شنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۸۴
زندگي در بم پس از ۱۶ ماه
دلتنگي هاي ديار صابران
000744.jpg
از ياد نبريم
۱۶ ماه از زلزله پنجم ديماه سال ۱۳۸۲ بم مي گذرد، گذر ايام، غرق شدن در مشكلات، گرفتاريها و روزمرگي هاي زندگي، عمق فاجعه اي را كه اتفاق افتاد و آنچه را طي اين مدت بر مردم بم گذشته و مي گذرد از خاطر بسياري از ما برده است، اما سفرهاي دوره اي و مكرر مقام معظم رهبري ضمن آنكه پيامي از مهر و محبت به اين مردم است كه از ياد نرفته ايد و رنج و مشقت شما را با تمام وجود لمس مي كنيم، هشداري است به مسئولان كه برنامه  هاي بازسازي را سرعت بخشند و نيز تلنگري به همه ملت كه آي شمايي كه غرق در نعمت و رفاه، شب آسوده مي خوابيد و روزهاي كار و زندگي را بي دغدغه سپري مي كنيد، در كشور، شهر و بلكه همسايگي شما مردماني زندگي مي كنند كه هنوز از فاجعه پنجم ديماه زخمي و مجروح اند، آنها را از ياد نبريد و نبريم.
يادآوري عمق فاجعه و توجهي از سر تامل و تدبير در آن حس همدردي و همدلي ما را با اهالي بم بيدار مي كند.
زلزله ۸/۶ و بنابر برخي روايت ها ۷ ريشتري بم در مدت ۱۲ ثانيه نزديك به ۲۰ هزار كيلومتر را ويران كرد. عمق كانوني زلزله ۱۰ كيلومتر بود. منطقه بم تا ۱۰ روز پس از حادثه روزانه ۷ تا ۱۰ پس لرزه داشت و گسل بم پس از ۱۰ روز به حالت عادي برگشت.
تلفات و خسارات زلزله بم به علت وسعت زمين لرزه، شدت آن و نيز نحوه ساخت و ساز بناها چنان بود كه بسياري از خبرگزاري ها از آن بعنوان بزرگترين فاجعه انساني نام بردند.
بم پيش از زلزله بيش از ۱۸۰ هزار نفر جمعيت داشت كه ۴۱ هزار نفر آنها در اثر زلزله كشته و نزديك به ۱۰ هزار نفر مجروح و بي خانمان شدند. بنابر برخي گزارش هاي سازمان هاي بين المللي پس از زمين لرزه تنها ۲۵ هزار نفر در شهر بم باقي ماندند و بقيه يا كشته شده و يا شهر را ترك كردند.
يك سوم معلمان و ۱۰ هزار دانش آموز در جريان زلزله بم جان باختند، زلزله ۵۰۰ معلول ضايعات نخاعي بر جاي گذاشت، دست كم ۶ هزار كودك يكي از والدين خود را از دست داده و ۱۸۰۰ كودك نيز يتيم شدند.
بنابر گزارشهاي رسمي ۱۸هزار خانه در ۲۵۰ روستا به كلي منهدم شد و در حدود ۷۰ درصد مراكز آموزش فرهنگي از جمله ارگ تاريخي بم به عنوان بزرگترين مجموعه خشتي جهان ويران شد.
شايد براي نخستين بار در تاريخ انقلاب اسلامي اتفاق افتاده باشد كه بالاترين مقام مملكت در هيأت رهبر طي فاصله زماني ۱۶ ماه سه بار از يك شهر ديدن كرده باشد. تكرار ديدارها و بازديدهاي رهبر معظم انقلاب از زمان وقوع زمين لرزه در شهر بم طي سه مرحله بيانگر دغدغه و دل نگراني بالاترين مقام كشور نسبت به سرنوشت كساني است كه نزديك به ۵۰۰ روز قبل در يك حادثه طبيعي و غيرمترقبه ۴۱ هزار نفر را از دست دادند و با اشك و اندوه پيكرهاي غرقه به خون و جان باخته را تاگورستان همراهي كردند. ديدار نخست رهبر از بم چند روز پس از وقوع زلزله انجام شد و مرهمي بود بر زخم كساني كه عزيزان خود را در جمع خانوادگي نداشتند، ديدار دوم رهبر به صورت ناشناس و غيرمترقبه از بم صورت گرفت تا جايي كه حتي برخي از مسئولان استاني نيز در ميانه راه به كاروان بازديد رهبري پيوستند. حضور رهبر گرانقدر انقلاب در بازديد دوم بيانگر اين نكته ظريف بود كه مي خواستند فارغ از گزارش هاي رسمي و اداري بر اوضاع و احوال مردم و روند بازسازي بم از نزديك نظارت داشته باشند. وقتي ديدار سوم رهبر معظم انقلاب از بم انجام شد و در جمع مردم سخنراني ايراد كرد، نشان داد تلاش هاي زيادي صورت گرفته كه جاي تقدير دارد اما به علت وسعت فاجعه برنامه بازسازي به كندي پيش مي رود و اين نكته براي ما زماني آشكار شد كه به ميان مردم رفتيم و از آن ها درباره بازسازي و ساماندهي مسائل و مشكلات شهروندان اين ديار پرسش كرديم. كمتر از شش ماه قبل كه در گزارشي از وضعيت بم نارسايي ها را به مسئولان يادآور شديم، نتوانستيم براي خود دليل قانع كننده اي پيدا كنيم كه بم طي اين مدت توانسته است هويت ديرينه خود را بازيابد و گام چشمگيري در عرصه بازسازي بردارد. بازديد سه باره رهبر معظم انقلاب از شهر زلزله زده بم بهانه اي شد تا يك بار ديگر از نزديك مسائل و مشكلات ديار صابران را يادآور شويم. در گزارش پيش رو، ابتدا به حيات دوباره شهر بم ، سپس روند ساخت و ساز شهر، گفت و گو با مردم و مسائل پيش روي شهروندان ساكن در اين شهر مي پردازيم.
حيات دوباره بم
بم را دوباره مي سازيم، با همين دست هايمان، با همين اراده ملتي كه خود را خوب نشان داد. بم را دوباره مي سازيم و براي كودكان معصوم و يتيمي كه نگاه ملتمسانه و بي قرارشان دل هر ايراني را به درد آورده، سرپناهي دوباره مي سازيم.
مگر نه اينكه رهبر اين مرز و بوم دلتنگي ها را مي شنود. نجواها را مي بيند و مرهم زخم هاي دردمندان و مصيبت زدگان است.
درست است كه بم فرو ريخت و ده ها هزار انسان در ميان خروارها خاك و آجر و آهن زنده به گور شدند و ارگ در مقابل اين فاجعه تاب تحمل نداشت و سرخم كرد و فرو خوابيد، اما ما ايراني هستيم و در سرزميني زندگي مي كنيم كه محبت در آن جاري است. بم تو را مي سازيم با فكر و انديشه و با طرح و نقشه، با سيمان و آهن، مستحكم و استوار تا ۲۰ سال ديگر ۵۰ سال ديگر، ساختمان هايت بر سر مردم خوابيده در زير سقف هايش آوار نشوند. بم تو را آنچنان مي سازيم كه پيش چشم جهانيان سربلند باشيم و سال ها بر تو بباليم كه با هيچ زلزله اي سرخم نكني. اين چندسطر حرف دل شهروندي از اهالي شهر بم است كه مي گويد بايد بم را بسازيم و شما مطمئن باشيد اگر مردم خود وارد ميدان نشوند، هيچ گاه بم ساخته نخواهد شد. حضور شهروندان زلزله زده بم در ساخت و ساز چند مزيت دارد اول اينكه فكر و ذهن آنها را از زلزله رها مي سازد، دوم اين كه با وسواس و جديت بيشتري خانه ها را مي سازند، ديگر اينكه تجربه هاي گرانقدر خود در اين بخش را مي توانند به ساير نقاط كشور انتقال دهند.
گفت و گو با شهروندان بم پس از ۱۶ ماه
از وقوع زلزله
پدر دو شهيد از يكي از روستاهاي شهرستان بم كه به ديدار رهبري در ورزشگاه شهيد بيگلري آمده است مي گويد: فكر نكنيد من تقاضاي زيادي دارم و يا اين كه مي خواهم يك شبه بم ساخته شود اما از آن طرف هم بايد بپذيريم كه ساخت يك خانه آنقدر هم نبايد براي ما دردسر و مشكل ايجاد كند، شايد باور نكنيد، پس از ۱۶ ماه از زلزله هنوز در كانكس زندگي مي كنيم. روزي وعده وام مي دهند، روزي ديگر خود ادعا مي كنند كه بايد بناي ساختماني ما را درست كنند، روزي ديگر مي گويند تصميم عوض شده و بايد خودتان با دريافت وام خانه تان را بسازيد. من حداقل انتظاري كه از مسئولان دارم، وعده اي كه نمي توانند اجرا كنند به مردم ندهند؛ چرا كه به طور طبيعي در مردم توقع ايجاد مي كند و حتي از تلاش و كوشش آن ها جلوگيري مي نمايد. باور كنيد اگر ما را به حال خود رها كنند و قيد كمك و وعده و وعيد را بزنند به هر طريقي كه شده فكري براي خود مي كنيم.
گفته هاي اين شهروند را كه مي شنويم به سراغ چند جوان مي رويم. محمود ديداري جوان ۱۸ ساله اي است كه داراي مدرك ديپلم كشاورزي است و در جوشكاري مهارت دارد، بعد از زلزله در يك شركت به مدت دو ماه شاغل بوده است و پس از آن گفته شده كه ديگر به او نيازي ندارند.
مسعود برادري ۳۵ ساله و ديپلم است و قبلاً در خودروسازي كار مي كرده است، چهار فرزند دارد. وي اكنون بيكار شده و در باغ كوچكي كه متعلق به پدرش است برخي كارهاي كشاورزي را انجام مي دهد.
مسلم الهي ۲۳ ساله داراي مدرك ديپلم است و مهارت خاصي ندارد اما حاضر است هر نوع كاري با حداقل دستمزد انجام دهد.
مريم توكلي ۲۳ساله داراي ليسانس روانشناسي است. بعد از زلزله، به عنوان مشاور در طرح سلامت و روان كار كرده و چون طرح تمام شده، بيكار است.
همه اين جوان ها و شمار بيشتري از آن ها در جستجوي كار هستند و براي يافتن آن تلاش كرده اند، به طور موقت شاغل شده اند، آنها اكنون بيكار هستند.
واقعا بيكاري چيست؟ وجود بيكاري در يك جامعه تا چه اندازه طبيعي است، چرا بيكاري وجود دارد؟ آيا بيكاري به دليل زلزله به وجود آمده است؟ چه كسي يا كساني مسئوليت رفع بيكاري را دارند، آيا همه افراد داراي مهارت كافي هستند؟ براي همه اين پرسش ها، يك بانوي جامعه شناس در چند جمله چنين پاسخ مي دهد... بيكاري باعث مي شود كه ما نتوانيم براي فرزندانمان آيند ه اي تصور كنيم، آنها دارند نابود مي شوند، من به خاطر بيكاري و اعتياد از آينده آنها مي ترسم.
در ميان مسئولان
آنچه را مردم از روي دلتنگي و گلايه آميز بر زبان مي آورند، مسئولان هم به نوعي تكرار مي كنند پس حلقه مفقوده كجاست كه شهر بم و روستاهاي اطراف كه به قول يكي از مسئولان بايد در شهريور سال ۱۳۸۴ به طور كامل ساخته مي شد و اسكان دائمي شهروندان اين شهر به پايان مي رسيد.
اكنون آن وعده تبديل به پايان سال جاري آن هم تنها براي روستا ها شده و پايان بازسازي شهر به آخر سال ۱۳۸۵ موكول شده است.
دكتر اسماعيلي رئيس شوراي اسلامي شهر بم مي گويد: در ابتدا همه چيز خوب پيش مي رفت ولي متاسفانه به علت تعدد تصميم گيري ها، مديريت درستي اعمال نشد. بسياري از فعاليت هايي كه امروز در بم انجام مي شود، مغاير با خواسته هاي مردم است. مثل ساخت اردوگاه ها كه استقبال چنداني از آن نشد. همچنين در قسمت شرقي بم كه روي گسل است ساختمان هايي در حال ساخت است كه ممكن است محكم باشد ولي مردم مي ترسند در آنجا سكونت داشته باشند يا ۱۶ هكتار زمين را براي ساخت پرورشگاهي با ظرفيت دو هزار كودك در نظر گرفته اند كه همه بچه هاي بي سرپرست را يك جا جمع كنند ولي مردم ترجيح مي دهند كه بچه ها در محلي كه زاده شده اند نگهداري شوند و اگر لازم باشد پرورشگاه هايي با ظرفيت ۲۰ تا ۳۰ نفر ساخته شود. ما مخالف يك سايت متمركز اداري در شهر هستيم، چون باعث تمركز همه ادارات در يك قسمت شهر مي شوند. در واقع بم بدون مشاركت و اعمال نظر و پيشنهادهاي مردم سرپا نمي ايستد.
مهندس سعيدي كيا رئيس ستاد بازسازي زلزله بم در آخرين شماره خبرنامه اين ستاد به برخي از پرسش ها و ابهام ها ي شهروندان اين شهر پاسخ داده است. او در پاسخ به پرسش برخي از شهروندان كه چرا در يك روستا حصاركشي انجام مي شود ولي در ساير روستاها اين كار صورت نمي گيرد، مي گويد: طبق برنامه يا هيچ روستايي حصاركشي نمي شود و يا همه آن ها حصاركشي مي شوند.
ديگري مي پرسد فرزند من بعد از زلزله ازدواج كرده است، آيا مي توان در مورد تهيه مسكن براي او از امكانات بنياد استفاده كرد؟ سعيدي كيا مي گويد: با وجود آنكه اين كار خير است و من هم از اين گونه اقدامات حمايت مي كنم، اما طبق قانون متاسفانه مجوزي براي كمك در اين مورد وجود ندارد.
پرسش بعدي از سعيدي كيا درباره طولاني شدن صدور پروانه توسط شهرداري است كه وي مي گويد: شهردار قول داده است كه پروانه را ظرف سه روز صادر كند.
از سعيدي كيا مي پرسند كه رسانه ها اعلام كرده اند كه تهيه نقشه يك روز زمان مي برد اما هشت ماه است كه نقشه برخي از افراد آماده نشده، دليل ديرشدن اين كار چيست؟
مهندس سعيدي كيا مي گويد: در صورتي كه نقشه از آلبوم آماده انتخاب شود يك روز آماده مي شود و براي تطبيق دادن با زمين شما هم حداكثر يك هفته زمان لازم است، اما اگر كسي نقشه اش را از آلبوم ۵۰۰ تايي آماده انتخاب نكند، مي تواند براي كشيده شدن نقشه دلخواهش به مشاور مراجعه كند كه اين كار حدود يك و نيم ماه زمان مي برد.
از مهندس سعيدي كيا پرسيده اند كه قرار بوده است به خانواده هاي با جمعيت بالاي ۱۰ نفر دوكانكس بدهند چرا نداده اند؟ و او پاسخ مي دهد طبق مصوبه دولت در مورد اهالي شهر اين كار انجام مي شود، ولي در مورد روستاها با نظرخواهي از مردم قرار شد وام بلاعوض پرداخت شود.
تعريف دوباره بم
زلزله پنجم ديماه سال ۱۳۸۲ و قرباني شدن حدود ۴۱ هزار نفر در اين حادثه  مانع از اين شد كه قدمت تاريخي و مشخصات جغرافيايي اين شهر در اختيار مردم قرار گيرد تا جايي كه اغلب رسانه ها به حادثه زلزله و پيامدهاي ناشي از آن پرداخته و از پيشينه اين شهر تاريخي غفلت ورزيدند اكنون ۱۶ ماه پس از زمان زلزله بد نيست اين شهر و هويت پيشين آن در اختيار مخاطبان روزنامه قرار گيرد.
بم در ۱۹۳ كيلومتري جنوب غربي كرمان و در دشت حد فاصل جبال بارز و كوههاي كبودي واقع شده است. بم هزار و ۵۰ متر از سطح دريا بالاتر است و ۱۹ هزار و ۴۸۰ كيلومتر مربع وسعت دارد، پيش از وقوع زلزله ۱۸۲ هزار و ۴۰ نفر جمعيت داشته است.
قديمي ترين نشانه هاي تمدن در تپه هاي بيدرون در ۱۵ كيلومتري شهر كشف شده است. مطالعات معماري نشان مي دهد كه قدمت بيدرون به هزاره چهارم قبل از ميلاد برمي گردد.
از شش هزار سال قبل بم و حومه آن محل سكونت مردم بوده است.
اين ارگ بزرگترين بناي خشتي جهان بوده و مساحتي بالغ بر شش كيلومتر مربع و بر فراز تپه  اي به ارتفاع ۶۱ متر واقع شده است. شواهد تاريخي در اين باره فراوانند وگاهي به افسانه مي مانند. ارگ بم را به بهمن پسر گشتاسب نسبت مي دهند. تا ۱۸۰ سال قبل مردم در ارگ زندگي مي كردند. بناي ساختمان از خشت، آجر و گل است، تنها يك در ورودي موجود است كه به طاق هاي عصر ساساني مي ماند. دو برج موجود در عصر صفوي به آن اضافه شده است، خرابه هاي دروازه ديگري را در بخش شمالي ارگ مي توان ديد. ارگ چهار مرتبه دارد، نخستين با ارتفاع ۱۸ متر امن ترين بخش ارگ است.
قلعه ها در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متري از يكديگر قرار دارند پست هاي ديده باني به امنيت قلعه مي افزايند و محل استراحت نگهبانان بودند.
كنگره ها و برج ها نقشي اساسي در امنيت قلعه دارند. خندقي قلعه را احاطه كرده است و ارگ از سمت جنوب داراي راهي است كه به كاخ ختم مي شود و چند رديف مغازه در دو سوي شرق و غرب قلعه واقع شده است. مسجد جامع ، آب انبار، ميدان، مكتب، حمام، زورخانه و چندين خانه قسمت هاي تشكيل دهنده ارگ محسوب مي شوند كه البته اكنون اغلب آثار بر اثر زلزله از ميان رفته است.
مسئولان سازمان ميراث فرهنگي كشور با حمايت يونسكو بنا دارند كار بازسازي ارگ بم را به انجام رسانند. اما صد افسوس كه اكنون بم ويرانه اي را پيش رو دارد كه به آن ارگ مي گويند.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |