استانداردهاي جهاني و مشكلات پيش روي پرستاران
مرگ روح فداكاري در راهروها
در كشورهاي پيشرفته به ازاي هر 1000 نفر جمعيت، سه نفر پرستار وجود دارد در حالي كه در ايران به ازاي هر۱۰۰۰ نفر، نه دهم پرستار مشغول فعاليت است. بر اساس استانداردهاي جهاني بايد تعداد نيروي پرستاري سه برابر كادر پزشكي باشد
شش قرن پيش از ميلاد مسيح، در هندوستان فردي مي توانست در علم پرستاري وارد شود كه از چهار مقوله آشنايي به علم دارو، داشتن روح فداكاري نسبت به بيمار و روح پاك و چشم پاك برخوردار باشد. اين جمله رئيس سازمان نظام پرستاري است كه به مناسبت روز پرستار در جمع خبرنگاران مي گويد: پرستاران، به عنوان يكي از پايه هاي اساسي وزارت بهداشت و درمان همواره مورد بي مهري واقع شده اند، طوري كه تنها نامگذاري يك روز به عنوان روز پرستار نمي تواند خدمات بي چشمداشت آنها را پاسخ دهد.
خيلي سخت است كه در سالروز پرستار بشنويم در زابل پنج پرستار زن به علت فشار زياد دچار سقط جنين شده اند و اما تا رسيدن كامل اين گروه شغلي به استانداردهاي جهاني، فاصله ها داريم.
در جوامع در حال توسعه، پيشرفته و فراصنعتي همواره مقوله بهداشت و درمان و آموزش مورد اهميت بوده است، اين در حاليست كه در ساير بخش هاي خدماتي و صنعتي با جايگزين كردن ابزار به جاي انسان به پيشرفت نايل شديم ولي در مقوله آموزش و بويژه خدمات پرستاري نتوانسته ايم چيزي جز انسان را جايگزين آن كنيم.
در اثر يك آموزش و فرهنگ خوب، كليد تمام گنج هاي پيدا و ناپيدا باز مي شود و انسان براحتي مي تواند خودش را به استانداردهاي جهاني نزديك كند.
انسان سالم، محور توسعه است و آموزش خوب، زندگي سالم را با كيفيت تر مي كند. زماني كه انسان سالم در جامعه نباشد نه آموزش، نه قضاوت و نه امنيت خوبي خواهيم داشت.
در اين ميان نمي توان پرستاري را با ساير مشاغل خدماتي همتراز دانست.
در بخش بهداشت و درمان، پرستار با فردي به نام بيمار مواجه است و او نيازمند كمك در همان لحظه است و شغل پرستاري يك خدمت كاملا كيفي است و قابل مقايسه با ساير مشاغل در بخش هاي ديگر اقتصادي نيست.
غضنفر ميرزا بيگي، رئيس سازمان نظام پرستاري داشتن انگيزه كار در حرفه پرستاري را مهم مي داند و مي گويد: ارزش افزوده مشاغلي مثل پرستاري رفاه اجتماعي است و هر چقدر خدمات پرستاري با كيفيت ارائه شود، مردم از امنيت خاطر بهتري برخوردار خواهند شد. اينگونه به نظر مي رسد كه نه سازمان مديريت و برنامه ريزي و نه معاونت سلامت وزارت بهداشت، شغل پرستاري را نمي شناسند و هيچ تمايلي براي دانستن اين مطلب هم ندارند. متاسفانه در حوزه نظام ارجاع در كشور باز هم پرستاران و مردم ناديده گرفته شده اند. هدف از نظام ارجاع در كشور تنها اين بود كه 500 ميليارد تومان كه به اين بخش اختصاص داده شده، خرج كرد و همچنين تعدادي از پزشكان عمومي بيكار داراي شغل شوند. اگرچه نظام ارجاع در كشور مقوله مهمي است و اعتقاد بر اين است كه نظام ارجاع كارآمد براي بهبود بخش سلامت و نظام سلامت نقش مهمي است، ولي در اثر عدم سياستگذاري در اين طرح هم ، مشكلات عديده اي وجود دارد.
از طرف ديگر خصوصي سازي در بيمارستان ها، كشور را با فاجعه بزرگي روبه رو كرده است.
غضنفر ميرزابيگي، مي گويد: سيستم بهداشت و نظام سلامت از مشكلات متعددي رنج مي برد و در حال حاضر عمده ترين مشكل بخش سلامت مقوله خصوصي سازي است. وي با اشاره به اينكه نقش پرستار در درمان محوري خلاصه نمي شود، مي گويد: در تمام دنيا پرستار فردي است كه در حيطه بهداشت و درمان از سطح پيشگيري تا بازتواني حضور فعال و موثر دارد. نبود يك سياست واحد و منسجم در رابطه با نوع كار حرفه پرستاري در قانون كار و همچنين تعدد و تكثر قوانين و مقررات اداري، سبب شده كه در كشور نتوانيم آن طور كه در شان مردم است، به آنها خدمات پرستاري ارايه دهيم.
مشكل نظام سلامت كشور، عدم پرداختن كامل به همه ابعاد نظام سلامت و نقش پرستار در اين عرصه است. در اين بين افرادي كه مسئول نظام سلامت در كشور هستند احساس مسئوليت نمي كنند. اگر فكري به حال وضعيت موجود نشود در آينده قطعا مشكلات متعددي براي مردم به وجود خواهد آمد.
حاتم احمدوند، كارشناس دفتر امور پرستاري وزارت بهداشت مي گويد: مسئولان تراز اول كشور به اين مهم دست يافته اند كه نظام سلامت كشور دچار مشكلات است و تنها وزارت بهداشت مسئول امر سلامت نيست بلكه همكاري بين بخشي خيلي از سازمان ها را مي طلبد.
احمدوند، تشكيل نظام پرستاري در سال 81 را اتفاق ميمون و مباركي مي داند و مي گويد: مشكلات پرستاران مربوط به يكي دو سال اخير نمي شود. از قبل هم اين مسائل وجود داشته ولي در سالهاي اخير به دليل مشخص شدن متولي اين امر، بيشتر به اين مقوله اهميت داده مي شود.
كارشناسان دفتر پرستاري وزارت بهداشت به همراه سازمان نظام پرستاري، دو سال پيش در مورد 8 مشكل پرستاري به توافق رسيدند، طي اين بررسي ها نتايجي كسب شد، ولي هيچ يك از ارگان هاي مذكور نتايج را صد درصد رضايتبخش و مطلوب ارزيابي نكردند.
استخدام 30 هزار كادر بهداشت و درمان از جمله مطالبات مطرح شده در كميسيون مجلس بوده است . گفتني است طبق پيشنهاد دفتر امور پرستاري وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاري 8/1 نيروي انساني به ازاي تخت فعال است.
محمد شريفي مقدم، معاون اجتماعي فرهنگي سازمان نظام پرستاري با بيان اينكه اين سازمان تا كنون تمام تلاش خود را براي تحقق مطالبات پرستاري انجام داده است، مي گويد: در بحث نيروي انساني به رغم مقاومت زيادي كه وجود داشته به موفقيت هايي نايل شديم و اميدواريم كه هرچه زودتر شوراي نگهبان اين مصوبه را تاييد كند تا وضعيت پرستاران بهتر شود.
با توجه به اينكه دولت از سال 76 وزارت بهداشت را موظف به آموزش كادر پرستاري كرد، ولي متاسفانه كوچكترين قدمي از سال 76 تا كنون در خصوص مسير آموزش كشور برداشته نشده است.
اعتراضات سال گذشته پرستاران نسبت به پايين بودن حقوقشان سبب شده كه دولت براي هماهنگي حقوق كارمندان كشور، نظام هماهنگ حقوق را در كشور به اجرا درآورد. متاسفانه آنچه از محتواي نظام هماهنگ مشاهده مي شود، تغييرات عمده اي در آن ديده نمي شود.
اين مسئله براي سازمان مديريت و برنامه ريزي كاملا روشن شده است كه 30 درصد از كاركنان بهداشت و درمان از جمله پرستاران نسبت به ساير كارمندان دولت از حقوق پايين تري برخوردار هستند. اما متاسفانه مباني پرداخت ها در كشور ما ميزان درآمد سازمان ها و ارگان هاست و در بسياري از موارد مشاهده مي شود كه ارزش آهن از جان انسان ها بيشتر مي شود؛ متاسفانه تا زماني كه اين تفكر بر جامعه ما حاكم باشد، راه به جايي نخواهيم برد.
شيفت هاي غير معمول در حرفه پرستاري - يكي از مشكلات اين حرفه كار در ايام تعطيل و شيفت هاي شب - پرستاران را دچار عوارض روحي - رواني و بي خوابي هاي مزمن مي كند و در نهايت باعث بر هم خوردن ريتم بيولوژيك آنان مي شود.
به رغم سختي كار در شيفت غير معمول، دريافتي پرستاران ناچيز و در طول يك ماه تنها 4 هزار و 500 تومان است. اين در حالي است كه در سال گذشته تنها 10 تا 15 درصد سختي كار به حقوق پرستاران اضافه شد.
به نظر مي رسد كه نگاه قانونگذار به سيستم بهداشت و درمان اينگونه است كه مسئوليت حفظ جان بيمار براي سيستم مهم نيست كه براي آن ارزش قائل نيستند.
در حال حاضر در دنيا پرستاران جزو بالاترين رده هاي درآمدي هستند ولي متاسفانه در كشور ما ميزان درآمد ناشي از توليد يا نفوذ در سيستم هاي تاثيرگذار ملاك پرداخت هاست.
طبق گزارشي كه ICN در سال گذشته منتشر كرد، براي رسيدن به وضعيت مطلوب و كاهش ميزان مرگ و مير در بيمارستان ها بايد به ازاي هر 4 بيمار يك پرستار در يك شيفت داشته باشيم. اگر به 6 بيمار برسد ميزان مرگ و مير بعد از يك ماه به 16 درصد و اگر تعداد بيمار به 8 بيمار افزايش پيدا كند، ميزان مرگ و مير در يك ماه بستري به 30 درصد افزايش مي يابد. در حال حاضر در بيمارستان هاي كشور 7 دهم پرسنل به ازاي يك بيمار در سه شيفت وجود دارد كه با استانداردهاي جهاني بسيار فاصله داريم.
در كشورهاي پيشرفته به ازاي هر يكهزار نفر جمعيت، سه نفر پرستار وجود دارد در حالي كه در كشور ما به ازاي هر يكهزار نفر، نه دهم پرستار مشغول فعاليت است.
بر اساس استانداردهاي جهاني بايد تعداد نيروي پرستاري سه برابر كادر پزشكي باشد. در شرايط كنوني در ايران به ازاي 80 هزار پزشك شاغل، تنها 70 هزار پرستار مشغول به كار هستند.
با توجه به نزديك شدن جمعيت كشور به مرز 70 ميليون، نياز جامعه براي دريافت حداقل ارائه خدمات سلامت به 210 هزار پرستار در كشور است.
نتايج تحقيقات حاكي از آن است كه با ميانگين 12 سال خدمت، پرستار دچار مشكلاتي همچون آرتروز، ديسك كمر، هپاتيت و ايدز است.
هرچند كه مجوز استخدام 30 هزار نيروي كادر بهداشت و درمان از سوي دولت صادر شده است، ولي هنوز اين ميزان جوابگوي نياز مردم نيست زيرا كشوري كه قرار است در 20 سال آينده قدرت اول خاور ميانه در مسايل اقتصادي و فرهنگي باشد، نبايد در مسايل بهداشتي و درماني دچار مشكل باشد كه همرديف كشورهاي عقب مانده محسوب شود.
شريفي مقدم مي گويد: در گذشته در مقوله سلامت اينگونه به نظر مي رسيد كه با خريد و پيشرفت تكنولوژي مي توانيم سطح سلامت مردم را افزايش دهيم ولي در حال حاضر از سه سطح پيشگيري ، درمان و توانبخشي كه در سلامت نقش دارند، دولت ها تمام بودجه و انرژي خود را در سطح پيشگيري صرف مي كنند.
به عنوان مثال به رغم اينكه تكنولوژي در زمينه قلب و عروق پيشرفت كرده است، ولي همواره به مردم توصيه مي شود كه با رژيم غذايي درست و ورزش از بيماري هاي قلبي عروقي جلوگيري كنند.
در حالي كه در دنيا بيشترين نيروي پرستار در سطح پيشگيري مشغول فعاليت هستند، در كشور ما حتي يك پرستار در اين سطح وجود ندارد. مسئولان سازمان نظام پرستاري معتقدند: با توجه به اينكه در گذشته سيستم بهداشت و درمان بر بيمار محوري حاكم بود، با حضور پرستاران در هر سه سطح مي توانيم از شيوع و گسترش بسياري از بيماري ها جلوگيري كنيم.
ميرزا بيگي مي گويد: وزارت بهداشت در گذشته تجويز 57 قلم دارو به بهورزان داده بدون اينكه تسلط به علم داروشناسي - فيزيولوژي داشته باشند. اگر با همان نگاهي كه در مقوله دادن اختيارات بهداشت و درمان به بهورز داريم اين وظيفه را به پرستار بهداشت جامعه سوق بدهيم، قطعا به نتايج بهتري مي رسيم و همچنين به تعهدات بين المللي نيز عمل كرده ايم.
طبق تعهدات بين المللي مي بايست تا سال 2000 دارندگان مدرك تحصيلي كه به مردم خدمات بهداشتي درماني ارائه مي كنند را كارشناس تعريف كنيم كه ايران اين سند را امضا كرده ولي متاسفانه تا كنون به تعهد خود عمل نكرده است.
اگر در هر خانه بهداشت تنها يك پرستار قرار گيرد، در بعد اشتغالزايي 16 هزار و 400 نفر اشتغالزايي و در بعد بهداشت و درمان براي مردم مناطق محروم انقلاب بهداشتي درماني به وجود مي آيد.
در حالي كه در شرايط كنوني 70 درصد جمعيت كشور جوان هستند، در سال 1410 هجري شمسي كشور با بحران سالمندي رو به رو مي شود و از طرفي در يكي از نماد سطح سوم كه بهزيستي است، تنها 105 پرستار مشغول هستند و اين مسئله ما را در آينده با فاجعه بزرگي رو به رو خواهد كرد .
متاسفانه حضور پرستاران در سطح پيشگيري و بازتواني در كشور ديده نمي شود و در سطح درمان نيز تعريف درستي از آن نشده است و ما با استانداردهاي جهاني فاصله داريم.
حضور پرستار در كاهش سرانه هزينه هاي درماني مردم و همچنين اتلاف هزينه هاي جاني و مالي مردم تاثيرگذار خواهد بود.
|