سه شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۴ - - ۳۶۷۷
پرونده ببر هيركاني در دستور كار قرار گرفت
غرش دوباره ببر
با تشكيل هيات بررسي ببر خزر ، اميدهاي تازه اي براي يافتن يا توليد ژنتيك ببر هيركاني در ميان علا قه مندان حيات وحش و محيط زيست به وجود آمده است
000036.jpg
عكسي را كه ملا حظه مي كنيد آخرين ببر هيركاني است كه در اوايل دهه 1940 ميلا دي (حدود سالهاي )۱۳۲۴ در شمال ايران شكار شده و پوست آن هنوز موجود است.
000033.jpg
يك ببر خزر كه در باغ وحش برلين در اسارت به سر مي برد.
رضا غفاريان
ببر هيركاني، ببر خزر، ببر مازندران؛ ببر ايران؛ سالهاي سال است كه اين نام باشكوه همچنان بر زبان ها مي آيد و هر بار دريغ و افسوسي درازآهنگ را سبب مي شود.
جورج شالر، چهره آشناي جهاني در طبيعت و حفاظت، زماني گفت كه طبيعت هند چه بود اگر ببر را نمي داشت و جنگل هاي هند بدون حضور عظيم ترين و زيباترين گربه جهان چه هويتي مي داشتند.
اما هرچه بود، ببر ايران نابود شد و جنگل هاي مازندران ديري است كه ديگر غرش زيبا و آهنگين او را نمي شنوند. ديري است كه هيچ گذرنده اي در جنگل انبوه به دلهره گام برنمي دارد و در شاخ و برگ گياهان مردابي چشم نمي دواند تا مگر با خط هاي زرد - قهوه اي ببر مواجه شود. او ديري است رفته و جنگل هاي شمال را بي سلطان، تنها گذاشته است.
بسياري از گونه ها از ميان رفته اند و به كلي فراموش شده اند، اما ببر چنان نشان استيلا  و حضور خود را بر جنگل هاي شمال مهر كرده است كه هرچه بگذرد نه تنها به فراموشي سپرده نمي شود، بلكه يادش فراگيرتر مي شود.
سلطان چگونه رفت؟
به هرحال ببر هيركاني براي هميشه از ميان رفته و تلا ش هاي متعددي كه تاكنون براي پيدا كردن ردپايي از او صورت گرفته به كلي بي ثمر بوده است، اما آخرين ببر، بازمانده همه ببرهاي يال دار هيركاني، چند سال زيسته، چگونه زيسته و چگونه مرده است؟ اگر به زندگي آخرين بازمانده نسل بزرگترين گربه سان ايران در طول سالياني كه زنده بوده فكر كنيم، در افكاري تاريك و حزن آور فرو مي رويم: تنها مي زيسته، تنها مي خوابيده، تنها در جنگل بزرگ گام برمي داشته و هرازگاه در پي يافتن جفتي و همراهي بانگ برمي كشيده است.انگار ياوري مي طلبيده، نجات بخشي، كسي كه او را يعني نسل ببر هيركاني را نجات دهد و هيچ كس نبوده كه ندايش را پاسخ گويد.
از آن بدتر شايد آواي ياري طلبي او به گوش كس يا كساني رسيده كه تفنگ بر دوش به دنبال يافتن موجودي بوده اند تا نفسش را بگيرند!
گزارش ها چه مي گويند؟
برپايه بعضي از گزارش هاي بين المللي، آخرين ببر خزري در سال 1959 ميلا دي 1336( شمسي) در شمال ايران شكار شد. بعضي ديگر مي گويند در سال 1997 در شمال شرقي افغانستان يك ببر هيركاني زنده گيري شده و به اسارت درآمده است. اخيرا نيز گزارش هاي مشكوكي در رابطه با مشاهده نشانه هاي زندگي ببر ايران در كوهستان ها، جنگل ها و استپ هاي بخش هاي غربي درياي خزر شنيده شده است. همچنين يكي، دو سال پيش گزارش هايي دال بر حضور ببر هيركاني در مناطق جنگلي دورافتاده تركمنستان اعلا م شد كه در همه اين موارد كارشناسان پاي به ميدان گذاردند و مشتاقانه كوشيدند تا مگر اثري از اين جلوه شكوهمند طبيعت سرزمين مان پيدا كنند؛ نتيجه اما هيچ.
ساحل خزر
بسياري از خوانندگان سفر و طبيعت طي تماس هاي مكرر از ما خواسته اند بيشتر راجع به ببر ايران يا همان ببر هيركاني يا خزري بنويسيم.
در واقع درياي خزر بزرگترين درياچه جهان است كه بازمانده باستاني اقيانوس تتيس به شمار مي رود. تتيس در دوران كرتاسه، اقيانوسي بزرگ بود كه از آتلا نتيك (اقيانوس اطلس) تا نواحي مديترانه و درياي چين جنوبي امتداد داشت. اين اقيانوس در منطقه بين قفقاز و البرز حوضچه بسيار بزرگي را تشكيل داد كه از شرق تا كوهستان هاي پامير، هندوكش و كوه هاي هيماليا وسعت مي يافت. ناحيه پيرامون ساحل درياي خزر برخلا ف ديگر مناطق خشك خاورميانه، داراي محدوده هاي بسيار غني و منحصر به فرد تنوع زيستي است. جنگل هاي اين ناحيه زيستگاه گونه هاي متعددي از حيوانات وحشي همچون گرگ، گراز، شغال، پلنگ، خرس قهوه اي، قوچ وميش، آهو، گوزن، يوزپلنگ... و ببر بوده است. بسياري از اين پستانداران هنوز در جنگل هاي محدود باقيمانده خزري مثل پارك ملي گلستان در شرق ساحل خزر و نيز در نواحي غربي ساحل خزر ديده مي شوند كه هنوز پناهگاه زمستاني ميليون ها پرنده، از جمله پرندگان دريايي و كنارآبزي هستند.
زيستگاه ببر خزر
زيست مطلوب ببر خزر (Panthera tigris virgata) بيشتر منحصر به دشت هاي ساحلي اطراف درياي خزر به ويژه در استان مازندران، گيلا ن، گلستان و لنكران (آذربايجان) بوده است. در گذشته نواحي مردابي وسيعي در اين محدوده به چشم مي خورد، اما امروزه فقط محدوده هاي كوچكي از شيب هاي جنگلي و ناحيه هاي مردابي معدودي از زان و مرس، بلوط، آلوش و ممرز، درختچه هاي گز، انار وحشي، زبان گنجشك و شمشاد وحشي به چشم مي خورد و در اين نواحي بزرگترين پستاندار شكارگر شغال است!
چه بر سر ببر آمد؟
اما بر سر ببر مازندران چه آمد؟ در اولين قدم با توسعه محيط هاي انساني و دست اندازي به جنگل و سرزمين هاي مردابي - زيستگاه مطلوب ببر - اين حيوان كه با جنگل زدايي و تخريب زيستگاهش مواجه شده بود، از زمين هاي پست و خيس به ارتفاعات جنگلي كوچ كرد. سپس به جانب مرداب هاي اطراف رودخانه هاي بزرگ رفت و سرانجام بيشتر به داخل كوهستان ها پناه بردتا آنجا كه به كلي منقرض شد. زندگي دركوه براي گربه سان بزرگي چون ببر امكانپذير نيست و نمي تواند زمان درازي درچنين زيستگاهي به حيات خود ادامه دهد. دركوه امكان شكار ندارد و نيز در چين و شكن هاي كوه بانگ جفت يابي اش گم مي شود و به گوش همجنسانش نمي رسد.
از 30 سال پيش تاكنون، به دنبال اعزام گروهي از كارشناسان و محيط بانان سازمان حفاظت محيط زيست براي يافتن اثري از ببر و دست خالي بازگشتن آنان، نسل ببر ايران به صورت رسمي منقرض اعلا م شده، اما اين موضوع به صورت علمي مورد بررسي كامل قرار نگرفته است. طبق نظر بعضي از كارشناسان سازمان حفاظت محيط زيست ايران، ممكن است هنوز ببر در كوهستان هاي جنوب علي آباد، در هر دو سوي مرز تركمنستان و در كنج جنوب شرقي ساحل خزر، وجود داشته باشد. (البته اينها فقط شايعه و سخناني است كه در افواه در ميان مردم محلي مناطق شمالي شنيده مي شود.) چند سال پيش جاي پنجه هاي يك گربه سان بزرگ (شبيه ببر) در مرز تركمنستان ديده شد كه شور و هيجان بزرگي را در سازمان حفاظت محيطزيست و علا قه مندان حيات وحش پديد آورد. 20جاي پاي بزرگ به طول 12 سانتيمتر و عرض 14/5 سانتيمتر، هم در برف و هم روي خاك، پيدا شدند. جاي پنجه ها بزرگتر از آن بود كه به پلنگ خزري (Panthera Padus) نسبت داده  شود. پلنگ ايران، برخلا ف ببر به واسطه قدرت تطابق با محيط و امكان زيست و شكار در كوهستان ها، دور از چشم بشر، هنوز به زندگي خود ادامه مي دهد و در برابر همه دشواري هاي زيست محيطي مقاومت كرده است. با اين وجود امكان اينكه جاي پاها متعلق به يك پلنگ بسيار بزرگ غير عادي بوده باشد، فراوان است.
چه بايد كرد؟
بدون شك سازمان محيط زيست، كارشناسان، تشكل هاي زيست محيطي و همه اهل طبيعت موظفند نسبت به مساله ببر خزر در ايران بي تفاوت نمانند. ما بايد ببر را از نقطه نظر علمي، تاريخي و فرهنگي به درستي مطالعه و بررسي كنيم، پيش از آنكه بسياري ازمنابع ارزشمند اطلا عاتي امروز براي هميشه از ميان بروند. هنوز تعدادي از كساني كه مستقيما با ببر خزر رويارو شده و برخورد داشته اند وجود دارند و سالهاي كهولت و پيري را مي گذرانند. اينان منابع بسيار گرانقدري براي كسب اطلا ع و ضبط اطلا عات علمي و تاريخي درباره ببر هيركاني هستند و ما هنوز وقت داريم به سراغشان برويم و خاطرات و تجربه هاي پرارزش شان را ضبط و نگهداري كنيم. بايد كوچكترين احتمال زيست ببر را بررسي و تمامي جوانب آن را مطالعه كنيم و آنچه از دستمان برمي آيد براي يافتن يا حفظ ژن اين گونه بي نظير كشورمان به كار ببريم، اما تا جمع آوري نشانه ها و شواهد واقعي كافي، كاري جز تامل و انديشه زياد درباره آينده اين گربه باشكوه ايران از ما ساخته نيست؛ اين همان كاري است كه اين روزها هيات بررسي ببر خزر(Caspian Tiger Investigation) در پي انجام آن است.

نابودي در انتظار قطب شمال
خرس قطبي به تاريخ مي پيوندد
000042.jpg
شيرين معتمدي  -گرمايش جهاني زندگي سنتي اسكيموها را از بين برده و فرهنگ اشتراكي غذا و شكار را نابود ساخته است.
در جديدترين بررسي صورت گرفته توسط سازمان جهاني حفاظت WWF مشخص شده است تغييرات آب و هوا ظرف 20 سال آينده به سطح خطرناكي خواهد رسيد.
بازنگري مدل هاي شبيه سازي شده آب و هوا نشان مي دهد، اگر هيچ كاري صورت نگيرد طي سالهاي آتي دماي كره زمين 2 درجه گرمتر از دوران پيشاصنعتي خواهد شد. چنين تغييري در قطب منجر به آب شدن يخ تابستاني دريا، از بين رفتن موجودات قطبي، بعضي از انواع توندراها و تغييرات اساسي در شيوه زندگي اسكيموها و ديگر ساكنان قطب خواهد شد.
به گفته دكتر مارك نيو اگر كره زمين 2 درجه گرمتر شود دماي هوا در قطب حدود 3برابر اين ميزان گرمتر خواهد شد. يكي ديگر از پيامدهاي جدي گرم شدن كره زمين بر اثر گازهاي گلخانه اي، كاهش برف و يخ در قطب شمال است كه به نوبه خود گرماي بيشتري توليد خواهد كرد، چرا كه برف و يخ، بيشتر اشعه خورشيد را منعكس مي كنند، در حالي كه خاك و دريا بيشتر تشعشات را جذب مي كنند.
زيست بوم قطب شمال و ساكنان آن در خط مقدم عواقب تغيير آب و هوا قرار دارند.
گرمايش جهاني به شيوه سنتي زندگي اسكيموها را از بين برده و خط بطلا ني بر فرهنگ اشتراكي غذا و شكار كشيده است.
بنابرگزارش WWF،آنچه كه زماني يخ دريايي تابستان نام داشت با سرعت 9/6 درصد در هر دهه ذوب مي شود و اگر اين روند ادامه يابد تا پايان قرن حاضر اين يخ هاي دايمي به طور كامل از بين خواهند رفت كه به معناي نابودي خرس ها و فك ها است و تهديدي براي امنيت غذايي بومياني است كه آنها را شكار مي كنند.
بررسي هاي ديگر نشان مي دهد بيش از 60 درصد جنگل هاي شمالي كه زيستگاه  اصلي پرندگاني همچون زاغ، زرد پره برفي، شاهين، مرغ غواص، آبچليك و پرستوي دريايي است از بوته هاي توندرا پوشيده شود. پرندگان مهاجر مهمترين محل تخمگذاري خود در قطب را كه بر تنوع زيستي سراسر دنيا تاثيرگذار است از دست خواهند داد.
اگرهرچه زودتر كاري صورت نگيرد، پس از چندي ديگر قطبي باقي نمي ماند. خرس هاي قطبي به تاريخ خواهند پيوست و فرزندان ما فقط در كتاب ها درباره شان مي خوانند.
دكتر كاترينا كاردوسو،سرپرست برنامهريزيانرژي هاي ادامه پذير اظهار داشت: براي حفظ اكوسيستم  بي نظيري مثل قطب بايد ميانگين دماي كره زمين زير 2 درجه باشد و به جاي استفاده از سوخت هاي فعلي، انرژي هاي كارآمد و قابل تجديد به كار گرفته شود.
اگرچه فن آوري انرژي هاي قابل تجديد مثل باد، زيست توده ها، گرماي زمين و الكتريسيته خورشيدي نه تنها در دسترس نيست، بلكه بسيار پرهزينه خواهد بود، ولي استفاده از انرژي قابل تجديد و اقدام در جهت بقاي آن ،عوامل اصلي كاهش انتشار گاز Co2، عمده ترين گاز گلخانه  اي  خواهد بود.

كدام با صرفه تر است؟
۱۵درخت كهنسال مساوي يك تن كاغذ
هيچ مي دانيد براي توليد هر برگ كاغذ سفيدي كه بي بها و بي قدر، مچاله اش مي كنيد و دور مي اندازيد يا مي دهيد دست كودك خردسالتان رويش خط خطي كند( كه البته اين يكي شايد استفاده بهتري از كاغذ باشد) جنگل هاي بيمار، شكننده و به شدت در معرض نابودي ما چه بهايي مي پردازند؟ به گزارش كارشناسان توجه كنيد:
براي توليد هر يك تن كاغذ بايد۱۵ درخت تنومند سبز قطع شود! به همين سادگي. براساس پژوهش هاي انجام شده، مساحت جنگل هاي متنوع ايران 12ميليون هكتار است و در اين حال هر ساله حدود۴۵ تا۹۰ هزارهكتار از مساحت جنگل هاي كشور كاسته مي شود.
