پنجشنبه ۱۶ تير ۱۳۸۴
ماركو در بهشت
سرزمين بدون گل!
000822.jpg
مريم دري منش
ماركو فان باستن مهاجم سابق هلند كه از مدتي پيش سكان هدايت تيم ملي اين كشور را به دست گرفته، با مشكل انتخاب مهاجم مواجه شده است. گلهايي كه فان هايدونك براي فنرباغچه، روي ماكاي براي بايرن مونيخ و فان نيستلروي براي منچستر يونايتد به ثمر رسانده اند، امتيازهاي زيادي را براي تيمهايشان به ارمغان آورده است. تقريبا هر هفته اين مهاجمان كارايي و توانايي خود را به همگان نشان مي دهند. به اينها بايد جيمي فلويد هاسلبنك و پاتريك كلايورت را نيز اضافه كرد كه در تركيب تيم ملي هلند حضور دارند. و اما نكته اينجاست كه همه اين افراد مهاجم مياني هستند و در سيستم ۳-۳-۴ هلند فقط براي يكي از آنها جا هست. حداقل در تركيب اوليه تيم، و جالب اين است كه انتخاب يكي از آنها بر عهده ماركو فان باستن ۳۹ ساله است، كسي كه خودش زهردارترين و خطرناكترين مهاجمي بود كه فوتبال هلند تاكنون به دنيا عرضه كرده و در حال حاضر هدايت تيم ملي را عهده دار است.
به نظر مي رسد كه با وجود چنين مهاجماني، فان باستن در بهشت به سر مي برد، اما واقعيت اين است كه او در اين شرايط تا حد زيادي دچار سردرگمي و بلاتكليفي شده و انتخاب برايش بسيار مشكل شده است. چرا كه او هم مثل كرايف بزرگ معتقد به سيستم ۳-۳-۴ با تنها يك مهاجم مياني است. خود وي زماني كه در تيم ملي بازي مي كرد، هنگام دستيابي به بزرگترين موفقيتش با تيم ملي و قهرماني هلند در جام ملتهاي ۱۹۸۸ اروپا، از كمكهاي رودگوليت به عنوان مرد دوم ميانه خط حمله بهره مي برد.
البته فان باستن به تمام اين مشكلات واقف است براي نمونه فان هايدونك كه در مسابقات مقدماتي جام جهاني هر دو گل تيمش در مقابل جمهوري چك را به ثمر رساند، نتوانست پس از آن در تركيب اوليه تيم قرار گيرد، چون در بازي دوم مقابل فنلاند در ماه اكتبر، رود فان نيسلتروي كه از بند مصدوميت رها شده و نيز دوران محروميتش نيز تمام شده بود در تيم حضور داشت.
هر پنج نفر در باشگاه هايشان گلزني مي كنند و فان باستن مجبور است تمامي امكانات و شرايط مختلف را بررسي و امتحان كند و در هر بازي بهترين گزينه را انتخاب كرده و تصميم بگيرد.
از اين لحاظ روي ماكاي بهترين نمونه است. او به خاطر شم گلزني اش و لجاجت غيرقابل تصورش در مقابل دروازه حريف، همواره در هلند مورد توجه هواداران قرار دارد و آنها خواستار حضور وي در تركيب تيم ملي هستند. اما به عنوان مثال در ديدار مقابل جمهوري چك، به نظر مي رسيد كه دوران او به سر رسيده است. در تمرينات آماده سازي تيم قبل از آن ديدار فان باستن به فكر فرو رفت:
ماكاي كه فان باستن قصد داشت او را به جاي فان نيستلروي وارد زمين كند در تمرينات شركت موثري نداشته و نمايش خوبي نداشت، به نظر مي رسيد كه قدرت او به پايان رسيده است.
در بقيه بازي هم بعضا كاملا خارج از شرايط مسابقه بود. بنابراين ذهن فان باستن متوجه فان هايدونك شد، چون او كاملا آمادگي بازي را داشت و درست در همان بازي بود كه دو گل حساس براي تيمش به ثمر رساند.
البته سلسله مراتب مهاجمان تيم ملي هلند به طور مداوم دستخوش تغيير مي شود. فان نيستلروي اولين انتخاب است، ماكاي نفر بعدي و فان هايدونك نيز جايگزين آنها و يا برعكس. كلايورت اين اواخر تقريبا از نظرها پنهان شده و حتي در اين سلسله مراتب خيالي پس از هافبك قرار دارد. البته احتمال دارد كه بطور كلي دوباره در جمع نارنجي پوشان قرار بگيرد. كاملا هم به جا ست، چون كلايورت بازيكني است كه بخصوص در جريان بازي توانايي اش بروز مي كند و در هلند اين مسئله بسيار مهم تر از وظيفه تمام كنندگي است. مهاجم مياني بايد براي كارهاي تهاجمي در خط حمله فضا ايجاد كند.
براي فان باستن سيستم ۳-۳-۴ غيرقابل تغيير و چشم پوشي است. در اين سيستم بازيكن ذخيره اي مثل كوئيت نيز در صورت بازي بايد به كناره ها متمايل شود. جايي كه تيم هلند با اندي فان درميده (راست) و آرين روبن (چپ) مهاجمان كناري ماهر و برجسته اي دارد.
فان باستن در بهشت! همه به خاطر داشتن چنين مهاجماني به حال او غبطه مي خورند.
فان باستن در بهشت! ازدحام در خط حمله باقي است و او تنها مي تواند از يكي از آن پنج نفر استفاده كند و اين مسئله نارضايتي او را تشديد مي كند. مهاجم بزرگ سالهاي گذشته هلند بايد در آينده در مورد تركيب تيمش تصميم بگيرد. و چه كسي بهتر از او براي اينكار؟
000813.jpg
علاقه به مهاجمان كناري
چرا هلندي ها اينقدر به سيستم ۳-۳-۴ علاقه دارند؟
يك خبرنگار ورزشي هلندي در اين مورد مي گويد: وقتي من شش ساله بودم در يك باشگاه فوتبال كوچك شروع به بازي كردم. خيلي زود همه ما ياد گرفتيم كه چگونه با سرعت تقسيم شويم و در پست مهاجم كناري قرار بگيريم. اين كاري است كه تقريبا تمام تيمهاي خردسالان و نوجوانان آن را آموزش مي بينند. در مدارس فوتبال و باشگاه ها همه ياد مي گيرند و در زمين بايد تشكيل يك مثلث را بدهند به طوري كه كسي كه صاحب توپ است همواره دو موقعيت پاس داشته باشد.
با دو مهاجم كناري هميشه اين امكان وجود دارد. در هلند هر كسي كه در يك جمع راجع به فوتبال بحث مي كند به عنوان يك كارشناس فوتبال شناخته مي شود، زيرا اين سيستم با سه مهاجم بازي را براي همه قابل فهم كرده است. به علاوه مهاجمان كناري به انجام فوتبال زيبا كمك شاياني مي كنند،  آنها از نظر ما مثل هنرمندان هستند. سال ۱۹۸۸ هلند قهرمان اروپا شد، اما هميشه براي ما هلنديها، نايب قهرماني جهان در سال ۱۹۷۴ اهميت دارد، با دو مهاجم كناري واقعي. من اعتراف مي كنم كه گرچه قهرماني اروپا در سال ۸۸ با وجود سيستم ۲-۴-۴ ما را بسيار خوشحال كرد، ولي روحيه ما به گونه اي است كه بيشتر ترجيح مي دهيم فوتبالي زيبا ديده و درباره آن صحبت كنيم. قهرماني در سال ۱۹۷۴ و غرور و افتخار حاصل از آن در درجه دوم اهميت براي ما قرار دارد.
خود من به عنوان يك هلندي هميشه راجع به تيم سال ۷۴ صحبت مي كنم و اين نشان مي دهد كه بازي تهاجمي چقدر براي ما مهم است و چقدر در خاطرمان باقي مي ماند. به همين علت هم من اين ۳-۳-۴ را دوست دارم.
000861.jpg
جيمي فلويد هاسلبنك
متولد ۲۷/۳/۱۹۷۲
حضور در تيم ملي در سالهاي ۱۹۹۸ _ ۲۰۰۲ _ ۲۰۰۳
و ۲۰۰۵
۲۳ بازي ملي ۹ گل زده
باشگاه فعلي: ميدلز بورو
۳۰۵ بازي باشگاهي ۱۶۳ گل زده
000864.jpg
پاتريك كلايورت
متولد ۱/۷/۱۹۷۶
حضور در تيم ملي در سالهاي
۱۹۹۶ _ ۱۹۹۸ _ ۲۰۰۰ _ ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵
۷۹ بازي ملي ۴۰ گل زده
باشگاه فعلي: نيوكاسل، فصل بعدي: والنسيا
۲۸۲ بازي باشگاهي ۱۳۶ گل زده
000867.jpg
روي ماكاي
متولد ۹/۳/۱۹۷۵
حضور در تيم ملي در سالهاي ۲۰۰۰ _ ۲۰۰۲
تا ۲۰۰۵
۳۸ بازي ملي و ۶ گل زده
باشگاه فعلي: بايرن مونيخ
۳۵۱ بازي باشگاهي ۱۶۸ گل زده
000819.jpg
پي ير فان هايدونك
متولد ۲۹/۱۱/۱۹۶۹
حضور در تيم ملي در سالهاي
۱۹۹۸ _ ۲۰۰۰ _ ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵
۴۴ بازي ملي ۱۴ گل زده
باشگاه فعلي: فنرباغچه استانبول
۳۲۴ بازي باشگاهي ۲۳۹ گل زده
000870.jpg
نتايج تيم ملي هلند در رقابتهاي گروه ۱ مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۶
000873.jpg
جدول رده بندي گروه ۱ مقدماتي اروپا

المپيك، خبررساني و خبرگزاري
000816.jpg
جهانگير كوثري - وظايف و اهداف خبرگزاري ها، حتي براي افرادي كه با حرفه روزنامه نگاري سروكار دارند نيز به يك راز مي ماند. اعضاي خبرگزاري ها، قهرمانان گمنام رسانه ها هستند كه شرح دلاوريشان اغلب در پرده ابهام مي ماند.
كار در خبرگزاري ها، به سر بردن در گمنامي و ناشناسي واقعي است. هيچ نامي براي دلخوشي هم از خبرنگار به چشم نمي خورد؛ مگر در بعضي از روزنامه ها و آن هم تنها با عنواني آشنا در ابتدا و يا انتهاي موضوع همچون رويتر، (فرانس پرس) AFP، (آسوشيتدپرس) AP، يا (يونايتدپرس) UPE؛ كه همه ما آنها را ديده ايم.
گاهي حتي جملات خود را تحت نام افراد ديگري مشاهده مي كنيم. اين يك خطر شغلي است؛ اما دلگرمي هايي نيز وجود دارد ازجمله روزنامه هاي بيشتر و بيشتري براي پر كردن خلأها مجبورند به خبرگزاري ها تكيه كنند؛ چون هر روز در مقابل هزينه هاي سرسام آور توليد و رقابت با تلويزيون محدود مي شوند.
گستردگي رويدادها در جهان ورزش نيز پوشش خبري با استفاده از منابع خودي را براي سردبيران بسيار مشكل كرده است.
در اين زمينه، خبرگزاري هاي بين المللي و خبرگزاري هاي معظم ملي مي توانند با شبكه هاي جهاني خود همكاري كنند. كارآيي خبرگزاري هاي بين المللي مستلزم داشتن حداقل ۱۰۰۰ خبرنگار تمام وقت در سراسر جهان و حمايت مترجمان و خدمات صدا، عكس و تلويزيون است.
خبرگزاري هاي بين المللي، منابع لازم حمايتي براي تأمين نيازهاي روزنامه ها و خبرگزاري هاي ملي را كه نمي توانند به منابع مشابه دسترسي داشته باشند، در اختيار دارند.
حتي وقتي روزنامه ها نيروي لازم براي پوشش خبري را دارند، باز هم جايي براي كمك گرفتن از خبرگزاري هاي بين المللي وجود دارد. جريان مداوم اطلاعات گيري از سرتاسر جهان مي تواند كل ساختار يك ورزش را تغيير دهد.
هدف اصلي روزنامه ها چه در قالب ملي و چه در قالب محلي، برآوردن نيازهاي خاص مشتريان است. يعني اگرچه آنها داراي خبرنگاراني در سراسر جهان هستند، اما منابعشان بيشتر بر منطقه و سرزمين خود متمركز است. نشريه ها عموما خبرگزاري هاي بين المللي را بسان چشم ها و گوش هاي خود مي دانند. اين موضوع به ويژه درمورد مسائل مربوط به جنبش المپيك صدق مي كند. البته نه خود بازي هاي المپيك، بلكه آن امور جاري المپيك كه كمتر به چشم مي آيند و سرخط روزنامه ها را مي ربايند.
باتوجه به قرار گرفتن دفتر اصلي IOC در لوزان سوئيس، اروپا به منزله مركزي براي جنبش المپيك درآمده است. گرچه ۱۱۳ عضو IOC مليت هاي مختلف جهان هستند اما زمان و نقطه اي كه گردهم مي آيند، در جلسه سالانه IOC و در لوزان است، درست در همين جاست كه طرح هاي آينده جنبش المپيك توسط هيأت اجرايي IOC و تحت رياست خوان آنتونيوسامارانش تهيه مي شوند.
ملاحظات مالي و جغرافيايي، ارتباط روزنامه ها و خبرگزاري هاي ملي را با تحولات كشورها و به ويژه كشورهاي جهان سوم با اشكال روبه رو كرده است.
اما حتي وقتي جلسات و يا نشست هاي هيأت اجرايي IOC در قاره هاي ديگر نيز برگزار مي شوند، اين خبرگزاري هاي بين المللي هستند كه نماينده خود را روانه محل مي سازند و يا از يكي از دفاتر خود كه به محل نزديك است، مي خواهند تا توسط كارمندان محلي، مذاكرات را گزارش كنند.
بسياري از مردم، ازجمله خبرنگاران، مي پندارند كه جنبش المپيك تنها به بازي ها مي پردازد. و IOC هميشه در چرخه اي از خواب، برگزاري بازي هاي تابستاني و زمستاني و سپس بازگشت مجدد به يك دوره فراموشي لذت بخش سير مي كنند. اما نوع كار المپيكي كاري ۲۴ ساعته و هفت روز هفته است. چون اين نشست ها جذابيت تلويزيوني ندارند، گزارش آنها كم زرق و برق ولي پراهميت و برعهده رسانه هاي نوشتاري است.
در حال حاضر، تنها گروه كوچكي از خبرنگاران به صورت دائمي به پوشش خبري مسائل المپيكي مي پردازند كه آنها نيز به خبرگزاري هاي بين المللي، خبرگزاري هاي ملي بزرگ و يا تعداد پراكنده اي از روزنامه ها تعلق دارند.
پوشش جلسات هيأت اجرايي هميشه كار جالب و هيجان انگيزي نيست؛ زيرا اين جلسات معمولا با مطالبي كه دبيركل آقاي فرانسيس كاراد آنها را خانه داري روزمره مي نامد، پر شده است. با اين حال، خوشبختانه مطالب و موارد بحث انگيزي هم در اين جلسات وجود دارد كه حضور ما را توجيه كند. تعداد جلسات هيأت اجرايي متغير است؛ ولي معمولا مي توانيم انتظار حدود چهار جلسه در سال را داشته باشيم كه اين رقم در سال هايي كه المپيك برگزار، و يا بحراني حادث مي شود، به سرعت افزايش مي يابد. با اين حال هنوز خود بازي هاي المپيك است كه بزرگترين نمايش به حساب مي آيد؛ زيرا بيش از ۱۰هزار ورزشكار از حدود ۲۰۰ كشور، ۱۷روز با هم به رقابت مي پردازند. باتوجه به نيازهاي جهاني ما، خبرگزاري ها در زمينه دريافت كارت هاي ثبت نام مورد توجه ويژه هستند. خبرگزاري هاي بزرگ بيش از يك ميليون دلار براي پوشش بازي ها هزينه مي كنند و افراد اعزامي آنها نيز بيش از ۱۰۰ نفر براي بازي هاي المپيك است؛ گرچه اين ارقام براي بازي هاي زمستاني به مراتب كمتر مي باشد.
رشد المپيك از بعد تنوع رشته ها كه در «المپيك سيدني ۲۰۰۰» به ۲۸ رشته رسيد، مشكلي براي رسانه ها و كميته برگزاري است. رشته هاي ورزشي بيشتر، به معناي نياز به افراد بيشتر و در نتيجه، هزينه بيشتري است از آنچه كه قبلا هم زياد تلقي مي شد. اين خطر كه هزينه پوشش باز هاي المپيك روز به روز از بضاعت بسياري از روزنامه ها و خبرگزاري ها فراتر رود، بيشتر حس مي شود. حتي خبرگزاري هاي بزرگ نيز مانند بارها پرداخت اين هزينه ها را سبك و سنگين مي كنند.
بنابراين، اين جريان به يك شمشير دولبه مي ماند، به اين ترتيب كه اگر روزنامه ها نتوانند افراد كافي اعزام كنند و خبرگزاري هاي بين المللي نيز مجبور به محدود كردن فعاليت هاي خود شوند، اين مسأله موجب پديد آمدن يك خلأ خواهد شد.
زمان براي ما حياتي است، اگر ما قادر به ارسال و انتشار مطالب نباشيم، جمع آوري و انبار آن هيچ سودي ندارد. خبرگزاري هاي بين المللي هميشه به اين مسأله توجه دارند و پيشگام پيشرفت هاي تكنولوژيك در امر ارتباطات هستند. يك زمينه بسيار مهم ديگر براي ما رسانه هاي بين المللي، نتايج است. در ابتدا كار ساده اي به نظر مي رسد اما همان طور كه مؤسسه آي.بي.ام و متقاضيان در آتلانتا تجربه كرده اند، همه چيز مي تواند خراب و موجب مشكلات بزرگ شود.
با اين حال حتي هنگامي هم كه سيستم كار مي كند و ما اميدوار و چشم به راه ناگانو و سيدني هستيم، جمع آوري و انتشار اطلاعات سرگيجه آور است.
اين اطلاعات شامل نام ها و ارقام است؛ ولي هركدام از آنها داستاني دارند، داستان اميدها، آرزوها و دستاوردهاي ورزشكاران پيشروي جهان.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
جهان
سياست
فرهنگ
موسيقي
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  جهان  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |