گزارشي از كنگره بين المللي «پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه»
مشاركت در سلامت
|
|
محسن احمدي
«پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه» عنوان كنگره اي بود كه در نيمه دوم تيرماه امسال در شهرستان اردبيل و در منطقه خوش آب و هواي اين شهر يعني كنار درياچه توريستي شورابيل برگزار شد. هدف از برپايي اين همايش بين المللي دستيابي به امر سلامت براي همه، ايجاد جامعه اي سالم و فائق شدن بر مشكلات پيچيده اجتماعي در حوزه بهداشت و سلامتي بود كه به گفته مسئولان اين گردهمايي، اين مهم ميسر نمي شود مگر با رويكردهاي مشاركتي و راه حل هايي كه جامعه و سازمان ها را در كنار يكديگر قرار دهد. تا از ظرفيت ها، توانايي ها و منابع اجتماعي جهت شناخت نيازها و حل مشكلات استفاده شود.
اين سمينار كه به مدت چهار روز و به همت معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي اردبيل، شهرداري منطقه ۱۷ تهران، شوراي اسلامي شهر و شهرداري اردبيل و با تلاش بسيار جمعيت جوانان فرهيخته و ديگر سازمان هاي غيردولتي برپا شده بود، توانست توجه بسياري از پژوهشگران علوم اجتماعي و دست اندركاران امر سلامت جامعه را به خود جلب كند. بطوري كه معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي انجام پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه را سرلوحه كار خود قرار داده است.
در اين كنگره مقالات داخلي و خارجي بسياري ارائه شد كه هدف همه آنها ارتقاي اين پژوهش ها در حوزه سلامتي و بهداشت جامعه بود. اين گزارش خلاصه مهمترين مسائل و موضوعات كنگره است.
چارچوب نظري پژوهش مشاركتي
دكتر حسين ملك افضلي كه اولين سخنران همايش بود، كنگره را فرصت مناسبي براي محور دانستن مردم در امر مشاركت دانست.
او در فرصت ۲۵ دقيقه اي اش براي سخنراني به تعاريف پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه پرداخت و گفت: «در چند دهه اخير، روش هاي تحقيق سنتي و متداول براي حل مشكلات اجتماعي مردم به دليل مشاركت محدود جامعه دچار چالش شده اند. طراحان ديدگاه نوين، در جستجوي مشاركت جامعه به عنوان شريكي فعال در تمام فرايند پژوهش هستند. بنابراين پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه عبارت از رويكردي است در تحقيق كه در آن همه اقشار جامعه از جمله عموم مردم، مسئولين و نمايندگان سازمان ها و محققين، دوشادوش هم در همه مراحل و زمينه هاي پژوهشي وارد عمل شده، از تجارب يكديگر استفاده كرده با احساس مالكيت، تعلق و همچنين احساس مسئوليت نسبت به طرح هاي اجرا شده در جهت ارتقاي سطح آگاهي ها و همراه كردن دانش آموخته شده با عمل تلاش مي كنند.
فرآيندي كه محققين و نمايندگان مردمي را درگير مي كند. اعضاي جامعه را توانمند مي سازد و دانش محلي را در درك مشكلات سلامت جامعه و طراحي مداخله مناسب به كار مي گيرد و افراد جامعه را در فرآيند و نتايج تحقيق دخيل مي كند. به علاوه افراد جامعه را در نشر و استفاده از يافته هاي پژوهشي و كاهش نابرابري ها سلامت، به مشاركت وامي دارد.»
ملك افضلي كه به تازگي نشان درجه دو دانش را نيز از دست سيدمحمد خاتمي، رئيس جمهوري دريافت كرده است در پايان صحبت هايش گفت: «با توجه به فاصله موجود بين نيازهاي احساس شده توسط مردم و ديدگاه هاي محققين دانشگاهي به مسائل و معضلات اجتماعي و عدم تطابق اين دو ديدگاه و همچنين ضرورت جامع نگري در بخش سلامت به دليل ارتباط آن با توسعه پايدار و ضرورت توانمندسازي آحاد جامعه به ويژه در زمينه مديريت، كاهش نابرابري هاي اجتماعي و از همه مهمتر تشديد مشكلات پيچيده سلامت در قرن بيست ويكم مانند ايدز، خشونت، اعتياد و ... و وجود ظرفيت مناسب در جامعه به دليل بالا رفتن سطح سواد همگاني، دسترسي آسان به وسائل ارتباط جمعي و امكان پرداختن به موضوعاتي كه طرح آن در ساختارهاي دولتي به دليل حساسيت هاي فرهنگي با اشكال مواجه است و محدوديت منابع موجود در بخش دولتي براي پاسخگويي به نيازهاي سلامت جامعه، به نظر مي رسد بحث پژوهش هاي مشاركتي مبتني بر جامعه به عنوان راهكاري جهت حل مشكلات و كاربردي كردن نتايج تحقيقات مطرح است. اميدوارم اين كنگره بستر مناسبي جهت توانمند شدن جامعه و انتقال مديريت پژوهش به جامعه، تغيير ديدگاه محققين و توانمندسازي مديران براي مشاركت در پژوهش باشد.»
پس از صحبت هاي دكتر ملك افضلي، نوبت به بحث و بررسي درباره مقالات ارائه شده به كنگره توسط هيأت داوران مي رسد. محور موضوعات اغلب مقالات، اطلاع رساني و ترويج پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه در كشور است. تعدادي ديگر نيز به بررسي توانمندسازي جامعه، تبادل تجارب ملي و بين المللي به منظور فراهم شدن زمينه مشاركت مردم، افزايش مشاركت ساير سازمان هاي دولتي و غيردولتي و ايجاد انگيزه در محققين و مديران جهت مشاركت در اين نوع پژوهش مي پردازد كه البته بسترسازي و ايجاد ساز و كارهاي لازم براي استمرار پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه در كشور را نيز بايد به اينها افزود. مقالات نيز پس از ارائه توسط نويسنده يا نويسندگان آن مورد بحث و بررسي هيأت داوران و مهمانان همايش قرار مي گيرد. در اين بخش از گزارش به چند مقاله كه توسط سخنرانان آنها ارائه و سپس از سوي مدعوين مورد نقد و بررسي قرار گرفت، پرداخته مي شود.
سه الگوي عملي در پژوهش هاي مشاركتي
ركن اصلي در پژوهش هاي مشاركتي اجتماع محور، انجام پژوهش با مشاركت اعضاي اجتماع كوچك است. مشاركتي كه نه صرفاً درگير شدن در اجراي پژوهش كه مداخله در فرآيند تصميم گيري در كليه بخش هاي پژوهش، از طرح سؤال پژوهشي تا استفاده از نتايج حاصل از آن است.
اين مختصر، محور بحث نويسندگان مقاله «معرفي سه الگوي عملي در پژوهش هاي مشاركتي مبتني بر اجتماع» بود. دكتر «سعيد جهانشاهي» پزشك عمومي و كارشناس پيشگيري از آسيب هاي سازمان بهزيستي يزد و «شهره شكاري» مدير عامل يك مؤسسه غيردولتي و كارشناس بهداشت عمومي درباره انگيزه خود از انتخاب چنين موضوعي براي كنگره گفتند: «تازگي اين نوع نگاه و اين نوع شيوه اجراي پژوهش نه فقط براي متخصصان و پژوهشگران حرفه اي كه براي اعضاي اجتماع كوچك نيز قابل توجه است. ما سعي كرديم با معرفي سه مدل اجرايي از پژوهش هاي مشاركتي يعني منشورهاي سلامتي، نظام پيشنهادهاي محله و نظام مشاوران محله كه نقش اصلي را در آنها عمدتاً اعضاي اجتماع كوچك بر عهده دارند و نقد و بررسي آنها، راهكاري عملي براي اجراي اين شيوه از پژوهش در قالب دستورالعمل هايي اجرايي و قابل استفاده براي تيم هاي محلي و مؤسسات غيردولتي محلي ارائه دهيم» .
آن طور كه نويسندگان اين مقاله گفتند ارزش كاربري اين سه مدل كه توسط يك مؤسسه غيردولتي در يزد در حال اجراست دستورالعملي و قابل اجرا بودن آن توسط اهالي محله و عدم اتكا به تخصص متخصصان است.
به عنوان مثال در مدل اول يعني منشورهاي سلامتي، تعدادي از اعضاي اجتماع كوچك دور هم جمع شده و در خصوص مسائل مرتبط با سلامت خود به بحث مي پردازند. سپس همه اين بحث ها در قالب جملات ساده اي استخراج شده و مورد بحث مجدد قرار مي گيرد. اين جملات با رأي گيري توسط حاضران رتبه بندي و اولويت بندي شده و منشور سلامتي كه بيانگر نظر بخشي از اجتماع كوچك است استخراج مي شود.
اما در مدل دوم يعني نظام پيشنهادهاي محله، اهالي يك محل نظرات خود را در قالب يك بيت شعر يا نگارش مقاله درباره موضوع مورد پرسش به مكان هايي كه توسط تيم هاي محلي تعيين مي شود مثلاً يك فروشگاه محلي يا نانوايي ها و... ارسال مي كنند. اين پيشنهادها مي تواند حول موضوع خاصي مثل «چگونه محله اي عاري از مواد مخدر داشته باشيم؟» ، «چگونه با تيم هاي واكسيناسيون همكاري كنيم؟» ، «چگونه زندگي بهتري در اين محله داشته باشيم؟» و... متفاوت باشد. اين موضوعات پس از جمع آوري در اختيار رهبران محله، تيم هاي محلي و پژوهشگران و كارشناسان براي تحليل و بررسي محتواي آنهاقرار مي گيرد. اين نوع آموزش مي تواند محله را براي اجراي پژوهش هاي مشاركتي در حوزه بهداشت و سلامت جامعه مقتدر كند.
در مدل سوم، كه نظام مشاوران محله ناميده مي شود اطلاعات مورد نياز رهبران و تيم هاي محلي استخراج شده و با پسخوراند دادن به مشاوران و اجراي منظم اين چرخه، اطلاعات منظم، دقيق و پژوهشي براي استفاده در برنامه هاي سلامتي در اجتماع به دست مي آيد.
چه كنيم، وقتي نمي دانيم چه كنيم؟
- چه كنيم، وقتي نمي دانيم چه كنيم؟ عنوان سخنراني دكتر حسن شجاعي، دانشيار دانشكده علوم پزشكي اصفهان بود كه توانست توجه بسياري از مدعوين كنگره را به خود جلب كند. اين پژوهش به بررسي ايجاد مهارت هاي مديريتي در پروژه هاي تحقيقاتي مبتني بر جامعه مي پرداخت.اين پژوهشگر در تبيين تحقيق خود گفت: اغلب تحقيقات اجتماعي به دليل ماهيت تعامل با بخش هاي متنوع و به ويژه مردم از نوع بغرنج و اصطلاحاً آشفته است كه مدلهاي مديريتي خاص خود را ايجاب مي كند. بروز مشكلات جدي در بسياري از مراحل و شرايط تحقيقات مبتني بر جامعه از ويژگي ها و عوامل غيرقابل اجتناب اين نوع تحقيقات است كه اتفاقاً زمينه لازم براي بروز خلاقيت و ابتكار است.
يكي از وجوه تحقيقات مبتني بر جامعه به ويژه در نظام سلامت، تحميل شرايط بغرنج و غيرقطعي و غيرقابل پيش بيني است. اين بدين معني است كه هر چه قدر ما سعي مي كنيم كه نظام و سيستم تحقيقاتي مزبور را تحت كنترل قرار دهيم اما لاجرم با شرايط غيرقابل كنترلي مواجه خواهيم شد. به عبارتي توانمندي مديران و محققان بخش سلامت به عنوان شركاي اصلي اين نوع تحقيقات كه احتمالاً مديريت اين گونه پروژه ها را به عهده خواهند داشت ممكن است موجب موفقيت اين گونه پروژه ها و بالعكس ناتواني و عدم مهارت آنان موجب شكست پروژه شود. اين نويسنده توانست با استفاده از مولفه هايي از جمله شناخت مفاهيم و وجوه تمايز شرايط ساده از شرايط بغرنج و غيرقابل پيش بيني، تلقي شرايط بغرنج به مانند شرايط طبيعي، آشنايي با شرايط متناقض، لزوم خلاقيت و ابتكار براي مواجهه با شرايط متناقض، نحوه تصميم گيري در شرايط متناقض و اهميت ارتباطات مردمي در كنترل شرايط بغرنج، چارچوب هاي اصلي مديريت پروژه در شرايط و نظام انساني غيرقابل پيش بيني و بغرنج را براي محققان و مديران بخش سلامت آشنا سازد.
تأثير مداخلات مردمي بر بهبود وضعيت نظافت
ارائه خوب اين پژوهش توسط يكي از نويسندگان آن و نتايج به دست آمده از آن در سطح شهر سمنان توانست نگاههاي بسياري از مهمانان كنگره را به پايگاههاي تحقيقات جمعيتي براي جلب مشاركت هاي مردمي، به خود معطوف كند.
عطيه بهنام كه به همراه گروه پژوهشي خود اين تحقيق را ظرف مدت يك سال در شهرستان خود سمنان به انجام رساند، درباره آن گفت:« نوع مطالعه ما مداخله اي بود كه بر روي ۷۲۰ خانوار انتخاب شده از طريق نمونه گيري خوشه اي در بين خانوارهاي مناطق تحت پوشش پايگاه تحقيقات جمعيتي دانشگاه علوم پزشكي سمنان انجام گرفت. اطلاعات اوليه از طريق پرسشنامه جمع آوري و تجزيه و تحليل گرديد. سپس بر اساس نتايج مرحله اول برنامه مداخله كه شامل گفت وگو و تعامل با مسئولين مربوطه، آموزش و اطلاع رساني به مردم و آموزش كاركنان خدمات شهري شهرداري بود به اجرا درآمد. »
نتايجي كه از اين تحقيق به دست آمد در وهله اول تعامل نيروهاي مردمي با مسئولين شهري را نشان مي داد؛ بدين شكل كه اين تعامل توانست در بهبود وضعيت بهداشتي شهر و در كنار آن سلامت جامعه موثر باشد.
ارزشيابي توانمندسازي
در اين مقاله نيز ضمن بيان شمه اي از نظريه هاي نوين ارزشيابي به معرفي الگوي ارزشيابي توانمندساز پرداخته شد. نويسنده مقاله «محمدحسن محقق معين» عضو هيأت علمي سازمان تحقيقات و آموزش وزارت جهاد كشاورزي است. وي كه نويسنده كتابي به نام « ارزشيابي توانمند ساز » نيز هست ، در اين باره گفت: اگر ارزشيابي را جمع آوري نظام مند اطلاعات درباره ارزشيابي به منظورهاي كسب شناخت، بهبود عملكرد، يادگيري، پاسخگويي، برقراري ارتباطات و برنامه ريزي براي آينده تعريف كنيم در اين صورت ارزشيابي توانمندساز بخشي از چشم انداز خردمندانه ارزشيابي است كه در آن مفاهيم، فنون و يافته هاي ارزشيابي براي انگيزاندن پيشرفت و بالندگي به كار گرفته مي شود.
محقق معين معتقد است: مردم همه جا هستند، در مدارس، دانشگاه، بيمارستان، روستاها و... ارزشيابي توانمندساز اين كمك را مي كند كه با توانمند شدن مردم، افراد مختلف در سازمان ها و محلات و هر مجموعه اي كه حضور دارند با يكديگر كار كنند، مسائل شان را تعريف كنند و راه حل هايي با هزينه مؤثر براي بهبود برنامه هايشان بيابند.
زنان و مشاركت
نيمي از شركت كنندگان همايش را زنان تشكيل مي دادند. در اين ميان نه تنها حضور زنان به عنوان نويسنده مقالات و يا عضو هيأت داوران چشمگير بود، كه بسياري از موضوعات پژوهش ها نيز به مسايل مبتلابه زنان مرتبط مي شد. به عنوان مثال پژوهشي از گرگان كه گروهي از نويسندگان زن و مرد عهده دار تهيه آن بودند به موضوع خشونت عليه زنان و عوامل مؤثر برآن مي پرداخت. و يا مقاله اي ديگري از بوشهر كه به موضوع «پروژه مشاركت جامعه محور chpr تداخلي قلب سالم زنان خليج فارس» اختصاص داشت. در پژوهش اول محققان آن كوشيدند به بررسي ديدگاه اقشار مختلف جامعه شهري گرگان در رابطه با خشونت و ابعاد گوناگون آن در سال ۸۳ بپردازند. به نظر آنها حل مشكلات زنان به صورت مشاركتي علي رغم تمايل به تغيير و اصلاح در خصوص حل مشكل خشونت در جامعه همچنان كم رنگ بوده و چشم ها به سياستگذاران دولتي دوخته شده است. در صورتي كه به نظر مي رسد با تغيير نگرش جامعه در خصوص نحوه حل مشكلات و ايجاد حس مشاركت و مسئوليت در افراد جامعه شايد بتوان بسياري از مشكلات را سريع تر و بهتر در جامعه ريشه كن كرد.
اما در پژوهش دوم كه دكتر ايرج نبي پور، دكتر سيدرضا امامي، نسرين سيدنظامي، محمد محبوبي و مركز پژوهش هاي سلامت خليج فارس دست اندركار بررسي و تحقيق در باره آن بودند اعتقاد دارند ۶۴ درصد زنان بوشهري در معرض بيش از يك عامل خطرساز قلبي- عروقي هستند و ميزان بروز سكته قلبي در اين شهر همسان كلان شهرهاي اروپاي غربي و آمريكاي شمالي است. بنابر اين براي كاهش عوامل خطرساز قلبي -عروقي در ميان زنان بوشهري، پروژه تداخلي قلب سالم زنان خليج فارس در سطح شهر بوشهر با مشاركت سازمان هاي غيردولتي تدوين گرديد.
***
برگزاري كارگاه هاي شبانه
يكي از ابتكارات جالب اين كنگره برپايي كارگاه هاي آموزشي شبانه بود كه بسياري از شركت كنندگان در قالب ترويج در تبادل تجارب خود به ديگران بعد از پايان كار روزانه و در فضاي باز منطقه شورابيل به صورت گروهي برگزار مي كردند. مؤسسه همياران غدا (غيردولتي ايران) و موسسه خيريه ريحانه النبي مشهد از جمله سازمان هاي غيردولتي بودند كه در اين زمينه فعاليت بيشتري داشتند. «عصمت شريعت مومني» مدير مؤسسه ريحانه النبي روش هاي بسيج جامعه در پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه، روش شناسي پژوهش مشاركتي و روش هاي توسعه همكاري هاي بين بخشي و جلب مشاركت بخش خصوصي در اين نوع پژوهش را از اهداف اين كارگاه ها بر شمرد.
مفاد قطعنامه كه در روز پاياني سمينار توسط دكتر ملك افضلي به بحث و بررسي گذاشته شد نيز از ديگر اقدامات برگزاركنندگان كنگره بود كه به گفته عده بسياري از مهمانان نقطه عطف اين همايش به حساب مي آمد؛ زيرا بندبند قطعنامه به داوري گذاشته شد و هرجا كه به نظر مبهم مي رسيد با رأي و نظر شركت كنندگان اصلاح و تأييد مي شد. در بخش هايي از قطعنامه بر تأمين منابع اعتباري خاص براي «پژوهش مشاركتي مبتني بر جامعه» توسط سازمان مديريت و برنامه ريزي، شفافيت، صرفه جويي، احتراز از تشريفات و تقويت روحيه داوطلبي، توجيه و فعال كردن بخش خصوصي با همكاري دفاتر اتاق بازرگاني، مجامع امور صنفي، اتاق تعاون و خانه هاي صنعت و معدن استان ها، حمايت از تشكيل شبكه پايگاه هاي تحقيقات جمعيت توسط معاونت تحقيقات وزارت بهداشت، تقويت همكاري هاي بين المللي با مراكز معتبر علمي- پژوهشي خارج از كشور و تبادل تجربيات از برگزاري دوره هاي آموزشي و استفاده از امكانات و پتانسيل سازمان هاي بين المللي به ويژه نهادهاي مرتبط با سازمان ملل متحد (يونسكو و بانك جهاني و...) جهت توانمندسازي و تقويت پايگاه هاي تحقيقات جمعيت تأكيد شد. از ۷۸ مقاله پذيرفته شده در كنگره نيز بيش از ۱۵ مقاله مربوط به شركت كنندگان خارجي سمينار مي شد كه عمدتاً از كشورهاي تركيه، هند، مصر، ژاپن و آمريكا بود.
|