پايتخت سوئد را ونيز شمال مي نامند، اما شهري كه روي 14 جزيره بنا شده،بيشتراز همتاي ايتاليايي اش آميزه اي از ميراث گذشته و مدرنيته است.
***
درمورد استكهلم، هميشه سؤال بي جوابي وجود داشته؛ آيا اين شهر است كه روي دريا بنا شده يا اين درياست كه وارد شهر شده است؟ پايتخت سوئد ميان 14 جزيره و تعداد زيادي جزاير كوچك ظاهر شده و لقب «ونيز شمال» براي اين شهركاملا شايسته به نظر مي رسد، به شرطي كه اين تشبيه اينگونه تعبير نشود كه خواهر لاتيني اش از او برتر است. براي بازديدكنندگاني كه از جنوب اروپا مي آيند، استكهلم آنقدر عجيب است كه ماهيت اين تشبيه به يك كاريكاتور تبديل نشود. هر دو شهر از درون آب سربرآورده اند، اما برخلاف ونيز كه با نوستالژي سالهاي گذشته زندگي مي كند، استكهلم هيچ مقاومتي در برابر آينده ندارد. پايتخت سوئد با شوري وصف ناشدني تاريخ كهنه اش را با آهنگ سريع معيارهاي دنياي جديد هماهنگ كرده است.
در گاملان استان - جزيره كوچكي كه منشا پايتخت 700 هزار نفري فعلي است - با عبور از خيابان سنگفرش «براندا تومت» گويي در دالان تاريخ قدم مي زنيد. در زير نور لرزان چراغ ها، هر لحظه منتظريد كه جادوگري با كلاه نوك تيز روبه روي شما ظاهر شود. ولي در قلب محله نورمالم، كتابخانه ملي كه در سال 1928 توسط گونار آسپلوند به شكل يك دايره بنا شده، بهترين نمونه از مكتب عمل گرايي است. سوئد با هوشمندي، معماري سنتي اش را پس زد تا خالق طرح هاي تازه اي باشد.
در ميدان كوچك كيندستراگاتان، با 5 نيمكت چوبي اطراف يك درخت بلوط قديمي، كليساي آلماني سنت گرترود يادآوري مي كند كه در قرن هفدهم آلماني ها به قدري زياد بودند كه پادشاه چارلز چهارم به آنها اجازه داد كه عبادتگاه جداگانه اي داشته باشند. اما رستوران بون لوك در جزيره سودرمالم در تضاد آشكاري با اين بناي باروك قرار دارد و نشان دهنده استعداد سوئدي ها در تطبيق پذيري است. براي مدتي طولاني، رژيم غذايي به ماهي و سيب زميني يا گوشت و سيب زميني محدود مي شد، اما در اينجا غذاهاي لاتين به كمك مواد اوليه اسكانديناوي تهيه مي شود. سرآشپز، ماتيزا دالگرن براي همين نوآوري اش جوايز زيادي برده است.
مردم استكهلم در هجوم به كافه ها، دست كمي از سايرين ندارند، ولي چيزي جز «فيكا» سفارش نمي دهند. سوئدي ها با بيش از 4 فنجان در روز، بزرگترين مصرف كننده اين قهوه هستند (10 كيلوگرم در سال به ازاي هر نفر) در حالي كه حتي ايتاليايي ها نمي توانند بيش از دو فنجان در روز بخورند.
هتل هاي اين شهر نيز گرايش زيادي به فانتزي دارند. لانگهولمن تا قرن نوزدهم يك زندان بود و اتاق هايش سلول هاي قديمي. همچنين كشتي هايي قديمي وجود دارند كه به هتل تبديل شده اند، مثلا فلاگمانس واگن كه 3 دكل دارد و در سال 1888 بنا شده. به علاوه هتل هايي وجود دارند كه به شكل كشتي تزئين شده اند، مثلا هتل ويكتوريا كه از كشتي نلسون الهام گرفته شده و اتاق هايش مانند كابين كشتي است.
|
|
در اين رفت و آمد دايمي ميان ميراث گذشته و مدرنيته، موزه واسا نشانه ديگري از توانايي استكهلم در تغيير كاربري است. اين موزه به نام كشتي چوبي است كه در سال 1628 و در روز افتتاحيه اش غرق شد. واسا با طول 70 متر و دكل هايي كه به دليل ارتفاع زياد سقف موزه را سوراخ كرده اند، در پيله اي 6 طبقه اي محصور شده و هر طبقه يك موزه كوچك به شمار مي رود. آثاري از زندگي روي عرشه، جنگ هاي بالتيك يا سوئد قرن هفدهم در اين موزه به چشم مي آيد. نور و رطوبت هميشه توسط دستگاه هاي الكترونيك تحت كنترل است تا اين اثر بي نظمي كه پس از 3 قرن و از عمق 30 متري بيرون كشيده شده، به تلي از خاك تبديل نشود. به كمك كامپيوترهايي كه در موزه قرار دارد، بازديدكنندگان مي توانند با تكنيك هاي كشتي سازي آن زمان آشنا شوند.
استكهلم نمونه يك تركيب موفق است. انعكاس نور خورشيد روي رنگ هاي روشن ديوارها زنده تر به نظر مي رسد و ناگهان اين شهر را به ايتاليا شبيه مي كند. در گاملان استان، نماي خانه هاي مربوط به قرن هفدهم به رنگ افرايي و قرن هجدهم كمي سرخ ترند. در محله جديدتر كونگ شولمن، نماها بيشتر لاجوردي يا سبز زمردي هستند.
در كشوري كه در حوالي سال 1860، يك سوم از جمعيت براي فرار از فقر به آمريكا مهاجرت كردند، حالا يك و نيم ميليون شهروند با اصليت خارجي و درمجموع 9 ميليون نفر زندگي مي كنند. بدين ترتيب استكهلم فضايي بين المللي دارد. رانندگان تاكسي اهل اتيوپي اند و در كتابفروشي ها كتاب هايي از تمام زبان ها ديده مي شود... اين الگو از سطوح بالا مي آيد: ملكه سوفي، يك آلماني متولد برزيل است و ژان باتيست برنادوت، بنيانگذار اين سلسله در سال 1810، يكي از مارشال هاي ناپلئون و همسر نامزد سابق بناپارت دزيره كلاري بود.
شايد بزرگترين تفاوت ونيز و استكهلم، استفاده اي است كه اين دو شهر از فضاي آبي شان مي كنند. براي اولي اين فضا حياتي، ولي براي دومي بيشتر تفريحي است. ميان درياي بالتيك و درياچه مالارن هر كاري امكانپذير است. از صيد ماهي سومو از روي 52 پل شهر گرفته تا شنا در خليج هاي پرشمار شهر، چراكه برخلاف كانال هاي ونيز اثري از آلودگي در آن ديده نمي شود. در زمستان، در اين كانال ها پاتيناژ مي كنند و در تابستان جاي آن را قايق هاي بادباني مي گيرد، چون يك نفر از هر 3 نفر قايق شخصي دارد.
اما استكهلم يك مزيت ديگر هم نسبت به ونيز دارد. چون حجم فضاي سبز اين شهر 3 برابر سازه هاي بتوني است و اين آرزويي است كه روزي آلفونس آله به شوخي بيان مي كرد، اين شهري است كه در روستا بنا شده است.