گفت وگو: پريس تنظيفي
اشاره؛ نحوه فعاليت هاي برون مرزي مركز هنرهاي تجسمي در سال هاي اخير، شيوه و اهداف موزه هنرهاي معاصر تهران در برگزاري نمايشگاه هاي مختلف اكنون از جمله موضوعات مورد بحث ميان هنرمندان و علاقه مندان به برنامه هاي هنري است.
در اين زمينه و نيز پيرامون مبحث تحولات فكري در مقوله هنر جديد و ويژگي هاي آن، نظريات دكتر عليرضا سميع آذر رئيس مركز هنرهاي تجسمي و سرپرست موزه هنرهاي معاصر را جويا شده ايم كه در قالب گفت وشنودي از نظرتان مي گذرد.
* سياست مركز هنرهاي تجسمي در برابر هنرمندان چيست؟ به چه هنرمنداني در اين مركز توجه مي شود و امكانات در اختيار آنان قرار مي گيرد؟
- ما در مركز هنرهاي تجسمي هيچ برنامه مشخصي براي گزينش هنرمندان نداريم و وظيفه هم نداريم تا هنرمندان را به شكل سلسله مراتبي دسته بندي كنيم.
نمايشگاه هايي در داخل كشور و يا خارج برگزار مي شود كه در اكثر موارد، انتخاب هنرمندان براي اين نمايشگاه ها توسط موزه هنرهاي معاصر و مركز هنرهاي تجسمي انجام نمي شود بلكه مدير و يا مسئولان آن نمايشگاه اقدام به اين كار مي كنند.
نمايشگاه هاي برگزار شده در موزه هنرهاي معاصر تهران، دو سالانه هاي هنري كه در دوره جديد آن ها توسط انجمن هاي هنري اداره مي شوند و يا نمايشگاه هاي خارجي كه توسط افراد خاص همانند مديران نگارخانه ها ترتيب داده مي شوند از اين دست هستند. در اين نمايشگاه ها هنرمندان، خارج از راي و اراده مركز هنرهاي تجسمي و موزه هنرهاي معاصر انتخاب مي شوند.
موزه هنرهاي معاصر و مركز هنرهاي تجسمي تنها بر سلامت روند انتخاب نظارت دارد تا مديران و مسئولان نمايشگاه ها به هر دليلي به برخي از هنرمندان فرصت ويژه اي كه استحقاق آن را ندارند اهدا كنند و يا برعكس، هنرمندان از فرصتي كه شايستگي آن را دارند محروم بمانند.
تأكيد مي كنم وجود اين نظارت هرگز به معناي آن نيست كه همكاران ما در مقام انتخاب هنرمندان براي نمايشگاه هايي كه حتي در خود اين موزه برگزار مي شود، قرار گيرند.
* نمايشگاه هايي همانند «پيشگامان هنرنوگراي ايران» چگونه برگزار مي شوند؟
- نمايشگاه هاي مرور بر آثار يك هنرمند كه نمايشگاه هاي پيشگامان هنر نوگراي ايران از آن جمله هستند تنها موردي است كه موزه هنرهاي معاصر براساس بررسي ها و نگاهي تحليلي به تاريخ هنر معاصر كشور، خود اقدام به انتخاب هنرمند و برگزاري نمايشگاه آثار وي مي كند. آخرين نمايشگاه ها از اين دست به ارايه آثار محسن وزيري مقدم ، منصوره حسيني و بهجت صدر اختصاص داشتند. پيش از اين نيز آثار هنرمنداني همانند سهراب سپهري ، حسين كاظمي ،هوشنگ پزشك نيا ،مسعود عربشاهي، پرويز تناولي ، مرتضي مميز و حسين زنده رودي در اين سلسله نمايشگاه ها به نمايش در آمده است و در آينده هنرمندان ديگري نيز كه در تكامل هنر معاصر ايران جايگاه مهمي به خود اختصاص داده اند، با مجموعه آثارشان معرفي خواهند شد.
* در اين صورت، آيا مي توانيد شيوه حاكم بر انتخاب هنرمندان براي حضور در نمايشگاه هاي خارجي را تشريح كنيد؟
- در اغلب نمايشگاه هايي كه خارج از كشور برگزار شده است، انتخاب هنرمند و آثار توسط مسئولان آن نمايشگاه، خواه ايراني و خواه خارجي انجام شده است و ما فقط نظارت كرده ايم تا انتخاب ها از چهارچوب مصالح عمومي نظام و موازين اخلاقي خارج نشود. اگر آثار در محدوده اين دو اصل قرار داشتند، ديگر ما هيچ دخالتي نكرده ايم زيرا معتقد هستيم در يك جو سالم هر كسي كه اقدام به برپايي نمايشگاهي مي كند، بايد از آزادي كامل براي انتخاب هنرمندان مورد نظر خود برخوردار باشد، در غير اين صورت اين افراد در دفعات بعدي با اكراه اقدام به برگزاري نمايشگاه آثار هنرمندان ايراني در خارج از كشور خواهند كرد، زيرا اين شك تقويت مي شود كه هنرمندان خاصي از سوي نهادهاي رسمي ايران مورد حمايت قرار مي گيرند و بقيه ناديده گرفته مي شوند.
در اين راستا اگر فردي به عنوان مدير يا مجموعه ساز نمايشگاهي در خارج از كشور به ما مراجعه كند و آگاهي لازم را از جامعه هنري ايران نداشته باشد، اطلاعات خود را در اختيار وي مي گذاريم.
* بي گمان مهم ترين و حساس ترين مسأله در برپايي نمايشگاه هاي خارجي مربوط به همين امر است. ماهيت اطلاعات ارايه شده از سوي موزه هنرهاي معاصر و مركز هنرهاي تجسمي به مديران و مجموعه سازان نمايشگاه هاي خارجي، در انتخاب هنرمندان تأثيرگذار است. اطلاعاتي كه مراكز تحت نظر شما ارايه مي كنند شامل چه چيزهايي مي شود؟
- براي آن كه افراد مذكور درك درستي از فضاي هنري ايران به دست آورند فهرست و نشاني تمام نگارخانه ها، انجمن هاي هنرمندان ايراني، گروه هاي هنري و خانه هنرمندان ايران به آنها ارايه مي شوند.
بايد توجه داشت كه نه براي ما و نه براي هيچ فرد برگزار كننده نمايشگاهي اين امكان وجود ندارد كه براي هر نمايشگاه از كارگاه صدها هنرمند ايراني بازديد كنند تا گزينش خود را انجام دهند.
اين افراد سعي مي كنند قبل از ورود به ايران با خصوصيات كلي هنر ايران آشنا شوند و با مشورت هايي كه با هنرشناسان مورد اعتماد خود مي كنند، عده خاصي را بر مي گزينند و آثار مورد علاقه خود را از بين آثار آنان انتخاب مي كنند. موزه هنرهاي معاصر تهران در اين ميان تلاش مي كند تا از انحصاري شدن نام ها جلوگيري كند.
مديران نمايشگاه هاي خارجي به هيچ وجه مايل نيستند كه موزه هنرهاي معاصر تهران فردي را در ازاي حمايت هايي كه مي كند به نمايشگاه شان تحميل كند. برخي از هنرمندان ممكن است كمتر مورد توجه قرار بگيرند اما اين امر باعث نمي شود ما به عنوان بخشي از دولت سليقه و نظر شخصي خود را به هر برگزار كننده اي تحميل كنيم. اين نه كاري درست و نه به مصلحت هنر كشور است، مگر آن كه انتخاب هايي انجام شود كه به نحو فاحشي مغاير با سياست ها و استراتژي هاي نظام ما باشد كه در چنين مواردي ما همكاري با آن نمايشگاه را قطع مي كنيم.
براي نمونه حدود سه سال پيش موزه بايلر سوئيس آمادگي خود را براي برگزاري نمايشگاهي از هنرمندان مطرح ايران اعلام كرد. با اين وجود فهرست هنرمنداني كه آنها انتخاب كردند بيشتر از بين هنرمندان ايراني مقيم خارج كشور برگزيده شده بود و از هنرمندان داخل كشور نيز انتخاب هايي كرده بودند كه هويت و گوناگوني هنري ايران را نشان نمي داد، به همين دليل با برگزاري اين نمايشگاه با عنوان» نگاهي به هنر معاصر ايران «يا چيزي شبيه آن مخالفت كرديم.
* نمايشگاه هاي ديگري كه در خود موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار مي شوند همانند نمايشگاه« باغ ايراني» نيز برخي مواقع با انتقاداتي در مورد نحوه انتخاب هنرمندان روبه رو بوده است. روش و شيوه موزه هنرهاي معاصر تهران در برگزاري اين نمايشگاه ها چگونه بوده است؟
- براي برپايي هريك از اين نمايشگاه ها يك مجموعه ساز انتخاب مي شود. اين شيوه اي جديد است كه در تاريخ هنر ايران كمتر نشاني از آن مي توان يافت ولي در طول سه سال اخير در مورد نمايشگاه هايي كه در موزه هنرهاي معاصر تهران انجام مي شود، اعمال مي شود.
در برخي از موارد در كنار مجموعه ساز يك شوراي مشاوره هنري هم به فعاليت مي پردازد اما در بيشتر موارد خود مجموعه ساز تصميم گيرنده است.
موزه هنرهاي معاصر تهران از مجموعه سازهاي مهمان استفاده مي كند، در بسياري از موارد، خود پيشنهاد برپايي نمايشگاه را ارايه مي كنند. به اين ترتيب اين موزه تلاش مي كند تا از دانش افراد متخصص در زمينه هاي مرتبط با موضوع نمايشگاه براي كار مجموعه سازي نمايشگاه استفاده شود.
همچنين موزه هنرهاي معاصر يك شوراي علمي دارد كه با بررسي پيشنهادها برگزاري نمايشگاه ها را تاييد مي كند. در اين زمينه سه هدف اصلي را دنبال مي كنيم: پيش از همه سعي مي كنيم ارزش هاي متعالي فكري و فرهنگي را كه به شكلي در آثار هنري بازتاب مي يابند در نمايشگاه هاي خود ارايه نماييم. در واقع سعي مي شود، فرهنگ ايراني-اسلامي را كه با انديشه هنرمند ايراني همراه شده است، در يك فرصت نمايشگاهي تبلور يابد. توجه به آنچه از لايه هاي اصيل فرهنگ ايراني- اسلامي ناشي است در محور موكد فعاليت هاي موزه هنرهاي معاصر تهران قرار دارد. باغ ايراني نيز از همين نمايشگاه ها بود كه با هدف معرفي و نمايش اهميت باغ در فرهنگ و انديشه ايرانيان برگزار شد.
هدف بعدي بررسي دستاوردهاي هنر معاصر است. در اين رابطه سعي مي كنيم به عنوان يك مركز تحقيقي نمايشگاهي آثار و دستاوردهاي هنرمندان ايراني را نمايش دهيم. هدف سوم هم معرفي دستاورد تجربيات هنرمندان دنيا و ايجاد ارتباط علمي بين هنرمندان ايران و جهان است. برپايي نمايشگاه هاي خارجي همانند هنر معاصر انگلستان يا ژاپن از همين هدف ناشي مي شود.
* اما در سال هاي اخير، شاهد رواج نوع ديگري از هنر غير از هنر مدرن در نمايشگاه هاي موزه هنرهاي معاصر تهران هستيم. اين گرايش ها تا چه اندازه عمدي انجام پذيرفته و فكر مي كنيد اين گرايش ها تا چه ميزان همسو با هنر ايراني- اسلامي است؟
- چيزي كه شما به عنوان هنر جديد از آن نام برديد، جريان هاي هنري نويني است كه نوعي آزادي را در بيان هنري به وجود آورده است. اين جريان ها از چهارچوب هاي كلاسيك فراتر رفته و هر روش اخلاقي كه هنرمند براي بيان منويات و انديشه هاي خود از آن استفاده مي كند، را مجاز مي شمارد. از جمله استفاده از چيدمان ها، ويديو، عكس و ساير امكانات بيان هنري.
از هنر جديد در پي اضمحلال هنر مدرن به ظهور رسيده و در حقيقت نوعي يورش عليه اين هنر بوده است. تلاش آن ها اين بود كه قراردادهاي هنر مدرن را چه در بعد روش ها و تكنيك هنري و چه در بعد غير مفهومي بودن هنر مدرن دنبال كند.
در واقع هنر جديد، تلاش مي كند رويكردي موضوع گرا با اصالت دادن به انديشه و محتواي اثر هنري را دنبال كرده و تكنيك اثر را تحت ا لشعاع آن قرار دهد.
غالب جريان هاي هنري كه در دوره مدرن به ظهور رسيدند از اين ويژگي بي بهره اند به عنوان نمونه: كوبيسم و اكسپرسيونيسم انتزاعي، تنها بر تكنيك و ساختار اثر هنري متمركز بوده و هنر را از هرگونه قيد و تعهد انساني اي آزاد مي دانستند.
اما اين بن بست و فرجام هنر مدرن بود كه غرب به شدت مورد تهاجم روشنفكران قرار گرفت. از ديدگاه معاصر، هنر جديد داراي ظرفيت هاي بسيار سرشار براي بيان انديشه ها و اعتقادات است و بنابر اين بسيار بيشتر از جريان هاي دوران مدرن، مي تواند در خدمت مسايل انساني و فكري قرار گيرد و اين انگيزه اصلي ما در معرفي و ترويج اين جريان هنري بوده و هست در يك تابلوي آبستره يا كوبيستي، هنرمند تمام نيروي ذهني خود را به عوامل تكنيكي و ساختاري هنري معطوف كرده و بنابر اين از تمامي دغدغه هاي انساني، اجتماعي و اخلاقي فاصله گرفته است. اين چيزي است كه در هنر مدرن به ظهور و سپس به نهايت رسيده و حتي بسياري از هنرمندان ايراني را نيز گريبان گير خود كرد زيرا آن ها مي خواستند عيناً همان مدرنيسم غربي را نهايتاً با رنگ و بويي ايراني اجرا كرده و به نمايش گذارند. ديدگاه ما ناظر براين است كه بايد از محدوديت هاي هنر مدرن فراتر رفته و از قابليت هايي كه براي طرح مسايل اعتقادي در هنر وجود دارد، استفاده كرد.
بنابر اين ما در طول اين مدت با نمايشگاه هايي چون هنر مفهومي، هنر جديد، نگاه معنوي و همين مورد اخير نمايشگاه قرآن تلاش كرديم شيوه هنر پس از مدرن را كه داراي ظرفيت هاي بسيار عظيمي براي طرح مسايل انديشمندانه است، به كار گيريم.
* در واقع معتقديد كه اين هنر جديد(يا هنر پس از مدرن) ضمن اين كه يك زبان بسيار روزآمد به هنرمندان ما مي دهد كه به واسطه آن مي توانند با تمام دنيا رابطه بگيرند، اين پتانسيل را دارد كه هنرمندان ما آن چيزي را كه از هنر اسلامي، ايراني خود مي خواهند بيان كنند؟
- در تابلوهاي آبستره اي كه بسياري از هنرمندان ما خلق مي كردند، حداكثر يك رنگ و بوي ايراني مطرح مي شد. اين تابلوها معمولاً بدون عنوان بودند و مي توانستند در خارج از ايران ارايه شده اما به سختي ايراني قلمداد شوند. حتي اگر ما مي توانستيم حال و هوايي نيز در آن ها جست وجو كنيم، هرگز انتظار طرح مسايل فكري، اعتقادي، مشكلات و معضلات اجتماعي و آلام بشري را در آن نمي توانستيم داشته باشيم. در شيوه هاي جديد هنر آفرينش هنري داراي چنين استعدادي است كه هنر مي تواند بار ديگر موقعيت راهبردي و تنوير عمومي را از اين طريق به عهده بگيرد.
*آيا اين هنر جديد برخلاف هنر مدرن كه هنر براي هنر بود، هنري براي جامعه، انديشه و اخلاق است؟
- هنر جديد يورشي است عليه داعيه هنر براي هنر كه در دوره مدرن مطرح شد. هنر جديد هنري براي تعهد اجتماعي، انساني و هنرمندانه است. شما نمي توانيد در هيچ كجاي دنيا يك اثر هنري جديد بيابيد كه طرح يك مسأله مهم و يك دغدغه اساسي و فكري هنرمند و جامعه اش را در هسته دروني خود دنبال نكند. هنر جديد گونه اي آفرينش هنري در خدمت تكامل و تعالي بشر و نوعي ابزار خودآگاهي او نسبت به مشكلات و معضلات فكري، اجتماعي و انساني است و در اين راه هم به موفقيت هاي زيادي نايل شده است. در واقع هنر جديد به نوعي بيان تبديل شده است كه انديشه در آن اصالت يافته است. با اين وجود تعهد هنر جديد به معني انطباق آن با اخلاق نيست بلكه هنر و اخلاق در موازات يكديگر حركت مي كنند و در بسياري از جوامع غربي هنرمندان پيشرو قراردادهاي اخلاقي حاكم را به چالش مي كشند.
* در اين صورت نسبت اثر هنري و اخلاق چيست و اثر هنري را چگونه بايد ارزيابي كرد؟
- اثر هنري پس از خلق از هنرمند جدا شده و حيات مستقلي را دنبال مي كند. هنرمند را مي توان در چهارچوبي اخلاقي ارزيابي كرد، اما اثر هنري در يك دستگاه نظري زيبايي شناسي قابل نقد و تحليل است. بسياري معتقدند كه گوهر هنر بر اخلاق تقدم دارد زيرا هنر از جوهر خلاقيت كه صفت باري تعالي است ناشي مي شود در حالي كه اخلاق از مناسبات ميان انسان ها زائيده شده و نسبي است.
هنر از ساحتي والاتر از اخلاق برخوردار است و به همين دليل بزرگان هنر در طول تاريخ جاودانه شده اند در حالي كه كمتر اثري از بزرگان اخلاق برجاي مانده است. هنرمندان پس از مصلحان ديني ماندگاران ترين نام ها در تاريخ بشري هستند.