يكشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۸۴
زنان در صحنه سياسي آمريكاي لاتين
000693.jpg
اشاره: حضور زنان در پست هاي عالي حكومتي از ويژگي هاي سياست در شرق آسياست. نخستين زناني كه به رياست جمهوري يا نخست وزيري رسيدند به همين منطقه تعلق دارند. اما اخيرا در نقاط ديگر دنيا هم زنان از وكالت و وزارت به مقام هاي عالي تر چشم دوخته اند. در آمريكا نشانه هاي قوي وجود دارد حاكي از اينكه انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۰۸ نيز با كانديدا شدن هيلاري كلينتون شكل خواهد گرفت. مقاله حاضر به حضور زنان در عرصه سياسي آمريكاي لاتين مي پردازد.
شيلي علي رغم همه اعتبارش به عنوان الگوي موفق اقتصادي آمريكاي لاتين در سالهاي اخير و نمونه حكومت دمكراتيك در اين منطقه، در زمينه حقوق زنان از ديگر همسايگانش عقب افتاده است. تا ۱۸ ماه پيش شيلي تنها كشور نيم كره غربي زمين بود كه همچنان طلاق را ممنوع مي كرد. در چنين جامعه محافظه كاري كه كليساي كاتوليك روم هنوز در آن نفوذ زيادي دارد، يك زن به نام «ميشل بشلت» براي شركت در انتخابات رياست جمهوري آماده مي شود و اتفاقا بيشترين اقبال را براي جانشيني ريكاردو لاگوس رئيس جمهور شيلي دارد. اين زن ۵۲ ساله كه وزير دفاع پيشين شيلي است مي گويد كه همه ويژگي هاي مناسب از نظر جامعه شيلي را به طور يكجا در خود دارد چون يك زن سوسياليست مطلقه است كه به كليسا هم وابسته نيست. اما نظرسنجي ها نشان مي دهد اين زن مطلقه كه داراي سه فرزند است در انتخابات رياست جمهوري شيلي كه قرار است ماه دسامبر برگزار شود شانس زيادي براي پيروزي دارد.
اگر نظرسنجي ها درست نتيجه دهد بشلت اولين زني خواهد شد كه در شيلي به رياست جمهوري انتخاب مي شود. ظاهر و عينك گرد و طلايي اين زن او را به مديران مدرسه شبيه كرده است. اما او از رهبران پيشروي نسلي از زنان است كه در صحنه سياست مردسالارانه آمريكاي لاتين رخنه كرده اند. از سال ،۱۹۹۱ يازده كشور در آمريكاي لاتين قانوني را به اجرا گذاشتند كه در آن احزاب سياسي ملزم به نامزدكردن حداقل تعدادي از كانديداهاي زن براي پارلمان مي شوند. بعد از اجراي اين قانون تعداد نمايندگان زن در اين منطقه از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ دوبرابر شد. كشور دوازدهم يعني كلمبيا در سال ۲۰۰۰ قانوني تصويب كرد كه به حضور زنان در حداقل ۳۰ درصد از مناصب تصميم گيري در قوه مجريه مربوط مي شد. انتخابات ميان دوره اي امسال كنگره آرژانتين هم واقعه ديدني است. چون صحنه رقابت ميان كريستينا فرناندز دو كرچنر همسر رئيس جمهور فعلي و هيلدا دوهالده همسر رئيس جمهور پيشين است.
در ۱۰ سال گذشته شمار زنان در مناصب قدرت در آمريكاي لاتين به شدت افزايش يافته و آنها ديگر به حضور در وزارتخانه ها راضي نيستند، بلكه به دنبال پست هاي انتخابي همچون نمايندگي مجلس و حتي رئيس جمهوري هستند.
اين تغييري عمده نسبت به شرايط گذشته است. تا ۸۰ سال پيش هيچ زني حق رأي در هيچ نقطه اي از آمريكاي لاتين را نداشت. تا سال ۱۹۵۶ اين قانون همچنان در كلمبيا پابرجا بود. وقتي «ماريادوكارمولارا» در نيمه دهه ۱۹۸۰ به عنوان اولين نماينده زن پارلمان برزيل انتخاب شد با حيرت تمام دريافت كه در ساختمان پارلمان سرويس بهداشتي براي زنان وجود ندارد. در سال ۱۹۹۲ وقتي او به عنوان اولين شهردار زن در شهر صنعتي بتيم برزيل انتخاب شد همه تلاشش را به كار گرفت كه اذهان مردم برزيل را براي حضور خود در صحنه آماده كند. او مي گويد، مردم همواره به دنبال مردي بودند كه به تصورشان از پشت پرده هدايت امور را در دست دارد. همه مي گفتند كه او شش ماه بيشتر دوام نمي آورد. اما او اكنون دوره دوم نمايندگي خود را در كنگره مي گذراند. زناني مانند لارا مسير طولاني را طي كرده اند تا در عرصه سياست آمريكاي لاتين به اينجا رسيده اند. قراردادن سهميه براي زنان در انتخابات پارلماني اين كشورها در اين سير صعودي تأثير فراواني داشته است. قانون سهميه بندي براي اولين بار در سال ۱۹۹۱ در آرژانتين به تصويب رسيد. كارلوس منم رئيس جمهور آرژانتين در دهه ۱۹۹۰ از قانون سهميه بندي جنسيتي در انتخابات حمايت كرد و به اين ترتيب شمار زناني كه بعد از انتخابات مجلس وارد پارلمان شدند زياد شد. اين اقدام رئيس جمهور آرژانتين، زنان ديگر كشورهاي آمريكاي لاتين را بر آن داشت كه خواستار قوانين مشابه شوند. تاكنون آرژانتين و كاستاريكا بهترين نتايج را بدست آورده اند و زنان در اين كشورها يك سوم پارلمان را در اختيار دارند. اين در حاليست كه در آمريكا زنان فقط ۱۴ تا ۱۵ كرسي هاي سنا و مجلس نمايندگان را در اختيار خود دارند. در مكزيك زنان يك چهارم كرسي هاي كنگره ملي را در اختيار دارند. در سناي كلمبيا ماه گذشته اتفاق عجيبي افتاد و براي اولين بار يك زن به رياست اين كنگره انتخاب شد.
اين اتفاقات فقط به پارلمان محدود نمي شود. در شيلي و كلمبيا زنان پست هاي مهمي دارند. اولين زناني كه در اين منطقه به پست رياست جمهوري رسيدند به آمريكاي مركزي تعلق داشتند. يكي از آنها ويولتا چامورو در نيكاراگوئه بود و ديگري ميزيا موسكاسو در پاناما.
اين روند باعث تغيير نگرش طبقه عوام در آمريكاي لاتين شده است. نظرسنجي هاي اخير نشان مي دهد در شهر ليما پايتخت پرو ۴۹درصد از مردم بر اين باورند كه زنان بهتر از مردان مي توانند حكومت كنند. نظرسنجي اي كه مؤسسه گالوپ سال ۲۰۰۰ در شش شهر بزرگ آمريكاي لاتين انجام داد نشان مي دهد كه مردم اين شهرها توانايي زنان را در كاهش فقر، بهبود كيفيت آموزش و كنترل فساد، بيشتر از مردان مي دانند.
000696.jpg
شايد هيچ كس به اندازه كريستينا فرناندز دوكرچنر همسر رئيس جمهور آرژانتين نماد سياستمداران زن عصر جديد در آمريكاي لاتين نباشد. الهام بخش او اوا پرون همسر خوان دومينگو پرون و قهرمان مبارزات حقوق كارگران در آرژانتين است كه هنگام مرگ در سن ۳۳ سالگي به يك نماد تبديل شده بود. كريستينا در زمان دانشجويي به جنبش جوانان حزب پروتيست پيوست. در دوران خشونت هاي سياسي دهه ۱۹۷۰ او به همراه همسرش نستور كرچنر براي مدتي از سياست فاصله گرفتند اما با احياي دموكراسي در سال ،۱۹۸۳ اين دو فعاليت سياسي شان را ازسر گرفتند. اما درخشش سياسي كريستينا برگرفته از شوهرش نبود.
او در سال ۱۹۹۵ با وارد شدن به سنا وجهه ملي به خود گرفت. در آن زمان شوهرش يك فرماندار ناشناس بود و چند سال بعد تازه تصميم گرفت وارد انتخابات رياست جمهوري شود. كريستينا سپس با حضور در گفت وگوهاي سياسي در تلويزيون و با محكوم كردن فروش غيرقانوني اسلحه و فساد حكومتي كه در دولت كارلوس منم به اوج رسيده بود، به چهره اي آشنا در اين كشور تبديل شد. انتقادهاي شديد او را از رئيس جمهور كه رهبر حزب حاكم پرونيست هم بود باعث اخراج كريستينا از فراكسيون حزب حاكم در سنا شد.
بعد از پيروزي حيرت انگيز كرچنر در انتخابات رياست جمهوري ۲۰۰۳ كريستينا ترجيح داد كه در سنا بماند. نستور كرچنر از همسرش به عنوان سلاحي در نبرد سخت خود براي به كنترل درآوردن حزب پرونيست استفاده مي كند. در انتخابات امسال سنا، كريستينا با همسر ادواردو دوهالده رئيس جمهور سابق رقابت مي كند. او نسبت به رقيبش از موقعيت بهتري برخوردار است. اما در ديگر كشورهاي آمريكاي لاتين همسران رئيس جمهورها باعث دردسر و رسوايي شوهرانشان شده اند. در مكزيك و پرو ولخرجي هاي همسران رئيس جمهور دردسرهاي زيادي براي آنها به همراه داشته و از محبوبيت آنها هم كاسته است.
زنان آمريكاي لاتين براي احقاق حقوق همجنس هايشان و يا به خاطر شعارهاي فمينيستي وارد عرصه سياست نمي شوند. كريستينا كرچنر در تمام ۱۶ سال گذشته كه در سنا بوده است هيچ گاه در سخنراني هايش اشاره اي به اين موضوعات نكرده است. حضور زنان در عرصه قدرت پيشرفتي در حق برابري درآمد زنان در محيط هاي كار يا موضوع سقط جنين ايجاد نكرده است. زنان نماينده اول از هر چيز اعضاي حزبشان و نماينده آن هستند و اولويت هاي حزبي است كه محور برنامه هاي آنان را تعيين مي كند.
اما همين حضور در عرصه سياسي پيشرفت بسيار چشمگيري نسبت به گذشته به حساب مي آيد. ميشل بشلت نامزد رياست جمهوري در شيلي وعده داده است در صورت پيروزي در انتخابات نيمي از مناصب كابينه را با زنان پر كند.
نيوزويك
ترجمه: نيلوفر قديري

نگاه
قدرت نو
عباس لقماني
دوران حكومت نظاميان در آمريكاي لاتين كم و بيش به پايان رسيده است و اين قسمت از قاره آمريكا كه تحت نفوذ فرهنگ كليساي كاتوليك بازمانده از دوران استيلاي اسپانيا و پرتغال بود، اكنون تجربه هاي تازه اي را مي آزمايد.
نظاميگري در آمريكاي لاتين پيامدهاي وحشتناكي را درپي داشت كه قتل سالوادور آلنده در شيلي با كودتاي ژنرال پينوشه فقط يكي از اين موارد است. آرژانتين كه در سال هاي مياني دهه پنجاه ميلادي درآمد سرانه اش از بسياري از كشورهاي اروپايي بالاتر بود نيز تحت نفوذ نظاميان به زودي از زمره كشورهاي درحال جهش اقتصادي خارج شد و در دو سال پيش به مرحله ورشكستگي اقتصادي كامل رسيد.
فقط تلاشي جهاني توانست اقتصاد اين كشور را بار ديگر به جريان بيندازد و در پرو، كلمبيا و برزيل نيز كم و بيش به همان نسبتي كه نظاميان از صحنه دور مي شدند، دورنماي اقتصادي بهتر مي شد. با خروج نظاميان از صحنه سياسي، اكنون در جامعه اي كه زنان كمتر در صحنه ظاهر مي شدند، آنان نيز سهم خود را از قدرت در دمكراسي خواهانند.
در آمريكاي لاتين كاتوليك، حضور زنان در صحنه سياسي آنچنان چشمگير است كه دير يا زود بايد شاهد رئيسان جمهور زن در اين قسمت از قاره آمريكا بود. در حالي كه در شمال هنوز بحث بر سر يك رئيس جمهور زن در مراحل اوليه است، در جنوب اين موضوع ديگر دور از دسترس نيست. آمريكاي لاتين كه فقط خاطره زناني مانند اواپرون همسر ديكتاتور آرژانتين را به ياد مي آورد، اكنون ديگر فقط به زناني كه به امور خيريه مي پرداختند و در كنار همسران خود و در سايه آنان ظهور مي كردند، چشم ندارد. زنان آمريكاي لاتين تاكنون خود را از مباحث فمينيستي كنار كشيده اند و سياست را سواي چنين ديدي دنبال مي كنند.
در دنياي آمريكاي لاتين كه مردسالاري بازمانده فرهنگ اسپانيايي _ پرتغالي است، رسيدن به مناصب مهم آن هم از سوي زنان افق تازه اي را بر روي اين قاره خواهد گشود، نظاميگري و ديكتاتوري پس از تجربه دموكراسي، اكنون نوع ديگري از نرمش در سياست را تجربه مي كند كه براي اين قسمت از قاره آمريكا تازه است.
تئوري هاي سياسي چند دهه اخير با افكار انديشمندان آمريكاي لاتين پرمايه تر از گذشته شد و در كنار انديشمندان سياسي، نويسندگان آمريكاي لاتين نيز به خودنمايي پرداختند. در همه اين زمينه ها به غير معدود موضوع هايي، زنان آمريكاي لاتين حضور كمرنگي داشتند. ظاهر شدن آن در صحنه سياسي اين نويد را خواهد داد كه به موازات آن نقش آنان در صحنه هاي ديگر نيز افزايش يابد.
در چنين شرايطي، براي هميشه   راه بر روي ديكتاتوري نظامي در آمريكاي لاتين بسته خواهد ماند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |