سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۷۰۰
نگاهي به معماري شيگرو بان
خانه اي از لوله هاي كاغذي...!
002400.jpg
ژاپن كشوري است كوچك با منابعي محدود و جمعيتي زياد، شايد بدين دليل باشد كه فرهنگ ژاپني براي استفاده بهينه از منابع و اجسام و وسايل احترامي فراوان قائل است
ميثم معصومي
در طراحي داخلي يك گالري از مقدار زيادي پارچه استفاده كردم؛ در اين كار مقدار زياد لوله هاي كاغذي وسط رول هاي پارچه روي دستمان ماند. ديدم دلم نمي آيد كه اين همه لوله را دور بيندازم. احساس كردم كه يك روز مي توانم از اينها استفاده كنم. لوله ها را با خود به دفتر كارم بردم. بعدها در طراحي داخلي يك گالري ديگر بايد از مقداري زيادي چوب براي تزئين استفاده مي كردم، ولي اين گالري تنها براي مدت سه هفته بيشتر كار نمي كرد و بعد از اتمام نمايشگاه، چوب ها ضايعاتي بودند كه بايد دور ريخته مي شدند. اين كار اسراف بود و از طرفي بودجه كافي براي تهيه آن مقدار چوب نداشتيم. در آنجا بود كه من به فكر استفاده از آن لوله هاي كاغذي افتادم و از آنها به جاي چوب استفاده كردم.
همانطور كه از گفتار شيگرو بان ، معمار ژاپني، نيز مي توان دريافت، فكر استفاده از لوله هاي كاغذي از فرهنگ صرفه جويي و استفاده بهينه از منابع كه در ژاپن ريشه اي عميق دارد آغاز مي شود؛ تفكري كه با فرهنگ مصرفي آمريكا و جهان غرب هيچ همخواني ندارد. ژاپن كشوري است كوچك با منابعي محدود و جمعيتي زياد، شايد بدين دليل باشد كه فرهنگ ژاپني براي استفاده بهينه از منابع و اجسام و وسايل احترامي فراوان قائل است. اين ويژگي حتي در اعتقادات ژاپني شينتو نيز منعكس شده است.
هرچند سازه لوله كاغذي، سازه اي جديد بوده و داراي تكنولوژي بالاست، ولي به دليل سبكي و سادگي سيستم بناي آن، ساختمان سازي با اين سيستم احتياجي به مهارت زيادي ندارد و هركس مي تواند در ساخت آن شركت كند. اين خصوصيت باعث شده است كه كار بناي ساختمان با لوله هاي كاغذي تبديل به يك حركت اجتماعي شود كه هركس براحتي مي تواند در آن شركت كند!
بان معماري با لوله هاي كاغذي را با طراحي داخلي آغاز كرد. وي با استفاده از لوله هاي كاغذي در معماري داخلي پي برد كه اين لوله ها داراي استقامتي مثال زدني هستند و مي توان با قيمت پايين هر لوله با اندازه و ضخامت هاي دلخواه را در تيراژ بالا توليد كرد، اينها قابليت هايي بودند كه به لوله كاغذي امكان اين را مي داد كه در مقام سازه ساختمان نمايان شوند.
ساخت و ساز دوستدار طبيعت
معماري بان يك معماري منحصر بفرد است؛ او خود را پيرو هيچ يك از مكاتب معماري نمي داند. بان در تلاش براي دميدن نسيمي ديگر در دنياي معماري است. اكثر معماران بزرگ داراي سبك خاصي در معماري هستند، ولي اين سبك ها معمولا در ارتباطي نزديك با سبك ها و مكاتب گذشته معماري است، ولي شيگرو بان نمي خواهد خود را مقيد به سبك ها و مكاتب حال و گذشته كند... او آزادانه معماري مي كند.اصل ديگري كه در اكثر آثار بان ديده مي شود حفظ محيط زيست طبيعي است؛ رابطه معماري و محيط زيست طبيعي رابطه غريبي است. انسان در كره خاكي زندگي مي كند كه حيات خود را مديون طبيعت آن است. اگر طبيعت دستخوش تحولات شديدي شود آنگاه زندگي انسان نيز به خطر مي افتد. از طرفي ديگر هدف معماري نيز طراحي محيط زيستي بهتر براي انسان است. انسان بدون معماري نمي تواند در اين كره خاكي براحتي زندگي كند. محيط زيست طبيعي و محيط زيست مصنوعي (ساختمان) هر دو محيط زيست هستند و هر دو لازم براي زندگي بشري، ولي وقتي به رابطه ميان اين دو محيط زيست توجه كنيم متوجه مي شويم كه معمولا معماري در نقطه مقابل حفاظت محيط زيست طبيعي قرار دارد. هدف از معماري ساختن محيط زيستي بهتر براي انسان و جامعه بشري است ولي براي رسيدن به اين هدف انسان چاره اي جز تخريب طبيعت نداشته، ندارد و شايد نخواهد داشت. اين تخريب تا بدان جاست كه امروزه صنعت ساختمان سازي يكي از مخرب ترين صنايع جامعه بشري است. بان از آن سري معماران است كه همواره سعي دارند تا اين تخريب را به حداقل كاهش دهند. در اكثر آثار بان مي توان اين اراده را لمس كرد.
كاغذ، عنصري فرهنگي در ژاپن
هرچند كه كاغذ به عنوان عنصر اصلي هنر كاريگامي» (هنر مجسمه سازي با تا كردن كاغذ ) يكي از معروف ترين هنر هاي سنتي ژاپن است و حتي در معماري سنتي ژاپني كاغذ به عنوان فيلتري كه نوري ملايم را از خود مي گذراند، ولي مانع عبور باد مي شود نقش تعيين كننده اي دارد، ولي كبان» كاغذ را با ديدي ديگر مي نگرد. او از كاغذ نازك و ظريف استفاده نمي كند. كاغذي كه كبان» از آن استفاده مي كند، كاغذي است كه از بازيافت كاغذهاي مصرف شده ساخته شده اند. اين كاغذها بسيار ضخيم و بسيار فشرده هستند. كاغذي كه بان از آن استفاده مي كند حاصل تكنولوژي  پيشرفته بوده و يك كهاي تك» است. بان از كاغذ در مقام سازه ساختمان استفاده مي كند. او اين سازه  جديد را (PTS ( Paper Tube Structure يا سازه لوله كاغذي مي نامد. بان مزاياي سازه لوله كاغذي را در چهار مورد زير خلاصه مي كند:
۱. استقامت كاغذ
لوله هاي كاغذي يك محصول صنعتي است كه از كاغذ هاي بازيافت شده درست مي شود. داراي مقاومت زيادي است. مي توان لوله ها را با كيفيتي يكسان به تعداد زياد توليد كرد. از اين رو مي توان گفت كه لوله هاي كاغذي چوب هاي پيشرفته هستند.
۲. سبكي كاغذ
لوله هاي كاغذي نه تنها از استيل (آهن) و بتن سبك تر است، بلكه چندين برابر سبك تر از چوب نيز است. اين يك امتياز بسيار بزرگ براي لوله هاي كاغذي است، چون هم ساختمان را سبك مي كند و هم حمل و نقل بناي ساختمان را بسيار راحت تر مي كند.
۳. قابليت بازگشت لوله كاغذي به طبيعت
توليد و كار روي لوله هاي كاغذي بسيار آسان بوده و از همه مهمتر لوله هاي كاغذي به چرخه طبيعت باز مي گردند، بنابراين زيان هاي احتمالي لوله كاغذي براي محيط زيست بسيار كم است.
۴. زيبايي كاغذ
لوله هاي استوانه اي شكل كاغذي زيبا و قدرتمند بوده و برخلاف بتن و آهن رنگ و بافتي (texture) لطيف دارد.
هر چه بان پروژه هاي بيشتري با اين سازه انجام مي دهد، آوازه اين سازه در جهان بيشتر مي پيچد تا جايي كه حتي از طرف دفتر امور پناهندگان سازمان ملل از بان در خواست مي شود تا در طراحي چادر براي پناهندگان آفريقايي با آنها همكاري كند. پناهندگان از چوب درختان به عنوان پايه هاي چادرهاي خود استفاده مي كردند كه اين كار باعث قطع بي رويه درختان و نابودي جنگل ها شده بود. دفتر پناهندگان سازمان ملل براي مقابله با آن تصميم مي گيرد كه چادرهايي با پايه هاي آلومينيومي در ميان پناهندگان تقسيم كند، ولي احتمال اين مي رفت كه پناهندگان پايه هاي آلومينيمي را فروخته و دوباره شروع به بريدن درختان كنند. در اينجاست كه دفتر پناهندگان سازمان ملل از بان كمك مي خواهد، به اين اميد كه با استفاده از تكنولوژي لوله هاي كاغذي چادرهايي ساخت كه هم كارايي چوب را در آنها داشته باشد و سبك باشد و هم ارزش فلزي مانند آلومينيوم را نداشته باشد كه پناه جويان آن را بفروشند.
بان براي تكامل و قابل استفاده كردن سازه لوله كاغذي از آخرين تكنولوژي روز استفاده مي كند؛ با كمك گرفتن از سيستم توليد انبوه و ماشيني سعي مي كند تا سازه لوله كاغذي را حتي الامكان ساده و ارزان كند تا همگان به راحتي بتوانند از آن استفاده كنند. در سازه لوله كاغذي، بان نه تنها از تكنولوژي روز نهايت استفاده مي كند، بلكه از ابتدايي ترين تكنولوژي هايي كه بشر در اختيار دارد مانند گره زدن نيز نهايت استفاده را مي كند و از همه مهمتر نه تنها براي بان استفاده از تكنولوژي و ارزان سازي وسيله اي است براي رسيدن به هدف والاي بان در جهت اينكه ساختمان و معماري نقشي فعالتر و مهمتر در جامعه و طبيعت ايفا كند. بان تمام تلاش خود را مي كند تا طرح هايش كمترين خسارت را به طبيعت وارد كنند و اينكه طرح هايش محلي باشند براي ايجاد ارتباط ميان انسان هاي مختلف كه كمتر با يكديگر ارتباط دارند. از طرفي ديگر اينكه بان به نقش اجتماعي در معماريش اهميت مي دهد، آنچه بان را از ديگران جدا مي كند، اين است كه اكثر معماران در طرح هاي خود تنها نقش ساختمان در مرحله بهره برداري را مد نظر دارند، ولي بان در سيستم سازه لوله كاغذي تلاش دارد تا ساختماني بسازد كه در فرآيند ساختمان سازي آن نيز امكان ايفاي نقش مثبت براي جامعه وجود داشته باشد.

نگاهي به طرح صدور شناسنامه فني و ملكي ساختمان
002343.jpg
زهرا ابراهيمي - زمين مي لرزد، مي لرزد و باز هم مي لرزد. مردم نگران و مضطرب در حياط خانه ها و جلو در آپارتمان هايشان جمع مي شوند. ساناز كه فقط 5 سال دارد، با چشم هاي گرد شده به اطراف نگاه مي كند. فكر مي كند زمين مثل يك تاب بزرگ تكان خورده تا همه از اين بازي خوشحال بشوند، اما گريه مامان همه شادي هاي كوچك و بزرگ را در هم مي ريزد. همه مي گويند اين بار به خير گذشت اما....
مشكل از كجاست؟ زلزله يا مسائل متن و حوادث بعد از آن؟ آتش سوزي، آب گرفتگي، نشت گاز، باران شيشه هاي شكسته و ... هركدام فاجعه اي در حد و حدود زلزله هستند.
شهرداري و شوراي شهر در كلانشهرها به اين نتيجه رسيده اند كه بايد براي مقابله با خبر از جايي آغاز كرد و چه جايي بهتر از بدو امر. اگر مشخصات ساختمان هاي نوساز ،دقيق و كامل ثبت شود، مي توان اميد داشت طي زماني بيش از دو دهه بسياري از مشكلات ريز و درشت از سر راه برداشته شوند، اما اين دو دهه از چه روزي آغاز خواهند شد.
طرح صدور شناسنامه فني و ملكي ساختمان براي ساختمان هاي نوساز به دليل عدم ابلاغ به شهرداري ها امروز در پرده ابهام قرار دارد.
شناسنامه فني و ملكي ساختمان سندي است كه حاوي اطلاعات فني و ملكي ساختمان بوده و توسط سازمان نظام مهندسي ساختمان هر استان صادر خواهد شد، طبق اين شناسنامه شهرداري ها و ساير مراجع پروانه ساختمان موظفند در زمان خاتمه كار و تقاضاي پايان كار، شناسنامه فني را از متقاضي مطالبه و گواهي پايان كار را براساس آن صادر كنند و بدين ترتيب به ساختمان هاي فاقد شناسنامه به هيچ وجه پايان كار داده نخواهد شد.با اجراي اين طرح افزايش كيفي و مقاوم سازي ساختمان ها مطرح مي شود و وزارت مسكن و نوسازي بر حسن اجراي اين طرح، نظارت عاليه خواهد داشت. پيش نويس اين شناسنامه ها داراي اطلاعات دقيق و روشن است از جمله اطلاعات مربوط به سازه ساختمان ها، هويت ملكي و اينكه سازنده و مهندس ناظر چه كساني بوده اند.
شناسنامه ساختمان نيز همانند سند در معاملات به خريدار منتقل خواهد شد. در اين شناسنامه ساختمان علاوه بر ثبت نام افراد مسئول در ساخت  و ساز اعم از مهندس معمار، ناظر و مجري مشخصات فني ملك نيز لحاظ مي شود.مشخصات سازه اي (نوع خاك، مصالح، سازه و...) نما، تاسيسات مكانيكي (سيستم گرمايشي و سرمايشي، دفع فاضلاب و...) تاسيسات برقي (سيستم سيم كشي، آنتن، آيفون و...)، دستگاه هاي تاسيساتي نصب شده، ارزيابي جوشكاري و كيفيت اجرايي از جمله مهمترين شاخصه هاي مندرج در شناسنامه ساختمان هستند.داشتن شناسنامه براي يك ساختمان هرچند دليلي براي مقاوم بودن يا نبودن آن ساختمان نيست، اما قدرت انتخاب افراد را در زمان خريد بالا مي برد. چيزي كه شوراي شهر تهران و شهرداري به دنبال آن هستند شناسنامه دار كردن ساختمان ها است، نه اقدام براي ايجاد مقاومت براي سازه هاي آن، البته اعضاي كميسيون معماري و شهرسازي معتقدند داشتن اين شناسنامه ها خواه ناخواه مقاوم سازي را نيز به دنبال دارد.
چنانچه آگاهي از وجود شناسنامه اي جهت پي ريزي درست يك ساختمان مي تواند شهروندان ايراني را به سقفي كه بالاي سرشان است و ديوارهايي كه آنها را احاطه كرده و حريم شخصي آنها محسوب مي شود، اطمينان دهد، اما اين صدور شناسنامه ها اگر قرار بود از ابتداي سال 84 به مرحله اجرا نزديك شود، تنها در مورد ساختمان هايي كه قرار است ساخته شود صادق است.
در صورتي كه امروز كه دو ماه از درج اين خبر در روزنامه ها مي گذرد، پيشنهاد دهندگان طرح از هر گونه مصاحبه اي جهت آگاهي بيشتر از جزئيات و عدم اجراي طرح خودداري كرده و عدم ابلاغ را بهانه خوبي جهت فرار از مصاحبه مي دانند.
به نظر مي رسد به گفته جناب آقاي عبدالعلي زاده، وزير مسكن و شهرسازي با خبرنگار جمهوري اسلامي، هماهنگ نبودن دستگاه هايي مانند شهرداري ها، وزارت مسكن و شهرسازي و سازمان نظام مهندسي ساختمان در تهيه اين شناسنامه همچنان ادمه دارد و گره اين مشكل همچنان بر جاي خود باقي است.

مجموعه المپيك بارسلون
002403.jpg
ونداد رهباني - بازي هاي المپيك 1992 در بارسلون از حمايت كامل تمام انستيتوهاي ورزشي دولتي اسپانيا برخوردار بود، بارسلون از اين فرصت استفاده كرد تا كيفيت تسهيلات ورزشي اش را بالا ببرد. محل مجموعه المپيك بارسلون روي محوطه اي پيچيده در ناحيه Valid Eborn واقع است (يكي از 4 سايت مخصوص المپيك)، يك پارك عمومي بزرگي كه۵۰ درصد فضاي موجود متعلق به فضاي سبز و 50 درصد باقيمانده براي ورزش ها بكار مي رود. سايت يك محوطه مسطح است كه در دامنه هاي شيبدار تپه مستقر شده، از آنجا خيابان ها به درون شهر سرازير شده اند. قسمت هاي مختلف سايت كه به واسطه طراحي، جانمايي شده اند و توسط افراد و تيم هاي گوناگوني طراحي شده اند، از جمله سالن ورزش ها كار آراتا ايسوزاكي و برج مخابراتي اثر سانتياگو كالاتروا است.
سايت مورد نظر كه بر دامنه كوه كمونت جوئيك قرار دارد محوطه اي است كه در سال 1929ميلادي محل برپايي نمايشگاه بين المللي بارسلون بود و در سال 1992ميلادي پس از گذشت شش دهه، جهت برگزاري مسابقات المپيك آماده شد. طراحي مجدد ورزشگاه براي قابليت هاي جديد در پذيرش ميزباني بازي ها، دخالت هاي عمده اي را در امور خدمات ورزشگاه، وسايل ارتباط همگاني و استقرار تماشاگران موجب شده است، بيش از همه طراحان باذوق مجموعه با ايجاد تغييرات اساسي، ميزان گنجايش ورزشگاه را به تعداد قابل توجهي بالا بردند. تدابير معمارانه فوق، طوري صورت گرفته است كه بدنه خارجي نماي مجموعه همچنان حفظ شود. فرم و ابعاد نماي اصلي مجموعه ورزشگاه كه از ويژگي هاي معمارانه زيبايي بهره مند است، در تعيين ميزان گنجايش نهايي ورزشگاه محدوديت خاصي را سبب مي شد؛ از اين رو با توجه به برپايي مراسم افتتاحيه و اختتاميه بازي ها درمونت جوئيك ضروري ترين تغيير اعمال شده از سوي گروه معماران در ميزان ظرفيت جايگاه تماشاگران بود. براي اين منظور با پايين بردن سطح قبلي زمين ورزشگاه، در زير جايگاه تماشاگران، جايگاه جديدي طراحي و اجرا شد كه بدين ترتيب بارسلون قادر شد زيبايي هاي پر ابتكار مراسم المپيك 1992 را با زيبايي هاي معمارانه ورزشگاه مونت جوئيك دو چندان نشان دهد!
كاخ ورزشي سنت جردي از نظر ساختاري به دو بخش با دو زمين مجزا تقسيم شده است؛ بخش بزرگتر كه پالاسيو پرينسيپال يا قصر اصلي ناميده مي شود گنجايش 17 هزار تماشاگر را داشته و با يك سيستم گنبدي خاص پوشش داده شده است. اين سيستم به پيروي از طراحي فضايي خود در مراحل مختلف تكميل و سپس در لبه هاي بنا نصب شده است.
بخش ديگري كه كپاويون وانته» يا سالن چند منظوره ناميده مي شود، مجموعه كوچكتر ورزشگاه به حساب مي آيد؛ در فاصله اين دو بخش، ساختماني جهت عملكرد هاي جانبي از جمله تهويه، تاسيسات مكانيكي و الكتريكي در نظر گرفته شده است.خدمات عمده اي در اين قسمت ارائه مي شود. ورودي كاخ ورزشي مستقيما در ميدان المپيك يا كآنيلو المپيكو» واقع شده است. از آنجا كه ورودي هاي بخش چند منظوره از دو گذرگاه پياده شرقي و غربي صورت مي گيرد بر ماهيت جنبي بودن سالن فوق تاكيد بيشتري شده است.

از همه جا
002409.jpg
دكتراي افتخاري براي ظه حديد
اتفاقات دلچسب براي معمار عراقي الاصل بريتانيايي، خانم ظه حديد، معمار 54 ساله ساكن لندن، تمامي ندارد؛ از اين پس مي توان وي را دكتر ظه حديد خطاب كرد.چهارشنبه (18 ماه مي جاري) ظه حديد دكتراي افتخاري خود را در مراسمي از دانشگاه كلمبيا دريافت خواهد كرد. اين درجه دكتري هرچند در مقايسه با افتخار سال گذشته وي، جايزه پريتزكر، در حالي كه وي اولين زن و جوانترين دريافت كننده آن بود، بسيار كوچك مي نمايد، اما چيزي از ارزش هاي آن در كنار ساير افتخارات بانو حديد نمي كاهد.
با نگاهي كلي به پروژه هاي كحديد» مي توان نتيجه گرفت كه بيشتر آنها (حال ساخته شده يا بيشتر ساخته نشده)، حاصل شركت او در رقابت ها و مسابقات معماري است؛ پروژه هايي مانند: پايانه هونهايم (استراسبورگ، فرانسه 2001)، سكوي پرش اسكي (اتريش 2002)، موزه گوگنهايم (تايوان)، ايستگاه قطار سريع السير (ناپل، ايتاليا)، ساختمان مركزي BMW (لايپزيگ، آلمان)، مركز هنرهاي معاصر (سين سيناتي، اوهايو، ايالات متحده) و چند اثر ديگر هرچند تقريبا هيچ يك در هيچ شهر بزرگ (متروپليس) ساخته نشده اند ولي نوعا گوياي نظرگاه نو انديشانه و خاص كظه حديد» هستند.
002406.jpg
برنده اولين جايزه ماركوس
بنياد ماركوس در ميلواكي جايزه اي را بوجود آورده كه قرار است به ستاره هاي بين المللي معماري در سراسر جهان اعطا شود؛ برنده اولين جايزه  گروه معماري سه نفره هلندي موسوم به MVRDV است.
بنياد ماركوس دوشنبه نهم ماه مي با اعلام برنده از بين 22 نامزد از 9 كشور، گروه MVRDV را مستحق دريافت اين جايزه يكصد هزار دلاري دانست؛ قرار است در تابستان 2006 برنده با حضور در ميلواكي در مدرسه معماري ويسكونسين يك استوديو آموزشي را اداره كند.
هر چند رئيس مدرسه معماري ويسكونزين در گفت وگويي با روزنامه محلي ميلواكي، معتقد است اين گروه در خارج از هلند شهرت چنداني ندارد و دريافت اين جايزه را سرآغازي براي شهرت جهاني آنها مي داند، بايد خاطر نشان كرد كه آنها در ايران علي الخصوص در بين گروهي خاص از معماران جوان كاملا شناخته شده  هستند، آنچنان كه بسياري از طرح هاي ارائه شده در چند سال اخير توسط اين گروه معماران جوان ايراني را مي توان ملهم از انديشه هاي MVRDV دانست.
002397.jpg
شيشه مقاوم در برابر زلزله
ورق پلي كربنات از محصولاتي است كه با وجود اينكه در خارج از كشور بيش از چند دهه مورد توجه و علاقه مهندسان ساختماني است، اما در ايران به تازگي در آرشيو فني دفاتر ساختماني و مشاوران يافت مي شود. اين محصول كه در انواع تك و چند جداره و در رنگ هاي مختلف توليد مي شود، داراي ويژگي هايي است كه آن را به گزينه بسيار مناسبي براي جانشيني شيشه در نورگيرها تبديل مي كند. شيشه از معدود محصولات ساختماني است كه نه تنها در زمان زلزله كه پس از آن نيز در روند حركت و امدادرساني اخلال ايجاد مي كند و جان انسان ها را با خطر روبه رو مي سازد. سبكي وزن ورق پلي كربنات كمتر از نصف وزن شيشه در ضخامت برابر، مقاومت بالا در برابر شكست بين 100 تا 250 برابر شيشه و مقاومت در برابر اشعه ماوراي بنفش كه عامل اصلي سرطان پوست و رنگ پريدگي مبلمان داخلي و نورگير است، ورق هاي پلي كربنات را در زمره مصالح مقاوم در برابر زلزله قرار مي دهد.

يادداشت
در باب نقد معماري
مهناز محمودي
معماري را بواسطه ماهيتش علمي ميان رشته اي بر مي شمرند كه از عرصه هاي گوناگون (اجتماعي، فرهنگي، هنري، ادبي، عرفاني و...) تاثير مي پذيرد؛ نقد معماري نيز بالطبع جداي از اين تاثير نيست. نقد را مي توان گامي موثر در عرصه شناخت و آگاهي عميق پيرامون آنچه وجود دارد دانست كه بازخورد آن راه را براي آينده بهتر و پيشرفت به سمت كمال هموار خواهد ساخت؛ همچنان كه در عرصه سينما، نقد و گرم شدن محافل نقد سينما بي ترديد سينما و دست اندركاران اين حرفه را بر مسير موفقيت به پيش مي راند.
در يك نگاه كلي نقد متكي بر حقايق موجود است و تحليلي است بر آنچه هست و لاجرم نگاهي به گذشته دارد. نقد در عرصه معماري متاثر از انديشه و پيش فرض هاي ذهني منقداني است كه در اين راه گام برداشته اند؛ بنابراين بيان واقعيتي است كه بر افكار منقد اتكا دارد و از آنجا كه ذهني است، لذا مبتكرانه و خلاقانه است. نقد، بيان واقعيت هاي بيروني است. براساس شهود دروني منقد و نخست متكي بر تجربه است، تجاربي كه در زندگي علمي و حرفه اي منقد به مدلسازي ذهني بدل شده كه اين مدل را مي توان بسان عينكي به تصور در آورد كه به مدد اين عينك منقد معماري را بعنوان يك واقعيت مورد ارزيابي قرار مي دهد.
بعنوان مثال هرتسفلد و گيرشمن كه بدنبال كاوش هاي باستانشناسي، معماري ايران را شناختند از ژرفاي انديشه هاي باستان شناسانه معماري ايران را به ديگران معرفي كردند. عده اي همچون تيتوس بوركهارت، هانري استيرلن و هانري كربن، در تحليل معماري آن را با حقايقي ماوراءالطبيعي مرتبط مي دانند. بوركهارت و استيرلن تاثير دين را بعنوان اصلي ترين عامل شكل دهنده هنر مورد ارزيابي قرار مي دهند. بوركهارت در كتاب هنر مقدس، فصول كتابش را با تفكيك هنر اديان مختلف تقسيم بندي كرده، از هنر اسلام، هنر مسيحيت، هنر بودا و غيره سخن مي گويد. هانري استيرلن در كتاب جاودانه اش اصفهان تصوير بهشت بر مذهب شيعي نيز تاكيد دارد. كُربَن در مقدمه زيبايي كه بر كتاب استيرلن نگاشته است ديدگاه معناگراي خود را كه در توافق با استيرلن است، بيشتر تشريح مي كند؛ وي بدنبال تفكر افلاطوني، معتقد به عالم مُثُل است و اينكه هر اثر معماري سايه اي است از آنچه در عالم والا وجود دارد و لذا به كانسپت هاي (ايده هاي) ماوراءالطبيعي در شكل دهي به اثر معتقد است.
لاله بختيار و نادر اردلان در كتاب حس وحدت، از ديد تصوف معماري ايران را مورد تجزيه و تحليل قرار داده اند و پرفسور محمد منصور فلامكي نيز در اثر منحصر بفرد خود، شكل گيري معماري، تجارب ايران و غرب، به طرزي استادانه، با رويكردي تعالي گرايانه، از هفت وادي عطار سخن به ميان آورده، ادبيات و معماري و عرفان را در هم گره مي زند و روند شكل گيري معماري ايران را از ديد معمار عارف جست وجو مي كند.
نقد معماري با توجه به مباحث جامعه شناختي كوششي است كه راپاپورت، در كتاب فرم دروني شهر، انجام داده است؛ بحث اقليم و چگونگي تلفيق معماري ايران با محيط پيرامونش در كتاب بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران توسط وحيد قباديان به رشته تحرير در آمده است و بر معماري اقليم هاي چهار گانه ايران مقايسه اي تطبيقي و جالب توجه را به عينيت رسانده است.
آنچه اكثر معماران و دانشجويان معماري از معماري ايران مي دانند، مديون پژوهش هاي استاد فقيد كريم پيرنيا و همت بلند غلامحسين معماريان هستند؛ ايشان با نگاهي تاريخي در كتاب سبك شناسي معماري ايران، تاريخ و زمان و دوره بندي تاريخي را بستر زايش سبك و سياق خاص در معماري مي دانند و البته پوپ نيز در كتاب معماري ايران، پيروزي شكل و رنگ، به بررسي كالبدي بناهاي مهم از قبل از هخامنشيان تا دوره صفويه پرداخته است.
نقد گونه شناسانه ديدگاه كساني همچون غلامحسين معماريان و حسين سلطانزاده است؛ معماريان در دو كتاب آشنايي با معماري مسكوني ايران گونه شناسي درونگرا و برونگرا، گونه خاص عملكردي (مسكن) را مورد بررسي قرار داده و روند تكاملي آن را جست وجو كرده است. سلطانزاده نيز كتاب هايي مبتني بر گونه شناسي تاليف كرده است. گونه شناسي وي يا با تكيه بر عملكرد خاصي است (بازارهاي ايران، مدارس ايران و...) يا مبتني بر اجزاي كالبدي يا يك جزء در معماري و شهرسازي.
فضاگرايي در نقد معماري بيشتر در آثار غربيان و در تحليل معماري غرب ديده شده است؛ برونو زوي در كتاب چگونه به معماري بنگريم يا گيدئين در فضا، زمان معماري، فضا را جوهره بنيادين معماري دانسته و در طول تاريخ تغيير معماري را با تغيير اصول حاكم بر فضا يكسان برشمرده اند. اين ديدگاه در ميان منقدان ايراني در نوشتار تحليلي سيد هادي ميرميران از مسجد سپهسالار كه در روزنامه همشهري (زيباشهر) 15 دي ماه 83 به چاپ رسيد، بخوبي نمايان است. ميرميران كه به نظر مي رسد متاثر از انديشه برونوزوي است، همواره در تلاش يافتن محتوايي در معماري ايراني است، محتوايي كه همانا فضا است. فضاگرايي با تكيه بر سابجكت و ادراك تجربه كننده فضا و مفاهيمي كه در ذهن تجربه كننده نقش مي بندد نگاهي آوانگارد در نقد معماري محسوب مي شود كه آن را در كتاب فضا، هستي و معماري، اثر كريستين نوربرگ شولتز مي توان يافت. اين نوع نگرش كه روانشناسي گشتالت و پديده شناسي هوسرل و فلسفه هايدگر را با معماري پيوند زده است در ميان منقدان معماري ايران ديده نشده است.
• عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي قزوين

زيبـاشـهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
شهر آرا
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |