تبعيض نژادي يعني حمله به عراق وتهديد بي دليل ايران .تبعيض نژادي يعني كشتن ولطمه زدن بي مورد به مردم اين كشورها.تبعيض نژادي يعني اهميت ندادن به مردمي كه هرروز در قاره آفريقا از گرسنگي مي ميرند
ترجمه امير بهادري نژاد
پله اسطوره فوتبال جهان از ديرباز علاقه خاصي به سينما داشت. او همواره آرزو مي كرد به زيبايي دريبل هايش در زمين فوتبال مي توانست، در فيلم هاي سينمايي نقش ايفا كند و ديالوگ هاي فيلمنامه نويس را به زبان بياورد. او همچنين آرزو داشت كه بازيگري اش در سينما به اندازه گل هايش در زمين چمن باعث تهييج تماشاگران شود.اما سرنوشت پله اينگونه رقم خورد كه بجاي سينما وارد حرفه فوتبال بشود. البته او از اين انتخاب اجباري چندان هم پشيمان نيست چون او را به عنوان سمبل رشته ورزشي فوتبال در سراسر جهان مي شناسند.
پله چندي پيش يكي از ميهمانان ويژه جشنواره سينمايي كن بود كه در اين جشنواره مستند زندگي او كه «پله ابدي» نام داشت براي حاضران در اين جشنواره به نمايش درآمد. پله در حاشيه جشنواره كن چند ساعت با خبرنگاران در مورد موضوعات مختلف از جمله فوتبال و سينما صحبت كرد و تا حدودي جنبه ورزشي اين جشنواره سينمايي را پررنگ كرد.
هنگامي كه مستند «پله ابدي» در جشنواره كن به نمايش در مي آيد، خبرنگاران از پله سئوال مي كنند كه آيا او واقعاً به سينما علاقه دارد؟
پاسخ پله بسيار شفاف و در عين حال جذاب است. «من از كودكي مي دانستم كه اگر فوتباليست نمي شدم به طور حتم به عنوان هنرپيشه در سينما فعاليت مي كردم.»
به هر حال فيلم مستند «پله ابدي» سرانجام پس از سپري كردن ۵ سال از مراحل توليد خود هم اكنون در حال اكران در برزيل است. او همچنين مشغول مذاكره با
تهيه كننده فيلم «فرار به سوي پيروزي» است تا اينكه با همكاري يكديگر نسخه تازه اي از اين فيلم را بسازند. در آن فيلم بيادماندني، استعدادهاي ناب مايكل كين در زمينه فوتبال و توانايي هاي بابي مور در حوزه بازيگري در سينما به تصوير كشيده شد.
اما اين پايان ماجرا نيست چون پله قصد نوشتن يك فيلمنامه را دارد. ايدا سانتياگو، رئيس جشنواره بين المللي فيلم ريو مي گويد: پله قصد دارد فيلمنامه اي در مورد وضعيت فوتبال حرفه اي در برزيل بنويسد.
در حال حاضر اغلب بازيكنان مستعد فوتبال برزيل در سنين پايين به تيم هاي اروپايي ملحق مي شوند، اما وي معتقد است كه اين روند بايد تغيير كند كه نقطه نظرات خود را در قالب اين فيلمنامه بيان خواهد كرد. پله واقعاً علاقمند است تا بيش از فوتبال وارد عرصه سينما بشود و در اين حوزه فعاليت جدي انجام بدهد.
اين روزها به نظر مي رسد كه فوتبال و بازيگري در سينما فصل مشترك هاي بيشتري با يكديگر پيدا كرده اند. به عنوان مثال كريستيانو رونالدو بازيكن تيم منچستر يونايتد در فينال جام حذفي انگليس، به گونه اي خود را به درون محوطه جريمه حريف پرتاب مي كند كه كمتر هنرپيشه اي در عرصه سينما قادر است اين چنين طبيعي نقش بازي كند. همانگونه كه پيشتر در اين مطلب به آن اشاره شد، امسال جشنواره فيلم كن، حال و هواي ورزشي داشت و چند فيلم كه موضوع اصلي آن فوتبال بود به نمايش درآمد.
يكي از اين فيلم ها، فيلم «توپ را مانند بكهام خم كنيد» بود كه پيش بيني مي شود فروش بسيار خوبي داشته باشد.يكي ديگر از فيلم هاي فوتبالي جشنواره كن، فيلم «گل» بود. اين فيلم داستان زندگي يك فوتباليست جوان مكزيكي است كه تصويربرداري آن در ورزشگاه سنت جيمز پارك شهر نيوكاسل انجام شد و آلن شيرر نيز در اين فيلم ايفاي نقش كرد. در حال حاضر چندين شركت پخش فيلم در سراسر جهان براي اكران اين فيلم اعلام آمادگي كرده اند.
در جشنواره امسال كن، يكي از چهره هاي ورزشي كه توجه خبرنگاران را به خود جلب كرد ديويد ژينولا بازيكن سابق تيم ملي فوتبال فرانسه بود كه فيلم جديد خود، «آخرين قطره» را عرضه كرد. همچنين فيلم «طولاني ترين ضربه پنالتي در جهان» تم فوتبالي داشت كه در كنار آن نبايد از فيلم مستندي كه در مورد باشگاه رئال مادريد اسپانيا ساخته شده بود، غافل شد.
همچنين يك فيلم محصول كشور آرژانتين نيز زندگي يك فوتباليست زن در بوينس آيرس را به تصوير كشيد.
علاوه بر اين در آينده اي نزديك دو فيلم در مورد ديگو مارادونا ساخته خواهد شد. مارادونا مانند پله يكي از ميهمانان جشنواره فيلم كن بود كه توجه بسياري از شركت كنندگان را به خود جلب كرد.
البته جشنواره كن براي پله تازگي ندارد، چون وي در دهه ،۱۹۸۰ زماني كه فيلم فرار به سوي پيروزي اكران شد در اين جشنواره حضور داشت.
پله در مورد تفاوت هاي آن زمان با حال حاضر مي گويد: در حال حاضر احساسات من بسيار قوي تر از ۱۹۸۰ است. فيلم فرار به سوي پيروزي صرفاً يك فيلم فوتبالي بود اما فيلم پله ابدي تنها به فوتبال محدود نمي شود. اين فيلم سراسر احساس و عاطفه است و به طور حتم خانم ها نيز از تماشاي آن لذت خواهند برد.
عمليات ساخت فيلم «پله ابدي» ۵ سال به طول انجاميد و مدت زمان آن دو ساعت مي باشد. احتمال مي رود كه اين فيلم در پايان سال جاري و يا اوايل سال ۲۰۰۶ ميلادي در اروپا اكران شود. آني بال ماسايني، كارگردان اين فيلم، اطلاعات مربوط به زندگي پله را از سراسر دنيا جمع آوري كرد كه در اين فيلم تصاوير گل هايي از پله به چشم مي خورد كه اين تصاوير تا كنون در هيچ كجاي دنيا نمايش داده نشده است.
سانتياگو در اين رابطه مي گويد: با آنكه پله سالهاست از فوتبال كناره گيري كرده اما همگان او را به عنوان يك اسطوره مي شناسند . شما ببينيد زماني كه او در جشنواره كن قدم مي زد صدها نفر گرد وي حلقه مي زدند و يك لحظه رهايش نمي كردند.
فيلم مستند پله از اين جهت با اهميت است كه نسل فعلي كه با او آشنايي ندارند با زندگي اين اسطوره آشنا مي شوند. به نظرم آشنايي نسل جوان با پله، بزرگترين ويژگي اين مستند است. پله در مورد اين فيلم مي گويد: هنگامي كه اين فيلم را تماشا مي كنم، بسياري از گل هايي كه در آن نمايش داده مي شود بياد نمي آورم. در واقع با تماشاي اين فيلم خاطرات برايم جديد مي شود. با تماشاي قسمت هاي مختلف اين فيلم، حالت هاي روحي متفاوتي به من دست مي دهد. مثلاً كناره گيري از فوتبال و يا مصدوميتي كه در جام جهاني ۱۹۶۶ با آن مواجه شدم بسيار غم انگيز است اما چون در اين فيلم به جنبه هاي زندگي غيرورزشكاري ام نيز پرداخته شده مي توانم پس از چند دقيقه غصه خوردن، لبخند بزنم.
پله ۶۴ ساله كه دو بار ازدواج كرده است در ادامه مي گويد: آن بخش از فيلم كه در مورد اولين حضورم در جام جهاني ۱۹۵۸ بود مرا احساساتي كرد. در آن زمان، برزيل تنها تيم جهان بود كه بازيكنان سياه پوست در آن عضويت داشتند. در آن زمان از خود مي پرسيدم مگر ساير كشورهاي جهان بازيكن سياه پوست ندارند؟ به نظرم تيم ملي فوتبال برزيل، باشگاه سانتوز و خود من، خدمات ارزشمندي را براي جامعه سياه پوستان انجام داديم و فضا را براي ابراز وجود آنها بازكرديم.
از پله سئوال مي شود كه آيا در آن زمان وي از تبعيض نژادي رنج مي برد؟ پله در پاسخ مي گويد: خوشبختانه در آن زمان مشكلي احساس نمي كردم. البته شرايط با شرايط حال حاضر كاملاً متفاوت است.
در حال حاضر هر روز در گوشه اي از جهان چند مسابقه فوتبال برگزار مي شود و آنگاه عده اي فرياد سر مي دهند كه تبعيض نژادي در فوتبال جهان بيداد مي كند. به نظرم اين اظهار نظر عادلانه نيست چون تبعيض نژادي در فوتبال وجود ندارد و آنچه كه از آن به عنوان تبعيض نژادي نام مي بريم، يك معضل اجتماعي مي باشد.
تبعيض نژادي يعني حمله بي دليل به عراق و تهديد بي دليل ايران. تبعيض نژادي يعني كشتن و لطمه زدن بي مورد به مردم اين كشورها. تبعيض نژادي يعني اهميت ندادن به مردمي كه هر روز در قاره آفريقا از گرسنگي مي ميرند.
پله معتقد است، بزرگترين تهديد براي فوتبال و در كل ورزش جهان، ورزشكاران بي تعصب هستند. او مي گويد: فيفا و باشگاه هاي جهان بايد در اين زمينه اقدام مناسبي انجام بدهند چون بازيكنان علاوه بر بِي تعصب شدن، كم تحمل نيز شده اند. مثلاً يك روز با آرسنال قرارداد امضا مي كنند و پس از گل زدن، پيراهن اين تيم را مي بوسند و سال بعد به منچستر مي روند و بوسيدن پيراهن تيم جديد را تكرار مي كنند اما اين پايان ماجرا نيست چون در سال هاي بعد نيز مثلاً به رم و رئال مادريد مي پيوندند و عمل مشابه را انجام مي دهند.
به نظرم نسل جديد بازيكنان بايد احترام بيشتري براي مردم باشگاهي كه براي آن بازي مي كنند قائل بشوند. شايد عامل اصلي بي تعصبي بازيكنان گسترش رسانه هاي گروهي باشد. هنگامي كه من با بازيكناني چون رونالدو مواجه مي شوم به شوخي به آنها مي گويم: در حال حاضر شما با زدن يك گل در سراسر دنيا معروف مي شويد اما در دوراني كه من بازي مي كردم پس از ۱۰ سال بازي و كسب دو مقام قهرماني جام جهاني مشهور شدم. اين روزها دنيا به واسطه گسترش رسانه ها، بسيار كوچك شده و به همين دليل است كه مسئله سهام باشگاه منچستر يونايتد به يك مسئله جهاني تبديل شده است. هنگامي كه منچستر سهام خود را در معرض فروش قرار مي دهد، افرادي كه بيشترين پول را دارند مي توانند سهام عرضه شده را خريداري كنند. من احساسات تماشاگران منچستر يونايتد را كاملاً درك مي كنم اما متأسفانه چاره اي بجز پذيرش واقعيت وجود ندارد چون بايد دموكراسي را پذيرفت. اگر منچستر سهام خود را نفروشد آنگاه پول لازم براي خريد بازيكنان جديد را نخواهد داشت و آنگاه همين تماشاگراني كه هم اكنون مخالف فروش سهام هستند اولين نفري خواهند بود كه فرياد اعتراض سرخواهند داد.
از پله سئوال مي شود كه كدام بازيكن حال حاضر فوتبال جهان، او را ياد پله چند دهه پيش مي اندازد؟ او مي گويد: رونالدو، رونالدينيو، اوون و اخيراً هم وين روني كه بازيكن فوق العاده اي است. البته براي انجام مقايسه بايد يك بازيكن را براي درازمدت زير نظر داشت. طي يك دهه اخير زيدان بازيكن مورد علاقه ام بوده است و راز موفقيت وي، تداوم او مي باشد. البته در حال حاضر رونالدينيو نيز عالي بازي مي كند اما آيا او قادر خواهد بود ۱۰ سال مانند زيدان اينگونه ظاهر شود؟
يكي ديگر از بحث هايي كه با پله مطرح مي شود، حضور اشخاص ثروتمندي مانند رومن آبراموويچ در حوزه فوتبال است. پله مي گويد: در بسياري از موارد، افراد ثروتمند وارد فوتبال جهان شده اند، اما چون نتوانسته اند بازيكنان خوبي با پول خود انتخاب كنند، موفق نشده اند. در برخي مواقع هم، بازيكنان خوبي در اختيار داريد، اما در قالب يك تيم خوب بازي نمي كنند. فوتبال دقيقاً مانند يك نمايش تئاتر است. مردم براي تماشاي هنرپيشه هاي خلاق، بليت مي خرند و به تئاتر مي روند و اگر در فوتبال هم يك تيم بازيكنان خلاق داشته باشد، بازي هاي خوب ارائه خواهد داد. متأسفانه در اغلب مواقع مديران باشگاه ها و مربيان به جاي پرورش استعدادها به نابودي استعدادهاي ناب مي پردازند، با آنكه احترام زيادي براي تمام مربيان خود قائل هستم، اما آنها آزادي عمل محدودي به من دادند و نتوانستم آنطور كه بايد، پيشرفت بكنم. برخي از مربيان به بازيكنانشان فرصت بازي نمي دهند. امروزه وقتي بازي هاي فوتبال را نگاه مي كنم متوجه مي شوم كه تمام تيم ها به روش
(۲-۴-۴) و يا (۱-۵-۴) فوتبال بازي مي كنند. هنگامي كه تيم صاحب توپ مي شود به ندرت به دروازه حريف حمله مي كند و هنگامي كه توپ را از دست مي دهد تمام بازيكنان در ميانه ميدان متمركز مي شوند و به دفاع مي پردازند به همين دليل گل هاي بسيار كمي مي بينيم و اغلب گل ها از روي ضربات شروع مجدد به دست مي آيد. امروزه تمام تيم هاي فوتبال جهان مثل هم بازي مي كنند با اين حال هنوز هم احساس مي كنم كه فوتبال يك رشته ورزشي زيباست چون پرحوصله ترين و طبيعي ترين رشته ورزشي جهان مي باشد. اگر فوتبال كماكان يك رشته ورزشي خلاق و خانوادگي باقي بماند آنگاه مي توان به زيبايي دائمي آن اميدوار بود.