هديه درمان
جاذبه  هاي شهر  ها با افزايش جمعيت آنها گسترش مي يابند؛ انواع جاذبه  هاي مختلف، مردم را از اقصي نقاط كشور به سوي شهر جذب مي كند. در كلانشهر به سبب توزيع نامتعادل امكانات، ثروت، قدرت و... در كشور، توان جذب، افزايش مي يابد.
بافت  هاي فرسوده شهري تصوري از بافت قديمي  شهر كه به دلايلي احيا و باز زنده سازي نشده را در ذهن ايجاد مي كند. اين ذهنيت از بافت  هاي فرسوده كه بيشتر كهنگي بافت را نمايان مي كند، مانعي براي تعريف جامعي از بافت  هاي شهري مشكل دار كه نوسازي در آنها كاسته شده و در نهايت رو به فرسودگي نهاده اند، مي شود.
نگرش گذشته در مورد جداسازي عناصر و فعاليت  هاي درون بافت، مانند كار و سكونت، سبب ايجاد شهر  هايي كه مناطقي جداسازي شده و منفك از هم داشتند، شد كه اثرات سوء آن بر زندگي امروز هم نمايان شد ه است. پس از آن اساس و پايه تفكر زون بندي و تفكيك كاربري  ها از هم زير سئوال رفت و تداخل و تنوع دانه بندي بافت شهري مطرح شد. فضا هايي چند عملكردي، فضا هاي مسكوني، گردشگري، كار و... سبب ايجاد تعاملات اجتماعي در پهنه شهري شد. از اين رو تنوع كاربري، پيوند و ارتباط اجتماعي و فضايي بين عملكرد هاي شهري، يكي از شاخص  هاي عملكردي پهنه شهري كارآمد است و نبود آن سبب مسئله دار شدن بافت مي شود.از ديگر مسائلي كه سبب ناكارآمدي بافت شهري مي شود، آلودگي آب و هوا، زمين و... است كه سبب كاهش ارزش كيفي زندگي و آسايش ساكنان شده، روند رشد وتوسعه بافت شهري را متوقف ساخته ، درصد مهاجرت از آن پهنه شهري را افزايش داده و در نهايت، توقف نوسازي و فرسودگي بافت را به همراه مي آورد. جمع آوري نامناسب زباله و پخش شدن فاضلاب بر زمين، موجب ازدياد انواع آلودگي  ها شده و شيوع بيماري  هاي مختلف را به همراه خواهد آورد.
آلودگي صوتي نيز بهداشت و سلامتي روح و جسم ساكنان را تحت تاثير قرار داده و سبب كاهش ارزش كيفي و كمي زندگي در آن بافت مي شود. اگر مسايل و مشكلات بافت با راهكار هاي جمعي حل نشود، ساكنان به فكر حل مشكل خود به صورت شخصي افتاده و در غير اين صورت ترجيح به ترك آن ناحيه مي دهند. هر يك از موارد ذكر شده در شرايط اقتصادي و اجتماعي بافت اثر مي گذارند و از آن تاثير مي پذيرند. تركيب اجتماعي، اشكال خانوار، تراكم جمعيت و... درآمد و شغل و  انواع فعاليت  هاي توليدي و خدماتي از جمله عواملي هستند كه بر شكل گيري و محتواي بافت شهري تاثيرگذارند. ايجاد ميانگين ارزشي متوسط زندگي براي ساكنان در شهر، تقسيم عادلانه فضا هاي سبز و باز عمومي ميان طبقات مختلف اجتماعي شهر، ساماندهي بافت  هايي با فعاليت  هاي توليدي و صنعتي كم ارزش تر در شهر، توزيع مناسب خدمات شهري و امكان دسترسي و استفاده از آن در تمام شهر، سبب جاري شدن زندگي در پهنه شهري،  نوسازي و رونق آن مي شود. جداسازي و تفكيك بافت  هاي شهري با توجه به سطح درآمد، سبب توقف ساخت وساز در يك منطقه و افزايش تراكم بيش از حد در مناطق هاي ديگر شده و اين هر دو موجبات
مشكل دارشدن بافت  هاي شهري را فراهم خواهد آورد.بافت   هاي شهري با توجه به موارد ياد شده، تعدد بسياري از بعد ناكارآمدي و مشكل ساز بودن دارند. تشخيص و تعيين شاخص   هايي كه باعث فرسودگي يك بافت مي شوند، خود راهنمايي جهت شناخت و تعيين شرايطي كه موجب آسيب ديدگي بافت  هاي شهري مي شوند،  است. با تقسيم بندي انواع بافت  هاي مسئله دار كه فرسوده شد ه اند يا از ابتدا فرسوده بود ه اند و يا خطر فرسودگي آنها را تهديد مي كند، به كمك عناصر و مشخصه  هاي تعيين شده، راهبرد هاي مواجهه با بافت  هاي ناكارآمد و آسيب پذير و همين طور راهبرد هاي پيشگيري از بروز شرايطي كه چنين بافت  هايي در طول زمان ايجاد شوند، پيش روي قرار مي گيرد.در اين راستا مي توان بافت  ها و عوامل فرسودگي آنها را به انواع زير دسته بندي كرد.
بافت  هاي ارزشمند تاريخي
بافت  هاي تاريخي شهر  هاي ايران عموما از يك ساختار هماهنگ همراه با هندسه اي نشات گرفته از ارگانيسم زندگي شكل مي يابند. محور خطي بازار با فضا هاي باز و همچنين قرارگيري مراكز مهم مذهبي و دولتي در كنار آن، همراه با محلات كوچك و بزرگ مسكوني، ساختار شهر قديمي ايراني را تشكيل داد ه  است. شكل خطي و پيوسته كالبد شهر، امكاني براي رشد و توسعه متناسب و همگن آن ايجاد مي كند.
در اكثر شهرها با ورود ماشين و توسعه راه  ها، ساختار قديمي، دستخوش تغييرات اساسي شده و شالوده شهر  ها تغير شكل يافته است. همچنين با گسستن ساختار قديمي شهر، دسترسي به محلات و راسته  هاي بازار از هم گسيخته و هيچ تدبير و اقدام ويژ ه اي به عمل نيامد ه است. بدين سبب اولين ويژگي كه سبب فرسودگي بافت تاريخي مي شود، نبود نفوذ و دسترسي مناسب شهري به درون بافت است. دومين ويژگي كه سبب آسيب ديدگي بافت مي شود، از بين رفتن تناسب
كاربري   هاست. رشد فضا هاي صنعتي و كارخانجات در بافت شهر، سبب از بين رفتن كيفيت مسكوني خانه  هاي مجاور و كم كم استفاده از اراضي آنها جهت توسعه كاربري مي شود. همين طور رشد و افزايش خدمات تجاري در اطراف بازار سبب نفوذ كاربري تجاري در بافت مسكوني اطراف بازار و همچنين استفاده از كاربري  هاي مسكوني براي انبار ها و كارگاه  ها در جهت خدمات رساني به كاربري تجاري مي شود. با توجه به اين شرايط، معمولا كيفيت ارزشي بافت مسكوني كاهش يافته، در نتيجه ساكنان قديمي  و بومي، منطقه را ر ها كرده و جايگزين آنها طيف متنوعي از مهاجران از شهر ها و روستا هاي اطراف با در آمد پايين تر و كم درآمد مي شود.يكي از راهكار هاي حفظ بافت  هاي ارزشمند تاريخي، توسعه فضا هاي گردشگري و فرهنگي و تفريحي در مجاورت آنهاست. با در نظر گرفتن اين تدبير، ارزش سكونتي منطقه حفظ شده و همينطور اجتماع به طور كلي اشتياق بيشتري براي زندگي در اين بافت خواهد داشت و مردم براي سكونت در مركز شهر   بهاي بيشتري مي پردازند. نمونه اين راهكار در شهر هاي اروپايي نظير پاريس، فلورانس، رم، ونيز و... بسيار ديده مي شود.
عامل ديگري كه بسيار در فرسودگي بافت تاريخي موثر است، آلودگي است. به دليل متمركز شدن فضا هاي تجاري و كارگاهي و در نتيجه احداث انواع پايانه  ها و انبار ها و ... و تردد بيش از حد اتومبيل  ها در بافت، آلودگي هوا و آلودگي صوتي بسيار ايجاد مي شود.
براي احيا و باززنده سازي بافت  هاي تاريخي و ارزشمند، پيشنهاد مي شود كه تردد اتومبيل  هاي شخصي و سواري محدود شود و حمل ونقل عمومي  با به كارگيري استاندارد  هاي زيست محيطي افزايش يابد. راه  هاي دسترسي درون بافت براي
خدمات رساني مناسب شهري تصحيح شود. ساماندهي كاربري درون بافت شهري با در نظر داشتن اينكه صدمه اي به بافت مسكوني نزند، انجام شود و افزايش ارزش  هاي سكونتي و ايجاد نكات مثبت در بافت جهت بالابردن حس ماندگاري در محل و توسعه فضا  هاي گردشگري، تفريحي و فرهنگي به همراه باززنده سازي يادمان   ها و عناصر شاخص تاريخي و همچنين ساماندهي نظام سبز محلي و منطقه هاي انجام پذيرد.
بافت  هاي شهري گران
در اينگونه بافت  ها به سبب گراني، تنوع كابري وجود ندارد. مانند يك خيابان كه سراسر مغازه و مركز تجاري لوكس است، جايي براي خدمات تجاري روزمره نيست. وجود كاربري   هايي چون هتل، رستوران و مجموعه   هاي مسكوني گرانقيمت سبب كاستن تنوع كاربري و در نهايت عدم نوسازي مي شود. تحت اين شرايط پهنه شهري دچار آسيب مي شود.
بافت  هاي شهري ارزانقيمت
اين نوع بافت  ها معمولا از طريق ساخت و ساز غير قانوني و بي شكل در حاشيه شهر ها و در اطراف كارگاه  هاي ساختماني شكل مي گيرند. درنوع ديگر ساخت و ساز توسط ارگان  هايي با عنوان مسكن حداقل يا مسكن ارزانقيمت، مجموعه   هايي شكل مي گيرد كه از همان ابتدا فرسوده و ناكارآمد هستند و به صرف تعاوني بودن و ارزانقيمت بودن به فروش مي رسند.اين بافت   ها به علت ريزدانه بودن و كمبود فضا  هاي خدماتي و فضا  هاي سبز عمومي  دچار مشكلاتي هستندو چار ه اي جز دخالت مستقيم در بافت و يافتن راه  هايي براي
باززنده سازي و احيا مجدد فضا و پيوند آنها با ساختار و استخوان بندي شهر وجود ندارد.
بافت   هاي قديمي
 و كهنه
وقتي انگيزه ساكنان براي احيا و حفظ بافت از بين مي رود،  بافت قديمي فرسوده و كهنه مي شود. در اين صورت ساكنان مهاجرت كرده، اقشار بي بضاعت اجتماعي جايگزين آنها مي شوند. اين قبيل بافت  هاي مياني، شهر  هاي بزرگ را تشكيل مي دهند.رشد و گسترش بازار قديمي شهر كه زماني حركت ارگانيك رشد شهر را شكل مي داد، اكنون به امتدادي از مجموعه    هاي تجاري، پاساژ  ها، انبار  ها، كارگاه  ها و پايانه   ها و... تبديل شده است كه سبب ازدحام و شلوغي بافت از يك سو و همچنين فقدان فضا  هاي سبز و گذران اوقات فراغت و فرهنگي شده و ترافيك سنگين و تردد سوار ي  ها را به همراه دارد.
بافت   هاي شهري آميخته با كاربري صنعتي،  كارگاهي و خدمات فني
در اين نوع بافت، كارگاه  هاي صنعتي و خدمات فني به صورت مختلفي در دانه بندي   هاي مسكوني قرار گرفته اند. دلايل اينكه اين نوع بافت شكل مي گيرد را مي توان به صورت كلي،  قيمت ارزان زمين در درون بافت ذكر كرد يا توسعه شهر در بخشي كه در ساليان گذشته حومه شهر بوده و كارخانه  ها در آنجا ساخته شد ه اند، اما هم اكنون با توسعه شهر، اطراف آنها را بافت مسكوني فرا گرفته است.در اين موارد، بافت شهري مشكل دار است و سبب بروز مشكلات اقتصادي، كالبدي و آلودگي زيست محيطي شد ه است. به سبب كاهش قيمت زمين در بافت، دانه بندي زمين ها ريز شده و بافت ريزدانه مسكوني در كنار بافت با دانه  هاي درشت كارگاهي و صنعتي قرار گرفته است. تردد وسايل نقليه سنگين در بافت، مشكلات و ناهنجاري خاص ايجاد مي كند. در حل اين مشكلات عموما انتقال كارخانه  ها وكارگاه هاي صنعتي به خارج از محدوده شهر، مورد توجه است. به طور كلي صنايع و كارگاه هاي شهري بايد با ساماندهي مناسب در شهر قرار گيرند، اما از شكل گيري پهنه اي و راسته اي كه بافت شهري را تحت الشعاع قرار دهند، بايد پرهيز كرد. همين طور اينكه كاربري صنعتي يك خيابان را تحت تاثير قرارداده، خود سبب بروز مشكلات در بافت مي شود. مي توان كارگاه هاي صنعتي غير شهري را با فاصله اي از شهر احداث كرد و بقيه را در مكان هايي كه داراي خيابان  ها و مكان هاي پرتردد نباشند، ساماندهي كرد.
بافت هاي شهري با كاربري ناموزون
اولين كاربري هايي كه ناهماهنگ با بافت هاي شهري به نظر مي رسند، صنايع آلوده كننده شهر هستند، اما ناهماهنگي و ناموزوني صرفا از اين بعد نيست، ليكن ناهماهنگي و نامتناسبي هندسي، توليد و جذب مسافران شهري بسيار و انتشار انواع آلودگي ها نيز
پديد آورنده ناسازگاري هستند.پايانه  ها ( ميادين، انبار ها و ترمينال ها و...)، مراكز بزرگ اداري و بيمارستان ها، صنايع بزرگ و ... و ديگر كاربري  هاي فرا منطقه  اي و در بعضي مواقع ملي كه وجودشان در شهر معمولا با توده ساختماني عظيم همراه است و حجم ترافيك و تردد بسيار مسافران را به شهر تحميل مي كنند، هم مشكلات بسياري را در بافت مسكوني شهري ايجاد مي كنند و هم در بافت به صورت ناموزون خود نمايي مي كنند.اينگونه كاربري  ها به شيوه  هاي مختلفي بايد چه در درون شهر و چه در بيرون شهر ساماندهي شوند؛ در درون شهر به نظر مي رسد اگر در اطراف آنها تنوع كاربري  هاي تلطيف كننده بافت در نظر گرفته شود، نتايج مناسب تري حاصل مي شود. اما ساماندهي آنها در خارج از شهر بايد با در نظر داشتن دسترسي منا سب با توجه به عملكردشان و برقراري تعامل لازم بين بافت شهري و اينگونه كاربري ها به نتايج مطلوب رسيد.
بافت هاي تحت تاثير نقصان زير ساخت ها
كمبود زيرساخت هاي شهري نظير آب، برق، گاز، تلفن، فضلاب، دفع آبهاي سطحي، راه، ... سبب ايجاد بافت هاي فرسوده شهري مي شوند. همين طور عبور نامناسب اين خدمات از ميان بافت هاي شهري سبب ناكارآمدي محيط زندگي مي شود. عبور بزرگراه ها، اتوبان ها، دكل برق فشار قوي، كابل هاي هوايي و كانال ها و آب راه  هاي نامناسب و مسيل هاي رو باز از درون بافت شهر، سبب ايجاد آلودگي  ها اعم از آلودگي صوتي، هوا، زمين، آب و... وسبب كاهش شاخص  هاي بهداشت و سلامت جسم و روح ساكنان شده و تاثير بسزايي در كاهش نوسازي در بافت و فرسودگي آن، همين طور نزول سطح كيفي پهنه شهري خواهد داشت. علت اصلي آلودگي صوتي در بافت هاي شهري، تردد خودرو هاي سواري اعم از خصوصي و مسافركش  ها در شهر و فقدان سيستم حمل ونقل عمومي است.
توجه به اين مطلب مهم است كه فرسودگي بافت شهري از درون خود بافت پديد مي آيد و هر بافت نوساز هم مي تواند ريشه  هاي فرسودگي و ناسازگاري را از همان ابتدا در درون داشته باشد.
شناخت مسائل و مشكلات، يافتن راه حل  ها، استفاده بهينه از امكانات و افزايش توانمندي ها، نيازمند يك سيستم مديريتي پويا و استوار به همراه مشاركت مردم است. چه بسا بسياري از مشكلات و ناسازگاري  هاي شهر از يك بافت شهري آغاز شده سپس دامنگير تمام شهر شده باشد. به نظر مي رسد مديران شهري و متخصصان با مطالعه و تعمق بيشتر در شناخت مشكلات و يافتن راه حل  ها و استفاده از مشاركت مردم، توانايي بهسازي شهر هاي كشور را خواهند داشت.

كنگره دانشجويان معماري
نخستــين كنــگره دانشجويان معماري و شهرسازي كشور، سال 76 ،در اصفهان برگزار شد و تاكنون به ترتيب، هر دو سال يك بار توسط دانشگاه هاي آزاد شيراز و تبريز، اين همايش دانشجويي كه بزرگترين ميثاق دانشجويي در اين عرصه است، برگزار شده است.
دانشگاه آزاد اسلامي قزوين در حال حاضر متولي برگزاري اين كنگره است. نكته نه چندان دلچسب، تاخير چند ساله برگزاري اين دوره از كنگره است.
مسئولان دانشگاه برگزار كننده چهارمين كنگره دانشجويان معماري و شهرسازي ايران، قبول مسئوليت كرده و بيش از اين دانشجويان و پژوهشگران جوان را در انتظار نگذارند.
مسابقه معماري خانه جهاني
هدف از جمع آوري بهترين ايده ها، براي طراحي خانه هاي معاصر با در نظر گرفتن الگوهاي زيبايي شناسي، فرمي، عملكردي، تكنيكي و اجتماعي است. خانه گلوباليزه، روش جديدي است براي زندگي كردن. خانه اي كه مي تواند در نقاط مختلف و متفاوتي مثل مكزيك، پاريس، لندن و... وجود داشته باشد و در عين حال بيشتر در ارتباط با دنياي مجازي است تا فضاهاي شهري واقعي.چنين خانه اي در يك جامعه مجازي با جريان ثابتي از اطلاعات رشد و توسعه مي يابد و مي تواند از لحاظ مفهوم (و نه از لحاظ فرم) هر چيزي باشد، از تاتامي ژاپني گرفته تا خانه هاي نيويورك.هر منطقه، شهر يا كشور بر اساس ويژگي هاي خاص خود(ساختار شهري، فضاهاي شهري،آداب و سنن و اقليم) روش و مسير خود را براي گلوباليزه شدن تعريف مي كند.
دانشجويان معماري و فارغ التحصيلان زير 28 سال مي توانند در اين مسابقه معماري شركت كنند. جهت در يافت مدارك شركت در اين رقابت به تارنگار زير مراجعه كنيد:
www.Arquitectum.com
پوتراجايا، يك باغشهر هوشمند
پوتراجايا پايتخت سياسي جديد مالزي است؛ شهري كاملا طراحي شده با ايده هايي كاملا در خور جايگاه پايتخت يك كشور اسلامي با لحاظ كردن ويژگي هاي ملي و فرهنگي. پوتراجايا بر بستر دو عرصه اصلي باغشهر و شهر هوشمند و با 3 زمينه نظري، انسان و خالق او، انسان و انسان و نهايتا انسان و طبيعت شكل گرفته است.
ايده مركزيت مسجد در يك شهر اسلامي در كنار فضاهاي سبز شهري انبوه و پارك هاي پراكنده در سطح شهرنويد يك زندگي شهري مرفه توام با يك محيط كار ايده آل را براي شهروندان پوتراجايا به همراه دارد.
پوتراجايا درس هاي بسياري براي طراحان شهرهاي جديد به همراه دارد.
پاساژ ويتوريو امانوئل دوم
در روند شكل گيري فضاهاي تجاري در طول تاريخ، شاهد شكل گيري پاساژهاي خريد هستيم. پاساژهاي خريد، فضاهايي هستند مانند يك خيابان طاق بندي شده كه در قرون وسطي در سرتاسر اروپا رايج بودند. مشتريان و فروشندگان در اين فضا از مسائل اقليمي در امان بودند. زيباترين نمونه طراحي شده از ميان همه پاساژها در اروپا ، پاساژ ويتوريو امانوئل دوم در شهر ميلان ايتاليا بود كه كار ساخت آن توسط گيسپ منگوني در سال 1867 به پايان رسيد.
مقطع سقف اين بنا به شكل نيم استوانه و با شيشه پوشيده شده است و ارتفاع آن به 42 متر مي رسد. بازوهاي چليپايي اين بنا در يك هشت ضلعي پوشيده شده با گنبدي به قطر 34 متر به هم مي رسند.
زنجان، پيشرو در فن آوري پيش ساخته سازي
بهره برداري از فن آوري نوين در عرصه انبوه سازي آنچنان از اهميت برخوردار است كه بدون لحاظ كردن اين حوزه، نفس توليد صنعتي بخصوص در حوزه مسكن با مشكل مواجه خواهد شد.
اخيرا سازمان مسكن و شهر سازي استان زنجان با حمايت از توليد صنعتي مصالح ساختماني، كارخانه اي را جهت توليد سازه هاي پيش ساخته بتني با ويژگي هاي خاص راه اندازي كرده است. دكتر مشكيني، رئيس اين سازمان در گفت وگو با خبرنگار آرونا در اين مورد مي گويد: واحد جديد توليدي ما، سازه هاي بزرگ و يكپارچه بتني را به طــول 5/12 و عرض 5/2 متر توليد مي كند كه از آن براي ساخت ساختمان هاي 4 طبقه مسكوني استفاده مي شود... .
وي با اشاره به اهميت استفاده از مصالح ساختماني با بهره گيري از فن آوري روز مي افزايد: مدت زمان احداث ساختمان هايي كه با فن آوري سازه هاي يكپارچه بتني ساخته مي شوند، يك سوم ساختمان هاي معمولي است. اين ساختمان ها در برابر شديدترين انواع زلزله مقاوم بوده و هزينه ساخت آن در مقايسه با ساختمان هاي معمولي 30 درصد كمتر است... .

كمال يوسف پور- اگر بخواهيم تعريفي ساده و گويا از طراحي داخلي ارائه دهيم كه روند انجام آن را براي ما روشن سازد، مي}توانيم بگوييم طراحي داخلي، شامل انتخاب عناصر تشكيل}دهنده طرح و تنظيم و تركيب آنها براي ايجاد فضا و كيفيت كاركردي زيبايي}شناختي مورد نظر طراح و در نهايت، دستيابي به كاركرد مناسب، زيبايي و انتقال مفاهيم و معاني است. در طراحي داخلي، وقتي طراح از عناصر مختلف با توجه به رنگ، فرم، بافت، كيفيت و كارآيي هركدام بهره مي}گيرد و آنها را در كارش به يكديگر مربوط مي}سازد، در واقع به وسيله اين تركيب مي}خواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحي آن فضا دست يابد. به عبارت ديگر، دستيابي به اهدافي همچون كاركرد مناسب، زيبايي بصري و تاثير محيطي و رواني موثر و مثبت در طراحي داخلي، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معني}دار و زيبا از عناصر طراحي است. در يك طرح مطلوب همه عناصر و اجزاي تركيب در كاركرد و تاثير كيفي و معنايي كه دارند، به هم متكي و وابسته هستند. بر اين اساس، موفقيت هر طرح بستگي كامل به چگونگي تركيب عناصر و الگوهاي سه}بعدي فضا دارد.
اگرچه روند كار طراح در تركيب عناصر طراحي داخلي تا حدي با تعابير ذهني و احساسي آميخته است، لكن اين بدان معني نيست كه تعقل و تفكر آگاهانه در اين زمينه نقش چندان مهمي ندارد. تركيب اجزاي هر چيزي هم از جنبه ساختاري و مفهومي برخوردار است و هم از جنبه بصري و احساسي. تركيب عناصر مختلف در يك فضا مستلزم سازمان}دهي آنها بر اساس الگوهايي است كه اين عناصر را به صورتي معني}دار و هدفمند به هم مرتبط كند و زمينه لازم را براي ايجاد يك كل واحد، مطابق با اهداف و خواسته}هاي طراح، فراهم آورد، زيرا هيچ عنصر طراحي داخلي نمي}تواند بدون ارتباط با عناصر ديگر و تركيب مناسب با آنها در طرح و فضاي معماري حضور يابد و مقاصد طراح را برآورده سازد.
انتخاب به جاي عناصر طرح و تركيب آنها در قالب فرم}ها و فضاهاي مناسب مستلزم قواعدي است كه بايد در تركيب}بندي و طراحي مورد توجه قرار گيرد. طراحان براي آنكه عناصر طراحي با اهداف و خصوصيات آنچه طرح مي}شود، تناسب لازم را بيابند، آنها را به كمك قواعد يا تكنيك}هاي مختلف به كار مي}گيرند. در واقع ارتباطي كه بين عناصر طراحي داخلي در طرح نهايي برقرار مي}شود، از قواعدي پيروي مي}كند كه با توجه به فيزيولوژي دستگاه بينايي انسان استنتاج شده}اند و مي}توانيم به آنها قواعد ادراكي و بصري يا قواعد تركيب}بندي يا تكنيك}هاي بصري بگوييم. وحدت و تضاد، تناسب، تعادل و ناپايداري، هماهنگي، تنوع و يكنواختي، ريتم و حركت و سكون از جمله اين قواعد و تكنيك}ها هستند. شناخت و به كارگيري اين قواعد مستلزم برخورداري از دانشي است كه به آن سواد بصري اطلاق مي}شود. هدف از يادگيري سواد بصري ايجاد يك سيستم ابتدايي براي فهم و ساخت تركيب}بندي}هاي بصري است. بايستي توجه داشت كه يك طراح با دانستن و به كار بردن قواعد مربوط به شيوه بيان بصري دچار محدوديت نمي}شود، چرا كه اين اصول، قواعد مطلق و انعطاف}ناپذير نيستند، بلكه اصولي هستند كه روش}هاي مختلف و ممكن را براي طراحي عناصر و فضاهاي معماري و نحوه احتمالي تركيب آنها در قالب الگوهاي معني}دار و قابل بازشناسي ارائه مي}دهند. از طريق ياد گرفتن اين اصول مي}توانيم درباره نقش بصري هر عنصر يا الگو در فضاي معماري و معناي آن براي استفاده}كننده به طور سنجيده قضاوت كنيم. در مجموع آشنايي با اين قواعد، دانش و بصيرت ما را توسعه و ميدان عمل و امكان گزينش را افزايش مي}دهد و ما را قادر به طراحي گزينه}هاي بهتر و ارزيابي آنها مي}كند.
ما همواره در طراحي داخلي بايستي بكوشيم تا خصوصيات ويژه بصري عناصر طرح و چگونگي ارتباط متقابل آنها را كه در نهايت كيفيت زيبايي}شناسانه محيط بصري ما را شكل مي}دهند، با اتكا به سواد بصري ببينيم و دريابيم، تا در ارائه شيوه}هاي متنوعي از تركيب}بندي در طراحي، با توجه به مفاهيم فيزيولوژيكي و روانشناسانه و بوجود آوردن گزينه}هاي مختلف طراحي موفق عمل كنيم.

از سال 1366 در قانون زمين شهري، شهرهاي جديد براي پاسخگويي به نياز كلانشهرها و با هدف اسكان سرريز جمعيت شهرهايي مانند تهران كه توسعه اي بي حساب داشته اند، پيش بيني شدند.شهرهاي جديد با توجه به شرايط اقليمي، آب و هوايي، زمين شناسي، دسترسي ها، وجود منابع و امكانات، كشاورزي، نبودن اراضي و... در اطراف كلانشهرها، مكانيابي مي شوند و شوراي عالي معماري و شهرسازي كه نيمي از اعضاي آن از وزرا هستند، درباره مكان، شرايط و ويژگي هاي هر شهر تصميم مي گيرند.
طبق قانون مصوب سازمان زمين شهري، براي كلانشهر تهران چهار شهر جديد پيشنهاد شد: پرند، پرديس، انديشه و هشتگرد. با توجه به اينكه طبق افق جمعيتي، آينده اين شهر ها پذيراي قريب به يك ميليون نفر خواهد بود، به نظر مي رسد تهران نيازمند شهرهاي اقماري جديدي است.