رابطه تصادفات و تحصيلات دانشگاهي
يكسال قبل معاون راهنمايـي و رانندگي نيروي انتظامي اعلام كرد كه ديپلمه ها و سيكل ها بيشترين مقصــــران تصادفات شـهري و جاده اي هستند.
سردار محسن انصاري در اين باره گفته بود: ديپلمه ها در شهرها با 33درصد و سيكل ها در جاده ها با 28/32 درصد بيشترين مقصران در تصادفات را تشكيل مي دهند.
وقتي با اين آمار مواجه مي شويم تنها مي توانيم يك نوع نتيجه گيري كنيم؛ يك نتيجه گيري عجيب يا غريب. گويا با اين آمار و ارقام آنها كه به دانشگاه مي روند و تحصيلات عالي دارند بيشتر ياد مي گيرند كه به قانون احترام بگذارند. در واقع رابطه اي معكوس بين رفتن به دانشگاه و تصادفات وجود دارد.
به عبارت ديگر به نظر مي رسد رانندگاني كه در دانشگاه درس نخوانده اند اطلاعات كمتري درباره رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي دارند و به نوعي خود را كمتر ملزم به رعايت قوانين موردنظر مي دانند. با اين فرض بايد افزودكه گويا راهيابي به دانشگاه و گذراندن دوره دانشجويي به نوعي فرهنگ سازي براي احترام به قانون را در بر داشته است.
اين اتفاقي است كه گويا در دوره تحصيلات راهنمايي، متوسطه يا حتي دبستان نمي افتد! از طرفي در دانشگاه هيچ آموزه اي درباره راهنمايي و رانندگي نداريم.
به عبارتي مثل واحد تنظيم خانواده ، قوانين راهنمايي و رانندگي يا مشابه آن تدريس نمي شود. در حالي كه در دوره متوسطه، راهنمايي يا دبستان زمان مناسب براي آموزش و يادگيري چنين مباحثي است.
مجازات آلودگي صوتي
مصاديق آلودگي صوتي در قانون تعريف نشده است. چه در قانوني كه سال 1339 به تصويب رسيده بود و چه قانوني كه مربوط به بحث نحوه جلوگيري از آلودگي هوا در تاريخ۳ ارديبهشت۱۳۷۴به تصويب رسيده، هيچ تعريف صريحي از آلودگي صوتي نشده است. با اين حال آنچه به عنوان مصداق بارز آلودگي صوتي با مجازات هايي مواجه مي شود، بحث صداي ضبط و پخش خودروهاست.
البته در اين راه چه بسيار جواناني كه با هزينه كردن چند ميليون تومان يك سيستم مجهز صوتي روي خودرو خود نصب مي كنند و صداي «گمب و گمب» يا «تيس تيس» آن همه را به خود جلب مي كند. گاهي صداي اين سيستم هاي صوتي قادر است شيشه پنجره خانه ها را بلرزاند و كارهايي از اين قبيل. پليس در زمينه مبارزه با آلودگي صوتي تنها با مصاديقي از اين دست برخورد مي كند و با آلوده كنندگان صوتي نظير شركت هايي كه كار ساختماني مي كنند، بلندگوهاي دستفروشان در ساعات استراحت مردم، شركت هايي كه با چكش بادي به تخريب و كندن خيابان ها مشغولند يا حتي خودروهايي كه بوق هاي خاصي نصب مي كنند، كاري ندارد!
با اين وصف بد نيست بدانيم براي آلودگي صوتي، پليس چه جريمه و مجازاتي در نظر مي گيرد. طبق دستورالعملي كه اداره كل مبارزه با مفاسد اجتماعي به آن عمل مي كند، خودروهايي كه صداي ضبط آنها مصداق آلودگي صوتي شناخته شود بايد يك ماه در توقيف باشند.
براين اساس بايد خودروهاي مورد نظر در يكي از پاركينگ هاي 9گانه مورد تاييد پليس پارك شوند و قبض مخصوصي تحويل اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي دهند.
در ميان اين پاركينگ ها نرخ نگهداري خودرو در پاركينگ هاي روباز مثل نيايش، شهربازي، مهديه و زنجان شبي يكهزار و 100تومان است و پاركينگ هاي سقف دار شبي يكهزار و 700 تومان. بدين ترتيب اگر خودرو در پاركينگ هايي نظير تجريش، شايان، قدس، حافظ و چهلستون پارك باشد، براي يك ماه حدود 52هزار و۷۰۰ تومان بايد بپردازند و براي پاركينگ هاي غير مسقف نيز 34هزار و 100تومان پرداخت شود. بر اين مبلغ بايد هزينه دريافت عدم خلافي را هم افزود، زيرا براي آزادسازي خودرو پس از يك ماه كپي و اصل سند خودرو، برگه عدم خلافي و همچنين حضور مالك اصلي لازم است.
ايمني آسانسور و ضمانتي كه نيست
چند نفري كشته شدند تا بالاخره سازمان آتش نشاني تهران واكنشي نشان داد و شرايط ايمني آسانسورها را اعلام كرد.
گرچه خبرگزاري ايسنا چند سطري را به انعكاس اين موضوع مهم اختصاص داد، اما نكته اينجاست كه تنها با چنين اخباري نمي توان به ايمن شدن آسانسورها يا همان «آسان بر»هاي به اصطلاح فارسي اعتماد كرد.
بر اساس اعلام سازمان آتش نشاني تهران، ديواره هاي چاه آسانسور بايد بدون شكاف باشند و تنها جاهاي باز مجاز، درهاي طبقات، دريچه هاي بازديد و سوراخ هاي محل عبور سيم بكسل ها و كابل هاي برق و فرمان هستند.
نكته قابل توجه اينكه استانداردها اعلام مي شود اما وقتي ضمانت اجرايي براي عمل به آن نيست چه بايد كرد.
سازمان آتش نشاني تهران در برخي موارد طبق ماده 55 قانون شهرداري ها اقدام مي كند و عملا نظراتش در بحث ايمني الزامي نبوده و فاقد ضمانت اجراست.
حالا با اين حساب چه آسانسورها استاندارد باشد چه نباشد فرقي نمي كند زيرا قانون و قواي قهريه از سازمان آتش نشاني حمايت نمي كند.