سه شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۹۳
داستان مردي كه ادعا مي كند صميمانه ترين رابطه را با پرندگان دارد
پيرمرد و كلاغ هاي سياه برج لندن
001050.jpg
آرش نهاوندي
نگهداري پرندگان در برج لندن از زمان چارلز دوم به صورت سنت درآمد . بر اساس فرماني كه چارلز دوم، پادشاه وقت صادر كرد بايد همواره شش پرنده در برج لندن نگهداري شوند، فرماني كه تاكنون از آن تخطي نشده است
افراد زيادي در اجتماعات مختلف وجود دارند كه برحسب موقعيت و جايگاه خود دست به كارهاي غيرعادي مي زنند.
اين امور به ظاهر بي اهميت و در باطن جالب توجه، يكي از گزارشگران مسائل اجتماعي را بر آن داشته تا از نزديك زندگي روزانه مردي را كه ادعا مي كند، روابط بسيار خوبي با كلاغ ها دارد، مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار دهد.
صبح بخير تور، سلام مونين
دريك كويل اينگونه هر روز كلاغ هايش را مورد محبت قرار مي دهد.
در واقع روز كاري كويل در نيمه هاي شب و زماني كه وي پرندگانش را با نام صدا مي زند، آغاز مي شود. كويل در اين زمان با مهر و محبت خاص در قفس پرندگان را باز مي كند تا كلاغ ها بتوانند فارغ البال ساعات شب را سپري كنند. منزل كويل در نزديكي برج لندن واقع شده است، از همين رو پس از آنكه وي در قفس كلاغ ها را باز مي كند، آنها با شور و هيجان خاصي پر زنان و جست  زنان به سوي چمن هاي محوطه بناي تاريخي برج لندن حركت مي كنند و بلافاصله پس از رسيدن به اين منطقه سعي مي كنند قلمرو سبزي را در اين محوطه براي خود تعيين كنند.
از اين ارتفاعات كمتر كسي خبر دارد،  زيرا كلاغ ها صرفا در ساعات شبانه در آن محل به تفريح مي پردازند و ساعاتي پيش از باز شدن درهاي محوطه تاريخي برج لندن به قفس هايشان باز مي گردند. اين در حالي است كه كويل از فرصتي كه در نتيجه غيبت كلاغ ها در قفس برايش ايجاد شده نهايت استفاده را مي برد و به تميز كردن قفس ها مي پردازد. پس از بازگشت كلاغ ها به خانه نيز او مانند مادري مهربان به وضعيت كلاغ ها رسيدگي مي كند و سپس خوراك و ظروف آبي را برايشان مي برد تا آنها بتوانند دلي از عزا درآورند.
تمام اين فعاليت ها يك ساعت پيش از آنكه كويل صبحانه اش را صرف كند، انجام مي گيرد. در واقع
دريك كويل، مسئول نگهداري پرندگاني است كه در برج لندن آشيانه كرده و ساليان سال است كه آنجا را ماواي خويش قرار داده اند.
نگهداري پرندگان در برج لندن از زمان چارلز دوم به صورت سنت درآمد . بر اساس فرماني كه چارلز دوم، پادشاه وقت صادر كرد، بايد همواره شش پرنده در برج لندن نگهداري شوند، فرماني كه تاكنون از آن تخطي نشده و اجراي آن تا به امروز محترم شمرده شده است.
البته فرمان چارلز دوم، ريشه در افسانه هاي كهن انگلوساكسون دارد. بر اساس يكي از همين افسانه ها، در صورتي كه برج سفيد رنگ لندن زماني خالي از پرنده ماند، آن گاه همه چيز به پايان مي رسد و همزمان برج لندن و پادشاهي انگلستان
فرو مي پاشند. به رغم آن، اين فرمان در حدود سيصد و اندي سال پيش از آن برپايه افسانه اي كهن صادر شده است.
دريك هيچ گاه در وظايف خود نسبت به شش كلاغ بزرگسال و دو كلاغ كوچكتر اهمالي صورت نمي دهد.
اين دو كلاغ آخر كه كوچكتر از سايرين نيز هستند، در دارتمور در حالي كه كاملا از سوي پدر و مادرشان رها شده بودند، پيدا شده و به برج آورده شده بودند.
اين در حالي است كه دريك كويل براي تغذيه كلاغ ها از اسميت فيلد، يكي از بهترين سوپر ماركت هاي لندن گوشت مي خرد و سپس خود او گوشت ها را ريز   ريز مي كندتا كلاغ ها به هنگام تناول آنها دچار مشكل نشوند، كويل همچنين ظرف هاي آب آنها را پر مي كند تا اين پرندگان بتوانند پس از خوردن يك غذاي خوشمزه آب را نيز بي هيچ مشكلي بياشامند.
كويل در حالي روزانه اينچنين به كلاغ ها رسيدگي مي كند كه وظايف ديگري نيز به عنوان متولي برج لندن، اين كهن اثر تاريخي نيز بر عهده او گذاشته شده است.
روز كلاغ ها بسيار طولاني است زيرا آنها از نيمه هاي شب تا سحرگاهان در محوطه اطراف برج به پرسه زني مشغولند.
در روزهاي گرم تابستان وضعيت قدري فرق مي كند و كويل شب ها را ديرتر از هميشه يعني در ساعت 9:30 به خواب مي رود و پيش از طلوع آفتاب در ساعت 4:30 از خواب برمي خيزد. او پس از آنكه از خواب شيرين صبحگاهي برمي خيزد، دوش مي گيرد، صورتش را اصلاح مي كند و مجددا همان فعاليت روزمره خود را آغاز مي كند. دريك كويل 61 ساله خود در اين باره مي گويد: سخت ترين زمان زندگي ام، سحرخيزي است. او مي افزايد: به دليل مشغله زياد، در تابستان ها فرصت نمي كنم به زندگي خود برسم، هر جا هم كه بروم بالاخره بايد در زمان مشخص باز گردم و كلاغ ها را بخوابانم.
كويل در ادامه در توضيح اين حرف خود مي گويد: من بايد در تمام مدت هوشيار باشم، زيرا اگر لحظه اي غفلت كنم ممكن است يكي از اين پرندگان باهوش و بازيگوش از فرصت استفاده كرده و فرار را بر قرار ترجيح دهد. اگر هم زيادي رابطه خود را با آنها صميمي كنم ممكن است از فرط علاقه يا ندانم كاري چشمانم را از حدقه درآورند.
آنچه كه كويل درباره شغلي كه با تمام وجود به آن عشق مي ورزد، مي گويد تنها بخشي از مشقات كار است. او در ادامه با اشاره به اين مشكلات مي افزايد: براي كم كردن مشكلات خود به هنگام نگهداري از پرندگان بايد رابطه كاري كه من با آنها ايجاد كرده ام را الگوي خويش قرار دهيد.
او در توجيه اين ابتكار خود مي گويد: در واقع من بدون ايجاد ارتباط صميمانه با آنها نمي توانستم به كار خود در اين سمت ادامه دهم و اگر فرد ديگري نيز جاي من بود، نمي توانست كاري بكند.
كلاغ ها هر كدام داراي شخصيت خاص خود هستند، آنها در واقع بسيار باهوش و بازيگوش هستند.
كويل مي افزايد: آنها به قدري باهوش هستند كه بدون آنكه قادر به تكلم باشند، رئيسي را براي خويش برگزيدند و او كسي نيست جز كلاغي كه من او را تور ناميده ام.
اين كلاغ باهوش، زمان ديدار ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه از برج لندن با شيرين كاري هايش و تقليد صدا و اداهاي كويل، رئيس جمهور را بسيار خشنود ساخته بود. اين در حالي است كه فرد نگهدارنده كلاغ ها خود بايد از سوابق درخشاني برخوردار باشد.
در واقع نامزدهاي تصد ي گري اين مقام سنتي بايد 22سال در نيروهاي مسلح با به جا گذاشتن سوابق درخشان خدمت كرده باشند. دريك كويل نيز به عنوان يكي از افراد برگزيده براي نگهداري برج لندن عمري را به خدمت در نظام گذرانده است. او همچنين طي تمام دوران حياتش علاقه بسزايي به حيوانات و بويژه پرندگان داشته است. اين ويژگي ها سبب شد كه او 2 ماه پس از پايان دوره خدمتش در نظام، در سن 39 سالگي به سمت دستيار محافظ پرندگان برج منصوب شود، البته او براي كسب تجربه بيشتر، طي دوران دو سر محافظ به دستياري پرداخت تا آنكه در سال 1999 پس از بازنشسته شدن رئيس سابقش، به اين مقام برگزيده شد. دريك كويل درصدد است تا سن 65 سالگي به اين فعاليت طاقت فرسا ادامه دهد.

نقدي بر وضعيت بازماندگان خردسال سونامي
كودكان، زير سقف آسمان
معصومه سميعي- در جريان زلزله سونامي كه اندونزي را نيز در برگرفت، بيشترين صدمات بر كودكان وارد آمد.
در حالي كه هزاران نفر كودك بر اثر اين زلزله مرگبار جان خود را از دست دادند، هزاران كودك ديگر از پدر و مادر خويش جدا شدند.
از همين رو است كه مسئولان دولتي در اندونزي مراحل شناسايي والدين كودكاني كه در جريان زلزله در منطقه بي سرپرست شده اند را آغاز كرده اند.
البته اين اقدام يكي از دشوارترين اقدامات دولت پس از حكمفرما شدن آرامشي نسبي در مناطق زلزله زده است؛ دشوار از آن رو كه از بسياري از خانواده ها در حال حاضر اثري در دست نيست و اغلب از قربانيان زلزله ياد شده بي نام و نشان دفن شده اند. اما با اشاعه موجي از شايعات، مبني بر قاچاق كودكان بينوا و بي سرپرست كه طي روزهاي اخير بر سر زبان ها افتاده است، دولت با مشكلات جديدي روبه رو شده و به تبع آن طي تدابير شديد امنيتي، عبور و مرور كودكان را در مناطق آسيب ديده ممنوع كرده است.
اين در حالي است كه تعدادي از خانواده ها و همسايگان اين كودكان بي سرپرست، مسئوليت اداره امور آنها را به طور غيررسمي به عهده گرفته اند. اين اقدامات كه بدون ارجاع به مراجع دولتي صورت مي گيرند، سبب پيچيده تر شدن اوضاع در مناطق زلزله زده شده  است.
پايگاه حياتي
به رغم غم انگيز بودن آن، اين داستاني است كه پسري هفت ساله از گذشته نه چندان دور خود برايمان روايت كرده است.
او در گفت  و گو با يكي از گزارشگران بخش اجتماعي اين چنين شرح حال وخيم و بغرنج خود را شرح داده است: من در زمان وقوع زلزله در حال نوشتن تكاليف درسي ام بودم. پس از وقوع زلزله نيز به همراه پدرم از خانه فرار كرديم، بي آنكه به فكر مادربزرگ باشيم. مادربزرگ درخانه گرفتار آمده بود و ما پس از خروج موقتي از شوك زلزله، به شوك ناشي از تنها رها كردن مادر بزرگ دچار شديم. آيوا اكنون در اردوگاهي كه در محوطه ايستگاه تلويزيون برپا شده است زندگي مي كند. در واقع اين مكان امروزه هزاران نفر از بازماندگان سونامي را در خود جاي داده است. اين در حالي است كه آيوا يكي از خوش شانس ترين هاي آن حادثه است. او از اين جهت نسبت به ساير همسن و سالان خود، خوش شانس است كه پدر و مادر خويش را از دست نداده است. از سرنوشت والدين بسياري از كودكاني كه در اردوگاه هستند اطلاعي در دست نيست. در اين شرايط آژانس كودكان سازمان ملل(Unicef) طي يكسري اقدامات در تلاش است كه مجددا خانواده ها را به كنار يكديگر بازگرداند.
داني پروبا، از مسئولان يونيسف كه در منطقه باند واقع در آچه به انجام وظيفه مشغول است در اين  باره مي گويد: ما پايگاهي اطلاعاتي در برگيرنده تمامي اطلاعات درباره كودكان ايجاد كرده ايم. ما در اين پايگاه ضمن وارد كردن نام، ميزان سن ، نام مدرسه و نام پدر و مادر كودكان، اطلاعات خود را به نحو مطلوبي طبقه بندي كرده ايم.
پروبا در ادامه و درباره نحوه فعاليت اين پايگاه اطلاع رساني مي گويد: كارمندان يونيسف در اين پايگاه به هنگام ورود افراد، ادعاي آنان را بر اينكه والدين برخي از كودكان بي سرپرست هستند با داده هاي موجود مطابقت مي دهند. اما وظيفه اصلي ما در اين مركز حفاظت از كودكان در برابر تهديد ربايندگان كودكان است، حتي اگر تمام اطلاعات شخص مدعي، درباره فرد خاصي با داده هاي ما مطابقت داشته باشد و مدعي تمام مدارك مورد نياز را به ما ارائه كند، بازهم ما بايد از طريق كانال دولتي اقدام كرده و صرفا با تاييد مسئولان حكومتي مي توانيم نسبت به تحويل كودكان مبادرت ورزيم.
حياط  خالي از سكنه
پس از تكميل گزارش هايي درباره وضعيت كودكان ساكن اردوگاه هاي آچه، خبرنگاران، اردوگاه محل سكونت آيوا را براي ديدار از كودكان بستري در بيمارستان فكينا ترك كردند.
اما به محض رسيدن خبرنگاران به بيمارستان، از سوي مسئولان به آنها گفته شد كه كودكان آنجا را ترك كرده اند. يكي از پزشكان در اين رابطه گفت: اين حياطي است كه سابق بر آن، بچه ها در آن به هواخوري مي پرداختند، اما اينك با رفتن بسياري از بيماران، اين حياط نيز خالي و سوت و كور شده است.
او افزود: ما توافق كرده بوديم در صورت ماندن كودكان در بيمارستان، بيماران ديگري نيز در اينجا مورد پذيرش قرار گيرند يا به هر حال از آن به عنوان سرپناه استفاده كنند، اما باتوجه به شرايط موجود، كسي نمي داند كجا برود، زيرا ديگر خانه و خانواده اي براي اتكا به آن باقي نمانده است.
به رغم اين تفاسير، اكنون مي توان دلايل خوبي جهت خروج كودكان از اين مركز پيدا كرد. دلايلي نظير تخليه اين مركز يا عزيمت تعدادي از كودكان به همراه والدينشان كه آنها را بعد از چند ماه مجددا يافته بودند.
اما مشكل اساسي در اين مسئله نهفته است كه كسي از سرنوشت كودكان كه پيش از اين در بيمارستان بستري بودند، اطلاع چنداني ندارد، زيرا هيچگونه سند و مدركي از پذيرش اين كودكان تهيه نشده است. در راه خروج از بيمارستان، يكي از خبرنگاران با يكي از والدين روبه رو شد. او در اين باره مي گويد: در راه خروج از بيمارستان من با سپال باري روبه رو شدم. او طي گفت  وگويي به من گفت كه از همسرش همچنان اطلاعي در دست نيست. اين در حالي بود كه دختر دوماهه اش را روي زانوانش نشانده بود.
در واقع اين دختر به طرز بسيار معجزه آسايي از زلزله سونامي و وقايع پس از آن نجات يافته بود. سپال در اين باره مي گويد: طي مدتي كه با دخترم به تنهايي گذران زندگي مي كرديم، بسياري نزدم آمدند و از من خواستند كه سرپرستي دخترم را عهده دار شوند، اما من درخواست هاي مكرر آنان را رد كردم. سپال باري در پاسخ به اين پرسش كه آيا نسبت به افرادي كه براي سرپرستي دخترش آمده بودند، شك كرده بود يا نه، گفت: من پيش از اين نيز از مقوله دهشتناك قاچاق كودكان اطلاع داشتم، از همين رو بود كه نمي خواستم تحت هيچ شرايطي دخترم را به فرد ديگري تحويل دهم. پيش از اين در هفت مورد در همين بيمارستان افرادي نزد سپال باري براي به عهده گرفتن سرپرستي دخترش آمده بودند كه وي همگي آنها را جواب كرده بود.
نظارت محدود
گزارش هايي از اين دست كه از داستان هاي حقيقي اقتباس شده اند، نگراني مسئولان يونيسف را درباره سرنوشت كودكان اندونزيايي بيش از گذشته افزايش داده است. هندريكسون، يكي از همين كارشناسان درباره مواردي مشابه آنچه كه بر سر باري رفته است، مي گويد: در يكي از موارد يك زوج، كودكي را از آچه به ملان آوردند، زماني كه آنها به آچه رسيدند، كودك آنچنان از بيماري رنج مي برد كه وي را به بيمارستان منتقل كردند.
او مي افزايد: در آنجا بود كه سازمان هاي غيردولتي كه وظيفه داشتند اطلاعات خود را درباره كودكان تكميل كنند، وارد عمل شدند.
پس از تحقيقات مقدماتي، يكي از اين نهادها متوجه شد كه تناقضات زيادي در اظهارات اين دو زوج كه خود را پدر و مادر كودك نام مي بردند وجود دارد و در همين جا بود كه به صحنه سازي اين زوج پي بردند.
پيرو شرح داستان هايي ديگر از اين قبيل از سوي اين مسئول، يكي از گزارشگران از وي پرسيد، آيا در مورد وضعيت بيمارستان فكينا و حياط خالي آن هيچ نگراني نداريد؟ او نيز در پاسخ گفت: ما پيش از اين نگران بوديم، اما پس از پي بردن به اين مسئله كه كودكان ياد شده براي انجام مراقبت هاي پزشكي مناسب تر از بيمارستان تخليه شده اند، خيالمان آسوده شد. البته ما با رجوع به پايگاه اطلاعاتي و دريافت آمار و ارقام و برگه هاي پذيرش آنها، به اين مسئله پي برديم. در اندونزي تنها نام 40درصد از كودكان در اداره ثبت احوال به ثبت رسيده و اكثر سوابق خانوادگي از ميان رفته اند. همين امر موجب پيچيده شدن نظارت بر وضعيت كودكان بي سرپرست مي شود.

پيشخوان
001068.jpg
واشنگتن پست
عنوان اصلي روزنامه واشنگتن پست به مرگ رئيس ديوان عالي آمريكا بر اثر ابتلا به سرطان تيروئيد اختصاص داشت. ويليام رنكوئيست كه 80 سال سن داشت، اواسط ژوئيه در بيمارستان بستري شد. وي در زمان ريچارد نيكسون، رئيس جمهور اسبق آمريكا در سال 1972 به اين سمت منصوب شد. رونالد ريگان نيز در سال 1986 او را به اين سمت انتخاب كرد.
001020.jpg
عرب نيوز
روزنامه عرب نيوز كه معمولا مسائل كشورهاي عرب زبان و خاورميانه را به عنوان خبر اول خود برمي گزيند، اين بار به ايالات متحده آمريكا و توفان بي سابقه كاترينا پرداخته كه زندگي مردم جنوب آمريكا را مختل كرده است. بالاخره نيروهاي گارد ملي، عمليات گسترده اي را براي تخليه بازماندگان اين حادثه آغاز كردند. به گفته وزير حمل و نقل اين كشور، هواپيماها و هلي كوپترها 24 ساعته در حال تخليه آسيب ديدگان از مناطق توفان زده هستند.
001026.jpg
اوژوردويي
روزنامه فرانسوي زبان اوژوردويي به بستري شدن ژاك شيراك، رئيس جمهور فرانسه در بيمارستان پرداخته است. وي به دليل عارضه اي كه دفترش مشكل بينايي اعلام كرد، در بيمارستاني در پاريس بستري است. شيراك 72 ساله حدود يك هفته تحت معالجه باقي مي ماند. گفته مي شود احتمالا لخته كوچكي در يكي از رگ هاي خوني شبكيه چشم شيراك وجود دارد و پزشكان مي خواهند مطمئن شوند اين لخته مقدمه سكته جدي نيست.
001047.jpg
لوسوار
روزنامه فرانسوي زبان لوسوار عكس اول خود را به پل اوستر، نويسنده آمريكايي اختصاص داده است. آخرين رمان او تحت عنوان ديوانگي هاي بروكلين رماني است كه به زندگي روزمره مردم مي پردازد و طنزي ملايم و ظريف دارد. او اين كتاب را به مردم بروكلين، منطقه اي در شهر نيويورك، تقديم كرده است. تيتر اصلي نيز به اصلاحات جديد دولت فرانسه و تغيير سن بازنشستگي اختصاص دارد. گفته مي شود اين اصلاحات بويژه براي زنان مشكل آفرين خواهد بود.

شهرهاي جهان
اتريش- وين
سينا خاكياني- وين پايتخت موسيقي دنيا و از جمله شهرهاي تاريخي اروپاست كه جزو پربازديدكننده ترين شهرهاي جهان محسوب مي شود. ساختمان هاي تاريخي شهر، زيبايي خاصي به خيابان هاي آن بخشيده و موزه هاي كم نظير آن آثار ارزشمند فراواني را در خود جاي داده اند. اركستر فيلارمونيك وين جزو مهمترين اركسترهاي جهان به شمار مي آيد كه شركت در برنامه هاي آن آرزوي بسياري از علاقه مندان به موسيقي كلاسيك است. وين به قدري جاي ديدني دارد كه فقط كساني كه در آستانه مرگ هستند ممكن است از سفر به آن لذت نبرند! يكي از نكته هاي جالب در مورد وين اين است كه نگاه مردم اين شهر به مرگ با ساير مردم دنيا متفاوت است. بالاترين آمار خودكشي در دنيا به وين مربوط مي شود. در وين حتي موزه اي به نام موزه تابوت وجود دارد. بسياري از مردم وين تمام عمرشان را پس انداز مي كنند تا بعد از مرگشان هزينه يك تشييع جنازه مجلل را براي بازماندگانشان به جاي گذاشته باشند! وين پايتخت اتريش است. وسعت آن نزديك به 415 كيلومتر مربع و جمعيتش در حدود يك ميليون و 600 هزار نفر است. اكثر ويني ها به زبان آلماني صحبت مي كنند و نسل جوان آن به انگليسي، كاملا مسلط هستند. حدود نيمي از ويني ها را كاتوليك ها تشكيل مي دهند. 8 درصد مسلمان، 6 درصد ارتودكس و نزديك به 5 درصد هم پروتستان هستند.
جمعيت وين در طول دوران امپراتوري اتريش و مجارستان- بين سالهاي 1867 تا 1918- بشدت افزايش پيدا كرد و مهاجران زيادي از ديگر بخش هاي اين امپراتوري بزرگ به وين مهاجرت كردند. بعد از جنگ جهاني اول، بسياري از اهالي جمهوري چك به وطنشان برگشتند و اين موضوع باعث پايين آمدن جمعيت شهر شد. با اين حال در حال حاضر نزديك به يك سوم جمعيت شهر، ريشه هاي خانوادگي مجار يا اسلواك دارند. وين به 23 محله مختلف تقسيم شده است كه هر كدام از آنها، نام و شماره مخصوصي دارند. هرچند وقت يك بار، در هر كدام از اين محله ها انتخاباتي برگزار مي شود و نمايندگان انتخاب شده در هر محله، مسئوليت هايي همچون برنامه ريزي يا حل مشكلات مربوط به ترافيك را به عهده مي گيرند، اما سياستگذاري هاي اصلي توسط شهرداري انجام مي گيرد. فرهنگ و هنر سابقه اي بسيار طولاني در وين دارد، مخصوصا در حوزه هاي موسيقي و تئاتر. به جز تئاتر برگ كه بزرگترين و معتبرترين مجموعه هنرهاي نمايشي در كشورهاي آلماني زبان محسوب مي شود، وين چندين مجموعه نمايشي ديگر نيز دارد كه از سطح بسيار بالايي برخوردارند و هر ساله پذيراي هزاران نفر از علاقه مندان به هنر نمايش هستند.
وين را پايتخت موسيقي كلاسيك مي دانند و سالن هاي كنسرت بزرگ و مشهور اين شهر با برنامه هاي متنوعشان علاقه مندان به موسيقي را به سمت خود جذب مي كنند. همچنين بسياري از كليساهاي كاتوليك در وين نيز آثار موسيقي مذهبي را اجرا مي كنند.
ديدني ها
قصر شونبرون: اين قصر باشكوه كه بيش از 2 هزار اتاق مجلل دارد، از ديدني هاي پرطرفدار وين است. اتاق هاي اين قصر به قدري بزرگ است كه در يك زمان 40 نفر مي توانند از هر كدام از آنها بازديد كنند. قديمي ترين باغ وحش دنيا هم در اين قصر قرار دارد كه براي بازديد از آن بايد وروديه ديگري بپردازيد.
قبرستان مركزي: برخلاف اسمش، اين قبرستان در خارج از شهر و در حومه آن قرار دارد. در اين آرامگاه بسياري از بزرگان موسيقي جهان همچون بتهوون، برامس، شوبرت، موتسارت و... دفن شده اند.
موزه زيگموند فرويد: اين موزه در واقع آپارتماني است كه فرويد در بين سالهاي 1891 تا 1938 در آن زندگي و كار كرده است. آپارتمان فرويد به همان صورت اوليه اش نگهداري مي شود و همه وسايل و لوازم او دست نخورده در معرض نمايش قرار دارد. دانشجويان فلسفه و علاقه مندان فرويد حتما از تماشاي اين موزه لذت خواهند برد. فستيوال هاي مختلف موسيقي در وين بدون وقفه در حال برگزاري هستند، بخصوص در ايام سال نو اين كنسرت ها بيشتر از روزهاي عادي برگزار مي شوند. فستيوال بين المللي وين از نيمه ماه مي آغاز شده و تا اواسط ماه ژوئن ادامه پيدا مي كند. جشن نيمه تابستان در بيست و يكم ژوئن برگزار مي شود و در آن، مردم شهر شاهد آتش بازي هاي زيبايي هستند. ويني ها در بيست و ششم اكتبر، جشن روز ملي شان را برگزار مي كنند كه از ديگر مراسم مهم مردم اين شهر است.
فرودگاه بين المللي وين مهمترين فرودگاه اتريش است كه بيش از 80 شركت هواپيمايي مختلف، آن را تحت پوشش قرار داده اند. فرودگاه براتيسلاواي اسلواكي در 60 كيلومتري شرق وين قرار دارد و در صورت لزوم مي تواند جايگزين مناسبي براي فرودگاه وين باشد.
وين ترمينال مركزي اتوبوس ندارد و به همين خاطر اگر با اتوبوس به وين سفر كنيد بسته به اينكه سوار اتوبوس چه شركتي شده باشيد، مقصدتان فرق خواهد كرد، اما مهمترين شركتي كه خدمات اتوبوسراني بين شهري را در اتريش و البته تقريبا در تمام اروپا انجام مي دهد، شركت يورو لايز است كه وين را نيز تحت پوشش دارد.
سيستم حمل و نقل عمومي وين بسيار كامل و يكپارچه است، به طوري كه وين از لحاظ حمل و نقل شهري جزو بهترين شهرهاي اروپا به شمار مي رود. بليت هاي خريداري شده توسط مسافران، براي اكثر وسايل حمل و نقل عمومي مثل مترو، تراموا، قطار و اتوبوس قابل استفاده است. با وجود چنين سيستم جامعي، بندرت پيش مي آيد كه بيش از 5 يا 10 دقيقه منتظر بمانيد.
دوچرخه از محبوب ترين وسايل حمل و نقل در وين بوده و در اين شهر بيش از 700 كيلومتر خطوط ويژه دوچرخه سواران طراحي شده است. به همين خاطر به جاي اينكه بخواهيد نگران اين باشيد كه اتومبيل ها يا اتوبوس ها به شما برخورد كنند، بايد نگران اين باشيد كه عابران پياده را زير نگيريد! در وين بهتر است تا جايي كه ممكن باشد از خودروي شخصي استفاده نكنيد. اكثر خيابان هاي وين يك طرفه هستند. علاوه بر آن رانندگان ويني كمي عجولند و بدتر از همه اينكه پيدا كردن جاي پارك در مركز شهر سخت و البته گران است!

جهانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |