي بين بيولوژي و تكنولوژي صنعتي باشد. موضوع آن مطالعه سازه ها و فرآيندهاي مـختلـف مـوجـود در پـديـده هـاي بـيـولـوژيك است تا فهم بهتر اين موضوعات باعث پيشرفت، گسترش و انساني كردن محيط مصنوع افراد بشر شود.
شهر عمودي، برج بيونيك
برج بيونيك اولين مدل موجود از سازه هاي شهري بيواكولوژيكال است كه بر مبناي شرايط و قواعد محيط هاي شهري و اجتماعي شهرهايي كه ساخته مي شوند پايه ريزي شده بود. نگاهي به فرم بنا، محدوديت هاي حداكثر را براي امكان رشد بنا با دانش امروزي نشان مي دهد.
هر شهري در دنيا، صرفنظر از سطح پيشرفت اجتماعي و اقتصادي اش، ساخت عمودي شهري را آغاز كرده است. ساخت و سازي كه ميزان رشد، ارتفاع و گسترشش با افق آينده شهر مورد نظر به شدت مربوط است.
بازگرداندن زمين به طبيعت
براساس الگوهاي رايج و قراردادي طراحي شـهري افقي و تراكم پايين يكهزار سكنه مي توانند در محدوده اي به مساحت 2 كيلومتر با نيازهاي ضروري كه براي زندگي شهري لا زم است زندگي كنند. از سوي ديگر، شهر عمودي برج بيونيك با گنجايش يكصد هزار سكنه تنها محدوده اي به شـعاع 0/5 كيلومتر را اشغال مي كند كه باعث برگرداندن زمين به طبيعت مي شود.
بلند، سبك و انعطاف پذير
شهر عمودي براساس مدل هاي طبيعي طراحي شده است؛ سبكي و استحكام استخوان هاي پرندگان، انعطاف پذيري ساختار سبزيجات و رشد براساس مدل طبيعي ساختار يك درخت و ريشه هاي پراكنده آن.
شهر عمودي بيونيك براي 2 مجموعه شهري بيواكولوژيك در نظر گرفته شده است كه يكي از آنها درون ديگري قرار دارد. مجموعه شهري اول رشد و گسترشي عمودي و ديگري افقي دارد. مورد اول يعني برج بيونيك، براي 12همسايگي عمودي كه ارتفاع هر يك به طور متوسط 89 متر است در نظر گرفته شده است. هر طبقه شامل 2گروه از ساختمان ها مي شود: داخلي و خارجي. هر دو نوع اين ساختمان ها گرد يك باغ عمودي بسيار وسيع قرار گرفته اند. مورد دوم يا پايه جزيره محدوده اي به قطر يكهزار متر است كه بناهايي با ارتفاع هاي متفاوت، باغ هاي وسيع، درياچه ها و فضاهاي ارتباطي در آن پراكنده شده اند. آينده نگري براي كاربري هاي آتي هر دو مجموعه بسيار متنوع و متعدد است: هتل ها، شـركـت ها و ادارات، مجموعه هاي مسكوني، تجاري، ورزشي، موقوفات فرهنگي فضاهاي بازي.
پژوهش در خصوص برج بيونيك از سال 92 توسط تيم علمي سرورا و پيوز آغاز شد كه نتيجه آن نشر يك نظريه جديد بيونيك بر مبناي قواعد ساختاري قطعات بـيـولوژيك قابل انعطاف و مستحكم بود. مدل ساختاري عمدتا از تحليل علمي تغييرات ساختاري كه در سبزيجات به وجود مي آيند الهام گرفته شده بود كه حد و مرز ارتفاعي معمول را به طرز قابل توجهي افزايش مي داد.
نظريه لا يه هاي ساختاري
نكته: طبيعت با تير و ستون ساخته نشده، بلكه با قوانين رشد برپا شده است. منطق ساخت طبيعت باعث صرفه جويي در انرژي؛ قابليت سازگار شدن و انعطاف پذير بودن مي شود.
سازه بيونيكي فركتال
با انتشار نام سازه بيونيكي فركتال، يك انقلا ب در رشد سازه و تكنولوژي مربوط به آن در دنياي علم ايجاد شد كه همچنان در حال گسترش و توسعه است و بر مبناي يك ايده ساده و معمولي قرار دارد؛ تقسيم كردن پيوسته سيستم هاي پيچيده فركتال به ريزترين اجزاي آن.
ساخت و سازهاي رايج معمولا  بر مبناي يك سيستم ساده قرار دارد: ستون، تير، كانال هاي تاسيساتي و ... اما طبيعت براساس توسعه پايداري از سيستم هاي پيچيده بنا شده است؛ سيستم هاي پويا و قوانين رشد.
پي نوشت: صنعت ساختمان - شماره 29 و 30

آذر مهاجر  -يكشنبه 8 آذر ماه 83 در مطلبي تحت عنوان NGO سقف ندارد نوشتيم كه چگونه پروژه ساختمان مركز مشاركت هاي مردمي در خيابان ورشو جنب پارك ورشو، آغاز شد و چگونه در آستانه اتمام كار متوقف ماند، از جزئيات، روند كار و مسايلي كه باعث كندي و سپس توقف اين پروژه شدند گزارش داديم و البته شهرداري منطقه۶ به عنوان كارفرماي پروژه مذكور در اقدامي قابل توجه و تقدير براي پاسخگويي در اينباره اعلا م آمادگي كرد.
در گزارشي كه 21 دي ماه تحت عنوان NGO ديگر سقف دارد در همين صفحه به چاپ رسيد، علا وه بر توضيحات مهندس حيدري معاون فني و عمراني اين شهرداري منطقه 6 و عملكرد كارفرما، به نقل از وي خبر داديم مركز مشاركت  هاي مردمي تا دهه فجر ( سال گذشته ) افتتاح خواهد شد. بنا به دلا يلي كه جزئيات گزارش قبلي و نحوه پيشرفت پروژه ها در كشورمان آنها را روشن مي كنند، اتمام اين بنا به اسفند ماه 83 رسيد و بالا خره 23 اسفند با حضور مهندس فرجي، شهردار منطقه 6 و معاونان وي، نمايندگاني از شوراي شهر و مهندس علي آبادي معاون فني و عمراني شهردار تهران، ساختمان مشاركت هاي مردمي يا به قول خومان NGO افتتاح شد.
جاي شهردار تهران خالي است امروز بودجه شهرداري در صحن علني شوراي شهر بررسي مي شود و از همين رو به نيابت از دكتر احمدي نژاد، مهندس علي آبادي به عنوان سفير شادماني و توفيق در جمع ميهمانان حضور دارد سلطان خواه نماينده اي از شوراي شهر تهران و مهندس فرجي شهردار منطقه 6 و معاونانش گرد هم آمده اند تا ضمن افتتاح 86 پروژه در قالب 110 ريز پروژه عمراني، ترافيكي، خدماتي و فرهنگي، ساختمان تبپ شهر تهران را هم افتتاح كنند.
شهردار منطقه 6، شادمان است و از اينكه شهرداري تهران به عنوان نهادي گسترده و پردامنه بيشترين ارتباط را با مردم دارد احساس رضايت مي كند. افتتاح اين تعداد پروژه در منطقه 6 در پايان سال 83 نقطه درخشاني در كارنامه حرفه اي وي و شهرداري تهران محسوب مي شود و فرصت مغتنمي است براي ابراز اين خرسندي، اخيرا در پي سلسله تغيير و تحولا تي كه هدف و انگيزه اصلي آن جلـب رضايت حق و خدمت رساني صادقانه بـه مـردم بـوده اسـت اعضاي محترم شوراي اسلا مي شهر تهران كه با همه مشكلا ت و مسايل شهر تهران آشنا هستند، در انتخابي هوشمندانه جناب احمدي نژاد را به عـنوان شهردار تهران انتخاب كرده اند و اين مـنتخب شوراي شهر توانسته در مدت كوتاه تـصـدي خود بر امور شهر با ايجاد تحولا ت بنيادين و ريشه اي به سـمـت مـردمـي شـدن شهرداري حركت كردند و ما شاهد اين خدمت رساني صادقانه و گره گشايي و بازشدن درهاي بسته شهرداري به سوي مردم هستيم.
مهندس فرجي بارها در حضور نمايندگاني كه از شهرداري و شوراي شهر آمده اند، از مردمي شدن شهرداري اظهار خرسندي مي كند و از اينكه امروز شاهد به ثمر نشستن اعتماد و همدلي بين واحدهاي مختلف شهرداري و مردم هستند، شكرگزار و قدردان فرصتي است كه براي توفيق و خدمت رساني به مردم فهيم ايران و تهران نصيبش شده است.
فرصتي پيش آمده تا از مشكلا ت متعدد شهر تهران به عنوان يك ارثيه با عقب ماندگي هاي فراواني بگويد و به پاس افتتاح اين همه پروژه در شهرداري منطقه 6 مراتب سپاس و خرسندي اش را اعلا م كند.
دلتنگي هاي يك خبرنگار
خيل عكاسان و خبرنگاران، نمايندگان رسانه هاي جمعي در كنار كساني كه بار اجراي پروژه ساختمان NGO را بر عهده داشته اند و البته تعدادي از آنها هم غايب هستند، به تماشاي لحظه زيباي افتتاح ســـاخـتـمــان مــركــز مـشــــاركــــت هــــاي مردمي ايستاده اند، لحظه پر شوري است و تعارف شهردار منطقه و سلطان خواه از شوراي شهر بر بي تابي ها مي افزايد و بــالا خــره زيــر بــرق فلا ش هاي عكاسان و هــمــه شـاد جمعيـت حاضر، سلطان خواه نوار افتتاح را قيچي مي كند.
مـيهمــــانـــان وارد سـاختمـان مي شوند و گوشه و كنارش را تماشا و ارزيابي مي كنند. بوي تازگي گچ و سيمان از عرق هاي خشك نشده كارگردان و مهندسان پروژه حكايت مي كند و ساختماني كه پس از افتتاح فاز دوم، حالا  بايد براي بهره برداري آماده شود.
گوشه اي به تماشاي اين همه نشستن و حاصل يك حركت رسانه اي را تماشا كردن مي تواند لحظه با شكوهي براي يك خبرنگار و روزنامه اي باشد كه توانسته سهمي از اين به ثمر نشستن تلا ش ها را به خودشان نسبت مي دهند.
در همه گنگ ميهمانان و زير نور فلا ش ها، روي صندلي آمفي تئاتر مركزي براي مشاركت هاي مردمي نشستن، فرصت جالبي است براي مرور نكته هاي مطرح شده و انديشيدن به آنها. اشارات مهندس علي آبادي به ذهن متبادر مي شود: امروز در كشور فضايي فراهم آمده براي خدمت رساني و اميدوارم بتوانيم اين فضا را حفظ كنيم و اجتناب كنيم از فضاهاي تبليغاتي، گمان مي كنم اگر صادقانه پيش برويم و در خدماتي كه ارايه مي دهيم نيتي جز خدمت به مردم نداشته باشيم پوشش هاي سياسي و اجتماعي توسط خود مردم ايجاد شود و ديگر نيازي نيست از رسانه هاي عمومي مطالبمان را انتقال بدهيم. كار ما زماني ارزشمند است كه با اين ديدگاه كار كنيم و فعاليت هاي ما به دل مرد بنشيند.
ميهمانان زير سقف - NGO كه حالا  استوار است - قدم مي زنند و به گوشه و كنارش سر مي كشند؛ صندلي هاي آمفي تئاتر را امتحان مي كنند و سعي مي كنند سن را وقتي برنامه در آن اجرا مي شود تصور كنند و ببينند؛ موكت سبز رنگ سالن آمفي تئاتر، صندلي هاي سرخ رنگ آن و سقف سفيدش لبخند به لب حاضران آورده و آنها را به ياد پرچم 3رنگ جمهوري اسلا مي ايران مي اندازد.
فرصتي نيست براي سرك كشيدن به طبقات بالا  يا زيرزمين يا امتحان پله مارپيچ يك تكه ساختمان NGO كه قرار است بسياري را در طبقات بالا  و پايين هدايت كند، پروژه هاي بسياري بايد امروز افتتاح شوند و اين تنها يكي از آنهاست و نمونه براي آغاز افتتاح پروژه هاي به انجام رسيده. افتتاح اين تعداد پروژه سخنان مهندس علي  آبادي را به ياد مي آورد كه از مشكلا ت عديده و نيازهاي بسيار اين شهر مي گويد: ما مي دانيم آنچه در شهرداري اتفاق افتاده، درصد كمي از نيازهاي مردم است و ما در شهري زندگي مي كنيم كه عقب ماندگي انباشته سي و چند ساله و حتي 40 ساله اش به دلا يلي چون جنگ، كم كاري، عدم مديريت مناسب، منابع مالي محدود يا هر دليل ديگري امروز نيازهاي بسيار دارد كه به خاطر حجم اين عقب افتادگي و زمان اندكي كه براي جبرانش داريم و منابع محدود شهرداري تهران، جبرانش به سادگي ميسر نيست.
ميهمانان به سراغ پروژه هاي ديگر مي روند و ساختمان تبپ تنها و خلوت مي ماند و كارگراني كه هنوز مشغولند، مشاوري كه هنوز از راه نرسيده و پيمانكاري كه چشم به راه است. NGO حالا  سقف دارد و همه اتفاقاتي كه در اين مدت رخ داده، پيگيري هاي مستمر براي به ثمر نشستن نتيجه تلا ش هاي مسوولا ن و سازندگان بنا، عملكرد و كيفيت آن و توجه به پروژه هاي بسياري كه در همين روز در همين منطقه از شهر افتتاح مي شود و هم نيازهاي بسيار شهر كه شايد ساختمان NGO كوچكترين آنها باشد، خواسته و ناخواسته وادارت مي كند را بينديشي آنچه به عنوان انعكاس رسانه اي، با اصرار و دلسوزي در اينباره صورت گرفته، آنقدر ثمر بخش بوده كه بابتش بتوان شاد شد؟!

شهر يك متن است، اگر متن را در مفهوم موسع آن در نظر بگيريم، يعني نظامي از نشانه ها كه در تعامل با هم، معنا را رقم مي زنند. معناي متن اما مفهومي بسيار پيچيده و متغير است.
نشانه هاي متن، روابط گوناگوني دارد. كشف اين روابط، بازخواني متن است كه هر بار مي تواند به گونه اي باشد.
معناي هر نشانه و رابطه اي نشانه ها با هم، در هر بازخواني، بسته به دانايي و موقعيت فرهنگيتاريخي خواننده (مخاطب متن)، متفاوت و متغير است و اين، امكان بازخواني ها يا خوانش ها يا تاويل هاي گوناگون را از يك متن مشخص فراهم مي آورد. بر اين اساس، شهر نيز يك متن است. عناصر تشكيل دهنده شهر، هر يك نشانه اي از نشانه هاي تشكيل دهنده متني به نام شهر است.
عابر كه خود جزء يا نشانه اي از اين متن به شمار مي آيد، در عين حال همواره در مقام خواننده بالقوه شهر قلمداد مي شود.
تمايز شهر از ساير متن ها (مثل نقاشي، موسيقي، شعر، داستان و ...) در مفهوم تاليف نمايان مي شود. متن هاي ديگر، همواره توسط يك مولف، تاليف شده است. مولف هنگام خلق اثر و پيش از آنكه بميرد، نشانه ها را در نظامي كه خود مي شناسد، تاليف كرده است، حتي اگر مخاطبان ديگر متن، اين نظام را يكسره دگرگون كند.
اما در شهر چنين نيست يا دقيقا چنين نيست. شهر مولف ندارد، اگرچه شهرها هم خلق (طراحي) مي شوند، اما طراحي شهر، عمدتا يا شايد فقط در وجه كالبدي و عملكردي محقق مي شود (هرچند طراحي شهري فقط به طراحي كالبدي و عملكردي محدود نمي شود)، در حالي كه شهر پديده اي بسيار وجهي است (اگر نگوييم بي نهايت وجهي.) رفتار مردم، اقليم، نظام سياسي و حكومتي و ...وجوهي از شهر است، پيچيده و تا حد زيادي غير قابل پيش بيني كه در كالبد شهر، تحقق مي يابد و متن شهر به وجود مي آيد. شهر، به اين ترتيب، يك نظام نشانه شناختي كاملا  شناور است، يك آشوب؛ هر لحظه به شكلي. هر بازخواني، تاويلي از متن است و خود متني تازه قلمداد مي شود. در مورد شهر، هر بازخواني، خود تاليفي تازه است. به عبارت ديگر، هر بازخواني از شهر، برشي از نظام آشوب شهر را به مثابه متني تاليف مي كند.
شهر، به سبب پيچيدگي و شناوري نظام نشانه شناختي آن، ابزار بازخواني چندگانه اي دارد. عكس، نوشته، طرح، اسكيس، آناليزهاي شهري و معماري، نمودارها، فيلم و ... هر كدام مي تواند ابزاري باشد براي بازخواني تاليف اين نظام آشوب. به اين ترتيب مي توان به شهر نگاه كرد.

شهروندان اروپايي ديدگاه متفاوتي درباره وضع زندگي خود دارند. موسسه رابرت شومان وابسته به كميسيون اتحاديه اروپا در آخرين نظر سنجي خود كه در دسامبر 2004 منتشر كرده، ميزان رضايت اروپايي ها از زندگي خود را۹۶ درصد در كشورهاي دانمارك و سوئد تا 50 درصد در مجارستان متغير دانسته است. فيليپ ميشه، مشاور موسسه شومان گفته 81درصد از مردم اتحاديه اروپا معتقدند سطح زندگي آنان بسيار بهتر از ساير مردم مناطق جهان به جز ايالا ت متحده آمريكا و چند كشور ديگر است.
موسسه شومان در عين حال تاكيد كرده برخي از مسايل مانند بيكاري و نبود امنيت باعث نگراني و تشويش مردم اروپا شده است. اين موسسه در پژوهش اخير خود به رغبت بيش از دو سوم مردم اروپا به ويژه جوانان به قانون اساسي جديد اتحاديه اروپا اشاره كرده است.
نظرسنجي اخير در نهايت يك موضوع را ثابت مي كند و آن اينكه شهروندان كشورهاي اروپايي همچنان نگران جمعيت مهاجران هستند و به طوري كه نگراني از عدم امنيت و بيكاري ناشي از همين موضوع است، به اين مشكلا ت تفاوت هاي فرهنگي و مشكلا ت ناشي از آن راهم اضافه كنيد.