دموكراسي لبناني
هادي صبا
در انتخابات پريروز بيروت ۱۹ نفر از اعضاي پارلمان جديد مشخص شدند تا سه هفته ديگر در انتظار بنشينند و نتيجه انجام انتخابات در ديگر مناطق لبنان يعني شمال، جنوب و بقاع تركيب نهايي اعضاي پارلمان را تعيين كند. اما جالب آن كه ۱۷ نفر از اعضاي پارلمان آينده پيش از رأي گيري به دليل نداشتن رقيب انتخاب شده اند. وليد جنبلاط وبهيه الحريري خواهر حريري از جمله اين نمايندگان هستند. نتيجه انتخابات در بيروت بيش از همه براي خانواده حريري، وليد جنبلاط و همچنين حزب الله خشنودكننده بود. فهرست مورد حمايت حريري و جنبلاط در هر سه منطقه بيروت به طور كامل پيروز شد اما در اين ميان كانديداي حزب الله كه در همان فهرست قرار داشت در منطقه ۲ بيروت بالاترين تعداد رأي را به خود اختصاص داد كه نشان مي دهد اين حزب توانسته است شيعيان را به پاي صندوق بكشاند. پرواضح است كه حضور بسيار فعال حزب الله در جنوب و بقاع و همچنين برخي ديگر از متحدين سوريه در شمال لبنان مي تواند تركيب نهايي اعضاي پارلمان را به گونه اي متوازن شكل دهد. شايد براي شما خواننده گرامي جالب باشد كه بدانيد عليرغم رقابت شديد سياسي ميان حزب الله و طرفداران حريري، فضاي سياسي لبنان به گونه اي باشد كه هر يك نماينده اي در فهرست ديگري داشته باشند. بهيه الحريري كه بدون داشتن رقيب در جنوب پيروز شد يكي از اعضاي فهرست حزب الله است و در مقابل امين شري كانديداي حزب الله در بيروت در فهرست طرفداران حريري قرار دارد.
پس به خوبي درمي يابيم كه در لبنان تفاهم ميان جريانهاي سياسي اساسي تر ازرأي مردم است. رأي مردم در واقع براي تثبيت توافقي است كه پيش از انجام انتخابات ميان نخبگان سياسي به انجام رسيده است. پس مي توان گفت كه در لبنان يك اتوكراسي در لباس دمكراسي وجود دارد. به ويژه كه رهبران طائفه هاي مختلف در بسياري از موارد فرزندان خود را وارث خويش مي سازند ، در نتيجه خانواده هاي صاحب نفوذ بسياري در طائفه هاي مختلف به وجود آمده اند كه برخي از آنها عبارتند از : صلح، سلام ، كرامي ، سعد و اخيراً حريري در ميان سني ها؛ فرنجيه ، جميل و شمعون در ميان مسيحيان ؛ عيران ، حسيني ، اسعد و اخيراً بري در ميان شيعيان ؛ جنبلاط و ارسلان در ميان درزي ها و ... اگر سياستمداران حقيقي و تأثيرگذار در صحنه لبنان را برشماريم حتماً تعداد آنها از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نخواهد كرد. تفاهم ميان آنها مي تواند به سير تحولات شكل مثبتي بدهد و در غير اين صورت بايد منتظر تحولات ناگوار بود. اما اين هم همه واقعيت در لبنان نيست. درست است كه نيروهاي سوري و حتي اعضاي رسمي سازمان اطلاعاتي آن از لبنان خارج شده اند، ليكن مداخله بيگانگان در امور داخلي لبنان به شكل جديدي جلوه گر شده است. مي توان گفت كه تفاهم آمريكا و فرانسه جايگزين حالتهاي گذشته مداخله خارجي گرديده است. در گذشته تفاهم آمريكا و سوريه تصميم گيري هاي استراتژيك در صحنه سياست لبنان را رقم مي زد و اينك فرانسه جايگزين سوريه شده است.هر چند كه نمي توان نقش ولو ناپيداي سوريه را از نظر دور داشت.
در شرايط جديد نتيجه انتخابات پارلمان از آن روي حائز اهميت مي باشد كه آمريكا در پي تحميل دو خواسته جدي خود بر لبنان است يكي انعقاد قرارداد صلح با اسرائيل و ديگري فاصله گرفتن از جهان عرب و هويت عربي. بديهي است كه اكثريت مسلمانان اعم از شيعه، سني و درزي و همچنين بخش قابل توجهي از مسيحيان لبنان از خواسته هاي آمريكا استقبال نخواهند كرد. اما آمريكا اميدوار است كه بتواند با ايجاد فضاي فشار خواسته هاي خود را بر لبنان تحميل كند. در اين رهگذر مهم ترين موضوع سلاح «مقاومت» است. امري كه بر پيچيدگي اوضاع خواهد افزود: گرچه هر دو طرف مخالفان مقاومت و طرفداران آن بر ضرورت اتخاذ يك تصميم ملي در اين باره پاي مي فشرند و هر دو طرف از احتمال نتيجه بخش بودن مذاكرات سخن به ميان مي آورند. ليكن به نظر مي رسد اين امر پيچيده تر از آن باشد كه تصميم گيري آساني پيش رو داشته باشد. لذا همه طرفها بسيج شده اند تا پشتوانه مردمي خود را در انتخابات به رخ بكشند. بايد سه هفته ديگر در انتظار ماند و نتيجه را مشاهده كرد.
|