اكثر كشته شدگان در عراق زنان، كودكان و سالخوردگان بي گناه هستند
جنگ عليه تروريسم يا تروريك ملت
سهيلا عباسلو
تاريخ عراق از همان ابتدا با خطي از خون نوشته شده است و بخصوص براي ما شيعيان، شهر كربلا بدون خون معنا ندارد. روزي نيست كه در عراق خبري از مرگ، انفجار، ترور و شكنجه نباشد. گويي مردم اين ديار به نفرين ابدي گرفتارند. اين روزها ديگرشنيدن خبر بمب گذاري، حمله انتحاري، ربودن ديپلمات ها، كشتار غيرنظاميان بي گناه و حتي مرگ نيروهاي ائتلاف، هيچ كس را متعجب نمي كند. بارها و بارها شاهديم كه مراسم مذهبي شيعيان نيز با حوادث تروريستي درهم مي آميزد و فاجعه خلق مي شود. در شهرهايي چون نجف، كربلا، كاظمين و سامرا اقدامات تروريستي دست به دست عوامل حادثه ساز داده و صدها نفر را در عراق قرباني مي كند.
از سال 1921 كه عراق جديد پا به عرصه حيات گذاشت، اقليت عرب سني كه تنها 20درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهد، زمام حكومت را همواره در اختيار داشت. حاكمان سني عراق اعم از شريفيان و مقامات عثماني كه تا سال 1958 بر عراق حكومت مي كردند، انحصارطلبي شديدي در حوزه قانونگذاري اعمال مي كردند و نظارت و كنترل شديدي بر اپوزيسيون شيعه به عمل مي آوردند.
با روي كار آمدن بعثي ها در كودتاي 1968 ، دوران روا داشتن ستم عليه شيعيان شديدتر از گذشته آغاز شد؛ امري كه تا سقوط صدام در مارس 2003 تداوم يافت. حكومت بعثي ها همواره تلاش داشت در ميان رهبران شيعه اختلاف بيندازد تا مانع از وحدت آنها شود. حكومت بعث از يك طرف سهمي ناچيز از قدرت به شيوخ قبايل شيعه مي داد، در حالي كه از طرف ديگر همواره تلاش مي كرد تا قدرت روحانيون شيعه را كاهش دهد.
پس ازجنگ 1991 خليج فارس، ستم بعثي ها به اوج خود رسيد. پس از جنگ، دولت آمريكا با فتنه گري خود، شيعيان را تشويق كرد كه عليه دولت مركزي تضعيف شده عراق بشورند كه همين امر منجر به افتادن كنترل جنوب عراق به دست شيعيان شد، اما در آستانه پيروزي آنها عليه دولت بعث صدام، آمريكا حمايت خود را از شيعيان دريغ كرد و صدام با تجديد قواي خود توانست شيعيان را سركوب و ده ها هزار نفر از آنها را به خاك و خون بكشد. از آن پس، شيعيان محكوم به زندگي در فقر و بهره مندي بسيار كم از امكانات معمول زندگي شدند و رژيم بعث به صورت برنامه ريزي شده و نظام مند مواضع قدرت شيعيان را از آنان سلب كرده و آنها را از عمل به بسياري از آداب و آئين هاي خود منع كرد. زائران حرم هاي عتبات عاليات نيز همواره با فشارها ومحدوديت هايي مواجه بودند.
سقوط رژيم صدام به وسيله نيروهاي ائتلاف به فصل طويلي از تاريخ عراق كه بارزترين مشخصه آن، كنترل اقليت سني عراق بر كل دستگاه هاي دولتي بود، پايان داد. سقوط صدام به طيف وسيعي از ستم هايي كه بر بخش هاي غير سني و عرب جامعه عراق روا داشته مي شد خاتمه بخشيد. در چارچوب ساختار سياسي- اجتماعي جديد، رهبران شيعه تقاضاهاي خود را براي به دست گرفتن سهم خود از كنترل سياسي در عراق جديد مطرح كردند و اين پيشرفت بسيار خوبي براي اكثريت كشور محسوب مي شد، اما عراق آزاد شده از سلطه صدام حسين، تبديل به پايگاهي نظامي شده است. شركت هاي بزرگ آمريكايي در آنجا مستقرند و كاخ سفيد با كمك گروه هاي سياسي محلي، يك قانون اساسي براي عراق تهيه كرده است.
پيش نويس اين قانون كه باوجود مخالفت سني ها به پارلمان ارائه شده قرار است، در نيمه ماه اكتبر به رفراندوم گذاشته و تاييد شود. مقامات آمريكايي در تلاش براي جلب نظر مساعد عراقي ها به پيش نويس قانون اساسي عراق، ماهيت دموكراتيك اين پيش نويس را ستوده و در تلاشند اختلاف نظرها و مجادله هايي را كه تهيه اين سند موجب آن شده، كم اهميت جلوه دهند. اما بسياري از مردم عراق و بويژه سني ها نگرانند كه سيستم فدراليسم، كشورشان را به چندپارچگي بكشاند.
به هر حال سرنوشت اين قانون اساسي قابل پيش بيني نيست، ولي نتيجه هرچه كه باشد براي پيروزي يا شكست ماموريت آمريكا در عراق حائز اهميت بسيار زيادي است و البته واضح است كه اين عمل ربطي با آزادسازي ندارد و عراق همچنان تحت اشغالي شرم آور است. امروز وقتي از وجود ابزار و آلات شكنجه در زندان ابوغريب بغداد گزارش مي شود، سربازان آمريكايي به هر سو شليك كرده و به بهانه يافتن تروريست ها همه را دستگير يا زخمي مي كنند، ديگر چگونه مي توان از بهبود شرايط و آزادي سخن گفت؟
در نوامبر سال 2005 ، هنگام حمله آمريكا به بهانه پاكسازي فلوجه از گروه هاي تروريستي كه در چارچوب توطئه اي بعثي فعاليت مي كردند، سه چهارم اين شهر با 360 هزار جمعيتش ويران شده و صدها نفر به قتل رسيدند. لوموند ديپلماتيك در گزارشي مي نويسد كه در اين منطقه به هيچ عنوان توطئه اي بعثي يا سني مذهب وجود نداشته و آنها مرداني آماده جنگند كه اقوامشان زخمي شده ، به قتل رسيده يا هنگام تفتيش و كنترل در معابر عمومي تحقير شده اند و جالب اينكه هر عمل ايالات متحده حتي هولناك ترينشان بايد بخشيده شود، چرا كه خود را در جنگ عليه تروريسم محق مي داند، غافل از اينكه جنگ، به خودي خود نوعي تروريسم است. هجوم به خانه و كاشانه مردم، دستگيري و شكنجه افراد يك خانواده، تهاجم و بمباران كشورها نه تنها براي هيچ كس امنيت به ارمغان نمي آورد، بلكه نوعي تروريسم است. هتك حرمت اماكن مقدس و كشتن زائران نيز كه ديگر تبديل به امري عادي شده است، نمونه آشكار آن را نيز هفته گذشته در كاظمين شاهد بوديم. اين حادثه در شمال بغداد و زماني رخ داد كه حدود يك ميليون زائر به سوي حرم مطهر امام موسي كاظم (ع) راهپيمايي مي كردند. زائران در حال عبور از روي پل الائمه براي ورود به آرامگاه بودند كه ظاهرا فردي در ميان جمعيت فرياد مي زند كه يك بمب گذار انتحاري در ميان زائران است. اين خبر آنچنان مردم را وحشت زده مي كند كه پا به فرار مي گذارند و تعداد بيشماري زير دست و پا له مي شوند و گروهي ديگر نيز از پل به داخل روخانه افتاده و غرق مي شوند. نكته جالب توجه اينكه اكثر كشته شدگان، زنان، كودكان و سالخوردگان بي گناه بودند. اعلام عزاي عمومي از سوي دولت براي اين حادثه نيز دردي از مردم بي گناه عراق دوا نمي كند. كدام منطق مي پذيرد كه به بهانه مبارزه با تروريسم و برقراري دموكراسي، به كشوري حمله كرده و آنقدر ناامني به وجود آورند كه بيمارستان ها و خيابان هاي شهر را آكنده از جسد كنند؟ امنيت كه مهمترين حق يك شهروند است، در كاظمين اينگونه مصداق پيدا كرد. گفته مي شود ساعاتي پيش از اين حادثه نيز، چهار خمپاره به سوي عزاداران پرتاب شده و تعدادي را كشته و زخمي كرده بود. تنها حادثه كاظمين حدود هزار و 500 كشته و زخمي دربرداشت و اگر اين تعداد را به قربانيان ديگر اضافه كنيم، مي بينيم كه با ادامه اين روند، ديگر جمعيتي از مردم عراق باقي نخواهد ماند كه شاهد گسترش دموكراسي در اين كشور باشد.
سال گذشته هم در جريان مراسم عزاداري عاشورا، بمب گذاري انتحاري در كاظمين منجر به كشته شدن بيش از 50زائر شد و در همان روز، بمب گذاري در كربلا بيش از 80 كشته برجاي گذاشت. در اين شرايط بيم آن مي رود كه اين مصيبت باعث تشديد اختلافات فرقه اي در كشور شود، آن هم در شرايطي كه رفراندوم قانون اساسي نيز ممكن است به تشكيل سرزمين هاي خودمختار جداگانه و گسترش دامنه خشونت ها منتهي شود. دولت بوش عاجز از دستگيري عاملان حملات 11 سپتامبر، با پافشاري بر مسير خود در دسامبر سال 2001 با تهاجم به افغانستان و بمباران آن، هزاران غيرنظامي را به قتل رساند و باعث فرار صدها هزار نفر ديگر شد در حالي كه هنوز نمي داند جنايتكاران كجا پنهان شده اند؟ دولت آمريكا حتي بدون آنكه بداند صدام حسين چه نوع سلاح هايي را پنهان مي كرده، باوجود مخالفت سازمان ملل، تصميم به بمباران عراق و حمله به آن كشور گرفت و هزاران نظامي و غيرنظامي را به قتل رسانده و باعث ارعاب مردم شد . اين امر به خوبي نشان مي دهد كه چرا اين دولت بي آنكه بداند چه كسي تروريست است يا نه؟ تصميم به زنداني كردن صدها نفر در سياهچال هاي گوانتانامو گرفته است.
سازمان عفو بين الملل در گزارش سال 2005 خود در مورد تجاوزات به حقوق انساني در جهان- كه در 25 ماه مه 2005 منتشر شد- بدون پرده پوشي تاييد كرد كه بازداشتگاه گوانتانامو تبديل به گولاك دوره ما شده. خانم ايرن كان، دبير كل اين سازمان اضافه كرد: زماني كه قدرتمندترين كشور جهان ارجحيت قانون و حقوق انساني را زير پا مي گذارد، به ديگران اين مجوز را مي دهد كه بدون هراس از هرگونه مجازاتي، آزادانه اين حقوق را پايمال كنند.
خانم كان همچنين تلاش هاي آمريكا براي عادي سازي شكنجه را محكوم كرده و يادآور شد كه آمريكايي ها، با تعريف دوباره شكنجه و تلطيف آن، سعي دارند ممنوعيت مطلق شكنجه را از ميان بردارند، ولي وي يادآور شد، به محض اينكه مطلق بودن ممنوعيت رسمي شكنجه از ميان برود، شكنجه رواج مي يابد. به رغم انزجاري كه شكنجه هاي اعمال شده در زندان ابوغريب عراق برانگيخت، سازمان عفو بين الملل، از اينكه نه دولت و نه كنگره ايالات متحده، هيچ كدام تقاضاي گشايش پرونده تحقيقات پيگير و بي طرفانه را مطرح نكردند، ابراز تاسف كرد. به هر روي اين جنگ عليه تروريسم نه تنها نبردي عليه يك ملت بي گناه و باورهاي مذهبي آن است، بلكه نبردي است براي غارت ثروت هاي ملي مردم و تقسيم آن در ميان كلان ثروتمندان جهان .
هيچ شكي نيست كه اين جنگ كه تا به حال بيش از دو سال به طول انجاميده، نه تنها در خارج كه در ايالات متحده، نيز قربانيان بسياري خواهد گرفت. دولت به ساده انديشان مي گويد كه از اين جنگ، برخلاف ويتنام، سربلند بيرون خواهيم آمد، چرا كه قربانيان كمي داده ايم. حقيقت دارد، فقط چند صد كشته در نبردها. ولي هنگامي كه جنگ به پايان برسد، آن زمان قربانيان پيامدهاي اين جنگ بيماري ها وضربه هاي روحي- رو به افزايش خواهد گذاشت. دولت آمريكا نمي تواند تا ابد ميليون ها نفري را كه در سراسر جهان به آغاز جنگ عراق اعتراض كردند، ناديده بگيرد. تعداد اين مخالفان، بويژه در خود آمريكا روز به روز در حال افزايش است و به رغم سلاح ها و ثروت بي شمار، اين دولت مشروعيتش را در ميان مردم خود نيز از دست مي دهد.
آيا عراق روي آرامش به خود خواهد ديد؟ اين سئوالي است كه پاسخ آن در پرده اي از ابهام قرار دارد.
|