كميته توازن آرا و تعادل در صدور احكام قضائي تشكيل شد
گام هاي قاطع، يكي پس از ديگري
|
|
ساناز الله بداشتي
قضاوت، كار سختي است و دشواري آن، زماني كه قلم بر كاغذ فشرده مي شود تا سرنوشت و آينده انساني رقم بخورد، محسوس و قابل توجه است. قرن هاست كه قاضي اين مسئوليت سخت را بر عهده گرفته است؛ كاري كه با همه ادله موجود در پرونده بازهم با حس و ايمان و فكر او گره خورده و با نام و امضاي قاضي پايان مي يابد.
صدور حكم در علم قضا، برگرفته از تخصص و اشراف قاضي به موضوع است، اما اين علم گاهي با دلايل مختلف مخدوش مي شود و به رسيدگي دوباره يا شايد چند باره مي انجامد. موضوعي كه پس از سالها تكرار در قوه قضائيه اين بار مورد توجه قرار گرفت و رئيس قوه قضائيه هفته گذشته از تشكيل كميته اي براي رسيدگي به توازن آرا و تعادل در صدور احكام قضائي خبر داد.
به گفته هاشمي شاهرودي، صدور احكام متناسب با جرم، علاوه بر ايجاد استحكام نظام قضائي و نشان دادن همترازي علم قضات، با اصل رعايت عدل و عدالت همخواني دارد.
البته رئيس قوه قضائيه نقص در قوانين يا اجرا را علت اين عدم توازن نمي داند و ريشه يابي آن را به تحقيقات گسترده تر موكول مي كند و مي گويد: ابهامات و تناقض هاي قانوني و برخي اطلاق هاي قانوني غيرمناسب و اعمال سليقه هاي غيرمنطقي كه منجر به آراي گوناگون در پرونده هاي واحد كه نشانگر تفاوت فاحش در آراي قضائي است، بايد تبديل به آرائي ساده، منطقي و غيرسليقه اي شود كه اين امر منجر به شفافيت و يكسان سازي احكام مي شود. هدايت علم قاضي هم موضوع ديگري است كه مورد تاكيد هاشمي شاهرودي قرار مي گيرد و براساس فتاوي مقام معظم رهبري، استناد به علم قاضي را نيازمند اصلاح مي داند: بايد معيارهاي حاكم بر علم قاضي را منضبط كرد تا اعمال سليقه هاي شخصي در صدور احكام ريشه كن شود و احقاق حقيقي حقوق مردم به وجود آيد. اين موضوعي است كه به عقيده عبدالفتاح سلطاني، حقوقدان نيز مشكلي است كه در نتيجه صدور آراي معارض يا مخالف ايجاد شده است.البته او علت صدور اينگونه آرا را تصريح مي كند و مي گويد: عدم شفافيت در قوانين و استفاده از واژه هاي تفسيرپذير و كشدار امكان برداشت هاي مختلف از يك موضوع را براي قاضي ايجاد مي كند. او پيشنهاد مي كند: قانونگذار بايد واژه ها را به گونه اي تعريف كند كه هر انسان باسوادي از بطن و موضوع آن مطلع شود.
به عقيده سلطاني تفسير و واضح كردن قانون، يكي از راه هاي مقابله با صدور آراي معارض با قانون است و در كنار اين روش، برگزاري كارگاه ها و دوره هاي بازآموزي قضات به بالا رفتن سطح علمي آنها كمك مي كند.
نظارت بر صدور احكام قضائي، آنچنان تصوري را ايجاد مي كند كه شايد در صدور حكم نيز اعمال نظر و اعمال سليقه اي دخالت داشته باشد و اولين تاثير را بر استقلال قضات بگذارد.اما اين حقوقدان با اين تصور بشدت مخالف است. وي مي گويد: نظارت بر صدور احكام، يعني كنترل احكام در چارچوب قانون و به دور از اعمال نظر شخصي كه با استقلال قاضي و قضاوت منافاتي ندارد. تاكيد رئيس قوه قضائيه براي اجراي اصول و موارد تصريح شده در قانون، اساسا نشان از نقص قضاوت ندارد. اين موضوع را محمد سلطان همتيار، يكي از قضات قوه قضائيه تاكيد مي كند و مي گويد: بايد از خود ايشان جويا شويد كه چه شده است و چه تصميمي ايشان را بر ارائه اين دستور راسخ كرده است.
اين قاضي دادگستري در صدور حكم، اصول اوليه علم قضا را در كنار دقت به وضعيت زندگي متهم و توجه به شخصيت آن تاثيرگذار مي داند و تاكيد شاهرودي بر منضبط كردن علم قضا را توضيح مي دهد: به عقيده من، نظر ايشان بر علمي كردن مستندات قرائني است كه به عنوان علم قاضي در كنار مدارك پرونده به صدور حكم كمك مي كند.
او در توضيح اين برداشت به تست الكل براي متهم به شرب خمر اشاره مي كند و هدايت و تاييد آن از سوي پزشك را مصداق تاكيد رئيس قوه قضائيه مي داند. اما در كنار اين توصيفات، مسعود بيات، حقوقدان، اين دستور را تاكيدي بر فعاليت هيات نظارت بر كار قضات قوه قضائيه مي داند و مي گويد: اگر همان هيات نظارت از حداقل ضمانت اجرا برخوردار باشد، نيازي به تاكيد بر تشكيل كميته رسيدگي به احكام نيست.
البته او اين عقيده را به گونه اي ديگر تكميل مي كند: اگر نظارت اين كميته ها به گونه اي تفكيك شده پيش از صدور حكم در دادسراها به صورت فعال با نگاهي كاربردي به قضات مشورت دهد، از صدور احكام ناعادلانه جلوگيري مي شود. اما در كنار همه اين راهكارها، رئيس قوه قضائيه طبقه بندي و تخصصي كردن محاكم را هم مناسب مي داند: با طبقه بندي و تخصصي كردن محاكم، قضات براساس تخصص و تجربه درمحاكم تخصصي خود مشغول به كار
مي شوند. موضوعي كه كارشناسان آن را بهترين راه براي اشراف قضات بر جرايم مي دانند.ظرفيتي كه با تبديل دادگاه هاي عمومي به دادسراها در قانون پيش بيني شده است و حتي مي توان با استفاده از آن با ايجاد دادسراهاي تخصصي، قضات واقف به مسائل خاص حقوقي را تربيت كرد.دستگاه قضائي با برداشتن گام هاي بلند براي احقاق حقي كه از آن به عنوان حق شهروندي نام مي برند، دستورها و بخشنامه هايي را بار ديگر براي تاكيد بر اصول اوليه و حقوق پيش بيني شده قانونگذاران در قانون اساسي صادر و هياتي را براي اجراي دقيق آن تعيين مي كنند.
|