يكشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۴
نقش تعيين كننده ضربات ايستگاهي در فوتبال مدرن
كوتاهترين راه پيروزي
002319.jpg
امير بهادري نژاد
در فوتبال مدرن كوتاه ترين و آسانترين راه براي رسيدن به پيروزي استفاده از ضربات ايستگاهي است كه شايد گرايش تيم ها به سوي اين تاكتيك گروهي، از جذابيت و زيبايي فوتبال بكاهد، اما مربيان با تكيه به آن به مقصود خود مي رسند
اگر شما يك بازيكن سرزن و بلند قامت در تركيب اصلي تيم خود داشته باشيد در حين تصاحب ضربه كرنر مي توانيد شادي كنيد، دقيقاً همان كاري كه تيم چلسي با وجود «جان تري» انجام مي دهد و يا اگر بازيكن با قابليت هاي ديويد بكهام در تيم شما حضور داشته باشد بايد در طول ۹۰ دقيقه همواره آرزو كنيد كه داور بازي، ضربه ايستگاهي به سود تيم تان اعلام كند.
اين روزها در فوتبال مدرن، تفاوت ميان تيم ها در جريان بازي تنها با يك ضربه ايستگاهي نمايان مي شود. در ادبيات فوتبال ضربات ايستگاهي را به اصطلاح (dead-ball situation) و يا «موقعيت توپ مرده» مي شناسند، اما همين توپ هاي مرده، حكم مرگ و يا زندگي را براي مربيان دارند.
در فوتبال مدرن، حفظ توپ، حمله كردن به حريف و يا دفاع كردن از دروازه خودي ديگر مفهومي ندارد، چون با يك ضربه ايستگاهي مي توان نتيجه بازي را تعيين كرد. هر هفته در حدود نيمي از گل هاي ليگ برتر انگليس از موقعيت توپ هاي مرده (ضربات كرنر، ضربات آزاد و يا ضربات پنالتي) به دست مي آيد. با آن كه در جريان تمرينات، مربيان تيم ها بارها در مورد بازيسازي از خط دفاعي و يا بهره از تكنيك بازيكنان صحبت مي كنند، اما در فوتبال مدرن، گل زدن در جريان بازي بسيار دشوار شده است.
در فوتبال مدرن اغلب تيم ها در برابر تيم هاي تهاجمي آرايش كاملاً تدافعي به خود مي گيرند و در هر صحنه دو يا چند بازيكن در مقابل توپ حريف قرار مي دهند به همين دليل گل زدن به چنين تيم هايي بسيار دشوار است.
به عنوان مثال عملكرد دو تيم بارسلونا و آرسنال را در رقابت هاي اروپايي در نظر بگيريد. اين دو تيم از معدود تيم هاي حاضر در قاره اروپا هستند كه سعي در ارايه فوتبال زيبا و تهاجمي دارند، اما چون ساير تيم ها، بازي تدافعي را برمي گزينند، اين تيم ها با وجود ارايه فوتبال تماشاگرپسند از دور رقابت ها كنار مي روند و به مقام قهرماني دست نمي يابند.
بسياري از مربيان در فوتبال مدرن، تيم خود را براي استفاده از ضربات شروع مجدد در زمين آرايش مي دهند. دو تيم بولتون و اورتون انگليس نمونه بارز اين واقعيت هستند. مربيان اين دو تيم به محض گرفتن ضربه ايستگاهي از حريف، چندين بازيكن بلندقامت خود را به محوطه جريمه حريف مي فرستند تا با يك توپ بلند به گل برسند. اتخاذ چنين روشي باعث توقف هاي متوالي در جريان بازي مي شود و مربي تيم مجبور است تنها روي جنبه آمادگي جسماني بازيكنانش كار بكند. بازيكن بلندقامتي كه بايد حداقل ۲۰ بار در طول يك بازي خود را به محوطه جريمه حريف برساند و ضربه سر بزند، بايد از قدرت بدني بسيار بالايي برخوردار باشد و به همين دليل مربي تيم چاره اي به جز افزايش تمرينات آمادگي جسماني ندارد.
اگر واقع بينانه به بررسي عملكرد چلسي در فصل جاري بپردازيم، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه يكي از علل موفقيت اين تيم حضور موفق بازيكنان سرزن و قدرتمند در محوطه جريمه حريف بوده است.
در فوتبال مدرن، هر تيم بايد حداقل از يك بازيكن كه تخصص در نواختن ضربات آزاد داشته باشد، بهره ببرد و اگر چنين بازيكني را ندارد، يا آن را بخرد و يا آن را تربيت بكند. البته ويژگي هاي چنين بازيكني نبايد تنها محدود به نواختن ضربات ايستگاهي خطرناك شود بلكه بايد در جريان بازي هم توانايي بازيسازي داشته باشد.
هنگامي كه مربي يك تيم مي داند كه بازيكنانش از لحاظ تكنيك فردي توانايي رقابت با تيم حريف را ندارند به بازي فيزيكي متوسل مي شود. به همين دليل اغلب تيم ها حداقل صاحب ۵ بازيكن تنومند در تركيب اصلي خود مي باشند تا با بازي فيزيكي بازي حريف را خنثي كنند.
اما نبايد فراموش كرد در فوتبال مدرن فشار طاقت فرسايي به بازيكنان وارد مي شود. چون اغلب تيم ها از ضربات شروع مجدد استفاده مي كنند، به همين دليل مربيان تيم ها به مدافعان خود دستور مي دهند در هنگام نواخته شدن اين ضربات ايستگاهي به يارگيري نفر به نفر با بازيكنان حريف بپردازند.
در چنين شرايطي اگر يك مدافع حتي يك لحظه از مهاجم مستقيم خود غافل بشود آنگاه احتمال به ثمر رسيدن گل افزايش مي يابد. اگر چنين اتفاقي رخ بدهد و توپ وارد دروازه بشود، آنگاه مدافعي كه يك لحظه تمركز خود را از دست داده است بايد براي هضم هرگونه انتقاد آماده بشود. موج اين انتقادات بي رحمانه از داخل رختكن آغاز خواهد شد و روزهاي بعد به مطبوعات خواهد كشيد.
يكي ديگر از پيامدهاي تكيه به ضربات شروع مجدد افزايش تقلب و فريبكاري ميان بازيكنان مي باشد. هنگامي كه يك ضربه شروع مجدد نواخته مي شود، چندين بازيكن در محوطه جريمه خود را روي زمين مي اندازند تا اين كه از داور ضربه پنالتي بگيرند. اين روزها به بازيكنان تفهيم شده كه يك ضربه ايستگاهي مي تواند جريان كل بازي را تغيير بدهد به همين دليل بازيكنان براي دستيابي به ضربه ايستگاهي حاضرند هر كاري انجام بدهند، مانند فريب داور و زير پا گذاشتن اصول بازي جوانمردانه.
البته اين تغيير به وجود آمده در فوتبال مدرن تنها محدود به مرزهاي قاره اروپا نمي شود بلكه مي توان اين تغييرات را در ليگ برتر ايران نيز حس كرد.
اگر چگونگي گل هاي به ثمر رسيده در فصل جاري ليگ برتر ايران را مورد بررسي قرار دهيم، مشخص خواهد شد كه بيش از نيمي از گل هاي رد و بدل شده از موقعيت توپ هاي مرده و يا ضربات شروع مجدد به دست آمده است. به عنوان مثال يكي از علل صدرنشيني فولاد در ليگ برتر، حضور ايمان مبعلي در تركيب اصلي اين تيم است كه تخصص در نواختن ضربات شروع مجدد دارد و بيشتر گل هاي خود را در فصل جاري از روي ضربات آزاد به ثمر رسانده است و يا مهدي رجب زاده در ذوب آهن كه بيشترين بهره را از ضربات شروع مجدد مي برد.
حتي دو تيم پرطرفدار فوتبال ايران (پرسپوليس و استقلال) نيز كوتاهترين راه را براي رسيدن به گل كه همان استفاده از ضربات ايستگاهي و تجمع بازيكنان بلند قامت و سرزن در محوطه جريمه حريف است، انتخاب كرده اند.
البته شايد يكي از دلايل گرايش تيم هاي باشگاهي ما به ضربات ايستگاهي و بازي فيزيكي، نامساعد بودن زمين هاي چمن باشد.
به جرأت مي توان گفت، ۸۰ درصد از زمين هاي چمن فوتبال ايران فاقد كيفيت لازم مي باشند و امكان بازي زميني و تكضرب در چنين زمين هايي وجود ندارد، به همين دليل مربيان به ناچار بازي هوايي را در دستور كار خود قرار مي دهند و از چند بازيكن بلندقامت و سر زن در تركيب اصلي خود استفاده مي كنند.
در فوتبال مدرن كوتاه ترين و آسانترين راه براي رسيدن به پيروزي، استفاده از ضربات ايستگاهي است كه شايد گرايش تيم ها به سوي اين تاكتيك گروهي، از جذابيت و زيبايي فوتبال بكاهد اما مربيان با تكيه به آن به مقصود خود مي رسند.
با توجه به اين روند پيش بيني مي شود در آينده اي نزديك، كل زمان جلسات تمرين تيم ها مختص به تمرينات آمادگي جسماني، نواختن ضربات ايستگاهي و ضربات سر شود.

جدال مربيان و بازيكنان با داوران هنوز ادامه دارد
اعتراض به غير ممكن
002289.jpg
چهارمين دوره رقابت هاي ليگ برتر هر چند از نظر كيفي و فني به مراتب بهتر از دوره هاي گذشته برگزار شد، اما كماكان مشكلات داوري و اعتراض هايي كه به عملكرد مردان سياه پوش وارد مي شود بسيار زياد است و كمتر هفته اي است كه شاهد اعتراض تيم ها، مربيان و بازيكنان به قضاوت ها نباشيم. پس از حرفه اي شدن رقابت هاي ليگ فوتبال ايران تصور بر اين بود كه داوري هم رو به سمت حرفه اي شدن خواهدگذاشت و مشكلات اين قشر نيز حل خواهد شد، اما پس از گذشت چهار سال از ليگ برتر هنوز وضعيت داوران براي حرفه اي شدن مناسب نيست.
پس از كناره گيري منوچهر نظري از رياست كميته داوران و روي كار آمدن رضا غياثي تلاش هاي كميته داوران براي بهبود وضعيت داوري هاي ليگ شدت بيشتر به خود گرفت و اين كميته در اين راه به موفقيت هايي نيز دست يافت. ظهور داوران جواني كه در رقابت هاي ليگ قضاوت هاي خوبي را به نمايش گذاشتند اصلي ترين دستاورد كميته داوران در چهارمين دوره ليگ برتر بود. با اين حال هنوز در برخي ديدارها شاهد اعتراضاتي از سوي بازيكنان و مربيان به قضاوت داوران هستيم. اما آيا اين اعتراضات به حق است؟
مرور چند باره صحنه هاي اين اعتراضات و خطاهايي كه صورت گرفته ثابت مي كند كه بيشتر آنها بي پايه و اساس است و در ساير موارد نيز برخي صحنه ها مشكوك به نظر مي رسد و برخي نيز سهوي. هرچند كه داوران از واژه مشكوك تعبير ديگري دارند و آن را قضاوت سليقگي مي خوانند آنها معتقدند هر داور با سليقه و روش خودش يك صحنه را خطا مي گيرد در حالي كه داور ديگر توجهي به آن نمي كند.واقعيت اين است كه برخي بازيكنان و مربيان فوتبال ما به اعتراض عادت كرد ه اند و معترض شدن به هر سوت داور در طول بازي يكي از شگردهاي فني آنها به شمار مي رود.
در بين مربيان هستند افرادي كه در همين اعتراض كرد ن ها به اهدافشان مي رسند و در بسياري از موارد قضاوت داور را به سود خود تغيير مي دهند. از اين قبيل افراد بازيكناني هم هستند كه با وجود محرز بودن خطاهايشان باز هم به قضاوت اعتراض مي كنند. در اين بين بسياري از اين اعتراضات را بايد به حساب غيرحرفه اي بودن مربيان و بازيكنان گذاشت. در فوتبال حرفه اي و نوين امروز دنيا ديگر اعتراض كردن به قضاوت داوران كاملاً  منسوخ شده است. چرا كه آنها به اين واقعيت رسيده اند كه پس از سوت داور هيچ رأيي تغيير نمي كند. اما متأسفانه در كشور ما اين تفكر هنوز تا جا افتادن فاصله بسيار زيادي دارد.
نمونه بارز و به روز اين مصداق ديدار تيم هاي چلسي و ليورپول در مرحله نيمه نهايي ليگ قهرمانان بود كه طي آن ليورپول با يك گل مشكوك (البته بعداً  اعلام شد توپ از خط دروازه نگذشته و داور مرتكب اشتباه شده است) چلسي را شكست داد. هر چند مورينيو پس از آن ديدار اعلام كرد گل حريف صحيح نبوده است اما نه تنها او بلكه تمامي بازيكنان چلسي حتي ذره اي به قضاوت داور معترض نشدند. در حالي كه اگر نظير همين صحنه در فوتبال كشورمان اتفاق بيفتد چه بسا كه مربيان و نيمكت نشينان هم با ورود به داخل زمين به داور حمله ور شوند.
به نظر مي رسد كه براي رفع معضلات و مشكلات داوري كه كميته داوران در تلاش است تا روز به روز ضريب اشتباهات را پايين تر بياورد و داوران را به علم روز مجهز كند، مديران و مسئولان باشگاهها نيز بايد با برگزاري كلاس هاي آموزشي براي بازيكنان و مربيان خود آنها را نسبت به قضاوت داوران و قوانين داوري توجيه كنند.
در حالي كه اكثر داوران بين المللي ما در ليگ هاي آسيايي و مسابقات مختلف در رده هاي سني آسيا قضاوت هاي خوبي از خود ارائه مي دهند و روز به روز مورد اعتماد بيشتر كنفدراسيون فوتبال آسيا قرار مي گيرند. به نظر نمي رسد كه مشكل عمده داوري برخي ديدارها صرفاً  به قضاوت ها برگردد. چه بسا در بسياري موارد مربيان و بازيكنان در طول بازي اعتراض كرده اند اما بعداً مشخص شده كه اين اعتراضات بي مورد بوده و داور صحيح قضاوت كرده است.
در مجموع مي توان نتيجه گيري كرد كه قضاوت هاي داوران ايراني نسبت به سال هاي گذشته پيشرفت قابل ملاحظه اي داشته است، اما هنوز تا ايده آل شدن فاصله بسيار زيادي دارد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |