دنياي وارونه ايمني در شهر بازي ها!
|
|
ساناز الله بداشتي
ساختمان هاي سپيد بلند مي چرخيدند و هر چند دقيقه يكبار جاي خود را با سياهي شب جابه جا مي كردند. ستاره ها به زمين نزديك شده بودند و درختان به آسمان. آدمك هاي كوچك هم وارونه حركت مي كردند، شايد در اين دنيا سرهايشان به راه رفتن و پاهايشان به فكر كردن كمك مي كرد.
فرشاد هميشه اين تصاوير را از زبان برادر بزرگترش شنيده بود و هر بار كه براي سوار شدن در صف ايستاده بود، در لحظات آخر دستي بر سينه اش فرود آمده بود. فقط 15 سال به بالا . اين بار با جثه اي درشت و در سني بيشتر راهي شهر بازي شد. دست ردي به سينه اش نخورد وبر صندلي سياه و سرد رنجر نشست. كمربندهاي سياه فلزي، قفسه سينه اش را پوشاند و قفل شد. زنگي به صدا درآمد و دستگاه آرام، آرام حركت كرد. دنيا وارونه بود، همانطور كه فريد تصوير داده بود، همه مي چرخيدند و يك دور، دو دور، سه دور... . ناگهان چرخيدن ها تمام شد و دنيا وارونه شد. پول خردهايش بر زمين ريخت و احساس كرد هرچه خون در بدن دارد در گردي جمجمه جمع شده است. فريد با اطمينان گفت: چند ثانيه بيشتر طول نمي كشد! به ستاره ها نگاه كن... فرشاد چشمانش را باز كرد كه دنياي وارونه را براي لحظه اي به خاطر بسپارد و ستاره ها را نگاه كند، اما از دنياي وارونه خبري نبود و فقط ستاره ها سوسو مي زدند...
برق سراسري براي دقايقي قطع شد! راه فراري نبود چون هيچ يك از وسايل شهر بازي به برق اضطراري متصل نبود و ناچار تا بازگشت برق سراسري، دستگاه ها در حالت هاي مختلف از كار ايستادند.
فرشاد و 30 جوان ديگر به دليل قرار گرفتن در شرايط نامتعادل و وارد شدن حجم زياد خون به رگ هاي مغز ،يك روز را در بيمارستان گذراندند كه دستگاه هاي هماهنگ كننده بدن از وارونگي خارج شوند!
***
ايجاد محيط هاي تفريحي و پارك هاي بازي در بهترين شرايط و با رعايت اصول ايمني براي شهروندان از مهمترين وظايف ارائه دهندگان خدمات شهري است. با اين شرايط اما، برنامه ريزي اوقات فراغت جوانان و سامان دادن زمان فراغت از تحصيل دانش آموزان كه سالهاست در تكاليف بودجه اي گنجانده شده است، بدون توجه به اصول اوليه زندگي شهري تقسيم بندي و اختصاص داده مي شود.
شايد بتوان تهران را با داشتن بيش از 10 شهر بازي و پارك تفريحي بزرگ، به عنوان پايتخت ايران، بهترين مثال براي ارائه خدمات رفاهي در كشور دانست؛ شهري مهاجرپذير، اما فاقد امكانات ايمني رفاهي و تفريحي. با نگاهي به مسئوليت شهرداري در ارائه خدمات رفاهي و تفريحي به شهروندان، ايجاد و افزايش مراكز تفريحي و پارك هاي بازي، اولين و دقيق ترين نكته در آن است، اما از آنجا كه پس از افزايش جمعيت ايران و كاهش هرم سني آن، اين توقع برطرف نشد، به نظر آمد كه اصول اوليه ارائه خدمات رفاهي در ايران تغيير كرده است، آنچنان كه پس از پيگيري هاي مداوم مشخص شد هر يك از پارك ها و شهرهاي بازي شهرستان تهران را يكي از بنيادهاي شهيد مستضعفان و جانبازان اداره و كنترل مي كند!
فرآيند تغيير مديريت و واگذاري شهرهاي بازي به بنيادهاي ديگر، در كنار آنكه از رشد و ايجاد فضاهاي فرهنگي جديد جلوگيري كرده، نگهداري و تامين امنيت آنها را نيز با مشكل مواجه كرده است.
خيلي دور نيست؛حادثه دلخراش رودخانه وحشي شهربازي تهران كه بر اثر شكستگي يكي از مفاصل اين وسيله بازي حدود 30 نفر از شهروندان تهراني آسيب ديدند و چند نفر ازآنان جان خود را از دست دادند.
طبق معمول هميشه ،كه با به صدا درآمدن زنگ هاي خطر گوش هايي كه بايد بشنوند، نمي شنوند و پس از وقوع حادثه، تازه از خواب بيدار مي شوند.
شهرداري تهران با تصويب آيين نامه اي، شهر بازي ها و پارك هاي بازي را موظف كرد پيش از شروع فعاليت و ارائه خدمات به شهروندان از سلامت دستگاه ها مطمئن شده و زيرنظر كارشناسان سازمان آتش نشاني با ارائه گزارش كامل از وضعيت ايمني پارك ها اقدام به عقد قرارداد كنند!
حميد عرب زاده، مدير اداره بررسي علل سوانح و حريق سازمان كل آتش نشاني كشور، اجراي اين طرح را در تامين امنيت پارك هاي بازي يك گام به پيش، اما كافي نمي داند: براساس اين طرح كارشناسان سازمان، فقط سيستم هاي هيدروليكي، مكانيكي، شرايط مفصل ها، فعاليت اتوماتيك و سيستم الكتريكي برق رساني ابزار بازي را بررسي مي كنند. اما به گفته اين كارشناس ،نكات مورد تاكيد، بخشي از شرايط ايمن مكان هاي تفريحي است كه باز هم، همه آن رعايت نمي شود.
بايد توجه داشته باشيم كه حريم ايمني، فضاي باز فعاليت دستگاه ها و ايجاد معابر مناسب براي شهروندان نيز نكات مهم و قابل توجهي است. حميد عرب زاده اين جمله خود را تكميل مي كند و مي گويد: به عنوان مثال در پارك هاي بازي سر باز ، سرو غذاي گرم و پخت غذا بر اجاق هاي گازي ممنوع است، چرا كه مواد تشكيل دهنده ابزار بازي [فايبرگلاس] قابل اشتغال است و با كوچكترين حرارتي مشتعل شده و فاجعه اي به بار مي آورد. البته اين گفته عرب زاده را هيچ يك از مسئولان شهربازي ها حتي در حد توصيه هم نپذيرفتند.
از اين روست كه اين كارشناس آتش نشاني از نداشتن قدرت اجرايي سازمان، گلايه مي كند: با وجود اطلاعي كه از ميزان خطرات و بي توجهي مديران مراكز تفريحي داريم، اما قدرت برخورد قضايي با مركز را نداريم و ناچار موضوع را در حد گزارش به مسئولان تذكر مي دهيم.
متاسفانه حوادث پيش آمده در شهرهاي بازي كشور آنچنان دور نيست كه به خاطر نيايد وبا مروري بر آمار يادآوري مي شود،با وجود تاكيد كارشناسان سازمان آتش نشاني بر تاييد سلامت ابزار بازي در پارك هاي تفريح سراسر كشور، همچنان بسياري از مديران پارك ها از كنترل اين وسايل جلوگيري مي كنند. شايد اين رفع مسئوليت نيز ناشي از عدم وجود قانون لازم الاجرا باشد؛ شرايطي كه مديران مكان هاي تفريحي با بي توجهي نسبت به آن، سال گذشته جان 16 جوان ايراني را در معرض خطر جدي قرار دادند. استاندارد نبودن مفصل اتصالي جك بالا برنده بشقاب پرنده در شهربازي هاي مشهد، گچساران و كرمانشاه عامل اصلي سقوط اين وسايل و زخمي شدن 16 جوان اعلام شد. استاندارد نبودن وسايل بازي موضوعي است كه عرب زاده هم بر آن تاكيد مي كند: متاسفانه همچنان مقررات و آئين نامه واحدي براي ساخت و ايجاد اماكن تفريحي و طراحي و نصب وسايل بازي در كشور وجود ندارد. به گفته او چند سال است كه وزارت صنايع با همكاري گروه كارشناسي در حال تدوين آئين نامه مشخص است، اما گروه كارشناسي كه بايد با همكاري با موسسه استاندارد كشور مواد اوليه ساخت وسايل، نحوه فرآوري مواد و چگونگي نصب آنها را در قانون تدوين كند، هنوز فرصت هماهنگي برگزاري جلسات مشترك و بررسي اين شرايط را به دست نياورده است!
البته اين موسسه (موسسه استاندارد) بر اساس تفاهم نامه سال 81 با وزارت كشور موظف به رسيدگي و بازرسي ابزار و وسايل شهربازي هاي تهران بوده است؛ شرايطي كه اگر موسسه استاندارد به آن توجه بيشتري كند، از ميزان حوادث و خطرات مي كاهد، چرا كه به گفته يكي از مسئولان سازمان آتش نشاني وسايل بازي ايران، تنها با الگوبرداري ظاهري از مشابه هاي خارجي طراحي و ساخته مي شوند و ميزان فرآوري آلومينيوم و توانايي آن در چرخش به طور دقيق اندازه گيري نمي شود.
با اينكه كارشناسان سازمان آتش نشاني علل وقوع حوادث در شهرهاي بازي را بارها اعلام كرده اند و ناايمن بودن وسايل بازي و غير استاندارد بودن مفاصل آنها را تذكر داده اند، اما گاهي اوقات شرايط ايجاد پارك هاي تفريحي آنچنان ساده امكان وقوع حادثه را پيش مي آورند كه شايد مي شد با كمي دقت از اين حادثه جلوگيري كرد.
سال گذشته مار گزنده اي جان پسربچه 7 ساله اي را در استخر توپ شهربازي كرج گرفت، اين كودك در حالي كه با هيجان به داخل استخر توپ هاي رنگي شيرجه مي زد، بدون آگاهي از آنكه مار سمي از سيم هاي محصور كننده اين استخر وارد شده و از فشارهاي دست و پاي او عصباني است، به كار خود ادامه داد كه ناگهان نقش بر زمين شد. سم مار، علت مرگ پسر بچه كوچك كرجي شناخته شد.
حادثه اي تلخ كه ناشي از سهل انگاري مسئولان پارك بازي كرج بود، باز هم اين زنگ را براي مسئولان به صدا در نياورد كه محيط هاي بازي و اماكن تفريحي بايد در بهترين فضا و دور از هر گونه آلودگي و خطر بنا شوند.
سازمان هاي متولي نگهداري از شهرهاي بازي كه گفته مي شود در تهران بنيادهاي مستضعفان، جانبازان و شهدا هستند، با عقد قراردادي با شهرداري، هزينه اي را به آن مراكز پرداخته و خدمات رايگان به كارمندان مراكز ارائه مي دهند.
وظيفه اي كه شهرداري بر عهده دارد، كمي بيش از ارائه خدمات به كارمندان است، آنچنان كه بر اساس ماده 55 قانون شهرداري ها، اين نهاد موظف است فضاهاي عمومي شهر را چه وابسته به شهرداري و چه نهادهاي خصوصي تحت نظر داشته باشد. كنترل و نظارت بر كيفيت ارائه خدمات تفريحي كه در برنامه هاي شهرداري تدوين شده است، سال گذشته به گونه ديگري مطرح شد و بر اساس آن شهرداري تهران از پلمپ شهربازي تهران و ممنوعيت ادامه فعاليت آن در سال 84 خبر داد.
معاون خدمات شهري شهرداري تهران كه از صدور حكم تعطيلي شهربازي تهران خبر داده بود، اين حكم را در راستاي ايجاد ترافيك و آلودگي صوتي در منطقه مسكوني اعلام و تاكيد كرد: در صورت تمكين نكردن مسئولان شهربازي به بند 20 ماده 55 قانون شهرداري ها و راي تعطيل شهربازي، شهرداري اقدام به پلمپ مجموعه در ابتداي مهرماه خواهد كرد!
***
تابستان 84 هم از راه رسيد. درختان روي زمين جاي خود را به ستاره هاي روي آسمان مي دهند، آنچنان كه مديران مسئول و سازمان هاي متولي خدمات شهري جاي خود را به بنيادهاي خدماتي و رفاهي ايثارگران داده اند. دنياي وارونه و زندگي وارونه هر روز در حال تكرار است و كسي دكمه خاموش آن را فشار نمي دهد.
|