گروه حوادث: اين آتش سوزي حدود ساعت يك بامداد امروز در بازار «سيد ولي» كه مركز تجمع كارگاه هاي توليدي كفش است، رخ داد و فضايي حدود ۳۰۰ متر مربع را دربر گرفت و منجر به آتش گرفتن ۵۰ باب كارگاه توليدي كوچك شد.
به گزارش خبرنگار ما حادثه در يكي از كارگاه هاي مذكور زماني رخ داد كه يكي از كارگران تا پاسي از شب بدون توجه به هشدارهاي سرايدار مستقر در بازار مشغول فعاليت بود كه ناگهان به علت نامعلومي پس از آتش گرفتن محل، وي نيز به شدت در آتش سوخت و روانه بيمارستان شد.
مأموران آتش نشاني به دنبال اطلاع از وقوع حريق سريعاً با اعزام ۷ ايستگاه آتش نشاني در مدت ۱۰ دقيقه حريق را خاموش كردند.
پاكسازي و لكه گيري محل آتش گرفته نيز تا ساعت ۵ صبح امروز ادامه داشت.
اسماعيل فراهاني، معاون عملياتي منطقه يك سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران با بيان اين كه احتمال شعله وري بارانداز دو هزار متري موجود در ضلع شرقي محل آتش گرفته بسيار زياد بود، گفت: در صورت سرايت شعله هاي مهيب آتش ناشي از سوختن تينر، لاستيك، زيره و مواد اشتغالزاي فراوان به بارانداز مستقر در محل بخش عظيمي از شهر تهران در شعله هاي آتش مي سوخت.
وي با اشاره به اين كه بازار، محل عرضه كالاست نه توليد، خاطرنشان كرد: روزانه مقدار عظيمي از كالاها در اين بخشي از بازار توليد مي شود كه متأسفانه در صورت وقوع حريق يا حادثه خسارت هاي ناشي از آن بسيار زياد است.
معاون عمليات منطقه يك آتش نشاني اكثر حريق هاي رخ داده در بازار را ناشي از وجود وسايل گرمازا اعلام و تأكيد كرد: بيشتر حوادث و آتش سوزي رخ داده در بازار به بخش توليدي كفش مربوط مي شود چرا كه دستگاه هاي گرم كننده مورداستفاده در اين اماكن جهت توليد بيشتر و سريعتر اين حوادث را به وجود مي آورد. وي با اعلام اين كه از ابتداي سال جاري تاكنون دو حريق وسيع در بازار رخ داده است، افزود: عموماً در فصل تابستان، آتش سوزي در بازار افزايش چشمگيري دارد؛ چنانكه در تابستان گذشته بيش از ۵۰ حريق در بازار سيد ولي، جعفري، بين الحرمين، مروي، و ناصر خسرو رخ داد.
فراهاني به فرسودگي كابل هاي برق در بازار تهران اشاره و اضافه كرد: وجود ۲ هزار كولر برقي با حرارت بسيار بالا در بازار و استفاده از كابل هاي برق فرسوده با عمر بيش از ۵۰ سال منجر به اتصالي سيم برق و به دنبال آن آتش سوزي مي شود.
معاون عمليات منطقه يك سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران مستقر كردن شبگردها جهت گشتزني در بازار را ضروري خواند و گفت: در صورت استقرار اين شبگردها با هماهنگي كسبه ها در حدود ۸۰ درصد از حريق در اماكن كسبي كاهش مي يابد؛ چرا كه با اطلاع سريع آنها، نيروهاي آتش نشاني به سرعت در محل حاضر شده و عمليات اطفاء را آغاز مي كنند؛ در نتيجه كاسبان نيز كمتر از گذشته دچار خسارات مالي مي شوند.
وي گفت: در حال حاضر با تمهيدات اين سازمان و نصب شيرها و لوله هاي خشك در اماكن كسبي مقدار قابل توجهي از خسارات كاهش يافته است.
فراهاني به پايين بودن ضريب ايمني اماكن كسبي از جمله بازار اشاره و تصريح كرد: اين اماكن به دليل بي توجهي كسبه و با وجود هشدارهاي فراوان سازمان آتش نشاني فاقد هرگونه آتش خاموش كن است.
وي اضافه كرد: شوراي اصناف بايد با اخذ مجوزهاي ويژه براي بالا بردن ضريب ايمني اين اماكن و با توجه به هشدارهاي آتش نشاني از وارد آمدن خسارات به اين گونه اماكن خودداري كنند؛ زيرا كه خسارت ديدگان اصلي اين گونه آتش سوزيها خود كسبه هستند.

گروه حوادث: پليس مرزي ماكو، با شناسايي و دستگيري يك زوج جوان كه با تغيير چهره و جعل مدارك قصد خروج غيرقانوني از مرز بازرگان را داشتند با احتمال اينكه آنها عامل درگيري و قتل مأمور پليس گشت تهران باشند، دستگير كردند .
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه شنبه ۷ خردادماه سال ۸۴ زماني كه پليس مرزي ماكو در حال ايست و بازرسي در حوزه استحفاظي خود بود،  ناگهان به يك زوج جوان كه قصد خارج شدن از مرز بازرگان را داشتند، مظنون شد و از آنها خواست تا با ارائه مدارك خود، اجازه بازرسي از وسائل را به مأموران بدهند. زوج جوان بعد از اين درخواست مأموران با كمي تأمل مدارك خود را به پليس مرزي ارائه دادند، اما مأمور در بررسي مقدماتي از شناسنامه و گذرنامه آنها متوجه شد كه مداركشان جعلي است و آنها را بازداشت كرد. ساعتي از بازداشت زوج جوان مي گذشت كه يكي از مأموران پليس متوجه شد اين زوج جوان با تغيير چهره قصد خارج شدن از مرز را دارند. بنابراين موضوع به مراتب بالاتر انتظامي اطلاع داده شد و از سوي ديگر پليس مرزي با مقايسه عكس هايي كه از زوج فراري حادثه چيتگر تهران در روزنامه ها به چاپ رسيده بود،  شباهت هايي را به دست آوردند.
بلافاصله موضوع به اداره آگاهي تهران گزارش شد و همان شب تيمي از كارآگاهان دايره ۱۰ به همراه افسر پرونده براي بررسي موضوع و اين كه اين زوج همان آرش و روشنك هستند، به محل بازداشت آنها به مرز بازرگان رفتند.
بر پايه اين گزارش، آرش و روشنك متهمان پرونده درگيري مسلحانه هستند كه ميان مأموران پليس و ۴ سرنشين خودرو پرايد مشكي رنگ ساعت ۱۹ و ۳۰ دقيقه روز پنج شنبه ۲۹ ارديبهشت ماه سال جاري در كيلومتر ۸ جاده مخصوص تهران- كرج حوالي پارك جنگلي چيتگر رخ داد.
يك اكيپ از مأموران يگان ويژه هنگام گشت زني به سرنشينان خودروي پرايدي مشكوك شده و به آنان دستور ايست دادند.
در حالي كه مأموران پس از پياده كردن ۴ پسر جوان پرايد سوار، سرگرم بازرسي خودروي آنان بودند چند قبضه قمه و چماق كه زير صندلي ها جاسازي شده بود، پيدا كردند.
در همين لحظه يكي از سرنشينان پرايد به سمت جنوبي جاده مخصوص پا به فرار گذاشت. سر اكيپ گشت پليس با مشاهده اين وضعيت به تعقيب او پرداخت. هنوز مسافت زيادي از اين تعقيب و گريز نگذشته بود كه دو مأمور ديگر متوجه صحنه درگيري بين افسر مافوق خود و جوان فراري شدند.
راننده گشت پليس وقتي ديد سر اكيپ شان در جريان درگيري تن به تن با متهم فراري مغلوب و نقش بر زمين شده است، سوار بر خودروي پرايد متهمان شده و به صورت دنده عقب به طرف جهت فرار متهم جوان حركت كرد.
لحظه اي بعد از حركت او در فاصله چند متري از محل افتادن سر اكيپ گشت، ناگهان جوان فراري كه آرش نام داشت و با خلع سلاح يكي از مأموران پليس دو كلت كمري در دست داشت به طرف راننده گشت در داخل خودروي پرايد مشكي رنگ آتش گشوده و ۵ تير پياپي به سمت سر و سينه او شليك كرد. براساس اظهارات مأموران اكيپ گشت، متهم جوان با متوقف شدن پرايد مشكي رنگ در حالي كه جسد راننده گشت پليس در داخل خودرو بود سوار آن شده و به سرعت منطقه را ترك كرد. دقايقي بعد از وقوع اين حادثه مأموران كلانتري ۱۳۳ پيكر غرق به خون و بي جان گروهبان يكم «غلامرضا طريقي» را در انتهاي بلوار فردوس پيدا كردند.
آرش مسلح پس از به شهادت رساندن يكي از مأموران پليس و مجروح كردن افسر گشت، با خودروي پرايد به سمت خانه دختر مورد علاقه اش رفته و در آن جا مادر او را كتك زده و دختر جوان به نام روشنك ۱۸ ساله را با خود برده است.
بر پايه آخرين اخبار در بازجويي از زوج جوان دستگيرشده در مرز بازرگان كه توسط مأموران دايره ۱۰ آگاهي مركز در ماكو صورت گرفت معلوم شد آنان روشنك و آرش نبوده و بدين ترتيب جستجوي پليسي براي دستگيري آرش همچنان ادامه دارد.

گروه حوادث: ماجراي ناپديد شدن اسرارآميز ۱۰ ملوان بنگلادشي در تهران، با دستگيري ۸ نفر آنان به نتايج تازه اي رسيد.
به گزارش خبرنگار ما، اين ملوانان لحظاتي پس از خروج از هتل محل اقامتشان در تهران، ناپديد شده و ديگر اثري از آنان به دست نيامد. پليس جنايي تهران به دنبال ارائه گزارشي از سوي مردي كه مسئوليت انتقال ملوانان ناپديد شده به بندرعباس را بر عهده داشت، در جريان اين حادثه قرار گرفت. شاكي پرونده در جريان تحقيقات پليس گفته است: «بر اساس مقرراتي كه وجود دارد، هر چند وقت يك بار تعدادي از ملوانان را با گروه ديگري كه از مدتي قبل در عرشه كشتي كار مي كردند، جايگزين مي كنيم. در همين راستا، بر اساس هماهنگي هايي كه صورت گرفته بود، قرار شد يك گروه ۱۰ نفره از ملوانان بنگلادشي را جايگزين گروه ديگري بكنيم. آنان به همين منظور با پرواز دوبي به تهران آمدند. من مي خواستم در همان لحظه ترتيب انتقالشان به بندر عباس را بدهم، ولي آنها ادعا كردند كه چون خسته هستند و تازه از سفر رسيده اند، مدتي را در يكي از هتل هاي تهران استراحت كنند. به اين ترتيب چند اتاق در يكي از هتل هاي خيابان طالقاني براي آنها اجاره كردم. بر اساس اطلاعاتي كه من به دست آورده ام، آنها صبح روز پنجشنبه از هتل خارج شده اند و حتي مدارك شناسايي شان در هتل جا مانده ولي ديگر مراجعت نكرده اند.با توجه به اين ادعاها به دستور بازپرس حسيني از شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران پرونده اين ماجرا براي رسيدگي به اداره يازدهم آگاهي تهران ارجاع شد.
بعد از چند روز يكي از ملوانان ناپديد شده به دادسراي فرودگاه مراجعه كرد و اظهار داشت كه آنان طبق نقشه قبلي كه در كشور بنگلادش كشيده بودند قرار بود بعد از عزيمت به ايران با كمك اعضاي يك باند قاچاق انسان به كشور تركيه رفته و از آنجا به كشورهاي اروپايي سفر كنند. با بيان اين مطلب عمليات دستگيري اعضاي باند قاچاق انسان و رديابي ملوانان فراري آغاز شد. پرونده از دادسراي فرودگاه به شعبه بازپرس حسيني انتقال يافت.
بر پايه آخرين اخبار پليس هفت ملوان بنگلادشي كه در مرز جلفا قصد خروج از ايران را داشتند دستگير كردند.
بررسي ها در اين خصوص ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث:سارقي كه ديروز در يكي از شعب بانك ملت تهران پس از سرقت چك هاي مسافري از زير دست يكي از مشتريان قصد فرار داشت توسط كارمندان و مشتريان اين بانك به دام افتاد.
مسئولان بانك ملت واقع در «بزرگراه محمد علي جناح» ساعت ۱۱ و ۲۰ دقيقه ديروز طي تماس با مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ تهران بزرگ، پليس را در جريان دستگيري سارقي قرار دادند.
يكي از مشتريان بانك به نام «محمد حيدر-ب» به پليس گفت: در داخل بانك درحال پشت نويسي ۹ فقره چك مسافرتي جمعاً به مبلغ ۹۰۰ هزار تومان بودم كه ناگهان يكي از مشتريان كه در كنارم ايستاده بود، چك ها را از زير دستم كشيد و به سمت در بانك گريخت.او ادامه داد: خوشبختانه كارمندان و مشتريان بانك با فرياد من به كمكم آمدند و سارق را قبل از خروج از بانك دستگير كردند.
پليس همچنين در تحقيقات خود دريافت همدست اين سارق كه به همراه يك خودرو پژو در بيرون از بانك منتظر او بوده پس از اطلاع از ماجرا بلافاصله متواري شده است.
گفتني است، اين سارق براي تحقيقات بيشتر و دستگيري همدستش به اداره آگاهي منتقل شد.

ايرنا: مركز اطلاع  رساني  فرماندهي  نيروي  انتظامي  لرستان  اعلام  كرد: جوان  ۲۴ ساله  كوهدشتي  روز گذشته  در شهرك  شهيد رجايي ، پنج  نفر از اعضاي  خانواده  خود را به  رگبار اسلحه  بست  و چهار نفر از آنها را به  قتل  رساند.
به  گزارش  منتشره  روز دوشنبه  اين  مركز، قاتل  كه  «مجيد رماوندي » نام  دارد بر اثر اختلاف  خانوادگي  با اسلحه  كلاشينكف  نخست  مادر و دو برادر ۱۸ و ۲۴ ساله  خود را به  قتل  رساند.قاتل  همچنين  علي  لرستاني  مرد ۵۰ ساله  فاميل  خود را كه  براي  وساطت  مداخله  كرده  بود، از پاي  در آورد.براساس  اين  گزارش : «طاهره  رماوندي » خواهر قاتل  تنها كسي  است  كه  از اين  ماجرا جان  بدر برد و اكنون  به  دليل  شدت  جراحات  به  بيمارستان  خرم آباد انتقال  داده  شده  است .به  گزارش  اين  مركز قاتل  متواري  شده  است  و تلاش  ماموران  انتظامي  براي  دستگيري  وي  در منطقه  ادامه  دارد.

گروه حوادث: روز گذشته شكايتي از سوي يك گوينده صدا وسيما در دادسراي امور جنايي تهران مبني بر حمله دو پسر شرور به وي تنظيم شده و تحقيقات پليسي نيز براي دستگيري متهمان آغاز شد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز يكشنبه ژ- ص يكي از گويندگان برنامه هاي خانوادگي صدا و سيما به قصد عزيمت به محل كار در خيابان ونك به انتظار خودرو مسافركش ايستاده بود كه دو پسر جوان سوار بر يك خودروي پرايد مقابل پاي او ايستادند. پسران جوان ژ را صدا كردند و همين امر باعث شد گوينده مذكور به قصد پاسخگويي به آنها نزديك شود ولي وقتي به نزديكي پنجره خودرو پرايد رسيد، ناگهان يكي از آن دو پسر به ژ اهانت كرد. گوينده كه انتظار انجام چنين عمل زشتي را از پسر جوان نداشت با لحن تندي به آنان پرخاش كرد. همين امر موجب شد دو پسر از خودرو پياده شد و مقابل ديدگان حاضران در محل اقدام به كشيدن ژ به سمت خودرو پرايد كنند. فريادهاي ژ كه از مردم طلب كمك مي كرد، عده اي را به صحنه نزديك كرد ولي پسران با لحن تندي عنوان كردند كه مسئله خانوادگي است و از مردم خواستند تا متفرق شوند. گوينده صدا و سيما همچنان به داد و فريادهاي خود ادامه داد و همين مسئله باعث شد كه دو پسر او را رها كنند و تنها كيف دستي اش را به زور از وي ربوده و به داخل خودرو بياندازند. ژ در گوشه اي از خيابان بر روي زمين افتاده بود كه دو پسر با سرعت زياد در حالي كه كيف دستي  او را كه حاوي ۲۰۰ هزار تومان وجه نقد، شناسنامه و مدارك اداري بود ربوده بودند از محل حادثه دور شدند.روز گذشته شكايتي در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران از سوي ژ، ص تنظيم شد و مأموران دايره ۱۸ آگاهي مركز جستجوي خود را براي دستگيري دو پسر جوان آغاز كردند. تحقيقات در اين خصوص ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: پرونده متهم حادثه متروي كرج در شعبه يكم دادسراي ويژه روحانيت در حال رسيدگي است.به گزارش خبرنگار ما، پس از ارسال پرونده حادثه متروي كرج به دادسراي ويژه روحانيت، اين پرونده براي ادامه تحقيقات به شعبه يكم دادسرا تحويل داده شد. رياست اين شعبه در حال حاضر مشغول تكميل تحقيقات محلي است.بنابر اين گزارش شاهدان حاضر در صحنه نيز براي ارائه اطلاعات خود به اين دادسرا احضار شده اند.يك مقام آگاه در دادسراي ويژه روحانيت به خبرنگار ما گفت: هم اكنون بررسي مدارك موجود در پرونده نيز آغاز شده است اما چون پرونده در مرحله تحقيقات مقدماتي است، تا پايان تحقيقات اطلاعات به دست آمده منتشر نخواهد شد.به گفته اين مقام آگاه متهم پرونده همچنان در بازداشت به سر مي برد.
چهارشنبه هفته گذشته يك فرد روحاني از عوامل نيروي انتظامي كه ملبس به لباس شخصي بود در راهروي متروي كرج يك جوان را به علت ايجاد مزاحمت براي دو دختر هدف گلوله قرار داد كه منجر به فوت وي شد.پيش از اين فرماندهي انتظامي كرج اعلام كرده بود كه تير سهوا از اسلحه وي خارج و به مقتول اصابت كرده است.

گروه حوادث: پرونده مرگ مشكوك پسر ۷ ساله اي كه جسدش در كانال آب صالح آباد كشف شد، با شناسايي هويتش مجددا توسط بازپرس هنرمند تحت رسيدگي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، مرداد ماه سال ۸۳ پدر پسر بچه ۷ ساله اي به نام نادر با مراجعه به اداره  آگاهي تهران مدعي شد كه فرزندش زماني كه در حال بازي كردن در كوچه بود، ناپديد شده است. بلافاصله تيمي از كارآگاهان دايره ۱۱ اداره آگاهي تهران مامور رسيدگي به پرونده شدند.
آنان در نخستين بررسي هاي خود، از خواهر نادر متوجه شدند كه ساعتي قبل از گم شدن پسر بچه ۷ ساله، وي در حال بازي كردن با پسر يكي از همسايه ها بوده است.
از طرفي خانواده نادر از مجيد (۲۸ ساله) كه در همسايگي آنها بود شكايت كرد و مدعي شد، چندي قبل با آنها دچار اختلاف شده اند و روز حادثه هم فرزندشان را ديده اند كه با نادر بازي مي كرده است. رديابي ها براي پيدا كردن نادر ادامه داشت تا اينكه ۹ روز پس از اعلام فقداني جسد پسر بچه اي در كانال صالح آباد پيدا شد. با دستور بازپرس هنرمند، جسد براي شناسايي هويت به پزشكي قانوني انتقال يافت. اما زماني كه خانواده نادر براي شناسايي به پزشكي قانوني رفتند، مدعي شدند كه جسد متعلق به نادر نيست. از طرفي پزشكي قانوني اعلام كرد زمان مرگ پسر بچه با زمان گمشدن نادر يكي نيست. جسد پسر بچه دفن شد. تا اينكه چند روز قبل مجددا خانواده پسر بچه با مراجعه به دادسرا طرح شكايت كردند و زماني كه هنرمند _ بازپرس پرونده _ دستور رسيدگي را صادر كرد و نبش قبر شد، شاكي پرونده، پسرش را شناسايي كرد.برپايه اين گزارش، با دستور هنرمند، تيمي از كارآگاهان دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران مامور تحقيق و بررسي بر روي پرونده مرگ مشكوك نادر شدند تا در صورت اثبات قتل عمدي وي، عامل يا عاملان جنايت شناسايي و دستگير شوند.

گروه حوادث: پسري كه نامادري خود را به قتل رسانده بود از سوي اولياء دم بخشيده شد.
به گزارش خبرنگار ما، احمدرضا دو سال قبل نامادري خود را در حالي كه قصد جدايي از پدرش را داشت در دفتر طلاق با ضربات چاقو به قتل رساند و سپس متواري شد،  اين قاتل جوان بعد از چند روز خود را به پليس آگاهي معرفي كرد و به طور صريح به قتل نامادري اش به نام فرهنگ اعتراف كرد.وي در خصوص انگيزه ارتكاب جنايت به افسران آگاهي گفت: «پدرم و مقتوله مدتها بود كه با همديگر اختلاف داشتند. آن روز به قصد جدايي به دفتر طلاق رفته بودند كه ناگهان نامادري ام از جدايي منصرف شد و اقدام به خودزني كرد من به سويش رفتم تا چاقو را از او بگيرم و همين مسأله باعث درگيري ما شد و به طور ناگهاني يك ضربه چاقو به بدن فرهنگ وارد كردم. قصد كشتن او را نداشتم ولي ضربه چاقو منجر به قتل مقتوله شد.»
پرونده اين متهم بعد از پايان جلسات دادرسي به درخواست اولياء دم و شواهد مندرج پرونده با صدور حكم قصاص نفس به ديوان عالي كشور ارسال شد. حكم تأييد و به اجراي احكام انتقال يافت. روز گذشته به گفته مسئولين اجراي احكام احمدرضا از سوي اولياء دم از اعدام بخشيده شد و بدين ترتيب از اين پس احمدرضا دوران حبس تعيين شده در حكم خود را خواهد گذراند و سپس از زندان آزاد خواهد شد.

گروه حوادث:جواني كه با همدستي يكي از دوستانش در زنجان از منزل پدربزرگش سرقت كرده بود رسوا شد. پدر بزرگ اين جوان پس از مشاهده سارقان به علت ايست قلبي جان باخت.
تلفن مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ شهرستان زنجان دو شب پيش به صدا درآمد و از مرگ پيرمردي در منزلش خبر داد.
بلافاصله اكيپي از ماموران براي بررسي صحنه جرم به محل قتل اعزام شدند. آنان در تحقيقات انجام شده دريافتند كه نيمه هاي شب دو سارق وارد منزل شده و پس از بستن دست و پاي صاحب منزل مبالغي وجه نقد را سرقت كرده و گريختند.
اما صاحب منزل كه «آقاجان - چ» نام داشت به علت كهولت سن پس از ديدن سارقان دچار ايست قلبي شده و در دم فوت كرده است.
جسد اين پيرمرد پس از بررسي هاي مقدماتي براي روشن شدن علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.
پليس در ادامه تحقيقات از همسر متوفي دريافت كه او به يكي از نوه هاي خود به نام «رضا - چ» مشكوك است.
بنابر اظهارات اين پير زن، رضا كه ۲۲ سال سن دارد و دانشجوي دانشگاه آزاد است مدت ها است به علت شرارت از سوي آنان طرد شده بود.
با اظهارات همسر متوفي تحقيقات پليس براي دستگيري سارقان وارد مرحله تازه اي شد، رضا مظنون به قتل در تحقيقات انجام شده ضمن بي اطلاعي از سرقت فوق اظهار داشت كه شب سرقت به همراه يكي از دوستانش به نام «ياشار - ر» پس از تهيه بليت به شهرستان كرج رفته بودند.
اما اين متهم سرانجام در ادامه تحقيقات با توجه به مدارك و دلايل لازم و كافي پليس به سرقت فوق با همدستي دوستش اعتراف كرد.
اين متهم در توضيح شب حادثه گفت: از مدتها پيش نقشه سرقت از منزل پدر بزرگم را در سر داشتم تا اينكه در دانشگاه با ياشار آشنا شدم از آنجا كه او نيز مشكل مادي داشت نقشه سرقت را با او در ميان گذاشتم و پس از موافقتش تصميم به عملي كردن اين نقشه گرفتيم.
ساعت ۳ شب حادثه با استفاده از لوله گاز و پشت بام همسايه وارد منزل پدر بزرگم شديم سپس برق را از كنتور قطع كرديم و با پوشاندن صورت خود وارد اتاق خواب شديم.
رضا (متهم) ادامه داد: پدربزرگ و مادر بزرگم با ديدن ما ترسيدند و داد و فرياد به راه انداختن بنابراين ما مجبور شديم دست و پاي آنان را ببنديم.
در حال جستجوي كمد براي يافتن پول بوديم كه ناگهان متوجه شدم پدر بزرگم بد حال شده است بلافاصله دست و پايش را باز كردم و از ياشار خواستم تا با تنفس مصنوعي به او كمك كند. اما اين كار نتيجه اي نداد و پدر بزرگم ديگر نفس نمي كشيد.
بعد از سرقت مبالغي وجه نقد با گرفتن كليد در منزل از مادر بزرگم، بلافاصله از خانه خارج شديم.
گفتني است، ياشار همدست اين متهم نيز دستگير و هر دو تا صدور راي نهايي دادگاه روانه زندان شدند.

گروه حوادث: پليس آگاهي جست وجوي خود براي يافتن يك زوج جوان را كه به طور ناگهاني ناپديد شده اند را آغاز كردند.
به گزارش خبرنگار ما دو هفته قبل والدين يك دختر ۲۰ ساله  ايراني به نام مونا به دايره ۱۱ اداره آگاهي مركز مراجعه كردند و نامه قضايي كه از سوي داديار شعبه يكم دادسراي امور جنايي صادر شده بود براي جست وجوي پليسي دختر گمشده آنها صادر شده بود را تحويل پليس دادند، پدر مونا به افسر پرونده گفت: «چندي پيش پسر عربي به خواستگاري دخترم آمد. او بعد از كلي وعده و عيد دخترم را به عقد موقت خود در آورد تا بعد از سفر به كشور دوبي او را به عقد دائم خود درآورد توافق نسبي حاصل شد و مونا به عقد موقت پسر عرب در آمد ولي بعد از چند روز به طور ناگهاني دخترم و مرد عرب ناپديد شدند و ما ديگر از آنان خبري نداريم.»
جست وجوي پليسي براي يافتن زوج جوان گمشده توسط كارآگاهان دايره ۱۱ آگاهي مركز زير نظر داديار هاشمي ادامه خواهد يافت.

ايسنا:كارگري در اعتراض به وضعيت نامناسب محل اشتغال و معيشت خود اقدام به خودكشي كرد. حدود ساعت ۷ صبح روز شنبه كارگر شركتي در قزوين هنگامي كه قصد داشت خود را از بالاي منبع آب ساختمان چند طبقه شركت محل اشتغالش به پايين پرت كند، با اصرار همكارانش براي صرف نظر از اين كار مواجه شد، اما اين اصرار فايده اي نداشت.
بدنبال اين امر و نتيجه بخشي تلاش همكاران اين كارگر ۴۰ ساله براي جلوگيري از وقوع حادثه، وي پس از گذشت ۴ ساعت از طبقات ساختمان پايين آمد.

قتل عام در اوهايو
سايت جنايي: پليس ايالت اوهايو روز گذشته جسد شش نفر از اعضاي يك خانواده را در مزرعه محل سكونتشان درحومه شهر پيدا كرد. به گزارش پليس يكي از متوفيان پس از به قتل رساندن سايرين، خودكشي كرده است.
پليس اوهايو اعلام كرده است كه در ميان متوفيان، اجساد دو كودك نيز وجود دارد. پليس دو جسد را در يك مزرعه و چهار جسد ديگر را در مزرعه دوم كه كنار يكديگر هستند، پيدا كرد.
بازپرس تحقيق پرونده اعتقاد دارد كه قتل ساعت ۶ صبح رخ داده است. وي در اين خصوص گفت: من ۵۶ سال است كه در اين حرفه مشغول به كار هستم و تاكنون چنين قتل عام دسته جمعي نديده بودم.
جوانترين مقتولان ۱۴ سال و مسن ترين آنها ۶۷ سال سن داشته اند.
بازپرس تحقق پرونده از بيان جزئيات اين قتل عام خودداري كرده است. استاسي موري ۱۵ ساله كه هنگام ارتكاب اين جنايت در محل حضور داشته و از ناحيه گردن مجروح شده است، پس از اين حادثه با يكي از دوستانش تماس گرفته و او را در جريان قرار داده است. پليس اوهايو از طريق دوست استاسي از ماجرا با خبر شده و در محل حاضر شد.پليس پس از حضور در صحنه جنايت، چندين اسلحه از انواع متفاوت پيدا كرد.
البته هنوز مشخص نيست كه مقتولان با كدام يك از اين اسلحه ها به قتل رسيده اند. پليس در حالي حاضر، تحقيقات گسترده اي را در اين زمينه آغاز كرده است.
دستگيري متهم پس از ۵۶ ساعت
سايت جنايي: مردي كه مظنون به يك مورد قتل عمد در آتلانتا بوده و به دنبال تعقيب پليس به بالاي جرثقيل يك ساختمان نيمه كاره رفته بود پس از ۵۶ ساعت جدال با پليس به دام افتاد.
كارل ادوارد رولاند ۴۱ ساله پس از بالا رفتن ازجرثقيل موجود در كنار يك ساختمان نيمه كاره ۱۸ طبقه به پليس اطلاع داد كه قصد دارد خود را به پايين پرتاب كند.
پليس آتلانتا، كارل را متهم به قتل دوست سابق خود جنيفر گونزالس ۳۶ ساله كرده بود. كارل متهم است كه پس از به قتل رساندن جنيفر، وي را در چشمه اي در پشت آپارتمانش انداخته است.
كارل پس از بالا رفتن از جرثقيل، از پليس خواست كه جليقه  اي به وي بدهند تا بتواند شب ها را در بالاي جرثقيل بگذراند. وي در تمام طول اين ۵۶ ساعت از خوردن و آشاميدن خودداري كرده بود. دقايقي پيش از دستگيري كارل، وي از مأموران آب خواست و زماني كه قصد داشت بطري آب را دريافت كند،  با شليك يك گلوله زخمي شد.
مقامات بيمارستان آتلانتا اعلام كرده اند كه وضعيت عمومي كارل روبه بهبود است.