يكي از ابزارهاي مناسب اطلاع رساني عمومي در سطح شهر، تلويزيون هايي در ابعاد بزرگ است كه به جلوه شهر نيز كمك مي كند. معاون خدمات شهري شهرداري اهواز گفت: با همكاري شهرداري اهواز و مشاركت بخش خصوصي، در چهار نقطه شهر اهواز تلويزيون ژهاي شهري نصب مي ژشود. محمد حويزاوي افزود: چهار تلويزيون شهري 200 اينچ در پارك دولت، پارك ملت، پارك لاله و بلوار شهيد فهميده، به همراه فراهم ژكردن مكاني براي استراحت شهروندان به هنگام تماشاي تلويزيون در غالب پروژه ژهاي ايستگاهي نصب مي ژشود.
وي تصريح كرد: اين تلويزيون ژها به دليل ايجاد مشكلات ترافيكي، در محل ژهاي غيرايستگاهي قابل نصب نيستند. معاون خدمات شهري شهرداري اهواز، همچنين از توافق صورت گرفته با يكي ديگر از شركت ژهاي تبليغاتي براي نصب آب ژسردكن در معابر شهر اهواز خبر داد و تصريح كرد: طبق توافقات صورت گرفته در ازاي نصب هر آب ژسردكن، فضاي فوقاني آن براي تبليغات رايگان در اختيار شركت نصب كننده، قرار مي ژگيرد. حويزاوي از اجراي اين طرح در آينده نزديك خبر داد.

تشويق افراد براي شركت در ايجاد فضاهاي توريستي يكي از راه هاي مناسب است. شهرداري شيراز به افرادي كه هرمتر مربع فضاي گردشگري در شيراز ايجاد كنند،نيم متر مربع فضاي تجاري در مناطق شمالي اين شهر خواهد داد. غلام مهدي حقدل، عضو شوراي اسلامي شهر شيراز در اين مورد گفت: اين فضاي تجاري در مناطق جنوبي شهر شيراز، 2/1 مترمربع خواهد بود كه اين تصميم با هدف توسعه صنعت گردشگري و تقويت آن اتخاذ شده كه شورا و شهرداري شيراز با جديت آن را دنبال خواهند كرد.
رئيس كميسيون فرهنگي شوراي اسلامي شهر شيراز افزود: مجوز لازم براي اجراي پروژه خليج فارس در آينده در شوراي شهر صادر خواهد شد كه اين طرح باعث رونق صنعت گردشگري مي شود.
حقدل افزود: پرداخت 220 ميليارد ريال به عنوان عوارض، ايجاد مجموعه ورزشي و مذهبي، ساخت پروژه طبق مجوز صادر شده بدون كم و كاست و ايجاد راه ارتباطي به طول شش كيلومتر از شرايط دادن مجوز به پروژه خليج فارس از سوي شوراي شهر شيراز است.
عضو شوراي اسلامي شهر شيراز گفت: اين طرح با هزينه برآوردي 3 هزار ميليارد ريال و در طول مدت سه سال از طريق بخش خصوصي در مناطق شمالي شيراز ساخته خواهد شد. براساس گفته مجريان طرح خليج فارس، 500 هزار متر مربع فضاي تفريحي، گردشگري، 2 هزار و 500 واحد تجاري، 5هزار و 500 واحد پاركينگ سرپوشيده، هتل هفت ستاره با سوئيت مخصوص سران كشورها، شهربازي روباز و روبسته از خصوصيات اين طرح است.

نهادينه كردن دو اصل مهم تامين حقوق شهروندي از سوي مديريت جامعه و تشويق شهروندان به اداي تكاليف و شكل گيري رفتارهاي جمعي خردمندانه از ديگر وظايف مديريت شهري و شوراهاست
*باران تمام خيابان را پوشانده بود، حجم آشغال هاي تلنبار شده در جوي آب با پرشدن آب بيرون زده بود و تكه هاي چوب و برگ درختان و زباله ها با باراني كه
هر لحظه شديدتر مي شد، در خيابان ولو شده بود. ماشين با سرعت از لا به لاي ماشين ها عبور مي كرد و قطرات باران از زير چرخ ها به سمت عابران پرتاب مي شد.
*ماشين ها پشت چراغ قرمزي كه مدت زمان طولاني در حالت (PO (Police order قرار گرفته بود، معطل بودند. راننده با دستمال كاغذي بخار شيشه جلو را پاك كرد، با فشار دكمه اي، پنجره تا نيمه پايين آمد و دستمال كف خيابان رها شد.
*شهر كه باراني مي شد قيمت گرفتن تاكسي
چند برابر مي شد، پسر جوان با مكافات جايي خالي را در كنار مسافر ديگري در صندلي جلو به دست آورد و با لباس هاي خيس كنار مسافر جا خوش كرد،  راننده بسختي از دنده يك به دو مي آمد، پسر جوان قطرات باقيمانده باران را از چهره خود پاك كرد، پنجره تا نيمه پايين آمد و دستمال در خيابان رها شد.
*نيم ساعت بيشتر بود كه در ايستگاه معطل بود و هر لحظه به صف آدم ها اضافه مي شد. اتوبوس  دود گرفته و سياه، بسختي به ايستگاه رسيد، صف كج و معوج به هم خورد و همه به سمت اتوبوس هجوم بردند و در چشم به هم زدني، اتوبوس در ابتداي خط، كيپ تا كيپ پر از مسافر شد.
پسر بچه دبستاني كه از انتظار طولاني مدت خسته شده بود، بهانه نشستن مي گرفت، غرغر كردنش كه به نتيجه نرسيد با انگشت به جان رويه صندلي افتاد، بعد خودكاري از پدرش گرفت و پشت صندلي كه ايستاده بود، عكس خورشيد كشيد و يك خانه با باغچه اي كوچك، بدون ماشين، دود، ترافيك، اتوبوس و صف عريض و طويل آن.
اين تصاوير ساده ترين موضوعاتي است كه در يكي از روزهاي زندگي مان در پايتخت اتفاق مي افتد. نمي توانيم ادعا كنيم كه تا به حال با اين صحنه رو به رو نشده ايم و اين تنها به خاطر نقص در چيزي است كه به آن
كفرهنگ شهرنشيني مي گويند.
ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني
طرح تشكيل ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني از سوي شوراي شهر تهران به هيات دولت فرستاده شده است تا به صورت لايحه به مجلس شوراي اسلامي ارائه شود. در صورت تصويب نهايي آن در مجلس شوراي اسلامي، اين طرح در همه مراكز استان هاي كشور فعال مي شود. هر چند به نظر مي رسد اين پروسه براي اجرايي شدن اين طرح طولاني باشد، اما در صورت تصويب، يكي از اصول اساسي حل معضلات شهرنشيني پايه ريزي مي شود.تشكيل اين ستاد در نوزدهمين مجمع مشورتي كميسيون هاي فرهنگي – اجتماعي شوراهاي اسلامي مراكز استان ها پس از 6 ماه مطالعه و تحقيق به تاييد رسيد.
مديريت شهري و در راس آن شوراها، وظيفه دارند اصلاح و ارتقاي فرهنگ شهرنشيني را به روش هاي مختلف و بويژه شيوه هاي آموزشي در دستور كار خود قرار دهند.
ادامه از صفحه 15
رئيس كميسيـــون فرهنگي – اجتماعي شوراي اسلامي شهر تهران در اين مورد مي گويد: نهادينه كردن دو اصل مهم تامين حقوق شهروندي شهروندان از سوي مديريت جامعه و تشويق شهروندان به اداي تكاليف و تشويق شهروندان براي شكل گيري رفتارهاي جمعي خردمندانه در شهرها از ديگر وظايف مديريت شهري و شوراهاست كه بايد ساز و كارهاي علمي آن را ايجاد و نهادينه كرده و گسترش دهند.
بر اساس وظايف شوراها كه در بندهاي 2، 4، 5 و 6 ماده 71 قانون وظايف و اختيارات شوراهاي اسلامي ذكر شده است، اجلاس كميسيون هاي فرهنگي – اجتماعي شوراهاي مراكز استان ها، طرحي را با عنوان كتشكيل ستاد ارتقاي فرهنگ شهر نشيني در شهرها ارائه دادند كه با هدف تلاش براي بهبود فضاي فرهنگي حاكم بر شهرها، پرورش روحيه قانون مداري، قانون گرايي در شهروندان و انجام وظايف شهروندي و توجه مديريت شهري به رعايت حقوق شهروندان طراحي شده است.
به گفته خادم، گسترش فرآيند مشاركت شهروندان در ساماندهي امور شهري و تعالي امور فرهنگي و اجتماعي، رشد و ارتقاي فرهنگ عمومي، در سطح جامعه بويژه در شهرها، گسترش آرامش و امنيت بهداشت و رفاه عمومي شهروندان و آموزش شهروندان در زمينه آشنايي با حقوق و تكاليف شهروندي از ديگر اهداف طرح ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني در شهرهاست.
ستاد ارتقاي فرهنگ شهر نشيني در شهرها داراي شرح وظايف مشخصي است كه از جمله آن مي توان به تعيين اولويت هاي تخصصي، مطالعاتي، آموزشي و اجرايي براي ارتقاي فرهنگ شهر نشيني در شهرها و مشخص كردن ساز و كارهاي اجراي طرح ها، برنامه ها و طرح هاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت در زمينه موضوعات مرتبط با ارتقاي فرهنگ شهروندي، آموزش شهروندي، آشنايي با حقوق و وظايف شهروندي، آموزش مهارت هاي رفتار در زندگي شهري و آپارتماني، فرهنگ ترافيك و تردد در شهرها، تبليغات شهري و ... اشاره كرد.
اين ستاد از طرف ديگر، قوانين و مقررات مرتبط با فرهنگ شهر نشيني را بررسي كرده و پيشنهاد تدوين يا اصلاح قوانين را ارائه مي دهد.
همچنين ايجاد هماهنگي و همكاري بين دستگاه هاي مسئول در زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي و تعامل با سطوح بالاتر دستگاه هاي سياستگذاري، اجرايي و قضائي كشور در زمينه توجه به موضوع فرهنگ در برنامه ريزي ملي و منطقه اي كشور، از ديگر وظايف اين ستاد است.
ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني، سياستگذاري و برنامه ريزي در خصوص مسائل فرهنگي و شناسايي كاستي ها، نواقص و نارسايي هاي موجود در زمينه ارتقاي فرهنگ شهرنشيني را برعهده دارد.
مديريت شهري در كنار فرهنگ شهرنشيني
فرهنگسازي در هر موضوعي، تاثيري دوجانبه دارد. اگر ارتقاي اين موضوع را بين دو طيف شهروندان و مديريت شهري در نظر بگيريم، فرهنگسازي در عين حال كه به مديريت شهري براي خدمت رساني عمومي كمك مي كند، در مورد شهروندان نيز آنها را برخوردار از حقوقي مي كند كه حق مسلم آنهاست. از همين رو نبايد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني را مناسب حال مديريت شهري دانست، بلكه در صورتي كه مديران زيرمجموعه هاي شهري كه هريك وظيفه اي را برعهده دارند، با كمك شهروندان و رعايت حقوق اجتماعي و فردي خود روبه رو شوند، مي توانند انرژي و پتانسيل خود را در گسترش زمينه هاي ديگري از فعاليت خود متمركز كنند. زماني كه با مديران بخش هاي مختلف شهري كه وظايف خاصي را برعهده دارند، در اين مورد صحبت كرديم، تشكيل ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني را در حفظ مسائل و موضوعات شهري و نهادينه كردن آن بسيار موثر دانستند.
سازمان زيباسازي شهر تهران، يكي از سازمان هايي است كه نقش كليدي در بعد بصري و تصويري شهر برعهده دارد. اين سازمان در حيطه وظايف خود، طراحي مبلمان شهري، فضاسازي شهري، ارائه خدمات ويژه به شهروندان و ايجاد ابعاد تصويري و بصري براي شهروندان را برعهده دارد كه با نصب بيلبوردها و پلاكاردها و استفاده از نقاشي هاي ديواري اين مهم را در سطح شهر برآورده مي كند.
ابوالقاسم وحدتي اصل، مديرعامل سازمان زيباسازي، زماني كه از امكان تشكيل اين ستاد در پايتخت باخبر مي شود، مي گويد: رشد سريع تهران در سالهاي اخير، ناهمگوني را در آن ايجاد كرده است و عدم تناسب بين اين رشد و سطح فرهنگ شهرنشيني، مشكل اساسي را پيش پاي مديريت شهري و شهروندان قرار داده است.
او اين توسعه شتابزده را موجب جايگزيني اقشار مختلف و مهاجر با فرهنگ هاي مختلف در سطح شهر مي داند و ادامه مي دهد: اين موضوع در ايجاد ناهنجاري اجتماعي، نقش اساسي دارد.
وحدتي اصل اين موضوع را بخصوص در قسمت هاي رو به رشد بسيار مشهود مي داند و معتقد است كه در چنين شرايطي بايد به افرادي كه در شهرها ساكن مي شوند، گفت شهروند يعني چه؟ حقوق شهروندي چيست؟
آموزش هاي مختلف، قانونمداري و نحوه استفاده از وسايلي كه جنبه عمومي و شهري دارد، از جمله مواردي است كه رئيس سازمان زيباسازي به آن اشاره مي كند و مي گويد: ساكنان تهران در بسياري از موارد، فاقد فرهنگ لازم هستند و شهر را متعلق به خود نمي دانند و اين در تخريب ظاهر شهر و وسايلي كه در سطح شهر براي آسايش شهروندان طراحي شده، تاثير زيادي دارد.
رشد شهرها به خاطر مهاجرت، قابل جلوگيري نيست. وحدتي معتقد است: كاما مي توان از طريق رشد فرهنگ شهرنشيني و حقوق شهروندي، تمايل افراد به شهر و اماكن موجود در آن را ترميم كرد.
به اعتقاد او ،سازمان او كه وظيفه بهسازي و زيباسازي سيماي شهر را برعهده دارد، بيش از هر سازمان ديگري به مشاركت شهروندان در نگهداري از مبلمان شهري نياز دارد. او مي گويد: كسي كه شهر را براي خود بداند، در حفظ و نگهداري از آن دقت مي كند.
ستاد مركزي معاينه فني خودرو نيز از ديگر پايه هاي كليدي در زمينه مسائل شهري است كه با موضوعاتي مانند ترافيك، تنظيم خودرو و به دنبال آن كاهش مصرف سوخت و آلودگي درگير است. از اين رو اميري صفت، رئيس اين ستاد نيز در مورد طرح تشكيل ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني، نظري موافق براي اين مركز و شهروندان دارد و مي گويد: به هر ميزان كه فرهنگ شهرنشيني ارتقا پيدا كند، با پيشرفت مدني شهرنشيني روبه رو هستيم كه در نهايت ساكنان شهرها مي دانند در هر موضوعي بايد نفع جمعي و فردي را با هم در نظر بگيرند.
اميري صفت معتقد است: اين كار مي تواند به تنظيم خودرو و مراجعه افراد براي اين كار بينجامد.
جامعه شناسي شهرنشيني
بخشي از رفتارهاي اجتماعي افراد، متناسب با فرهنگ شهرنشيني نيست. اين اولين جمله اي است كه دكتر حسيني، جامعه شناس و استاد دانشگاه مي گويد. او رفتارهاي ترافيكي، كارمندي، همسايگي و كاسبي را از حوزه هاي مهم جامعه مدني و شهرنشيني مي داند كه قواعد و مقررات خاص خود را دارد و بايد رعايت شود.دكتر حسيني در مورد تشكيل ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني مي گويد: براي اين كار بايد شرايطي فراهم شود كه از طريق آموزش و اطلاع رساني صورت مي گيرد.او معتقد است در وهله اول بايد به شهروندان گفت نحوه زندگي در شهر متفاوت از روستاست و اين به خاطر تفاوت در قواعد زندگي در اين محيط هاست؛ از اين رو بايد ذهن فردي را كه وارد شهر مي شود، منطبق با جامعه شهري كرد.
اين استاد دانشگاه و جامعه شناس، نهادينه نشدن رفتار شهرنشيني را عامل اصلي در مشكلات زندگي شهري مي داند كه بايد منطبق با يكديگر باشد كه اين كار را نيز از طريق تعريف حقوق شهروندي، ساعات زندگي شهرنشيني و تقسيم كار مي داند.
دكتر كمالي نيز با مقايسه تعداد افراد ساكن در شهر و روستا از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون، مي گويد: در حال حاضر 70 درصد افراد، شهرنشين و تنها 30 درصد ساكن روستا هستند كه براي آموزش اين تعداد از افراد بايد دو كار اساسي انجام داد؛ آموزش و فرهنگسازي كه از مدرسه آغاز شده و از طريق رسانه ها ادامه مي يابد، اولين موضوعي است كه اين جامعه شناس و استاد دانشگاه به آن اشاره مي كند.
دكتر كمالي مي گويد: در بسياري از استان ها و ايالت هاي كشورهاي توسعه يافته، زمينه زندگي شهري متناسب با فرهنگ هر استان در كتب درسي آن گنجانده مي شود. در حقيقت اصول اين كتاب ثابت است، اما فرهنگ هر منطقه در آن گنجانده شده است؛ پس بهتر است آموزش را تحت عنوان فرهنگسازي داشته باشيم.
بسترسازي براي زندگي شهري، دومين اصلي است كه دكتر كمالي مطرح مي كند. او معتقد است كه جامعه از حالت سنتي و روستايي خارج و به يك جامعه صنعتي و مدرن تبديل شده است كه در آن زندگي اداري و شهري جريان دارد و با اضافه شدن امكانات، زندگي شهري تغيير مي كند.اين جامعه شناس و استاد دانشگاه وجود حمل و نقل عمومي، شاهراه ها، اتوبان ها، مراكز خريد و مبلمان شهري را لازمه زندگي در يك شهر مي داند كه اهميت ويژه اي دارد.عدم هماهنگي بين اين بخش ها و اختلال آنها در مناطق مسكوني، مشكلاتي را براي شهروندان ايجاد كرده است.
دكتر كمالي معتقد است كه بايد بين مناطق مسكوني و اداري حريم قائل شد و اتوبان ها و بزرگراه ها از زندگي اجتماعي و مناطق مسكوني جدا شود. در 20 سال گذشته اين اتوريته در شهرداري و شورا وجود نداشته و هركس تهران را به سمتي كشانده است.
اين جامعه شناس و استاد دانشگاه مي گويد: بايد بسترهاي فرهنگي اين كار آماده باشد و در محله، خيابان هاي فرعي، خيابان هاي اصلي، اتوبان ها، كمربندي ها، خطوط اتوبوس، تاكسي و مترو، بسترهاي لازم فراهم شود.
به هر حال دبيرخانه ستاد در كميسيون هاي فرهنگي و اجتماعي شوراي شهرها تشكيل خواهد شد و به منظور توجه به موضوع تحقيق، پژوهش و مطالعه علمي در زمينه هاي فرهنگي، كار گروه تحقيق و پژوهش با شرح وظايفي توسط ستاد مشخص و در كنار ستاد تشكيل مي شود.
فعاليت كارگروه اجرايي ستاد ارتقاي فرهنگ شهرنشيني، شامل محورهاي متنوعي است كه از جمله آن آموزش تفكيك زباله، برگزاري دوره هاي آموزشي در مراكز فرهنگي و فرهنگسراها در زمينه حقوق شهروندي، تهيه و انتشار و توزيع بروشورهاي آموزشي در فضاهاي عمومي، آموزش مهارت هاي زندگي در آپارتمان ها، مجتمع ها و بلوك هاي بزرگ، آموزش گروه ها و افراد جامعه در زمينه حفظ، گسترش و نگهداري فضاي سبز شهري و ساير موارد لازم است.

مدت هاست كه اكثر كارشناسان و صاحب نظران حوزه مديريت به اين نتيجه رسيده اند كه برطرف شدن مشكلات روزافزون شهري در تهران و ديگر كلانشهرها، راهي جز تمهيد و اجراي طرح كمديريت واحد شهري ندارد، چرا كه اساسا يكي از دلايلي كه همواره موجب ايجاد اشكالات مختلف در پيشبرد اهداف مديران شهري بوده است، تداخل و توازي موجود در رسيدگي به برخي امور است كه همواره باعث نوعي فرسايش و اصطكاك مي شود و اين توازي از دو سو همه كارها را به تاخير مي اندازد؛ از يك سو باعث مي شود ارگان ها انجام وظايف مشترك را به عهده يكديگر بگذارند و از سوي ديگر باعث مي شود انجام يك كار از سوي دو ارگان متفاوت علاوه بر اينكه زمان و هزينه اي دو چندان را تلف مي كند، نتيجه و هدف واحد و دقيقي را به دست ندهد. در نظر بگيريد كه مثلا قرار است از فعاليت فروشندگان دوره گردي كه اقدام به فروش مواد خوراكي مي كنند، جلوگيري شود. وقتي به دلايلي كه مي تواند باعث اين جلوگيري باشد توجه كنيم،  مي بينيم مثلا كسي كه با يك گاري اقدام به فروش مواد خوراكي مي كند، از چند سو براي شهروندان مشكل ايجاد مي كند. از يك سو باعث سد معبر مي شود كه نتيجتا وظيفه اي را به دوش اكيپ رفع سد معبر مي گذارد، از سوي ديگر به عرضه غيربهداشتي مواد خوراكي اقدام مي كند و از اين زاويه باعث مي شود ماموران اداره بهداشت موظف به رسيدگي شوند
و همين طور مشكلات و وظايف ديگري كه براي ديگران به وجود مي آيد و به همين دليل رسيدگي به اين موضوع كار چندان تعريف شده اي نيست كه بتواند بدون اما و اگر انجام شود. حتما شما هم در اكثر كراپورت  هايي كه حاكي از وجود مشكلات مختلف شهري است، ضعف برنامه ريزي و اجرا را شاهد بوده ايد؛ مشكلاتي كه شهروندان گاهي از حل آنها نااميد مي شوند. حالا اگر ضمن اينكه كمديريت واحد شهري براي رفع اينگونه مشكلات برنامه ريزي مي كند، اكيپ هاي واحدي نيز جهت رسيدگي به مشكلات تشكيل شوند و پس از توجيه كامل وظايف به امر برطرف كردن اينگونه مشكلات بپردازند، مسلما در هزينه و زمان لازم براي انجام اينگونه كارها صرفه جويي چشمگيري صورت خواهد گرفت، ضمن اينكه مواردي از سهل انگاري و كم كاري كه به بهانه مربوط بودن مشكل به وظايف ارگان هاي ديگر ديده مي شود، ديگر هيچ گونه توجيهي نخواهد داشت. در تشكيل اين اكيپ ها مي توان به گونه اي عمل كرد كه افراد تشكيل دهنده اكيپ، هر كدام مسئول رسيدگي به بخشي از معضلات شهري كه در حيطه تخصصي آنها باشد، اقدام كنند. به عنوان مثال اگر يك نفر مشكلات شهري، يك نفر مشكلات اجتماعي و نفر ديگر مشكلات بهداشتي را پوشش دهد، شموليت اينگونه اكيپ ها، تا حد زيادي مقبول خواهد بود،ضمن اينكه بدين ترتيب از نظر كمي نيز مي توان به دستاوردهاي مقبول تري دست يافت، چرا كه اگر در حال حاضر هر كدام از ارگان ها با يك اكيپ رسيدگي مي توانند به يك مورد خاص رسيدگي كنند، در حالت مفروض، ميزان اين رسيدگي چند برابر خواهد شد؛ اگر در حال حاضر بايد فرضا براي برطرف كردن چند مشكل در يك خيابان، چند اكيپ اقدام كنند، با تشكيل اكيپ هاي واحد، قابليت رسيدگي به مشكلات متفاوت در چند خيابان فراهم خواهد شد و كميت رسيدگي به چند برابر خواهد رسيد. مسلما امكان و چگونگي انجام چنين پيشنهادي، نياز به كارشناسي و هماهنگي دقيق خواهد داشت، ضمن اينكه تصويب و طراحي قانون كمديريت واحد شهري شرط اول خواهد بود؛ مديريت واحدي كه مي تواند به يكپارچگي و دقت بيشتر منتهي شود.

بهتر است چالش شهردار جديد، برخورد بلندمدت با معضل ترافيك تهران باشد چون تهران به يك غول شهر
بي هويت و نامتوازن تبديل شده است . دكتر مهدي رياضي، دبير انجمن مهندسان حمل و نقل و ترافيك كشور با اشاره به اينكه شهر تهران به عنوان مركز فرهنگي ، اقتصادي ، اجتماعي، امروزه به يكي از پر جمعيت ترين شهرهاي دنيا تبديل شده ، گفت : گسترش هاي بي رويه ، بويژه در سالهاي دهه 70 ، تهران را با مشكلات مشابه شهرهاي بزرگ جهان مواجه ساخته است.وي به مقوله ترافيك و حمل و نقل عمومي به عنوان يكي از معضلات و مشكلات گريبانگير شهر تهران پرداخت و افزود: در يكي، دو سال گذشته راه حل هايي كوتاه مدت نظير اصلاح هندسي تقاطع ها، هماهنگي و هوشمند كردن چراغ هاي راهنمايي ، تسريع حركت در بزرگراه ها و تفكر حمل و نقل عمومي ، بيش از سالهاي گذشته مورد توجه قرار گرفته است .

مهرداد مشايخي- لابد شما هم به عنوان كسي كه براي مدتي در جست وجوي كار بوده، شرايط مناطق مختلف كشور را براي كار و زندگي سنجيده ايد. اگر در رشته هاي فني تخصص داريد، لابد پيشنهاد كار در جايي مثل عسلويه، خرمشهر، چابهار يا نقاطي كه ظاهرا از نظر امكانات كار و زندگي از رفاه كمتري برخوردارند را بررسي كرده ايد. مثل روز روشن است كه اولين چيزي كه در حين بررسي چنين پيشنهاد كاري به ذهن هركس مي رسد، حقوق و مزاياي بالا به دليل شرايط اقليمي يا امكانات رفاهي آن نقاط است؛ ماهي يك ميليون تومان براي سه هفته كار در ماه، همراه با پرداخت هزينه سفر هوايي و ... امروز ديگر براي مهندس يا كارشناسي كه اندك سابقه اي در حرفه خود دارد، براي كار در جايي مثل عسلويه يا سواحل جنوب انتظار چندان زيادي به شمار نمي رود، اما چرا؟
هواي بوشهر و چابهار گرم است؟ خوب باشد. گرماي هوا كه شما را بعد از يك ماه كار، روانه آسايشگاه هاي رواني نمي كند يا باعث نمي شود هر شب قبل از خواب، آرامبخش مصرف كنيد و عوارضي مثل سرطان يا ناراحتي قلبي هم به همراه ندارد. اگر امكانات زندگي در جايي مثل چابهار يا عسلويه كم باشد، در عوض در آنجا هر شب با صداي مهيب تخليه تيرآهن ساختماني از خواب نمي پريد، موش ها در كوچه هايتان رژه نمي روند و براي رفتن به سركار يك ساعت و 45 دقيقه در مترو و اتوبوس نمي مانيد. علاوه بر اينها در هوايي كه در آنجا تنفس مي كنيد، غلظت اكسيژن از گازهاي آلاينده بيشتر است. درياي محشري دارد كه هر وقت دلتان گرفت، مي توانيد به ساحلش برويد و آنقدر زار بزنيد تا آرام شويد يا آنقدر به موج هاي آرام افق نيلگونش نگاه كنيد كه كم كم نارنجي و بعد با تاريكي آسمان يكي شود. شب هاي آرامي دارد كه وقتي سرتان را روي بالش مي گذاريد، تا صبح به خواب عميقي مي رويد و اگر هم خوابتان نيايد، با قدم زدن در ساحل به اندازه كافي استراحت مي كنيد.
لابد مي گوييد به هر حال امكانات ضروري كلانشهرها از شهرهاي حاشيه اي بيشتر است، مثلا خدمات درماني بهتري ارائه مي شود يا مدارس و آموزشگاه هاي بهتري دارد و ... . بايد بگويم كه با اين نظر فرضي شما موافق نيستم.
جنجال وبا يا گوشت هاي آلوده، دامن تهران و شهرهاي بزرگ را بيش از ديگر شهرها گرفت و به دليل تحت اختيار بودن بيشتر امور شخصي مربوط به بهداشت در شهرهاي كوچكتر، امكان رعايت بهداشت در اين شهرها بيشتر از تهران است، در ضمن در شهرهاي كوچك، اضطراب و بحران روحي و فشار عصبي چنان شدت پيدا نمي كند كه معده و روده را به دامن زخم هاي ناگوار بيندازد و سردردهاي طولاني تحويل شهروندان دهد.
حوادث شهري آنقدر زياد نيست كه بيمارستان ها مملو از مسموم و مصدوم باشند و در مجموع امكان پيشگيري بيماري و مصدوميت بيشتر از كلانشهرها وجود دارد. در ضمن هزينه تحصيل چند ميليوني در مدارس غيرانتفاعي تهران را به هر دبير خصوصي در شهرهاي كوچكتر بدهيد، رتبه فرزند شما را در كنكور دانشگاه سراسري يا آزاد يك رقمي مي كند.
سوغات آلودگي صوتي شهرهاي بزرگ
اگر به استدلال هاي ما اعتقادي نداريد، بد نيست نظر كارشناسان را هم بخوانيد: كاختلال در خواب و استراحت به دليل وجود آلودگي صوتي، موجب بروز مشكلات عديده عملكردي و فشارهاي رواني در افراد مي شود.
كارشناسان شركت كنترل كيفيت هوا معتقدند اگرچه ممكن است ساكنان منازل حاشيه اتوبان ها و اماكن پرسروصدا از روي عادت مشكل زيادي براي خوابيدن نداشته باشند، ولي به طور قطع آلودگي صوتي اثرات نامطلوبي روي جسم و روح فرد مي گذارد.
بنابر اعلام اين كارشناسان، آمارها نشان مي دهد كه 22 درصد افراد ساكن در اطراف فرودگاه به خاطر آلودگي صوتي ناشي از پرواز و فرود هواپيماها، دچار اختلال خواب مي شوند و در صورت مواجهه با سطح زيادتري از سروصدا تا حدود 50 درصد دچار اختلال در خواب مي شوند.
اين كارشناسان در ادامه، بر هم خوردن نظم و توالي مراحل خواب و حتي حذف آن را از جمله عوارض وجود منابع آلودگي صوتي در اطراف محل زندگي افراد عنوان كرده و مي گويند: محققان دانشگاه كاروليناي شمالي با بررسي اثر آلودگي صوتي ناشي از موتور جت هواپيما بر خواب، به اين نتيجه رسيده اند كه ريتم امواج مغزي پس از ايجاد سروصدا، سريع تر شده و حداقل تا پنج دقيقه پس از قطع صدا در همان حال باقي مي ماند و اين حالت، نشان دهنده سبك تر شدن خواب افراد است.
لازم به ذكر است صبح روز بعد از آزمايش، كارشناسان با ارزيابي فعاليت افراد در معرض اصوات ناهنجار، به اين نتيجه رسيدند كه تنها عكس العمل آنها از خواب پريدن نبوده و عملكرد آنها به ميزان قابل توجهي افت كرده است.
كارشناسان شركت كنترل كيفيت هواي شهرداري تهران در خاتمه، تنها راه غلبه بر اين معضل را ايجاد محيطي آرام و بي سروصدا براي خواب آنها اعلام كرده و بر ساخت واحدهاي مسكوني استاندارد و به كارگيري عايق هاي صوتي، ايجاد مانع هاي بتني، شيشه اي و حتي طبيعي در كنار ساختمان ها تاكيد كرده اند .
هنوز هم معتقديد كه كار و زندگي كردن در شهرهاي بزرگ، مزاياي بيشتري دارد و براي كار در نقاط دورافتاده بايد سختي كار گرفت؟ به نظر من موضوع كاملا برعكس است؛ اگر بيشتر فكر كنيد مثل من به اين نتيجه مي رسيد كه براي كار كردن در تهران بايد سختي كار و مزاياي بيشتر طلب كرد نه بندرعباس و بوشهر و عسلويه و چابهار.