سرو هرزويل را به حال خودش رها كنيد
يكي ديگر از آثار طبيعي ملي كشورمان در حال نابودي است. سروهرزويل درختي كهنسال با ارتفاع 30متر و قطر تنه چهارمتر، به روايات مختلف از 1000 تا۳۰۰۰سال است كه در خاك شهرك تاريخي هرزويل ريشه دوانده است. حتي ناصرخسرو قبادياني در سفرنامه اش از درخت سرو زيبا و كهنسالي در منطقه هرزويل ياد مي كند، اما حالا به دليل يك بي تدبيري، اين درخت در حال نابودي است.
سروي كه 3000سال را در آزادي زندگي كرده، حالا دمخورش شده است سيمان و آهن و فاضلاب، ولي اين درخت همانطور كه اين همه سال را بدون حصار دوام آورده، از اين پس هم مي تواند گليم خودش را از آب بيرون بكشد؛ البته اگر اين گليم به پنجه هاي بي تدبير انسان ها گير نكند. سروهرزويل را به حال خودش رها كنيد.
سرو زيباي هرزويل از سال 1366 به عنوان يكي از آثار طبيعي ملي كشور مورد حفاظت قرار گرفته است، اين گنجينه طبيعي بعد از هزاران سال راست قامتي، رفته رفته سلول هايش طعم گس مرگ را تجربه مي كنند. سرو هرزويل درختي كه سرسبزي و شادابي اش در سن۱۰۰۰ تا۳۰۰۰ ( روايات متفاوت است) سالگي براي بيولوژيست ها شگفت انگيز مي نمود، حالا رنگ برگ هايش پريده و شاخه هايش به سمت زمين خم شده است؛ انگار به يكباره پير و شكسته شده و قطعا ادامه اين روند خبر از خشك شدن آن در آينده اي نه چندان دور خواهد داشت.
ثبت سروهرزويل به عنوان يك اثر طبيعي ملي نه تنها حفاظت علمي و برنامه ريزي شده را در پي نداشت، بلكه توجهات مراجع محلي به عنوان منبعي براي كسب درآمد را به خود معطوف داشته است؛ به قولي يك جاذبه توريستي. نمي دانيم چطور شد كه عده اي كارشناسان وارد گود شدند و تصميم گرفتند اطراف درخت بيچاره را به پارك تبديل كنند. ساخت و سازها و حصاركشي ها و سيمان كاري ها و سمپاشي ها و چمن كاري ها و همه و همه دست به دست هم دادند تا راه هاي تنفسي و غذايي آن را مسدود كرده و ريشه هاي پرطنين آن را در زير خروارها سيمان مدفون كنند.
حتي عبور فاضلاب از بين ريشه ها و قطع ريشه ها، شكستن شاخ و برگ ها و... در بعضي موارد كنده كاري بر تنه ارزشمندي كه هويت تاريخي تمدني را در خود دارد، مي رود تا سر و هرزويل را به كام مرگ بكشاند. بي شك سرو كهنسال ما توان مقابله با تمام اين تهديدات را نخواهد داشت. سرو هرزويل را به حال خودش رها كنيد.
نبرد قدرت
نبرد بر سر تصاحب جفت هميشه در ميان گونه هاي ابتدايي حشرات رواج داشته است. دو محقق انگليسي با بررسي فسيل هاي چند صد ميليون ساله بندپايان اوليه به اين نكته پي برده اند.
راب نل و ريچارد موزتي دو نفر از محققان دانشگاه هاي كوئين مري لندن با ارائه مقاله اي در هفته نامه علمي با بولوژي اعلام كردند كه با بررسي فسيل هاي بندپايان موسوم به تريلوبيت (سه لبي ها) كه بين 488 تا۴۴۴ ميليون سال قبل مي زيسته اند، متوجه شدند كه برخي از نرهاي اين بندپايان، نظير سوسك هاي امروزي داراي شاخك روي سر خود بوده اند و سوسك ها اصولا از شاخك هايشان براي جنگيدن با يكديگر براي دستيابي به سوسك ماده استفاده مي كنند. اين دو محقق با اين فرضيه به بررسي بيشتر درباره اين بندپايان كهن پرداختند و در حين مطالعه فرضيه هاي ديگري را نيز مورد توجه قرار دادند.
از جمله آنكه شاخك ها وظيفه حفاظت از سربندپايان را هم برعهده دارند يا حتي از شاخك ها به عنوان نوعي وسيله ارتباط محيطي هم استفاده مي شود. شاخك ها در استتار و مخفي شدن حشرات از ديد دشمن هم نقش دارند، اما هيچ يك از اين فرضيه هاي جنبي با نوع فراگيري شاخك ها و شكل آنها همخواني نداشت. به اعتقاد اين دو محقق، استفاده از شاخك ها براي نبرد، تنها مختص اين نوع بندپايان نيست. بندپاي سه شاخ دوره دوونين كه بين 417تا۳۴۵ميليون سال قبل زندگي مي كرده نيز از شاخك هاي خود چنين استفاده اي برده است.