شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
گفت وگو با اسطوره فوتبال جهان
حمايت پله از ايران
تبعيض نژادي يعني حمله به عراق وتهديد بي دليل ايران .تبعيض نژادي يعني كشتن ولطمه زدن بي مورد به مردم اين كشورها.تبعيض نژادي يعني اهميت ندادن به مردمي كه هرروز در قاره آفريقا از گرسنگي مي ميرند
001719.jpg
ترجمه امير بهادري نژاد
پله اسطوره فوتبال جهان از ديرباز علاقه خاصي به سينما داشت. او همواره آرزو مي كرد به زيبايي دريبل هايش در زمين فوتبال مي توانست، در فيلم هاي سينمايي نقش ايفا كند و ديالوگ  هاي فيلمنامه نويس را به زبان بياورد. او همچنين آرزو داشت كه بازيگري اش در سينما به اندازه گل هايش در زمين چمن باعث تهييج تماشاگران شود.اما سرنوشت پله اينگونه رقم خورد كه بجاي سينما وارد حرفه فوتبال بشود. البته او از اين انتخاب اجباري چندان هم پشيمان نيست چون او را به عنوان سمبل رشته ورزشي فوتبال در سراسر جهان مي شناسند.
پله چندي پيش يكي از ميهمانان ويژه جشنواره سينمايي كن بود كه در اين جشنواره مستند زندگي او كه «پله ابدي» نام داشت براي حاضران در اين جشنواره به نمايش درآمد. پله در حاشيه جشنواره كن چند ساعت با خبرنگاران در مورد موضوعات مختلف از جمله فوتبال و سينما صحبت كرد و تا حدودي جنبه ورزشي اين جشنواره سينمايي را پررنگ كرد.
هنگامي كه مستند «پله ابدي» در جشنواره كن به نمايش در مي آيد، خبرنگاران از پله سئوال مي كنند كه آيا او واقعاً به سينما علاقه دارد؟
پاسخ پله بسيار شفاف و در عين حال جذاب است. «من از كودكي مي دانستم كه اگر فوتباليست نمي شدم به طور حتم به عنوان هنرپيشه در سينما فعاليت مي كردم.»
به هر حال فيلم مستند «پله ابدي» سرانجام پس از سپري كردن ۵ سال از مراحل توليد خود هم اكنون در حال اكران در برزيل است. او همچنين مشغول مذاكره با
تهيه كننده فيلم «فرار به سوي پيروزي» است تا اينكه با همكاري يكديگر نسخه تازه اي از اين فيلم را بسازند. در آن فيلم بيادماندني، استعدادهاي ناب مايكل كين در زمينه فوتبال و توانايي هاي بابي مور در حوزه بازيگري در سينما به تصوير كشيده شد.
اما اين پايان ماجرا نيست چون پله قصد نوشتن يك فيلمنامه را دارد. ايدا سانتياگو، رئيس جشنواره بين المللي فيلم ريو مي گويد: پله قصد دارد فيلمنامه اي در مورد وضعيت فوتبال حرفه اي در برزيل بنويسد.
در حال حاضر اغلب بازيكنان مستعد فوتبال برزيل در سنين پايين به تيم هاي اروپايي ملحق مي شوند، اما وي معتقد است كه اين روند بايد تغيير كند كه نقطه نظرات خود را در قالب اين فيلمنامه بيان خواهد كرد. پله واقعاً علاقمند است تا بيش از فوتبال وارد عرصه سينما بشود و در اين حوزه فعاليت جدي انجام بدهد.
اين روزها به نظر مي رسد كه فوتبال و بازيگري در سينما فصل مشترك هاي بيشتري با يكديگر پيدا كرده اند. به عنوان مثال كريستيانو رونالدو بازيكن تيم منچستر يونايتد در فينال جام حذفي انگليس، به گونه اي خود را به درون محوطه جريمه حريف پرتاب مي كند كه كمتر هنرپيشه اي در عرصه سينما قادر است اين چنين طبيعي نقش بازي كند. همانگونه كه پيشتر در اين مطلب به آن اشاره شد، امسال جشنواره فيلم كن، حال و هواي ورزشي داشت و چند فيلم كه موضوع اصلي آن فوتبال بود به نمايش درآمد.
يكي از اين فيلم ها، فيلم «توپ را مانند بكهام خم كنيد» بود كه پيش بيني مي شود فروش بسيار خوبي داشته باشد.يكي ديگر از فيلم هاي فوتبالي جشنواره كن، فيلم «گل» بود. اين فيلم داستان زندگي يك فوتباليست جوان مكزيكي است كه تصويربرداري آن در ورزشگاه سنت جيمز پارك شهر نيوكاسل انجام شد و آلن شيرر نيز در اين فيلم ايفاي نقش كرد. در حال حاضر چندين شركت پخش فيلم در سراسر جهان براي اكران اين فيلم اعلام آمادگي كرده اند.
در جشنواره امسال كن، يكي از چهره هاي ورزشي كه توجه خبرنگاران را به خود جلب كرد ديويد ژينولا بازيكن سابق تيم ملي فوتبال فرانسه بود كه فيلم جديد خود، «آخرين قطره» را عرضه كرد. همچنين فيلم «طولاني ترين ضربه پنالتي در جهان» تم فوتبالي داشت كه در كنار آن نبايد از فيلم مستندي كه در مورد باشگاه رئال مادريد اسپانيا ساخته شده بود،  غافل شد.
همچنين يك فيلم محصول كشور آرژانتين نيز زندگي يك فوتباليست زن در بوينس آيرس را به تصوير كشيد.
001701.jpg
علاوه بر اين در آينده اي نزديك دو فيلم در مورد ديگو مارادونا ساخته خواهد شد. مارادونا مانند پله يكي از ميهمانان جشنواره فيلم كن بود كه توجه بسياري از شركت كنندگان را به خود جلب كرد.
البته جشنواره كن براي پله تازگي ندارد، چون وي در دهه ،۱۹۸۰ زماني كه فيلم فرار به سوي پيروزي اكران شد در اين جشنواره حضور داشت.
پله در مورد تفاوت هاي آن زمان با حال حاضر مي گويد: در حال حاضر احساسات من بسيار قوي تر از ۱۹۸۰ است. فيلم فرار به سوي پيروزي صرفاً يك فيلم فوتبالي بود اما فيلم پله ابدي تنها به فوتبال محدود نمي شود. اين فيلم سراسر احساس و عاطفه است و به طور حتم خانم ها نيز از تماشاي آن لذت خواهند برد.
عمليات ساخت فيلم «پله ابدي» ۵ سال به طول انجاميد و مدت زمان آن دو ساعت مي باشد. احتمال مي رود كه اين فيلم در پايان سال جاري و يا اوايل سال ۲۰۰۶ ميلادي در اروپا اكران شود. آني بال ماسايني، كارگردان اين فيلم، اطلاعات مربوط به زندگي پله را از سراسر دنيا جمع آوري كرد كه در اين فيلم تصاوير گل هايي از پله به چشم مي خورد كه اين تصاوير تا كنون در هيچ كجاي دنيا نمايش داده نشده است.
سانتياگو در اين رابطه مي گويد: با آنكه پله سالهاست از فوتبال كناره گيري كرده اما همگان او را به عنوان يك اسطوره مي شناسند . شما ببينيد زماني كه او در جشنواره كن قدم مي زد صدها نفر گرد وي حلقه مي زدند و يك لحظه رهايش نمي كردند.
فيلم مستند پله از اين جهت با اهميت است كه نسل فعلي كه با او آشنايي ندارند با زندگي اين اسطوره آشنا مي شوند. به نظرم آشنايي نسل جوان با پله، بزرگترين ويژگي اين مستند است. پله در مورد اين فيلم مي گويد: هنگامي كه اين فيلم را تماشا مي كنم،  بسياري از گل هايي كه در آن نمايش داده مي شود بياد نمي آورم. در واقع با تماشاي اين فيلم خاطرات برايم جديد مي شود. با تماشاي قسمت هاي مختلف اين فيلم،  حالت هاي روحي متفاوتي به من دست مي دهد. مثلاً كناره گيري از فوتبال و يا مصدوميتي كه در جام جهاني ۱۹۶۶ با آن مواجه شدم بسيار غم انگيز است اما چون در اين فيلم به جنبه هاي زندگي غيرورزشكاري ام نيز پرداخته شده مي توانم پس از چند دقيقه غصه خوردن،  لبخند بزنم.
پله ۶۴ ساله كه دو بار ازدواج كرده است در ادامه مي گويد: آن بخش از فيلم كه در مورد اولين حضورم در جام جهاني ۱۹۵۸ بود مرا احساساتي كرد. در آن زمان، برزيل تنها تيم جهان بود كه بازيكنان سياه پوست در آن عضويت داشتند. در  آن زمان از خود مي پرسيدم مگر ساير كشورهاي جهان بازيكن سياه پوست ندارند؟ به نظرم تيم ملي فوتبال برزيل،  باشگاه سانتوز و خود من، خدمات ارزشمندي را براي جامعه سياه پوستان انجام داديم و فضا را براي ابراز وجود آنها بازكرديم.
از پله سئوال مي شود كه آيا در آن زمان وي از تبعيض نژادي رنج مي برد؟ پله در پاسخ مي گويد: خوشبختانه در آن زمان مشكلي احساس نمي كردم. البته شرايط با شرايط حال حاضر كاملاً متفاوت است.
001698.jpg
در حال حاضر هر روز در گوشه اي از جهان چند مسابقه فوتبال برگزار مي شود و آنگاه عده اي فرياد سر مي دهند كه تبعيض نژادي در فوتبال جهان بيداد مي كند. به نظرم اين اظهار نظر عادلانه نيست چون تبعيض نژادي در فوتبال وجود ندارد و  آنچه كه از آن به عنوان تبعيض نژادي نام مي بريم، يك معضل اجتماعي مي باشد.
تبعيض نژادي يعني حمله بي دليل به عراق و تهديد بي دليل ايران. تبعيض نژادي يعني كشتن و لطمه زدن بي مورد به مردم اين كشورها. تبعيض نژادي يعني اهميت ندادن به مردمي كه هر روز در قاره آفريقا از گرسنگي مي ميرند.
پله معتقد است، بزرگترين تهديد براي فوتبال و در كل ورزش جهان، ورزشكاران بي تعصب هستند. او مي گويد: فيفا و باشگاه هاي جهان بايد در اين زمينه اقدام مناسبي انجام بدهند چون بازيكنان علاوه بر بِي تعصب شدن، كم تحمل نيز شده اند. مثلاً يك روز با آرسنال قرارداد امضا مي كنند و پس از گل زدن، پيراهن اين تيم را مي بوسند و سال بعد به منچستر مي روند و بوسيدن پيراهن تيم جديد را تكرار مي كنند اما اين پايان ماجرا نيست چون در سال هاي بعد نيز مثلاً به رم و رئال مادريد مي پيوندند و عمل مشابه را انجام مي دهند.
به نظرم نسل جديد بازيكنان بايد احترام بيشتري براي مردم باشگاهي كه براي آن بازي مي كنند قائل بشوند. شايد عامل اصلي بي تعصبي بازيكنان گسترش رسانه هاي گروهي باشد. هنگامي كه من با بازيكناني چون رونالدو مواجه مي شوم به  شوخي به آنها مي گويم: در حال حاضر شما با زدن يك گل در سراسر دنيا معروف مي شويد اما در دوراني كه من بازي مي كردم پس از ۱۰ سال بازي و كسب دو مقام قهرماني جام جهاني مشهور شدم. اين روزها دنيا به واسطه گسترش رسانه ها، بسيار كوچك شده و به همين دليل است كه مسئله سهام باشگاه منچستر يونايتد به يك مسئله جهاني تبديل شده است. هنگامي كه منچستر سهام خود را در معرض فروش قرار مي دهد، افرادي كه بيشترين پول را دارند مي توانند سهام عرضه شده را خريداري كنند. من احساسات تماشاگران منچستر يونايتد را كاملاً درك مي كنم اما متأسفانه چاره اي بجز پذيرش واقعيت وجود ندارد چون بايد دموكراسي را پذيرفت. اگر منچستر سهام خود را نفروشد آنگاه پول لازم براي خريد بازيكنان جديد را نخواهد داشت و آنگاه همين تماشاگراني كه هم اكنون مخالف فروش سهام هستند اولين نفري خواهند بود كه فرياد اعتراض سرخواهند داد.
از پله سئوال مي شود كه كدام بازيكن حال حاضر فوتبال جهان، او را ياد پله چند دهه پيش مي اندازد؟ او مي گويد: رونالدو، رونالدينيو، اوون و اخيراً هم وين روني كه بازيكن فوق العاده اي است. البته براي انجام مقايسه بايد يك بازيكن را براي درازمدت زير نظر داشت. طي يك دهه اخير زيدان بازيكن مورد علاقه ام بوده است و راز موفقيت وي، تداوم او مي باشد. البته در حال حاضر رونالدينيو نيز عالي بازي مي كند اما آيا او قادر خواهد بود ۱۰ سال مانند زيدان اينگونه ظاهر شود؟
يكي ديگر از بحث هايي كه با پله مطرح مي شود، حضور اشخاص ثروتمندي مانند رومن آبراموويچ در حوزه فوتبال است. پله مي گويد: در بسياري از موارد، افراد ثروتمند وارد فوتبال جهان شده اند، اما چون نتوانسته اند بازيكنان خوبي با پول خود انتخاب كنند، موفق نشده اند. در برخي مواقع هم، بازيكنان خوبي در اختيار داريد،  اما در قالب يك تيم خوب بازي نمي كنند. فوتبال دقيقاً مانند يك نمايش تئاتر است. مردم براي تماشاي هنرپيشه هاي خلاق، بليت مي خرند و به تئاتر مي روند و اگر در فوتبال هم يك تيم بازيكنان خلاق داشته باشد، بازي هاي خوب ارائه خواهد داد. متأسفانه در اغلب مواقع مديران باشگاه ها و مربيان به جاي پرورش استعدادها به نابودي استعدادهاي ناب مي پردازند، با آنكه احترام زيادي براي تمام مربيان خود قائل هستم،  اما آنها آزادي عمل محدودي به من دادند و نتوانستم آنطور كه بايد، پيشرفت بكنم. برخي از مربيان به بازيكنانشان فرصت بازي نمي دهند. امروزه وقتي بازي هاي فوتبال را نگاه مي كنم متوجه مي شوم كه تمام تيم ها به روش
(۲-۴-۴) و يا (۱-۵-۴) فوتبال بازي مي كنند. هنگامي كه تيم صاحب توپ مي شود به ندرت به دروازه حريف حمله مي كند و هنگامي كه توپ را از دست مي دهد تمام بازيكنان در ميانه ميدان متمركز مي شوند و به دفاع مي پردازند به همين دليل گل هاي بسيار كمي مي بينيم و اغلب گل ها از روي ضربات شروع مجدد به دست مي آيد. امروزه تمام تيم هاي فوتبال جهان مثل هم بازي مي كنند با اين حال هنوز هم احساس مي كنم كه فوتبال يك رشته ورزشي زيباست چون پرحوصله ترين و طبيعي ترين رشته ورزشي جهان مي باشد. اگر فوتبال كماكان يك رشته ورزشي خلاق و خانوادگي باقي بماند آنگاه مي توان به زيبايي دائمي آن اميدوار بود.

نگاه امروز
كن در تسخير فوتبال
فيلم هاي فوتبالي ،امسال جشنواره فيلم كن را به تسخير خود درآوردند. شايد به دليل در پيش بودن رقابت هاي جام جهاني ۲۰۰۶ است كه تب فوتبال براي اولين بار در كن تا اين حد بالا گرفت.
در گذشته فيلمسازان در انتقال هيجان و انرژي نهفته در ورزشگاه هاي فوتبال به پرده سينما ناتوان بودند اما تبديل اين رشته ورزشي به پرطرفدارترين رشته ورزشي جهان باعث شد تا فيلمسازان يك بار ديگر بخت خود را در اين حوزه امتحان كنند.
و اينگونه شد كه تعدادي از فيلم هاي مستند، درام و كمدي در جشنواره كن با تم فوتبال عرضه گرديد. پله، اسطوره فوتبال جهان در اين رابطه گفت: واقعاً عجيب است كه چرا چند سال طول كشيد تا اينكه فوتبال به داخل سينما راه يافت. من اين سئوال را بارها در برزيل مطرح كرده ام و متعجبم كه چرا در اين كشور در مورد فوتبال فيلمي ساخته نشده آنهم در شرايطي كه فوتبال پرطرفدارترين رشته ورزشي در ميان مردم برزيل مي باشد.
همچنين همواره دوستان خود را كه كارگردان و تهيه كننده سينما بودند تشويق به ساخت فيلم هاي فوتبالي مي كردم كه اخيراً نسبت به اين موضوع اقبال نشان داده اند.
از جمله فيلم هاي پرطرفدار در كن با موضوع فوتبال مي توان به فيلم «رئال» اشاره كرد كه يك فوتبال غيرمستند در مورد باشگاه رئال مادريد بود.همچنين فيلم كمدي طولاني ترين ضربه پنالتي در جهان نيز تم فوتبال داشت و ديگر محصول فوتبالي اين جشنواره فيلم «رومئو و ژوليت ازدواج مي كنند» بود كه اين فيلم داستان ازدواج يك طرفدار از رئال مادريد با يكي از طرفداران بارسلونا بود. سيمون دوسانتياگو كه حق توزيع فيلم «رئال» را در سراسر جهان در اختيار دارد مي گويد: محبوبيت فيلم هر لحظه در نزد مردم جهان در حال افزايش است و به همين دليل از آمريكا تا آسيا، درخواست هاي زيادي براي اكران اين فيلم دريافت كرده ايم.
اما نمي دانم كه چرا تا كنون كارگردانان و تهيه كنندگان نسبت به موضوع فوتبال بي اعتنا بوده اند و مخاطبان بسياري را از دست داده اند.به اعتقاد تماشاگران در پيش بودن جام جهاني ۲۰۰۶ ودرآمدزايي دو عامل مهم در گسترش فيلم هاي سينمايي با موضوع فوتبال بوده است.به عنوان مثال در فيلم «توپ را مانند بكهام خم كن» و همچنين «معجزه برن» دو فيلم از اين گروه بودند كه از لحاظ كسب درآمد فوق العاده بوده است.فيلم «توپ را مانند بكهام خم كن» داستان زندگي دختري است كه بكهام را براي خود الگو قرار داده و با شكستن سنت هاي خانوادگي به ورزش فوتبال روي مي آورد. همچنين فيلم «معجزه برن» داستان قهرماني غيرمنتظره آلمان غربي در جام جهاني ۱۹۵۴ مي باشد.
همچنين در برخي از فيلم هاي امسال جشنواره كن، فوتبال، موضوع جانبي بود. به عنوان مثال در فيلم «كريسمس مبارك» سربازان انگليسي، فرانسوي و آلماني در جريان جنگ جهاني اول در منطقه اي كه مشخص نيست متعلق به كدام كشور است با هم فوتبال بازي مي كنند.
از جمله ديگر فيلم هاي فوتبالي كن مي توان به فيلم «حالا و براي هميشه»اشاره كرد. كه در مورد سقوط يك فروند هواپيما در سال ۱۹۴۹ است كه در جريان اين سانحه اعضاي يك تيم فوتبال ايتاليايي جان خود را از دست مي دهند. از سوي ديگر فيلم «بازي فوق العاده» به مشكلاتي مي پردازد كه سه تماشاگر براي تماشاي فينال جام جهاني ۲۰۰۲ در يك منطقه دورافتاده با آن مواجه شدند و فيلم «بازي زندگي آنها» كه چگونگي شكست انگليس در برابر آمريكا در جام جهاني ۱۹۵۰ را به تصوير مي كشد. همچنين قرار است در آينده اي نزديك فيلم سينمايي زيدان نيز به ميدان بيايد. اين فيلم مونتاژ تصاوير شكار شده توسط ۱۵ دوربين تلويزيوني از حركات زيدان در يكي از بازي هاي رئال مادريد است كه دو دوربين بكار رفته در اين فيلمبرداري قبلاً توسط ارتش آمريكا براي عمليات جاسوسي نظامي استفاده مي شد.

ستارگان مشترك
حس مشابه
اشاره : قرن جديد و سال هايي كه گذشت را كه دوره مي كنيم در خواهيم يافت كه هيچ پديده اي نتوانسته است همچون سينما و فوتبال ساكنان اين سياره خاكي را به وجد و حال بياورد و دستاوردي سرشار از شور و هيجان براي انسان عصر تكنولوژي رقم بزند.سينما و فوتبال به رغم تفاوتها در يك تقارن غريب با يكديگر مراوده اي صميمانه اي داشتند و پا به پاي هم براي برانگيختن حس تكاپو در فضاي زندگي گام برداشته اند.
سيامك قليچ خاني
001710.jpg
نيروي برانگيزاننده فوتبال، سينماگران را واداشته است تا دهها و شايد صدها فيلم كوتاه، بلند، مستند، داستاني، انيميشن و زنده از بازي پرتنش به تصوير بكشند كه در ميانشان نام فيلمسازان معتبري همچون «گئورگ» با فيلم بالا تا پايين (۱۹۳۳)، زولتان با فيلم دو هاف تايم در جهنم (۱۹۶۱)، ويم وندرس با فيلم ترس دروازه بان از ضربه پنالتي (۱۹۷۱)، ژان ژاك با فيلم ضربه سر، جان هيستون با فيلم فرار به سوي پيروزي (۱۹۸۱) و... برمي خوريم. از سوي ديگر وسوسه و جاذبه سينما نيز گاه بازيكنان را از ميدان فوتبال به بازيگري در برابر دوربين فيلمبرداري فرا خوانده است. «پله» در فرار به سوي پيروزي، غولهاي جوان و ستاره و همچنين نفراتي مانند ديويد ژينولا، اريك كانتونا، اسوالدو آرديلس، ويني جونز و... در ايران نيز مرحوم محراب شاهرخي و عزيز اصلي حضور به ياد ماندني تري داشتند. هر چند در ايران نفراتي مانند علي پروين، جواد زرينچه، حميد استيلي و احمدرضا عابدزاده نيز تن به هنر هفتم دادند.
به جرأت مي توان گفت، هر جا فيلمسازي جريان و رواج دارد، فوتبال هم دستمايه پر خريدار سينما است. به همين دليل تاكنون در سينماي كشورهاي مختلف، قصه هاي فوتبال به فيلم درآمده است مانند آرژانتين، آمريكا، اتريش، اسپانيا، اروگوئه، ايتاليا، برزيل، انگليس، بلژيك، تونس، ژاپن، سوئد و... ايران.
سينماي ايران نيز همچون ديگر كشورها از ديرباز با فوتبال الفتي ناگسستني داشته است. در طي ساليان گذشته، آثار متنوعي از جاذبه هاي اين بازي پرطرفدار مايه گرفتند و فيلمسازان صاحب نامي چون هژير داريوش با فيلم جام آسيا (۱۳۴۷)، بهرام بيضايي با عمو سيبيلو (۱۳۴۹)، عباس كيارستمي با مسافر (۱۳۵۳)، كيانوش عياري با شاخ گاو (۱۳۷۵) و همچنين چند فيلم نازل مانند مثلث آبي، فوتباليست ها و... به شيوه هاي متفاوت گرايش خود را نسبت به فوتبال آشكار كردند.در ايران حضور برخي بازيكنان فوتبال بر پرده سينما به مراوده دوستانه و همزيستي مسالمت آميز سينما و فوتبال بعد عميق تري داده است. عزيز اصلي دروازه بان تيم ملي در دهه چهل در فيلم هاي «بي عشق هرگز» ، «مأمور دوجانبه» ، «خداحافظ تهران» ، «كشتي نوح» ، «پنجه آهنين» ، «تونل» و «فاتحين صحرا» نقش هاي مختلفي ايفا كرد و همچنين محراب شاهرخي با علف هاي هرز. روند همسويي سينما و فوتبال در سال هاي اخير به مناسبت برخي موفقيت ها، بيش از پيش شدت گرفته و گاه و بيگاه در آثار سينمايي- و حتي تلويزيوني- نشاني از جاذبه هاي فوتبال مي بينيم. فوتبال در چشم انداز سينما، تنها يك بازي سرگرم كننده نيست. بلكه همچون درامي كوبنده، معارضه پيروزي و شكست را پيش روي مان مي گسترد و از وراي كاميابي ها و ناكامي ها به سرشت زندگي و كنش پيگير آدمي صحه مي گذارد. حتي در فيلم جهان پهلوان تختي بهروز افخمي. فوتبال يادآور شوري حماسي است كه از ميدان بازي تا پرده نمايش خاطره شكوه قهرماني را براي نسل هاي امروز و فردا به يادگار باقي مي گذارد، در فصلي از فيلم، شاهد صحنه هاي مستندي هستيم كه شور و حال مردم را در جشن پيروزي تيم ملي فوتبال ايران بر استراليا، نشان مي دهد. اين تصاوير واقعي گوياترين نشانه شعف ملتي است كه در راه دست يافتن بر قله هاي سربلندي و افتخار، همواره تكاپو كرده است.
باري، امروز، فوتبال در كنار سينما، سرمايه غرور ملي ماست و امروز همان طور كه نام رخشان بني اعتماد، داريوش مهرجويي، كيانوش عياري، مجيد مجيدي سينماي ايران را در محافل فرهنگي و هنري جهان معرفي كردند و بازيكناني مانند علي دايي، علي كريمي، وحيد هاشميان، مهدي مهدوي كيا و... در تيم هاي معتبر جهان، ارزش و اهميت فوتبال ايران را به جهانيان گوشزد مي كنند و در اين رهگذر آنچه جاودانه خواهد ماند نام ايران است.
پرده نقره اي، زميني سبز
آيا پرده نقره اي سينما شباهتي به زمين سبز فوتبال دارد؟ آيا فوتبال همان سينماست؟ سينمايي زنده كه با همه ويژگي هاي دراماتيك مي توان از آن به عنوان يكي از بزرگترين پديده هاي زيباي امروز ياد كرد؟
سينما غالباً براي جذب تماشاگر از اكتورهايش بهره مي گيرد فوتبال نيز وابسته به بازيكنانش است.
001707.jpg
مي توان نمونه ديگري را نيز گفت: هر فيلمي سعي دارد براي جذابيت بيشتر تا پايان خود را غير قابل باور جلوه دهد. بعضي از منتقدين معتقدند فيلمي موفق است تماشاگر نتواند پايان آن را حدس بزند. فوتبال نيز اين گونه است. فوتبال در طول نود دقيقه مدام كشمكش است، توپي كه مدام از سويي به سوي ديگر در حركت است و نگاه تماشاگر را باخود از اين سو به آن سو مي كشاند، تماماً در هيجان است. در فوتبال هدف نهايي دروازه حريف است و غلبه كردن بر اوست در سينما اكشن نيز هدف غلبه نقش مثبت فيلم بر نقش منفي است. اين نقش منفي هرچه بزرگتر و قوي تر باشد دست يافتن به آن براي غلبه دشوارتر.در فوتبال نيز وضع بر همين منوال است. تيم حريف هر چه قوي تر، غلبه بر او دشوارتر و نامحتمل تر. ستارگان سينما هميشه بر جذابيت كار در فيلم ها مي افزايند، در فوتبال هم اين ستارگان هستند كه جذابيت كار را دو چندان مي كنند.
تيم هاي پرستاره، تيم هاي پرطرفداري هستند، همچنانكه در سينما فيلم هاي پرستاره، فيلم هاي پرفروشي خواهند شد. جشنواره هاي بزرگ و كوچك سينمايي يادآور جشن هاي بزرگ و كوچك فوتبال با عناوين رقابت هاي قاره اي و جهاني اند- مثل جام جهاني كه بزرگترين همايش فوتبال در جهان است.
و امروز كه تكنولوژي تصويري در خدمت فوتبال درآمده است. اسلاموشن، كلوزآپ، افكت (صداي توپ)، صداي درگيري ها، صداي همهمه تماشاگران و... همه نشان از سينمايي شدن فوتبال است. آثار «سام پكين پا» را با صحنه هاي اسلاموشن در نظر بگيريد يا آثار ميكل آنجلو آنتونيوني صحنه هاي آهسته كه اشياء معلق در هوا در حال چرخش و تعليق هيجاني زير جلدي به تماشاگر مي دهد، اين حس را با موسيقي متن فيلم همراه كنيد، آيا اين حس در هنگام تماشاي صحنه اي جذاب از فوتبال به شما دست نداده است؟
فوتبال تا ابد
تب فوتبال جشنواره امسال كن كه مهمترين فستيوال سينماي دنياست را در برگرفته و صاحبان صنايع و استوديوهاي بزرگ مشغول رقابت با يكديگرند تا بتوانند امتياز توزيع فيلم هاي مبتني بر تم فوتبال را به خود اختصاص دهند.اين در حالي است تا برگزاري دوره نهايي جام جهاني آلمان بيشتر از يكسال نمانده است و فوتبال در فيلم هاي متعددي از اين جشنواره حضور دارد و با ژانرهاي مختلفي ادغام شده است. از درام هاي انساني و اجتماعي گرفته تا كمدي و حتي كارتون هاي كودكانه و فيلم هاي مستند كه به عنوان مثال يكي از آنها به تيم رئال مادريد مي پردازد.«پله» نيز در جشنواره كن حضوري پررنگ دارد. مستند «پله براي هميشه » يك مستند دو ساعته ساخته «آنيبال ماسانيي نتو» كه هر چند نتوانسته زندگي كامل پله فاتح سه جام جهاني را تشريح كند. خود پله مي گويد اگر مي خواهيد حق ورزشي من ادا شود اين مستند نياز به قسمت هاي دوم و سوم دارد. و او راست مي گويد، پله در ۱۳۲۱ ديدار رسمي ۱۲۸۵ گل زده و شايد راه حل اين باشد كه فيلم «پله براي هميشه » از صبح تا شب و از شب تا صبح دائماً پخش كنند تا شايد جوابگوي عظمت او باشد.
بزرگان فوتبال در كن
ديويد بكهام و آلن شيرر نيز در فيلم ديگري به نام «گل» ايفاي نقش كردند. يك تريلوژي ۱۰۰ ميليون دلاري كه در قسمت اول آن يك جوان ۱۹ ساله مكزيكي تيم لس آنجلس را نشان مي دهد كه به تيم نيوكاسل راه مي يابد و مي درخشد.
«ديويد ژينولا» فوتباليست خوش قيافه فرانسوي براي دومين بار به كن آمد و اين بار با فيلمي به نام «آخرين قطره» كه كاري در خصوص جنگ جهاني دوم و تبعات آن در كشور هلند است. از سه فيلم توليد اسپانيا، دو فيلم مضمون فوتبالي دارد. «رومئو و ژوليت ازدواج مي كنند» و «طولاني ترين ضربه پنالتي در دنيا» كه در دومي درباره يك دروازه بان ذخيره است كه فيكس مي شود، مي درخشد و از همين طريق مي تواند رضايت دختر محبوبش را براي ازدواج جلب كند.
ولي فيلمي كه بيشترين توجه را در كن برانگيخته، فيلم «رئال» است. اولين فيلم رسمي كه درباره باشگاه رئال مادريد ساخته شده است.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
سياست
سينما
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  سينما  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |