يكشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۴
اجتماعي
Front Page

مروري بر مشكلات پرستاران، به بهانه روز پرستار (۲۲ خرداد)
پرستاري ازپرستاران
002262.jpg
مريم غفاري
اشاره: كشور ما با حدود ۷۰ ميليون نفر جمعيت داراي ۱۱۰ هزار تخت بيمارستاني و ۷۷ هزار پزشك در بخش بهداشت و درمان است. بر اساس استانداردهاي پرستاري بايد در ازاي هر يك تخت ۵/۱ تا ۲ نفر پرستار يا به ازاي هر هزار نفر از جمعيت، سه پرستار و به ازاي هر پزشك ۳ پرستار داشته باشيم. اين در حالي است كه در حال حاضر ما ۲۱۰ هزار نيروي پرستار تا رسيدن به حداقل استاندارد كم داريم.در اين گزارش مسايل و مشكلات جامعه پرستاري به مناسبت روز پرستار(۲۲خرداد)مرور شده است.
***
شريفي مقدم، دبير كل خانه پرستار كمبود نيروي پرستاري را مشكلي بزرگ توصيف مي كند كه در درازمدت لطمات جبران ناپذيري بر جامعه وارد مي كند. وي مي گويد كه ساختار موجود متعلق به ۳۵ سال پيش است و مي افزايد: با گذشت زمان و پيدايش بيماري هاي جديد نيازها بيشتر مي شود بنابراين نيروي انساني بايد طبق نيازهاي موجود تأمين شود. استاندارد جهاني به ازاي هر هزار نفر افراد جامعه ۳ پرستار در نظر مي گيرد. براساس آمار در كشور ما ۱۲۵ هزار پرستار وجود دارد كه ۷۰ هزار نفر از آنها شاغل هستند كه با در نظر گرفتن جمعيت ۷۰ ميليوني كشورمان به ۲۱۰ هزار نفر پرستار براي تأمين حداقل نياز احتياج داريم. وي مي افزايد: براساس تخت هاي مصوب به ازاي هر تخت ۷/۱ نيروي بهداشتي از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي اختصاص يافته كه اين توزيع در وزارت بهداشت نيز به صورتي ناقص صورت مي گيرد و نيروي پشتيباني بر خلاف نظر دولت گسترش يافته است.
امروز بيماران ۵ برابر بيشتر از گذشته به مراقبت نياز دارند، با توجه به تخت هاي غيرمصوب در بخش هاي اورژانس، اتاق عمل و ... كه نيروي پرستاري در آن فعال هستند، به ازاي هر تخت مصوب ۳/۰ نيروي پرستار فعال است كه مشكلات فراواني را براي مردم ايجاد كرده و بيماران بخش زيادي از خدمات را دريافت نمي  كنند. وي مي گويد: دربخش عادي بيمارستان يك بيمار در ۲۴ ساعت نيازمند ۴ ساعت خدمات رساني پرستاري، بخش آي سي يو ۲۴ ساعت، سي سي يو ۱۴ ساعت و يك بيمار در بخش آي سي يو قلب به ۲۶ ساعت خدمات رساني يعني يك و دو دهم پرستار نيازمندمي باشد. ولي وضعيت موجود حاكي از فاصله بسيار زياد ما با استانداردهاي جهاني است كه عواقب و پيامدهاي منفي آن در درجه اول پيكره نظام سلامت و درمان و در وهله بعد زندگي روحي و رواني پرستاران را به مخاطره مي اندازد.
فشارهاي رواني در حرفه پرستاري
حرفه  پرستاري به دليل نوع كارش در مواجهه با انواع فشارهاي رواني قرار دارد و زماني كه كمبود نيرو نيز به آن اضافه شود مشكل را دو چندان مي كند. يكي از پرستاران بيمارستاني دولتي مي گويد: گاهي اوقات بدترين لطمات روحي را از فوت برخي از بيماران مي خورم. ما همواره در معرض كشنده ترين استرس ها قرار داديم كه اين امر موجب فرسايش بيش از حد پرستارمي شود. پرستاري، يكي از سخت ترين مشاغل است چون همواره شاهد برخوردهاي توهين آميز از جانب بيمار و اطرافيان آنها هستيم.
گسترش اضطراب و افسردگي در بين پرستاران به ضرر مردم و بهداشت و درمان جامعه است چون دقت كار پايين مي آيد و به دليل خستگي ، فشار كار و كمبود نيرو كيفيت خدمات نيز پايين مي آيند. پرستاران به دليل عدم امنيت شغلي، نداشتن حقوق و مزاياي كافي، مواجهه با بيماران آلوده به ايدز، ساعات كار طولاني و عدم توجه مسئولين، به مرور سلامت روحي و رواني خود را از دست مي دهند. يكي از پرستاران مي گويد: مرگ و بيماري تلخ ترين رخدادهاي زندگي بشر است كه ما همواره در مواجهه با آنها هستيم ، فشار وارده به پرستاران به دليل شدت زياد و معمولاً  يكي _ دو شب بيداري مستمر موجب فرسايش بيش از حدمي شود. او كه در بخش سرطاني بيمارستاني شاغل است مي گويد: روزي كه در كنكور و رشته مورد علاقه ام قبول شدم از خوشحالي در پوست خود نمي گنجيدم ولي هرگز فكر نمي كردم كه روزي اين شغل مورد علاقه از من يك بيمار رواني و افسرده بسازد! تمام دو سالي كه در بخش سرطاني ها در حال گذراندن طرح بودم به اين فكر مي كردم كه آيا تمام كساني كه در اين بخش كار مي كنند احساس من را دارند يا اين فقط من هستم كه توان تحمل سختي ها را ندارم، اما كم كم متوجه شدم اين پايان براي بسياري از پرستارها تكرار شده است.
وقتي بيشترين ساعات زندگي ات را با بيماراني مي گذراني كه هر روز با مرگ دست و پنجه نرم مي كنند، وقتي مجبوري به چهره آنها لبخند بزني و تمام ناراحتي و غصه هايت را به درون خودت بريزي و ديگر فرصتي باقي نمي ماند كه به خودت، زندگي ات، فرزند و ... فكر كني و به اين نتيجه مي رسي كه همه كار مي كنند تا در زندگي از رفاه بيشتري برخوردار باشند ولي حرفه ما آن مختصر رفاه و  آرامش قبلي را نيز مختل مي كند.
هر لحظه از زندگي يك پرستار پر از خطر است، به خصوص پرستاراني كه در بخش هاي عفوني و سرطاني مشغول به كارند، يك اشتباه كوچك ممكن است به قيمت جانش تمام شود، پرستاراني كه در بخش هاي سرطاني مشغول به كارند اغلب به بيماري هاي رواني با شدت و ضعفي كه بستگي به مقاومت فرد دارد مبتلا مي شوند، چرا كه داروهاي شيمي درماني بيماران سرطان بر روي آنها نيز تأثير مي گذارد.
خصوصي سازي، به بازي گرفتن جان بيماران
از ۳۰ هزار فارغ التحصيل بيكار رشته پرستاري طي ده سال گذشته فقط ۱۰ درصد از آنها جذب شده اند.
يك پرستار با تأكيد بر اين كه شركت هاي خصوصي فقط در انديشه افزايش سود حاصله از بيمارستان هستند، مي گويد: مدت ها بود كه بيمارستاني كه در آن كار مي كردم را به بخش خصوصي سپرده بودند و در كنار ما پرستاري مسئوليت بخش آي سي يو را داشت كه پس از هشت ماه متوجه شديم مدرك تحصيلي وي بهياري است، يعني خدمات ارائه شده به بيماران آي سي يو در طول مدت فعاليت اين پرستار در حد خدمات يك بهيار بود و اين يعني بازي با جان بيماراني كه به بيمارستان اعتماد كرده اند.
واگذاري بخش هاي ويژه بيمارستان ها كه در آن بيمار تسليم محض پزشك و پرستار است، فاجعه اي است كه به راحتي جان بيماران را به بازي مي گيرد، در بخش هاي عمومي بيمار توانايي حمايت از خود را دارد و يا همراه وي اين كار را انجام مي دهد اما در بخش هاي ويژه و خاص جان بيماران حتي گاهي با عدم تسلط پرستار بر تزريق هاي پي در پي به بازي گرفته مي شود و هيچ  كس نه متوجه مي شود و نه مي تواند كاري انجام دهد، چرا كه شركت هاي خصوصي براي پرداخت كمتر حقوق و افزايش سود خود از پرستاران ناكارآمد و نيروهاي ضعيف استفاده مي كنند، ضمن اين كه حقوق همين نيروها نيز هر چند ماه يك بار پرداخت مي شود. خصوصي سازي از اوايل ۸۲ به بهانه كمبود پرستار شروع شده است و براساس آن در برنامه سوم بيمارستان ها مي توانند جهت تكميل كادر بهداشت و درمان از نيروهاي شركت هاي خدماتي استفاده كنند، شركت هايي كه تا قبل از آن فقط كادر خدماتي بيمارستان را تكميل مي كردند در حال حاضر در بخش هاي ويژه سبب مرگ بسياري از بيماران شده است.
براساس آمار ارائه شده از سوي سازمان نظام پرستاري كشور ۷۵ درصد پرستاران دچار افسردگي و انواع ناراحتي هاي جسمي و روحي هستند و كمتر مي توان پرستاري را يافت كه پس از ۱۲ سال كار، دچار ناراحتي هاي فيزيولوژيكي، بيماري هاي عفوني يا ناراحتي هاي روحي نشده باشند، در حال حاضر براساس آخرين تحقيقات ۷۰ درصد از پرستاران با ۱۲ سال سابقه كار دچار آسيب هاي شغلي از جمله آسيب هاي اسكلتي، عضلاني، روحي و ... هستند،كه آمار تكان  دهنده اي است و جاي تأمل دارد.
نداشتن شرح وظايف مشخص
شرح وظايف پرستاران مشخص نيست. پرستاران كه در سراسر دنيا ازجايگاهي خاص برخوردار هستند در كشور ما از تخصص و  آموخته هايشان به نحو احسن استفاده نمي شود، در حالي كه به دليل ساز و كار غلط و نسنجيده، نيرويشان در اموري كه به آنها تحميل مي شود، هدر مي رود. پرستارها مي توانند در سطح پيشگيري نقش بسيار مؤثري در جامعه داشته باشند. منير مظاهري، دانشجوي كارشناسي ارشد پرستاري كه ۷ سال سابقه كار در يك بيمارستان بيماران رواني را هم دارد، مي گويد: «متأسفانه جامعه شناخت درستي از پرستار و پرستاري ندارد. هر كس كه داخل ايستگاه پرستاري باشد را«خانم يا آقاي پرستار »صدا مي زنند و انتظاراتي از آنها دارند كه اصلاً به عهده پرستار نيست. در جامعه ما از پرستاران در توانبخشي و پيشگيري هيچ استفاده اي نمي شود و پرستار فقط در كنار تخت مريض ديده مي شود. اينها باعث شده است تا حرفه پرستاري در سطح كلان به چشم نيايد. پرستاران بايد همواره از پيشرفت هاي علم پرستاري كه تأثير مستقيم بر سطح سلامت مي گذارد آگاه باشند كه متأسفانه اصلاً مورد توجه قرار نمي گيرد. اگر هم دوره اي توسط بيمارستان يا تشكلي برگزار بشود، پرستارها آن قدر گرفتار شيفت هاي كاري هستند كه امكان حضور در اين دوره ها را ندارند. اين به عهده مسئولان است تا با توجه به آموزش مداوم در پرستاري شرايط را به نحوي اصلاح كنند، كه پرستاران از آموزش محروم نمانند. پرستار يك بيمارستان دولتي مي گويد: همه از پرستار توقع دارند، همه مي خواهند او تحت هر شرايطي هويت فرشته سپيدپوش را حفظ كند، اما هيچ كس نمي خواهد باور كند كه پرستارها فرشته نيستند، آدمند و همه نيازهاي يك آدم زنده را دارند، ما هم نياز داريم كه استراحت كنيم، ما هم مثل خيلي از آدم هاي ديگر با مشكلات مالي دست و پنجه نرم مي كنيم و ما هم نفس مي كشيم،  اما هيچ كس اين حق را براي ما قائل نيست كه يك روز ناراحت باشيم يا اميدمان را از دست بدهيم و يا حتي خسته شويم.
شايد در قاموس حرفه پرستاري لبخند رضايت يك بيمار با ارزش ترين پاداشي باشد كه به پرستار داده مي شود، اما اين پرستار نمي تواند لبخند با ارزش بيمارش را جايي خرج كند، نمي تواند با آن اجاره خانه اش را بپردازد و يا خرج تحصيل فرزندش را بدهد، اين لبخند نمي تواند حافظ جان پرستار در برابر آلودگي هاي اطراف باشد، اما كسي نمي خواهد اين موضوع را باور كرده و يا به آن توجه كند.
از سوي ديگر برخي خطاهاي پرستاران نيز به علت ورود آنها به امور خارج از حيطه وظيفه كاري آنهاست، مانند نمونه گيري از خون، لوله گذاري يا برداشتن لوله از داخل تراشه كه جزو مسئوليت هاي پزشكان است. علاوه بر آن گاهي به علت نبود پزشك در بخش، كپي برداري از نسخه پزشك با استفاده از مهر پزشك توسط پرستاران انجام مي شود.
بخش عمده اي از شكايت هاي رسيده از پرستاران به مواردي مربوط مي شود كه خارج از حيطه وظيفه كاري آنها بوده وبه علت ضرورت كاري انجام شده است.
ورود پرستاران به كارهاي خارج از وظيفه آنان در حالي انجام مي شود كه بيمه ها هيچ تعهدي در اين مورد ندارند و پرستاران در صورت احراز جرم مجبورند هزينه هاي بسيار سنگيني را كه خارج توان آنهاست به عنوان ديه پرداخت كنند.
خطر ابتلا به بيماري هاي خطرناك
نگاه خسته اش را از پرونده بيماري به پرونده بيماري ديگر مي كشاند، دو شيفت كار در بيمارستان باعث شده تا در ۳۵ سالگي ۵۰ ساله به نظر آيد، براي او و همكارانش زندگي در بيمارستان و در كنار ميكروب و ويروس و خلاصه هر بيماري لاعلاجي به نوعي عادت شده است. هر روز كارش را تكرار مي كند، تزريق وريدي، كنترل فشار خون، تعويض پانسمان، دادن داروي به موقع به بيماران و ...
راحله _ ف مي گويد: گاهي وقت ها فكر مي كنم كاملاً رواني شده ام، چند روز پيش وقتي مي خواستم به يكي از بيماران آمپولي تزريق كنم دستانم شروع به لرزيدن كرد، مدام مي ترسيدم آلوده شوم، اين حالت گاهي به سراغم مي آيد، اصلاً دست خودم نيست و تصور اين كه من هم يك روز ايدز يا هپاتيت بگيرم، از ذهنم پاك نمي شود. او مي افزايد: تمام لحظه هاي من با استرس و اضطراب مي گذرد و اين مشكل فقط مختص من نيست، بسياري از پرستاراني كه در بخش هاي عفوني كار مي كنند با چنين مشكلي دست و پنجه نرم مي كنند.
بايد باور كنيم كه كار پرستاران كار پرخطري است و آنها هرلحظه ممكن است در معرض آلودگي و ابتلا به يك بيماري خطرناك قرار بگيرند، بيماري هايي مانند ايدز تابلو ندارند و ممكن است هر فردي كه به دليل وجود بيماري هاي ديگري در بيمارستان بستري مي شود به اين بيماري خطرناك هم مبتلا باشد.
پرستار با توجه به وظايفي كه دارد با انواع بيماري ها رابطه مستقيم دارد، او موظف به انجام تزريقات وريدي و عضلاني براي بيمار است، يعني مستقيماً با عامل بيماري زا ارتباط دارد، اين موضوع در مورد پرستاران زن بيش از مردان بايد مورد توجه قرار گيرد، چرا كه آنها به دليل انجام كارهاي منزل احتمال بريدگي و يا ايجاد خراش در دستانشان بسيار زياد است،  يعني راحت ترين راه براي ورود ويروس ايدز به بدن.
فقدان تعرفه خدمات پرستاري
متأسفانه در كشور ما برخلاف كشورهاي ديگر دنيا خدمت پرستاران هيچ تعرفه مشخصي ندارد، پرستاران مجبورند براي گذران زندگي خود ساعات بيشتري كار كنند، كه اين امر باعث مي شود توانايي شان تحليل رفته و نتوانند خدمات مناسبي را به بيماران ارائه دهند.
در واقع بي توجهي به مشكلات پرستاران به نوعي بي توجهي به بيماران است، همين موضوع در بسياري از بيمارستان ها باعث مرگ بيماران مي شود، اما متأسفانه مسئولان وزارت بهداشت و درمان به اين موضوع توجه نمي كنند. حالا در آستانه روز پرستار نگاه پرستاران به مسئولين است در واقع اهميت و توجه به مشكلات پرستاران و گام برداشتن در جهت حل اين مشكلات ،توجه به بيماران و افرادي است كه از خدمات پرستاران استفاده مي كنند. محمد شريفي در خصوص شيفت هاي غيرمتعارف مي گويد: شيفت هاي غيرمتعارف در واقع همان شيفت هاي عصر و شب بيمارستاني است كه پرستاران موظفند يك شب در ميان و يا ۱۵ شب در طول ماه را در اين شيفت هاي غيرمتعارف بگذرانند. طبق استانداردهاي جهاني براي هر يك ماه شيفت غيرمتعارف از ۳۰ درصد تا صد در صد حقوق بر حقوق ماهيانه  بايد پرداخت  شود اما اين اتفاق در كشور ما نمي افتد.
مشكل اصلي پرستاران ما اين است كه پايه حقوقشان بسيار كم است به همين دليل حتي اگر قانون متعارف در دنيا نيز در مورد آنها اجرا مي شد باز هم مبلغ قابل توجهي نيست. در تعيين پايه حقوق پرستاران هيچ يك از استانداردهاي جهاني در نظر گرفته نشده است، اين در حالي است كه در تمام دنيا ۲۶ شاخص براي تعيين سقف حقوق پرستاران وجود دارد.
از اين شاخص ها مي توان به سختي كار پرستاران، در ارتباط بودن او با عامل بيمارِي زا، تماس با بيماران رواني، كار در بخش هاي ميكروبي بيمارستان و ... اشاره كرد. بالاترين درصد حق سختي كار پرستاران در ايران تا قبل از سال ۱۳۸۰ تنها ۴۵ درصد بود كه اين مبلغ هم تنها به پرستاراني داده مي شد كه در بيمارستان  هاي رواني مشغول به كار بودند.
جايگاه پرستاران در ايران
بيش از ۲۰۰ سال از عمر رشته پرستاري در جهان مي گذرد و از عمر اين رشته به صورت آكادميك در كشور ما نيز حدود ۹۰ سال مي گذرد، در حال حاضر ۱۴۵ دانشكده پرستاري در مقاطع ديپلم (بهيار)، كارداني، كارشناسي، كارشناسي ارشد، دكترا فعاليت مي كنند.
سالانه حدود ۵ هزار پرستار از دانشكده هاي كشور فارغ التحصيل مي شوند و اين درحالي است كه طي ده سال گذشته فقط سه هزار پرستار استخدام شده اند و مابقي پرستاران به دلايل مختلف يا از كشور خارج شده و در كشورهاي اروپايي و آمريكايي مشغول خدمت هستند يا بيكار مانده اند. هر چند كه پرستاران ايراني در كشورهاي اروپايي و آمريكايي معروفند و اين كشورها خواستار حضور اين پرستاران در بيمارستان هايشان هستند، اما مشكلات مالي، نظام پزشك سالاري، سختي كار، خصوصي سازي بيمارستان ها و ده ها مشكل ديگر مدت هاست كه بر شانه هاي پرستاران كشور سنگيني مي كنند.
تمام اين اتفاقات در حالي صورت مي گيرد كه پرستاري در كشورهاي پيشرفته يكي از پردرآمدترين شغل ها ست و آنها به اين خاطر كه مدام در معرض ابتلا به بيماري هاي مختلف قرار دارند از امكانات خوبي برخوردار مي شوند، پرستاراني كه با بيماران در حال مرگ سر و كار دارند و از بيماراني كه به بيماري هاي لاعلاج مبتلا شده اند نگهداري مي كنند، مدام تحت نظر روانكاو و روانپزشك قرار مي گيرند تا كارشان تأثير نامطلوبي بر روحيه آنها نگذارد. اما در كشور ما از اين قبيل خدمات،خبري نيست، پرستاران براي گرفتن حقوق ۱۵۰ هزار توماني خود نيز با مشكل مواجهند، يك كارگر ساده در ايران بيش از يك پرستار امنيت شغلي و درآمد دارد.
هيچ پرستاري براي كار در يك بخش خاص در ايران آموزش نمي بيند و اين در حالي است كه در كشورهاي ديگر آموزش پرستاران ركن اصلي آغاز به كار آنها ست.
به راستي جايگاه پرستاران در نظام درمان و سلامت كشور كجاست؟!

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |