شنبه ۱۱ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۷
هندي ها همچنان مصّر هستند
شبيه سازي يوز ايران
جمعيت يوز در شرايطي نيست كه ما براحتي بتوانيم يك قلاده را هم از حيات وحش خارج كنيم. بهتر است دولت هند فعلا تحقيقاتش را روي يوز آفريقايي انجام بدهد، در صورت موفقيت شايد با هند وارد مذاكره بشويم
001125.jpg
عكس: بهزاد يوسفي
يوز مادر به همراه دو توله در يكي از دره هاي منطقه حفاظت شده بافق
در يزد ، مادر از كادر خارج شده است
معصومه صفايي
حفظ نسل يوزپلنگ آسيايي كه تنها 50 قلاده از آن در سراسر جهان و فقط در گستره محدودي از ايران زيست مي كند به آن سوي مرزها هم كشيده شده است. تمام دنيا به گونه اي در صدد هستند تا نسل زيرگونه آسيايي- سريع ترين دونده دنيا - را حفظ كنند.
ابعاد گسترده علل در خطر انقراض قرار گرفتن يوزپلنگ آسيايي كه حالا به خاطر محدود شدن گستره زيستي اش به ايران، آن را يوزپلنگ ايراني مي نامند، بارها مورد بررسي قرار گرفته است.
تخريب زيستگاه، مهمترين عامل از بين رفتن يوزپلنگ آسيايي و اصلي ترين دليل كاهش جمعيت حيات  وحش در سراسر كره زمين است، بنابراين هميشه در راس تمام راه حل ها، حفاظت و تقويت زيستگاه قرار دارد.
تاكنون كارشناسان زيادي اعم از خارجي و داخلي درباره حفظ نسل يوزپلنگ ايراني بحث و گفت و گو كرده اند و همگي بر يك مسئله اتفاق نظر دارند.
تنها يك راه عملي وجود دارد؛ احيا ي زيستگاه هاي از دست رفته يوز. زيستگاه اصلي  يوزپلنگ مناطق بياباني و استپي است اما به دليل ناامني ،به كوه پناه برده است. حالا بايد يوز را در كوه جست و جو كنيم.
كاهش شديد طعمه هاي يوز نيز مسئله ديگري است كه اتفاقا كارشناسان بر اين مسئله نيز اتفاق  نظر دارند! شكار بي رويه به دليل زياد شدن سلاح هاي غيرمجاز در دست مردم و نيز ورود بي حد و حصر دام به مناطق زيستي يوزپلنگ ايران ،جمعيت جبير كه در گذشته اصلي ترين طعمه يوز بود را بشدت كاهش داده است. بنابراين افزايش طعمه يوز به عنوان يكي از اركان حفاظت از جمعيت يوز مطرح شده.
آموزش مردم محلي براي جلوگيري از قلع و قمع يوزها به عنوان حيوانات درنده (تصوري اشتباه كه در بين بسياري از مردم رواج دارد) از ديگر مباحثي بود كه البته كم و بيش اقداماتي نيز در اين زمينه صورت گرفته است.
ولي چرا با تمام اين اتفاق نظرها هنوز فكري اساسي به حال يوز ايران نشده است؟ نجات يوز ايران به يك اقدام ضربتي نياز دارد نه به تفكر، اما متاسفانه سالهاست كه همه فقط در تفكرند كه چطور نسل يوز ايران را حفظ كنند.
در اين ميان هم گروهي از محققان هندي كه به قول خودشان روزي يوز آسيايي نمود هويت ملي شان بوده به اين فكر افتاده اند كه به وسيله بيوتكنولوژي شبيه سازي، يوز ايران را به گونه اي نجات دهند، البته آنها بيشتر فكر بازگرداندن يوز به كشورخودشان هستند تا نجات نسل يوز ايران. هر چند كه تاكنون بيشتر نمونه هاي متولد شده از روش شبيه سازي مرده اند، اما آنها اسرار دارند كه اين كار را روي يوزپلنگ آسيايي نيز امتحان كنند و قطعا قرباني اين آزمايش يوزي از جمعيت كوچك موجود در ايران نخواهد بود. البته برخي هم معتقدند كه شبيه سازي اساسا به لحاظ مشكلات اخلاقي كاملا مطرود و گزينه اي غير قابل بررسي است، اما اين يك واقعيت است كه اگر روزي شبيه سازي به انسان كشيده شود چيزي از هويت انساني باقي نخواهد ماند.
هندي ها همچنان مصر هستند كه با به دست آوردن يك يوز زنده، يوزپلنگ آسيايي را شبيه سازي كنند. اين گونه كه روزي پراكندگي وسيعي از هند تا افغانستان، ايران، پاكستان، عراق و حتي تركمنستان داشت حالا فقط در يك كشور جمعيت محدودي از آن باقي مانده است؛ ايران . همه چشم اميدها به ايران است تا شايد يوز آسيايي همانند يوز آفريقايي نسلش ابقا شود. طبق آمار خوشبينانه، تنها 50 قلاده يوز آسيايي در سراسر كره زمين آن هم درمنطقه محدودي در بيابان هاي ايران باقي مانده است.
اما هندي ها درصدد هستند يوز از دست رفته شان را بعد از حدود 50 سال به كشورشان بازگردانند.
دانشمندان و محققان هندي اعلام كرده اند كه نقشه هاي بسيار مهمي براي بازگرداندن يوز آسيايي به كشورشان با استفاده از تكنولوژي شبيه سازي دارند. بيش از نيم قرن است كه نسل يوز آسيايي در هند منقرض شده است.
هندي ها يوز راهويت هند مي دانند، اما متاسفانه يا خوشبختانه در حال حاضر يوزپلنگ آسيايي نماد حيات وحش ايران است.
در اختيار داشتن سلول هاي زنده بدن يك يوز اولين نياز براي شبيه سازي است، بنابراين طبيعي است كه دولت هند به دنبال راهي است تا بتواند به يوز زنده دست پيدا كند، بنابراين سعي مي كند تا به گونه اي با ايران وارد معامله بشود، حتي در ديدار مقامات سياسي كشور.
رئيس جمهور كشورمان آقاي خاتمي در آخرين سفرش به كشور هند در جلسه اي با مقامات اين كشور در مقابل درخواست هندي ها براي زنده گيري يوزپلنگ آسيايي قول مساعد داده اند. البته شايد در رودربايستي مانده باشند، چرا كه تاكنون نه تنها اقدامي در اين زمينه صورت نگرفته، بلكه حتي جنبه رسمي و ابلاغي هم پيدا نكرده است.
مهندس هوشنگ ضيايي، رئيس جديد پروژه پرحرف و حديث يوز مي گويد: «رئيس جمهور در سفرشان به هند قول هايي درباره زنده گيري يوز آسيايي و ارسال آن براي دولت هند داده اند، ولي هنوز رسما چيزي به ما اعلام نشده است و البته ما هم اصولا به دنبال اين موضوع نيستيم. ، ولي دولت هند همچنان تلاش مي كند، چنانچه چندي پيش در بخش خبر يكي از شبكه هاي داخلي هند توله يوزي به نمايش درآمد به نام توله يوز آسيايي، اما چيزي درباره چند و چون كار و منبع دسترسي سلول زنده براي اين كار عنوان نشد كه البته به طور كلي در صحت و سقم اين خبر ترديد وجود دارد. البته اگر اصلا به گزينه خروج قاچاقي يك يوز زنده از كشور فكر نكنيم.
اما از آنجا كه دولت هند هنوز به دنبال ايجاد ارتباط با ايران در جهت زنده گيري يك قلاده يوزپلنگ آسيايي از زيستگاه هاي ايران است، مي توان به اين نتيجه رسيد كه قوت سقم خبر منتشر شده بيشتر و بنابراين گزينه قاچاق يوز زنده هم احتمالا حذف است.
رئيس كل مركز باغ وحش هاي هند در اين باره اميدوارانه مي گويد: «تاخير كوچكي در اين تبادل به وجود آمده است، اما ما مطمئن هستيم دولت ايران تعدادي(!) يوز زنده در اختيار ما قرار خواهد داد.
ايران اين را نمي خواهد، چرا كه زنده گيري يك يوز وحشي از طبيعت آن هم در شرايطي كه اين گونه به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد و جمعيت آن به۰ 5 قلاده هم نمي رسد ،خروج حتي يك قلاده، يعني كاهش 2 درصدي جمعيت كل يوز آسيايي در جهان. همين حالا هم دانشمندان و محققان ايراني بشدت نگران گسترش پديده درون آميزي (inbreeding)، به دليل كم بودن جمعيت هستند.درون آميزي اساسا باعث كاهش تنوع ژني و ضعيف شدن ژن ها شده و يكنواختي باعث آسيب پذيري شديد جمعيت گونه در برابر عوامل خارجي و حتي يك بيماري ساده مي شود.
ضيايي مي گويد: «جمعيت يوز در حال حاضر در شرايطي نيست كه ما براحتي بتوانيم يك قلاده را هم از حيات وحش خارج كنيم. بهتر است دولت هند فعلا تحقيقاتش را روي يوز آفريقايي انجام بدهد، در صورت موفقيت شايد با هند وارد مذاكره بشويم.
محققان هندي، وجود يوز آسيايي فقط در ايران را نقطه كوري در اجراي پروژه شان مي دانند، اما دكتر سينگ، سرپرست مركز زيست شناسي سلولي- مولكولي حيدرآباد حق را به ايران مي دهد. او مي گويد: «ايران در اين باره موافقت نخواهد كرد، چرا كه آنها قطعا راضي نمي شوند با خارج كردن يك گونه از كشورشان تنوع ژني و در نتيجه غناي جمعيتي يوزشان را به خطر بيندازند.
بااين روند هندي ها سعي دارند هسته و DNA موردنيازشان را از سلول هاي مرده پوست يك يوز استخراج كنند. اما شر علي از انستيتو ملي ايمونولوژي هند، مي گويد: «تلاش براي احيا كردن سلول هاي خفته در استخوان يا پوست يك حيوان مرده فعلا بي نتيجه است. اين كار نياز به دانشي دارد كه متاسفانه هنوز دسترسي به آن وجود ندارد.
اولين شبيه سازي روي گوشتخواران، آگوست سال گذشته توسط محققان آمريكايي روي يك قلاده گربه وحشي انجام گرفته است.
هند برنامه هاي زيادي براي شبيه سازي سريع ترين دونده روي كره زمين يعني يوزپلنگ با هدف معرفي مجدد اين گربه در معرض خطر انقراض به وحش دارد.
هند در تلاش است با تاسيس يك مركز لابراتوار فني براي حفاظت از گونه هاي در معرض خطر انقراض در حيدرآباد، يوز را دوباره به وحش بازگرداند. اين كار قرار است در مدت 5 سال با استفاده از ابزار بيوتكنولوژي انجام بپذيرد. دولت هند براي پروژه شبيه سازي يوز ايراني 50 ميليون روپيه اعتبار در نظر گرفته است و سازمان بيوتكنولوژي، رياست مركزي باغ وحش ها، پارك جانورشناسي نهره و سازمان جنگل هند در اجراي اين طرح با يكديگر به همكاري خواهند پرداخت.
دكتر سينگ، مسئول تيم 14 نفره متخصص و كارآزموده اي كه روي شبيه سازي گونه ها كار مي كنند، مي گويد: «اين طرح يك راه حل اساسي براي حفاظت از گونه هاي وحشي است. محققان آمريكايي تاكنون توانسته اند بيزون هند و پاندا را شبيه سازي كنند. ولي هنوز اين روش در قالب يك اقدام كلان و جدي با ارائه يك راه سيستماتيك و برنامه ريزي شده مطرح نشده است.
واضح است كه شبيه سازي كار راحتي نيست. اما هندي ها مصر هستند رشته هاي سلولي را از مواد ژنتيكي يوز زنده بيرون بكشند.
مسئله شبيه سازي، به عنوان يك راه حل براي نجات گونه هاي در معرض خطر انقراض و حتي بازگرداندن دوباره گونه هاي منقرض شده، در حال حاضر، بحث داغ بسياري از مجامع علمي است. بعضي از دانشمندان معتقدند اگر تلاش براي شبيه سازي گونه هاي در معرض خطر انقراض در جهت صحيح راهبري نشود، ممكن است اصل حفاظت از جانوران را با خطر مواجه كند.
بليندا رايت، از انجمن حفاظت از حيات وحش هند مي گويد: «ما ميليون ها روپيه صرف تلاش براي شبيه سازي يوز و شير آسيايي كرده ايم ولي هنوز معلوم نيست كه اين نمونه ها بعد از شبيه سازي كجا بايد رها سازي شوند. شير آسيايي  همان شيري است (Panthera leo persica ) كه سالها پيش در كشور ما هم وجود داشت. زيستگاه اصلي اش هم دشت ارژن، واقع در غرب شيراز بود، اما حدود 50 سال پيش به دليل شكار بي رويه نسلش در ايران منقرض شد. ولي جمعيت كوچكي از آن هنوز در جنگل هاي گير واقع در ايالت كيتاور هند زندگي مي كند. شايد روزي با استفاده از اين جمعيت باقي مانده، شير ايراني دوباره به ايران باز گردد.
حتي خانم رايت در اين ميان بهره برداري و گرايش هاي تجاري را مطرح مي كند كه شايد اصل تكيه بر حفظ تنوع زيستي را تحت الشعاع قرار دهد.
شبيه سازي گونه ها توسط هند اين روزها فكر اكثر بيولوژيست ها را به خود مشغول كرده است، حتي گاهي در برخي محافل به شكل فراتر از حفاظت نمود پيدا مي كند.
ولي آيا هندي ها، بالاخره به يوزپلنگ زنده ايراني دست خواهند يافت؟ آيا حتي اگر يوزپلنگ ايران شبيه سازي بشود به درد زندگي در طبيعت وحشي خواهد خورد يا اينكه تنها به يك گونه فانتزي براي نمايش در باغ وحش ها و سيرك ها بدل مي شود؟
شايد اگر هندي ها 5/1 سال زودتر به فكر شبيه سازي يوزپلنگ آسيايي مي افتادند، ماريتا (تنها يوز آسيايي در اسارت كه يك سال و نيم پيش بعد از 9 سال در پارك طبيعت پرديسان تهران مرد) گزينه خوبي برايشان بود.
ماريتا مي  توانست يك منبع قابل دسترسي ژن براي محققان هندي باشد، اما حالا ديگر او وجود ندارد.

توليدمثل سنجاقك ها با بكرزايي
گروهي از جانورشناسان پرتغالي در مجمع الجزاير «آزورز واقع در فاصله يكهزار و 500 كيلومتري سواحل اروپا جزيره اي را كشف كرده اند كه سنجاقك هاي آن صرفا ماده اند. اين اكتشاف پديده تازه اي را پيش روي حشره شناسان قرار داده است. اين سنجاقك ها به روش بكرزايي توليدمثل مي كنند. البته اين روش در بين بسياري از حشرات متداول است، اما اين اولين باري است كه بكرزايي در بين سنجاقك ها آن هم با اين وسعت مشاهده مي شود. كوردرو ريورا و همكارانش مقاله اي در نشريه علمي «اودوناتو لوجيكا به چاپ رسانده اند كه در آن به بررسي سنجاقك هايي كه قادرند با استفاده از روش بكرزايي توليدمثل كنند، پرداخته اند.
در اين گزارش آمده است، در اين نوع روش بكرزايي، تخم هايي كه حشره ماده مي گذارد بدون دخالت حشره نر بارور مي شود. پس از بررسي 15 منطقه در شش جزيره از اين مجمع الجزاير، 330 نمونه از سنجاقك هاي بالغ از نوع «ايشنورا هاستاتا مورد آزمايش قرار گرفتند كه هيچ يك از آنها نر نبودند. به منظور آزمايش اين نكته كه اين سنجاقك ها با بكرزايي توليدمثل مي كنند، نمونه اي از شفيره اين حشرات در آزمايشگاه رشد داده شد، در ميان يكهزار و 900 سنجاقكي كه به اين ترتيب طي 9 نسل گوناگون به وجود آمدند، حتي يك حشره نر نيز ظهور نيافت. سنجاقك هاي نوع ايشنورا هاستاتا در شمال وجنوب آمريكاي لاتين نيز فراوانند، اما در اين مناطق توليدمثل از طريق جفتگيري نرها و ماده ها صورت مي  گيرد.
كشف اخير نشان مي دهد كه پديده بكرزايي در مورد يك گونه خاص از جانوران مي تواند در يك موقعيت جغرافيايي خاص ظاهر شود.
در مورد اين سنجاقك ها هم اين احتمال وجود دارد كه به صورت بالقوه در آنها امكان باروري دوجنسي و تك جنسي همزمان وجود داشته باشد و احتمالا در هنگام مهاجرت آنها به جزاير آزورز، به دليل شرايط خاص و احتمالا عدم دستيابي به نمونه نر، مكانيزم بكرزايي ياهمان تك جنسي درپيش گرفته شده است، اما اين پرسش مطرح است كه پس چرا زماني كه جمعيت سنجاقك ها در جزيره زياد شد، مجددا مكانيزم دوم رايج نشد و توليدمثل از طريق تكثير جنسي ادامه نيافت. (شايد چون هيچ سنجاقك نري در جزيره باقي نمانده بود.)
يكي از پاسخ هايي كه در اين زمينه ارائه شده است، آن است كه احتمالا شرايط موجود در جزيره همچنان به توليدمثل به روش بكرزايي رجحان مي داده است. به عنوان مثال در مجمع الجزاير كالاپاگوس كه زماني مورد بازديد «داروين قرار گرفته بود، جمعيت اين نوع سنجاقك ها به صورت مخلوط نر و ماده وجود داشتند و احتمال ديگري كه مي توان روي آن نيز بررسي انجام داد، وجود برخي انگل ها است كه مي توانند با ورود به بدن سنجاقك ماده كاري كنند كه اين حشره صرفا نسل ماده توليد كند، اما آيا در بدن نمونه هاي آزمايشگاهي نيز اين پارازيت ها موجود بودند؟
محققان پرتغالي سرگرم بررسي اين مسئله هستند. اگر فرضيه تاثير ميكروب ها صحيح باشد در آن صورت اين ميكروب ها در اوايل ورود سنجاقك ها به جزيره تاثير مفيدي روي آنها داشته اند و به اين حشرات اجازه داده اند كه با بكرزايي، خود را تكثير كنند. در بررسي هاي مشابهي كه در اطراف بركه هاي جزيره فيجي انجام گرفت، وجود تنها سنجاقك هاي ماده توجه محققان را به خود جلب كرد،  اما با بررسي بيشتر مشخص شد كه سنجاقك هاي ماده در اطراف چشمه ها تجمع پيدا كرده و از ورود سنجاقك هاي نر به اين مناطق جلوگيري مي كنند و سنجاقك هاي نر كه البته شمارشان زياد نيست در فاصله اي دورتر از محل چشمه زندگي مي كنند.

حيات وحش ايران
خفاش هاي جنس
Nyctalus
001173.jpg
خفاش هاي بزرگي هستند كه بال هاي نسبتا بلند، باريك و استوانه اي شكلي دارند. انگشت پنجم كه پهناي بال بستگي به طول آن دارد، در اين خفاش ها بسيار كوتاه است. گوش ها كوتاه و گرد، گوشك بسيار كوچك و قارچ مانند است.
خفاش جنگلي معمولي
گونه: Nyctalus noctula
جنس: NYCTALUS
خانواده: خفاش هاي معمولي
VESPERTILIONIDAE
راسته: خفاش ها CHIROPTERA
رده: پستانداران MAMMELIA
جثه نسبتا بزرگ و موه ها كوتاه اند. رنگ آنها در سطح پشتي و شكمي و تمام طول مو طلايي متمايل به قهوه اي است. طول سرو تنه 7 تا 2/8 سانتيمتر و وزن آن بين 15 تا 40 گرم است. بيشتر در سوراخ درختان، خانه هاي چوبي، سوراخ ديوارها، ساختمان هاي مرتفع واقع در مناطق جنگلي خزر زندگي مي كنند. خفاش هاي جنگلي معمولي نمونه مشخصي از خفاش هاي درخت زي هستند. با مشاهده مدفوع آنها در زير درختان مي توان به محل زندگي آنها پي برد.
در ايران وجود آن از مازندران و گيلان گزارش شده است.
قبل از غروب و گاهي صبح زود و اغلب در روشنايي روز در ارتفاع بالا (پنج تا 25 متر) پرواز مي كند. گاهي اوقات در ارتفاع 100 متري به همراه پرستوها و چلچله ها نيز ديده مي شود. پرواز مستقيم، سريع و با چرخش هاي تند توام است. در تمام فصول به صورت اجتماعي زندگي مي كند. خواب زمستاني دارد، بعضي از اين گونه مهاجرت هاي طولاني متجاوز از 1600 كيلومتر دارد.
از حشرات كوچك، پروانه و سوسك تغذيه مي كند. معمولا در مناطق باز، تالاب ها و حواشي جنگل به شكار مي پردازد.
توليد مثلش مثل خفاش دورنگ است. معمولا در سوراخ درختان و ساختمان هاي متروكه داخل جنگل زاد و ولد مي كند.




باغ وحش
دلفين ها چقدر باهوشند؟
001137.jpg
مهدي قناعت پيشه- در انستيتويي كه براي مطالعات پستانداران دريايي در مي سي سي پي است، دلفيني به نام «كلي شهرت زيادي دارد. تمام دلفين هاي انستيتو تربيت شده اند (ياد گرفته اند) تا هر آشغالي را كه در استخرشان مي افتد نگه دارند تا زماني كه مربي خود را مي بينند آن را با يك ماهي مبادله كنند. «كلي در اين وظيفه يك مرحله جلوتر برده است. زماني كه مردم كاغذهايي را در استخر مي اندازند، او كاغذ را زير صخره اي كه در پايين استخر هست مخفي مي كند. هنگامي كه مربيش در حال عبور كردن است، او يك تكه كاغذ را پاره مي كند تا به مربي خود بدهد. بعد از دريافت يك ماهي به عنوان جايزه او دوباره به داخل استخر مي رود و كاغذ ديگري را درمي آورد و يك ماهي ديگر جايزه مي گيرد و اين كار را چندين بار ادامه مي دهد. اين رفتار، جذاب و جالب است، چون نشان مي دهد كه كلي آينده نگر است و در نتيجه او دارد انسان را تربيت مي كند.
حل مسائل با وسائل
با وجود اينكه آنها دست ندارند، مي توانند از وسايل استفاده كنند تا مشكلات را حل كنند. دانشمندان مشاهده كردند كه يك دلفين سعي مي كند تا يك مارماهي را بگيرد و به وسيله ضربه زدن به آن با بدن خاردار يك عقرب ماهي آن را از شكافي بيرون بياورد. در استراليا دلفين هاي باتل نوز (Bottlenose) اسفنج ها را بالاي پوزه خود قرار دادند تا زماني كه آنها كف كم عمق دريا را جست وجو مي كنند، از آنها در مقابل تيغ هاي سنگ ماهي و stingray محافظت كند.
اكثر گونه هاي دلفين درجامعه هاي پيچيده اي زندگي مي كنند و در نتيجه بايد هميشه از رابطه هاي مختلف كه در يك گروه اجتماعي بزرگ وجود دارد آگاه باشند كه اين باعث مي شود آنها يك سيستم ارتباطي كارآمد داشته باشند.
دلفين ها از انواع مختلفي از صداهاي زير و سوت ها استفاده مي كنند تا با هم در ارتباط باشند. مدركي وجود ندارد كه دلفين ها زبان مخصوص به خودشان را دارند، اما اين انستيتو شروع كرده تا تمام صداها و سيگنال هاي بدن آنها را ضبط كند تا بيشتر آنها را كشف كنند.
ارتباط برقرار كردن با زبان اشارات
در آزمايشگاه دريايي كوالو در هاوايي، لوهرمان و تيمش زبان اشاره اي را ايجاد كردند كه با دلفين ها ارتباط برقرار كنند و نتايج قابل توجهي را به دست آورند. آنها نه تنها معني يك لغت را مي فهميدند (با اين زبان)، بلكه ترتيب لغات در يك جمله را هم درك مي كردند. براي مثال آنها كاملا به اين فرمان پاسخ مي دهند. «با دمت به بشقاب بزن و بعد از روي آن بپر
اين عملكرد، درست فهميدن را نشان مي دهد، نه يك تربيت سفت و سخت را. در يك برنامه حيات وحش از بي.بي.سي يكي از دلفين هاي لوهرمان به نام آك كاماي، ديويد آتن برو را در يك تلويزيون در زير آب نگاه مي كند. عكس العمل او را هيچ كس پيش بيني نمي كرد،  اما به محض اينكه ديويد در صفحه تلويزيون ظاهر شد، به درستي به زبان اشاره او پاسخ داد و حتي از او تقليد مي كرد.
با اينكه دلفين ها در يك دنياي متفاوت نسبت به ما زندگي مي كنند، اما به طور درخشاني از تست هاي هوش ما انسان ها سربلند بيرون آمده اند. هنوز چيزهاي زيادي وجود دارد كه درباره اين حلال هاي مسائل بدانيم،  اما از مداركي كه تا كنون به دست آمده مي توان گفت كه دلفين ها شايسته شهرتشان براي استعداد بالايشان هستند.
ياد گرفتن از همنوعان
تاكنون دانشمندان بسياري روي انتقال فرهنگي رفتار از مادران به فرزندان تمركز كرده اند، اما تحقيقات جديد نتايج عجيبي را نشان داد. آنها متوجه شدند كه در مدت بازي، بچه ها بيشتر دوست دارند تا از دلفين ها ياد بگيرند و از آنها تقليد كنند. دلفين هاي جوان پيچيدگي رفتارهاي بازيشان را بيشتر از همه زماني افزايش مي دهند كه با همنوعان خود هستند.
بازي كردن
بيشتر پستانداران از بازي كردن لذت مي برند، اما به نظر مي رسد دلفين ها تا جايي كه ممكن است دوست دارند بازي هاي خودشان را درست كنند.
يك بچه نهنگ قاتل، يك حيله براي به دام انداختن مرغ دريايي روي سطح آب با يك ماهي ياد گرفته است. هنگامي كه مرغ دريايي در آب فرود مي آيد نهنگ قاتل آن را در دهان خودش مي گيرد بدون اينكه آن را بكشد، زماني كه دلفين ها اين مهارت را ياد گرفتند، اين كار را سخت تر انجام مي دهند. آنها به جاي اينكه منتظر بمانند تا مرغ دريايي در آب فرود آيد، در زمان فرودش هنگامي كه مرغ هاي دريايي يك متر بالاتر از سطح آب هستند آنها را مي گيرند. او بارها شكست خورد، اما آنقدر ادامه داد تا زماني كه در اين كار تبحر پيدا كرد.
در يك روز زيبا در سال 1997 كه محققان روي سواحل پري رينها (سواحل جنوبي برزيل) كار مي كردند، مشاهده كردند يك سگ كوچك در داخل دريا رفت و به سمت يك دلفين شنا كرد. در حالي كه آنها متعجب شده بودند، دلفين به سگ نزديك شد و سپس شروع به پرتاب كردن سگ به هوا كرد و به نظر رسيد كه سگ از بازي لذت مي برد و بازي آنها در حدود يك ساعت ادامه داشت.

گذرگاه
مانگروهاي مالزي هم در حال نابودي
001161.jpg
جمعيت دوگونه از چرخ ريسك هاي سبز و زرد در سواحل باتلاقي مانگرو (مانگروها اكوسيستم هاي خاصي هستند كه در مناطق ساحلي بين جزر و مدي به وجود مي آيند و به لحاظ گونه اي بسيار غني هستند) به دليل برداشت هاي بي رويه و گسترش عرصه هاي مورد بهره برداري بشدت كاهش يافته يا حتي در برخي موارد ناپديد شده است و اين نشانه تخريب شديد زيستگاه مانگرو در مالزي است.
طرفداران محيط زيست مالزي مي گويند: «كشاورزان و آبزي پروران زياده خواه حتي از باتلاق ها در منطقه كوالاسلانگو نيز استفاده مي كنند. بيش از 90 كيلومتر از سواحل شمال غربي كوالالامپور به دليل پرورش گسترده ميگو در حال تخريب است. اين مناطق يكي از حساس ترين اكوسيستم هايي است كه هزاران گونه را در خود جاي داده است.
چوب و محصولات دريايي اراضي باتلاقي مانگرو در دسترس ترين منبع درآمد دهكده هاي اطراف اين مناطق است.
اين باتلاق ها در واقع در برابر پديده هاي خشن دريايي و سونامي نقش ضربه گير ايفا مي كنند مثل واقعه اي كه در دسامبر گذشته در شبه جزيره مالزي به وقوع پيوست.
آندرو سباستين، مديرگروه حافظان طبيعت مالزي مي گويد:«باتلاق هاي مانگرو به صورت مستقيم و غيرمستقيم طي هزاران سال از ما حفاظت كرده اند.
واقعه سونامي نشان داد كه باتلاق هاي مانگرو علاوه بر ارزش هاي طبيعي چقدر براي ما مفيد هستند.
اين باتلاق ها از جزاير اندونزي و سواحل شمال غرب مالزي در برابر حمله و پيامدهاي سونامي حفاظت كرده اند. اهميت حفاظت از اين باتلاق ها تا جايي است كه عالي ترين مقام مالزي، عبدالله احمد بداوي نيز براي جلوگيري از تخريب بيشتر اين مناطق به ميدان آمده است. او مي گويد:«مانگروها نبايد از هم بپاشند. آنها در برابر موج هاي بزرگ و پديده هاي خشن دريا مثل يك مرز عمل مي كنند. آنها موج را مي شكنند.
اما باوجود دستور بداوي بيش از 8كيلومتر ديگر از امتداد جنگل هاي مانگرو در كوالاسلانگو قرار است به همين زودي ها به پرورش ميگو اختصاص پيدا كند.

محيط زيست
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
علمي
شهر آرا
|  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  علمي  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |