چهارشنبه ۱ تير ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۲۹ - Jun 22, 2005
حوادث
Front Page

گذشت اولياي دم از اعدام جوان ۲۶ ساله
000399.jpg
گروه حوادث: با رضايت اولياي دم عامل جنايت منطقه مهرويلا از اعدام نجات يافت.
به گزارش خبرنگار ما، نهم خرداد ماه سال ۸۳ درگيري خونيني در يكي از خيابانهاي منطقه مهرويلاي شهرستان كرج رخ داد. طرفين دعوا علي ۲۶ ساله، سعيد ۲۷ ساله نام داشتند. اين دو دوست قديمي در پي سوءتفاهم كه از سوي علي رخ داده بود با هم گلاويز شده بودند. سعيد بعد از ازدواج علي به منزل او رفت و آمد داشت و اين ديد و بازديد ها باعث سوءتفاهم براي علي شده بود كه سعيد نظر سوء نسبت به همسر جوان او دارد.روز درگيري سعيد سعي كرد علي را از اشتباه خارج كند ولي فايده اي نداشت و در نهايت علي با ضربات چاقو سعيد را مجروح كرد. سعيد را به بيمارستان انتقال دادند ولي پزشكان نتوانستند سعيد را از مرگ نجات دهند.
مأموران پليس آگاهي بعد از قتل سعيد جستجوي خود براي دستگيري علي را آغاز كردند. ولي علي به مركز انتظامي مراجعه كرده و خود را تسليم پليس كرد.
پرونده اين جنايت كه عامل آن به طور صريح به وقوع جنايت در مراحل بازجويي پليس اعتراف كرده بود در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان مورد بررسي قضايي قرار گرفت.
روز بيست و ششم شهريور سال ۸۲ حكم قصاص نفس علي صادر شد. حكم مذكور از سوي شعبه ۳۹ ديوان عالي كشور تأييد و به اجراي احكام ارسال گرديد.
قريشي، قاضي اجراي احكام ديروز در اين خصوص گفت: اوليا دم سعيد در مراحل آخر اجراي حكم با تلاش مسئولين اجراي احكام رضايت خود را نسبت به اعدام علي اعلام كردند.وي افزود: بدين ترتيب علي با بخشش اوليا دم از اعدام نجات يافت و از جنبه عمومي جرم به ۵ سال حبس تعزيري تعليقي محكوم شد.

مرد ميوه فروش در دادگاه منكر هر گونه قتلي شد
گروه حوادث: ميوه فروشي كه در يك نزاع دسته جمعي،  دوستش را به قتل رسانده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه ۲ مرداد ماه سال ۸۳ به مأموران كلانتري شهريار اطلاع دادند كه در درگيري در خيابان بردآباد شهريار يك نفر كشته و چهار نفر زخمي شده اند. بلافاصله مأموران در صحنه حادثه حضور يافتند و با جسد حسن كه در اثر ضربه چاقو به قتل رسيده بود، روبه رو شدند. مأموران در تحقيق از شاهدان عيني متوجه شدند كه تنها فردي به نام شمس الله در نزاع چاقو داشته و با حمله به چند نفر آنها را زخمي كرده است. به اين ترتيب شمس الله تحت تحقيق قرار گرفت تا اين كه در تاريخ ۱۷ مرداد ماه در زنجان شناسايي و دستگير شد. متهم در بازجويي هاي خود تنها به درگيري و نزاع اعتراف كرد و گفته بود: شب حادثه حدود ساعت ۱۲ بود كه مجبور شدم براي درمان مادربزرگم مبلغ ۳۰۰ هزار تومان به زنجان ببرم. من كه عجله داشتم سوار يك موتورسيكلت شدم و راننده در حالي كه خلاف جهت رانندگي مي كرد با سرعت هر چه تمامتر در حركت بود كه ناگهان چند نفر به ما فحاشي كردند. من كه عصباني و نگران بودم، از راننده موتورسيكلت خواستم تا نگه دارد. با آنان كه فحاشي كرده بودند درگير شدم. در همان لحظه عده اي براي وساطت آمدند كه در ميان آنها حسن هم بود من كه چاقو داشتم چند ضربه به اطرافيانم زدم اما كسي را نكشتم. دلداري كه صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان متن كيفرخواست را قرائت مي كرد در ادامه از دادگاه درخواست صدور حكم قانوني را كرد. اولياي دم در ادامه جلسه محاكمه درخواست قصاص نفس (اعدام) را براي متهم پرونده كردند.
متهم زماني كه در جايگاه قرار گرفت ضمن رد اتهام مشاركت در قتل عمدي گفت: من كسي را نكشته ام. بعد از تمام اين اتفاقات من با آنهايي كه فحاشي كرده بودند درگير شدم اما با چاقو به كسي نزدم. بعد هم از اصغر خواستم مرا به زنجان ببرد.در همان لحظه قاضي خطاب به متهم گفت: اصغر خود در بازجويي ها گفته بعد از حادثه شما خيلي نگران بوده ايد و چندين مرتبه گفته ايد چرا رفيقم حسن جلو آمد در اين باره چه توضيحي داريد؟
متهم ادامه داد: تمام اين اظهارات كاملاً  دروغ است. من وقتي از معركه جدا شدم همگي سالم بودند.در ادامه جلسه محاكمه،  وكيل متهم به دفاع پرداخت.قاضي پرونده با تجديد جلسه دادگاه اعلام كرد در جلسه بعدي از دو شاهد براي تاييد گفته هاي متهم دعوت به عمل خواهد آمد.

سه بار قصاص براي قاتل زنان تهراني
گروه حوادث: عامل قتل هاي سريالي تهران از سوي پنج قاضي دادگاه كيفري استان به سه بار قصاص محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، نظير ازبك كه تنها متهم اين پرونده جنايي است، چندي قبل در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان به اتهام پنج فقره قتل عمدي محاكمه شد. اين جنايتكار تنها يك فقره از قتل ها را قبول كرد در حالي كه در محل زندگي اين مرد جسد ۳ زن كه هويت يكي از آنها ناشناس است، پيدا شد.
متهم اين پرونده در پي كشف جسد نيمه  عريان يك زن در خانه اش شناسايي و دستگير شد. متهم پس از دستگيري در اعترافاتش مدعي شده بود كه با اغفال زنان به پرداخت پول، آنها را به خانه ام مي كشاندم و پس از انجام عمل منافي عفت زماني كه بر سر پول با هم درگير مي شديم، آنها را به قتل مي رساندم.
بر پايه اين گزارش،  با توجه به درخواست اولياي دم مقتولان، صبح ديروز عامل قتل هاي سريالي تهران به اتهام سه فقره قتل عمدي به ۳ بار قصاص نفس(اعدام) محكوم شد. حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد. اين در حالي است كه نظير ازبك چند ماه قبل، از سوي شعبه ديگري به پنج بار قصاص محكوم شده بود كه حكم از سوي ديوان عالي كشور نقض شده و پرونده به شعبه هم عرض يعني ۷۴ ارجاع شده بود.

علت حادثه بي توجهي كوهگردها به اصول ايمني بود
ايسنا: به دنبال سقوط مرگبار سه تن از ارتفاعات توچال در روز ۲۷ خرداد ماه امسال، رييس هيات كوهنوردي استان تهران، جزئيات و علت حادثه را تشريح كرد.
محسن عبدلي با ضد و نقيض خواندن اخبار منتشره در خصوص قربانيان، دو تن از جانباختگان را «كوهگرد» خواند كه در روز ياد شده، جهت گردش و صعود از كوه به توچال رفته و در اقدامي ناشيانه، هنگام صعود، از ارتفاعات به پايين سقوط كرده و كشته شدند.
وي افزود: به دنبال اين حادثه، فرد سوم كه عضو تيم ۱۲ نفره هيات كوهنوردي كرج بود نيز به دليل ريزش سنگ ريزه هاي فراوان ناشي از سقوط دو تن قبلي و اصابت سنگ ها به سرش جان باخت.
عبدلي با بيان اين كه برخي از مطبوعات دو فرد نخست را جزو كوهنوردان حرفه اي و آشنا با كوه عنوان كردند، افزود: اين دو تن جزء كوهگردان و فاقد تجهيزات كافي بوده و هيچ توجهي به علايم هشدار دهنده كوه نكرده بودند؛ بنابراين با رفتن به خط راس دره و لغزش سنگهاي زير پا، دچار حادثه شدند.
رييس هيأت كوهنوردي استان تهران همچنين علت اصلي اين حادثه را رعايت نكردن اصول  فني و ايمني كوهنوردي دانست و تصريح كرد: مسلما اين حادثه، آخرين حادثه كوه نخواهد بود.
وي افزود: در صورت تكرار حوادث كوه ارگان هايي كه وظيفه امداد رساني دارند، به علت كمبود بودجه و فرسودگي ابزار و توان نيروها نمي توانند امدادرساني مطلوبي را انجام دهند.
همچنين گروه كوهنوردي شقايق نيز با ارسال نمابري اظهارات فوق را مورد تأييد قرار داد.

باند قاچاق انسان در كمين دختران
گروه حوادث: جست وجوهاي پليس براي دستگيري دو دختر فراري كه قصد عزيمت به كشور دوبي را داشتند، مأموران پليس را به يك باند قاچاق انسان رساند.
به گزارش خبرنگار ما، اوايل هفته گذشته دو دختر جوان حدود ۲۰ ساله كه با يكديگر دوست بودند، به طور ناگهاني ناپديد شدند. خانواده هاي نگران آنان بعد از ادامه غيبت غيرعادي فرزندانشان به پليس مراجعه كردند و خواستار جست وجو براي يافتن فرزندان گمشده خود شدند.پرونده اين دو به دادسراي امور جنايي تهران و به شعبه داديار سليماني ارجاع داده شد و پليس آگاهي وارد عمل شد. در تحقيقات بعدي معلوم شد دو پسر كه گويا مدتي بود با دختران گمشده ارتباط پيدا كرده بودند نيز ناپديد شده اند. بدين ترتيب حضور چهار جوان مذكور كه همزمان با يكديگر گم شده بودند در كنار هم براي پليس ثابت شد.در بررسي هاي بعدي دو نامه جداگانه در اتاق هاي دخترهاي گمشده كشف شده بود كه خطاب به والدين خود گفته بودند: «دنبالمان نگرديد، ما به كشور دوبي رفته ايم و بازنخواهيم گشت.»پليس با كشف اين دو نامه بررسي هاي دقيق تري را زير نظر داديار سليماني انجام داد تا اين كه ردي از يك باند قاچاق دختران به دوبي كشف شد. پليس در ادامه متوجه شد كه باند قاچاق مذكور اين چهار جوان را در عوض انتقال به كشور دوبي به شمال كشور برده است. جست وجوها ادامه يافت تا ردي از دختران گمشده در تهران كشف شد.دو دختر در حالي كه سوار خودرو پرايد يكي از آن دو پسر گمشده بودند دستگير شدند. آنان ضمن اعتراف به فرار از خانه به قصد گريختن به كشور دوبي اعلام كردند افرادي كه مسئوليت انتقال ما چهار نفر را به دوبي داشتند با فريب موفق به سرقت ۱۰۰ ميليون تومان وجه نقد همراه ما شده و هر چهار نفر ما را در يكي از شهرهاي شمالي كشور رها كردند.
به دستور داديار سليماني، جست وجوي پليس براي دستگيري افراد باند مذكور و دستگيري همراهان اين دو دختر جوان همچنان ادامه يافت.

پليس آگاهي در تعقيب كيف قاپان حرفه اي
گروه حوادث: چهار كيف قاپ حرفه اي به دستور نماينده دادستان مستقر در دادسراي امور جنايي تهران تحت تعقيب پليس قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز دوشنبه زن جوان به دادسراي امور جنايي و نزد رضوانفر نماينده دادستان مراجعه كرد. وي شكايتي را اعلام داشت مبني بر اينكه ظهر روز يكشنبه به يكي از شعب بانك ملي واقع در حوالي خيابان پيروزي مراجعه كردم. بعد از دريافت ۷ ميليون تومان تراول چك، مبلغ فوق را داخل كيف دستي ام گذاشته و از بانك خارج شدم. بعد از خروج از بانك براي رسيدن به خانه سوار اتوبوس شدم.وقتي اتوبوس در ايستگاه نزديك منزلم متوقف شد از پله ها پايين آمدم و اتوبوس را ترك كردم. هنوز چند ثانيه از خروج من از اتوبوس نگذشته بود كه ناگهان يك موتورسيكلت با دو سرنشين به من نزديك شد. سرنشينان موتورسيكلت به سويم حمله ور شدند. يكي از آنان با قمه اي كه در دست داشت از پشت سر چادرم را پاره كرد و سپس به سرعت بند كيفم را در دست گرفت و كشيد. وقتي سارقان متوجه شدند به راحتي نمي توانند كيف دستي ام را از من بگيرند با همان قمه بند كيف را پاره كرده و آن را ربودند. سپس يكي از سارقان با ضربه پا مرا بر زمين كوبيد و هر دو آنان فرار كردند.
يك ساعت و نيم بعد از سرقت كيف حاوي چند ميليون تومان تراول چك بنده، مردي با تلفن همراهم تماس گرفت و اظهار داشت: «كيف دستي شمار را دو مرد كه سوار بر يك خودرو پرايد يشمي رنگ بودند از خودرو خودشان بيرون انداختند. من سعي كردم با خودروام دنبال خودرو پرايد بروم تا شايد موفق به متوقف كردن آنها بشوم در اين تعقيب و گريز متوجه شدم يك موتورسيكلت با دو سرنشين كه در كنار خودرو پرايد در حال حركت هستند با سرنشينان پرايد همراه بوده و به احتمال زياد با يكديگر همدست هستند ولي در نهايت نتوانستم به ادامه تعقيب خود بپردازم و هر چهار مردي كه از آنان ياد كردم فراري شدند. در حال حاضر كيف دستي شما نزد بنده است.» به آدرسي كه مرد گفت رفتم و كيف دستي ام را تحويل گرفتم. سارقان ۷ ميليون تومان تراول چك را سرقت كرده بودند ولي دو فقره چك عادي به ارزش چهار ميليون تومان را از داخل كيف برنداشته و شناسنامه ام را نيز ربوده بودند.با بيان اين شكوائيه از سوي زن جوان رضوانفر دستور بازداشت چهار متهم فراري پرونده و متوقف كردن خودرو پرايد و موتورسيكلت را كه شماره هر دو آنها را شاكي برداشته بود صادر كرد.
بعد از چند ساعت مالك خودرو پرايد كه يك زن بود مورد شناسايي پليس آگاهي قرار گرفت. به دستور رضوانفر پليس موظف شد خانه زن را مورد مراقبت قرار دهد و اگر مشاهده شد كه خودرو پرايد به آن منزل رفت و آمد دارد زن بازداشت شود در غير اين صورت چون امكان فروخته شدن خودرو آن هم به صورت قولنامه اي وجود دارد پليس دستور يافت كه با رعايت قوانين موضوع را به زن مذكور عنوان كند تا بدين ترتيب ردي از سارقان پيدا شود.

حادثه در جهان
پسري كه انتقام مادرش را گرفت
آسوشيتدپرس: مردي كه به تازگي از يك مركز روان درماني مرخص شده بود، روز گذشته پس از مراجعه به منزل، به دنبال مشاجره لفظي با همسرش او را به قتل رسانده و سپس با ضرب گلوله يكي از پسرانش از پا درآمد.
به گزارش بازپرس تحقيق پرونده، نيمه شب بود كه دو پسر اين زوج با صداي مشاجرات والدينشان از خواب پريدند. هر دو از اتاق خواب بيرون آمده و با صحنه فجيعي روبه رو مي شوند. پدرشان با چاقو قصد كشتن مادرشان را داشت. هر دو پسر بلافاصله، دو اسلحه اي را كه در يكي از كابينت هاي آشپزخانه پنهان بود،
درآورده و با آن، پدر را تهديد مي كنند.
آندرو دتويلو- پدر بچه  ها _ با مشاهده اين صحنه به بچه ها قول مي دهد كه در صورت تحويل اسلحه ها به وي به مادرشان آسيبي نرساند. وي يكي از اسلحه ها را گرفته و در گاراژ آن را پر كرده و به داخل منزل بازمي گردد. وي بلافاصله پس از ورود به منزل، با اسلحه اي كه در اختيار دارد، همسرش را به قتل مي رساند.
پسر ۱۵ ساله اين زوج كه با ديدن اين صحنه به شدت عصبي شده بود، اسلحه خود را به دست پدر نشانه رفته و او را نيز به قتل مي رساند.
دادستان پرونده اعلام كرده است از آن جا كه اقدام اين پسر ۱۵ ساله دفاع از خود و برادرش بوده است، شكايت عليه وي تنظيم نخواهد كرد.
پدر ۴۴ ساله خانواده چند ماه پيش داوطلبانه خود را به يك مركز رواني معرفي كرده بود.
خودكشي پدربزرگ عصباني
آسوشيتدپرس: مرد ۷۴ ساله اي كه به دنبال صحبت تلفني نوه ۱۴ ساله خود با دوست پسرش از شدت عصبانيت كنترل خود را از دست داده بود، پس از شليك چندين گلوله به نوه اش خود را در منزل حبس كرده و پس از گذشت ساعتي از اين اتفاق، خودكشي كرد.
نيكول ريلي ۱۴ ساله پس از اين حادثه توسط همسايگان به نزديك ترين بيمارستان منتقل شده و احتمالاً از اين حمله جان سالم به در مي برد. هانس بچوله پس از تيراندازي به سمت نوه اش، در و پنجره هاي منزل را بسته و مانع از ورود پليس شد. پليس جسد وي را يك ساعت بعد در اتاق خوابش پيدا كرد.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده، روز حادثه نيكول و پدربزرگش در منزل تنها بودند. ناگهان صداي زنگ تلفن به گوش هانس مي رسد. نيكول پس از شنيدن صداي زنگ، ناگهان از جا پريده و گوشي را در هوا مي قاپد. هانس كه از اين اقدام نيكول به شدت عصباني شده بود، پس از چندين بار تذكر به وي به سراغ اسلحه اش مي رود. نيكول كه بي توجه به تذكرات پي در پي پدر بزرگ مبني بر قطع كردن گوشي، همچنان به صحبت ادامه مي داده است، ناگهان با پدربزرگش روبه رو مي شود كه نوك اسلحه را به سمت وي نشانه رفته است. وي با مشاهده اين صحنه گوشي را به زمين انداخته و تلاش مي كند با صحبت هايش دل پدربزرگ را نرم كند. اما اين تلاش ها با شليك اولين گلوله به سويش ناكام مي ماند. نيكول كه اصابت اولين گلوله به وي او را شوكه كرده بود، به زحمت به سمت در خروجي فرار مي كند. اما پدر بزرگ دست بردار نبود. او را تعقيب كرده و چندين گلوله ديگر نيز به سمتش شليك مي كند. پدربزرگ خشمگين پس از اين عمل، با خونسردي در منزل را بسته و بي توجه به ناله هاي نوه اش به داخل مي رود. همسايه ها نيكول را به بيمارستان رسانده و پليس را در جريان قرار مي دهند. پليس پس از حضور در صحنه متوجه مي شود كه پيرمرد خود را در منزل حبس كرده است. تلاش پليس براي ارتباط برقرار كردن با وي بي نتيجه مي ماند. در نهايت يكي از نيروهاي پليس با دوربين مخصوص داخل منزل را بازرسي كرد و متوجه مي شود كه جسد وي در اتاق خوابش افتاده است.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    دانش انفورماتيك    |    بـورس    |    حوادث    |    خارجي    |
|   سياسي    |    داخلي    |    شهري    |    ورزش    |    يادداشت    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |