سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۶۳
بررسي چگونگي احياي يك شهر باستاني و تبديل آن به مركزي توريستي
نينفا؛ پيوند ميان هنر و طبيعت
003378.jpg
آرش نهاوندي
باغ نينفا يكي از زيباترين باغ هاي موجود در سراسر ايتالياست.
اين باغ زماني به صورت ويرانه درآمده است، اما پس از تلاش هاي بي شائبه زنان و مرداني كه تنها فكر و ذكرشان، اعتلاي فرهنگ وحفظ آثار تاريخي بود، مجددا احيا شد.
اما در زمان باستان و هنگامي كه شهر پمپئي دوران اوج خويش را سپري مي كرد، در محل كنوني باغ، شهر كوچكي وجود داشت به نام نينفا. لاورد مارچتي، مسئول نگهداري باغ هاي نينفا در اين باره مي گويد: واژه نينفا در تاريخ، علم گياه شناسي و هنر را به هم پيوند مي زند. او مي افزايد: اولين مردمان ساكن اين شهر كوچك، رومي ها بودند. آنها به ياد اسطوره نينفا (اسطوره هنر) نام نينفا را بر آن شهر گذاشتند.
در قرون وسطي، نينفا كه پيش از آن روستايي بيش نبود، گسترش يافت و به شهري با جمعيتي بالغ بر۲هزار نفر بدل شد. شهر نينفا در 44 كيلومتري شهر رم، پايتخت ايتاليا قرار داشت. در سال 1297 پاپ بونيفاس هفتم كه قيموميت خاندان كائتاني را عهده دار بود، حكومت شهر را به برادرزاده اش پيترو سپرد.
۸۰ سال پس از اين تاريخ، نبردي داخلي در كليسا رخ داد كه منجر به از دست رفتن قدرت كائتاني در ايتاليا شد.
پاپ كلمنت هفتم پيروز كه توانسته بود به استيلاي خاندان كائتاني در ايتاليا خاتمه دهد، در يك عمل انتقامجويانه فرمان داد شهر را ويران كنند. پس از فاجعه تخريب كامل، نينفا طي شش قرن به صورت ويرانه اي خالي از سكنه باقي ماند. كليساها و قصرهايي كه در شهر قرار داشتند بتدريج رو به ويراني نهادند. وضعيت به قدري در نينفا ناگوار بود كه هيچ فردي تمايل به سكني گزيدن در اين شهر تاريخي را از خويش نشان نمي داد.در واقع نابودي حصارهاي شهر آن را به طور كامل در برابر مهاجمان احتمالي بي دفاع كرده و هجوم پشه هاي مالاريا نيز آن را غير قابل زيست كرده بود.
پس از گذشت شش قرن از تاريخ نابودي نينفا انوراتوكائتاني، از بازماندگان خاندان كهن واشرافي كائتاني، در سال 1920 با آدا ويلبراهام ، اشراف زاده انگليسي پيوند زناشويي بست و در پي آن زوج جوان براي گذراندن ماه عسل خويش به ايتاليا رفتند. آنها پس از مدتي گشت و گذار در رم براي ديدن بقاياي نينفا رخت سفر به اين منطقه تاريخي بستند. آدا ويلبراهام با مشاهده بقاياي تمدن كهن نينفا تصميم به بازسازي اين شهر باستاني گرفت. آدا كه خود نقاش چيره دست و قابلي بود، كاخ ها و ابنيه نيمه ويران نينفا را در نقاشي هاي بسيار زيبايي به تصوير كشيد. نكته جالب توجهي كه در نقاشي هاي اين زن هنرمند به چشم مي خورد،نوعي هارموني است كه طبيعت با ويرانه هاي بر جاي مانده از اعصار كهن ايجاد كرده است. او همچنين طرح هاي بيشماري را براي بازسازي باغ هاي قديمي نينفا ترسيم كرد. زماني كه آدا درگذشت، فرزند دومش شاهزاده رفردو به همراه همسر آمريكايي تبارش مارگريت چاپين تصميم گرفتند به خواسته هاي مادر رفردو جامه عمل بپوشانند. مارگريت كائتاني كه پس از ازدواج با رفردو لقب شاهزاده خانم را از آن خود كرده بود، رياست ونظارت بر اجراي طرح هاي بازسازي در نينفا را برعهده گرفت و در زمان مديريت وي گياهان زيادي در اين باغ تاريخي كاشته شدند.
اما تلاش هاي بي شائبه ليلا، دختر مارگريت را نيز نبايد در اين ميان از نظر دور داشت. آنچه امروز آن را به نام باغ هاي نينفا مي شناسيم در واقع ثمره اي است از سعي و كوشش اين زن ايتاليايي. مارچتي خود درباره ليلا مي گويد: ليلا من را براي اولين بار زماني كه هفت سال بيشتر نداشتم، ديد. من در مزرعه اي در نزديكي نينفا متولد شده بودم، روزي در حال جست وخيز و مشاهده پرندگان و حيوانات در نينفا بودم كه اعضاي خانواده كائتاني مرا مشاهده كردند، پس از مدتي توانستم خود را در دل خانواده كائتاني جاي دهم. اين علاقه سبب شد مدتي بعد خانواده كائتاني مرا به
فرزند خواندگي خود بپذيرد. از اين رو است كه من از ليلا، دختر كوچك خانواده شناخت نسبتا كاملي دارم. ليلا نه تنها كوچكترين عضو خانواده بود كه تنهاترين فرزند كائتانيايي ها نيز محسوب مي شد.
مارچتي مي افزايد: داستان فرزند خواندگي من نيز چنين بود: روزي ليلا به نزد پدرم آمد و از وي پرسيد آيا مي توانم لاورو را براي كمك به نينفا ببرم؟
پدرم نيزپس از مدتي تفكر در اين باره با سر جواب مثبت داد. من از ليلا پرسيدم، براي چه مدت زماني بايد به باغ بيايم. او نيز در حالي كه تبسمي بر لبانش نقش بسته بود، گفت: براي هميشه. ليلا مدت زمان زيادي در باغ فعاليت كرد، او حتي مدتي پيش از مرگش در سال 1977 براي صيانت از باغ هاي نينفا دو موسسه تاسيس كرد.
همانگونه كه از قبل نيز طرح ريزي شده، مارچتي پس از مرگ ليلا، مسئوليت اداره 200 هكتار باغ و ساختمان هاي نينفا را به عهده گرفت. مارچتي درباره فلسفه باغداري اش اينچنين مي گويد: من بايد به باغ از منظر يك عكس يا نقاشي نگاه كنم، از همين رو بايد فضاي زيادي را براي درختان و گياهان، پرندگان و حيوانات قائل شوم، زيرا ليلا از جنبه طبيعي به گياهان نگاه نمي كرد، بلكه از زاويه اي هنري به آنها مي نگريست.
تصوير طبيعي
با گذر در باغ، هر رهگذري  متوجه تجلي اين فلسفه در گوشه و كنار نينفا مي شود. به طور مثال در قسمتي از باغ مي توانيد سرو سر به فلك كشيده اي را مشاهده كنيد كه گل سرخي درست در كنار آن روييده است. در واقع شما در جاي جاي نينفا مي توانيد همزيستي مسالمت آميز ميان انواع و اقسام گياهان را مشاهده كنيد و از ظرافت هنرمندانه اي كه به هنگام كنار هم قراردادنشان لحاظ شده است، لذت ببريد. مارچتي همزيستي گياهان را در تعبيري بسيار زيبا به ازدواج عاشقانه توصيف مي كند. اين طبيعت زيبا در واقع با آثار باستاني به جا مانده از شهر كهن نينفا، هارموني خاصي را برقرار مي كند.
يك پل و هفت كليسا از زمان رومي ها، يك كاخ، يك ساختمان بلديه به همراه ديوارهاي شهر كه بقاياي شهر قرون وسطايي نينفا را تشكيل مي دهند، به زيبايي محوطه باغ دو چندان افزوده اند. گياهان خزنده باغ به طرز بسيار رويا گونه اي ديوارهاي اين آثار كه اغلب رو به ويراني گذاشته اند را به خود آراسته اند. يكي از آثار به جا مانده از قرون كهن كه نسبتا پايداري خود را حفظ كرده، كليساي سانتاماديا ماگيوره است كه همچنان مي توان بر يكي از ديوارهاي آن آثاري از نقاشي هاي هنرمندانه عصر بيزانس را مشاهده كرد. نينفا براي اولين بار توسط ليلا كائتاني درهاي خود را روي عموم مردم گشود تا جهانگردان و باستانشناسان و گياه شناسان متعددي بتوانند اين باغ  شگفت انگيز را از نزديك مورد بازديد قرار دهند.
پس از گشايش  باغ هاي نينفا به روي مردم، مارچتي نيز فعاليت خويش را در زمينه حفاظت از باغ دوچندان كرده است، زيرا او بخوبي به خاطر مي آورد زماني كه تعدادي از دانش آموزان يك مدرسه به بازديد از باغ مشغول بودند، از سه عدد از لاله هاي سياه باغ، دو تاي آنها كنده شدند.
او مي گويد: پس از اين واقعه غم و غصه مرا در خود فرو برد، در نتيجه تصميم گرفتم به منظور حفاظت از لاله سوم، علامتي را در كنار آن قرار دهم كه روي آن نوشته شده بود: من آخرين برادر اين سه تن – لاله هاي سياه – هستم، اگر شما مرا بكنيد، نسل هاي بعدي من قادر به ادامه حيات در اين باغ نخواهند بود. پس از اين اقدام، كودكان كه احساساتشان از اين دست نوشته من برانگيخته شده بود، خود به مراقبت از سومين لاله پرداختند. به سبب قرار داشتن باغ نينفا در نزديكي سواحل درياي مديترانه، آب و هوايي معتدل در اين منطقه حاكم است و همين امر فضاي مناسبي را براي پرورش گياهان مناطق حاره اي نظير پرتقال و موز فراهم ساخته است.
ديواره هاي باستاني و كوه هايي كه منطقه نينفا را احاطه كرده اند نيز به عنوان سرپناهي از گياهان ظريف تر در برابر هرم هواي گرم حفاظت مي كنند. مجموع اين عوامل، شرايطي را پديد آورده اند، تا حتما گل هايي كه در سراسر جهان مي رويند در نينفا كه اكنون تجلي گاه زيبايي هاي طبيعت است، نيز كاشته شوند.

با حمايت سازمان ملل صورت مي گيرد
تاسيس راديوي مختص زنان در عراق
003381.jpg
آزاده بابائي نژاد- چند ماهي است كه راديوي مختص زنان عراقي با نام راديو محبت با هدف پرداختن به مسائل آنها، در اين كشور آغاز به كار كرده است.
اين راديو كه از حمايت سازمان ملل متحد برخوردار است، برنامه هايي را در مورد مسائل خانوادگي و نقش مهم زنان در جامعه، به طور زنده پخش مي كند كه تا به امروز با استقبال بي نظير زنان عراقي روبه رو شده است.
به گفته كادر توليد، برنامه هاي اين راديو صرفا روي مسائلي از جمله حقوق زنان و بيان مشكلات آنها چه در محيط خانه و چه در جامعه و گاهي اوقات ارائه برخي راهكارها متمركز شده است.
در همين راستا خانم ماجده الجبوري يكي از برنامه سازان راديو محبت درخصوص تاسيس اين راديو مي گويد: اين براي اولين بار است كه در عراق يا حتي در كشورهاي عربي راديوي مخصوص بانواني كه سالها از جنگ، شكنجه و فشارهاي رواني رنج برده و همچنان در رنج و عذابند، تاسيس مي شود. او انگيزه اصلي خود براي پيوستن به كادر توليد اين راديو را، اطلاع رساني به ديگران پيرامون تجارب شخصي و تجارب هزاران زن مثل خودش در سالهاي پر از اختناق رژيم صدام عنوان مي كند و مي گويد: وقتي در سال سوم دبيرستان مشغول تحصيل بودم، توسط نيروهاي حزب بعث عراق بازداشت و روانه زندان شدم و ماه ها تحت شديدترين شكنجه هاي جسمي و روحي قرار داشتم. اكنون مي خواهم از طريق راديو، صدايم را به همنوعان برسانم و برايشان از عمق مصائبي كه بر من و هزاران زن مثل من رفته، سخن بگويم، زيرا در زمان حكومت صدام، راديو و تلويزيون تحت سانسورهاي شديد خبري قرار داشت، اما اگرچه اكنون ملت عراق روزانه با حواث تراژدي واري مواجهند، حداقل مي توانند آزادانه سخن گفته و آن را بدون هيچ سانسوري از راديو بشنوند.
او مي افزايد: برنامه سازان راديو محبت سعي مي كنند، علاوه بر پرداختن به مسائلي در حوزه زنان، به مسائل سياسي از جمله قانون اساسي جديد عراق و انتخابات عمومي آينده نيز بپردازند.
گفتني است راديو محبت با 14 كارمند از آوريل گذشته، برنامه هاي خود را در هشت ساعت و در قالب برنامه هاي آموزشي، تفريحي و شناساندن حقوق زنان به آنها آغاز كرده است و تعدادي روزنامه نگار، هنرمند و موسيقيدان مرد نيز در احداث و افتتاح اين راديو نقش مهمي داشتند. درهمين حال و به اعتقاد وفاء صالح زغير خبرنگار راديو محبت، عمده دليل راه اندازي اين راديو، تشويق و حمايت از زنان عراقي از طريق كمك به آنها براي فهم حقوق مدني شان است. وي در ادامه مي گويد: تاسيس راديوي مختص زنان، اقدام جالبي است كه سالها نياز و ضرورت آن در جامعه عراق احساس مي شد و با عملي كردن اين ايده، زن عراقي ديگر نبايد خود را ضعيف بپندارد. به صراحت مي گويم كه گوش دادن به برنامه هاي راديو محبت به صورت يك عادت در ميان زنان عراقي تبديل شده كه سعي دارد به نيازهاي اقشار مختلف جامعه عراق جامه عمل بپوشاند و انتظارهاي آنها را برآورده سازد. در حالي كه گروهي براي شنيدن آهنگ هاي لبناني و مصري پاي اين راديو مي نشينند، گروه ديگر نيز براي پيگيري اخبار و گزارش هايي از سراسر جهان به بخش هاي خبري راديو گوش مي دهند.
يكي از شهروندان عراقي كه مدام به برنامه هاي راديومحبت گوش مي دهد، مي گويد: برنامه هاي اين راديو بسيار شيرين و دلچسب است و من هر روز برنامه هاي آن را پيگيري مي كنم.
پيشتر به راديوهاي مختلف جهان عرب گوش مي دادم، اما از زماني كه راديو محبت تاسيس شده، براي گوش دادن به راديوهاي ديگر نيازي ندارم. راديو محبت به تمامي امور زندگي شهروندان و بويژه زنان به طور جامع مي پردازد.

خواب چهل و يك ساله يك پرونده
سينا خاكياني-4 آگوست - جسد سه نفر از فعالان حقوق سياهپوستان آمريكا بعد از شش هفته از اعلام مفقود شدنشان، در كنار سد نيمه ساخته اي در مي سي سي پي پيدا شد.
ماموران اف .بي.آي، جسد اين سه نفر را حدود شش مايل دورتر از شهري كه آخرين بار در آن ديده شده بودند، پيدا كردند.
قربانيان اين جنايت، مايكل شورنر 24 ساله، آندرو گودمن 20 ساله و جيمز چيني 22 ساله، از اعضاي كنگره برابري نژادي بودند كه خط مشي كاملا صلح جويانه اي براي مقابله با تبعيض نژادي در آمريكا داشتند.
بلافاصله بعد از اعلام خبر مفقود شدن اين سه نفر، ماموران اف .بي.آي به دستور سربازرس جوزف ساليوان به مي سي سي پي اعزام شدند تا در مورد اين موضوع تحقيق كنند.بعد از گذشت دو روز از آغاز تحقيقات، ماموران پليس توانستند خودرو آتش گرفته شده آنها را پيدا كنند، اما جست وجو براي يافتن سرنشينان آن يك ماه بعد به نتيجه رسيد.
براساس اعلام مقامات پليس، هر سه مقتول به ضرب گلوله كشته شده بودند. آنها اعلام كردند كه در اين جنايت ردپاي ك.ك.ك، سازمان
سري ضد سياهپوستان آمريكا به چشم مي خورد.اين سه نفر قبل از اينكه به قتل برسند، براي بررسي علت آتش سوزي كليساي سياهپوستان در لانگديل عازم آنجا شده بودند. آنها از اين كليسا براي آموزش كودكان سياهپوست استفاده مي كردند و در مورد تاريخچه سياهان آمريكا و فلسفه جنبش اجتماعي سياهپوستان به آنان آموزش مي دادند. اين كليسا توسط اعضاي ك.ك.ك در شانزدهم ژوئن به آتش كشيده شده بود. شواهد نشان مي دهد كه مهاجمان به دنبال مايكل شورنر بوده اند.همسر شورنر بعد از پيدا شدن جسد شوهرش طي نامه اي خطاب به مطبوعات نوشت: شايد اگر مايكل و اندرو گودمن سياهپوست بودند، مجامع بين المللي چنين توجهي به آنها نمي كردند.در سيزدهم اكتبر همان سال، يكي از اعضاي گروه ك.ك.ك به نام جيمز جردن ، اعتراف كرد كه شاهد قتل اين سه نفر بوده است و حاضر است اين موضوع را شهادت بدهد. بعد از اين اعترافات، 19 نفر ديگر توسط پليس دستگير شدند.
در بيست و چهارم فوريه سال 1967، قاضي اين پرونده، 17 نفر از 19 متهم را آزاد كرد، اما به دستور ديوان عالي آمريكا، اين پرونده از او گرفته شد و سرانجام دادگاهي تحت عنوان آتش سوزي مي سي سي پي در اكتبر 1967 برگزار شد.
در اين دادگاه مشخص شد كه سه قرباني اين جنايت توسط پرايس ، معاون كلانتر ناحيه در بيست و يكم ژوئن بازداشت شده بودند. او آنها را نيمه شب بيست و يكم ژوئن آزاد مي كند، ولي بعد از آزادي، آنها مورد حمله قرار مي گيرند و به قتل مي رسند. قاتلان بعد از ارتكاب اين جنايت، قربانيان را به خارج از شهر منتقل كرده بودند. اين دادگاه در پايان پرايس ، معاون كلانتر ناحيه را به شش سال حبس محكوم كرد. رهبر گروه ك.ك.ك، سم بورز و يكي از اعضاي اين گروه نيز هركدام به 10 سال حبس محكوم شدند.
در سال 1988، براساس تحقيقات اف .بي.آي، فيلمي از اين پرونده ساخته شد كه آتش سوزي مي سي سي پي نام دارد.اما سرانجام بعد از گذشت بيش از 40 سال از اين جنايت، در ماه ژوئن سال 2005، متهم اصلي اين پرونده مشخص شد. او ادگار ري كلين نام دارد و اكنون 80 ساله است. او به جرم استخدام قاتلان براي قتل اين سه نفر به 60 سال زندان محكوم شد.

پيشخوان
003426.jpg
واشنگتن پست
روزنامه واشنگتن پست، خبر اول خود را به تحت حضانت قرار داشتن هر چهار مظنون انفجارهاي لندن اختصاص داده است.
اين درحالي است كه يكي از چهار مظنون انفجارهاي اخير به دست داشتن در بمب گذاري هاي لندن اعتراف كرده است. اسامه حسين، يكي از مظنونان به بمب گذاري، خطاب به بازپرسان اظهار داشت: قصدم تنها جلب توجه بوده است.
003384.jpg
ايريش اينديپندنت
روزنامه ايريش اينديپندنت از طرح ويژه ارتش جمهوريخواه ايرلند براي امضاي پيمان صلح خبر داده است.
اين طرح كلي در حالي اعلام مي شود كه ارتش بريتانيا پيشتر، از برچيدن ايست هاي بازرسي خود در ايرلند خبر داده است.
003399.jpg
ليبراسيون
روزنامه ليبراسيون از اتخاذ تدابير امنيتي در مساجد اروپا خبر داده است.
اين تدابير از سوي اتحاديه اروپا به منظور شناسايي عوامل مظنون به دست داشتن در انفجارها اتخاذ مي شود. اين درحالي است كه پس از وقوع انفجارهاي لندن موج اسلام ستيزي در اروپا افزايش يافته است.
003396.jpg
لاخورنادا
روزنامه اسپانيايي زبان لاخورنادا چاپ مكزيك نيز خبر اول خود را به افزايش قدرت كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي در راستاي گسترش فعاليت هاي جاسوسي اختصاص داده است.

شهر هاي جهان
مادريد
سينا خاكياني - ممكن نيست هيچ پايتخت اروپايي را مثل مادريد پيدا كنيد كه حتي تا چند ساعت بعد از نيمه شب هم پر رفت  و آمد و شلوغ باشد. در واقع در مادريد يك قانون غير رسمي وجود دارد و آن
بيدار ماندن تا صبح است.
مادريد حدودا 607 كيلومتر مربع مساحت دارد و جمعيت آن بدون در نظر گرفتن حومه و شهرهاي كوچك اطرافش نزديك به 3 ميليون نفر است. مادريد از نظر زماني يك ساعت با گرينويچ اختلاف دارد و در ضمن پيش شماره تلفن آن 90 است!
مثل ديگر شهرهاي اسپانيا، بهترين زمان براي سفر به مادريد در بهار (مارس - مي) و همچنين ماه اكتبر است. در اين زمان هوا در مادريد فوق العاده دلپذير است و در ضمن شهر هنوز با ورود گردشگران، بيش از حد شلوغ نشده است.
فضاي شهر مادريد به قدري سرزنده و شاد است كه هر روزي از سال كه به آنجا برويد، فكر مي كنيد آن روز جشن بخصوصي برپاست.
مردم اسپانيا به جز تعطيلات آخر هفته، هر سال 11 روز تعطيلي دارند، اما مادريدي ها بيشتر از ديگر هموطنانشان استراحت مي كنند. اگر يك روز كاري بين دو روز تعطيل قرار داشته باشد، مادريدي ها آن روز را هم تعطيل مي كنند و به سر كار نمي روند!
يكي ديگر از ويژگي هاي مادريد اين است كه نمي شود در مورد آن صحبت كرد يا مطلب نوشت و حرفي در مورد گاوبازي نزد. گاوبازي يكي از سرگرمي هاي اصلي مادريدي هاست. بزرگترين استاديوم گاوبازي دنيا در اين شهر قرار دارد و مسابقات آن هر سال معمولا از اوايل فوريه، آغاز مي شود.
رفت و آمد به مادريد
فرودگاه باخاراس بهترين گزينه براي وارد شدن به مادريد يا خارج شدن از آن است. قيمت بليت قطار در اسپانيا تقريبا با بليت هواپيما تفاوت چنداني ندارد، تحمل كردن اتوبوس هم در مسيرهاي طولاني مشكل است. البته رانندگي با خودرو شخصي هم مي تواند گزينه خوبي باشد چرا كه تمام جاده هاي اصلي اسپانيا به مادريد ختم مي شوند، اما براي گردشگران خارجي يا كساني كه تجربه رانندگي در اين جاده ها را ندارند، اين كار مي تواند بسيار خطرناك باشد.
مادريد قطب اصلي حمل و نقل اسپانيا محسوب مي شود و بنابراين پيدا كردن پرواز مناسب به هر جاي اروپا از فرودگاه باخاراس كه در 13 كيلومتري شمال اين شهر واقع است كار چندان دشواري نيست.
گشت و گذار در شهر
جا به جايي و سفرهاي داخل شهري هم در مادريد بسيار راحت است. خطوط مترو مادريد تقريبا امكان دسترسي سريع و آسان مسافران را به همه نقاط شهر فراهم كرده است. با بودن خطوط مترو و خيابان هاي مناسب براي پياده روي كمتر كسي در مادريد نياز به وسيله شخصي را احساس مي كند. در عين حال خيابان هاي مادريد چندان ترافيك سنگيني ندارند و رانندگي در آنها ساده و بدون استرس است.
آنچه ما از آن به عنوان مادريد معاصر نام مي بريم، در واقع پس از مرگ ژنرال فرانكو، ديكتاتور اسپانيا شكل گرفت.
در دوران رژيم فرانكو، مادريد هم مثل ساير شهرهاي اسپانيا به خاطر ارتباط نداشتن با ساير كشورها از لحاظ اقتصادي لطمات زيادي ديد. بعد از مرگ فرانكو بود كه اسپانيا و مادريد توانستند در صحنه هاي بين المللي حضور پيدا كنند.
مادريد در حال حاضر يكي از شهرهاي مهم اروپا محسوب مي شود. اسپانيايي ها سعي مي كنند مادريد را به قطب برجسته جنوب اروپا و مهمترين رابط بين اتحاديه اروپا و كشورهاي آمريكاي لاتين تبديل كنند.
همانطور كه از مادريد همانند ساير پايتخت هاي بزرگ اروپايي انتظار مي رود، شهر از محله هاي فراواني با فرهنگ هاي متفاوت تشكيل شده است. يكي از قديمي ترين محله هاي مادريد موريش نام دارد. در اين محله هنوز بخشي از ديوار قديمي شهر كه در قرن نهم و به دست مسلمانان به دور شهر كشيده شده بود به چشم مي خورد. تابستان ها اين محله، مملو از گروه هاي نمايش و كنسرت هاي خياباني است.
موزه ال پرادو
يكي از جاهاي ديديني شهر مادريد موزه معروف ال پرادو است . در اين موزه نزديك به هفت هزار اثر هنري از هنرمندان اسپانيايي و اروپايي نگهداري
مي شود . اين موزه در گذشته موزه حياط طبيعي بوده است اما در سال 1819 به موزه و محل نگهداري آثار هنري تبديل شد.
اين موزه جزو زيباترين و بزرگترين موزه هاي اروپا به شمار مي رود و بدون شك براي تماشاي تمام آثار آن مجبور خواهيد شد بيش از يك  بار بليط تهيه كنيد.

جهانشهر
آرمانشهر
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |