|
|
|
|
|
حرف مرا مي فهمي
|
|
الهام اناري
خوب حرف زدن يكي از راه هاي احترام به فرد مقابل است. ما بايد يك گفت وگوي خوب و متعادل را آغاز كنيم، حرف بزنيم و بشنويم، يعني علاقه به شنيدن صحبت ها و نقطه نظرات طرف مقابل هم داشته باشيم.
بايد طوري عمل كنيم كه طرف مقابل با اطمينان صحبت هاي ما را بشنود و مطمئن شود كه با درك و همدلي با او به گفت وگو نشسته ايم.
ما حتي اگر حرف هم نزنيم به واسطه حركات و فيزيك و ظاهر خود مي توانيم درونيات خود را به فرد مقابل منتقل كنيم. پس بهتر است در صحبت كردن ظاهر خود را نيز همانند نيت دروني خود مثبت و محبت آميز جلوه دهيم. يك گوينده خوب وتوانا بايد قادر به تغيير ايد ه ها و عقايد با لحني مناسب باشد. او ضمن اينكه بايد اعتقاد عميق به گفته هاي خود داشته باشد مي بايست پذيراي شنيدن آرا و عقايد ديگران نيز باشد.
بايد خوب حرف بزنيم و خوب گوش كنيم. در صحبت كردن است كه با تفكرات و عقايد ديگران آشنا مي شويم. گاهي اوقات نزديكان ما دوست دارند از آنها بپرسيم كه فكر آنها را چه چيزي به خود مشغول كرده است. بايد توانايي سئوال كردن داشته باشيم و نترسيم از اينكه ممكن است پاسخ ها آنچه انتظارش را داريم نباشند. ما بايد نقد پذيري را در خود تقويت كنيم، تاييد و رد شويم تا بتوانيم ارتباط برقرار كنيم. سئوال و جواب هاي صحيح روابط آسيب ديده را احيا كرده و باعث نزديكي انسان ها مي شود.
دكتر شهين اوليايي زند(جامعه شناس) معتقد است براي خوب حرف زدن سه فاكتور اساسي وجود دارد: گوينده ابتدا بايد درك درستي از جامعه خود داشته باشد و بداند مخاطبان او چه كساني هستند. اگر بهترين حرف ها را بزنيم، ولي مخاطب را نشناسيم، كار بيهوده اي كرده ايم. خطيبي كه مي خواهد بحثي را ارائه كند بايد شناخت درستي از جامعه اش داشته باشد. متاسفانه روشنفكرها و دست اندركاران نمي دانند با مردم عادي چطور بايد صحبت كنند، يعني مخاطب شناسي نمي كنند.
فاكتور دوم اين است كه برآنچه مي خواهيم بگوييم مسلط باشيم. بعضي تصور مي كنند صرف داشتن مدرك تحصيلي يا تخصصي نشان دهنده تيزهوشي و
ژرف نگري است، اما همه اين را مي دانيم كه هميشه از بين هزاران دكتر هم يكي چيره تر است، پس بايد برآنچه مي گوييم مسلط باشيم. اوليايي زند زمان شناسي و مكان شناسي را سومين فاكتور مهم مي داند: بايد بدانيم چه زماني براي مخاطب حرف بزنيم ممكن است حرف هاي بسيار خوبي براي گفتن داشته باشيم، ولي آن را در يك زمان نامناسب هدر بدهيم. دكتر سيد مهدي ميرشريفا، متخصص روانشناسي باليني و آسيب شناسي خانواده، معتقد است در يك گفت وگو سه عنصر اساسي وجود دارد: اول فرستنده(گوينده)، دوم شنونده(گيرنده) و سوم موضوع.
اول، خوب گوش كردن است، اين كار پايه صحبت كردن و يك هنر است. در كلاس هايي كه براي روانشناسان برگزار مي شود به آنها مي آموزند كه چطور خوب گوش كنند تا بتوانند مراجعان و بيماران خود را درمان كرده و به نكات كليدي دست يابند.
دكتر ميرشريفا در ادامه مي گويد: نوع فيزيك بدن، توجه كامل به طرف مقابل و نوع نگاه نيز حائز اهميت بالايي هستند. ما بايد بتوانيم آنچه را كه در دل داريم خوب بيان كنيم، يعني بدرستي بيان احساس كرده و دريافتي هاي خود را با شيوه هاي ظريف و هنرمندانه منتقل كنيم. در صحبت كردن بايد سن، جنس، نژاد، قوميت و مذهب فرد مقابل را هم در نظر بگيريم و بعد از آن با او وارد مذاكره شويم. در هنگام صحبت هم بايد به لحن توجه كرده و كش وقوس هاي لازم را رعايت كنيم.
ميرشريفا معتقد است در مجموع بايد صادق، ساده و صميمي باشيم. از پيچيدگي و لفاظي خودداري كنيم، حين صحبت به چشم طرف مقابل نگاه كنيم و به حالت هاي او توجه كنيم، ببينيم در ميان صحبت ما آرام است، عصباني يا هيجان زده مي شود يا حوصله اش سر مي رود. گاهي در اين صحبت ها لازم است سكوت كنيم. سكوت به تنهايي بسيار موثر بوده و انتقال دهنده بسياري از درونيات است.
دكتر ميرشريفا در ميان صحبت هايش به عنوان نمونه به يكي از مراجعان خود اشاره مي كند: مردي استاد دانشگاه بود، ولي با پسر 21 ساله خود مشكل داشت و نمي توانست ارتباط كلامي خوبي با او برقرار كند. من متوجه شدم اشكال او نداشتن تماس چشمي است. او هنگام صحبت كردن به در و ديوار نگاه مي كرد، در نتيجه ارتباط كلامي خوبي برقرار نمي كرد. به او گفتم از اين پس روزي 10 تا 15 دقيقه در آينه نگاه كرده و هنگام صحبت هم در چشمان طرف مقابل نگاه كن. او با رعايت اين نكته حال توانسته ارتباط خوبي با پسرش برقرار كند. حتي نوع نشستن هم به مخاطب ما مي فهماند كه ما چقدر براي او ارزش و احترام قائل هستيم. در صحبت كردن بايد موضوع ارتباط را بدانيم، اينكه در چه زمينه اي مي خواهيم صحبت كنيم. آيا قرار است صحبت ما دوطرفه و به صورت پرسش و پاسخ باشد كه در اين صورت حالت مذاكره پيدا مي كند، مذاكره مي كنيم و با پيروي از يك موضوع واحد به نتيجه مي رسيم. اگر در صحبت كردن از اين شاخه به آن شاخه بپريم، كلام قطع شده و رشته اصلي ارتباط از دست ما خارج مي شود. در روابط داخل خانواده هم همين قوانين حكمفرماست. اين آسيب شناس خانواده عقيده دارد روابط حاكم بين اعضاي خانواده از درجه اهميت بالاتري نسبت به روابط اجتماعي برخوردار است. مادر خانواده در اين زمينه نقش محوري دارد. او بايد اعضاي خانه را دور هم جمع كرده و موضوع صحبت را مشخص كند كه اين را در اصطلاح مراسم گفت وگوي خانواده مي گويند. در اين دور هم جمع شدن ها اعضاي خانواده دلخوري هاي به وجود آمده يا اشتباهات خود را مطرح مي كنند، يعني در يك شرايط مطلوب به گفت وگو پرداخته و نتيجه مي گيرند. اين شرايطي است كه در يك خانواده منسجم برقرار مي شود، اما در يك خانواده غير منسجم هركدام از افراد در هر شرايطي كه مي خواهد حرف خود را مي زند و عملا روابط مخدوش است و اغلب گفت وگوها همراه با توهين و تحقير است و به نتيجه مطلوبي نمي رسد.
***
پس اگر خواستيد ارتباط كلامي رضايت بخشي با اعضاي خانواده يا افراد اجتماع خود داشته باشيد سعي كنيد ابتدا مخاطب خود و زمان و مكان را بشناسيد، بر موضوع گفت وگو اشراف كامل داشته و مسلط صحبت كنيد، به چشمان مخاطب خود نگاه كنيد، از لفاظي بپرهيزيد و صادق و ساده و صميمي باشيد.
مطمئنا خاطره خوبي از آن گفت وگو در ذهنتان باقي مي گذاريد.
|
|
|
امروز
آسايش معلولان در بخشنامه ها
|
|
جانباران و معلولان از جمله مظلوم ترين شهروندان جامعه ايران به حساب مي آيند كه يكي از بارزترين مصاديق اين مظلوميت بي توجهي به ايشان در ساماندهي و مديريت فضاهاي شهري است. مدت هاست كه آسانسور مترو ويژه معلولان، جانباران و سالمندان جزو پروژه هاي در دست مطالعه و اجراست، همچنين اولويت بهره وري از خدمات شهري با ارائه كارت هاي ويژه و اينك رعايت ضوابط معلولان در ساختمان هاي دولتي .
به گزارش خبرگزاري فارس، معاون امور مناطق شهرداري تهران از ارسال اخطاريه براي ساختمان هايي كه ضوابط تردد آسان معلولان را رعايت نكرده اند، سخن به ميان آورده و گفته است: به ساختمان هاي فاقد اين ضوابط تا زمان اصلاح شرايط، تسهيلات جديد ارائه نخواهد شد.
مهدي هاشمي همچنين عنوان كرده است: متاسفانه اهرم فشار جدي براي اين موضوع به جز پايان كار وجود ندارد و با توجه به اينكه ساختمان هاي دولتي و عمومي تا پيش از زمان نقل و انتقال نسبت به دريافت مجوز پايان كار اقدام نمي كنند و براي دريافت اين مجوز به اين مرحله نيازي ندارند به همين دليل خود را چندان ملزم به رعايت ضوابط نمي بينند.
آيا مي توان پس از اين كش و قوس هاي قانوني و بخشنامه اي در سطح مديران، به آسايش جانبازان، معلولان و سالخوردگان در فضاهاي شهري از جمله ساختمان هاي دولتي و عمومي اميدوار بود؟
|
|
|
خبر
تاسيس مركز اسناد ملي جوانان كشور
سازمان ملي جوانان در بيست و هفتمين و آخرين جلسه شوراي عالي جوانان در دولت خاتمي موظف به تاسيس مركز اسناد ملي جوانان كشور شد.
به گزارش خبرگزاري ايسنا، با توجه به ضرورت ثبت و ضبط آثار، اسناد، مطالعات و اطلاعات موجود در حوزه جوانان و روزآمد كردن اقدامات، برنامه ها و تلاش هاي انجام شده و با هدف اطلاع رساني و بهره مندسازي مسئولان و بويژه نخبگان و متخصصان كشور، اين مركز به شيوه مجازي و چند رسانه اي تاسيس مي شود.
گفتني است، سازمان ملي جوانان موظف است با همكاري دستگاه ها و مراكز مربوطه نسبت به ساماندهي ثبت، نگهداري، به روزرساني و اطلاع رساني اسناد و مدارك مربوط به حوزه جوانان اقدام كند.
|
|
|
نگاه
زلزله در مديريت بلايا
|
|
ايران جزو 10 كشور بلاخيز دنيا و در برخي بلايا همچون زلزله نيز داراي رتبه اول است، با اينهمه هنوز ناهماهنگي بين بخشي و فصلي بودن ستادهاي حوادث و سوانح غيرمترقبه از جمله مشكلات ساختاري و مديريتي براي كاهش عمق و پيامدهاي بلايا و حوادث طبيعي به شمار مي رود.
در اين شرايط كه شاهد ساختار آشفته اي هستيم، برخي اعتبارات و هزينه هاي تخصيصي نيز نوعي هدررفت به نظر مي رسد. معاون سلامت وزارت بهداشت اعلام كرده است كه وزارت كشور 5/7 ميليارد تومان براي تامين تجهيزات بلايا و حوادث در اختيار وزارت بهداشت قرار داده است.
به گزارش خبرگزاري كار ايران، محمد اسماعيل اكبري، معاون سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در كارگاه ملي مشورتي رويكرد سيستماتيك هماهنگي بخش سلامت در حوادث و سوانح غيرمترقبه گفته است: وزارت بهداشت، امكانات راه اندازي بيمارستان هاي صحرايي در زمان بروز حوادث را ندارد و اين موضوع، مشكلات زيادي براي سيستم بهداشت و درمان در زمان اضطراري ايجاد مي كند.
وي همچنين عنوان كرده است: با شكل گيري دبيرخانه حوادث و سوانح غيرمترقبه در وزارت بهداشت، مسائل مربوط به حوادث در كشور به صورت مستمر پيگيري و دنبال مي شود.
وزارت كشور براي آماده سازي نيروها در مقابله با بلايا، كارگاه هاي تخصصي برگزار مي كند تا با جمع بندي اطلاعات اين كارگاه ها به يك رويكرد يكسان برسد و نيز اين وزارتخانه قصد دارد پنج نقطه از كشور را تامين ساختار كرده تا با تجهيز بيمارستان ها و اورژانس ها بتواند به موقع خدمات موردنياز را ارائه دهد.
باتوجه به اين اظهارنظر ، به نظر مي رسد خود مسئولان نيز اين نكته را بخوبي دريافت كرده اند كه براي كاهش پيامدهاي دردناك بلايا و حوادث غيرمترقبه بايد مديريتي واحد و برنامه اي مدون و ساختارمند شكل گيرد.
از اين گذشته موضوع استحكام بنا هاي مسكوني و اداري كه با وقوع زلزله بم به يكباره از سوي مسئولان و رسانه ها مورد توجه قرار گرفت و حتي مقامات رسمي كشور را به واكنش وا داشت ، به نظر مي رسد كه مدتي است به دست فراموشي سپرده شده است؛ مسئله اي كه در بسياري از كشور هاي زلزله خيز همچون ايالات متحده و ژاپن مدت هاست كه حل شده است.
|
|
|