همين پژوهش ها نشان مي دهد بيش از نيمي از تخريب جنگل ها به سبب نياز كشور به چوب صورت مي گيرد. فقط در تهران روزانه۱۰۸ اصله درخت كهنسال نابود مي شود در حالي كه قطع درخت در تهران يعني قطع شريان هاي ريوي اين كلا نشهر پر دود و دم، شهري مريض كه تنها درختان مي توانند از آلودگي هايش بكاهند همانطور كه پيش از اين نيز گفتيم بايد اراده اي محكم و تزلزل ناپذير بر مساله قطع درختان جنگلي ناظر شود. اراده اي كه با عنايت به اهميت درخت از ديدگاه  هاي مختلف؛ تلطيف هوا، حيات جنگل و فضاي سبز، نگهداري خاك و جلوگيري از سيل و... قطع درختان را به شدت محدود و معطوف به شرايط بسيار ويژه يا اصولا  ممنوع سازد.
درخت تنومند كهنسال، يادمان تاريخ و مانده از ساليان دور بايد به ضرب تبر يا اره فرو شكنند، بخشي از جنگل لخت و بي حاصل شود، اعضايي از پيكره مام سبز موي وطن قطع شود تا 15 تن كاغذ درست شود.حال با اين كاغذها كه با بهايي چنين گران و غيرقابل جبران به دست مي آوريم چه مي خواهيم بكنيم كه مهمتر از وجود درخت زنده باشد، خدا مي داند.
باز هم كارشناسان معتقدند با آزادي و حذف تعرفه واردات چوب مي توان اقدامي مناسب براي كاهش فشار بهره برداري از جنگل هاي كشور انجام داد، به طوري كه صنايع سلولزي و واحدهاي خرده چوب نياز خود را از طريق واردات تامين كنند. در مورد نياز كشور به كاغذ هم باز اظهارنظر مي كنند كه در اغلب موارد نياز كشور با واردات كاغذ قابل رفع است و چه بسا به لحاظ مادي و ارزش ظاهري هم به صرفه باشد.

كوتاه
000030.jpg
ارتباط بازيافت زباله با كاهش آلودگي هوا
بازيافت (Recycling) در دنياي شهرنشيني امروز اهميت ويژه اي يافته و به تازگي اين بحث نيز مطرح شد كه بازيافت و ساخت محصولا ت از مواد قابل بازيافت باعث كاهش خالص در 10 نوع آلا ينده اصلي هوا مي شود.
براساس اين يافته ها، بازيافت زباله كمك مي كند تا آلا ينده هايي چون متان، آلوئيدها، منواكسيدكربن، اكسيدهاي گوگرد، ذرات معلق و... از هوا حذف شود.
همچنين بازيافت زباله باعث كاهش در 8شاخص كيفيت آب و آلا ينده هاي آب مي شود.
مطالعات همچنين نشان مي دهد كه انرژي كمتري براي ساخت محصولا تي كه در ساخت آنها از مواد بازيافتي نسبت به مواد خالص و بكر استفاده شده مورد نياز است، به طوري كه توليدكنندگان كه در ساخت محصولا ت خود از مواد بازيافت شده استفاده مي كنند مي توانند انرژي مورد نياز خود را به ميزان 94درصد كاهش دهند.
كشف يك محموله قاچاق مار در زاهدان
زير هندوانه ها جاي امني نبود!

اقدام به قاچاق انواع و اقسام كالا هاي خارجي يا مواد مخدر را در نواحي جنوب شرقي كشور شنيده بوديم، اما اين يكي نوعي قاچاق كمياب و عجيب است؛ قاچاق مارهاي عظيم الجثه!
معاون اطلا عات قرارگاه عملياتي مقداد نيروي انتظامي سيستان و بلوچستان اعلا م كرد ماموران مستقر در ايست بازرسي گلوگاه كوله سنگي زاهدان 2 روز پيش موفق شدند يك محموله شامل 60 حلقه مار عظيم الجثه را كشف كنند. اين مارها داخل يك جعبه بزرگ در زير محموله هندوانه در يك دستگاه كاميون جاسازي شده بودند.
اين مقام افزود: قاچاقچيان، اين مارها را از هند به پاكستان و سپس به ايرانشهر در ايران منتقل كرده و قصد داشتند از طريق مشهد به خارج كشور منتقل سازند. اين مارهاي عظيم الجثه از انواعي هستند كه در بازار قاچاق حيوانات به قيمت هاي قابل توجهي به فروش مي رسند.
گرايش روز افزون مردم به نگهداري از حيوانات در خانه يا در باغ وحش هاي خصوصي كوچك روز به روز بر رونق بازار قاچاق حيات وحش مي افزايد، از جمله بسياري از آمريكايي ها و اروپايي ها علا قه عجيبي به نگهداري از انواع مارهاي غير سمي، زيبا و بزرگ جثه پيتون نشان مي دهند و همين امر باعث قاچاق آنها از كشورهاي مبدا و صاحب گونه مورد نظر مي شود.
در رابطه با اين محموله 2 نفر دستگير و مارها تحويل دامپزشكي شده تا مورد بررسي بيشتر قرار گيرد.
با كاهش آلودگي هوا
اروپايي ها مي خواهند يك ميليون سال بر عمر خود بيفزايند

معضل آلودگي هوا روز به روز ابعاد وسيعتري مي يابد. از جمله سازمان بهداشت جهاني اعلا م كرد كه تنها اتحاديه اروپا مي تواند با كاهش آلودگي هوا سالا نه 161 ميليارد يورو صرفه جويي كند. شبكه خبري بي.بي.سي اعلا م كرد آلودگي هوا باعث كاهش 8/6 ماه از طول عمر ميانگين اروپاييان شده است.
اتحاديه اروپا قصد دارد تا سال 2010 ميلا دي ميزان آلودگي را كاهش داده و 2/3 ماه به ميزان زندگي هريك از ساكنان اين قاره بيفزايد. اين ميزان معادل جلوگيري از 80 هزار مرگ و مير زودرس و حفظ بيش از يك ميليون سال از عمر مردم در سراسر كشورهاي عضو اين اتحاديه است. گرچه كاهش آمد و شد خودروها در سطح محلي مي  تواند به كاهش آلودگي در مراكز عمده انتشار آلودگي كمك كند، ولي براي كل جامعه فايده اي ندارد. لذا اين سازمان جهاني پيشنهاد كرده همه ساكنان اروپا وابستگي شديد خود را به حمل و نقل با خودرو كاهش داده و از قطار و دوچرخه استفاده كرده يا پياده روي كنند.
پاك مثل آب رود
تدوين برنامه اي براي كاهش آلودگي 200 رودخانه آلوده كشور خبر خوبي است. اين برنامه توسط دفتر بررسي آلودگي آب و خاك سازمان حفاظت محيط زيست ارايه و هم اكنون براي 72 رودخانه در 26 استان كشور نهايي و در 12 استان نيز با اختصاص بودجه، آغاز شده است. همچنين قرار است نقشه اي جامع براي درجه بندي و خطر آفريني منابع آلا ينده كشور تدوين شود. كاربرد اين نقشه ها در استقرار صنايع و فعاليت هاي توليدي و اقتصادي در نقاط حساس و بحراني كشور است به طوري كه فعاليت اين واحدها با توجه به ميزان آلا يندگي و حساسيت زيست محيطي منطقه طبق اين نقشه تعيين خواهد شد.

يادداشت
به دنبال ببر، به دنبال خويش
حميد ذاكري - چاپ خبر ببر خزر و پيگيري جمعي از علا قه مندان طبيعت براي يافتن نشانه هايي از آن، بار ديگر ما را به ياد دردي قديمي انداخت كه قرن ها طبيعت و حيات وحش اين سرزمين را از درون خورده و امروز چيزي جز باقيمانده هايي تك وتوك، اين سو و آن سو، از آن يادمان سبز و وحش گسترده بر جاي نگذاشته است.
در گذشته اي نه چندان دور، خوانين، سرمايه داران و حكام و به طريق اولي شاهزادگان و وابستگان به خاندان سلطنتي از چنان امتيازات اجتماعي برخوردار بودند كه حتي تصور آن براي ما انسان هاي امروز مقدور نيست. آنها علا وه بر اينكه جان و مال و ناموس كسان (رعايا) را در يد بي كفايت خويش داشتند، وحش و طير را نيز زير سيطره و نفوذ گرفته بودند و هر آنچه مي خواستند با آن انجام مي دادند.
براي درك بهتر اين موضوع كافي است نگاهي به صفحات تاريخ بيندازيم - از دورترين ايام تا همين اواخر - و ببينيم كه چگونه در يك سفر شكاري سلطاني، سلطانزاده اي، هزاران حيوان بي گناه را بي سبب و به صرف لذت بردن از كشتار دسته جمعي اين مخلوقات مظلوم و بي زبان خدا، از دم تير و تيغ مي گذرانيده و لا شه هايشان را براي امرار معاش كفتارها و كركس ها و ديگر لا شخوران زميني و هوايي در بيابان رها مي ساخته  است. امروزه اگر به بيابان هاي استان لرستان سري بزنيد، آنها را خالي از هر جنبنده اي مي يابيد؛ برهوت، دريغ از يك خرگوش! اما همين بيابان ها و كوه ها زماني پر بوده است از انواع قوچ و ميش و كل و بز و آهو و گرگ و پلنگ و خرس و گراز و ... هر آنچه كه فكرش را بكنيد. در خاطرات ظل السلطان، پسر سلطان صاحبقران و والي فارس در زمان حيات وي، مي خواندم كه تنها در يك سر تير در نواحي لرستان حدود 4 هزار راس قوچ و ميش و كل و بز را به قتل آورده و حمامي از خون در دشت و كوه به راه انداخته كه مسلمان نشنود، كافر نبيند.
همين شازده والا تبار جزو افتخاراتش مي نويسد كه در جريان يك سفر شكاري ديگر، علا وه بر چند هزار آهو و قوچ و ميش و امثال آن، 18 قلا ده ببر نيز شكار كرده است! اشتباه نمي كنيد، 18 قلا ده ببر؛ همين ببر هيركاني كه امروز نسلش در ايران - و جهان - منقرض شده و دنيا در پي آن است تا مگر بتواند به طريقي از نابودي كامل آن جلوگيري كند. حالا  اين 18 قلا ده ببر را براي چه مي خواسته خدا داناست، چراكه نه گوشتش به درد خوراكآدميزاد مي خورد و نه آن وقت ها از پوستش استفاده اي مي كردند. اما در مورد بررسي ببر خزر ؛ اين برنامه با همكاري بنياد ببر و بوم ايران كه يك تشكل زيست محيطي است، انجام مي شود. اين مجموعه مطالعات گسترده اي را به لحاظ علمي و تاريخي روي ببر هيركاني و انقراض آن انجام داده. البته در اواخر دهه 1950 و اوايل 1970 چنين مطالعاتي صورت گرفته كه نه چگونگي آن و نه نتايجش چندان مشخص نيست. در اين پروژه جمعي از كارشناسان و دانشمندان از كشورهاي ايران، روسيه، آذربايجان، گرجستان، تركمنستان، ازبكستان، قرقيزستان، تاجيكستان و افغانستان همكاري دارند.
قرار است اين تيم مطالعه اي كامل درباره ببر ايران از منظر علمي، تاريخي، شكار، ثبت حكايات محلي در جنگل هاي سواحل خزر (زيستگاه پيشين ببر هيركاني) و... را انجام دهد. اين مطالعات شامل جمع آوري عكس ها و تصويرهاي فرهنگي ببر خزر تا حدامكان خواهد بود. به طور مستمر با كساني كه از ببر خزر اطلا ع دارند يا خود با آن مواجه شده اند مصاحبه خواهد شد. بخشي ازمطالعه به بررسي مكان هاي اوليه زيست ببر هيركاني و گزارش هاي رسيده از افراد محلي درباره وجود اين ببر در نقاط مختلف ايران، تركمنستان، آذربايجان، ازبكستان و افغانستان اختصاص دارد كه به احتمال قريب به يقين تمامي اين نشانه ها مربوط به پلنگ است. مي توان گفت ببر هيركاني مطمئنا از بين رفته است. پس اين همه تلا ش چه فايده اي دارد؟ اتفاقا نكته همين جاست. ما با مطالعه، پژوهش وكار سخت و مستمر روي گونه ها عشق خود را به طبيعت، به زمين، به وحش و نهايتا به انسان و بقاي او ثابت مي كنيم. جمع آوري و ثبت همه جزئيات و نكات درباره ببر هيركاني و تاريخ زندگي او پيامي نيرومند را به جهانيان منتقل خواهد كرد كه در حفظ طبيعت و تنوع زيستي بكوشند. و هم بدين لحاظ است كه براي دست اندركاران پروژه بررسي ببر خزر از صميم دل آرزوي موفقيت داريم.

خانواده خفاش هاي معمولي
بيشترين تعداد گونه را شامل مي شود و پراكندگي وسيعي در ايران دارد. اين خفاش ها فاقد برگه بيني هستند. گوش هاي آنها بزرگ، با گوشك بلند است كه براي شناسايي برخي از گونه ها مورد استفاده قرار مي گيرد. اغلب در غروب مشاهده مي شوند. براي يافتن شكار و مسير حركت از امواج مافوق صوت كه توسط دهان به بيرون فرستاده مي شود، استفاده مي كنند و به همين علت دهان آنها اغلب باز است. اكثرا خواب زمستاني دارند و احتمالا  عده اي نيز به مناطق گرم تر مهاجرت مي كنند.
خفاش هاي جنس
Myotis

اين گروه از خفاش ها گوشك بلند و استوانه اي و نوك تيزي دارند. پوزه نسبتا دراز و استوانه اي شكل با 6 دندان فكي در هر طرف آرواره هاي بالا  و پايين است.
خفاش گوش موشي بزرگ
گونه:Myotis myotis
خانواده خفاش هاي معمولي Vespertilionidae
راسته خفاش ها:Chiroptera
رده پستانداران :Mammals

000039.jpg
اين خفاش و خفاش جنگلي بزرگ از بزرگترين خفاش هاي خانواده خفاش معمولي هستند. گوشك بلند و نوكدار اين خفاش وجه تمايز آن با نكيتول و سروتين است كه شباهت زيادي به اين گونه دارند. طول سروتنه 8 تا 8/5 سانتيمتر است و بيشتر در غارهاي نسبتا روشن زندگي مي كنند. در ايران اين گونه توسط مهندس هوشنگ ضيايي در غارهاي تخته دوزي واقع در 10 كيلومتري شمال غربي ماكو مشاهده شد. اين گونه در اواخر غروب در ارتفاع بالا  شروع به پرواز مي كند. پرواز آن آهسته و مستقيم است. معمولا  پس از مدتي پرواز به استراحت مي پردازد. اغلب به صورت اجتماعي زندگي مي كند و گاهي نيز به صورت انفرادي ديده مي شود. در اروپا محل زندگي تابستاني تا زمستاني آنها فاصله زيادي از هم دارد. ازحشراتي مثل سوسك و پروانه تغذيه مي كند.

محيط زيست
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
طهرانشهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  طهرانشهر  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |