دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۷۴
نگاهي به همپوشاني منفي در نظام اداري
رشته هاي يكديگر را پنبه نكنيم
004161.jpg
عكس:علي اكبر شيرژيان
محمد مطلق
ادغام وزارتخانه ها، تركيب سازمان ها و نهادها، 
جمع و جور كردن دولت و تئوري ها و برنامه هايي از اين دست،  تنها و تنها اشاره به يك آفت محوري دارد؛ آفتي كه هم انرژي را هدر مي دهد، هم هزينه و هم نتيجه را؛ يعني موازي كاري كه بيش از هر آسيب ديگري بدنه مديريت اجتماعي، نظام اداري و تشكيلات هدفمند فرهنگي را مي لرزاند. آسيبي كه ديگر اكنون خود مديران را به گله و شكايت وادار كرده است؛ بد دردي است موازي كاري.
در اين ميان اساسي ترين تئوري و البته انساني ترين تئوري را بايد خاص دكتر احمدي نژاد دانست كه شعار اصلي خود را به هنگام انتخابات رياست جمهوري سپردن دولت به مردم   طراحي كردند. ساده تر اينكه مردم، خود نيازمندي هاي واقعي خود را بهتر و دقيق و شفاف تر از مديران درك مي كنند و اصول عرضه و تقاضا را هم عميقا باور دارند. يك كارشناس فرهنگي مي گويد: طي اين سالها،  از سوي نهادهاي فرهنگي مختلف، تنها چيزي كه مورد توجه نبوده، مخاطب و نيازمندي هاي او بوده است. بنابراين وقتي توجهي به نياز مخاطب وجود نداشته باشد،  اولا نهادهاي مختلف با كاركردهاي موازي درپي هم شكل مي گيرند و از آنجايي كه موضوع سود و زيان يا عرضه و تقاضا در ميان نيست، هر يك براي
پر كردن بيلان كاري خود مجبور مي شوند دست به توليدات فرهنگي بزنند؛از انواع كالاهاي عيني و قابل لمس گرفته تا فعاليت ها و برنامه هايي كه در مجموع به همه آنها مي گوييم كالاي فرهنگي.
وي در ادامه مي افزايد: البته اگر جانب انصاف را رعايت كنيم بايد بگوييم كه در بسياري موارد واقعا
حسن نيت وجود دارد،  اما از آنجايي كه يك نهاد متمركز مسئول تقسيم نقش هاي فرهنگي ميان نهادها نيست، هر كس كار خودش را مي كند و چه بسا در اكثر مواقع اين فعاليت ها در عرض هم قرار مي گيرند و به زبان ساده تر آنكه رشته هاي يكديگر را پنبه مي كنند. در بحث ادارات و سازمان هاي دولتي به شكل كلان هم همين آفت وجود دارد ،يعني چه در حوزه فعاليت هاي اجتماعي و چه در حوزه فعاليت هاي فرهنگي، پديده موازي كاري به وضوح ديده مي شود.
چندي پيش يك مقام مسئول در وزارت رفاه در مورد همپوشاني منفي سازمان هاي حمايتي سخن گفت و عنوان كرد: در طول عمر يك ساله وزارت رفاه، برنامه هايي در خصوص رفع همپوشاني ها در سازمان هاي حمايتي انجام گرفته كه همچنان مشكل به قوت خود باقي است و البته برنامه هايي نيز تدوين شده كه بايد ببينيم دولت جديد با اين مسئله به چه شكلي برخورد مي كند. وزارت رفاه در زمينه پزشك خانواده يا مسائلي همچون بيمه روستاييان، تقاضاي مساعدت هايي از سازمان ها و وزارتخانه هاي مربوطه دارد كه آنها نيز به دليل تعريف خاص خود از حوزه كاري بخوبي نمي توانند وارد ميدان همكاري فعال و دوجانبه شوند. در اينگونه موارد هر يك از وزارتخانه ها و سازمان ها مجبور مي شوند از اهرم هاي ديگري استفاده كنند تا نهاد مقابل با برنامه اي ديگر، نتيجه برنامه مربوط به آنها را هدر ندهد يا بالعكس مجبور به مساعدت و همكاري متقابل براي پيشبرد اهداف در نظر گرفته شده شود.
كثرت گرايي در برنامه ها، كثرت گرايي در نهادهاي مدني، كثرت گرايي در انواع بسترهاي فعاليت اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي يكي از شاخصه هاي جهان توسعه يافته مدرن است و به همين دليل در بستر سياست، قوا تقسيم مي شوند. در حوزه اجتماع انواع N.G.Oهاي كوچك و بزرگ با كاركردهاي مختلف و متفاوت فعاليت مي كنند و در حوزه فرهنگ، نهادهاي گوناگون هر يك رشته فعاليتي خاصي را در دست مي گيرد، اما اگر قرار باشد تكثر به آشفتگي در نظام اداري و مديريتي منجر شود، تداخل در كارها به وجود آيد و عملكرد هر نهاد و هر سازمان به واسطه عملكرد ديگري، همچون حبابي در هوا شود، نه تنها تكثر و تعدد به تنوع در ارائه خدمات نخواهد انجاميد، بلكه مخاطبان اين برنامه ها را مجبور خواهد كرد تا نياز خود را به شكل ديگري تامين كنند و نتيجه چنين رويكردي هميشه خوشايند نيست. محمدكاظم شريف زاده، كارشناس مسائل اجتماعي در اين باره مي گويد: موازي كاري نتايج نامطلوبي به بار مي آورد كه يكي از آنها درهم  ريختگي سيستمي است. البته در اصل، موازي كاري خود به دليل در هم ريختگي سيستم يك اداره و نهاد رخ مي دهد، يعني يك اداره تعريف خود و عامل اصلي شكل گيري خود را بخوبي نمي داند و وقتي تعريف از دست رفت يا تعريف شفافي از اول وجود نداشته باشد، عناصر سيستم يك هدف را دنبال نمي كنند و به شكلي آشفته دور خود مي چرخند. اين وضعيت در بسياري از ادارات وجود دارد كه لااقل اگر هدف مشخص، شفاف و تعريف وظايف هم در ابتدا وجود داشته باشد بايد در اختيار كاركنان قرار گيرد تا واقعا بدانند براي چه چيزي بايد كار كنند. مي خواهم عرض كنم موازي كاري حتي درون يك اداره هم ديده مي شود، چه برسد به موازي كاري بين ادارات، اما اين آفت بازخورد دارد و پس از بازخورد، موازي كاري را افزايش مي دهد. وي در ادامه مي افزايد: به اعتقاد من بايد يك نهاد در هر حوزه اي به عنوان مرجع نهايي عمل كند تا در عين حالي كه تنوع و تكثر را براي پاسخگويي به انواع و اقسام نيازهاي امروزي باور مي كنيم و به آن احترام مي گذاريم، نقش ها هم از هم تفكيك شده باشد. اينگونه نباشد كه شهرداري آسفالت كند، فردايش اداره برق وسط آسفالت خندق بكند يا آنكه تلويزيون در راستاي يك هدف تربيتي به عنوان مثال تلاش كند و همزمان سينما در جهت عكس آن يك فيلم جذاب و هيجان انگيز داشته باشد. اين تضادهاي اداري، فرهنگي، اقتصادي و ... به اين دليل است كه نقش ها بخوبي از هم تفكيك نشده و هر كسي ساز خودش را مي زند.
004158.jpg
موازي كاري و همكاري
نهادهاي مرجع علاوه بر تقسيم نقش ها ميان مراكز مختلف، مي توانند حيطه همكاري ها را نيز مشخص سازند، البته به شرط آنكه در ابتدا نهاد اصلي مشخص شده باشد. به عنوان مثال در حوزه فرهنگ بايد دقيقا مشخص شود كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي نهاد اصلي است يا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي يا سازمان تبليغات اسلامي. در اين وضعيت مي توان اطمينان حاصل كرد كه نقش هاي ويژه و حيطه همكاري هاي بين بخشي، صرفا به واسطه ذائقه و توانمندي هاي افراد تعريف نمي شود بلكه شكلي قانوني به خود مي گيرد كه همه بايد در برابر آن مطيع باشند. كارشناسان اعتقاد دارند به هم ريختگي سيستم اداري به همان نسبت كه آفات ذكر شده را دامن مي زند، باعث پيچيدگي امور شده و به شكلي غير مستقيم افراد جامعه را وارد جرياني ناخواسته مي كند كه در اين جريان به ناچار بايد قانون را دور زد.
به عنوان مثال كاركنان يك اداره از آنجا كه هر كدام نقش هاي موازي با هم ايفا مي كنند و كل مجموعه آنها باز نقشي موازي با مجموعه ديگري دارد، در نتيجه نياز ارباب رجوع به سرعت تحقق پيدا نكرده و او را وادار خواهد كرد تا از وزنه هاي غيرقانوني نظير رانت، رشوه، پارتي بازي و... وارد عمل شود، اما در مورد موازي كاري هاي فرهنگي، موضوع از اين هم عميق تر است، چنانكه كارشناسان مسائل فرهنگي اعتقاد دارند كه موازي كاري هاي فرهنگي در گام اول موجب شكل گيري تضادهاي فرهنگي خواهد شد و پس از آن بايد به انتظار بحران هاي عميق تر باشيم. موازي كاري فرهنگي و تضاد فرهنگي به دليل هم عرض شدن برخي برنامه ها كه توصيف آن آورده شد، باعث مي شود:
۱ - مخاطبان توليدات فرهنگي با كليه برنامه هاي فرهنگي داخلي قهر كنند و بناچار براي پاسخ دادن به نيازها از كانال هاي ديگري وارد عمل شوند.
۲ - تاثير تضادهاي فرهنگي در زمينه تربيت كودكان و نوجوانان بسيار مخرب و عميق است، چنانكه مانع شكل گيري هويت و شخصيت اجتماعي و تاريخي و... در آنها شده و ذهنيت آنها را نسبت به پديده هاي پيرامون خود كدر خواهد كرد.
۳ - تضادهاي فرهنگي و رشته كردن پنبه هاي يكديگر در عرصه فرهنگ علاوه بر هدر دادن وقت، هزينه و انرژي، در نهايت هدف گيري آنها را براي احساس ايفاي نقشي مثبت در عرصه اجتماع و فرهنگ به سمت و سوي كارهاي بيهوده، كوچك و غير فرهنگي خواهد چرخاند كه نمونه اين دست چرخش ها فراوان است.
۴ - همانگونه كه عنوان شد، نتايج موازي كاري در عرصه فرهنگ كه نمودهاي عيني آن بسيار فراوان و
مثال زدني است، در دراز مدت بسيار مخرب تر از حوزه هاي ديگر است و به همين جهت شايسته است دولت جديد اين حساسيت را در نظر گرفته و بخوبي حيطه دخالت ها، تضادها و همكاري ها را از هم تفكيك كند، همچنانكه پيش از اين عنوان شده بود: براي فرهنگ برنامه هاي ويژه اي داريم.

امروز
مراقبت از مدارس
004155.jpg
بر اساس طرح نظام مراقبت دانش آموزان براي گروه سني 6 تا 18 سال، كميته شناسنامه سلامت اين طرح در نظر گرفته است تا از سال تحصيلي آينده، مدارس نيز علاوه بر دانش آموزان از شناسنامه سلامت برخوردار شوند.
بنابراين شناسنامه سلامت مدرسه به عنوان ابزاري لازم براي ثبت داده هاي بهداشتي مرتبط با محيط مدارس كشور طراحي شده است.
در اين شناسنامه، نام مدرسه، مقطع، جنسيت، نوع مدرسه، تعداد كلاس و تعداد دانش آموزان  ثبت شده و با استفاده از برنامه بكفا و در صورت به روز نبودن، از سوي سازمان يا منطقه آموزش و پرورش، تكميل خواهد شد.
بر اين اساس وضعيت سرويس هاي بهداشتي مدارس نظير كيفيت آب آشاميدني(سالم/غيربهداشتي)، آبخوري(سرپوشيده/روباز،تعداد سكو و شير)، توالت(تعدادبهداشتي/غيربهداشتي)، دستشويي(تعداد بهداشتي/غيربهداشتي)، سيستم دفع فاضلاب(بهداشتي/غيربهداشتي)، زباله(جمع آوري و دفع بهداشتي/غيربهداشتي،ايستگاه تله بار زباله در مقابل مدرسه)، وضعيت بهداشت مواد غذايي به لحاظ وجود بوفه(دارد/ندارد،بهداشتي/غيربهداشتي)، كارت معاينه پزشكي، رعايت بهداشت فردي متصدي بوفه، نحوه نگهداري مواد غذايي و مواد غذايي غيرمجاز، ايمني سطح مدرسه نظير سيم كشي برق ايمن، كپسول اطفاي حريق، ايمني مواد شيميايي قابل انفجار يا اشتعال و محل عبور و مرور دانش آموزان از عرض خيابان و بهداشت محيط و محيط زيست مورد بررسي قرار گرفته و در شناسنامه سلامت مدرسه ثبت مي شود.
در همين خصوص متقيان، معاون دفتر سلامت و تندرستي آموزش وپرورش با اعلام اينكه تنها 20 درصد مدارس، استانداردهاي نسبي بهداشت را رعايت مي كنند، به ايسنا گفت: تا كنون ابزاري كه بتوان طبق آن مدارسي كه بهداشت را رعايت نمي كنند، بازخواست كرد وجود نداشته است.
به گفته اين مقام مسئول، از اين پس ايمني و سلامت محيط مدارس حمايت شده و سطح آن ارتقا خواهد يافت.
معاون دفتر سلامت و تندرستي آموزش وپرورش با اعلام شناسايي مدارس فاقد استانداردهاي بهداشت و سلامت لازم در سال جاري با اجراي آئين  نامه فوق و برآورد اعتبار لازم براي آن خاطرنشان كرد: دستورالعمل اجرايي اين آئين  نامه بايد پس از تصويب هيات وزيران از سوي آموزش و پرورش، سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس و وزارت بهداشت تهيه شود.

آرمانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
سفر و طبيعت
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |