چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۸۹
مطالعه راكون ها در جنگل هاي شمال جدي تلقي نشد
بايگاني يك پرونده
001146.jpg
راكون ها به مزارع كشاورزي آسيب مي زنند، به بيماري هاري حساس هستند و ممكن است به مرغداني ها نيز دستبرد بزنند
سام خسروي فرد
حضورش تعجب آور بود. 14 سال پيش ورودش را به جنگل هاي شمال جدي نگرفتند و اين واقعه مهم را به دست فراموشي سپردند. حقيقت داشت كه يك پستاندار ديگر به مجموعه جانوران ايران اضافه شده است. كارشناسان محيط زيست ابراز نگراني كردند و دوستداران حيوانات به وجد آمدند اما در اين ميان تنها متولي رسمي جانوران وحشي در كشور هيچ واكنشي نشان نداد.
از آمريكا به ايران
راكون جانوري كه بومي آمريكاي شمالي است، در سال 1370 براي نخستين بار در جنگل هاي شمال ايران ديده شد. امير شكر گزار، محيط باني كه روزهاي بازنشستگي را سپري مي كند خاطراتش را چنين ورق زد: «موقع گشت حيواني را از داخل ماشين ديدم كه خيلي شبيه راكون ها بود. با همكارانم موضوع را در ميان گذاشتم، اما كسي باور نكرد. تا اينكه مدتي بعد سه قلاده راكون در روستاي ريك ديده شد، وقتي سر رسيدم كه تنها يك قلاده از آنها زنده مانده بود. آن را به اداره محيط زيست منتقل كردم. چند روز بعد اين جانور هم مرد و آن را تاكسيدرمي كرديم و در نمايشگاه گذاشتيم.» او از روزهايي سخن گفت كه دوستان و همكارانش وجود راكون ها را باور نداشتند: «همكارانم عقيده داشتند كه اين جانور ممكن است از تريلي هاي ترانزيت بيرون پريده يا اينكه از قفس فرار كرده باشد. آنها مي گفتند ديگر چنين جانوري ديده نخواهد شد، اما نظريه آنها درست نبود.»
مشاهده راكون ها روز به روز در جنگل هاي شمال بويژه حوالي اسالم، تالش و آستارا بيشتر مي شد، حتي كارگراني كه در پناهگاه حيات وحش لوندويل مشغول ساختمان سازي بودند شب هنگام به راكون ها غذا مي دادند. پيش از آن نيز در سالهاي 78 و 80 در روستاي اله كري واقع در شمال غرب اسالم يك قلاده راكون مشاهده شده بود. در سال 81 شش قلاده از اين جانوران توسط اهالي روستاي دهنه ريك كشته مي شوند. اين سرنوشت گريبان هشت قلاده ديگر را كه در سال 82 به روستاي آسيا وشم پا گذاشته بودند مي گيرد.
سال 83 سگ ها در روستاي ريك يك قلاده راكون را مي كشند. اواخر همان سال اهالي روستاي طولارود بالا سه قلاده راكون را مشاهده كردند كه يكي از آنها را به دام مي اندازند، اما پيش از اين تاريخ مشاهده راكون ها در شمال به ثبت مي رسد. سوم ارديبهشت 82، مردم يك راكون را در منطقه وارده سراي اسالم گرفتند و از آن عكس و فيلم تهيه كردند. بدين ترتيب وجود راكون ها در جنگل هاي شمال و روستاهاي حوالي آن به واقعيتي انكارناپذير بدل شد. افزايش مشاهده اين حيوان شبگرد به هيچ رو خبر خوشايندي نبود، جانوري غير بومي كه با شرايط زيستي جنگل هاي شمال سازگاري يافته و بيم آن مي رود كه به آفتي مهم بدل شود.
يك سوال،  يك جواب
وجود راكون ها در جنگل هاي شمال، پيوسته با يك پرسش همراه بود. چگونه امكان داشت جانوري كه بومي آمريكاي شمالي است، هزاران كيلومتر راه را طي كرده و به ايران رسيده باشد؟
پاسخ اين سوال خيلي زود مشخص شد. راكون ها دهه دوم قرن گذشته از آمريكا به اروپا منتقل شدند تا در اسارت تكثير شوند و پوست آنها براي تهيه پالتو، كفش و كلاه مورد استفاده قرار گيرد. مدتي بعد بر اثر سهل انگاري متوليان مراكز پرورش، تعدادي از اين جانوران فرار كردند. اين كم توجهي عواقب ناگواري براي كشورهاي اروپايي نظير هلند، آلمان و فرانسه به دنبال داشت. راكون ها مناطق جنگلي و حتي شهري اين كشورها را جزو قلمرو زيستي خود كردند و به تاخت و تاز در آنها پرداختند. اين سناريو در شوروي سابق نيز تكرار شد با اين تفاوت كه راكون هاي فراري از مراكز پرورش از مرزهاي شمالي راهي ايران شدند.
در اين ميان نظريه ديگري نيز وجود دارد كه اندكي سناريوي ورود راكون ها را دچار تغيير مي كند؛ وقتي استفاده از پوست جانوران در دو دهه گذشته به عملي ضد اخلاقي بدل شد، قيمت پوست بشدت كاهش يافت، بنابراين نگهداري تعداد زيادي جانور پرخور صرفه اقتصادي نداشت، بنابراين مسئولان مراكز پرورش، تصميم گرفتند تعدادي از راكون ها را رها كنند.
مهندس هوشنگ ضيايي، كارشناس پرتجربه حيات وحش سالها پيش حضور اين جانور را هشدار داده و آماري از فروش پوست راكون ها ارائه كرده است: «در سال 1977 نزديك به 4 ميليون قطعه از پوست اين حيوان در آمريكا به فروش رسيده كه ارزش هر پوست معادل 26 دلار بوده است، ولي به دليل اينكه در بسياري كشورها استفاده از پوست حيوانات تقريبا منسوخ شد، تعداد فروش و قيمت پوست ها بشدت كاهش پيدا كرد به طوري كه در سال 1992 تعداد پوست فروخته شده حدود يك ميليون و 400 هزار قطعه و ارزش هر پوست حدود 5/5 دلار بوده است.»
شباهت با خرس ها
راكون ها از نظر ظاهري و رفتار شبيه خرس ها هستند، مثل خرس ها كف دست و پا را هنگام راه  رفتن روي زمين مي گذارند و مانند آنها زمستان ها به استراحت مي پردازند و به محض احساس خطر محل را ترك مي كنند. مهمترين مشخصه ظاهري راكون ها نقاب سياه روي صورت و حلقه هاي تيره روي دم است، معمولا 5 تا 7 نوار سياه روي دم ديده مي شود. طول سر و تنه راكون 60 تا۹۵ سانتيمتر و طول دم آن 20 تا۴۰ سانتيمتر است. جالب اينكه دست و پاي راكون ها خيلي شبيه دست و پاي انسان است. از اين رو رد پاي آنها شبيه ردپاي انساني بسيار كوچك جثه است. راكون ها براحتي از درخت بالا مي روند و به كمك دست هايشان براي لمس كردن، گرفتن و حمل كردن اشيا و غذا استفاده مي كنند. وزن  آنها 3 تا 10 كيلوگرم است كه گاهي تا 20 كيلوگرم نيز مي رسد. اين جانوران رژيم غذايي متنوعي دارند و از مواد گياهي، جانوري و گاهي زباله ها نيز تغذيه مي كنند، به ميوه هايي نظير انجير، تمشك و دانه هاي غلات علاقه دارند و از جانوراني همچون قورباغه ، ماهي هاي كوچك،پرنده ها و تخم آنها، كرم ها و حشرات نيز استفاده مي كنند. حوالي مناطق مسكوني ممكن است راكون ها براي استفاده از تخم مرغ به مرغداني ها نيز دستبرد بزنند. اين جانوران در اسارت با كمك دستان، غذايشان را در آب فرو برده و آن را مي خورند، اما اين عمل نشانه شست و شوي غذا نيست، بلكه راكون ها غذاي  آبدار را ترجيح مي دهند.
همه چيزخوار بودن، شكل بدن و قدرت بالا رفتن از درخت و شنا كردن در آب باعث شده راكون ها از قابليت سازگاري فوق العاده اي برخوردار شوند. اين جانوران معمولا تنها ديده مي شوند، اما به صورت گروه هاي كوچكي نيز مشاهده شده اند. اين گروه از مادر و چند بچه نابالغ تشكيل شده است.
راكون ها از نخستين زمستان و گاهي در سال دوم بالغ مي شوند. رفتار توليد مثلي و جفتگيري در ماه هاي دي و بهمن صورت مي گيرد و نرها ممكن است با چند ماده جفتگيري كنند. جانور ماده 65 تا۶۷ روز بعد دو تا 5 بچه كور و بدون مو مي زايد. چشم بچه راكون ها در روز هجدهم باز مي شود و در هفته دهم لانه را ترك مي كنند، اما تا 9 ماهگي همراه مادر هستند تا مهارت هاي لازم را از آن بياموزند. راكون ها در طبيعت 2 تا۳ سال عمر مي كنند، اما در اسارت اين رقم گاهي تا 17 سال نيز مي رسد.
نگراني جدي
راكون  جانوري زيبا و دوست داشتني به نظر مي رسد. اما حضور آنها در شمال ايران با نگراني هايي همراه است. در اين رابطه مهندس ضيايي اين نگراني  ها را پر اهميت تلقي كرد:" راكون ها به هاري خيلي حساس هستند. يعني اولين جانوري كه در منطقه هاري بگيرد و باعث شيوع اين بيماري شود راكون ها هستند. به علاوه مي توانند به ميوه ها و مزارع كشاورزي آسيب برسانند. در بررسي هايي كه انجام دادم كشاورزان حوالي آستارا از صدمه اي كه راكون ها به مزارع ذرت وارد كرده بودند شكايت داشتند. همچنين اين جانور از تخم پرنده ها تغذيه مي كند، بنابراين بايد انتظار داشت كه جمعيت قرقاول هاي خزري - كه پرندگان با اهميت شمال هستند- و پرندگان ديگر كاهش يابد."
اين كارشناس حيات وحش در پاسخ به اين پرسش كه چگونه امكان دارد جمعيت راكون افزايش يابد، گفت:"راكون جانوري غيربومي است و به دليل اينكه جانوران طعمه گير يا به عبارتي دشمن طبيعي ندارد ممكن است دچار انفجار جمعيت شود، مثل موش هايي كه در خيابان هاي تهران ديده مي شوند و به معضلي بزرگ بدل شده اند."
او سخنانش را با ذكر خاطره اي ادامه داد:" يكي از دوستان دامپزشك تعريف كرد كه در ساري سگي را براي معالجه نزد او آوردند پس از معاينه متوجه شد كه سگ بر اثر گازگرفتگي راكون فلج شده و آن را درمان كرد. او خيلي از اين موضوع تعجب كرده بود كه چگونه ممكن است بيماري نواحي آمريكاي شمالي به ايران رسيده باشد. وقتي به او گفتم كه راكون در جنگل هاي شمالي وجود دارد تعجبش فروكش كرد و گفت ممكن است تا حوالي ساري نيز جمعيت اين جانور گسترش يافته باشد." ضيايي پيگيري مطالعات را براي مقابله با راكون ضروري دانست:" بايد پيش از آنكه اين جانور خطري جدي براي شمال به وجود آورد نحوه مبارزه با آن مورد مطالعه قرار گيرد. بهترين و سريعترين روش نيز استفاده از تجربه هاي كشورهايي است كه راكون در مناطق مختلف آنها دردسرساز شده است. پس از مطالعه روش هاي مبارزه اين كشورها مي توانيم تصميم بگيريم كه چگونه با راكون ها در شمال كشور مبارزه كنيم."
متولي رسمي چه كرد؟
متولي رسمي جانوران وحشي در كشور، سازمان حفاظت ميحط زيست است. پس از سالها سكوت در برابر ورود راكون به جنگل هاي شمال، يكي دو نفر از كارشناسان اداره كل محيط زيست گيلان به تهيه عكس و فيلم از اين جانور اقدام كردند تا مدير كل با مدركي مستدل قانع شود چنين جانوري به حوزه استحفاظي او راه يافته است. پس از آن مطالعات و بررسي هاي نه چندان عميق و كارساز صورت گرفت كه تاكنون نتيجه اي اجرايي به دنبال نداشته است. اما همه ماجرا به همين جا ختم نمي شود. پس از آنكه "هادي سليماني پور" سفير سابق ايران در آرژانتين بر مسند معاونت محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست تكيه زد نسبت به حل معضل راكون ابراز علاقه كرد. از اين رو يكي از خودروهاي سازمان محيط زيست را در واپسين روزهاي سال گذشته براي انتقال راكون از تالش به تهران در اختيار دو نفر از كارشناسان آزاد محيط زيست قرار داد، با اين تاكيد كه ماموريت بايد يك روزه به انجا م برسد. راكون بيچاره، زخمي و با دندان هاي شكسته به پارك پرديسان انتقال يافت. اقداماتي نيز براي معالجه آن صورت گرفت و در يكي از قفس هاي به نسبت مناسب نگهداري شد.
داستان غم انگيز راكون كه سرنوشتي نامعلوم را پيش رو دارد از سوي متوليان و مسئولاني كه بايد حافظ طبيعت باشند ناگهان متوقف شد.
بدين ترتيب پرونده راكون در آخرين ماه هاي تصدي دولت بسته شد تا شايد متوليان آتي سازمان حفاظت محيط زيست در دولت بعدي آن را به جريان اندازند.

درخشش چهل چراغ
001143.jpg
سوسن چلچراغ گلي منحصر به فرد است كه تنها در يك نقطه از ايران مي رويد.
فرا رسيدن گرما و بهار اين مژده را به همراه دارد كه گل هايي زيبا بشكفند و زيبايي هاي طبيعت را با گونه گوني رنگ هاي خود دوچندان كنند. در بعضي مناطق اما بهار ديرتر فرا مي رسد.
زماني كه در بسياري از نقاط كشور گرماي بيش از حد تاب و توان را از آدمي باز مي ستاند، هوايي معتدل به خنكاي خاطرات بهاري كوهستان را در مي نوردد. در اين ميان تنها عرصه اي كوچك شاهد رويش گلي است كه مشابه آن در جمهوري آذربايجان به طور طبيعي رشد و نمو مي كند.
سوسن چلچراغ چون نگين پرفروغ در زماني كوتاه -اواخر خرداد تا اوايل تيرماه- رخ مي نمايد و دوستداران طبيعت رنج سفر را براي ديدن و تماشاي اين گياه منحصر به فرد به خود هموار مي كنند. تنها نقطه اي كه مي  توان اين گل زيبا را مشاهده كرد روستاي داماش در بخش عمارلو از توابع شهرستان رودبار است. رسيدن به اين روستا چندان ساده نيست. پيش از رسيدن به رودبار تابلويي كمرنگ مسير رسيدن به جيرنده را نشان مي دهد. بايد جاده مارپيچ را در سينه كوه درنورديد و صعود كرد. دو سوي اين جاده فرعي ساختمان  هايي مخروبه آثار به جامانده از زلزله مرگبار رودبار است. اما رنگ  هاي شاد لباس هاي افراد محلي تيرگي خاطره سياه 14سال پيش را از ذهن ها مي زدايد و كوهستان با شكوهمندي و غرور سر بر آسمان مي سايد.
مسير فرعي كوهستان ناگهان به مسيري خاكي بدل مي شود و تا 10 كيلومتر ديگر امتداد مي يابد. پس از آن بايد كمي پياده روي كرد تا يكي از مفاخر ايران را ديد. سوسن چلچراغ 5/0 تا 5/1 سانتيمتر طول دارد و معمولا 4 تا۱۰ گل روي يك ساقه ديده مي شود اما گاهي تا 15گل نيز روي يك ساقه نحيف مشاهده شده است. اين گياه به عنوان يك گونه نادر در سال 1355 به طور رسمي از سوي سازمان حفاظت محيط زيست به عنوان اثر طبيعي ملي مورد حفاظت قرار گرفت. عرصه اي كه مورد حفاظت قرار گرفته تنها شش دهم هكتار است.
سوسن چلچراغ با نام محلي ليليوم لدبوري(Lilium ledebourii) شناخته مي شود كه در گستره رويشي جنگل هاي هيركاني در اشكوب پايين جنگل هاي باز راش مي رويد.
بسياري مي پندارند زيبايي منحصر به فرد اين گياه سبب شده تا سوسن چلچراغ لقب گيرد اما اهالي محلي عقيده اي ديگر دارند؛ آنها معتقدند بساك و ميله پرچم اين گياه در تاريكي چون چلچراغ مي درخشد از اين رو به چنين نامي شهرت يافته است.

با عاشقان
با عاشقان نام ستوني است كه از اين پس در صفحه سفر و طبيعت به معرفي علاقه مندان، فعالان و عاشقان طبيعت در سراسر جهان مي پردازد. در انتخاب افراد، گزينشي خاص وجود ندارد جز آنكه فعاليت هايش توانسته باشد روند قهقرايي و تخريب طبيعت را كاهش دهد.
001155.jpg
سوزان لام نويسنده و طبيعي دان
سوزان لام در رشته تاريخ از دانشگاه بريستول انگلستان فارغ التحصيل شد. سپس به عنوان محيط بان در پارك هاي ملي اين كشور به مدت 7 سال انجام وظيفه كرد، او يكي از خوش  اقبالي هاي زندگي اش را فعاليت نشريه هاي منطقه اي مي داند: «به عنوان مصاحبه كننده و نويسنده از من خواستند كه مطالبي درباره تاريخ طبيعي بنويسيم.»
وي همچنين هدايت گروه هايي كه قصد مطالبه مناطق طبيعي داشتند را به عهده گرفت و با موسسه ملي اسميت سونين همكاري كرد.
تجربيات و يافته هاي او به نحوي است كه مي تواند به عنوان يك طبيعيدان ميان فرهنگ و استفاده هاي سنتي و مدرن با طبيعت رابطه اي منطقه اي برقرار كند و بدين ترتيب از تخريب نابخردانه محيط زيست جلوگيري به عمل آورد.
به عبارت ديگر سوزان لام نقاط اشتراك را ميان جوامع بومي بويژه در اروپا و علوم مدرن پيدا كرده و با اتكا به آن حفاظت محيط زيست را به اهالي محلي آموزش مي دهد.
وي به عنوان نويسنده و مربي محيط زيست به نقاط دور دست سفر مي كند و علاقه و تمركزش به افزايش كيفيت زندگي و حفاظت طبيعت در جوامع محلي به خصوص حوالي محل سكونتش در ايالت آريزوناست. سوزان لام اكنون در فلاگ استاف آريزونا با همسرش تام بين كه عكاس است زندگي مي كند. او در سال 1988 موسسه تاريخ طبيعي را در آريزونا به منظور افزايش سطح دانش عمومي درباره جنگل هاي باقيمانده در اين ايالت پايه گذاري كرد. وي همچنين در پروژه جامعه، فرهنگ و محيط زيست كه از سوي دانشگاه آريزوناي شمالي دنبال مي شود همكاري دارد و در راديو محلي فلاگ استاف شيوه هاي حفاظتي محيط زيست و تجربيات گذشته خود را تفسير مي كند. در سال 1999 سوزان لام و همسرش بنيادي كوچك را تاسيس كردند تا به موجب آن افراد و گروه هايي كه مايل هستند در آريزوناي شمالي براي حفظ طبيعت كاري انجام دهند مورد حمايت قرار گيرند.
001119.jpg
جين گودال ناجي شامپانزه ها
كساني كه به شامپانزه ها علاقه دارند بي شك نام جين گودال را شنيده اند. او در سوم آوريل 1934 به دنيا آمد. از كودكي علاقه خاصي به رفتار جانوران داشت، اين علاقه باعث شد در سن 18 سالگي درس هاي خشك مدرسه را رها كند و خيال سفر به آفريقا را در سر بپروراند. از اين رو براي تهيه هزينه هاي سفر به قاره سياه به عنوان منشي و دستيار توليد فيلم مشغول كار شد. در آفريقا يك اقبال بزرگ به او رو كرد. گودال، دستيار ديرين شناس و انسان شناس مشهور عصر خود يعني لوئيس ليكي شد. همكاري اين دو نفر سبب شد اردوگاهي در منطقه شكار ممنوع گمبه  استريم تاسيس شود تا از اين طريق رفتار شامپانزه ها مورد بررسي قرار گيرد. گودال در سال 1964 با يك عكاس هلندي كه براي تهيه فيلم از كارها و فعاليت  هاي او به تانزانيا فرستاده شده بود ازدواج كرد. اين ازدواج پس از مدتي به جدايي انجاميد.
در سال 1965 بدون آنكه مدرك ليسانس را اخذ كرده باشد درجه دكتري دانشگاه كمبريج را از آن خود كرد. او تا سال 1975 در گمبه استريم ماند و پس از سالها بررسي و تلاش توانست نظرات عجيب و غير واقعي درباره شامپانزه ها را تصحيح كند و واقعيات صرف درباره اين جانوران را به جوامع مختلف عرضه كرد. به عنوان مثال او دريافت كه شامپانزه ها برخلاف تصور فقط گياهخوار نيستند بلكه جانوراني همه چيز خوارند، به علاوه اين حيوانات قادرند ابزارهاي ساده اي بسازند و از آنها استفاده كنند. گودال زواياي گوناگون بررسي ها و مطالعاتش را به رشته تحرير درآورده است. در سايه انسان (1971) و الگوي رفتاري شامپانزه ها (1986) معروفترين آثار او به شمار مي روند. سه سال پيش جديدترين اثرش كه يك فيلم مستند به نام «شامپانزه ها در خطرند»را مقابل دوربين برد. وي درباره تعداد شامپانزه ها مي گويد: «ما واقعا نمي دانيم چه تعداد شامپانزه  در طبيعت باقي مانده است. حدود 10 سال پيش تعداد آنها 250 هزار نفر تخمين زده شد كه به نظر مي رسد امروز كمتر از 200 هزار نفر آنها باقي مانده باشد.»

گذرگاه
001098.jpg
تعطيلي يك پاسگاه محيط باني
پاسگاه محيط   باني خريل در منطقه حفاظت شده ارسباران تعطيل شد .
علت تعطيلي اين پاسگاه چندان روشن نيست. به نظر مي رسد فقدان نيروي انساني كارآمد دليل اصلي تعطيلي هاي مكرر پاسگاه هاي محيط باني در منطقه حفاظت شده ارسباران و ساير مناطق تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست باشد.
به گزارش خبرنگار ايرانشهر، پس از آنكه پاسگاه خريل تعطيل شد موتوربرق آن نيز به سرقت رفت. پيش از اين نيز پاسگاه محيط باني كلن در ارسباران كه يكي از زيستگاه هاي منحصر به فرد پرنده اي كمياب به نام سياه خروس قفقازي است تعطيل شده بود.
تعطيلي پاسگاه هاي محيط باني باعث تخريب طبيعت از طريق چراي احشام، شكار بي رويه و همچنين تصاحب اراضي ملي مي شود.
001056.jpg
حفاظت جديد از مناطق
نوع جديدي از حفاظت منابع طبيعي در آمريكا به مورد اجرا گذاشته خواهدشد. اين شيوه با پرداخت پول به كشاورزان و دامداران توام است به گونه اي كه از آنان مي خواهد در راستاي ارتقاي محيط هاي طبيعي به ويژه تالاب ها عمل كنند.
شيوه جديد حفاظت از سوي برنامه تامين حفاظت(CSP )پيشنهاد شده است. مسئولان اين طرح پيش بيني كرده اند كه حدود 235هزار دامدار و كشاورز در حوالي آبگيرها زندگي مي كنند كه بايد تشويق شوند از اين منابع بهره بر داري عقلايي و پايدار داشته باشند.
مديريت، هماهنگي و هدايت برنامه مذكور به عهده آژانس حفاظت از منابع طبيعي است كه پيش از اين تجربيات مفيدي در ارتقاي فعاليت زيست محيطي جوامع محلي داشته است. اين آژانس موفق شده در برخي مناطق آمريكا ميزان مصرف سموم شيميايي توسط كشاورزان را تا حد چشمگيري كاهش دهد.
براساس اين برنامه، پيش از اينكه پولي به كشاورزان و دامداران پرداخت شود، ابتدا نام افراد علاقه مند و محل سكونتشان در فهرستي درج مي شود. پس از گذشت يك سال عناصر طبيعت و زيستگاه هايي كه معرفي كرده اند مورد ارزيابي قرار مي گيرد. چنانچه كيفيت طبيعت ارتقا يافته باشد برپايه جدول محاسباتي از تلاش كشاورزان و دامداران قدرداني مي شود.
001158.jpg
شيوه انگليسي در سوئد
دولت سوئد تصميم گرفته است كه ماليات جديدي براي تردد خودروها در شهر استكهلم وضع كند. وصول اين ماليات كه به مدت۶ماه به مورد اجرا گذاشته مي شود از اول ژانويه 2006 به خودروهايي كه در پايتخت سوئد تردد كنند تعلق مي گيرد.
بهانه طراحان اين سيستم مالياتي كاهش حجم ترافيك و متعاقب آن كاهش آلودگي هواي استكهلم است. رانندگان بايد 10 تا۲۰ كرون بابت هر روز تردد خودرو بپردازند. نوسان اين ماليات به زمان حركت خودرو بستگي دارد. اين شيوه اخذ ماليات در تاريخ ژوئن 2006 متوقف مي شود پس از آن مردم در يك همه پرسي نظر خود را اعلام خواهند كرد. در صورتي كه اكثر مردم از كاهش حجم ترافيك و آلودگي هوا رضايت داشته باشند بار ديگر ماليات از خودروهاي در حال حركت اخذ خواهد شد.
دو سال قبل اين شيوه كنترل خودروها - كه البته محدوديت  آزادي رانندگان نيز به شمار مي رود- در لندن به مورد اجرا گذاشته شد و موفقيت فراواني نيز به دنبال داشت. از اين رو سوئدي ها تصميم گرفتند كه از روش انگليسي تقليد كنند.

محيط زيست
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |