يكشنبه ۱۲ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۸
دنياي وارونه ايمني در شهر بازي ها!
001212.jpg
ساناز الله بداشتي
ساختمان هاي سپيد بلند مي چرخيدند و هر چند دقيقه يكبار جاي خود را با سياهي شب جابه جا مي كردند. ستاره ها به زمين نزديك شده بودند و درختان به آسمان. آدمك هاي كوچك هم وارونه حركت مي كردند، شايد در اين دنيا سرهايشان به راه رفتن و پاهايشان به فكر كردن كمك مي كرد.
فرشاد هميشه اين تصاوير را از زبان برادر بزرگترش شنيده بود و هر بار كه براي سوار شدن در صف ايستاده بود، در لحظات آخر دستي بر سينه اش فرود آمده بود. فقط 15 سال به بالا . اين بار با جثه اي درشت و در سني بيشتر راهي شهر بازي شد. دست ردي به سينه اش نخورد وبر صندلي سياه و سرد رنجر نشست. كمربندهاي سياه فلزي، قفسه سينه اش را پوشاند و قفل شد. زنگي به صدا درآمد و دستگاه آرام، آرام حركت كرد. دنيا وارونه بود،  همانطور كه فريد تصوير داده بود، همه مي چرخيدند و يك دور، دو دور، سه دور... . ناگهان چرخيدن ها تمام شد و دنيا وارونه شد. پول خردهايش بر زمين ريخت و احساس كرد هرچه خون در بدن دارد در گردي جمجمه جمع شده است. فريد با اطمينان گفت:  چند ثانيه بيشتر طول نمي كشد! به ستاره ها نگاه كن... فرشاد چشمانش را باز كرد كه دنياي وارونه را براي لحظه اي به خاطر بسپارد و ستاره ها را نگاه كند، اما از دنياي وارونه خبري نبود و فقط ستاره ها سوسو مي زدند...
برق سراسري براي دقايقي قطع شد! راه فراري نبود چون هيچ يك از وسايل شهر بازي به برق اضطراري متصل نبود و ناچار تا بازگشت برق سراسري، دستگاه ها در حالت هاي مختلف از كار ايستادند.
فرشاد و 30 جوان ديگر به دليل قرار گرفتن در شرايط نامتعادل و وارد شدن حجم زياد خون به رگ هاي مغز ،يك روز را در بيمارستان گذراندند كه دستگاه هاي هماهنگ كننده بدن از وارونگي خارج شوند!
***
ايجاد محيط هاي تفريحي و پارك هاي بازي در بهترين شرايط و با رعايت اصول ايمني براي شهروندان از مهمترين وظايف ارائه  دهندگان خدمات شهري است. با اين شرايط اما، برنامه ريزي اوقات فراغت جوانان و سامان دادن زمان فراغت از تحصيل دانش آموزان كه سالهاست در تكاليف بودجه اي گنجانده شده است، بدون توجه به اصول اوليه زندگي شهري تقسيم بندي و اختصاص داده مي شود.
شايد بتوان تهران را با داشتن بيش از 10 شهر بازي و پارك تفريحي بزرگ، به عنوان پايتخت ايران، بهترين مثال براي ارائه خدمات رفاهي در كشور دانست؛ شهري مهاجرپذير،  اما فاقد امكانات ايمني رفاهي و تفريحي. با نگاهي به مسئوليت شهرداري در ارائه خدمات رفاهي و تفريحي به شهروندان، ايجاد و افزايش مراكز تفريحي و پارك هاي بازي، اولين و دقيق ترين نكته در آن است، اما از آنجا كه پس از افزايش جمعيت ايران و كاهش هرم سني آن، اين توقع برطرف نشد، به نظر آمد كه اصول اوليه ارائه خدمات رفاهي در ايران تغيير كرده است، آنچنان كه پس از پيگيري هاي مداوم مشخص شد هر يك از پارك ها و شهرهاي بازي شهرستان تهران را يكي از بنيادهاي شهيد مستضعفان و جانبازان اداره و كنترل مي كند!
فرآيند تغيير مديريت و واگذاري شهرهاي بازي به بنيادهاي ديگر، در كنار آنكه از رشد و ايجاد فضاهاي فرهنگي جديد جلوگيري كرده، نگهداري و تامين امنيت آنها را نيز با مشكل مواجه كرده است.
خيلي دور نيست؛حادثه دلخراش رودخانه وحشي شهربازي تهران كه بر اثر شكستگي يكي از مفاصل اين وسيله بازي حدود 30 نفر از شهروندان تهراني آسيب ديدند و چند نفر ازآنان جان خود را از دست دادند.
طبق معمول هميشه ،كه با به صدا درآمدن زنگ هاي خطر گوش هايي كه بايد بشنوند، نمي شنوند و پس از وقوع حادثه، تازه از خواب بيدار مي شوند.
شهرداري تهران با تصويب آيين نامه اي، شهر بازي ها و پارك هاي بازي را موظف كرد پيش از شروع فعاليت و ارائه خدمات به شهروندان از سلامت دستگاه ها مطمئن شده و زيرنظر كارشناسان سازمان آتش نشاني با ارائه گزارش كامل از وضعيت ايمني پارك ها اقدام به عقد قرارداد كنند!
حميد عرب زاده، مدير اداره بررسي علل سوانح و حريق سازمان كل آتش نشاني كشور، اجراي اين طرح را در تامين امنيت پارك هاي بازي يك گام به پيش، اما كافي نمي داند: براساس اين طرح كارشناسان سازمان، فقط سيستم هاي هيدروليكي، مكانيكي، شرايط مفصل ها، فعاليت اتوماتيك و سيستم الكتريكي برق رساني ابزار بازي را بررسي مي كنند. اما به گفته اين كارشناس ،نكات مورد تاكيد، بخشي از شرايط ايمن مكان هاي تفريحي است كه باز هم، همه آن رعايت نمي شود.
بايد توجه داشته باشيم كه حريم ايمني، فضاي باز فعاليت دستگاه  ها و ايجاد معابر مناسب براي شهروندان نيز نكات مهم و قابل توجهي است. حميد عرب زاده اين جمله خود را تكميل مي كند و مي گويد: به عنوان مثال در پارك هاي بازي سر باز ، سرو غذاي گرم و پخت غذا بر اجاق هاي گازي ممنوع است، چرا كه مواد تشكيل دهنده ابزار بازي [فايبرگلاس] قابل اشتغال است و با كوچكترين حرارتي مشتعل شده و فاجعه اي به بار مي آورد. البته اين گفته عرب زاده را هيچ يك از مسئولان شهربازي ها حتي در حد توصيه هم نپذيرفتند.
از اين روست كه اين كارشناس آتش نشاني از نداشتن قدرت اجرايي سازمان، گلايه مي كند: با وجود اطلاعي كه از ميزان خطرات و بي توجهي مديران مراكز تفريحي داريم،  اما قدرت برخورد قضايي با مركز را نداريم و ناچار موضوع را در حد گزارش به مسئولان تذكر مي دهيم.
متاسفانه حوادث پيش آمده در شهرهاي بازي كشور آنچنان دور نيست كه به خاطر نيايد وبا مروري بر آمار يادآوري مي شود،با وجود تاكيد كارشناسان سازمان آتش نشاني بر تاييد سلامت ابزار بازي در پارك هاي تفريح سراسر كشور، همچنان بسياري از مديران پارك ها از كنترل اين وسايل جلوگيري مي كنند. شايد اين رفع مسئوليت نيز ناشي از عدم وجود قانون لازم الاجرا باشد؛ شرايطي كه مديران مكان هاي تفريحي با بي توجهي نسبت به آن، سال گذشته جان  16 جوان ايراني را در معرض خطر جدي قرار دادند. استاندارد نبودن مفصل اتصالي جك بالا برنده بشقاب پرنده در شهربازي هاي مشهد، گچساران و كرمانشاه عامل اصلي سقوط اين وسايل و زخمي شدن 16 جوان اعلام شد. استاندارد نبودن وسايل بازي موضوعي است كه عرب زاده هم بر آن تاكيد مي كند: متاسفانه همچنان مقررات و آئين نامه  واحدي براي ساخت و ايجاد اماكن تفريحي و طراحي و نصب وسايل بازي در كشور وجود ندارد. به گفته او چند سال است كه وزارت صنايع با همكاري گروه كارشناسي در حال تدوين آئين نامه مشخص است، اما گروه كارشناسي كه بايد با همكاري با موسسه استاندارد كشور مواد اوليه ساخت وسايل، نحوه فرآوري مواد و چگونگي نصب آنها را در قانون تدوين كند، هنوز فرصت  هماهنگي برگزاري جلسات مشترك و بررسي اين شرايط را به دست نياورده است!
البته اين موسسه (موسسه استاندارد) بر اساس تفاهم نامه سال 81 با وزارت كشور موظف به رسيدگي و بازرسي ابزار و وسايل شهربازي هاي تهران بوده است؛ شرايطي كه اگر موسسه استاندارد به آن توجه بيشتري كند، از ميزان حوادث و خطرات مي كاهد، چرا كه به گفته يكي از مسئولان سازمان آتش نشاني وسايل بازي ايران، تنها با الگوبرداري ظاهري از مشابه هاي خارجي طراحي و ساخته مي شوند و ميزان فرآوري آلومينيوم و توانايي آن در چرخش به طور دقيق اندازه گيري نمي شود.
با اينكه كارشناسان سازمان آتش نشاني علل وقوع حوادث در شهرهاي بازي را بارها اعلام كرده اند و ناايمن بودن وسايل بازي و غير استاندارد بودن مفاصل آنها را تذكر داده اند، اما گاهي اوقات شرايط ايجاد پارك هاي تفريحي آنچنان ساده امكان وقوع حادثه را پيش مي آورند كه شايد مي شد با كمي دقت از اين حادثه جلوگيري كرد.
سال گذشته مار گزنده اي جان پسربچه 7 ساله اي را در استخر توپ شهربازي كرج گرفت، اين كودك در حالي كه با هيجان به داخل استخر توپ هاي رنگي شيرجه مي زد، بدون آگاهي از آنكه مار سمي از سيم هاي محصور كننده اين استخر وارد شده و از فشارهاي دست و پاي او عصباني است، به كار خود ادامه داد كه ناگهان نقش بر زمين شد. سم مار،  علت مرگ پسر بچه كوچك كرجي شناخته شد.
حادثه اي تلخ كه ناشي از سهل انگاري مسئولان پارك بازي كرج بود، باز هم اين زنگ را براي مسئولان به صدا در نياورد كه محيط هاي بازي و اماكن تفريحي بايد در بهترين فضا و دور از هر گونه آلودگي و خطر بنا شوند.
سازمان هاي متولي نگهداري از شهرهاي بازي كه گفته مي شود در تهران بنيادهاي مستضعفان، جانبازان و شهدا هستند، با عقد قراردادي با شهرداري، هزينه اي را به آن مراكز پرداخته و خدمات رايگان به كارمندان مراكز ارائه مي دهند.
وظيفه اي كه شهرداري بر عهده دارد، كمي بيش از ارائه خدمات به كارمندان است، آنچنان كه بر اساس ماده 55 قانون شهرداري ها، اين نهاد موظف است فضاهاي عمومي شهر را چه وابسته به شهرداري و چه نهادهاي خصوصي تحت نظر داشته باشد. كنترل و نظارت بر كيفيت ارائه خدمات تفريحي كه در برنامه هاي شهرداري تدوين شده است، سال گذشته به گونه ديگري مطرح شد و بر اساس آن شهرداري تهران از پلمپ شهربازي تهران و ممنوعيت ادامه فعاليت  آن در سال 84 خبر داد.
معاون خدمات شهري شهرداري تهران كه از صدور حكم تعطيلي شهربازي تهران خبر داده بود، اين حكم را در راستاي ايجاد ترافيك و آلودگي صوتي در منطقه مسكوني اعلام و تاكيد كرد: در صورت تمكين نكردن مسئولان شهربازي به بند 20 ماده 55 قانون شهرداري ها و راي تعطيل شهربازي، شهرداري اقدام به پلمپ مجموعه در ابتداي مهرماه خواهد كرد!
***
تابستان 84 هم از راه رسيد. درختان روي زمين جاي خود را به ستاره هاي روي آسمان مي دهند، آنچنان كه مديران مسئول و سازمان هاي متولي خدمات شهري جاي خود را به بنيادهاي خدماتي و رفاهي ايثارگران داده اند. دنياي وارونه و زندگي وارونه هر روز در حال تكرار است و كسي دكمه خاموش آن را فشار نمي دهد.

آزار كودكان براي احقاق حق آنان
001254.jpg
يكي از مشكلاتي كه در بحث مبارزه با كودك آزاري و مصاديق آن وجود داشته و صاحبنظران بسياري در بحث حقوق كودكان بر آن پافشاري كرده اند، نحوه بازجويي و شركت در محاكمات اطفال و كودكان است.اواخر سال 1381 وقتي در پي شكايت هاي متعدد خانواده هاي منطقه خاني آباد نو مبني بر سرقت طلاهاي كودكانشان پليس دست به كار شد و زني ميانسال به نام ليلا را به دام انداخت، تصور حضور 300 دختربچه پنج تا هفت ساله در دادگاه ،سخت و در عين حال تلخ مي نمود.
اين موضوع از آن جهت تلخ مي نمود كه بسياري از اين كودكان به سبب زنده شدن خاطره روز حادثه، يعني روزي كه ليلا آنها را ربوده و پس از ترساندن، طلاهايشان را دزديده بود، از رويارويي دوباره با متهم سرباز مي زدند و برايشان تلخ بود.
صاحبنظران حقوق كودكان بويژه فهيمه حاج محمدعلي، وكيل تسخيري اطفال در اين باره تاكيد مي كردند كه اين كار خود مصداقي از كودك آزاري است، زيرا به سبب رعايت الزامات دادرسي، كودك خاطره اي تلخ و تكان دهنده را جلوي چشمان خود دوباره مجسم مي كند و همين باعث آزرده شدن او مي شود.
حال تصور كنيد در ماجراهايي نظير آزار جنسي، اين رويارويي تا چه حد در روحيه كودك تاثير مي گذارد.
مشكل تنها به بخش محاكمه و دادگاه مربوط نمي شود، بلكه در مرحله تحقيقات پليسي - جنايي نيز به سبب نبود اتاق هاي شيشه اي نظير آنچه در فيلم ها در ادارات پليس مي بينيم، كودك به اجبار پليس بايد مستقيم و در چند متري آزارگر خود بايستد، ترس دوباره اي وجودش را احاطه و خاطره تلخ را دوباره مجسم كند و اين وضع همان وضع ناخوشايند موردنظر است.
***
صارمي ، قاضي مظفري با اشاره به مواد قانوني مجازات جرايم عليه اطفال، از مردم خواستند براي پيشگيري از احتمال تعرض برخي افراد شرور به كودكانشان، سعي كنند فرزندان را در خارج از منزل و محيط شهر بيشتر تحت كنترل قرار دهند.
اين حقوقدان و قاضي دادگستري درباره نحوه پيگيري اين حوادث تلخ از سوي خانواده ها عنوان مي كند: بسياري از افرادي كه مورد تعرض قرار گرفته اند، قادر به اثبات ادعاي خود نيستند، زيرا اين نوع آزارها معمولا با فريب، اغفال يا ارعاب كودكان صورت مي گيرد و شاهدي در محل حاضر نيست. از سوي ديگر افرادي كه عامل اين جنايات عليه اطفال هستند، معمولا در دادگاه به اعمال زشت خود اعتراف نمي كنند.به گفته اين قاضي دادگاه كيفري تهران، در رسيدگي به پرونده هاي تعرض به كودكان بايد ترتيبي اتخاذ شود تا جلسات محاكمه بدون حضور فيزيكي كودك برگزار شود و اظهارات اين شاكي كوچك با بهره گيري از امكانات تصويري از مكان ديگري به دادگاه منتقل شود.
وي مي گويد: حتي بايد از افشاء نام شهود، موضوع شكايت و طرفين دعوا پس از صدور حكم جلوگيري شود. هرچند اينگونه تدابير در قانون ما پيش بيني نشده اند.
احمد مظفري، قاضي دادگستري و مبدع مجازات هاي جايگزين نيز در ارزيابي قانوني اين جرم مي گويد: در قانون جزاي فعلي، اقرار متهم به تعرض، در دادگاه با استماع قاضي موضوعيت دارد، چنانكه در مواد جرايم منافي عفت آمده است كه چهار بار اقرار متهم شامل حد مي شود، در غير اين صورت جرم او شامل تعزير است.
باتوجه به آن خاطره به جامانده از واقعه اي تلخ براي كودكان، به يادآوردن آن خاطره جز ابقاي آن وضعيت نتيجه ديگري در برندارد. بنابراين دستگاه قضائي و پليس به جاي روشي كه منجر به زنده شدن خاطره تلخ مي شود بايد روش هاي نوين و علمي جديدي به كار بندند. براي نمونه پليس از هرگونه رويارو كردن اطفال و متهمان بپرهيزد و با استفاده از فضاسازي هاي مدرن در صورت لزوم، كودكان را فرا بخواند. متاسفانه در كشور، از اتاق هايي كه به شيشه هاي يكطرفه مجهز شده اند، استفاده نمي شود. در دادگاه نيز قضات بايد از والدين و وكلاي مدافع كودكان بخواهند در محاكمه حضور يابند و از ورود اطفال و كودكان در دادگاه بپرهيزند چرا كه علاوه بر ضرر و زيان روحي كه كودكان مي بينند به دليل آنكه نمي توانند درك كنند پليس و قاضي حامي آنهاست با رويت متهم و به يادآوردن صحنه هاي تلخ تجربه گذشته و غلبه ترس حتي از بيان واقعه يا شناسايي متهم سر باز مي زنند. بنابراين لازم است در بسياري از روش ها كه نيازي هم به قانون ندارد، تجديدنظر شود.

سارقان هنوز احشام را دوست دارند
001197.jpg
تصور شما از سارقان چيست؟ فكر مي كنيد آنها براي چه سرقت مي كنند و علاقه آنها براي تعرض به مال ديگران و تصاحب آن چيست؟
جالب است كه همه سارقان دنبال پول و اجناس قيمتي نيستند! بسته به شرايط و وضعيتي كه سارق در آن دست به دزدي مي زند، مي توان نوع سليقه و حرفه سارقان را تشخيص داد. سرقت احشام هم يكي از انواع سرقت را به خود اختصاص داده است. بتازگي و در همين چند روز نخست تيرماه، پليس يك مرغ دزد را در رفسنجان و يك گوسفنددزد را در ميناب دستگير كرده است.
سايت اطلاع رساني پليس در اين باره گزارش كرده است: ماموران با تحت نظر قرار دادن رفت و آمدهاي منزل فردي در رفسنجان كه به او مظنون بودند، وي را به همراه يك گوني پر از مرغ به دام انداختند.
در همين حال اين سايت گزارش داده است، سارق 28 راس گوسفند در پي شكايت يك گله دار شناسايي و دستگير شد.
موضوع سرقت احشام، يكي از بخش هاي تقسيم شده در سرقت است.
براساس سالنامه آماري كشور، در فاصله سالهاي 1375 تا 1380 اين نوع سرقت با رشدي مثبت مواجه بوده است.
طبق آمار سالنامه آماري كشور در سال 1375، سرقت احشام 5/2 درصد كل سرقت ها بوده است. اين رقم در سال 1376 به 3 درصد رسيده است.
با يك كاهش نسبي در سال 1377، رقم مربوط به سرقت هاي احشام به 5/2 درصد كل سرقت تقليل يافته، ولي دوباره روند صعودي آن در سال 1378 با 1/3 درصد كل سرقت ها آغاز شده و در سال 79 به 2/3 درصد كل سرقت ها و در سال 1380 به 4/3 درصد افزايش يافته است. اين روند صعودي نشان مي دهد كه احشام هم جزو علاقه مندي هاي سارقان بوده و هنوز هم اين حيوانات جزو مال و منال محسوب مي شوند!

در همين حوالي
001206.jpg
آتش سوزي از نوع خانوادگي
اختلافات زناشويي، عامل بسياري از ماجراها به غير از وقوع طلاق است، حتي به غير از عامل بسياري زد و خوردها و قتل ها. بتازگي اين اختلافات دستمايه تهيه گزارش و خبري شده است.در شهرك رضوان اردبيل، واقعه اي روي داد كه زمينه تهيه اين خبر شد. وقتي زنگ ايستگاه آتش نشاني در نزديكي اين شهرك به صدا درآمد و ماموران در محل حاضر شدند تا حريق را خاموش كنند، متوجه عمدي بودن آن شدند.در بررسي هاي بعدي نيز مشخص شد اين آتش سوزي عمدي، ناشي از اختلافات خانوادگي ميان زن و شوهر بوده است.ماموران پليس در پي اين واقعه، به بررسي آن پرداختند و متوجه شدند زني به نام سحر به دليل اختلافات خود و شوهر، عصباني شده و با ريختن نفت روي وسايل خانه، اقدام به آتش زدن آنها كرده است.آتش نشاني نيز برآورد كرده كه خسارات به بار آمده، مبلغ يك ميليون تومان بوده است.حال اين زن و شوهر با دردسر تازه اي مواجهند و آنهم خريد وسايل خانه و ... است. فكر كنيد اگر اين اعتراض جواب بدهد و اين زوج با هم رابطه مسالمت آميزي در پيش بگيرند، تازه خريد وسايل و ... هم پيش روي آنهاست.
سرقت در پوشش هاي خاص
فقط در فيلم آدم برفي نبود كه اكبر عبدي نقش مردي را بازي مي كرد كه براي پناهندگي تن به تغيير چهره و ظاهر مي داد. در همين شهر خودمان يا ايران ما، هستند كساني كه براي تصاحب اموال ديگران، جيب بري يا سرقت، لباس زنانه به تن مي كنند. ماموران كلانتري 11 ايرانشهر در سيستان و بلوچستان پس از سه بار فرار يك سارق توانستند مردي را كه در پوشش لباس زنانه دست به سرقت مي زد به دام اندازند. گويا سارقان گمان كرده اند چنگال قانون مرد و زن نمي شناسد! البته بحث سرقت و ترفندهاي مربوط به آن تنها در مدت زماني قابل مصرف است. وقتي سارقي نتواند ترفند خود را تغيير دهد بزودي به دام مي افتد! ولي اين سوءاستفاده از لباس زنانه بيشتر از آن جهت به كار بسته مي شود كه سارقان بتوانند پس از ارتكاب به سرقت با تغيير ظاهري از دست ماموران يا مالباختگان بگريزند. به همين دليل بايد توجهي بيشتر به موضوع سرقت در پوشش هاي خاص داشت. مثلا بارها و بارها در قالب ماموران پليس، مامور برق، آب يا گاز موضوع اخاذي را شنيده ايد. اين نوع سرقت ذهن مالباختگان را گمراه كرده و فرصت را براي وقوع جرم فراهم مي كند. با توجه به اين وقايع و با توجه به اينكه مالباختگان نيز خود به سبب برخي سهل انگاري ها در سرقت ها نقش دارند لازم است با چنين مسايلي با مراقبت بيشتري برخورد كرد.

آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
محيط زيست
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |