نسرين دانايي
بيش از ۵۳ درصد از جمعيت كشور را جمعيت زير ۲۰ سال تشكيل مي دهند كه اين امر جامعه را با خرده فرهنگ هاي متعددي روبه رو مي كند. به عنوان نمونه: لحن كلام خاص، پوشش، اصلاح موي سر، نوع موسيقي و غيره كه نشان دهنده ارزش ها و هنجارهاي خاص نوجوانان و جوانان است. به طور كلي خرده فرهنگ يا پاره فرهنگ را مي توان قسمتي كوچكتر از يك فرهنگ دانست كه به فرهنگ بزرگتر جامعه وابستگي دارد. ولي چون هر خرده فرهنگي هنجارهاي ويژه خود را نيز داراست از فرهنگ بزرگ تر متمايز مي شود. اعضاي يك خرده فرهنگ از جامعه بزرگتر جدا نيستند زيرا به شيوه هاي گوناگون با نهادهاي سنتي جامعه در تماس بوده و به احتمال زياد، افراد وابسته به خرده فرهنگ ها غالباً با رد و عدم قبول كساني روبه رو مي شوند كه ارزش هايشان فرهنگ غالب را مي سازد. خرده فرهنگ نوجواني و جواني نيز مجموعه ارزش ها و رفتارهايي كه مورد قبول نوجوانان و جوانان بوده و راهنماي عملكرد آنان در اين دوران مي باشد.
تفاوت روابط اجتماعي، ارزش هاي فرهنگي و هنجارهاي مورد پذيرش نوجوانان و جوانان با بزرگسالان به درجه پيچيدگي و سطح پيشرفتگي صنعتي جامعه بستگي دارد، البته نوجوانان و جوانان از برخي ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي كل جامعه و بزرگسالان الگوبرداري كرده اما الگوها و سبك هاي خاص خود را نيز به آن مي افزايند كه متأثر از پيچيدگي هاي زندگي اجتماعي در عصر حاضر و تبليغات بسيار گسترده و قوي رسانه هاي گروهي است.
جامعه شناسان بر اين باورند كه يكي از خصوصيات بارز جوامع امروزي به خصوص جوامع شهري تغييرات و تحولات سريع اجتماعي فرهنگي است، زيرا خصوصيات هر نسل با توجه به پيشرفت تكنولوژي و صنعت (بخصوص نسل امروزي) تغيير يافته و خرده فرهنگ خاص خود را جايگزين آن مي كند. و معمولاً نسل جديد تر به سنت قديمي ها وفادار نمانده و به بسياري از باورهاي سنتي و آداب و رسوم آنان بي توجه و گاه نسبت به آن بيگانه هستند، در اين ميان بزرگسالان حساسيت خود را بروز داده و از بگو مگوهاي ساده گاه به تعارض بين دو نسل منجر مي شود. درواقع بزرگسالان بايد توجه داشته باشند، حيات نوجواني و جواني حاصل از تأثير و تأثر متقابل عواملي چون: جنسي، زيستي، اجتماعي، رواني، فرهنگي و اقتصادي است. ناديده گرفتن تأثير هر يك از اين عوامل موجب عدم تشخيص صحيح رفتار مناسب با نوجوانان و جوان و پرورش آنان خواهد بود. معمولاً نوجوان و جوانان در اين دوران احساس خود استقلالي و خودمختاري كرده و با فاصله گرفتن از برخي ارزش هاي والدين و دنبال كردن ارزش ها و هنجارهاي خاص گروه سني خود به ابراز وجود و ابراز بزرگ شدن مي پردازد و والدين با همدلي و تطابق با نوجوانان و جوانان خود خواهند توانست به راهيابي و هدايت بهتر وي بپردازند.
معمولاً بسياري از نوجوانان و جوانان خود را متعلق به يكي از خرده فرهنگ هاي موجود در جامعه مي دانند، به سادگي وارد برخي از جمع ها شده و پس از مدتي جاي خود را عوض مي كنند. اين خرده فرهنگ ها به دو دسته كلي رسمي و غير رسمي تقسيم مي شود. جنبه رسمي خرده فرهنگ كه بيشتر در مدارس، آموزشگاه ها و دانشگاه ديده مي شود، اما جنبه غيررسمي آن بيشتر دوستان، بچه محل ها و همسالان را خارج از محيط آموزشي و تربيتي دربرمي گيرد.
خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان معمولاً ساختار روشن و ثبات طولاني مدت ندارد. به عنوان نمونه نمي توان با اطمينان از خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان ايراني يا جوانان روستايي ايران صحبت كرد چون ساختار آن قطعيت ندارد.
محققين معتقدند جوانان در ارتباط با دوستان و همسالان خود منابع اطلاعاتي مهم، تجارب و ارزش ها را در خارج از خانه و واقعيت هاي اجتماعي پيرامون خود و جهان را بهتر مي آموزند و رشد اجتماعي و خود مختاري و اعتماد به نفس بيشتري پيدا مي كنند به شرط آنكه با كنترل غيرمستقيم والدين همراه باشد.
امروزه جوانان در جامعه ما در مرحله ۱۸ تا ۲۰ سالگي به چند دسته تقسيم مي شوند برخي از دختران ازدواج مي كنند، برخي وارد بازار كار مي شوند و برخي در كلاس هاي متعدد شركت مي كنند. بيشتر پسران به خدمت سربازي مي روند و نقش اقتصادي اجتماعي خود را برعهده مي گيرند. حدود ۱۰ درصد از دختران و پسران نيز به ادامه تحصيلات عالي مشغول مي شوند و هر كدام از اين دسته جوانان خرده فرهنگ خاص موقعيتي كه در آن قرار مي گيرند را اخذ مي كنند.
به اين ترتيب براي افرادي كه از رشد طبيعي رواني و جسمي برخوردار باشند، اين سال ها يعني آستانه جواني و سال هاي بعدي آن دوراني خجسته و پرشور و شوق و سرشار از انرژي خواهد بود. اما متأسفانه گاه نوجوانان و جوانان به دليل نارسايي هاي بخش هاي مختلف زندگي اقتصادي اجتماعي و فرهنگي با شكست مواجه شده و آنان را گرفتار بدبيني، اغتشاش فكري، ابهام و نااميدي كرده كه بزرگسالان در اين ميان نقش حياتي را در زندگي نوجوان و جوان ايفا مي كنند.
كارشناسان مسائل و آسيب هاي اجتماعي بر اين باورند مشكل بيشتر نوجوانان و جوانان در كشور ما با نوع مشكلات جوانان در جوامع پيچيده صنعتي متفاوت است. رنج اغلب نوجوانان و جوانان كشور ما عمدتاً ناشي از كم اطلاعي والدين از طبيعت دوران نوجواني و جواني و مقتضيات آن است و ندانم كاري ها، سخت گيري ها و دخالت هاي بي مورد برخي والدين و برخي اولياي مدارس و گروه ها است كه به خدشه دار شدن رشد طبيعي آنان خواهد انجاميد، و قدرت خلاقيت، عزت نفس و اعتماد به نفس آنان را تضعيف خواهد كرد و متأسفانه فراوانند والديني كه وابستگي هويتي نوجوان و جوان خود را نشانه رشد و سلامت اخلاقي وي تلقي مي كنند، در حالي كه هر نوجوان و جواني بايد در جريان رشد خود به صورت يك شخص مستقل و صاحب رأي و متمايز از ديگران در آيد در كنار هدايت ها و نشان دادن راه و چاه زندگي توسط والدين.
ما در زماني زندگي مي كنيم كه با انواع پيشرفت هاي تكنولوژيكي (اينترنت، ماهواره و انواع سي دي و...) روبه رو هستيم و جوانان ما بيش از هر چيزي به آگاهي وسيع از آنچه در جهان مي گذرد نيازمند هستند و همچنين به ترتيب مشاوره اي رواني- جنسي كه يكي از مهمترين امور زندگي فرد محسوب مي شود و اگر در اين مورد كوتاهي شود با خطرات بزرگتر و جدي تري مواجه خواهند بود كه به شكل پنهان كاري، سردرگمي، فريب، اضطراب، احساس گناه و غيره خود را نشان خواهد داد.
شايد برخي از والدين اين جمله را بر زبان آورند كه «مگر ما جوان نبوديم؟» در پاسخ به اين سؤال مي توان چنين گفت كه در گذشته به دليل تغييرات كند اجتماعي و فرهنگي و عدم گسترش وسايل ارتباط جمعي و عدم تنوع خرده فرهنگ ها و ازدواج زودرس جوانان و عدم مشكلاتي كه نوجوان و جوان امروز با آن مواجه است، جوان ديروز راحت تر و با آرامش بيشتري دوران نوجواني و جواني خود را طي مي كرد. زندگي با عزت در جامعه پيچيده كنوني نيازمند نيروي رواني بالا، اقتدار و استقلال شخصيت و اعتماد به نفس بالا است.
دكتر فرامرز قره باغي، جامعه شناس بر اين باور است شبكه هاي كامپيوتري خرده فرهنگ هاي جديدي را در ۱۰ سال اخير بين نوجوانان و جوانان پديد آورده است كه تأثيراتي شگرف در تعاملات و روابط اجتماعي برجاي گذاشته است. وي مي گويد: «ميدان هاي چند كاربردي يا چت روم ها و غيره، مرزهاي تازه اي را در شكل گيري خرده فرهنگ جوانان امروز پديد آورده است. امروزه نمي توان از يك خرده فرهنگ خاص براي جوانان صحبت كرد بلكه بايد از خرده فرهنگ هاي نوجوانان و جوانان سخن به ميان آورد. آن دسته از جوانان كه با فضاي مجازي و ادبيات مجازي وبلا گ هاي اينترنتي و چت روم ها در ارتباط هستند با اصطلاحات و خرده فرهنگ آن نيز آشنايي دارند ولي برخي از نوجوانان و جواناني كه دسترسي به چنين امكاناتي ندارند، خرده فرهنگ خاص خود را دارا هستند.»
|
|
اين جامعه شناس در ادامه خاطرنشان مي كند: «امروزه بين برخي از نوجوانان و جوانان واژه اي به نام چت رايج شده و گاه از جواني شنيده مي شود«بروم بچتم»كه چنين اصطلاحي در فارسي وجود ندارد و فقط در فضاهاي مجازي اينترنت ديده مي شود. حتي آداب و رسوم، طرز تلقي ها، نگرش به زندگي طي ارتباط با اين امكانات تكنولوژيكي متحول مي شود.
دكتر قره باغي از واژه ديگري كه بين جوانان امروز رايج شده نام مي برد و مي گويد:«برخي نوجوانان و جوانان بسياري از اصطلاحات خاص را به كار مي برند كه جوان ديروز هيچ گونه آشنايي با آن نداشت. به عنوان نمونه واژه تركاندن كه اغراق در پديده اي كه افزايش ناگهاني هيجان را در فرد به دنبال دارد كه بيشتر در مورد مصرف قرص هاي خطرناك توهم زاي اكستازي به كار مي برند.»
دكتر امان الله قراي مقدم، جامعه شناس معتقد است هر قشر از نوجوانان و جوانان در جامعه خرده فرهنگ خاص خود را دارا هستند. وي مي گويد« تأثيرات وسيع وسايل ارتباط جمعي در چندين سال اخير، خرده فرهنگ هاي واژه اي را براي نوجوانان و جوانان پديد آورده است. رفتارهاي اجتماعي خاص، پوشش، سبك مو، باورها، آرايش و غيره از جمله اين خرده فرهنگ ها است كه بسيار سريع رايج مي شود.»
تحقيقات نشان مي دهند در نيمه اول نوجواني معمولاً شخص نسبت به محبوبيت يا نگرش منفي دوستان خود حساس است، وي نظر ديگران را نسبت به خود بسيار مهم مي داند، چون مفهومي كه از خود در ذهن دارد و ميزان ارزشي كه براي خود قائل است(عزت نفس) بستگي به دريافتي دارد كه از نگرش ديگران نسبت به خود پيدا كرده است و سعي مي كند طبق نظر آنان رفتار كرده و خرده فرهنگ خاص آنان را تقليد كند كه اين امر، امري است طبيعي و نگراني برخي والدين بي جهت است، زيرا پژوهشگران بر اين باورند ميزان محبوبيت هر عضو گروه بستگي به شباهت هاي وي، فعاليت ها، لحن كلام، پوشش و غيره دارد كه بيشتر در بين پسران موفقيت هاي ورزشي، سبك لباس پوشيدن و غيره و دختران جذابيت ظاهري، چگونگي برقراري تعاملات و روابط اجتماعي مي باشد. اما متأسفانه بين برخي از نوجوانان و جوانان خرده فرهنگ كجرو و انحراف آميز موجب محبوبيت مي شود. مانند خشونت، دعوا، آشوب گري، خراب كاري، مردم آزاري و... كه ريشه آن را بايد در خانواده و دوران كودكي آنان جست وجو كرد.
پدري مي گويد:« والدين اگر در مورد جهت گيري هاي آموزشي فرزندان خود اتفاق نظر داشته باشند، نوجوانان نيز همان جهت گيري را دنبال خواهند كرد. هماهنگي و ثبات عقيده والدين، عدم سخت گيري هاي بي مورد و همچنين همدلي كردن با نوجوان و جوان عوامل بسيار مهمي در شكل گيري صحيح عقايد، باورها، ارزش ها و هنجارهاي جوانان و انتخاب صحيح گروه دوستان توسط آنان خواهد بود و جوان با الگوبرداري و يادگيري، به والدين خود بيش از هر كسي اقتدا مي كند.»
جواني ۲۶ ساله كارشناس رشته جامعه شناسي مي گويد:«خرده فرهنگ خاص جوانان را نبايد نشانه گمراهي و فساد آنان دانست، تعليم و تربيت جديد جنبه اي از امكانات تمدن معاصر را نشان مي دهد اما اين امكانات در دسترس همه نيست و اين مسائلي است كه برخي از جوانان را به شيوه هايي خاص از رفتار سوق مي دهد. گاه ديده مي شود كه جوان را بحران زده و تبهكار مي دانند اما اين سؤال را از خود نمي پرسند كه خودشان تا چه حد در مورد او مرتكب خطا و گناه شده اند؟»
جواني ۲۳ ساله دانشجوي رشته اقتصاد بر اين باور است كه وضعيت مالي و اقتصادي يكي از عوامل مهم بروز خرده فرهنگ هاي ويژه بين نوجوانان و جوانان است. وي مي گويد:«جوانان متعلق به طبقات مرفه جامعه خصوصيات و كردار دوستان را كمتر تقليد مي كنند و بيشتر از امكاناتي كه در اختيار دارند استفاده كرده و متناسب با آن رفتار مي كنند همچنين اكثر اين نوجوانان و جوانان به گونه اي تربيت مي شوند كه نمي توانند به راحتي هنجارهاي خانواده را در هم بشكنند اما نبايد خرده فرهنگ اين جوانان را با خرده فرهنگ برخي از جوانان مرفه كه فارغ از ارزش هاي معنوي، زندگي مي كنند اشتباه كرد. وي خاطرنشان مي كند:«برخي جوانان كه ارزش هاي زندگي و رفتاري شان با سبك زندگي غربي هماهنگي بيشتري دارد با رانندگي هاي بي مبالات در حالي كه صداي ضبط آنان با آهنگ هاي تند و جاز تا چند خيابان آن طرف تر مي رود و با استفاده از مواد روان گردان توهم زا و خطرناك در ميهماني هاي غيرمجاز وقت گذراني مي كنند يا بسياري از آنان در پاساژ ها و رستوران هاي لوكس بالاي شهر وقت خود را به بطالت مي گذرانند و بسياري از نوجوانان كم تجربه طبقه متوسط جامعه را نيز به دنبال خود كشانيده و دافعه هاي فرهنگي اجتماعي سنتي جامعه به آن دامن زده و نوجوان را به تدريج از گروه خاص خود و خانواده سنتي و هنجارهاي مرسوم در زندگي اجتماعي دور كرده و او را به سوي مادي گرايي و ظاهرپرستي سوق مي دهد.»
در پايان دكتر قره باغي خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را به چهار دسته كلي در كشور تقسيم بندي مي كند و مي گويد: «دسته اول خرده فرهنگ بومي نوجوانان و جوانان كه مرتبط با روستا، منطقه، محله و شهر آنان بوده و از آداب و رسوم و باورداشت هاي جوانان همان قسمت منشأ مي شود به اضافه پارامترهاي مدرني كه به آن مي افزايند. دسته دوم خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان حومه نشين و كارگري كه در اطراف كلان شهرهايي مثل تهران و شهرهاي صنعتي مانند اراك و اصفهان كه خرده فرهنگ خاص خود را دارا هستند. دسته سوم خرده فرهنگ طبقه متوسط و يقه سفيدها به بالا كه متأثر از فضاي مجازي كامپيوتري و امكانات ارتباطي هستند. دسته چهارم خرده فرهنگ قشرها و لايه هاي خاص جامعه كه متناسب با رشته تحصيلي و شغلي آنان است كه اصطلاحات و خرده فرهنگ خاصي را در بين آنان به وجود مي آورد.»